تربیت جنسی با تأکید بر نقش مدرسه
میگنا: تربیت جنسی کودک یکی از مهم ترین و حساس ترین مسائل در حوزه های تربیت است زیرا نقشی مهم در آینده و سعادت و شقاوت کودک دارد. تلویزیون، ماهواره و اینترنت، از ویژگی های عصری است که در آن زندگی می کنیم و به نظر می رسد باید آگاهی و تربیت جنسی را از طریق صحیح به فرزندان منتقل کنیم.
عصر اطلاعات است و سرعت، و بچه های ما فرزند همین زمانه اند. طوری که دیگر به این راحتی نمی توان سرنوشت آنها را از همان کودکی تا بزرگسالی و پیری خواند. دنیا پیچیده شده و آلوده. و از خیلی ها می شنویم که پیچیدگی و آلودگی دنیای مدرن را بهانه می کنند، برای توجیه ناآگاهی شان از چیزهایی که باید به فرزندان شان بیاموزند. آموزش در خصوص تربیت جنسی کودکان در تمام مراحل سنی باید صورت بگیرد. به سن خاصی نمی شود اشاره کرد. از دوران پیش از دبستان، دبستان، دوران بلوغ، جوانی، میانسالی و حتی سالمندی این آموزش ها لازم است. البته شکل آن در هر دوره متفاوت است. برخی آسیب ها علاوه بر این که جسم کودک را به شدت تهدید می کند، سلامت روان او را هم با مشکلات جبران ناپذیری مواجه خواهد کرد موضوع آسیب های جنسی از همین دسته است.
غریزه جنسی و بیداری آن در دوران بلوغ، مشکلات زیادی برای نوجوانان پدید می آورد. بنابراین وظیفه مربی است تا با احتیاط، ذهن نوجوان را در این زمینه روشن سازد و به او کمک کند، راه را از چاه باز شناسد. نوجوان مشکلات جنسی و روانی خود را با هر کسی در میان نمی گذارد، به همین خاطر، وجود مشاوران و معلمانی که آموزش های لازم را در این زمینه دیده باشند، ضروری است. وظیفه اولیای مدرسه و سایر کارکنان آن است که با تدارک برنامه های مناسب، احتمال بروز بعضی زمینه های انحرافی نوجوانان را از جانب همسالان آن ها به حداقل برسانند.
افراط و تفریطها، آموزشها و اطلاعات نادرست، باورها و نگرشهای اشتباه والدین در حوزه آموزش، سلامت و تربیت جنسی از یک سو و همینطور گسترش اطلاعات غلط و توان بالای دسترسی به این اطلاعات در بین دوستان، رسانهها، خانوادهها و همسالان از سوی دیگر علت بسیاری از هزینههای روانی، اجتماعی و مالی، در سالهای آینده زندگی فرزندان ماست.
عصر اطلاعات است و سرعت، و بچه های ما فرزند همین زمانه اند. طوری که دیگر به این راحتی نمی توان سرنوشت آنها را از همان کودکی تا بزرگسالی و پیری خواند. دنیا پیچیده شده و آلوده. و از خیلی ها می شنویم که پیچیدگی و آلودگی دنیای مدرن را بهانه می کنند، برای توجیه ناآگاهی شان از چیزهایی که باید به فرزندان شان بیاموزند. آموزش در خصوص تربیت جنسی کودکان در تمام مراحل سنی باید صورت بگیرد. به سن خاصی نمی شود اشاره کرد. از دوران پیش از دبستان، دبستان، دوران بلوغ، جوانی، میانسالی و حتی سالمندی این آموزش ها لازم است. البته شکل آن در هر دوره متفاوت است. برخی آسیب ها علاوه بر این که جسم کودک را به شدت تهدید می کند، سلامت روان او را هم با مشکلات جبران ناپذیری مواجه خواهد کرد موضوع آسیب های جنسی از همین دسته است.
غریزه جنسی و بیداری آن در دوران بلوغ، مشکلات زیادی برای نوجوانان پدید می آورد. بنابراین وظیفه مربی است تا با احتیاط، ذهن نوجوان را در این زمینه روشن سازد و به او کمک کند، راه را از چاه باز شناسد. نوجوان مشکلات جنسی و روانی خود را با هر کسی در میان نمی گذارد، به همین خاطر، وجود مشاوران و معلمانی که آموزش های لازم را در این زمینه دیده باشند، ضروری است. وظیفه اولیای مدرسه و سایر کارکنان آن است که با تدارک برنامه های مناسب، احتمال بروز بعضی زمینه های انحرافی نوجوانان را از جانب همسالان آن ها به حداقل برسانند.
افراط و تفریطها، آموزشها و اطلاعات نادرست، باورها و نگرشهای اشتباه والدین در حوزه آموزش، سلامت و تربیت جنسی از یک سو و همینطور گسترش اطلاعات غلط و توان بالای دسترسی به این اطلاعات در بین دوستان، رسانهها، خانوادهها و همسالان از سوی دیگر علت بسیاری از هزینههای روانی، اجتماعی و مالی، در سالهای آینده زندگی فرزندان ماست.
مسؤولیت اصلی تربیت جنسی نوجوان به عهده پدر و مادر اوست. در صورت نبود مادر در محیط خانوادگی ( به دلیل طلاق، مرگ و یا بیماری طولانی و بستری شدن در بیمارستان)، لازم است آموزش مسائل مربوط به بلوغ دختران، توسط زنان دیگر خانواده دیگر نظیر: عمه، مادربزرگ، و خاله صورت گیرد. و در صورت نبود پدر، پدربزرگ، عمو و دایی می توانند این مسؤولیت مسائل به وسیله یکی از مربیان مدرسه به دانش آموزان آموزش داده شود.
یکی از مهم ترین وظایف هر پدر و مادری، تربیت فرزندانشان است. اگر کودکی در خانواده به درستی تربیت نشود می تواند علاوه بر اینکه اعضای خانواده را دچار مشکل کند، در جامعه نیز مشکل زا باشد. تربیت باید در حوزه های مختلف صورت گیرد، تربیت اخلاقی، اجتماعی، مذهبی، فرهنگی و جنسی از انواع مختلف تربیت هستند.
اما در خلال مشاورهها متوجه شدیم كه خلأ عمدهای وجود دارد در زمینه آگاهی این دانشآموزان نسبت به مسائل جنسی و بهداشت باروری. ما در كمال ناباوری شاهد روابط جنسی تعداد معدودی از دختران در سنین راهنمایی و حاملگیهای ناخواسته در دوره دبیرستان بودیم؛ دخترانی كه وارد راههای غیرقابل برگشتی شده بودند. ما حتی موارد سقط جنین هم داشتیم و متوجه شدیم كه دختران و پسران نوجوان در سنینی كه ما فكرش را نمیكنیم، درگیر مسائل جنسی میشوند و نداشتن آگاهی و دانش كافی درباره این مسائل، اثرات مخرب آنها را تشدید میكند.
با این اوصاف آموزش بهداشت بلوغ برای هر دو جنس امری واجب و ضروری به نظر می رسد و ارائه اطلاعات، لازمه زندگی سالم نوجوانان است. البته جلب موافقت مسئولان مدارس برای برگزاری كلاسهایی تحت عنوان «آموزش بهداشت بلوغ» كار آسانی نیست. بسیاری از مدیران با این امر مخالفت می نمایند و با بستن چشم بر واقعیتهای موجود، نیاز چنین برنامه های آموزشی را کتمان می نمایند.
علت مخالفت بیشتر مخالفان این است كه بهاشتباه تصور میكنند آموزش بهداشت جنسی به معنی آموزش آمیزش جنسی است و میترسند با مطرحشدن این مسائل، چشم و گوش دانش آموزان باز شود و به فساد كشیده شوند؛ درحالی كه دكتر خلیلی میگوید این یك ترس بیهوده است.
این که مسائل جنسی در مدرسه به صورت عمومی و یا انفرادی طرح شوند، موضوعی است که جای بحث دارد. برخی از مسائل جنسی همچون احکام مربوط به غسل را مربی می تواند به صورت عمومی مطرح کند. اما برخی دیگر از مسائل و احکام، مانند احتلام، اگر به صورت انفرادی مطرح شوند، بهتر است. در هر دو صورت، باید شرایط و مقتضیات موجود در محیط را در نظر گرفت.
اگر محیط طوری است که بچه ها در شرایط سنی تقریباً یکسانی قرار دارند و تفاوت های زیادی در مورد میزان اطلاعات جنسی آن ها وجود ندارد، طرح عمومی مسائل به اشکالی بر نمی خورد. ولی اگر اختلاف های زیادی از هر جهت در یک کلاس مشهود است، طرح مسائل خاص به صورت عمومی، معمولاً نتایج مطلوبی در پی نخواهد داشت.
تربیت جنسی مانند هر تربیت اصیل دیگری، بایستی به جا و به موقع خود انجام شود، نه زودتر از زمانی که لازم است و نه دیرتر از آن. به هیچ وجه ضروری نیست کودک دوره ابتدایی از جزئیات روابط جنسی زن و مرد آگاهی یابد. ولی ضمناً مایه تأسف خواهد بود، اگر دختری که آماده ازدواج است، آن قدر نسبت به مسائل جنسی ناآگاه باشد که بدترین خاطرات زندگی او مربوط به زمان عروسی او باشد. تربیت جنسی باید حتی از سال های قبل از دبستان آغاز شود و کودک در هر مرحله از سنین عمر خود، اطلاعات جامع تری در این باره کسب کند.
باید اذعان کرد که دختران از نظر جنسی نسبت به پسران آسیب پذیرتر هستند. یکی به این دلیل که از لحاظ جسمی از پسران ضعیف ترند و دیگر این که سن بلوغ در آن ها کم تر از سن بلوغ در پسران است. دختران معمولاً در سن بلوغ از آگاهی و تعلیمات جنسی لازم برخوردار نیستند. لذا به سهولت در دام انحراف جنسی می افتند.
پیشنهاد می شود مراقبت های والدین از اواخر دوره تحصیلی ابتدایی ( پنجم دبستان )، بیش تر شود. معلمان و مربیان مدرسه نیز می توانند در زمینه آماده سازی دختران برای ورود به دوران بلوغ مؤثر باشند، از جمله روش های پیشگیری از انحرافات جنسی را به آن ها گوشزد کنند.
توصیه می شود مربیان و دست اندرکاران تعلیم و تربیت در مدرسه ها، به ویژه مشاوران و ستادهای تربیتی که عمدتاً به مسائل اخلاقی و تربیتی دانش آموزان توجه دارند، با استفاده از روش های زیر، در پیشگیری از انحرافات جنسی به مدد دانش آموزان بروند:
– آموزش کافی به والدین از طریق جلسات انجمن اولیا و مربیان و ایراد سخنرانی های لازم.
– آموزش جامع به مربیان و ستادهایی تربیتی برای برخورد مناسب با مشکلات نوجوانان.
– آموزش کافی به خود نوجوان.
– تکریم شخصیت.
– ایجاد کار مداوم و پر کردن اوقات فراغت.
– آموزش تنظیم خواب.
– آموزش فراهم ساختن بستر خواب مناسب.
– آسیب زدایی از محیط.
– آموزش تغذیه صحیح.
– تقویت اراده.
– پرورش معنویت.
– ورزش کردن.
برخی از این روش ها، می توانند در قالب توصیه مربیان به دانش آموزان صورت پذیرند و برای اجرای برخی از آن ها، شرکت والدین لازم است، همچون: تغذیه صحیح ، تنظیم خواب و تهیه بستر خواب مناسب. باید به نوجوانان تفهیم کرد که اگر میلی به طور غیر طبیعی و خلاف معمول ارضا شود، موجبات تباه شدن انسان را فراهم می آورد. اما چنانچه ارضای تمایلات را تا زمان مهیا شدن شرایط مناسب و تشکیل خانواده به تأخیر بیندازیم و خویشتن داری کنیم ، سعادت و شادکامی خویش را فراهم ساخته ایم.
با درنظر گرفتن این که دختران و پسران نوجوان در سنین متفاوتی به بلوغ شرعی می رسند، برای هر دوره تحصیلی و با توجه به جنسیت نوجوانان، پیشنهاد می شود اولیا و مربیان احکام و مسائل مربوط به این دوران را که اطلاع از آن ها برای نوجوانی لازم است، با شیوه مطلوب و صحیحی به آنان بیاموزند. در ” دوره ابتدایی ” با توجه به سطح فهم و درک دختران و پسران و همچنین سن آن ها، آموزش مسائل زیر برای آنان مناسب است:
• مباحث مربوط به دوران بلوغ و علائم آن ( به ویژه برای دخترها ).
• احکام طهارت ( بدون ذکر مستحبات و مکروهات)
• خلاصه ای از احکام غسل و انواع آن.
• احکام وضو ( با استفاده از تصویر ها، بدون ذکر مستحبات ).
• احکام تیمم در حد ضرورت .
• مسائل مربوط به حجاب و اهمیتی که اسلام به رعایت حجاب ، به ویژه برای دختران می دهد.
• خلاصه ای از مسائل مربوط به محارم.
• آگاهی از نقش جنسی و این که دختران از دختر بودن خود احساس مباهات کند و پسران از پسر بودن خود.
• آگاهی مختصر از ساختمان و کار اعضای جنسی گیاهان و حیوانات.
در ” دوره راهنمایی ” نظر به این که پسران هم در این مقطع به سن تکلیف می رسند. علاوه بر مسائلی که قبلاً گفته شد، آموزش مسائل زیر ، هم برای دختران و هم برای پسران لازم است:
• مسائل مربوط به احکام نگاه کردن.
• احکام مربوط به عادات ماهانه ( برای دختران).
• احکام مربوط به احتلام ( برای پسرها).
• آشنایی کامل تر با تغییراتی که از نظر جسمانی و روانی در دروان بلوغ در فرد ظاهر می شود.
• آموزش هایی در رابطه با معاشرت ها، آمد و شدها، لمس کردن ها و اختلاط ها.
• آموزش های اخلاقی برای پاسداری از شرافت خود، نشست و برخاست ها.
• راه های کنترل و تعدیل غریزه جنسی.
• آشنایی با فلسفه وجودی تمایل جنسی در آدمی.
در دوره دبیرستان با توجه به این که هم پسران و هم دختران به بلوغ کامل جنسی رسیده اند و ضمن این که تمام موارد طرح شده در دوره راهنمایی، در این دوره صورت گسترده تری می یابند، طرح موضوعات زیر مناسب به نظر می رسد:
– اشاره به بعضی از گناهان و لغزش هاي مربوط به سنین نوجوانی.
– درک این مسأله که هدف غریزه جنسی تنها لذت بردن جنسی نیست، بلکه هدفی مافوق و برتر را تعقیب می کند.
– اطلاعات لازم بهداشتی ( رعایت بهداشت عضو جنسی) و راه های جلوگیری از مبتلا شدن به بیماری هایی که به طریقی به جنسیت و مسائل جنسی ارتباط دارند ( آگاهی از خطرات و امراض).
– هشدارهای لازم برای پیشگیری از تجاوزات احتمالی توسط افراد هوسباز و جاهل.
– نقش روش هایی که اسلام برای کنترل و تعدیل غریزه جنسی ارائه داده است.
– آمادگی برای زندگی و نقش های متفاوت زن و مرد و مسؤولیت های آن ها در آینده.
– شرایطی را که لازم است یک مشاور يا مربي مدرسه برای جوابگویی به مسائل جنسی دانش آموزان داشته باشد، می توان چنین خلاصه کرد:
الف) دارای سلامت قلب و عقل باشد و از تزکیه نفس و پاکی نیت برخوردار باشد. او باید با علم و آگاهی کافی و به قصد قربت و با دلسوزی و علاقه به این امر اقدام ورزد تا هم با توفیقات الهی همراه شود و هم در جوی پاک و معنوی بتواند به طرح موضوعات بپردازد و دل نوجوان را به سوی پاکی و عفت سوق دهد.
ب) مراقب احوال خود باشد و با توکل به خدا و یاری جستن از او عمل کند ؛ زیرا در جریان این امر، امکان وسوسه های شیطانی و نفسانی وجود دارد.
ج) با نوجوان فاصله سنی نسبتاً زیادی داشته باشد تا در این گفت و گو، امکان سنخیت و تشابه فکری بدان صورت که خود منجر به یک سلسله توهمات و تمایلات جنسی می شود، موجود نباشد. به همین خاطر تعلیم مسائل جنسی به نوجوان، از سوی جوان یا نوجوان دیگری که یکی دوسال از او بزرگ تر است، به هیچ وجه جایز و صلاح نیست.
د) از مسائل جنسی در حد لازم آگاهی داشته و آموزش ها و یا دوره های خاصی در این رابطه دیده باشد.
پاسخ هایی که مربیان ( مشاوران ) به سؤالات جنسی دانش آموزان می دهند، باید ویژگی های زیر را داشته باشند:
– با حوصله و بدون شتابزدگی ادا شوند.
– درست باشند، آنچنان که آمیخته با خرافات و اوهام نباشند.
– ساده باشند، به گونه ای که با منطق و بیان کودک جور در بیایند و طفل بتواند آن ها را بفهمد.
– بدآموزی نداشته باشند و کودک را گمراه نکنند و یا راهنمای بدی برای عمل بعدی او نباشند.
– با صراحت و رعایت ادب و فضیلت و به شکل صحیح بیان شوند.
– قانع کننده باشند، به گونه ای که کودک خود را نیازمند به این نبیند که همین سؤال ها را از دیگران بپرسد.
– متناسب با سن و درک و جنس کودک باشند. مثلاً در سنین بالاتر می توان پاسخ هایی مفصل تر وعمیق تر داد.
– با مسخرگی، شوخی و هرزگی همراه نباشند و به جای ادب و اخلاق، وقاحت را ترویج نکنند.
– تحریک کننده نباشند و همواره با دلسوزی بیان شوند.
– در ارائه پاسخ ها، تفاوت های فردی بین دانش آموزان ( کودکان) ، در نظر گرفته شود.
– پاسخ ها باید همیشه جدی، کوتاه، بدون شک و تردید، و راست و درست باشند.
– ضمن این که اطلاعات متناسب با سن و درک دانش آموزان را در خود دارند، مسائل اخلاقی و ارزشی حاکم را نیز طرح کنند.
برگزاری جشن تکلیف چه برای دخترها ( در 9 سالگی ) و چه برای پسرها ( 15 سالگی ) می تواند سر آغاز خوبی برای تربیت جنسی باشد.
استفاده از لباس سفید توسط نوجوان، هدیه دادن به او، آماده کردن جانماز مرتب و نو برای او و برگزاری جشنی مختصر همراه با معنویت، می تواند تأثیر بسزایی در روحیه نوجوان داشته باشد. در کنار آن، می توان آموزش های لازم همچون آشنایی با محارم، طریق غسل کردن و … را نیز به او آموخت.
مشاوران مدارس به چه شکل میتوانند در امر سلامت جنسی نقش داشته باشند؟
آیا اصلا آنها این صلاحیت را دارند که وارد حیطه خطیر آموزش سلامت جنسی شوند؟
دكتر كیانوش خلیلی، مشاور، بخشی از وظایف مشاور در مدارس، دادن همین آگاهیها براي توانمندسازي دانش آموزان است. یکی از روشهای موثر نیز همین بحثهای عمومی و آگاهی بخشی کلی است که قدم اول پیشگیری به حساب میآید و بحثی است که همه به آن نیاز دارند و البته قبل از زمانی که فرد مشکل جنسی پیدا کند. به ویژه اینکه در جامعه ما مسایل جنسی حالت تابو دارد. این آگاهی بخشی را میشود در قالب آموزشهای رسمی و با بهانه قرار دادن مسایلی که حتما باید آموزش داده شود، مثل ایدز یا بحث اعتیاد، مطرح کرد چون مسایل جنسی مسایلی هستند مرتبط با سایر جنبههای زندگی. میتواند مشاورههای فردی باشد یا مشاورههای گروهی یا آموزشهای گروهی برای دانشآموزان راهنمایی یا دبیرستان و یا انتشار بروشورهایی که خود مشاور میتواند در این زمینه تهیه کرده باشد. البته هر مشاوری در مدرسه به عنوان اینکه مشاور است نمیتواند مسایل جنسی را آموزش دهد، ممکن است لازم باشد از مشاور دیگری دعوت شود که آموزشهایی دیده و با مسایل آشناست. این یک بعد قضیه هست یعنی بعد عمومی مساله است که به پیشگیری برمیگردد. از سوم دبستان تا اول راهنمایی، دوره نهفتگی است، یعنی به صورت موقت مسایل جنسی برای فرد مشغولیت ایجاد میکند. در این دوره آموزشهای لازم به صورت تدریجی و به شکلی که تابوی آن برای فرد شکسته شود، لابهلای مسایل اخلاقی باید آموزش داده شود اما اگر یک دفعه این آموزش بخواهد هجوم بیاورد، ذهن کودک به هم میریزد.
و این آموزشها دقیقا از چه سنی باید شروع شود؟
معمولا در روان شناسی میگوییم وقتی که خود فرد میآید سوال میپرسد، بهترین و مناسبترین سن برای دادن آموزش است. آنجا باید به صورت درست جواب بدهیم و در کنار پاسخ به سوال، مطالب دیگری که لازم است را نیز به او منتقل کنیم. چه باید کرد؟ باید توجه داشته باشیم که ما از طریق آموزش زمینه را برای تغییر نگرش ایجاد میکنیم. در واقع آموزش وسیله است و تغییر نگرش میشود هدف. نگرش مورد نظر ما این است که افراد بدانند که سلامت جنسی بخشی از بهداشت روانی خود آنهاست. چون تغییر نگرش در سنین بالاتر خیلی مشکل است.
نکته دوم این است که در هر مرحلهای باید بخشی از مسایل را آموزش داد تا آموزش یک روند و سیر طبیعی پیدا کند ولی اگر یک دفعه این آموزشها بخواهد هجوم بیاورد، فرد مشکل پیدا میکند. نکته سوم اینکه در آموزش مسایل جنسی قرار نیست که ما فقط به بحث رابطه جنسی بپردازیم. مسایل پیرامونی مثل برقراری رابطه یا حریم خصوصی، این موارد هم بخشی از تربیت جنسی فرد است که در برخی از موارد باید از سنین پایینتر به آن پرداخته شود.
او معتقد است ما باید بین آموزش مسائل جنسی و آموزش مسائل جنسیتی فرق بگذاریم؛ «این آموزشها طیف خیلی گستردهای است كه از دوران نوجوانی شروع میشود، به جوانی و ازدواج میرسد، پس از بچهدارشدن هم ادامه پیدا میكند و حتی در سنین پیری و میانسالی هم آموزشهای مخصوص این دوران وجود دارد. نكته مهم این است كه هریك از این مراحل سنی، آموزشهای خاصی دارد كه برای آن سن طراحی شده است یعنی جای بعضی آموزشها در پیش دبستانی و دبستان است. از جمله اینکه در این سن، بچهها باید به تدریج حریمها را یاد بگیرند و آن وقت است که آموزش ما یک روند طبیعی پیدا میکند و اینکه اجازه ندهند که هر کسی لمسشان کند. این موارد را باید به بچه آموزش داد، در قالبهای جذاب و متناسب باید با توجه به سن کودک یا نوجوان به وی آموزش داد؛ مثلا به شیوههایی از قبیل نمایش، داستان، بازیهای عروسکی با کودک.
در كشورهای پیشرفته هم همینطور است. مثلا در انگلیس، آموزشهای جنسیتی را از دوران ابتدایی شروع میكنند. مثلا برای بچهها، گلها را مثال میزنند كه نر و ماده دارند، بینشان لقاح انجام میشود و گل تازهای بهوجود میآید. بعد كمكم كه بچهها بزرگتر میشوند، جانوران را برایشان مثال میزنند و با افزایش سن، شروع میكنند به آشناكردن آنها با خودشان؛ یعنی متناسب با افزایش سن افراد، آموزشها را گسترش میدهند نه اینكه از همان اول بیایند مسائل جنسی و آمیزشی را برایشان بگویند.»
از سوم دبستان تا اول راهنمایی، دوره نهفتگی است، یعنی به صورت موقت مسایل جنسی برای فرد مشغولیت ایجاد میکند. در این دوره آموزشهای لازم به صورت تدریجی و به شکلی که تابوی آن برای فرد شکسته شود، لابهلای مسایل اخلاقی باید آموزش داده شود اما اگر یک دفعه این آموزش بخواهد هجوم بیاورد، ذهن کودک به هم میریزد.ما به دانشآموز راهنمایی مسائل آمیزشی را نمیگوییم بلكه او را با بدن خودش و ویژگیهای آن آشنا میكنیم، درباره بلوغ به او آگاهی داده و راههای مراقبت از خودش را به او یاد میدهیم.در آموزش مسایل جنسی قرار نیست که ما فقط به بحث رابطه جنسی بپردازیم، مسایل پیرامونی مثل برقراری رابطه یا حریم خصوصی نیز باید آموزش داده شود. این آموزشها باید نهادینه شوند.
اگر غفلت کنیم، مشکلاتی جدی خواهیم داشت. مدارس نقش ویژهای در این خصوص دارند چون بین 6 تا 18 سالگی فرزندان ما بهترین سالهای عمرشان را در مدرسه میگذرانند. اگر این فرصت را در مدرسه از دست بدهیم، وقتی که به دانشگاه میرسند، دیگر میشود تهدید تا این سن، یعنی قبل از بلوغ و قبل از رفتن به دبیرستان نیز آگاهی دادن به صورت عمومی و غیرمستقیم انجام میشود اما وقتی میرسند به سن دبیرستان و بلوغ، باید برخی موارد دیگر به صورت مستقیم برای آنها مطرح شود که شامل مواردی مانند آموزش مهارتهای ارتباطی، مثل مهارت برقراری رابطه با جنس مخالف و راههای ارضای صحیح عاطفی و تهدیدهای موجود در این زمینه میباشد که میتواند از آن حالت آگاهی بخشی عمومی فراتر رود.
ما باید همه کمک کنیم. اگر بخواهیم از آسیبهایی مثل ایدز و یا انحرافات اخلاقی در جامعه خود به دور باشیم یا سازگاری زندگی زناشویی را بالا ببریم، اگر بخواهیم پدران و مادرانی داشته باشیم که آنها هم به نوبه خود فرزندان سالمی تربیت کنند و فرزندان سالمی داشته باشند، همه باید عزم داشته باشند، از والدین، مسوولان مدرسه، دانشگاهیان، صاحبنظران و مسوولان کشوری، همه و همه و این عزم باید تداوم داشته باشد، نه اینکه یک دفعه موجی بیاید که برود و باز بعد از مدتی همه فراموش کنند. این آموزشها باید نهادینه شوند.
اگر غفلت کنیم، مشکلاتی جدی خواهیم داشت. مدارس نقش ویژهای در این خصوص دارند چون بین 6 تا 18 سالگی فرزندان ما بهترین سالهای عمرشان را در مدرسه میگذرانند. اگر این فرصت را در مدرسه از دست بدهیم، وقتی که به دانشگاه میرسند، دیگر میشود تهدید.
وقتی دانشآموزی در مدرسه دچار مشکلی شده است، مشاور به چه شکل میتواند کمک کند؟
بله، این بعد دوم قضیه است که میتوان آن را جنبه «درمان»، در مقابل پیشگیری، نامید و بر میگردد به زمانی که مساله شدت پیدا کرده باشد و در این حالت باید اقدامات درمانی نیز صورت گیرد. برمیگردد به زمانی که مساله حاد میشود که به درمان میرسیم. به عنوان مثال، زمانی که نوجوان دچار انحراف اخلاقی شده و یا به ایدز و اعتیاد مبتلا شده باشد یا آنجایی که دیگر مشاور باید اقدامی انجام دهد. معمولاً در اینجا باید اقدام کلینیکی گستردهتری صورت بگیرد، مشاور باید فرد را به مركز مشاوره و خدمات روانشناختي دانش آموزي منطقه يا استان براي استفاده از خدمات يك روان شناس،مشاور و روانپزشك و یا مددکار اجتماعی معرفی کند که این مستلزم این است که مشاور با متخصصان بالادستی خود ارتباط داشته باشد. دانش آموز را ارجاع بدهد و بعد پیگیری کنند چون ممکن است فردی را که معرفی کرده نیاز به بستری یا پیگیریهای عمیقتر داشته باشد. ما در این زمینه هم نیاز به برنامهریزیهای بیشتری داریم.
نقش خانواده در تربیت جنسی انکار ناپذیر است. در واقع آموزش مدرسه ای در این زمینه، مکمل آموزش های خانوادگی است. اما برخی خانواده ها مطرح کردن مسائل جنسی را دور از شرم و حیا می دانند و برخی دیگر هم اطلاع کافی و عملی درباره این مسائل ندارند. بنابر این کلمات مناسبی برای بیان منظور خود پیدا نمی کنند. در نتیجه نوجوان را در محیطی رها می کنند که ممکن است دوستان ناباب و شبکه های ارتباطی همچون سی دی ها و فیلم های مخرب او را به انحراف بکشانند.
بنابر این پیشنهاد می شود برای این که بهتر بتوانیم به نوجوانان و جوانان خود کمک کنیم، خانواده بینش و بصیرت خود را نسبت به این مسأله بالا ببرد و تعصبات شخصی و پوچ خود را کنار بگذارد. به این منظور مدرسه ها می توانند با بر پایی کلاس های خاص، مثل کلاس های آموزش خانواده، آموزش های لازم را در این زمینه به والدین بدهند. ضمن این که صدا و سیما هم در این مورد نقش ارزنده دارد.
برای این که والدین بتوانند فرزندانی سالم خصوصاً از بعد جنسی تربیت کنند، لازم است مراقب رفتار خود و فرزندان خود باشند.
برخی مراقبت هایی که والدین باید از خود بکنند، عبارتند از:
– محل خواب و استراحت خود را از محل خواب فرزندان جدا کنند.
– بدن خود را در حضور آنان عریان نکنند.
– از مزاح و مطایبه در حضور فرزندان، خودداری کنند.
– در نوازش ها، رعایت ادب و اخلاق را بکنند.
– در آرایش ها، سادگی و متانت را در نظر داشته باشند.
– از تماشای فیلم های نامناسب و غيراخلاقي بپرهیزند.
– روابط جنسی خود را دور از دید فرزندان برقرار کنند.
– والدین باید در مراقبت از فرزندان خود موارد زیر را مدنظر قرار دهند:
– به شستشو و نظافت بدن و محیط خواب و زندگی آن ها اهمیت بدهند.
– از برهنگي و پوشیدن لباس تنگ ،چسبان و بدن نما یا لباسی شبیه به لباس جنس مخالف خودداری کنند.
– هنگام ختنه کردن پسران، مواظب بهداشت آن ها باشند.
– بازی ها روبط و معاشرت های کودکان با یکدیگر را زیر نظر داشته باشند.
به طور کلی والدین باید در سه بعد هدایت جنسی، تعدیل غریزه و کنترل رفتار ها، فعالیت داشته باشند و فرزندان خود را در موارد یاد شده راهنمایی و هدایت کنند.
بعضی معتقدند مطرح کردن این صحبتها و موضوعات مرتبط با سلامت جنسی، برای بچهها و دانش آموزان مشغولیتهای ذهنی پیش از موعد ایجاد میکند و در نتیجه نباید خیلی به بچهها اطلاعات داد. نظر شما چیست؟
ما میگوییم یک حد میانه را باید رعایت کرد. این نگرانی درست است اما به خاطر این نگرانی، ما نمیتوانیم اطلاعات اساسی و موردنیاز فرزندانمان را به آنها ندهیم چون در این صورت حس کنجکاوی باعث میشود که پاسخ آن را از منابع ناسالم و حتی منحرفکننده جستجو کند. ما آن طرف قضیه را هم باید ببینیم. ضمن اینکه باید هوشیار باشیم که اگر در این سن، اطلاعات لازم را به نوجوانان مطابق با جنسیت و سن وی به آنها ندهیم، آنها در زمان بزرگسالی دچار اختلالات روحی و روانی و حتی تربیتی میشوند و علاوه بر آن، احتمال اینکه بتواند زندگی سالم و موفقی در آینده داشته باشند، کم میشود اما نکته در اینجاست که باید مسایل را به تدریج و درجای خود و به میزان لازم به بچهها منتقل کنیم و شرط لازم هم این است که مشاور ارتباط صحیحی با بچهها برقرار کرده باشد تا در موقع لزوم، بتواند به او آموزش هم بدهد و سوالات وی را بهطور مناسب پاسخ دهد.
از ديدگاه اسلامي
روش های تربیت جنسی نیز مانند تربیت دیگر امور است. بنابر این می توان روش های خاصی را که اسلام برای تربیت به مفهوم کلی در نظر گرفته است، به تربیت جنسی نیز تعمیم داد. برخی از این روش ها عبارتند از: عبادت که فرد برای فرار از فشار غرایز به عبادت هایی مثل روزه گرفتن و نماز خواندن روی می آورد. تربیت عملی یا پیروی از سیره پیامبر (ص) و پیشوایان معصوم (ع) پیروی از عقل، امر به معروف و نهی از منکر، پاداش و تنبیه، پند و اندرز دادن، تربیت از طریق قصه و سرگذشت اقوام و ملل ، مثل قصه های قرآنی ( همچون قصه حضرت یوسف ).
اما اگر آموزش جنسی را به دو روش کلی مستقیم و غیر مستقیم کنیم، روش غیر مستقیم بیش تر مناسب کودکانی است که زیر سن بلوغ هستند. در این روش می توان از زندگی حیوانات و تولید گل و گیاه استفاده کرد. ولی در روش مستقیم که بیش تر مناسب سنین بعد از بلوغ است، می توان متناسب با سن و فهم نوجوان، دستورات و مسائل جنسی را به طور مستقیم مطرح کرد، همان گونه که در رساله های عملی مراجع تقلید آمده است. این که تربیت جنسی از چه طریقی و در چه کتاب و منبعی ارائه شود، نظریات متفاوتی وجود دارد. در برخی از کشورها، درس خاصی ( واحد خاصی ) به تربیت جنسی اختصاص داده شده است، در برخی دیگر از کشورها، در دل سایر درس ها، همچون بیولوژی، آناتومی و بهداشت، تربیت جنسی نیز صورت می گیرد. اما در کشور ما توصیه می شود ، توسط مراجع ذیصلاح محتوای مناسبی برای این نوع آموزش تهیه شود ودر قالب جزوه هایی در اختیار دانش آموزان قرار بگیرد.
علاوه بر آن در کلاس های پرورشی به وسیله مشاوران،مربيان و حتی با دعوت از صاحب نظران این مسائل به بحث و گفت و گو گذاشته شوند.
برای این که امر تربیت جنسی فرزندان این مرز و بوم به درستی صورت بگیرد، باید بین عوامل عمده تربیتی، یعنی: خانواده، مدرسه و جامعه، هماهنگی برقرار باشد. در این خصوص، نقش جامعه نیز بسیار مهم است. چرا که زیان رعایت نکردن اصول اخلاقی در مسائل جنسی، تنها دامنگیر خود شخص نمی شود، بلکه مصائب زیادی متوجه جامعه می کند. بنابر این منطقی است که جامعه هم در مقابله با این گونه مسائل مسؤول باشد و تمام افراد آن این امر را وظیفه جدی خود بدانند.
در این زمینه، نقش دولتمردان نیز بسیار مهم است. آنان می توانند با اتخاذ تصمیمات جدی و تدوین قوانین مناسب، جلوی بي بندوباري هاي اخلاقي و تهاجم فرهنگی را در این زمینه بگیرند و با آگاهی های لازم که از راه های گوناگون، همچون صدا و سیما به مردم به خصوص جوانان می دهند، آنان رادر برابر بیماری های جنسی و فرهنگ منحط غربی، واکسینه کنند. در واقع صدا و سیما و دیگر رسانه ها، نهادها و سازمان ها، بخشی از فعالیت های تبلیغی و ارشادی خود را به نوجوانان اختصاص دهند و آنان را با دنیای شگفت انگیز و پررمز و راز نوجوانی آشنا سازند.
معرفی کتاب های مفید وارزنده درباره دوران نوجوانی و بلوغ، در کنار آموزش های یاد شده، می تواند جنبه تکمیلی به خود بگیرد. منتها این مرحله باید با کمال احتیاط و دقت صورت بگیرد. زیرا امکان بد آموزی از طریق کتاب ها و مجلات گمراه کننده به مراتب وسیع تر و بیش تر از سایر روش هاست.
لذا به خانواده ها و اولیای تربیتی مدرسه ها توصیه می شود که قبل از معرفی هر کتابی و یا نوشته ای به نوجوانان و جوانان، از سلامت محتوای آن کاملاً اطمینان حاصل کنند و اگر شک داشتند، با فردی واجد صلاحیت و صاحب نظر در این امر حساس و خطیر مشورت کنند. پس از آن دست به اقدام بزنند.
توصیه می شود هر سال روز یا هفته ای برای آشنایی با مسائل و مشکلات نوجوانان دوران بلوغ اختصاص یابد(مثلا هفته بهداشت روان در مهرماه) و از صاحب نظران دعوت به عمل آید، در مدرسه ها برای دانش آموزان سخرانی کنند و رسانه های گروهی نیز در این روز یا هفته بر آگاهی والدین در زمینه ویژگی های دوران نوجوانی و بلوغ بیفزایند.
کلام پایانی
اینکه قرار است وضعیت بدون هیچ آموزش و اخطاری با این میزان آسیب و آزارهایی که کودکان میبینند، ادامه پیدا کند یا بالاخره آموزش مسایل جنسی در مدارس را آغاز میکنند. با توجه به مشکلات جنسی زیادی که در میان جوانان وجود دارد و به اذعان مسوولان مختلف بسیاری از آسیبهای اجتماعی، افزایش بیماری ایدز و جدایی زوجها در ابتدای شروع زندگی به دلیل معضلات و مشکلات جنسی است که مسلما ریشه در نبود آموزشهای مناسب در سنین پایینتر از سوی والدین و مدرسه دارد، باید این آموزشها از مدارس آغاز شود. شاید همین حالا هم به اندازه کافی جامعه از این تابو آسیب دیده و دیر شده باشد.
و شما به عنوان پدر یا مادر در درجه اول سعی کنید شنونده خوبی باشید. با دقت به صحبت های کودکان تان گوش دهید. ریشه بسیاری از انحرافات جنسی در ناتوانی والدین در آموزش صحیح جنسی یا اطلاعات غلطی است که به کودکان داده اند؛ بنابراین در هر حالتی با کودک خود صادق باشید تا کودک تان با حس اعتماد درونی شده به شما رشد کند آثار این زخم های روانی می تواند سال های سال در وجود فردی که مورد سوء استفاده قرار گرفته، باقی بماند. تربیت جنسی شیوه پیشگیرانه ای است که برای ایمن نگه داشتن کودک و اجتناب از مصائب و گرفتاری های بعدی مطرح می شود.
مرجع : فرزند پرتال،سلامت ایران،همشهری آنلاین