سه شنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۳ - 16 Apr 2024
تاریخ انتشار :
شنبه ۱۸ تير ۱۳۹۰ / ۱۵:۰۶
کد مطلب: 3927
۴
۱۳

قتل دختر دانشجو توسط همكلاسی‌اش در پل مديريت

قتل دختر دانشجو توسط همكلاسی‌اش در پل مديريت
پسر نمی‌توانست موضوع را قبول کند. نمی‌توانست باور کند، یک فرد را دوست داشته باشد و با مخالفت روبه رو شود. روزها با خود فکر کرد و یک راه چاره بیشتر پیدا نکرد. اگر قرار بود دختر مورد علاقه‌اش با او زندگی نکند پس نباید با هیچ فرد دیگری هم زندگی کند. باید او را می‌کشت!

روز حادثه دختر را تعقیب کرد و در تمام طول مسیر به انتقام و کشتن او فکر می‌کرد. دختر جوان همراه دوستش، پیاده از روی پل مدیریت رد می‌شد که ناگهان هم دانشگاهی‌اش به او حمله کرد و با ضربات متعدد چاقو او را کشت!!
 
دادستان تهران خواستار رسیدگی ویژه به پرونده قتل دختر دانشجو روی پل مدیریت شد. این در حالی است که بازجویی‌ها از متهم به قتل هنوز به پایان نرسیده و او فقط در اعترافاتی کوتاه از انگیزه‌اش برای این جنایت فجیع پرده برداشته است. مرد جوانی با پوشاندن صورتش به 2 دختر جوان حمله کرده و آنان را هدف ضربات چاقو قرار ‌داد تا اینکه روی شکمش نشست و پشت سر هم چاقو را به پهلو و گردنش وارد کرد. و دختر جوان در برابر چشم عابران و افرادی که دوربین‌های موبایل‌شان را روشن کرده بودند با 50 ضربه چاقو به قتل رسید.

این جنایت ساعت 30: 14 روز چهارشنبه هفته گذشته روی پل مدیریت تهران رخ داد و مهسا- دانشجوی 22 ساله رشته ادبیات دانشگاه علامه طباطبایی- پس از خروج از دانشگاه در حالی که همراه یکی از دوستانش به نام مرضیه روی پل بود، توسط همکلاسی‌اش به نام کوشا مورد هجوم قرار گرفت و به قتل رسید.

رهگذران که وحشت کرده بودند همزمان با خاموش شدن ناله‌های دختر جوان وقتی دیدند مرد نقابدار می‌خواهد از روی پل مکانیزه عابرپیاده فرار کند به سمت وی حمله کردند. قاتل با دستان خون‌آلود سعی داشت خود را به موتوسیکلتی در پایین پل برساند اما در حلقه رهگذران خشمگین گرفتار شد و با عربده‌کشی و حرکات ترسناک به سمت آنان رفت تا بتواند محاصره را بشکند. متهم دقایقی بعد و در حالی که پلیس هنوز به صحنه جرم نرسیده بود، توسط مردم دستگیر شد. از سویی دیگر مهسا نیز که توسط مردم با استفاده از یک وانت به بیمارستان منتقل شده بود، جان باخت.  15 دقیقه طول نکشیده بود که خودروی پلیس از کلانتری 145 ونک و اورژانس خود را به پل مدیریت رساندند و مرد نقابدار را که دیگر پارچه‌ای به صورت نداشت و وحشت‌زده همچنان برای فرار تقلا می‌کرد را تحویل گرفتند.تحقیقات میدانی نشان داد که دختری به نام «مهسا» (24 ساله) با وجود رسیدن امدادگران اورژانس به صحنه جنایت از پای درآمده است و مرضیه که دوست وی بود با زخمی شدن هر دو دست دچار خونریزی شدید شده که به بیمارستان انتقال یافت.

پس از گزارش این قتل به بازپرس رسولی- بازپرس کشیک جنایی تهران- تحقیقات در این خصوص آغاز شد و ابتدا مرضیه که او نیز با ضربات چاقوی مهاجم از ناحیه دو دستش مجروح و به بیمارستان منتقل شده بود، تحت بازجویی قرار گرفت. او گفت: بعد از اینکه از دانشگاه خارج شدیم روی پل مدیریت بودیم که ناگهان یک نفر که صورتش را با پارچه پوشانده بود به طرف «مهسا» حمله کرد. من به کمکش رفتم که این پسر مهاجم با چاقو به طرف من آمد و چند ضربه به هر دو دستانم زد و مرا به عقب پرت کرد و من به زمین افتادم. سپس به سمت «مهسا» رفت و ضرباتی را به وی زد و او را به زمین انداخت و روی شکمش نشست و به صورت وحشیانه و پی‌درپی با چاقو به پهلو و شکمش می‌زد. آنقدر زد تا ناله‌های «مهسا» خاموش شد. بعد از روی او بلند شد و فرار کرد که چند قدم آن طرف‌تر توسط مردم دستگیر شد.

در ادامه تحقیقات متهم به قتل که در بازداشتگاه کلانتری ونک به سر می‌برد در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.

کوشا که اهل یکی از استان‌های غربی کشور و ساکن کرج است و از چهار سال قبل در دانشگاه علامه طباطبایی در رشته ادبیات درس می‌خواند در اعترافاتش گفت: «نزدیک به چهار سال بود که به «مهسا» علاقه داشتم و چندین بار از طریق دوستانم این موضوع را به گوشش رسانده بودم اما او همیشه به من بی‌محلی و اغلب مرا مسخره می‌کرد. کم‌کم کینه بدی از او به دل گرفتم چون باعث تحقیر من شده بود و همه دوستانم به خاطر ناتوانی من در جلب محبت او مسخره‌ام می‌کردند، بالاخره تصمیم گرفتم از مهسا به خاطر همه تحقیرها و توهین‌ها انتقام بگیرم. برای همین سه چاقو تهیه کردم و روز دوشنبه به دانشگاه رفتم. می‌دانستم او برای گرفتن نمراتش به دانشگاه می‌آید اما هر چه منتظر ماندم خبری از او نشد برای همین به خانه بازگشتم و روز چهارشنبه دوباره راهی دانشگاه شدم و «مهسا» را دیدم. او آن روز بعد از انجام کارهایش به اتفاق دختری دیگر از دانشگاه خارج شد، با موتور آنها را تعقیب کردم. برای اینکه شناسایی نشوم صورتم را با پارچه پوشانده بودم. روی پل مدیریت به آنها حمله کردم و بعد از درگیری می‌خواستم فرار کنم که با دخالت مردم دستگیر شدم.» بازجویی‌ها از متهم هنوز به پایان نرسیده است و بازپرس جنایی، کوشا را در اختیار کارآگاهان ویژه مبارزه با قتل قرار داده تا ابعاد دیگری از این جنایت را فاش کنند.

سرهنگ عباسعلی محمدیان رییس پلیس آگاهی تهران در این‌باره گفت: پرونده در مراحل اولیه رسیدگی است و تحقیقات تکمیلی درخصوص تمامی ابعاد این پرونده در اداره دهم پلیس آگاهی در جریان است. در شرایطی که وقوع این جنایت بازتاب‌های گسترده‌ای داشته، دادستان تهران نیز دستور داده تا به این پرونده به صورت ویژه و فوق‌العاده رسیدگی شود این در حالی است که طی  دو روز گذشته فیلم‌ها و عکس‌هایی از این کشتار منتشر شده و روی سایت‌های مختلف اینترنتی قرار گرفته است.

این اقدام یادآور جنایتی است که آبان سال گذشته در میدان کاج سعادت‌آباد در برابر تعداد زیادی ناظر به وقوع پیوست. در فیلم‌هایی که از آن جنایت انتشار یافت دو مامور پلیس نیز در صحنه جرم حضور داشتند اما نتوانستند کاری از پیش ببرند، همچنین در فیلم از اورژانس نیز خبری نبود و از امدادگران نیز اثری دیده نمی‌شود، البته در حالی که شاهدان عینی می‌گویند خودشان کوشا را دستگیر کرده‌اند، مرکز اطلاع‌رسانی پلیس تهران اعلام کرد متهم به قتل توسط پلیس و با همکاری شاهدان صحنه دستگیر شد و به کلانتری انتقال یافت.  

گفتگو با قاتل دختر دانشجو زیرپل‌مدیریت
مردی جوان که هنوز باور ندارد چنین صحنه‌ جنایتی را دیده باشد در تحقیقات به ماموران گفت: «منتظر تاکسی بودم که دیدم یک پسر به 2 دختر حمله کرده است؛ او صورتش را پوشانده بود. ابتدا تصور نمی‌کردم یک جنایت در حال رخ دادن است وقتی دیدم بی‌رحمانه چاقو در دست گرفته و آن 2 دختر را هدف قرار می‌دهد به همراه عده‌ای از رهگذران به هواخواهی 2 دختر رفتیم، آن دختران فریاد می‌زدند و کمک می‌خواستند و چند رهگذر از صحنه قتل فیلمبرداری می‌کردند. ما به سمت این پسر که روی شکم یکی از دختران نشسته بود و ضربه می‌زد، رفتیم. بلند شد و به سمت ما حمله کرد تا فرار کند اما نتوانست و او را گرفتیم».
 

تحقیقات جنایی
با وارد عمل شدن بازپرس رسولی از دادسرای امور جنایی تهران، وی دستور داد تیمی از اداره ویژه قتل پلیس آگاهی به تجسس‌های ویژه برای پرده برداشتن از انگیزه عامل جنایت دست بزنند. کارآگاهان ابتدا سراغ «مرضیه» رفتند، وی که پس از پانسمان زخم‌های دستانش از بیمارستان ترخیص شده بود، گفت: بعداز اینکه از دانشگاه خارج شدیم روی پل مدیریت منتظر خودرو بودیم که ناگهان مرد نقابداری که صورتش را با پارچه پوشانده بود به سمت ما حمله کرد. او با من کاری نداشت و مهسا را هدف قرار داد و وقتی به هواخواهی‌اش رفتم مهاجم که الان شنیده‌ام هم دانشگاهی‌‌ام است با چاقو به سمت من آمد و ضرباتی به دستانم زد که به عقب پرتاب شده و روی زمین افتادم. سپس به سمت مهسا برگشت او را روی زمین انداخت و روی شکمش نشست، وحشیانه ضربه می‌زد باور نمی‌کنم وی همان پسری باشد که می‌گفت مهسا را دوست دارد.

اعتراف به جنایت عشقی
قاتل پسری دانشجو به نام «کوشا» است که ترم 4 رشته ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی است و با مهسا همکلاسی است. این پسر در بازجویی‌‌ها گفت: از روزی‌ که وارد دانشگاه شدم به مهسا علاقه‌مند شدم. او به من بی‌محلی می‌کرد و گاهی مسخره‌ام می‌کرد، کینه بدی از وی به دل گرفتم تا اینکه چند روز پیش تصمیم گرفتم او را به قتل برسانم، می‌خواستم انتقام بگیرم، وقتی دانشگاه تعطیل شد با موتور آنها را تعقیب کردم، صورتم را پوشاندم تا کسی مرا شناسایی نکند و بعد از قتل می‌خواستم فرار کنم که دستگیر شدم.

گفت‌وگو با عامل قتل جنجالی
به گزارش وطن امروز، چهره‌اش شکسته و ناراحت است، باور نمی‌کنی این پسر جوان بتواند جنایتی رقم بزند که فیلم آن وحشت به جان هر تماشاچی‌ای بیندازد.
کوشا! چند سال داری؟
22 ساله‌ام و از 4 سال پیش به تهران آمده‌ام. من اهل کرمانشاه هستم، 4 سال پیش در رشته ادبیات فارسی دانشگاه طباطبایی تهران قبول شدم و از شهرمان به اینجا آمدم.
کجای تهران خانه داری؟
در کرج یک خانه مجردی گرفته‌ام و در آنجا زندگی می‌کنم.

با مهسا دوست بودی؟
اصلا، من از همان روزهای نخست دانشگاه مهسا را دیدم و از او خوشم آمد. هربار جلو رفتم قاطعانه «نه» گفت و صددرصد مرا طرد کرد.

یعنی هیچ‌گاه به تو ابراز علاقه نکرد؟
هیچ‌گاه و این یک آرزو بود که تا بالای طناب دار با خودم همراه خواهم داشت.

چرا اینقدر سماجت؟ مگر نمی‌توانستی دختر دیگری را انتخاب کنی؟
مهسا همه ذهن و وجودم را تسخیر کرده بود در حالی که از 2 سال پیش فهمیدم این دختری نیست که همسرم شود اما «نه» گفتن او برایم کابوس شده بود و کینه به دل داشتم.

در این مدت دختر دیگری را مدنظر قرار ندادی؟
ببینید وضع خانوادگی من طوری است که شاید به هر دختری که حتی از لحاظ قیافه و کلاس بالاتر از مهسا بود، پیشنهاد می‌دادم جواب مثبت می‌گرفتم اما من به مهسا علاقه‌مند بودم.
ویژگی خاصی داشت؟
هیچ ویژگی ممتازی نداشت اما وقتی کسی عاشق می‌شود نمی‌بیند که طرف مقابل چه ویژگی‌ای دارد یا ایرادی ندارد و... همه فکر و ذهنم متعلق به مهسا بود.

«مهسا»‌را با چه کسی دیده بودی که او را کشتی؟
این دختر بسیار پاک بود و با هیچ‌‌کس او را ندیدم اما تحمل شنیدن جواب «نه» را نداشتم.

خودت خواهر داری؟
بله، خواهرم 4 سال از من بزرگ‌تر است و یک برادر دیگر نیز دارم.

اگر خواهرت در شرایط «مهسا» بود آیا حق انتخاب داشت؟
بله، حق انتخاب را من رد نمی‌کنم.

پس چرا او را کشتی؟
گفتم که ذهنم آرام نمی‌گرفت و احساس می‌کردم به عشق پاکم بی‌اعتنایی شده است.

گفتی شرایط خانوادگی‌ات ایده‌آل بود؟!
بله، پدر و مادرم تحصیلکرده‌اند، پدرم فوق‌لیسانس و کارمند بازنشسته دانشگاه است و مادرم نیز بازنشسته شده است، خانواده‌‌ای آرام داریم که من آن را به آشوب کشاندم.

از کی تصمیم به قتل گرفتی؟
مدت‌ها می‌شد که می‌خواستم به مهسا لطمه بزنم، به‌خاطر همین موتوری امانت گرفتم تا نقشه‌ام را انجام دهم، صبح در دانشگاه باز سراغ «مرضیه» رفتم و خواستم «مهسا» را راضی کند تا با من ازدواج کند اما انگار به «مهسا» حرفی نزده بود. بعدازظهر که شد دنبالشان رفتم و چیزی شد که نباید می‌شد!

با این سنگدلی؟
دست خودم نبود، می‌خواستم زود تمام شود تا فرار کنم.

اگر فرار می‌کردی؟
چون چهره‌ام را پوشانده بودم مطمئنا کسی متوجه نمی‌شد فردا سر کلاس می‌رفتم و بعد هم در مراسم عزاداری‌اش خیلی گریه می‌کردم.

عذاب وجدان چی؟
تا بعد از قتل به آن فکر نکرده بودم اما از همان لحظات نخست دستگیری تا الان عذاب وجدان راحتم نمی‌گذارد، مهسا بی‌گناه کشته شد و من 2 شب است که کابوس می‌بینم، مرگ حق من است.

فکر می‌کنی«مهسا» تا آخرین لحظه عمرش تو را شناخت؟!
او چهره‌ام را ندید و مطمئنا نمی‌دانست قاتل کیست و چرا کشته شده، خیلی ناراحتم.

می‌دانی فیلم جنایت تو در اینترنت و تلویزیون پخش شده؟
شنیده‌ام، خیلی ناراحتم؛ هم برای خانواده مهسا و هم برای خانواده خودم.

بررسی قتل دانشجوی دختر در مجلس
نایب رییس کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی از بررسی قتل دختر دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی در جلسات هفته آینده این کمیسیون خبر داد.

به گزارش خانه ملت، "مهدی عیسی‌زاده" در رابطه با قتل یک دختر دانشجوی  دانشگاه علامه طباطبایی در چهارشنبه هفته گذشته با تاکید بر اینکه جزئیات این حادثه باید مشخص شود، متذکر شد: این حوادث را نباید به جامعه تعمیم داد بلکه مستقیما به شعور افراد بازمی‌گردد.

نماینده مردم میاندوآب،‌ تکاب و شاهین دژ در مجلس شورای اسلامی از بررسی این حادثه در کمیسیون اجتماعی پس از تعطیلات مجلس خبر داد و خاطرنشان کرد: این حوادث از انجا که تاثیرات سسویی در جامعه به جا می‌گذارد، باید چرایی و عواقب آن در این کمیسیون بررسی شود. چهارشنبه ۱۵ تیر ماه  یک دختر دانشجو پس از رد درخواست رابطه دوستی، مورد حمله همکلاسی پسر خود قرار گرفت. در این حادثه که در حوالی پل مدیریت رخ داد، دختر دانشجو پس از آن که مورد اصابت ضربات متعدد چاقو از سوی ضارب قرار گرفت، جان خود را از دست داد و هم‌دانشگاهی وی نیز که او را همراهی می‌کرد بر اثر حمله ضارب مجروح و در بیمارستان بستری شد.

متهم به قتل با همکاری شاهدان صحنه از سوی پلیس دستگیر شد و به کلانتری انتقال یافت.
سرانجام بامداد روز سه‌شنبه 22 شهريور 1390، حکم صادره در میان جمعی از مردم و خانواده اولیای دم در محل حادثه اجرا شد.
 
-
 
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

Iran, Islamic Republic of
به به هر روز خبری جدید تر از وضعیت نابسامان امور ج ن سی در کشور می رسد.آقایان فکری به حال ازدواج آسان و همراه با شغل بکنید.بحرین و لیبی و یمن هم اینطورنیست.
Iran, Islamic Republic of
اين مسائل به دليل ترويج فساد در جامعه رخ مي ده. وقتي دختري با بي حيايي به خودش اجازه مي ده كه پسري رو مسخره كنه و پسري با گستاخي تمام با خودش نقشه قتل مي كشه نتيجه اي جز اين نخواهد داشت. اين همه مي گويند جلوي فساد رو بگيريد براي همين است. دختران امروز جامعه به بدترين نوع ممكن بيرون مي آيند كه اگر بدون لباس در جامعه ظاهر شوند بهتر مي باشد، همين نتيجه دور از انتظار نيست. خود پدرمادرا مقصرند كه اين گونه پوشش ها رو براي فرزندانشون در نظر مي گيرند. وقتي دختري با لباس بد در جامعه ظاهر مي شوند بايد منتظر اين گونه مسائل باشند اين قانون علت و معلول هست و همچنين قانون سوم نيوتن! هر عملي يك عكس العمل دارد.
دوست مهسا
Iran, Islamic Republic of
تو ندانسته و نشناخته حرف میزنی مهسا نجیب و درسخوان بود لعنت به تو و افکار ت
زیبا
Iran, Islamic Republic of
ای کاش بعد از گذشت 6 سال و سه ماه از آن جنایت هولناک با چاقو
الان اون مهسا امین فروغی دوست داشتنی زنده بود.

کاش زمان به عقب بر می گشت تا مهسا اون روز برای گرفتن کارنامه و نمرات ش به دانشگاه نمی رفت. و پدر ش را می فرستاد یا مادر ش را .
دددددددد
Iran, Islamic Republic of
خیلی بی ادبی واقعا مثل اینکه خودت آدم تازه به دوران رسیده ای هستی
مهسا اکبر پور
Iran, Islamic Republic of
ولی این از عادت و رفتار های هر دختر جوان دیگری هم هست که پسر ها را به لب تمسخر و خنده بگیرد .

این فقط مهسا امین فروغی نبود که این کار را کرد .

دخترای دانشجوی رشته علوم تجربی هم این جوری هستند !!!!!!!!!!!!
مهسا اکبر پور
Iran, Islamic Republic of
کی بهت گفته که مهسا امین فروغی بی حجاب بود ؟؟؟؟

تمسخر و خنده هنگام مسخره کردن پسر ها کار هر دختر دیگه هم توی رشته علوم تجربی می تونه باشه ....................
L
Iran, Islamic Republic of
اگر شما مردها مثل حیوون نمیتونید جلوی خودتون رو بگیرید و هر حقی به خودتون میدین به یه دختر بیگناه ربطی نداره!
کی تو اون دختر رو دیدی که قضاوت میکنی و بهش میگی بی حیا؟
ننگ بر مردانی که فقط نر هستند نه مرد هستند و نه انسان
تواین ماجرا عقده و خودکم بینی پسر شهرستانی یکی از عوامل اصلی است. پسر دهاتی تا دانشگاه تهران قبول شده فکر میکنه دیگه همه باید براش بمیرن. دهاتی برو گوسفندهاتو بچرون توی احمق عصر حجری را چه به ادبیات قارسی . اعدام حقت نیست باید قصاص بشی دقیقا با چهل ضربه چاقو و جان بکنی.
علی
Iran, Islamic Republic of
جمع کن بابا- 95 درصد مسئولین و نخبگان،ورزشکاران ،پزشکان بچه شهرستانن . حالا یه بار دیگه شناسنامه پدر و مادر تونو نگاهی بندازین ببین مال کجان . تهران شده شهر مهاجر پذیر 32 استان . آدم خوب و بد همه جا هست
Iran, Islamic Republic of
نه بابا،تهرونی
Romania
دهاتی یا شهری بودن ربطی به شعور آدم ندارد کسی که این کارها را انجام میده بی شعور است و یک تعدادی هم بی شعورها بلد نیستند نطر بدهند حضرت موسی ( ع) چوپانی میکرد بعد شد پیامبر خدا پس وقتی یک انسان احمق ناحق خون یک انسان را می ریزد نباید یک تعداد احمق نیز به روستاییان زحمتکش و یا به یک قشر خاص توهین بکنند .
زهرا بخشی زاده
Iran, Islamic Republic of
حیف مهسا جان

هفت سال از نبود ن ت می گذرد


حال آن که تو همان ستاره ی درخشان روی زمین بودی که دیگر هیچ کس مثل تو وجود ندارد و ..........

ای خدا

کاش آن روز از خانه بیرون نمی رفتی.
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
چطور از فکر کردن بیش از حد به یک موضوع جلوگیری کنیم؟
برای کشتی های ساکن، موج های دریا تصمیم می گیرند!