ميگنا : پايگاه خبری روانشناسی و بهداشت روان 26 ارديبهشت 1398 ساعت 4:50 https://www.migna.ir/news/47244/گویش-تفاوتی-لهجه-زبان-فارسی -------------------------------------------------- عنوان : گویش چه تفاوتی با لهجه در زبان فارسی دارد؟! -------------------------------------------------- زبان‌شناسی علمی است که با مطالعه درست آن می‌توان به تفاوت گویش و لهجه رسید. متن : میگنا: زبان‌شناسی علمی است که به مطالعه‌ علم زبان می‌پردازد. به وسیله این علم می‌توان هر زبانی را طبق قاعده‌های علمی شناخته شده در زبان شناسی بررسی کرد و هر کسی که این کار را انجام می‌دهد، زبان‌شناس است. از جمله کارکرد‌های این علم می‌توان به توصیف و نوشتن دستور زبان، بررسی و شناخت گذشته‌ زبان‌ها، بررسی لهجه‌ها و گویش‌ها، آموزش زبان، فرهنگ نگاری، بررسی زبان از نظر تولید و دریافت از طریق ‏اندام‌های گفتاری و دستگاه شنیداری و مطالعات آواشناسی فیزیکی یا آکوستیکی اشاره کرد.   زبان به معنی وسیع آن هر نوع نشانه یا قراردادی است که پیامی را میان افراد یک جامعه ارسال می‌کند با این تعریف بوق اتومبیل، آژیر آمبولانس، چراغ راهنمایی، زنگ اخبار، تابلوی ورود ممنوع و حرکت‌های چشم و ابرو هم زبانی دارد. زبان از نظر علم زبان‌شناسی شامل تعداد محدودی ‏قاعده‌ آوایی، معنایی و دستوری است که همراه تعداد محدودی واژه می‌تواند بی نهایت جمله بسازد و این جمله‌ها از طریق ‏دستگاه گفتار آدمی تولید می‌شود و واسطه‌ ارتباط میان افراد می‌شوند. برای مثال در زبان فارسی، قاعده‌هایی در زمینه جایگاه فاعل، ‏مفعول و فعل در جمله داریم. همین قاعده‌ها به ما می‌گوید صفت و موصوف و مضاف و مضاف الیه نسبت به هم چگونه قرار می‌گیرند، جای حرف‌های اضافه، حرف‌های ربط، قید و ... کجاست؛ به این قاعده‌ها دستور زبان گفته می‌شود. زبان فارسی در شاخه‌ زبان‌های هند و ایرانی قرار دارد. این زبان‌های هند و ایرانی، خود شاخه‌ای از زبان‌های هند و اروپایی است. ‏شاخه‌ی هند و ایرانی به دو شاخه‌ی هندی و ایرانی بخش می‌شود و شاخه‌ی ایرانی آن نیز به چندین زبان تقسیم می‌گردد که یکی از ‏آن‌ها فارسی است. زبان فارسی سه دوره‌ باستانی، میانه و نو دارد. فارسی امروز ما که همان فارسی نو است دارای لهجه‌های ‏فراوانی است. امروزه زبان فارسی در کنار سایر گویش‌های ایرانی به حیات خود ادامه می‌دهد. ‏ زبان از نظر ‏گویش شناسی تعریف دیگری دارد. در یک محدوده‌ سیاسی آنچه ما به آن زبان می‌گوییم باید دو ویژگی داشته ‏باشد؛ نخست اینکه زبان رسمی یک مملکت باشد، یعنی قدرت سیاسی داشته باشد مانند زبان فارسی در ایران. دوم اینکه ‏نسبت به زبان‌ها و گویش‌های اطراف خود، زبان مادری دیگری داشته باشد. مانند زبان‌های ارمنی، عربی و ترکی در ایران که به ‏ترتیب از زبان‌های مادری آرمنی، سامی و اورال آلتایی گرفته شده اند، در حالی که زبان فارسی از خانواده‌ی زبان‌های ایرانی است. ‏گویش‌ها شاخه‌هایی از یک زبان واحد هستند، برای مثال گویش های فارسی، تاتی، کردی، بلوچی، مازندرانی، گیلکی و ... ‏گویش‌های گوناگون یک زبان ایرانی هستند که آن را «زبان ایرانی نخستین» می‌گویند. به انواع هر گویش، لهجه می‌گویند.(لهجه یعنی تلفظ واژه های یک زبان به شیوة خاص یک منطقه). برای مثال گویش ‏فارسی دارای لهجه‌های تهرانی، اصفهانی، شیرازی،کرمانی، گویش گیلکی دارای لهجه‌های رشتی، لاهیجانی، ‏رودسری و آستانه‌ای، گویش کردی دارای لهجه‌های مهابادی، سنندجی، کرمانشاهی و ایلامی است. لهجه تهرانی یکی از لهجه‌های زبان فارسی است که معمولاً در ایران لهجهٔ معیار شمرده و در رسانه‌های گفتاری ایرانی (به جز رسانه‌های محلی) از این لهجه استفاده می‌شود. همچنین در آموزش زبان فارسی در کشورهای غیرفارسی‌زبان، از این لهجه استفاده می‌گردد. لهجهٔ تهرانی به شکل کنونی از زمان قاجار به وجود آمده‌است و با لهجهٔ اهالی بومی تهران تفاوت دارد. لهجهٔ قدیم تهرانی هنوز هم در مناطقی مانند شمیران و دماوند وجود دارد. هرچند که در معرض فراموشی است.(1) گویش‌ها از نظر ‏آوایی، واژگانی و دستوری با هم تفاوت‌های بسیاری دارند و فهم آن‌ها نیاز به آموزش دارد، ولی لهجه‌های هر گویش معمولا ‏تنها تفاوت‌های آوایی و واژگانی دارند و فهم آن‌ها نیاز به آموزش چندانی ندارد. مثلاً یک نفر اصفهانی با یک تهرانی یا ‏شیرازی به راحتی می‌تواند هم صحبت شود، ولی همین فرد اصفهانی وقتی با گویش گیلکی یا مازندرانی و یا بلوچی روبرو ‏می شود، اگر نخواهد از فارسی که برای آنان زبان میانجی به شمار می‌آید استفاده کند، دچار مشکل می‌شود. اشتباهی که خیلی‌ها می‌کنند این است که گویش‌های موجود ایرانی را گویش‌های زبان فارسی می‌دانند؛ در صورتی ‏که گویش‌های ایرانی شاخه‌هایی از زبان فارسی نیستند. گویش‌های ایرانی و زبان‌فارسی هر دو از یک زبان واحد که همان زبان ایرانی نخستین ‏است، جدا شده اند. بنابراین این اشتباه است که «گویش‌های زبان فارسی» بگوییم؛ یعنی اگر ما یک زبان ایرانی نخستین را در ‏نظر بگیریم، آن گاه زبان فارسی در کنار گویش‌ها قرار می‌گیرد، نه این که گویش‌ها از زبان فارسی جدا شده باشند. تصور کنید چندین هزار ‏سال پیش وقتی آریایی‌ها از روسیه به سوی جنوب سرازیر شدند بخشی به هند و بخشی به ایران آمدند. آن‌هایی که به ایران ‏آمدند، در آغاز زبان واحدی داشتند که همان زبان ایرانی نخستین است، بعد‌ها به شاخه‌های گوناگونی تقسیم شد. یکی ‏از این شاخه‌ها زبان‌فارسی است و سایر گویش‌های ایرانی شاخه‌های دیگر این زبان واحد هستند. بنابراین نباید گویش‌های ایرانی را ‏شاخه‌ای از زبان فارسی بدانیم. کردی یک گویش ایرانی است و ترکی یکی ‏از زبان‌هایی است که در ایران به کار می‌رود؛ چون از زبان مادری دیگری است. گویش‌های ایرانی از نظر آوایی، واژگانی و ساختاری ‏استقلال دارند ولی چون همراه با زبان فارسی (گویش فارسی) از زبان مادری واحدی جدا شده اند، مسلما شباهت‌هایی با هم دارند. ‏ روند شکل گیری لهجه تهرانی: 1- از قدیم‌ترین روزها در تهران لهجهٔ قدیم تهرانی رایج بوده که نزدیک به لهجهٔ رازی یعنی منسوب به ری بوده‌است؛ چون این لهجه در شمال ری بوده، به لهجه‌های لواسانی یا همان گویش قصران نزدیک بوده و در واقع بین رازی و مازندرانی بوده و بسیاری از واژه‌های مازندرانی در این گویش وجود داشته‌است. با تبدیل تهران به شهر توسط شاه تهماسب یکم فقط یک‌پنجم روستای تهران در شهر واقع شد و بقیهٔ شهر باغ و زمین بایر بود. در این دوران مردم مختلف و به‌خصوص نظامی‌ها به تهران مهاجرت کردند تا این‌که در دوران نادرشاه تهران یک پادگان نظامی شده بود. لهجه‌های این مهاجران با گویش روستای ری ادغام شد. پس از پایتخت شدن تهران توسط آغامحمدخان قاجار مهاجرت به تهران و اقامت در آن سرعت پیدا کرد و بسیاری از اقلیت‌های قومی و مذهبی به تهران آمدند. تبعید طایفهٔ زند به تهران توسط آغامحمدخان و اثرگذاری لهجهٔ شیرازی را هم نمی‌توان در این گویش بی‌تأثیر دانست.