شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 20 Apr 2024
تاریخ انتشار :
دوشنبه ۲۱ فروردين ۱۳۹۱ / ۰۳:۵۲
کد مطلب: 10123
۳۵
۲۰

مشاوره چیست ؟ شیوه‌های مشاوره در روانشناسی

مشاوره چیست ؟ شیوه‌های مشاوره در روانشناسی
ريشه واژه مشاوره
مشاوره، کلمه‌ای عربی و یک مصدر است. معنای واژگانی آن، مشورت کردن و اقدام به تشکیل شورا و مشورت با دیگران است[۱] مشاوره دارای ابعاد و انواع بسیار و گسترده‌ای است؛ به طور عمومی‌مشاوره تخصصی از رشته ها و مهارت های زیر مجموعه روانشناسی است.
 
برخی ابعاد مشاوره عبارتند از:
مشاوره تحصیلی، مشاوره خانواده، مشاوره شغلی، مشاوره توانبخشی و... که در این میان مشاوره ژنتیک از زیر مجموعه های علم روانشناسی نمی‌باشد.[۲]

وظیفهٔ مشاور به عنوان شخصی که داری مهارتهای علمی روان‌درمانی است، یاری رساندن و ارائهٔ راه حل به مراجع دربار‌‌‌هٔ مشکلاتی است که مراجع در شغل، روابط، احساسات و دیگر امور خود مطرح می‌کند.

رشتهٔ دانشگاهی مشاوره، در ایران، دارای مقاطع کارشناسی ، کارشناسی ارشد و دکتراست.
از نظر واژه شناسي، مشاوره به مجموعه فعاليت‌هايي اطلاق مي‌شود كه در جريان آن، فردي را در غلبه بر مشكلات تحصیلی شغلی و خانوادگی اش ياري مي‌دهند.


مقدمه
همه ما غالباً در معرض مشکلات و مسائلی قرار می‌گیریم که به دلیل محدود بودن دانش و تجربیاتمان به همفکری با دیگران نیاز پیدا می‌کنیم. می‌دانید که حتی با ثبات‌ترین افراد نیز گاهی از بحرانهای عاطفی مصون نیستند. تحولات و تغییراتی که در زندگی رخ می‌دهد. مانند قبولی در دانشگاه، ازدواج، دور شدن از خانواده و دوستان، بیماری و از دست دادن آنهایی که دوستشان داریم. گاهی ما را دچار تردید، نگرانی، تعارض و حتی بحران می‌سازد.
لازم به ذکر است هنگام سازش با محیطی جدید و تجربه‌ای نو، داشتن احساسات فوق تا حد طبیعی است اما اگر این احساسات منفی از حد طبیعی بیشتر شود، می‌تواند باعث کاهش تمرکز آرامش و سلامت جسم و روان گردد.

مشاوره يكي از حرفه هاي ياورانه (Helping professions) است و حرفه ياورانه را مي‌توان حرفه اي توصيف كرد كه اعضاي آن از آموزش و گواهينامه ويژه براي انجام خدمتي خاص و مورد نياز همنوعان جامعه خود برخوردارند (2).

در طي فرايند مشاوره، فردي كه نياز دارد (مُراجع) و فردي كه حمايت، راهنمايي و ترغيب فراهم مي‌كند (مشاور) با يكديگر ملاقات، بحث و گفت و گو مي‌كنند به نحوي كه مُراجع نسبت به توانايي خود براي درك واقع‌بينانه و جامع تر مسئله، يافتن راه حل‌ها، و تصميم گيري براي حل مشكل اعتماد كسب مي‌كند (3).

مشاوره انجام چيزي براي كسي نيست، بلكه يك فرايند تعاملـي و پوياست كه با گفت و گو در باره نگراني‌ها، مسائل، روابط، باورها، احساسات و رفتار‌ها آغاز مي‌شود;  از اين طريق چارچوب و ابعاد مسئله اي كه مُراجع درك كرده مشخص، يا به شيوه اي كارساز، بازشناسي و تعريف مي‌گردد و در طي آن راه حل‌هاي جديد تكوين يافته و مُراجع براي انتخاب راه حل مناسب، تصميم گيري و اجراي آن ياري و حمايت مي‌شود (4).

در توصيفي ديگر مشاوره فرايندي است كه در طي آن از روش مصاحبه براي كمك به مراجع در گرفتن يك تصميم منطقي محكم (براساس موارد قابل انتخاب و اطلاعات حقيقي) استفاده مي‌شود (5). و مُشاور به كسي گفته مي‌شود كه به مُراجع در شناخت، درك، و تصريح مسائل مرتبط با سلامتي و سپس انتخاب راه حل و شيوه عمل مناسب كمك مي‌كند (6).

مشاوره موثر، نيازمند داشتن شناخت و درك مناسبي از ويژگي‌ها، نياز‌ها و قابليت‌هاي مراجعان و وضعيت‌هايي است كه خود را در آن‌ها مي‌بينند. اين فرايند، همچنين تحت تاثير باورها، نظام ارزشي و نحوه نگرش مشاور به انسان، جهان بيني او، مكاتب روان شناختي رايج، چارچوب‌هاي پنداشتي و نظري مورد قبول او قرار دارد. مشاوران نمي‌توانند خود، زندگي مراجعانشان را تغيير دهند، اما مي‌توانند آنان را در به دست آوردن شناخت بهتر، اعتماد به نفس، مهارت‌هاي حل مسئله و خود ـ كارآمدي  (Self-efficacy) حمايت و ياري كنند .

مشاوره اغلب غير دستوري (Non-directive) است; براي مثال، هدف از مشاوره قبل از آزمون تشخيصي HIV توصيه يا واداشتن مراجعان به انجام آن نيست; بلكه براي درك خطر، تبيين نتايج احتمالي آزمون، حمايت‌ها و مراقبت‌هاي موجود، و كمك به آنان است تا تصميمي بگيرند كه احساس آرامش و رضايت كنند.

از طرف ديگر، هنگامي كه روشن باشد رفتار يا شيوه خاصي به احتمال بسيار تبعات و پيامدهاي منفي و مخاطره آميزي خواهد داشت،  مشاوره ممكن است حالت دستوري يا جهت دهنده به خود گيرد. در چنين شرايطي مشاور ممكن است با تبيين پيامد‌هاي احتمالي، رفتار يا عمل خاصي را بيش از موارد ديگر توصيه و تاكيد نمايد. براي مثال هدايت بيماران پس از سكته قلبي براي شناختن و درك تغييراتي در سبك زندگي كه احتمال وقوع سكته قلبي مجدد را كاهش مي‌دهد، مفيد و مناسب خواهد بود. به هر حال مشاوره چه دستوري باشد و چه غير دستوري، غالبا فرايندي فراتر از توصيه، نصيحت كردن يا ارائه اطلاعات و آموزش دادن، بلكه فرايند پوياي يادگيري با محوريت مراجع است .  

ضرورت مشاوره
همواره از پیدایش نسل انسان و از زمانی که زندگی گروهی و اجتماعی شکل گرفت و تنوع فعالیت ها و ارتباطات انسانها پیچیده تر شد ، گاهاً بشر مرتکب خطا و اشتباهاتی می گشت که بعضاً جبران ناپذیر بود . تا اینکه انسانها دریافتند که برای انجام بعضی امور نیاز است از فکر و اندیشه دیگران هم کمک بگیرند .
در زمانهای گذشته صاحب این فکر و اندیشه معمولاً افراد پیر و ریش سفیدان بودند که با توجه به تجربیات خویش ارائه راهکار می نمودند و از آنجا که در دین اسلام توصیه به مشاوره شده ، پس جایگاه مشاور تبیین و تثبیت شده است . لذا با توجه به دنیای متمدن امروز که انسانها روابطی پیچیده دارند و برای رسیدن به اهداف خود ناگزیر از ارتباط با دنیای بیرون خود هستند ، دریافته اند برای رسیدن بهتر به هدف و ارتباط مؤثرتر ،باید بهتر اندیشید ،و مطمئن گان برداشت ؛آنجاست که مشاوره عینیت پیدامی کند .
در عمل، بین روان‌درمانی و مشاوره مرز کاملا روشنی وجود ندارد. به این معنا شیوه و اصول کار در هر دو مورد تا مقدار بسیار زیادی شبیه به یکدیگر هستند.

مشاوره روانشناسی کاری تخصصی است که فقط در حیطه صلاحیت متخصص روانشناس است و با راهنمایی، نصیحت و پند و اندرز که هر کسی می‌تواند خود را در آن متخصص بداند تفاوت زیادی دارد. در مشاوره روانشناسی متخصص روانشناس همان الگوها، متدها و شیوه‌های آزمایش شده‌ علمی را بکار می‌برد که در مورد روان‌درمانی به تایید رسیده‌اند. تشخیص اینکه مراجعه‌کننده احتیاج به مشاوره و یا روان‌درمانی دارد همیشه احتیاج به دقت و بررسی کافی دارد.
بسیاری از مواقع موضوعی که مراجعه‌کننده بخاطر آن به روانشناس مراجعه می‌کند نه برای خود وی و نه برای روانشناس از اول به روشنی قابل تشخیص نیست. برای مشاوره درست لازم است که سوالات خاصی پاسخ بگیرند.

مدیر یکی از سوپرمارکت‌های زنجیره‌ای برای مشاوره در خصوص آماده‌سازی (Coaching) به من مراجعه می‌کند. وی گزارش می‌دهد که در طی سال گذشته آنقدر تغییرات مختلف در محل کار وی پیش آمده و در جریان آن تعداد زیادی از کارمندان جابجا شده‌اند (استخدام جدید، اخراج و انتقال به شعبه‌های دیگر) که وی مجبور بوده‌است بخاطر توقع رییس بالادست خود وظایف زیادتری را بر عهده بگیرد، بطوری که توانش بشدت تحلیل رفته و احساس فشار عصبی دائمی دارد.
این موضوعات در طول زمان بر روی روابط خانواده‌گی وی تاثیر منفی گذارده و در زندگی هیچ چیزی خوشحالش نمی‌کند و علاقه‌اش را به همه چیز از دست داده‌است. حس آدمی را پیدا کرده که تحت کنترل دیگران قرار دارد. همچنین به یاد دارد که در دوران دبیرستان نیز همین حالات را داشته است.
در این مثال می‌شود دید که موضوعی را که مراجعه‌کننده با خود آورده‌است چندین چیز را در بر می‌گیرد و نه تنها موضوع چندین‌جانبه است بلکه هدف مراجعه‌کننده نیز هنوز معلوم نیست. آیا موضوع «فشار کاری» است و برای مثال لازم است که در اولین قدم با رفتن به یک مرخصی قدری از شرایط کنونی فاصله بگیرد و بعد از آن باید با سنجیدن موقعیت وی در روابط کاری برای بوجود آوردن تغییرات لازم در سیستم رفتار شغلی و رابطه‌ای وی از فشار کار وی کاسته شود تا بتواند با آرامش لازم حرکت کند، آیا لازم است برای بهبود رابطه خانوادگی وی اقدام کرد تا از فشارهای وی در این زمینه کاسته شود، یعنی کارهایی که می‌شود به کمک مشاوره به آنها رسید؟
یا اینکه موضوع اصلی وجود یک نوع گرایش و یا اختلال افسردگی است که سایه خود را در روبرویی وی با پیش‌آمدهای زندگی و کارش گسترده‌است و در این حال نه تغییر در روابط کاری و خانوادگی بلکه تغییر افسردگی باید مد نظر قرار بگیرد و فرد باید در یک دوره روان‌درمانی قرار بگیرد.  

  
مشاور کیست ؟
در تعریف مشاور می توان گفت که : وی فردی متخصص و آگاه به اصول مشاوره ای است که با همکاری مراجع در جهت تسهیل تصمیم به فرد کمک می کند . باید توجه داشت مشاور تسهیل کننده است ؛ نه تصمیم گیرنده . مشاور فرد متخصصی است که با علاقه به دل مشغولی‌های شما گوش داده و به شما کمک می‌کند تا درک بهتری از آنها داشته باشید و بتوانید با راحتی و کارآمدی بیشتری با مشکلاتتان مواجه شوید.

توانایی های مشاور :
1- توانایی تجزیه و تحلیل و شناخت مسائل و مشکلات و استنتاج مطالب .
2- برخورداری از فکر خلاق و نوآور .
3- توانایی برای تجربه کردن یا احساس نمودن همه هیجانات آدمی نظیر غم، امید ، احساس خوشبختی ، صمیمیت .
4- توانایی سخن گفتن در جمع و ایراد سخنرانی در حضور دیگران .
5- توانایی تصمیم گیری در مواقع بحران .
6- توانایی تحمل انتقاد ، تحقیر، خشم و بی اعتنایی مددجو .
7- توانایی ایجاد ارتباط مناسب با دیگران و بیان منظور و مطالب خود به طریف مقابل.

حداقل شرایط تحصیلی مشاور
دارابودن حداقل دانشنامه کارشناسی، کارشناسی ارشد یا دکتری در یکی از رشته های مشاوره یا روانشناسی دارا بودن دانشنامه کارشناسی ارشد در رشته علوم تربیتی و حداقل سه سال تجربه مفید در زمینه مشاوره
 
 

مشاوره چیست ؟
مشاوره یک فرایند رشدی است که از طریق آن به اشخاص کمک می‌شود: اهداف خود را مشخص کنند. تصمیم‌گیری مناسب داشته باشند و مسائل فردی اجتماعی و تحصیلی خود را حل کنند.

مشاوره فرایندی است که با همکاری و تعاون حداقل دو نفر انجام می گیرد .حداقل شرط مشاوره  آن است که شخص مشاور مایل به دعوت از مددجو و علاقه مند به تبادل و تعامل بین فردی باشد که باید با او به بحث و گفتگو بپردازد تا با کمک یکدیگر نکاتی را استنتاج کنند،خطرپذیری کنند، به ارزیابی و حل مشکلات بپردازند و بالاخره همه هیجانهای طبیعی آدمی ،از غم و غصه شدید گرفته تا وجد و شادی را تجربه کنند.

برای مددجو این نکته اهمیت دارد که مشاوری که با او کار می کند ، شخصی باکفایت و با صلاحیت (اما نه کامل)،مطلع از قوانین و آیین نامه ها، بالغ،  باثبات، با پشتکار و فردی که همیشه در حال یادگیری و رشد می باشد ، تلقی کند . دانستن این نکته برای مددجو اهمیت دارد که مشاور یا روان درمانگر نیز می تواند مرتکب خطا شود و مانند خود او کیفیات روانی نظیر دوسوگرایی، شکست، موفقیت و تغییر را تجربه کند. تا وقتی که مشاور توانایی لازم برای ارزیابی خویشتن و تعیین میزان رشد فردی و حرفه ای خود و نیز انتخاب راه حل های مناسب برای مشکلاتش را به شیوه ای نظام دار نداشته باشد، نمی تواند به شیوه ای مناسب به درمانگری بپردازد.


تعاريف گوناگون مشاوره :
1- معنای لغوی مشاوره ، همکاری کردن و رأی و نظر تخصصی دیگران را برای انجام دادن کاری خواستن است ( شفیع آبادی - 1372)
2- مشاوره اصطلاحی کلی است که برای فرآیندهای مختلف نظیر مصاحبه کردن ، راهنمایی و ... به منظور کمک به افراد و یاری دادن به آنان ، برای حل مشکلاتشان و برنامه ریزی برای آینده خود به کار می رود . ( وبر 1985 – به نقل از ساعتچی ، 1377)
3- به نظر پاترسون ، مشاوره جریان یاورانه ای است که در آن برقراری رابطه ی صمیمی بین مراجع و مشاور ضرورت دارد . مراجع ، مشکل روانی و عاطفی دارد که از طریق حضور و تعامل در جلسه ای مشاوره، راه حل برای مشکلش می یابد و مشاور در حل مشکلات روانی مهارت دارد  و تنها دادن اطلاعات و پند و اندرزبه مراجع،مشاوره محسوب نمي شود ( شفیع آبادی – 1383).

4- مشاوره یکی از فنون راهنمایی است که آن را قلب برنامه ی راهنمایی می دانند. سازماندهی و بقای یک برنامه راهنمایی ، بدون اثرات ارزنده خدمات مشاوره ای نمی تواند چندان موثر باشد. ( نوابی نژاد –1373)

5- مشاوره به مجموعه ی فعالیتهایی اطلاق می شود که در آن فردیرا در غلبه بر مشکلاتش یاری می کنند . ساده ترین تعریف برای مشاوره چنین بیان شده است . مشاوره ، یک پویش یادگیری است که در آن فرد می آموزد که خویشتن را بشناسد و روابط خود را با دیگران درک نماید. ( شریفی و حسینی – 1370 )

6- به عقیده ای آرباکل، مشاوره رابطه ای تخصصی بین مرجع و مشاور است که مراجع با کمک مشاور به بررسی و تجزیه و تحلیل مشکلش می پردازد و پس از آگاه شدن از ابعاد وجودی اش و شناختن عوامل مزاحم به تغییر آنها موفق می شود. ( شفیع آبادی – 1383)
7- مشاوره رابطه ای است بین دو فرد که در آن یکی می کوشد تا دیگری را درک و در حل مسائل سازگاری و انطباقی کمک کند. زمینه ی مشاوره انطباقی، بیشتر شامل مشاوره تحصیلی ، مشاوره حرفه ای و اجتماعی و نظایر آنهاست، بر اساس این تعریف، مشاوره رابطه ای متقابل است که در آن مشاور و مراجع هر دو درگیر هستند . ( صافی -1381).

8- دینک مایر به پیروی از روانشناسی فردی آدلر معتقد است مشاوره رابطه ای حسنه بین مراجع و مشاور است که در آن مراجع به بررسی هدفهای زندگی اش می پردازد و شناخت توانها و محدودیتهایش موفق می وشد و با کمک مشاوره ، نحوی برقراری رابطه ی سالم و سازنده با اطرافیان و ارضای منطقی نیازهایش را یاد می گیرد( شفیع آبادی – 1383).

9- مشاوره عبارت است از رابطه رویاروی و مستقیم بین مشاور و مراجع که هدف آن کمک مراجع در سازگاری موثر با خود و محیط خویش است( نوابی نژاد – 1373).

10-پنکی ، که روش طبی را برای مشاوره ارائه می دهد معتقد است ابتدا باید مشکل مراجع با دقت تمام تشخیص داده و سپس به درمان آن مبادرت شود . به نظر او مشاوره، فعالیتهای تخصصی است که به درمان مشکلات عاطفی نسبتاً سطحی، که علل جسمانی ندارند می انجامد.(شفیع آبادی – 1383).

11-مشاوره نوعی روان درمانی از گونه ی حمایتی یا باز پروری است که برای کمک به حل مشکلات شغلی، مدرسه ای، زناشویی افراد و نیز برای حل مشکلات دیگری که در ردیف بیماریهای روانی قرار نمی گیرند به کار می رود ( کمیل، 1981: به نقل از ساعتچی 1377).

12-به نظر پالمر، در دهه 1970 مشاوره همانند فعالیتی جدید در انگلستان به اوج شکوفایی خود رسید. مشاوره همچون یک روش ردمانی ، فعالیت تخصصی آگاهانه و قانونمندی است که در آن فرد آموزش دیده ای به نام مشاور با تاکید بر نقش حمایتی و اجتناب از قضاوت درباره ی مراجع ، به حل مشکل او می پردازد.

مشاوره بر برقراری ارتباط، گوش دادن فعال و بهره گیری از مهارتهای مختلف مشاوره ای استوار است ( شفیع آبادی – 1383).

13- بنا به بررسیهای گاستاد، در تعریف هایی که از مشاوره به عمل آمده است سه خصیصه ی مشترک در آنها وجود دارد: شرکت کنندگان ، که معمولاً دو نفرند: یکی مشاور و دیگری مراجع ؛ هدف ، که معمولاً متوجه کمک به سازگاری، کارآمدی و سعادت فرد است و یاد گیری که در پویش مشاوره ای مورد تاکید می باشد. ( شریفی و حسینی – 1370 ).

14- به نظر اِستفلر و گرانت، مشاوره رابطه تخصصی و یاورانه  فردی یا گروهی است که مراجع با کمک مشاور، از طریق خود شناسی می تواند تصمیم مناسب و معقولی اتخاذ کند و هماهنگ با استعدادها و رغبتهایش به زندگی سالمی ادامه دهد(شفیع آبادی – 1383).
 
 
 
15- مشاوره رابطه ای است تخصصی بین دو فرد که یکی مشاور تحصیل کرده و باصلاحیت و دیگری مراجع است ، این رابطه معمولاً انفردای است ، یعنی رابطه ی رویاروی است گر چه ممکن است در آن بیش از دو نفر درگیر باشند (صافی – 1381).

16- به نظر هکنی و نای ، مشاوره جریانی یاورانه و یکتاست که در آن مراجع مشکل دار با مشاور متخصص در ارتباط نزدیک قرار می گیرد و مراجع پس از طرح مکل با کمک مشاور راه حلی برای آن جستجو می کند( شفیع آبادی – 1383). migna.ir
17- در مجموعه خدمات راهنمایی، مشاوره که یک فرآیند کمکی در کمک به حل مشکلات دانش آموزان است یک اصل و ضرورت به شمار می رود؛ اما تا زمانی که برای خدمات مشاوره ای، زمینه سازیها و آمادگیهای مناسب و مساعد انجام نشده باشد، به نتایج موفقیت آمیز این برنامه نمی توان امیدوار بود. ( نوابی نژاد 1373).

18- به عقیده فی ور و همکارانش ، مشاوره فرآیند تعاملی یاورانه بین مراجع و مشاور است که باعث افزایش کیفی عملکرد مراجع است.

19- مشاوره از طریق ارتقای مهارتها و فعال سازی نیروهای بالقوه و بهره گیری از امکانات محیطی به بهبود شیوه های مقابله ای مراجع با مکشکلات می انجامد، جریان مشاوره با ایجاد اعتماد، شناخت مشکل، تنظیم هدفی، اقدام و فعالیت، ایجاد تغییر و پایان بخشیدن به جلسه همراه است ( شفیع آبادی – 1383).

20- مشاوره نوعی بستگی و رابطه بین دو فرد است که یکی قصد دارد دیگری را در حل مشکلات خود در زمینه ی خودشناسی، شغلی و آموزش کمک کند و این نوع کمک نیز معمولاً از طریق مصاحبه های شخصی و بعد از گرد آوری اطلاعات و حقایق مربوط به آن شخص و مطالعه و بازنگری اطلاعات به دست آمده انجام می وشد( شعاری نژاد – 1364).

21-به نظر کروچ، مشاوره که به دنیای ذهنی مراجع و مشاور مربوط می شود و بر همدلی و خودآگاهی استوار است مشاور در جریان مشاوره مراجع را به دنیای درونش فرا می خواند و آگاهی از افکار ، علایق ، احساسات و محدودیتهای او برای مشاوره ضرورت دارد( شفیع آبادی – 1383).

22- مشاوره جریانی است از کنشهای متقابل، جریانی که با حضور مشاور و مراجع صورت می گیرد. هدف آن کمک به مراجع است تا بتواند با واقعیت رابطه سفیدتری داشته باشد( صافی – 1381).

23- مشاوره اصطلاحی است که فعالیتهای نظیر مصاحبه کردن، آگاهاندن و رایزنی کردن را شامل می شود و هدف اصلی آن کمک به مراجع یا درمان جوست تا با حل مشکلاتش بتواند برای آینده برنامه ریزی کند و به سازگاری مطلوب خود- رهبری و خوشبختی برسد ( شفیع آبادی – 1383).

24- گاستاد برای مشاوره، تعریفی جامع بدین صورت ارائه می دهد: مشاوره یک پویش یادگیری است که از طریق رابطه ای بین دو نفر انجام می گیرد. در این رابطه، مشاور با داشتن مهارتها و صلاحیتهای علمی و حرفه ای می کوشد مراجع را با روشهایی منطبق بر نیازمندیهایش یاری کند. تا هر چه بیشتر درباره خود بیاموزد و بینشی را که به این طریق درباره خویشتن کسب می کند در رابطه اش با هدفهای معین ، واقع بینانه، ادراک شده به طور مؤثری مورد استفاده قرار دهد و در نتیجه فردی سعادتمند و عضوی سازنده بای جامعه بار آید( شریفی و حسینی – 1370 ).

25- مشاوره، ارتباطی است انسانی و معنوی و یک نوع رابطه ی آزاد که بر اساس تمایل مراجع به انجام مشاوره صورت می پذیرد. بنابراین تصمیم گیری نهایی در جریان مشاوره در تمام مواد بر عهده مراجع است(صافی – 1381).

- مشاوره فعالیتهای تخصصی، یاورانه، حضوری، هدفدار و عاطفی بین مراجع، یعنی فرد دارای مشکل و مشاوره یعنی کسی که در برقراری رابطه ی حسنه و حل مشکلات کنشی تخصصی دارد که در آن مراجع در یک جو سرشار از تفاهم و همدلی ، آزادانه و صادقانه به طرح مشکلش با مشاور می پردازد و پس از تجزیه و تحلیل و خود شناسی بهتر و عمیق تر با کمک او تصمیم مناسبی می گیرد و در نهایت به حل مشکل کنشی توفیق می یابد ( شفیع آبادی – 1383).

27- سی گیلبرت رِن، مشاوره را چنین تعریف می کند. مشاوره رابطه ای است پویا و با هدف که بر اساس مشارکت مشاور و مراجع بر نیازمندیهای مراجع انجام می گیرد. در این رابطه، توجه به خود شناسی و خود تصمیم گیری از طرف مراجع مورد تاکید است( شریفی و حسینی – 1370).

28- به عقیده هاوارد، هدف اصلی مشاوره فراهم آوردن موقعیتی مناسب برای مراجع است تا بتواند راحت تر و رضایت بخش تر به زندگی اش ارایه دهد. مشاوره با تسهیل فرایند رشد ، شناسایی و حل مشکلات، آموزشی شیوه های تصمیم گیری درست و نحوه ی مواجهه با بحرانهای زندگی همراه است و به گشترش بینش حل تعارضهای درونی و رشد روابط سازنده با دیگران می انجامد ( شفیع آبادی – 1383).

29- مشاوره یک خدمت یاری دهنده است و هدف آن کمک به رفع مشکلات مراجع ، ایجاد سازگاری مطلوب ، پرورش خود رهبری و تضمین سعادت و خوشبختی وی می باشد. روشیهایی که در عرضه کمک به مراجع به کار گرفته می شود باید با خصایص و نیازمندیهای مراجع، منطبق باشد( شریفی و حسینی –1370).

30- هدف از مشاوره کمک به مراجع است تا مقصودخود را از زندگی دریابد و آن را تصریح کند و به انتخابهای آگاهانه و عاقلانه ای دست زند که متناسب با طبیعت و تواناییهای اوست .سپس در زمینه هایی که در حد امکان و استطاعت اوست به کار و عمل بپردازد( صافی – 1381).

31- در مشاوره ، اول آنکه: برقراری محیطی سرشار از امنیت و تعامل پویا بین مراجع و مشاورضروری است ؛ دوم آنکه : مشاور نقش کمک دهنده و نه تحمیل کننده دارد؛ سوم آنکه: رابطه مراجع و مشاور باید حضوری باشد، زیرا مشاهده وضع ظاهری و حرکات مراجع در شناخت و تشخیص مشکلات او نقش مهمی دارد و چیزی به نام مشاوره تلفنی، از نظر علمی وجود ندارد و آنچه در جامعه ما به غلط به مشاوره تلفنی معروف شده است راهنمایی تلفنی است.

چهارم آنکه: هدف مشاوره خودشناسی بیشتر و یادگیری فرآیند تصمیم گیری مناسب و نیز قبول مسئولیت مراجع است.

پنچم آنکه: مراجع از طریق مشاوره شیوه های انتخاب و طرح ریزی و ادامه یک زندگی معقول و موفق را می آموزد و در آینده خودش می تواند مشکلاتش را حل کند و برای هر مشکلی به مشاور مراجعه نکند.

ششم آنکه: مراجع به نوعی با مشکل عاطفی یا با وجود مانعی در رشد مواجه است و قصد دارد با کمک مشاوره مشکلش را حل کند و یا مانع را از سد راه بر دارد. شفیع آبادی – 1383).  


فرآیند مشاوره :
یك فرآیند یادگیری است كه بدان طریق فرد با استفاده از روشهایی مناسب توانایی گفتگو با خودش را كسب می كند و می تواند بدان وسیله اعمالش را كنترل كند.

همچنین  تجربه ای است كه بدان وسیله فرد می تواند بین خود پدیده ای و رابطه اش با واقعیات خارجی و جه تمایز بیشتری قائل شود. اگر چنین تمایز سازی به درستی انجام پذیرد نیاز فرد به ابقاء و تعالی خود او تامین خواهد شد (راجرز)

در واقع فرآیند مشاوره در معنی وسیع رها كردن استعدادهایی است كه از قبل در فردی كه بالقوه مستعد و تواناست وجود دارد و باید شرایطی فراهم شود تا این انرژی و استعداد آزاد شود.

البته مشاورین از نظریه های متعددی بهره می جویند كه هر یك از نظریه پردازان از شیوه مختلف روان درمانی جهت بهبود و ضعیت مراجعین استفاده می نمودند.

عملكرد مشاوره، روان درمانگران، روانشناسان همه به هر روشی باشد یك رابطه حسنه یاری دهنده است رابطه حسنه هسته اساسی كار است و یاری رساندن هدف نهایی فرآیند مشاوره می باشد.


  اصول و قواعد مشاوره
"اصول" براي سازماندهي برنامه ها، برانگيختن و هدايت فعاليت‌ها، يك چارچوب فلسفي به وجود مي‌آورد. اصول، رهنمودهايي است كه از روش‌ها، نتايج پژوهش‌ها، و تجارب حرفه سرچشمه مي‌گيرد و تجلّي نظرات اكثريت كارشناسان حرفه است. اثربخشي عملكرد حرفه اي با رعايت اصول وقواعد مربوط بسيار هم‌بسته است.

موارد زير تحت عناوين اصول وقواعد در منابع مختلف ذكر شده اند:

1) مشاوره مستلزم برقراري رابطه موثر با مراجعان است.
كارل راجرز (Carl Rogers) سه ويژگي اساسي را براي اثربخشي مشاوره تعريف كرده است: هم احساسي (Empathy)، صداقت (خلوص نيت)، و احترام مثبت غيرشرطي. هم‌احساسي به معناي توانايي درك احساسات و تجربه هاي مراجعان، همانگونه كه خودآن‌ها احساس مي‌كنند، مي‌باشد. به عبارتي فرد خود را جاي ديگري قرار دهد و مسايل را از زاويه چشم او بنگرد.

قابل توجه است كه مشاور، نسبت به احساسات و نگراني‌هاي مُراجع ابراز درك، پذيرش و هم‌حسي مي‌كند، نه هم دردي. صداقت و خلوص نيّت نيز از ضرورت‌هاي كار مشاوره و اعتماد و اطمينان مُراجع بدان وابسته است. مشاور، بايد نسبت به نگراني‌ها و آنچه كه مُراجع تجربه كرده حساس باشد، آن‌ها را به رسميت بشناسد و درك نمايد. مطرح كردن تجارب شخصي خود يا به نحو مناسب از ديگران ممكن است به مُراجع، كمك كند تا دريابد كه مشكل او منحصر به خودش نيست، بلكه ديگران نيز مشكلات مشابهي داشته اند و با تدبير توانسته اند بر آن‌ها فائق آيند .

احترام مثبت غير شرطي به معني احترام و توجه كامل به ارزش و حريم فرد، بدون در نظر گرفتن فاصله اجتماعي اقتصادي و اينكه شما او را دوست داريد يا خير، با ديدگاه و رفتارش موافق باشيد يا نباشيد. اين زمينه اي غيرتهديدآميز را فراهم مي‌كند كه در آن مُراجع، خود و موقعيتش را كاوش نمايد. اين حالت براي آشكار ساختن مسائلي كه به باور مراجعان مورد قبول وتاييد ديگران نيست، لازم است.migna.ir

2) برنامه مشاوره بايد مبتني بر و متناسب با نياز‌ها و ويژگي‌هاي منحصر به فرد مراجع و محيطي باشد كه مترصد خدمت به آنها است.

مشاوران بايد به نياز‌هاي رواني ـ اجتماعي، مالي، و معنوي مُراجع، توجه كند. از طرف ديگر، بين مسايل مرتبط با سلامتي و محيط رواني اجتماعي (شامل روابط و پيوند‌هاي خانوادگي و اجتماعي) تاثير و تاثر متقابل وجود دارد؛  از اين رو بسيار مهم است كه نسبت به محيط رواني اجتماعي مراجع و نيز محيطي كه مشاوره در آن انجام مي‌شود، هشيار باشيم. و خانواده، مهمترين نظام اجتماعي مراجعان است .

3) مشاركت فعال مراجع و خانواده در تمام مراحل مشاوره لازم است
چنانكه گفتيم مشاوره، انجام چيزي براي يا به جاي مُراجع نيست، بلكه فرايند مشاوره، ارائه كمك و حمايت از مراجعان است تا ابعاد و پيامدهاي مسايل خود را واقع‌بينانه درك كنند، راه حل‌هايي را بيابند و آنگاه براي انجام راه حلي كه برمي‌گزينند آگاهانه تصميم بگيرند. از اين رو روشن است كه مشاوره بر مشاركت مبتني است و مراجعان را بايد براي قبول مسئوليت، ترغيب كرد.

4) برنامه ريزي و تهيه طرح يا نفشه اي مشتمل بر اهداف و مقاصد ويژه و دست يافتني براي كل مشاوره و هر كدام از جلسات مفيد، بلكه ضروري است.

اين كار احتمال توافق مشاور و مراجع را در باره آنچه كه قرار است انجام شود و همچنين امكان ارزيابي پيشرفت مشاوره را افزايش مي‌دهد. داشتن طرح براي هر جلسه به معني تصورات و سوگيري‌هاي از قبل تعيين شده و غير قابل انعطاف يا تعيين راه حل نيست;  بلكه به هدايت جريان و اثربخشي مشاوره كمك مي‌كند (2، 4).

5) برخورداري از دانش و مهارت كافي در استفاده مناسب از نظريه هاي روان شناختي و مشاوره، به بهبود فرايند مشاوره و جلوگيري از سردرگمي در جلسات كمك مي‌كند.

6) مشاوره در محيط‌هاي ارائه خدمات سلامتي به تشريك مساعي ساير ارائه دهندگان مراقبت بهداشتي نياز دارد
فرصت‌هاي متنوعي براي ارتقاي مشاركت و همكاري در محيط‌هاي ارائه خدمات سلامتي وجود دارد;  موارد زير از آنجمله اند: بحث‌هاي موردي;  شركت در جلسات آموزشي، بحث و گزارش همكاران; درخواست نظارت از همكاران; مشورت خواستن; ارائه اطلاعات هنگامي كه مناسب باشد ; انعطاف پذيري و . . . (4).

7) مشاور بايد همواره در ارتباط با مراجعان و وضعيت آن‌ها واقع بين باشد و از هرگونه پيش فرض و پيش داوري در باره دانش، نگراني‌ها، علايق و ديدگاه هاي مُراجع خودداري كند (5).

8) از زبان بايد دقيق و مناسب استفاده شود
اين بدان خاطر است كه هر آن چه در طي جلسه مشاوره و تعامل با مُراجع گفته مي‌شود (و البته به صورت غيركلامي نيز بروز مي‌يابد) متضمن پيام است و ممكن است ادراك و پاسخ‌ها را تغيير دهد (4، 9).

9) فرايند مشاوره بايد در نهايت به پذيرش مسئوليت و تصميم گيري آگاهانه توسط خود مراجعه منجر شود
بدين منظور بايد به ارتقاي شناخت و درك، بهبود نگرش، و يادگيري مهارت‌هاي حل مسئله او كمك كرد. با اين تلاش‌ها، يكي از نتايج مشاوره براي مُراجع تقويت اعتماد به نفس و مستقل شدن از رابطه مشاوره است (4، 5).

10) رازداري و حفظ محرميّت
در جريان مشاوره اطلاعات زيادي در باره مشكلات و مسايل خصوصي و احتمالا پريشان كننده مراجعان براي مشاوران بيان مي‌شود. اين اطلاعات بايد در مقابل ديگران و حتي بستگان مراجع به عنوان راز حفظ شود. در غير اين صورت به اعتماد مراجع به مشاور خدشه وارد مي‌شود (3).

11) اطلاعاتي كه ارائه مي‌شود بايد صحيح، روشن، دقيق و مناسب باشند (9).


اهداف مشاوره
گاهي اوقات اهداف وظايف مشاوره با يكديگر خلط مي‌شوند. در واقع اهداف، وظايف و فعاليت‌هاي مشاوره را جهت مي‌دهند و هدايت مي‌كنند. وظايف، گام‌هايي هستند كه براي رسيدن به اهداف بايد انجام شوند;  و ممكن است مستلزم استفاده از فنون گوناگون باشد (مثل تعريف و بازشناسي مسئله و ابعاد آن، ايجاد تعادل در احساسات، كاهش اضطراب . . .) اهداف مشاوره ممكن است ويژه يك موقعيت يا وظيفه خاص باشند (مشاوره ژنتيك، خاتمه دادن به بارداري، مشاوره قبل از آزمون (HIV ، يا اينكه جنبه هاي كلي تري را نيز در بر گيرد (ارزيابي رواني ـ اجتماعي مراجع، حمايت از مراجع و خانواده) .

روشن و صريح بودن اهداف مشاوره كمك مي‌كند به
-ايجاد رابطه واقع‌بينانه با مُراجع و كاهش انتظارات نابجا در باره آنچه كه با مشاوره قابل دستيابي است.
- رفع سوء تفاهم‌ها (مثل اينكه مشاوره يك رابطه دوستانه و هميشگي است)
- كاهش تصورات غير واقعي در باره آنچه كه در جلسات مشاوره ممكن است مطرح شود يا رخ دهد.
اهداف هميشه بايد با نيازها، مشكلات، موقعيت و شرايط محيطي مُراجع، تناسب داشته باشد. اگر اهداف نامناسب، مبهم، بسيار كلي، غير واقع‌بينانه يا وسيع باشند، احتمال كمي دارد كه مشاوره به نتيجه مطلوب براي مُراجع منجر شود.

اهداف مهم يا نتايج مطلوب مشاوره براي مراجع
1) مراجع تصوير واضح و واقع بينانه اي از موقعيت، احساسات و توانايي‌هايش به دست آورد
2) راه هاي جديدي براي نگريستن به موقعيت و مسئله خودش، بيابد و درك كند
3) اعتماد به نفس و قبول مسئوليت در او براي تدبير مسئله خودش افزايش يابد
4) اهداف ويژه، صريح و عملي براي بهبود بخشيدن به وضعيت خود مشخص نمايد و برگزيند
5) بتواند براي بهبود وضعيت، پيشگيري از مشكل (مثل بيماري)، يا تغيير مطلوب در سبك زندگي طرحي عملي تهيه كند.
6) براي اجراي تغيير، از انگيزه و مهارت‌هاي مورد نياز برخوردار شود
7) با ارتقاي اعتماد به نفس و خودبسندگي خود، از رابطه مشاوره اي استقلال كسب كند
معمولا همه اين اهداف در هر رابطه مشاوره اي يا در طي جلسه، حاصل نمي‌شود;  بلكه بسته به شرايط و ويژگي‌هاي مُراجع، هر جلسه ممكن است بر يك يا معدودي از اهداف تمركز گردد. كسب مهارت‌هاي گسترده نياز به زمان بيشتري دارد .
 

وظايف مشاور
وظيفه اصلي مشاور، اين است كه به مُراجع و يا خانواده او كمك كند تا به شناخت، نگرش، باور‌ها و مهارت‌هاي مناسبي براي حل مسئله دست يابند كه آنان را قادر سازد با مسائل يا تغييرات ناشي از اختلال در سلامتي به نحو موثر عمل نمايند و تطابق يابند.
وظايف ذيل به دستيابي به اهداف مشاوره كمك مي‌كند :
1) برقراري ارتباط موثر با مراجع
2) كسب و ارائه اطلاعات لازم از طريق به جريان انداختن و هدايت بحث
3) شناسايي و درك مسئله (هاي) مُراجع و ابراز اين درك به او
افرادي كه براي دريافت ياري، مراجعه مي‌كنند خواستار آنند كه توسط كارشناساني كه با آن‌ها مشاوره مي‌نمايند درك شوند. بدين منظور مشاور، ممكن است با تكان دادن سر، نگاه كردن، توجه به مراوده هاي كلامي و غيركلامي، پرسيدن و بازتاب دادن آنچه گفته شده، توجه و درك خود از مُراجع را ابراز نمايد.
يك تاييديه قوي براي مراجع مبني بر اينكه حرف‌هايش شنيده شده، استفاده از واژه هاي خود او براي طرح سوال يا مداخله بعدي است. هنگامي كه فرد احساس مي‌كند او را درك مي‌كنند، خود تسلايي قابل توجه است;  حتي اگر چيزي ارائه نشود. اين احساس همچنين موجب افزايش اعتماد و مشوق آشكار ساختن خود مي‌باشد.
4) بررسي و تشريح دلالت‌ها و اثرات مسئله بر كار، زندگي، و روابط اجتماعي مُراجع از طريق گفت و گو
5) استخراج و توصيف تمام مسايل و دغدغه هاي مراجع، آنگونه كه خودش آن‌ها را مي‌بيند
6) توجه و پرس وجو در باره روابط با خانواده، دوستان، كاركنان ومتخصصان بهداشتي ديگر
پرسش‌هايي كه ممكن است در اين زمينه مطرح باشد شامل :
     آيا فرد ديگري در باره مسئله اطلاع دارد و چه كسي ؟
     چه فرد يا افرادي ممكن است بيشتر تحت تاثير باشند و چگونه ؟
     چه كسي تمايل دارد كه (در مراقبت و حمايت از مُراجع) درگير باشد ؟

7) ياري دادن به مُراجع از طريق بحث براي تعيين اولويت‌ها و ترتيب مسايل براي رسيدگي و حل آن‌ها .
8) درك اينكه مُراجع چگونه به مشكل خود مي‌نگرد و كمك به او براي در نظر گرفتن ديدگاه هاي ديگر و شناخت ابعاد و جوانب ديگر مسئله
9) كمك به مُراجع براي اينكه احساس كند گزينش‌هاي متعددي براي او وجود دارد
در نتيجه ناخوشي يا اضطراب ناشي از مواجهه با مسئله، مُراجع ممكن است احساس كند كه راه چاره و تصميمي براي او وجود ندارد. با چنين احساسي، فرد مقداري از اعتماد به نفس و استقلال خود را از دست مي‌دهد.

10) حفظ درجه اي از بي طرفي در ارتباط با شيوه زندگي مراجع وتصميماتي كه در باره نحوه سازگاري با مسئله خواهد گرفت اين به افزايش اعتماد به نفس و احساس استقلال او كمك مي‌نمايد
11) كمك به مُراجع براي تدبير و حل مسايل خود از طريق  
ارتقاي سطح دانش و اطلاعات و قادر ساختن او براي نگريستن و تحليل موقعيت خود از جوانب مختلف، افزايش دامنه انتخاب و تصميم گيري آگاهانه.

12) كمك به تقويت اعتماد به نفس، پذيرش مسئوليت مُراجع و واگذاري مسئوليت به او براي حل مسئله
13) كمك به مُراجع براي تداوم تطابق و تغيير (يعني هر جا كه مناسب باشد او را اميدوار سازيد)
14) شناسايي موانعي كه ممكن است مانع تغيير شوند و توجه به راهبردهايي براي غلبه بر آن‌ها   
اين ممكن است مستلزم شناسايي تجربه هاي موفق مُراجع در گذشته براي كسب اعتماد به نفس، يادگيري شيوه هاي جديد براي تعامل با افرادي كه مانع محسوب مي‌شوند، كشف و ابداع برنامه هاي جديد براي نيل به هدف باشد .

15) توجه به اينكه مشكلات مربوط به مراقبت‌هاي بهداشتي الزاما مشكل اصلي يا شديدترين مسئله مراجعان نيستند. به عبارت ديگر نحوه رفتار، واكنش يا تطابق مردم هنگام مواجهه با مسائل مرتبط با سلامتي ممكن است علامتي از مشكلات زمينه اي يا همراه ديگر باشد.
از اين رو نگريستن به مشكلات طبي مثل بيماري به عنوان مدخلي بر ساير مشكلات ارتباطي و رواني ـ  اجتماعي، قابل توجه است.

16) كمك به مُراجع براي حفظ اميد واقع‌بينانه و تصديق توانايي‌هاي تطابقي او
بدين منظور تغييرات مثبتي كه در زندگي مُراجع و در مقابله با مسئله رخ داده است را شناسايي و برجسته كنيد.

17) ترغيب و كمك به مُراجع براي اينكه با افرادي كه در مراقبت و حمايت از او نقش موثر دارند، تعامل داشته باشد (مثل اعضاي خانواده، دوستان، همكاران) 0 اين كار به جلوگيري از وابستگي به مشاور يا متخصصان ديگر كمك مي‌كند

18) براي فراهم كردن حفاظت و مراقبت روان شناختي جامع براي مراجع، با پزشكان، پرستاران و متخصصان ديگر تعامل و تشريك مساعي داشته باشيد


سازماندهي جلسات مشاوره؛  مراحل كار
گام‌هاي زير يك نقشه راهنما براي اجرا و هدايت جريان مصاحبه ارائه مي‌دهند. هر چند اين مراحل الگويي براي اولين جلسه مشاوره است، بسياري از آن‌ها در جلسات پيگيري نيز قابل استفاده اند.

1) برقراري رابطه
با سلام و خوش آمدگويي به مُراجع احترام گذاشته و از او دعوت كنيد در جاي مناسب و راحتي بنشيند. سپس جلسه مشاوره را با روشن كردن موارد زير شروع كنيد : شما كه هستيد، جايي كه كار مي‌كنيد، وظيفه شما در ارتباط با مُراجعان، هدف از اين ملاقات، زمان جلسه و محدوده زماني كار.

2) آشنايي با مُراجع و انتظارات او
مُراجع را براي معرفي خود (آنگونه كه مايل است)، صحبت كردن، بحث و بيان انتظاراتش ترغيب نماييد.

3) متمركز كردن جلسه مشاوره
براي اين منظور با مشاركت مراجع، موضوع جلسه را مشخص و هدف (هاي) كوچك، ويژه و دست يافتني را براي آن تنظيم نماييد. اين كار بويژه زماني كه مشاور، تشخيص دهد چند جلسه براي رسيدگي به مسئله لازم است، مفيد مي‌باشد.

4) كسب اطلاعات و كاوش در باره مسايل، نيازها و نگراني‌هاي مراجع
اين منظور با ترغيب مراجع به صحبت كردن و طرح سوالات مناسب و برانگيزاننده، حاصل مي‌شود. همچنين حدود اطلاعات او را در باره وضعيت خودش بسنجيد. با سنجش اطلاعات و آگاهي مُراجع در آغاز فرايند، اطلاعات غلط را مي‌توان تصحيح، و كمبود‌ها را رفع نمود.

5) شناسايي نگرش، ادراك و باور‌هاي مراجع در باره مسئله
در اين مرحله نحوه تعبير و تفسير، ديدگاه، احساسات و باورهاي مُراجع در باره ابعاد، علل، آثار و نتايج مسئله مورد بررسي قرار مي‌گيرد. مثلا با طرح اين سوال كه " نظر شما در باره . . . (درمان جراحي، استفاده از روان درماني . . .) چيست ؟"، اين امكان فراهم مي‌شود تا نظرات و باور‌هاي مُراجع آشكار شود و اطلاعاتي در باره احتمال پذيرش و تمكين Compliance او به دست آيد.migna.ir

6) كمك به مراجع براي رتبه بندي مسايل و نگراني‌هاي خود
با گفت و گو به مُراجع كمك كنيد تا مسايل و مشكلات خود را به ترتيب اهميت يا شدت رتبه بندي و به عبارتي اولويت بندي كند.
اين كار :
·  اضطراب فرد را به حد قابل كنترلي كاهش مي‌دهد
·  به مردم كمك مي‌كند كه مسايل خود را مشخص و روشن نمايند
·  به تنظيم اهداف مشخص و قابل دستيابي و كسب احساس كنترل كمك مي‌كند
·  با شناخت و حل موفقيت آميز يك مسئله، اغلب تجربه مفيدي براي رسيدگي به / و حل مسايل ديگر حاصل مي‌شود.

7) ياري كردن مراجع در اتخاذ تدبير براي حل مسئله;  از طريق :
·   بازشناسي مسئله;  قادر ساختن مراجع براي اينكه از منظري ديگر نيز مسئله را بررسي كند. كاوش در منابع و روش‌هاي فراهم براي مراجع براي حل مسئله;  شامل تجربه و نحوه عمل آنان در گذشته هنگام مواجهه با مسايل، افرادي كه براي ياري و حمايت مراجع در دسترس هستند . . .  
·  كمك به مُراجع براي تنظيم هدف (ها) و شناسايي راه حل‌هاي ممكن
·  ياري كردن مُراجع براي تصميم گيري جهت انتخاب راه حل مناسب
· كمك به او در تهيه يك برنامه عملي يا طرح كار براي انجام تغيير
·  دعوت به همكاري يا درگير ساختن اعضاي تيم مراقبت بهداشتي هنگامي لازم و ممكن باشد. اين كار به كاهش فشار بر اعضا و افزايش طيف مداخلات و راه حل‌هاي مفيد كمك مي‌كند.

8) ارزيابي جلسه
براساس آنچه ديده و شنيده شده است از جوانب مختلف (عاطفي، طبي، اجتماعي، تحليل و تدبير مسئله، پيشرفت كار) جلسه را تا پايان ارزيابي كنيد.

9) اختتام جلسه
خاتمه دادن به جلسه به نحو مناسب به اندازه آغاز كردن آن مهم و بر فرايند مشاوره موثر است. اين كار شامل نكات ذيل است :

·  خلاصه كردن آنچه ديده و شنيده شده، ضمن توجه به نقاط ضعف و قوت شناسايي شده

·  تصميم گيري مُراجع و مشاور
·  تصميم گيري به مواردي مانند مراجعه مجدد به مشاور و ادامه جلسات مشاوره، انجام دادن يا ندادن آزمايشات، رجوع به و گفت و گو با پزشك، در ميان گذاشتن با خانواده و . . . مربوط مي‌شود.

همچنين، مشاور بايد تصميم بگيرد كه آيا او فرد مناسب براي رسيدگي به مسئله مراجع است ؟ با چه كسي در باره مسئله گفت و گو كند ؟، فاصله بين جلسات مشاوره چقدر باشد ؟

تعاریف و نظریه‌های مختلف پاترسون (۱۹۷۳)، مشاوره را جریان یاری دهنده ای می‌داند که به ارتباط خاص بین دو نفر نیاز دارد.یکی از این دو نفر یعنی مراجع، معمولاً با مشکل روانی و عاطفی رو به روست، و دیگری، یعنی مشاور، که در حل مشکلات روانی مهارت دارد.

از طریق ایجاد رابطه خاص مشاوره ای، مشاور به مراجع کمک می‌کند تا راه حلی برای مشکل خود بیابد.به نظر پاترسون، ارائه اطلاعات صرف، پند و اندرز دادن و تلقین افکار و عقاید به دیگران را هیچگاه نمی‌توان مشاوره دانست.به نظر او، رابطه حسنه بین مراجع و مشاور اثر روان درمانی مهمی در روند مشاوره دارد؛ به طوریکه اگر مشاور نتواند چنین رابطه مطلوبی را ایجاد کند، مشکل مراجع در حد مطلوبی حل نخواهد شد.[۳] migna.ir
آریاکل (۱۹۶۱ و ۱۹۷۷)مشاوره را جریانی اختصاصی و انحصاری بین دو نفر می‌داند که در آن مراجع با کمک مشاور، به بررسی و تجزیه و تحلیل مشکل خود اقدام می‌کند و از موارد ناشناخته آگاه می‌شود؛ عوامل ناخواسته و مزاحم را تغییر داده و زندگی بهتر و مطلوب تری را برای خویش فراهم می‌کند. دینک مایر (۱۹۶۸ و ۱۹۷۲)، که از پیروان روان شناسی فردی است، مشاوره را ایجائد رابطه حسنه بین دو نفر(یعنی مشاور و مراجع) تلقی می‌کند که از طریق این رابطه، مشاور به مراجع یاری می‌دهد تا نحوه ارتباط با دیگران را فراگیرد، نیازهایش را به طور معقول و مقبولی برآورده سازد، احساساتش را بشناسد، اطلاعاتی درباره نکات قوت و ضعف خویش به دست آورد و با تعیین و شناخت اهداف آینده، شیوه های وصول به آنها را بیاموزد.[۴] مشاوره به تغییر ادراکات، اعتقادات، نگرش ها، رفتارها و نهایتاً تغییر شیوه زندگی منجر می‌شود.[۵]

به عقیده پپینسکی (۱۹۵۴)، در مشاوره به بررسی و درمان مشکلات روانی نسبتاً سطحی مبادرت می‌شود.این مشکلات علل جسمانی ندارند و صرفاً بر اثر عوامل محیطی حاصل شده اند.[۶]

رابینسون (۱۹۵۰)، مشاوره را کمک به افراد عادی برای کسب سازش بهتر با خود و دیگران، افزایش بلوغ عاطفی، استقلال و قبول مسئولیت می‌داند.[۷]

از نظر استفلر و هاچ،(۱۹۵۸ و ۱۹۷۲)، مشاوره، رابطه یاری دهندهٔ تخصی بین مراجع و مشاور است که به شناخت بیشتر مراجع از خصوصیات خویشتن و تصمیم گیری معقول و مناسب در زندگی منجر می‌شود.مشارکت در چنین رابطه ای، اعم از فردی یا گروهی، باعث می‌شود که فرد به خودکاوی و خودشناسی بیشترو بهتری بپردازد و شیوه ای را در زندگی اش برگزیند که با رغبتها، استعدادها و امکانات وی هماهنگ باشد.[۸]

اسمیت(۱۹۵۵)، مشاوره را جریان یاری دهنده ای تعریف می‌کند که به وسیله آن، به مراجع اصول و شیوه های مربوط به انتخاب، طرح ریزی و ادامه یک زندگی معقول و موفقیت آمیز، آموخته می‌شود.از طریق مشاوره، مراجع می‌آموزد که چگونه یک زندگی سالم و سازنده را طرح ریزی نموده و ادامه دهد و از مهارتهای حل مسئله، برقراری ارتباط و تفکر مثبت در عمل بهره برد.[۹]

به عقیده هنکی و نای، مشاوره جریان یاری دهنده یکتایی است که در آن، پس از طرح مشکل، با کمک مشاور که فردی آشنا به امور روانی است به حل مشکل تشویق و راهنمایی می‌شود.مشاوره از این نظر یکتاست که مشکل هر مراجع مخصوص به خود اوست و مشاور نمی‌تواند از قبل مشخص سازد که مراجع چه نوع مشکلی را در جلسهٔ مشاوره مطرح خواهد کرد.

مشاوره همچنین قابل پیش بینی است، زیرا مشکلات مراجعان به ظاهر مشابه است و همگی احساس نگرانی می‌کنند، سرگردان هستند، دلهره دارند و نظام زندگیشان-یا دست کم بخش مهمی از نظام زندگیشان-به هم ریخته است.در عین حال، هریک از موارد مشابه، در مراجعان متعدد مصادیق رفتاری متفاوتی دارد.[۱۰]

به طور کلی، مشاوره تعاملی بین مشاور و مراجع است که به آن وسیله به مراجع کمک می‌شود تا پس از شناخت خویش تصمیمات معقول و مقبولی اتخاذ کند. به بیان دیگر، مشاوره جریان بررسی مشکلات و مسائلی است که مراجع با آنها مواجه است و علاقمند یا نیازمند به طرح آنها می‌باشد.مراجع از طریف بحث و گفتگو درباره مشکلش با مشاور در جریان رابطهٔ مشاوره ای توأم با درک و تفاهم، به خودشناسی و کشف راه حلی موفق می‌گردد وسرانجام تصمیم معقول و مناسبی اتخاذ می‌کند.[۱۱]

مشاوره و مراجعه مشاوره گیرندگان به مشاور و دیدار با او به صورت فردی و خصوصی یا گروهی انجام می‌گیرد که هریک بسته به احساس، درخواست و مشکل مراجع یا مراجعان محاسن و معایبی دارند.[۱۲]

طیبه زندی‌پور در کتاب درسی برنامه‌ریزی تحصیلی و شغلی، رازداری، مسئولیت پذیری و احترام به آزادی و حق انتخاب را از اصول مهم و بنیانی کار مشاوران می‌شمرد.[۱۳]


شاخص‌های اصلی مشاوره
چیزی که این دو شیوه را از یکدیگر متفاوت می‌کند از یک طرف عمق و گستردگی موضوع و هدف و از طرف دیگر زمان است.
مشاوره همیشه بر روی موضوعی مشخص متمرکز می‌شود (مثلا: «یک ترم بیشتر به امتحانات پایانی نمانده و من اصلا نمی‌توانم خودم را متمرکز کنم») و با هدف «پیش‌گیری» و یا «مشکل گشایی» صورت می‌گیرد.

در این راه شکافتن موضوع مشخص از زاویه‌های واقعی‌بودن، تشریح چرایی مشکل و راه‌یابی و مشکل‌گشایی اساس مشاوره را تشکیل می‌دهند. در کار مشاوره اختلالات روانی موضوع کار نیستند و رفع بیماری نیز ابتدا به ساکن هدف نیست؛ ولی ممکن است در طول مشاوره به این رسید که دلیل سخت‌جان شدن مشکلاتی که فرد به خاطر آنها به مشاور مراجعه کرده‌است وجود اختلال روانی است که در آن صورت بخاطر عمق و گستردگی مشکل باید راه روان‌درمانی را در پیش گرفت.

بنابراین مشاوره تنها برای موضوعاتی مناسب است که اختلال و بیماری محسوب نمی‌شوند و فرد مراجعه‌کننده اساسا با برخورداری از توان روانی و پتانسیل مناسب در کنار برقرار بودن روابط کاری و خانوادگی و اجتماعی مناسب امکان تاثیر گذاشتن بر موضوعات را با استفاده از مشاوره دارد. یعنی می‌تواند راههای مناسبی را که در جریان مشاوره حول یک موضوع کاملا مشخص با آنها آشنا می‌شود، بوضوح دریابد، به آنها تکیه کند و به تنهایی این راهها را در زندگی روزمره خود بکار ببندد.

مراجعه به مشاور روانشناس فقط برای گروهی خاص از افراد نیست بلکه هر کسی می‌تواند در هر موقعیتی احتیاج به مشاور پیدا کند، بخصوص زمانی که بخواهد جوانب مختلف تصمیم و حرکت زندگی خود را بهتر ببیند. بطور کلی عرصه‌هایی را که یک فرد در زندگی با آنها روبرو است می‌توان در غالب تصویر زیر نشان داد.

موضوعاتی که در چهارچوب این عرصه‌ها مطرح می‌شوند بیشمارند و عمق و گستردگی موضوع و هدف نیز از فردی تا فرد دیگر متفاوت است، حتی در یک عرصه و برای مثال در عرصه «رابطه فرد با خود و با محیط و افراد». در عمل هیچیک از این عرصه‌ها از یکدیگر مستقل نیستند و نمی‌توان تاثیر یک مشکل را در یکی از این عرصه‌ها تنها و تنها در همان عرصه دید ولی عمق و گستردگی تاثیرات هر مشکل در یک عرصه تعیین‌کننده است که عرصه‌های دیگر تا چه حد از آن تاثیر بپذیرند.

در مورد روان‌درمانی(کار روانشناسان) معمولا به دلیل عمق و گستردگی موضوعات همه یا اکثر این عرصه‌ها در فرد مراجعه‌کننده به نحوی دچار اختلال شده‌اند. در حالیکه در مشاوره تنها یک و یا چند موضوع از یک عرصه خاص موضوع مشاوره قرار می‌گیرد (برای مثال در یکی از این زمینه‌ها: «مشکلات خانواده‌گی»، «مشکلات شغلی»، «مشکلات تمرکز حواس»، «مشکلات از دست‌دادن افراد نزدیک و غم‌گساری»، «مشکلات زندگی با شریک زندگی»، «بحرانهای زندگی و رشد و هویت»، «مشکلات طلاق و جدایی»، «مشکلات غریبی و غربت»، «مشکلات انزوا و تنهایی»، «مشکلات بیکاری»، «مشکلات تصمیم‌گیری»، «انتخاب دوست و همسر»، «مشکلات تربیت فرزندان»، «مشکلات درس و مدرسه»، «مشکلات با افراد خانواده» و غیره).

این موضوعات بطور معمول در روان‌درمانی هم مطرح هستند ولی شاخص اصلی در کار مشاوره در این است که فرد مراجعه‌کننده اساسا سرسختی روانی و پتانسیل مناسبی برای تغییر، امکان بهره‌گیری فعال و بکارگیری راه‌ عملها را بصورت متکی به خود دارد و همچنین با یک و یا حداکثر دو موضوع مشخص (بصورت استتار شده) به مشاور مراجعه می‌کند. از این روی در مشاوره تمرکز کار بر روی موضوع مشخصی است که مراجعه‌کننده با خود آورده و تمرکز بر این موضوع بدون نیاز به بررسی و کار بر روی عرصه‌های دیگر زندگی فرد شدنی است.

در کنار این مشخصه اساسی، باید به معیار زمان، یعنی طول و تعداد جلسات اشاره کرد. مشاوره می‌تواند فقط در یک جلسه به نتیجه بنشیند و یا بنابر پیچیده‌بودن موضوع, لازم باشد برای آن تعداد زیادتری جلسه اختصاص داد. ولی به هر حال تعداد جلسات مشاوره بسیار محدودتر از تعداد جلسات روان‌درمانی است. همچنین جلسات مشاوره می‌توانند از همان ابتدا نه بصورت هفتگی و منظم، بلکه با فواصل طولانی‌تر و یا نزدیک‌تر برنامه‌ریزی شوند (و این موضوع در مقایسه با روان‌درمانی که حتما باید بصورت هفتگی (یک الی دو جلسه در طی هفته) و منظم برگزار شود متفاوت است)


شیوه‌های مشاوره در روانشناسی
همانطور که بارها اشاره کردم مشاوره یک علم است. دارای الگوها، متدها و شیوه‌های آزمایش شده علمی است و اساس و معیارهایی دارد که می‌توان آنها را آموخت، تجربه کرد و به دیگری نیز یاد داد. وقتی از الگوها، متدها و شیوه‌های آزمایش شده علمی صحبت می‌کنیم کاملا مشخص است که نه تنها مشاوره یک تخصص آکادمیکی است، بلکه اجرای آن تنها توسط متخصص دوره‌دیده در این رشته و دارای پروانه کار ممکن است.

بنابراین در کار مشاوره نیز از شیوه‌ها و تکنیکهایی استفاده می‌شود که از دل روان‌درمانی بیرون آمده‌اند مانند، روانکاوی، روان‌درمانی عمقی‌نگر، رفتاردرمانی، روان‌درمانی شناختی، درمانی گشتالت‌، روان‌درمانی سیستمی و غیره.

در کار مشاوره این شیوه‌ها، الگوها و متدها تنها با خواست روشنگری یا تقویت یک بخش مشخص از شخصیت فرد (شامل «سازمان دریافتهای حسی فرد از محیط»، «سیستم سنجش و ارزش‌گذاری»، «معیارها و اعتقادات»، «نحوه تاثیرگذاری و تاثیر پذیری متقابل» و «شیوه پاسخ‌گویی فرد به مشکلات») بکار گرفته می‌شوند و اساسا با باورهای نادرستی که تحت عنوان «تغییر کلی انسان» توسط برخی از افراد بی‌صلاحیت ترغیب می‌شوند فرق دارند. یعنی از این متدها هیچ وقت نمی‌توان برای عملی کردن وعده‌های دروغین، مانند اینکه «انسان اساسا انسان خوشبختی خواهد شد» و یا «به رستگاری خواهد رسید»، استفاده کرد.

خدمات روان‌درمانی در سیستم بهداری آلمان از سال 1999 جزء خدماتی است که بیمه‌های درمانی بر عهده می‌گیرند و مراجعه‌کننده برای روان‌درمانی هزینه شخصی نمی‌پردازد. این موضوع در مورد مشاوره به این صورت نیست و هزینه مشاوره همواره به عهده شخص مراجعه‌کننده است. بیمه‌های درمانی بر طبق قانون موظف به پرداخت هزینه درمان بیماری هستند ولی چون در موارد مشاوره موضوع درمان بیماری نیست هیچ بیمه‌ای هزینه مشاوره را برعهده نمی‌گیرد.    

در خاتمه باید افزود که مشاوره تنها برای افرادی که دارای مشکل یا بیماری هستند ، نیست.



پاورقي ها:
1.↑ فرهنگ عربی جامع اللسان، علی احمد زاهدی کاشانی، نشر نگاه نو، تهران،۱۳۸۳
2.↑ فرهنگ مشاغل به فارسی، امیر علی ممدوحی و دیگران، نشر نوین، تهران،۱۳۸۶
3.↑ شفیع آبادی، عبدالله، فنون و روشهای مشاوره، تهران، نشر ترمه، چاپ پنجم،۱۳۸۱، ص۳۰
4.↑ شفیع آبادی، عبدالله، فنون و روشهای مشاوره، تهران، نشر ترمه، چاپ پنجم،۱۳۸۱، ص۳۰
5.↑ شفیع آبادی، عبدالله، فنون و روشهای مشاوره، تهران، نشر ترمه، چاپ پنجم،۱۳۸۱، ص۳۰
6.↑ شفیع آبادی، عبدالله، فنون و روشهای مشاوره، تهران، نشر ترمه، چاپ پنجم،۱۳۸۱، ص۳۰
7.↑ شفیع آبادی، عبدالله، فنون و روشهای مشاوره، تهران، نشر ترمه، چاپ پنجم،۱۳۸۱، ص۳۱
8.↑ شفیع آبادی، عبدالله، فنون و روشهای مشاوره، تهران، نشر ترمه، چاپ پنجم،۱۳۸۱، ص۳۱
9.↑ شفیع آبادی، عبدالله، فنون و روشهای مشاوره، تهران، نشر ترمه، چاپ پنجم،۱۳۸۱، ص۳۱
10.↑ شفیع آبادی، عبدالله، فنون و روشهای مشاوره، تهران، نشر ترمه، چاپ پنجم،۱۳۸۱، ص۳۱
11.↑ شفیع آبادی، عبدالله، فنون و روشهای مشاوره، تهران، نشر ترمه، چاپ پنجم،۱۳۸۱، ص۳۲
12.↑ شفیع آبادی، عبدالله، فنون و روشهای مشاوره، تهران، نشر ترمه، چاپ پنجم،۱۳۸۱، ص۳۲
13.↑ برنامه ریزی تحصیلی و شغلی، طیبه زندی پور، وزارت آموزش و پرورش، چاپ دوازدهم،۱۳۸۹، ص۲۹
 
منابع و مآخذ :
1- ساعتچی ، محمود – مشاوره و روان درمانی ( ترجمه و تالیف ) – موسسه نشر ویرایش – تهران : 1377
2- شریفی ، حسن و حسینی ، سید مهدی – اصول و روشهای راهنمایی و مشاوره – انتشارات رشد – تهران 1370
3- شعاری نژاد ، علی اکبر – فرهنگ علوم و فناوری – انتشارات امیرکبیر – تهران : 1364
4- شفیع آبادی ، عبداله – راهنمایی و مشاوره تحصیلی و شغلی- انتشارات سمت – تهران 1383
5- شفیع آبادی ، عبداله – راهنمایی و مشاوره ی کودک – انتشارات – سمت – تهران 1372
6- شفیع آبادی ، عبداله و ناصری ، غلامرضا – نظریه های مشاوره و رواندرمانی – مرکز نشر دانشگاهی – تهران : 1371
7- صافی ، احمد – راهنمایی و مشاوره در دوره های تحصیلی – انتشارات رشد – تهران 1381
8- فقیهی ، علی نقی – مشاور در آینه ی علم و دین – دفتر انتشارات اسلامی – قم : 1384
9- فیرس ، ای جری و ترال ، تیموتی ، جی – روانشناسی بالینی – ترجمه مهرداد فیروز بخت – انتشارات رشد – تهران : 1382
10- نوابی نژاد ، شکوه – راهنمایی و مشاوره – انتشارات معاصر – تهران : 1373
11- دانستنی‌های روانشناسی برای نوجوانان، شروین ممدوحی، تهران، نشر معیار علم، چاپ پنجم:۱۳۸۹
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

سلام مطالب مفیدی داشتید و راه گشای من و بقیه مشاوران اموزش و پرورش می باشد سپاس
کوروش
عالی بود
Iran, Islamic Republic of
توهم عالی هستی
مهدیس
بسیار عالی
فرزین
باسلام و خسته نباشید .مطالب بسیار جالب و آموزنده بود
هانیه
Iran, Islamic Republic of
مطالب جالب و خوبی بود بسیار سپاسگزارم خسته نباشید
محمدرضا
Iran, Islamic Republic of
مطالب خوب بود ودرتعریف مشاوره بهتراست بگوییم جریانی یاری دهنده است که ... درکل خوب بود ومی تواند راهگشای مشاوران ودانشجویان باشد اگر مطالب ابز شوند. متشکرم
مهدی
Iran, Islamic Republic of
با سلام بسیار عالی و جامع و کاربردی بود.
بسیار متشکرم
نرگس
Iran, Islamic Republic of
واقعا ممنون کمک بزرگی بهم شد برای انجام دادن کار عملی
United States
واضح وعالی بود
Iran, Islamic Republic of
ینی خوب فهمیدی؟
باریک
کیانا
Iran, Islamic Republic of
خوب بود
باتشکر
خداقوت
یا علی
نفس
Iran, Islamic Republic of
سلام خیلی خووووووووب بود.
maryam
Iran, Islamic Republic of
بسیار عالی و جامع با منبع نویسی کامل، لایک
پارسا
Iran, Islamic Republic of
سلام خیلی حرف خوبی زدی خوشم اومد
معصومه علی زاده
Iran, Islamic Republic of
با سلام مطالب خوب و کاربردی می باشد لطفا در خصوص تکنیک های مشاوره موفق در مدارس برای حل مسائل اخلاقی دانش آموزان مطالبی کاربردی در نظر بگیرید تا ما استفاده کنی
با سپاس
ثمین
Germany
چقدر کامل خوب و واضح بود...
برای من که در حال طی کردن دوره رواندرمانی هستم بسیار روشن کننده و کارگشا و اطمینان بخش بود...
سپاسگزارم
Afghanistan
موضوع ومطالب علمی و خوب بود تشکر میکنم از یان سایت معلوماتی که مطالیب زیبا و جالیب را به نشر میرساند
ابوالفضل جمالی
United States
با سلام بسیار عالی و جامع و کاربردی بود.
بسیار متشکرم
شاد و مانا باشید
مریم
Iran, Islamic Republic of
عااااااااااااااااااااالی و کاربردی
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
هم اکنون که در حال نفس کشیدن هستید، کس دیگری دارد نفس های آخرش را می کشد. پس دست از گله و شکایت بردارید و بیاموزید چگونه با داشته هایتان زندگی کنید.