ميگنا : پايگاه خبری روانشناسی و بهداشت روان 23 ارديبهشت 1396 ساعت 21:41 https://www.migna.ir/news/40836/بیانیه-انجمن-مشاوره-ایران-درباره-تصمیم-شورای-تحول-علوم-انسانی -------------------------------------------------- عنوان : بیانیه انجمن مشاوره ایران درباره تصمیم شورای تحول علوم انسانی -------------------------------------------------- انجمن مشاوره ایران در خصوص خبر مربوط به اعلام نظر شورای تحول علوم انسانی درباره مشاوره بیانیه ای را صادر کرد. متن : انجمن مشاوره ایران درباره تصمیم شورای تحول درباره رشته «مردم یار مشاوره»  بیانیه زیر را منتشرکرد. اساتید، مشاوران و دانشجویان رشته مشاوره طی چهارسال گذشته به شیوه های مدنی در قالب نامه و برگزاری جلسات متعدد و ارسال طومارهای مختلف از سراسر کشور به حذف رشته مشاوره اعتراض کرده اند. مسئولان همواره اعلام داشته‌اند موضوع در شورای تحول بررسی خواهد شد و بالاخره پس از سه بار تعلیق به خاطر مخالفت و قهر رییس کارگروه روان شناسی این جلسه در تاریخ ۱۸ اردیبهشت برگزار شد. جلسه مذکور بدون ارایه هیچ دلیل قانع کننده ای از جانب ایشان و تیم شان به پایان رسید و به نظر می رسید تصمیم منطقی تشکیل کار گروه رشته مستقل اعلام شود. علی رغم تمام شواهد و مستندات  اشتباه بودن حذف مشاوره، خبر جلسه مذکور، همه مشاوران و اساتید این رشته را بهت زده کرد، خبری که نشان می دهد نه تنها هیچ یک از  براهین و مستندات روشن و خواسته ها، حقوق مشاوران و استدلال های آنها مورد توجه قرار نگرفته است بلکه این بار رشته مشاوره را به مسلخ برده  و آن را مانند گوشت قربانی بین علوم تربیتی و روان شناسی تقسیم کرده اند. اما چنانچه این خبر صحت داشته باشد انجمن مشاوره ایران به نمایندگی از تمام اساتید، مشاوران و دانشجویان این رشته نسبت به این تصمیم اعتراض شدید خواهد داشت. ما می خواهیم بدانیم چه کسانی حق دارند درباره بود و نبود یک رشته دانشگاهی با سابقه موفقی بیش از پنجاه سال در کشور تصمیم بگیرند؟ متخصصان آن رشته یا متخصصان رشته های دیگر. ما می خواهیم بدانیم بر اساس کدام مصلحت یک رشته با 90 درصد مخاطب به نفع  رشته ای با 10 درصد مخاطب حذف می شود؟ ما می خواهیم بدانیم بر اساس کدام مصالح رشته ای که نزدیکترین مبانی به آموزه های دینی بومی سازی را دارد باید تحت سایه یک رشته ماهیتا اثبات گرایانه قر ار گیرد؟ ما می خواهیم بدانیم چطور سرنوشت یک رشته اساسا مهارتی به دست کسانی سپرده می شود که هیچ شناختی از تفاوت های ماهوی این حیطه ها ندارند؟ ما می خواهیم بدانیم طبق چه الگویی  در دنیا رشته مشاوره گرایشی از روان شناسی به حساب می آید؟ حال آنکه انجمن های علمی این دو رشته در دنیا نشانگر تفاوت ماهوی آن است. ما می خواهیم بدانیم چه اتفاقی می افتد و بر اساس  کدام معیار  شورایی که دو گرایش مدیریت با بیست درصد تفاوت و هشتاد درصد اشتراک را به درستی با نظر  صاحب نظران آن  به عنوان دو رشته مصوب می کند، اجازه می دهد رشته پنجاه ساله مشاوره با شصت درصد تفاوت اساسی علی رغم نظر متخصصان آن به مسلخ برده شود و تکه پاره شده و هر بخش ان به رشته دیگری سپرده بشود؟ ما می خواهیم بدانیم چرا روانشناسان باید تکلیف رشته مشاوران را تعیین کنند؟ کدام تدبیر اجازه می دهد کسانی که روان شناسی خانواده یا اعتیاد را همان مشاوره اعتیاد و  خانواده  می دانند برای رشته مشاوره تعیین تکلیف کنند؟ کجای دنیا اینها را یکی تعریف کرده اند؟ ما می خواهیم بدانیم اگر رشته مشاوره در مقطع کارشناسی به هدایت تحصیلی محدود شود و به علوم تربیتی سپرده شود، مسایل ارتباطی فرزندان ایران را چه کسانی در مدارس حل خواهند کرد؟ مبانی مشاوره خانواده، مشاوره شغلی و مشاوره توان بخشی و چهار گرایش دیگر اعتیاد، سالمندی، کودک و  مذهبی که آماده تصویب است  کجا شکل خواهد گرفت؟ مگر می شود با ۲۸ واحد کارشناسی ارشد که ده واحد آن هم عمومی است هم مبانی را یاد گرفت هم مهارت حرفه ای پیدا کرد؟ ما می خواهیم بدانیم بر اساس کدام معیار علمی و منطقی یک رشته میان رشته ای را به حیطه های مختلف تقسیم می کنید در حالیکه این با اهداف تحول در علوم انسانی مغایرت دارد؟ تنها به اصطلاح استدلال  خارج از موضوعی که در جلسه علمی شوری تحول مورد استناد قرار گرفته است آنچنان غیرقابل قبول است که طرح آن را با شرمندگی و به ناچار ذکر می کنیم. مخالفان استقلال رشته مشاوره می فرمایند یک دختر بیست و دو ساله چگونه می خواهد مشاوره بدهد؟   ما می گوییم همان گونه که  با لیسانس های دیگر مثل پرستاری، روان شناسی، مهندسی و دیگر رشته ها  فعالیت خواهد کرد. همان گونه که پسران فعالیت خواهند کرد. همان گونه که  جوان بیست و پنج ساله ما جراحی قلب انجام می دهد. همان گونه که در هیجده سالگی و شاید زودتر مادری کرده است و می کند. همان گونه که انقلاب کرد. و البته این استدلال بسیار پرت تر از آن است که ملاک حذف یک رشته جهانی و پنجاه ساله در ایران باشد  و شاید هم بشود توصیه کنیم افراد از سی سالگی شروع به درس خواندن بکنند که بعد اجازه فعالیت پیدا کنند!  در نهایت ما از دکتر حدادعادل که مرد منطق و برهان است  و از همه اعضای فرهیخته شورای تحول می خواهیم که  با تصمیم قاطع خود اجازه ندهند بیش از این وقت متخصصان مشاوره در کشوری با این همه مساله مشغول و نگران حفظ هویت خود باشند. پر واضح است که ما مشاوران با  هیچ تصمیمی غیر از دادن حق حیات و  فرصت انجام وظایف مان در مقابل نیازهای مردم عزیزمان کنار نخواهیم آمد. ما تا پایان از حق مردم در بهره مندی از رشته «مردم یار» مشاوره در سه مقطع تحصیلی خواهیم ایستاد. منبع: مهر