ميگنا : پايگاه خبری روانشناسی و بهداشت روان 16 دی 1394 ساعت 17:48 https://www.migna.ir/news/35001/فقدان-حمایت-بیمه-ها-حوزه-سلامت-روان-هزینه-های-درمانی-جیب-مردم-همخوانی-ندارد -------------------------------------------------- هزینه‌های روان درمانی با جیب مردم همخوانی ندارد عنوان : فقدان حمایت بیمه‌ها در حوزه سلامت روان/ هزینه‌های روان درمانی با جیب مردم همخوانی ندارد -------------------------------------------------- بیماران مبتلا به اختلالات روانی همچنان در حسرت حمایت بیمه‌های درمانی هستند. بیمارانی که با وجود آمار بسیار بالایشان در ردیف مظلوم‌ترین و محروم‌ترین گروه بیماران قرار دارند. متن : بیماران مبتلا به اختلالات روانی همچنان در حسرت حمایت بیمه‌های درمانی هستند. بیمارانی که با وجود آمار بسیار بالایشان در ردیف مظلوم‌ترین و محروم‌ترین گروه بیماران قرار دارند. هزینه‌های سنگین درمان اختلالات روانی در سایه بی‌توجهی و غفلت سیاستگذاران نظام سلامت باعث شده تا حوزه سلامت روان همچنان محروم‌ترین بخش‌های نظام سلامت کشور باشد. این درحالی است که براساس تعریفی که سازمان بهداشت جهانی در ‌سال ١٩٤٠ میلادی ارایه کرده است، سلامت روان در کنار سلامت جسم و سلامت جامعه، مثلث اصلی سلامت را تشکیل می‌دهد. اما با گذشت بیش از شش دهه از تعریف سازمان بهداشت جهانی همچنان حوزه سلامت روان در کشور ما از حمایت و پوشش بیمه‌های درمانی محروم است. روزنامه شهروند در ادامه نوشت: این درحالی است که یکی از ملزومات توسعه منابع انسانی به‌عنوان یکی از مهم‌ترین شاخص‌های توسعه پایدار، توجه به سلامت روان جامعه است. از این‌رو از سال‌ها پیش در کشورهای توسعه‌یافته سرمایه‌گذاری در بخش سلامت روان در دستورکار دولت‌ها قرار گرفته و نظام‌های بهداشتی و درمانی در این کشورها همواره به حوزه سلامت روان توجه ویژه‌ای دارند. اما در کشور ما به‌رغم هشدارها و اعلام آمار و ارقام‌هاي تامل‌برانگیز از سوي فعالان و صاحب‌نظران درخصوص آمار مبتلايان به اختلالات رواني؛ سیاست‌گذاران، مسئولان و به‌طورکلی نظام بهداشتي و درماني كشور كمتر به اين حوزه مهم توجه داشته‌اند. ضرورت حمایت بیمه‌های درمانی از بهداشت و سلامت روان از آن جهت اهميت بيشتري پيدا مي‌كند كه براساس آمار ارایه شده از سوي مسئولان وزارت بهداشت ٦/٢٣‌درصد ایرانی‌ها بین جمعیت ١٥ تا ٦٤ ‌سال کشور به یکی از اختلالات روانی شناخته شده مبتلا هستند و به باور همه کارشناسان و صاحب‌نظران این حوزه بخش قابل توجهي از این بیماران به درمان و مشاوره فوری نیازمندند که هزینه‌های بالای مشاوره و درمان آنان را از آغاز و پیگیری روند درمانی منصرف می‌کند. به عبارت دیگر با توجه به آمار بالای این گروه از بیماران بخش قابل توجهي از جامعه به خدمات درمانی و مشاوره در حوزه سلامت روان نیاز دارند. نیازی که به دلیل هزینه‌های بالای درمان و نبود حمایت کامل و موثر بیمه‌ها در حوزه سلامت روان بی‌پاسخ مانده است. درحالی پوشش و عملکرد بیمه‌های درمانی در سایر حوزه‌هاي سلامت همواره با نقدهای تندوتیزی از سوی کارشناسان و مسئولان نظام سلامت کشور مواجه بوده است که عملکرد بسیار ضعیف آنها درخصوص سلامت روان و بیماران مبتلا به اختلالات روانی از نگاه منتقدان و مسئولان وزارت بهداشت دور مانده است. فقط در ابتدای‌ سال جاری بود که هیأت وزیران در ویرایش دوم کتاب ارزش نسبی خدمات سلامت، خدماتی چون روان‌درمانی و خانواده‌درمانی را تحت پوشش بیمه‌های درمانی قرار داد. براساس این مصوبه دریافت خدمات درمانی فقط از طریق روانپزشکان تحت پوشش بیمه‌های درمانی صورت می‌گیرد. این مصوبه هرچند نشان‌دهنده توجه نسبی به حوزه سلامت روان است، ولی کوچک بودن چتر حمایتی از خدمات سلامت روان و مهم‌تر از آن بی‌توجهی به مشاوره و روان‌درمانی که عمدتا از سوی روانشناسان ارایه می‌شود، از نقص‌های بزرگ این اصلاح و ویرایش است. کاستی‌اي که باعث می‌شود همچنان بخش عمده‌ای از مبتلایان به اختلالات روانی از حمایت بیمه‌های درمانی محروم باشند. روان‌درمانی و مشاوره حلقه مفقوده حمایت بیمه‌ها از حوزه سلامت روان هزينه‌هاي بالاي درمان به دلیل حمایت ضعیف بیمه‌ها در هر دو بخش بستري و ويزيت سرپايي یکی از مهم‌ترین مشكلات در حوزه سلامت روان است. به همین دلیل هم بسیاری از بیماران مبتلا به اختلالات روانی یا روند درمان را آغاز نمی‌کنند یا درمان را رها می‌کنند؛ این را احمد حاجبي، مدیرکل دفتر سلامت روان وزارت بهداشت می‌گوید. او دراین‌باره توضیح می‌دهد: «هرچند با آغاز طرح تحول سهم پرداختي بيماران بستري در اين حوزه، مانند ساير بيماران به ٦ تا ١٠ درصد كاهش پيدا كرده است، ولي پوشش بيمه‌هاي پايه براي بيماران مبتلا به اختلالات رواني كه نياز به بستري دارند فقط ٥٦ روز در ‌سال است و این خلأ، هزینه‌های درمانی این گروه از بیماران را افزایش می‌دهد.» او ادامه می‌دهد: «در بخش سرپایی نيز خدمات درمانی که از سوی روانپزشکان برای مبتلایان به اختلالات روانی ارایه می‌شود، تحت پوشش بیمه است؛ ولی سایر اقدامات درمانی و پیشگیری چون مشاوره و روان‌درمانی که عمدتا از سوی روانشناسان بالینی ارایه می‌شود، تحت پوشش بیمه نیست.» مدیرکل دفتر سلامت روان وزارت بهداشت در پاسخ به این پرسش که چرا در بازنگری کتاب ارزش نسبی خدمات سلامت به موضوع روان‌درمانی توجه نشده است، می‌گوید: «روان‌درمانی و مشاوره به‌طور معمول از سوی روانشناسان ارایه می‌شود و آنها به دلیل این‌که در مراکز درمانی هیچ‌گونه آموزشی نمی‌بینند، خدمات آنها از سوی بیمه‌های درمانی پوشش داده نمی‌شود؛ البته روانشناسان بالینی همه دوره‌های لازم را در مراکز درمانی سپری می‌کنند؛ ولی متاسفانه تاکنون بیمه‌های پایه سلامت به این حوزه بی‌مهری کرده‌اند.» او اضافه می‌کند: «يكي از برنامه‌هاي وزارت بهداشت پوشش كامل خدمات بستري توسط بيمه‌هاي پايه سلامت است كه اين مهم با رايزني‌هاي انجام شده به‌زودي محقق می‌شود؛ تا اين گروه از بيماران نيز به مانند ساير گروه‌ها از خدمات برابر بيمه‌ای برخوردار شوند.» حاجبی با اشاره به بسته سلامت روان در طرح تحول نظام سلامت مي‌گويد: «ورود كارشناس سلامت در تيم سلامت خانواده اقدام بزرگي بود كه من از آن به‌عنوان انقلاب دوم سلامت روان نام مي‌برم. در اين طرح فارغ‌التحصيلان روانشناسي در مقطع ليسانس و فوق‌ليسانس می‌توانند در نظام ارایه خدمت طرح تحول نظام سلامت شرکت کنند كه خوشبختانه با توجه به آمار بالاي دانش‌آموختگان اين رشته در كشور، كمبودي در اين زمينه نداریم؛ البته اين افراد قبل از جذب در نظام سلامت باید يك دوره آموزش‌هاي مرتبط با بسته سلامت روان را طی کنند. این بسته بهداشتی به‌گونه‌ای طراحي شده است که کارشناس مراقبت خانواده بیماران را معاینه کرده و سپس در صورت نیاز به کارشناس سلامت روان ارجاع داده مي شوند.» - شناخت کافی از تبعات بیماری‌های روانی وجود ندارد مشکلات بیماران روانی و بی‌توجهي به حوزه سلامت داستان امروز و دیروز نیست؛ از سال‌های دور نظام سلامت کشور به این حوزه اهميت نداده است. کمبودهای این حوزه مثنوی هفتاد منی است که همه مسئولان و صاحب‌نظران این حوزه به خوبی از آن آگاهی دارند. ولی جای تعجب این‌جاست که چرا اقدامی برای جبران کاستی‌ها در این حوزه انجام نمی‌شود؛ اینها را احمد جليلي، رئيس انجمن روانپزشكان ايران به «شهروند» می‌گوید. او با بیان این‌که نبود حمایت موثر بیمه‌ها برای درمان بیماران روانی فقط بخشی از مشکلات حوزه سلامت روان در کشور است؛ دراین‌باره توضیح می‌دهد: «متاسفانه کسی به فکر سطح اول درمان بیماری‌های روانی یا همان پیشگیری از ابتلا به این گروه از بیماری‌ها نیست؛ این نخستين مشکل حوزه سلامت روان است. در سطح دوم درمان، شناخت بيماري‌هاي جديد، تشخيص و درمان در زمان طلايي مطرح می‌شود؛ يعني روند درمان در كمترين زمان ممكن پس از تشخيص آغاز شود. در چنين شرايطي بيمار با طي كردن يك دوره درماني مشخص مي‌تواند سلامت خود را بازيابد و به‌مانند گذشته به زندگي ادامه دهد.» او اضافه می‌کند: «برای سطح اول درمان یا همان پیشگیری تنها وزارت بهداشت مسئولیت ندارد؛ كاهش آمار مبتلايان به اختلالات رواني نياز به هماهنگي بين دستگاه‌هاي مختلف اجرايي، برنامه‌ريزي و پايش مستمر ميداني دارد؛ ولی سطح دوم درمان در حوزه اختیارات کامل وزارت بهداشت است و این وزارتخانه برای دستیابی به موفقیت نسبی در این سطح باید به تعداد كافي روانپزشك، روانشناس باليني، روان پرستار و مددكار اجتماعي و مجموعه‌ای از امكانات سخت‌افزاري و نرم‌افزاري را فراهم کند.» جلیلی با بیان این‌که متاسفانه مشکلات در سطح دوم درمان مبتلایان به اختلالات روانی هم کمبودها و مشکلات فراوانی دارد، دراین‌باره می‌گوید: «كمبود تخت كه مسئولان بلندپايه وزارت بهداشت هم به آن اذعان دارند، بخش قابل توجهي از مشكلات درمان اين گروه از بيماران است. ولي تاكنون هيچ‌يك از وزراي بهداشت در طي ٢٥‌ سال گذشته نتوانستند زيرمجموعه‌هاي خود يعني بيمارستان‌ها را راضي كنند كه ١٠‌درصد تخت‌هاي خود را به این گروه از بیماران اختصاص دهند؛ کمبود دارو و پرسنل متخصص را هم باید به این مشکلات اضافه کرد.» رئيس انجمن روانپزشكان ايران ادامه می‌دهد: «وقتي تمام اين مسائل مطرح مي‌شود، تازه به مشكل اصلي مي‌رسيم. چه كسي هزينه‌هاي درمان اين بيماران را پرداخت مي‌كند. متاسفانه درحال حاضر بخش زيادي از هزينه‌ها برعهده مردم است. هم در بخش بستری و هم در بخش سرپایی هزینه‌های درمانی مبتلایان به اختلالات روانی بسیار بالاست. بیمه‌ها فقط بخش ناچیزی از هزینه‌ها را پرداخت می‌کنند.» او اضافه می‌کند: «با گذشت یک‌ سال از مصوبه هیأت وزیران درخصوص پوشش بیمه‌ای خدمات روان‌درمانی از سوی روانپزشکان، در بسیاری از شهرستان اجرا نشده است؛ در این شرایط چگونه می‌توان انتظار داشت که حمایت بیمه‌ها در این حوزه گسترش پیدا کند.» جلیلی در پاسخ به این پرسش که دلیل اصلی بی‌توجهی نظام سلامت کشور به حوزه سلامت روان چیست، می‌گوید: «متاسفانه بیشتر مسئولان و سیاستگذاران نظام سلامت شناخت کامل و دقیقی از تبعات ناشی از گسترش بیمارهای روانی در جامعه ندارند؛ نمی‌دانند این بیماری‌ها چه بلایی بر سر جامعه می‌آورد؛ آنها بیشتر به سلامت جسم توجه می‌کنند، البته با حضور آقای ‌هاشمی در وزارت بهداشت، اقدامات درخور توجه‌ای در حوزه سلامت روان انجام شده است؛ ولی مشکلات و کمبودها به قدری زیاد است که این وزارتخانه به تنهایی نمی‌تواند همه آنها را برطرف کند.» ١٥٠‌ هزار تومان برای ٤٥ دقیقه مشاوره پیشگیری، درمان و بازتوانی در حوزه سلامت روان یک فرآیند است که گروه‌های مختلفی اعم از روانپزشک، روانشناس، روانکاو، روان پرستار و مددکار اجتماعی با آن درگیر هستند و باید به تناسب همه خدمات ارایه شده از سوی این گروه‌ها تحت پوشش بیمه‌ها قرار بگیرد. این را عبدالرحمان رستمیان، نایب‌رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس به «شهروند» می‌گوید. او با بیان این‌که اگر حمایت بیمه‌ها از خدمات‌درمانی حوزه سلامت روان فقط به گروه خاصی از ارایه‌دهندگان خدمات محدود شود نوعی بی‌عدالتی در حوزه سلامت است، اضافه می‌کند: «روانشناسان بالینی و مشاوران در بخش پیشگیری نقش بسیار برجسته‌ای دارند؛ ولی متاسفانه به این خدمات چندان توجهي نشده است.» رستمیان معتقد است امروزه نگاه جامعه نسبت به روانشناسی و مراجعه به روانشناس به نسبت گذشته بسیار تغییر کرده است؛ اما به دلیل هزینه‌های بالای مشاوره و روان‌درمانی که از سوی بیمه‌ها حمایت نمی‌شود، بسیاری از مردم توان مراجعه به روانشناس را ندارند. او دراین‌باره می‌گوید: «هم‌اکنون تعرفه خدمات روانشناسی براساس مصوبه سازمان نظام روانشناسی و مشاوره در ‌سال ٩٤ بین ٣٥ تا ٨٥‌ هزار تومان برای ٤٥ دقیقه متغیر است که در برخی مراکز ارایه خدمات مشاوره و روان‌درمانی، این تعرفه‌ها نیز رعایت نمی‌شود و حتی هزینه ٤٥ دقیقه مشاوره به مرز ١٥٠‌ هزار تومان هم می‌رسد. بدیهی است که بسیاری از شهروندان توان پرداخت این مبالغ را ندارند؛ آن هم درحالی‌که جواب گرفتن از خدمات روانشناسی مستلزم چندین نوبت مراجعه است.» عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس ادامه می‌دهد: «بی‌تردید همین اختلالات روانی و بی‌توجهی به حوزه سلامت روان، به افزایش خشونت‌ها در جامعه دامن می‌زند که همین موضوع خود بار مالی زیادی بر کشور تحمیل می‌کند و حوزه‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی، اخلاق و حتی امنیت کشور را هم می‌تواند تحت‌ تأثیر قرار دهد.» رستمیان با اشاره به رشد مبتلایان به اختلالات روانی در جامعه و هزينه‌های سنگینی که این گروه از بیماری‌ها برای کشور در پی دارد، می‌گوید: «اگر فقط به خشونت‌ها و ناهنجاری‌های اجتماعی ناشی از اختلالات روانی توجه کنیم، متوجه می‌شويم که چه هزينه‌های سنگینی به دولت و کشور تحمیل می‌شود؛ ولی با وجود همه زیان‌های بی‌توجهی به حوزه سلامت روان، چون این خدمات همانند سایر حوزه‌های سلامت قابل رویت نیست، چندان مورد توجه قرار نمی‌گیرد.»