سه شنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۳ - 16 Apr 2024
تاریخ انتشار :
چهارشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۷ / ۱۱:۵۴
کد مطلب: 46625
۱

درباره تنهایی و نسبت اش با ارتباطات مجازی دنیای مدرن

درباره تنهایی و نسبت اش با ارتباطات مجازی دنیای مدرن
میگنا: موقع بحث، من این کتاب را نخوانده ‎بودم، هنوز هم نخوانده‎ام چون ترجمه فارسی‎اش را پیدا نکرده‎ام. چیزی که مسحورم کرد، عنوان کتاب بود. «انبوه تنها» برای من حکم کشف داشت؛ مثل وقت‎هایی که جمله‎ای را در کتابی می‎خوانی یا در فیلمی می‎شنوی و حیرت می‎کنی چطور حرف و دغدغه‎ تو به روشن‎ترین و ساده‎ترین شکل ممکن بر ذهن و زبان کسی دیگر جاری شده ‎است.

مدت زیادی بود شرایط اجتماعی، نوع روابطم با دیگران و کلا ارتباط آدم‎ها با یکدیگر، وادارم می‎کرد به مفهومِ انبوه تنها فکر کنم اما واژه‎ای برایش نداشتم تا آن‎که با رایزمن و اصطلاح درست و دقیق اش آشنا شدم. خدمت او به من البته منحصر به یک واژه نبود. «رایزمن» در کتابش، دوران سوم تمدن را دوره تسلط وسایل ارتباط جمعی می‎داند و توضیح می‎دهد که چطور ارتباطات جمعی تحت تأثیر این ابزارها تغییر می‎کنند.

او معتقد است انسان‎ها در این دوره، تحت نفوذ رسانه‌ها سعی می‌کنند خود را با جامعه همرنگ کنند درنتیجه توده‌های تنها شکل می‌گیرند. این‎جا، دومین نقطه اشتراک من با رایزمن و دومین کمک او به من برای فهم جهان اطرافم است. مجموع این‎ها باعث شد تلاش کنم تنهاییِ انسان در عصر حاضر، عصر حکمرانی فناوری را بفهمم؛ برای این موضوع از یک جامعه‎شناس و یک روان‎شناس کمک گرفتم.

 
مقایسه تنهایی فیزیکی، احساس تنهایی، تنهایی گزینشی و انزوای تحمیل‎شده
تنها هستیم و نیستیم

دکتر «کاوه قادری»، روان‎شناس بالینی، در این گفت و گو تفاوت تنهایی فیزیکی، احساس تنهایی، تنهایی گزینشی و انزوای تحمیل‎شده در نتیجه تسلط فضای مجازی را تو ضیح می‎دهد.

من، نحوه ارتباط برقرار کردن در دنیای مجازی را «تناقض نداشتن ارتباط در عین مرتبط بودن» می‎نامم؛ به‎ این معنی که دیگران نه واقعا در زندگی ما حضور دارند و نه از خلوت ما دست برمی‎دارند. نظر شما چیست؟

باید بین دو اصطلاح «alone» به معنی تنهایی فیزیکی و «loneliness» به معنی احساس تنهایی، تفاوت قائل شویم؛ گروه اول تنها و دور از جمع زندگی می‎کنند ولی ممکن است لزوما احساس تنهایی نکنند.

گروه دوم، در جمع حضور دارند ولی احساس می‎کنند روابط‎شان آن‎چنان رضایت‎بخش نیست که خلأ و تنهایی‎شان را پر کند. فضای مجازی، ما را از حالت «alone» درآورده ‎است؛ می‎توانیم با افراد زیادی مرتبط و در گروه‎های مختلف عضو باشیم اما لزوما برای احساس تنهایی«loneliness» ما کاری نمی‎کند و حتی می‎تواند به آن دامن بزند چون این ارتباط برقرار کردن ضرورتا به ‎صورتی رضایت‎بخش تنهایی را پر نمی‎کند.

مثال بارزش دورهمی‎ها و مهمانی‎هایی است که افراد بیشتر وقت‎شان را مشغول تلفن همراه‎شان هستند. دنیای دیجیتال باعث شده‎ است سوژه مدام به کانکت شدن، احساس نیاز کند بی آن‎که ارتباطی واقعی برقرار شود.

 

غیر از این دو نوع تنهایی، بین خلوتِ انسان که بخشی از انسان ‎بودنش است و انزوایی که به او تحمیل می‎شود هم تفاوت وجود دارد. بر این اساس می‎شود گفت فضای مجازی، انزوای جمعی را جایگزین تنهایی فردی کرده ‎است.

خلوت‎گزینی، دست‎کم در فرهنگِ مبتنی بر عرفانِ ما نه ‎تنها چیز بدی نیست که در دوره‎هایی تقویت و سفارش هم شده‎ است؛ ما همیشه اندوهی معرفت‎شناختی از تنهایی انتظار داشته‎ایم، تنهایی انسان مدرن اما انتخابی نیست.

او آگاهانه تنهایی را انتخاب نکرده ‎است تا برای مثال به خودسازی بپردازد و آرامش و پختگی به دست بیاورد. تنهایی امروز حاصل استیصال است، نه اصیل و در خدمت سلامت روان.

گفت‎وگو درحال محو شدن از زندگی ماست، بی آن‎که چنین چیزی را خواسته ‏باشیم. اگر یادتان باشد شعار سازمان بهداشت جهانی در سال 2017، «بیا حرف بزنیم» بود. قبلا افراد در قالب شرکت در گروه‎های واقعی (مذهبی، ورزشی، محلی)، حمایت‎های اجتماعی واقعی دریافت می‎کردند. فناوری با تضعیف ویژگی‎های مثبت فرهنگی، از یک طرف انسان مدرن را تنها کرده ‎است و از طرف دیگر، ارتباط مجازی برقرار کردن را تنها راه پر کردن این تنهایی معرفی می‎کند که در نهایت باز به تشدید آن منجر می‎شود.

روابط مجازی غیر از ناتوان بودن در رفع احساس تنهایی، می‎توانند آسیب‏زا هم باشند چون در این فضا مرزها، بازداری‎ها و قضاوت‎های اجتماعی غایب هستند و نحوه برقراری ارتباط، لزوما سالم و مطلوب نیست. با این‎همه من نسبت به فضای مجازی بدبین نیستم و معتقدم با آموزش مهارت‎های ارتباطی، مرزبندی‎های حریم شخصی و سواد رسانه‎ای، بسیاری از مشکلات تعدیل خواهد شد.

با این حساب، فضای مجازی هم ما را تنهاتر کرده‎ و هم تنهایی‎مان را دزدیده‎ است.

بله. ببینید مولانا دو نوع کمال برای انسان قائل است؛ اول کمال افزایشی که هدفش بالا بردن تحصیلات و هرچه بیشتر پول درآوردن است. دوم کمال کاهشی به معنی (selfless)، توان از دست دادن و بریدن است. درنظر مولانا کمال کاهشی است که راه به سمت سلامت روان می‎برد. این تنهایی معرفت‎شناختی، انتخابی است؛ یعنی فرد در عین بودن در کنار دیگران، هر وقت بخواهد می‎تواند از جمع دل بکند.

اما فضای مجازی، تنهایی را با ظاهری از ارتباط به ما تحمیل می‎کند؛ دیگر نمی‎توانیم تنهاییِ سازنده را انتخاب کنیم چون نیاز به اتصال دست از سرمان برنمی‎دارد و از طرفی، با توهم مرتبط بودن، روابط واقعی را از دست داده‎ و منزوی شده‎ایم.


چه چیزی باعث می‎شود این وضعیت را بپذیریم و ادامه بدهیم؟
«اریک فروم»، روان‎کاو اجتماعی برای تطور تاریخی سیری انسانی در نظر می‎گیرد و این‎طور توضیح می‎دهد که انسان‎های اولیه به ‎واسطه نیازهای‎شان (شکار کردن و حمایت از یکدیگر در برابر شکار شدن) دورهم جمع شدند؛ بعدها نیاز به در جمع بودن همچنان وجود داشت اما به دلیلی متفاوت، یعنی تقسیم کار، آدم‎ها را دور هم جمع کرد.

در جمع‎گرایی که حالت اولیه رشد جوامع است، حمایت از یکدیگر، پیوندها و ارتباطات قوی و درعوض حوزه کنش و آزادی فرد محدود است. در واقع به بهای امنیت، آزادی انسان‎ سلب می‎شود. بعد از صنعتی شدن جوامع و پیشرفت فناوری، فردگرایی جایگزین جمع‎گرایی می‎شود؛ به این‎ترتیب امنیت و حمایت از دست می‎رود و درعوض آزادی به دست می‎آید. فروم معتقد است ثمره این آزادی برای انسان مدرن، تنهایی است. انسان مدرن می‎خواهد انتخاب‎گر و تعیین ‎کننده باشد؛ فضای مجازی، به این نیاز پاسخ می‏دهد. در دنیای مجازی، ماییم که انتخاب می‎کنیم چه چیزهایی را ببینیم و بشنویم البته این تصور ماست. این توهم انتخاب و اختیار، برای افراد جذاب است.



یادداشت يك جامعه‎شناس و نظریه‎پرداز درباره دلایل احساس تنهایی
در سوگِ گفت‎وگو

دكتر مهدي محسنیان‎راد با سابقه تحصیل در رشته‎های مطبوعات، تحقیق در ارتباط جمعی و جامعه‎شناسی و انجام فعالیت‎های پژوهشی و تألیفی در این حوزه‎ها از برجسته‎ترین چهره‎های علوم ارتباطات اجتماعی کشور است.

تنهایی ناشی از حکمرانیِ فناوری‎های دیجیتال، درنتیجه نقشِ دگرگون ‎شده آن‎ها در کشور ما و استفاده نادرست ما از آن‎هاست و بشر دارد تنها می‎شود اما عامل این تنهایی، الزاما تحولات رسانه‎ای نیست و ترکیب پیچیده‎ای از عوامل مختلف، سبب آن شده‎ است.

ببینید سال‎ها پیش‎ مادربزرگ شما در خانه بزرگی زندگی می‎کرد و همه بستگانش در نزدیکی‎اش ساکن بودند چون شهرتان خیلی کوچک بود؛ هم شهر شما، هم لس‎آنجلس، هم تهران و هم هر شهر دیگری در هر نقطه‎ای از جهان. مجاورت جغرافیایی، به آدم‎ها اجازه برقراری ارتباط نزدیک، صحبت کردن و همدلی می‎داد و به این ترتیب، افراد از نوعی تغذیه روحی برخوردار می‎شدند.

حالا شما، نوه‎های آن خانم، در آپارتمان‎های 70-80 متری زندگی‎ می‎کنید؛ نزدیکان‎تان تحت تأثیر بازار کار، دور از شما یا حتی در شهرهای دیگر زندگی می‎کنند. پس ما در نتیجه تحولات جبری حاکم، در حال تنهاتر شدن هستیم. از دیگر سو، امکانات رسانه‎ای آمده‎اند تا از تنهایی ما بکاهند.
بگذارید یک مثال عینی بزنم. سال 48 اگر جوانی از والدین اش خداحافظی می‎کرد و عازم خارج از کشور می‎شد، خانواده‎اش تا مدتی هیچ خبری از او نداشتند. بعد از آن هم هرازگاهی نامه‎ای بین‎شان ردوبدل می‎شد یا با سختی و مکافات با هم تلفنی صحبت می‎کردند. حالا خانواده‎ای که فرزندشان دور از آن‎هاست به ‎راحتی و با هزینه کم می‎توانند ساعت‎ها با او حرف بزنند و تصویرش را ببینند.

پس این تنهایی از کجا می‎آید؟ از ناتوانی ما در مدیریت ارتباطی. من در کتاب جدیدم، «ارتباط‎شناسی» از چند نفر در چند کشور پیشرفته خواستم رفتار فرزند نوجوان‎شان را در 48 ساعت گذشته بررسی کنند و ببینند در این مدت، چه اطلاعاتی را با تلفن اش مبادله می‎کند؛ عمده جواب‎ها مرور تکالیف درسی و آخرین اخبار هنرپیشه‎ها و خواننده‎ها بود.

کسی مثلا غصه گم شدن دکل را نمی‎خورد و لطیفه سیاسی ردوبدل نمی‎کرد چون رسانه‎ها باید این کار را انجام بدهند و می‎دهند. در کشور ما اما شبکه‎های مجازی وظیفه رسانه‎ها را انجام می‎دهند. ما نسبت به قبل در نتیجه تغییراتی که گفتیم، گفت‎وگوهای پرتفاهم را از دست داده‎ایم و از آن طرف، تحولات فناورانه هم وارد فضایی شده‌اند که تأثیرشان را در کاهش تنهایی از دست‎ داده‎اند».
 
 
مرجع : روزنامه خراسان
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
چطور از فکر کردن بیش از حد به یک موضوع جلوگیری کنیم؟
تا حالا هيچ آدم قوى اى كه گذشته آسونى داشته باشه نديدم .