جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 26 Apr 2024
تاریخ انتشار :
سه شنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۱ / ۱۲:۵۸
کد مطلب: 11080
۱

نقش زنان در اصلاح الگوي مصرف و حمايت از توليد ملي

تبيين نقش خانواده به ويژه زنان در حمايت از کار و سرمايه ايراني در سطح کلان به کار فرهنگي مستمر و پويا نياز دارد تا ذائقه خانواده هاي ايراني از مصرف کالاهاي خارجي به مصرف کالاي داخلي متمايل شود. بي گمان زنان به عنوان کارگردانان اصلي مديريت خانه و خانواده نقش اساسي در هدايت اعضاي خانواده بر عهده دارند و قطعاً هر تصميمي که آن ها در زمينه مصرف کالاي داخلي بگيرند در حرکت چرخ صنعت اين مرز و بوم تاثيرگذار است. به دليل اهميت نقش زنان در انتخاب کالاهاي توليد داخل، با يکي از کارشناسان حوزه زنان و خانواده گفت وگويي ترتيب داده ايم.

لزوم اصلاح الگوي مصرف و سبک زندگي، نقش رسانه ها و حمايت از خانواده در راستاي توليد ملي از جمله موضوعاتي است که وي به آن ها اشاره مي کند.

زهرا امين مجد عضو هيئت علمي دفتر مطالعات و تحقيقات زنان حوزه علميه قم با اشاره به نامگذاري امسال به عنوان سال توليد ملي، حمايت از کار و سرمايه ايراني افزود: بدون شک تحقق مطالبه مقام معظم رهبري در اين زمينه نياز به حمايت نخبگان و اهتمام نهادهاي اجرايي دارد.

يکي از کارهايي که جامعه نخبگان بايد انجام دهد، در واقع تبيين محتوا و مشخص کردن مصاديق اين مطالبه است.

وي افزود: اگرچه بر اساس الگوي قواميت و نان آوري نقش مردان و تصميم گيري آن ها مهم است اما در حوزه مطالعات خانواده بررسي نقش و جايگاه زنان اهميت ويژه اي دارد. زنان به عنوان مديران داخلي خانواده با توجه به الگوي زيست خانوادگي در زمينه تهيه کالا و مايحتاج، نظردهندگان اصلي مي باشند به همين دليل نقش زنان در حمايت از کار و سرمايه ايراني قابل توجه است و در اين راستا بايد به چند نکته توجه کرد.

اصلاح سبک زندگي
يکي از مهم ترين نکته ها، اصلاح سبک زندگي است که اگر در سطح کلان بررسي شود و درمسير صواب قرار گيرد، گام هاي موثري در راستاي تحقق اين شعار برداشته مي شود.

بايد گفت بعد از ترسيم سبک زندگي اسلامي و متناسب با جامعه ايراني و بر اساس الگوي حداقلي و حداکثري شريعت، خانواده ها مي توانند در چارچوب الگوي اصلي که در واقع شاهراه اصلي (صراط) است مدل هاي مختلف زندگي (سبيل) را به عنوان راه هاي فرعي متعدد انتخاب کنند.

جامعه شناسي امروز درباره جايگاه مصرف در سبک زندگي حرف هاي جدي دارد و حتي بعضي از جامعه شناسان مدل زيست انسان و انتخابگري او را بر اساس مصرف (چه فرهنگي، چه اقتصادي) تعريف مي کنند.

مسلماً انتخابگري افراد در زمينه هاي اقتصادي و مصرف کالا و مايحتاج زندگي موضع و بينش آنان را نسبت به جامعه و امور پيراموني و حتي طرز تفکر و جهان بيني نشان مي دهد.

بي گمان طرز تفکر فردي که مصرف را براي لذت مي داند با فردي که مصرف را براي برآورده کردن نيازهاي ضروري مي داند تا بتواند زندگي کند، عبادت و کار کند متفاوت است.

مصرف براي لذت يا مصرف براي خدمت
اگر ما بر اساس نسخه نظام سرمايه داري مصرف را براي لذت بدانيم بدون ترديد محدود کردن ما براي مصرف کالاي ايراني و داخلي سخت و بي معني است زيرا خود را آزاد مي دانيم تا براي تامين لذت هر نوع کالايي را مصرف کنيم.

در مقابل در الگوي مصرف براي زندگي، عبادت و خدمت، لزوم مصرف کالاي داخلي قابل فهم تر است، زيرا در اين الگو مصرف براي بقا و تامين مايحتاج اوليه در کنار الگوهاي ديگر قرار مي گيرد و با يکديگر مغايرتي ندارد، به خصوص اگر يک بينش ارزشي بر تفکر ما حاکم باشد.

اين بينش بسياري از ارزش ها از جمله حمايت از توليد ملي را در کنار خود قرار مي دهد.

حمايت از توليد ملي تحت الگوي کلان عزتمندي مسلمانان و زير بار ذلت نرفتن را نشان مي دهد. چرا که طبق فرمايش قرآن مجيد «لن يجعل ا... الکافرين علي المومنين سبيلاً....»

قاعده نفي سبيل بر اين تفکر حکومت مي کند و عزتمندي مسلمانان در سطح کلان باعث مي شود مصرف کالاي داخلي را سرلوحه کارمان قرار دهيم.

اگر سبک زندگي اصلاح شود و مصرف اقتصادي در مسير تامين نيازهاي انساني براي زندگي توحيدي و تامين نيازهاي اوليه و طبيعي باشد يعني فرد در حد نياز مصرف کند تا سلامتش تامين شود و بتواند کار و عبادت کند نگاه به الگوي حمايت از کار و سرمايه ايراني و مصرف کالاي ايراني آسان مي شود.

مصرف فراغتي
موضوع بعدي مصرف فراغتي است؛ در الگوي سبک زندگي مدرن مصرف براي تامين لذت و مايحتاج انساني جاي خود را به مدل هاي ديگر مصرف از جمله مصرف فراغتي داده است.

بايد گفت پديده هايي از قبيل خيابان گردي، پاساژگردي به خصوص در مورد زناني که در فروشگاه ها و خيابان ها سرگردانند و خريدهاي تصادفي دارند خود به نوعي ناشي از سيطره الگوي مصرف فراغتي در جامعه است که اين امر مصرف کالاهاي تجملي خارجي را که نياز اصلي مردم نيست، بالا مي برد.

تجمل گرايي و چشم و هم چشمي
نکته ديگر تجمل گرايي، گرايش به مصرف بيش از حد نياز و چشم و هم چشمي است که متاسفانه دربين خانم ها بيشتر ديده مي شود. تمايل افراد به تهيه مسکن، خودرو، لوازم منزل، مبلمان و لوازم تزئيني به سمت الگوهاي به روز است و در اين زمينه مرتب مدل سازي و ذائقه سازي نيز انجام مي شود و مفاهيمي را وارد زندگي افراد مي کند که نياز به آن ها ناخودآگاه تحت تاثير رسانه ها تلقين مي شود و فرد در اين دور باطل مرتب درصدد تامين مصاديق ارائه شده از طريق پيام ها و سيگنال هاي فضاي رسانه است تا تحت يک گروه و عنوان قرار بگيرد. به عنوان مثال جزو افراد شيک پوش، با شخصيت، مدرن و مرفه قرار بگيرد.

اين افراد خود را به زحمت مي اندازند تا بتوانند تحت اين الگو زندگي کنند، انتخاب، خريد و مصرف کنند. مسلماً تحت اين الگو کالاهايي توسط همان رسانه ها معرفي مي شود که خارجي است و شيوه الگوي زندگي مورد نظر اسلامي را تحت الشعاع قرار مي دهد.

الگوي ايده آل فيزيکي و جسمي
مسئله ديگر تصوير فرد از فيزيک و جسم خود است. تصويرسازي از بدن و ارائه الگوي ايده آل توسط رسانه ها به خصوص رسانه هاي غربي انجام مي شود و اين رسانه ها الگوي ايده آل و نمونه را به افراد به ويژه زنان معرفي مي کنند که نزديک شدن به اين الگو نياز به تلاش و اهتمام جدي دارد و هر روز هم بر دامنه آن افزوده مي شود.

اين موضوع به نوعي باعث فاصله گرفتن زنان از نمونه و الگوها در حوزه هاي فرهنگ و دانش و تمايل آنان به نمونه ها و الگوهاي ظاهري شده است و به نوعي خط شکني و مرزشکني براي دستيابي به اين خواسته اتفاق افتاده است. زماني که تمام تمرکز فرد (زن) به تبرج و ارائه تصوير مناسب بدن و ظاهر مي رود از ساير حوزه ها غفلت خواهد کرد و زماني به خود مي آيد که فرصت را از دست رفته مي يابد از اين رو در اين مسير اشتباه بيشتر گام برمي دارد زيرا تنها راه باقي مانده را افزايش جذابيت هاي ظاهري مي داند؛ افزايش جذابيت ظاهري هم تنها از طريق استفاده از لوازم آرايشي، تزئيني و عمل هاي جراحي ميسر مي شود؛ در اين زمينه کشور ما از نظر مصرف لوازم آرايشي و اقبال مردم به جراحي هاي زيبايي جزو اولين کشورهاي جهان است.

جالب است بدانيد که کالاهاي مصرفي در اين زمينه هم جزو مصارف غيرضروري و حتي مضر است که تبعات آن هم مشخص است.اما اين ذهنيت و کنش افراد است که نقش اساسي در اين زمينه دارد و فرد با اين که به مضرات اين محصولات آگاهي دارد، اما باز هم از اين کالاها مصرف مي کند و اين موضوع به نوعي نشان دهنده سيطره فرهنگ مصرفي و الگوي ارائه شده مي باشد.

روحيه قناعت و عزت نفس
نکته بعدي توجه به نقش زنان در انتخاب کالاهاي مصرفي روزمره است که رسانه ها بايد به آن بپردازند. در اين ميان آن چه بسيار اهميت دارد توجه به کالاهاي ايراني در سبد مصرفي خانواده و تهيه جهيزيه ايراني است. آن چه توجه به آن باعث مي شود تا ما انتخابگري بهتري داشته باشيم ترويج روحيه قناعت، عزت نفس و مدل زندگي اسلامي است که در آن مصرف اصل نيست بلکه امر تبعي و فرعي که فرد براي ادامه حيات و خدمت به خلق و رسيدن به اهداف زندگي نيازمند مصرف است.

با توجه به حوزه اخلاق اسلامي در زمينه هاي مصرفي و اقتصادي و فرهنگ سازي تنها با شعار محقق نمي شود بلکه نياز به برنامه ريزي کلان و توجه به اسناد مهم از جمله سند تحول نظام آموزش و پرورش دارد به عنوان مثال براي تجهيز مدارس بايد از کالاي ايراني استفاده شود يا براي تهيه جايزه به دانش آموزان بايد کالاي ايراني تهيه شود و مهم تر از آن تهيه متون آموزشي بايد به نحوي باشد که استفاده از کالاي داخلي در درجه اول براي بالابردن عزت نفس و در درجه دوم ترويج الگويي که مصرف در آن اصل نيست تبيين شود و بر اساس اين الگو فرزندانمان را تربيت کنيم تا در آينده بر اساس آن انتخابگري کنند.

توليد باکيفيت محصولات داخلي
مسلما ما يک بعد قضيه را مطرح کرديم و سوي ديگر آن تهيه کالاهاي باکيفيت ايراني است و انتظار نمي رود تا زماني که کيفيت محصولات به حد مطلوب برسد تمايل خانواده ها به خريد کالاي ايراني افزايش يابد؛ به خصوص زماني که محصولات خارجي با همان کيفيت و حتي قيمت پايين تر وجود دارد.

در اين شرايط که تورم بالايي داريم، نمي توان انتظار داشت که مردم حداقل به شکل مقطعي و به سرعت به خريد و مصرف کالاهاي ايراني تمايل نشان دهند و بايد به صورت جدي به اين قضيه پرداخته شود.

فرهنگ شفاهي
فرهنگ شفاهي در واقع بايسته ها و نبايسته هاي فرهنگي و هنجارهاي اجتماعي است که از طريق مراودات رودر رو و ارتباطات کلامي نسل به نسل منتقل مي شود. بايد گفت راه هاي مختلفي براي توليد فرهنگ شفاهي که منتقل کننده ديدگاه هاي خاص آن فرهنگ در رابطه با مسائل گوناگون است ، وجود دارد به عنوان مثال ضرب المثل هايي که از خوراک هاي محلي ياد مي کند نشان مي دهد که انتخاب مردم به سمت مصرف غذاهاي بومي داخلي بوده است و هم اکنون نيز مي توان اين فرهنگ را توليد و حفظ کرد و به صورت فرهنگ عمومي و هنجار تبديل کرد.

بايد گفت فرهنگ شفاهي يک جامعه نيز در انتخابگري افراد موثر است. اين فرهنگ شفاهي در گفتمان خانواده ها در زمينه انتخاب کالاي ايراني نقش دارد.

در واقع بايد گفت آن چه فرهنگ خريد کالاي ايراني را تقويت مي کند، در رابطه با تربيت فرزندان و هدايت همسران عنصر اصلي و تعيين کننده اي است.

کنش گري فرد در زمينه مصرف کالاي ايراني در زيرمجموعه عنوان کلان تحت عنوان عزت نفس ملي مطرح مي شود و تمايل به الگوي زندگي مبتني بر فضيلت نه مبتني بر لذت است.

در اين زمينه حتي در بين زنان تحصيل کرده وقتي الگويي براي انتخاب و تمايل به مصرف کالاي اقتصادي وجود دارد، در لايه ها و سطوح مختلف به مصرف آن کالا تمايل دارند تا از قافله جامعه عقب نيفتند و يا انگ امل بودن به آن ها زده نشود.

بنابراين ايجاد فرهنگ شفاهي جامعه در تمايل به مصرف کالاي ايراني، گفتمان عزتمندي و اعتماد به نفس ملي بسيار مهم و ضروري است و مي توان گفت الگوي حاکم بر انتخابگري فرد ناخودآگاه کنش هاي او را رهبري مي کند.

در دوره اي از تربيت که فرزند به والدين و به خصوص مادر وابسته است، توضيح در حد فهم کودک و هدايت در مسير انتخاب کالاي داخلي در حد امکانات اهميت زيادي دارد.

در مورد همسران نيز از آن جا که مديريت عملا به دست زنان است و در انتخاب اقلام مصرفي نظر خانم ها اولويت دارد، خانم ها مي توانند با تشويق همسران در تهيه کالاي ايراني، به آنان در خريد صحيح و سالم کمک کنند و از آن جا که آقايان به کيفيت و قيمت مناسب بيشتر از ظاهر آن توجه دارند،خانم ها مي توانند تا در حد امکان با انتخاب کالاي ايراني هماهنگي در اين زمينه به وجود آورند و اين امر بسياري از تنش هاي خانوادگي را نيز کاهش مي دهد.

نگاه کلان اقتصادي
نکته بعدي اين که اگر اعضاي خانواده به تهيه محصولات داخلي باکيفيت توجه کنند مسلما اين امر به رقابت و تمايل توليدکنندگان داخلي به توليد محصولات باکيفيت منجر مي شود. وقتي محصولات داخلي کيفيت مناسب پيدا کند تمايل افراد به استفاده از آن کالا افزايش مي يابد.

در نهايت نيز لازم است ساختارهاي مختلف از خانواده حمايت کنند.

در سطوح مختلف فرهنگي نيز به عنوان مثال بايد در فيلم ها و مجموعه هاي تلويزيوني با ارائه الگوي زندگي مطلوب و به روز مطابق با فرهنگ اسلامي از ارائه المان هاي مدرن و تبليغ کالاهاي خارجي پرهيز شود.

در سطح اقتصادي نيز بايد برنامه ريزي هاي کوتاه مدت و بلندمدتي وجود داشته باشد که هم به ارائه الگوي صحيح مصرف و هم به تقويت توليد ملي بپردازد.

برنامه ريزان سياسي نيز با ارائه برنامه هاي تشويقي و حمايتي و برنامه هايي که مبتني بر تصميم گيري و قانون گذاري است، بايد مصالح کلي کشور را در نظر داشته باشند و بر خانواده ها در مصرف کالاي داخلي کمک کنند.

اما متاسفانه بعضي از رفتارها در زمينه حمايت از توليد ملي منفي بوده است و اين موضوع باعث بي رغبتي مردم از مصرف کالاي داخلي مي شود.

وي گفت: حمايت از خانواده ها بايد به گونه اي باشد که در ساختار اقتصادي براي مردم ذائقه سازي شود، ذائقه ها مديريت شود و در مواردي که تعارضي بين ذائقه مصرف کننده و مصالح ملي وجود ندارد توليدکنندگان در راستاي تامين اين ذائقه گام بردارند. در واقع بي توجهي به ذائقه خانواده ها مطالبات مردم و يا مديريت نشدن صحيح آن باعث شده است شاهد گرايش هايي باشيم که با مباني ارزشي و ديني ما تعارض جدي دارد و اين امر باعث تغيير سبک زندگي مردم شده است.

حمايت از توليدکننده داخلي نيز از جمله مواردي است که نياز به توجه سياستگذاران دارد. بايد با حمايت از خانواده ها و همچنين حمايت از توليدکنندگان گام هاي اساسي در اين مسير برداشته شود.   خراسان /  شماره انتشار 18119
نويسنده: رمضاني
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

چطور از مردها تعریف کنیم؟
ایجاد هر خاطره جدید به مغز آسیب می‌زند!
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
سخن گفتن با خدا مانند صحبت کردن با یک دوست پشت تلفن است... ممکن است او را در طرف دیگر نبینیم، اما می دانیم که دارد گوش می دهد...