شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 20 Apr 2024
تاریخ انتشار :
سه شنبه ۹ خرداد ۱۳۹۱ / ۱۱:۴۶
کد مطلب: 11480
۰
۱

سکوت زنان و مزاحمین جسور

 
شاید این روز‌ها مزاحمت‌های خیابانی کمتر شیوع دارد؛ نه از این باب که اینقدر جامعه اخلاق مدار و دین محوری شده‌ایم که کمتر شاهد این مقوله هستیم که اگر این طور بود این پلیس طرح امنیت اجتماعی، بخشی از کارش را به برخورد با مزاحمان نوامیس اختصاص نمی‌داد. بلکه از این بابت که به مدد حضور زنان در عرصه‌های مختلف اجتماعی این مزاحمت‌ها اشکال تازه‌تر و مدرن تری پیدا کرده است.

اگر تا دیروز اینگونه مزاحمت‌ها صرفا به خیابان‌های خلوت و گذرهای بی‌رهگذر و ساعات خاصی از روز و نهایتا به پیاده رو‌ها و مراکزخریدی که مرکز تردد بانوان بود محدود می‌شد، این روز‌ها مراکز فرهنگی، کتابخانه‌ها، ادارات، بیمارستان‌ها، شرکت‌های خصوصی و… نیز شاهد اشکال تازه‌ای از این مزاحمت‌ها هستند. دیگر لازم نیست کسی به خودش زحمت بدهد و ماشینش را سوار شود و در ساعات خاصی از روز، آن هم با این گرانی بنزین و سهمیه بندی و غیره و ذلک کلی وقت و انرژی صرف کند و پس از ساعت‌ها پرسه زدن در خیابان‌ها سوژه مورد نظر را شکار کرده و از طریق مزاحمت‌های خیابانی به روح بیمارش سر و سامان دهد. کافی‌ست مزاحم مورد نظر حداقل به یکی دوتا از اتاق‌های محل کارش سرک کشیده باشد و از حضور بانوان همکار آگاهی پیدا کند. آنوقت است که شکل تازه تری از مزاحمت شکل می‌گیرد.

شخصا معتقدم اغلب مزاحم‌های خیابانی آدم‌هایی هستند که مقوله‌ای چون آبرو برایشان مهم نیست. آدم‌هایی که‌شان و جایگاه خانوادگی و حتی اجتماعی بالایی ندارند که از به خطر افتادنش ترسی داشته باشند. لذا اگر یک وقتی در این میان پلیس طرح امنیت اجتماعی هم سر و کله‌اش پیدا شود و یا مثلا آشنایی هم آن‌ها را ببیند چندان مهم به نظر نمی‌رسد. اما در مزاحمتهای محیط کار مساله فرق می‌کند. بعبارت عامیانه‌تر این نوع مزاحمت قدری با کلاس تر است. اصلش خیلی وقت‌ها مزاحمت‌های محیط کار مال آدم‌های دون مایه و بی‌آبرو نیست. محیط کار معمولا آنقدر امن هست که حتی فرد مزاحمی هم که مقوله‌ای بنام آبرو و حرمت و جایگاه اجتماعی و شغلی برایش مهم است به راحتی از این راه تازه برای ایجاد مزاحمت استفاده کند بدون اینکه ترسی از بی‌آبرویی و یا مطلع شدن دیگران داشته باشد.

این نوع مزاحمت مقوله‌ای است که معمولاً قربانیان آن کمترین نقش را در بروز آن دارند. اگرچه شکل تکامل یافته این‌گونه مزاحمت‌ها در محیط کار،‌‌ همان آزار جنسی است اما هرگونه رفتاری که از سوی جنس مخالف امنیت روانی زنان را در محل کار تهدید کند و باعث ایجاد احساس ناامنی گردد مزاحمت محسوب می‌شود. مزاحمت‌های محیط کار را می‌توان به مزاحمت‌های کلامی  و مزاحمت‌های غیرکلامی (چشم چرانی، نگاه‌های معنا دار و…) و آزارهای فیزیکی  و در معدود مواردی تقاضا برای رابطه جنسی  تقسیم بندی کرد.

عکس‌العمل اکثر زنان در مواجهه با این مزاحمت‌های جنسی در محیط کار در بیشتر موارد شیوه‌هایی مثل سکوت، انزوا، کناره گیری از کار و فاصله گرفتن از فرد مهاجم، بی محلی و رفتار سرد با وی و در نهایت خود سرزنشی است و در مواردی که پیشنهاد رابطه جنسی به ایشان داده می‌شود، تظاهر به عدم درک موضوع می‌کند.


تحقیقات نشان می‌دهد که متأسفانه اغلب مزاحمین محیط کار را مردان متأهل با پایگاه اجتماعی و اقتصادی بالا تشکیل می‌دهند ، و جی تأسف بیشتر از این که در اغلب اوقات آمار واضح و دقیقی از مزاحمت‌های محیط کار برای زنان بدست نمی‌آید. دلیل اصلی این امر را می‌توان در موارد مختلفی جستجو کرد. از تهدید شدن از سوی مزاحمی که گاهاً مافوق هم محسوب می‌شود و یا ترس از دست دادن شغل که بگذریم معمولاً حیا و ترس از بی‌آبرویی و متهم شدن برای زنان مانع از گزارش آزار و اذیت‌ها و مزاحمت‌های محل کار می‌شود.

در تحلیل این مسئله می‌توان گفت این‌گونه اظهارات در حالتی که مرد حس برتری نسبت به زن دارد، بیان می‌شود. به عبارتی چنین افرادی خود را در موقعیت برتری ( چه از لحاظ شغلی و چه روانی ) می‌بینند که این موقعیت برتر به ایشان اجازه می‌دهد در مورد خصوصیات فیزیکی زن قضاوت کند.

زنانی که در محیط کار خود دچار مزاحمت جنسی می‌شوند در وضعیت پارادوکسیکالی قرار می‌گیرند: از طرفی وضعیت نابسامان اقتصادی نظیر فقر، تورم، نابرابری اقتصادی و عدم اشتغال برای زنان ایشان را به ماندن ترغیب می‌کند و از طرفی این زنان غالبأ قادر به تمرکز بر روی کار خود نیستند و در این حالت کاهش بهره‌وری این زنان را بیشتر در موقعیت اخراج از کار قرار می‌دهد که نتیجه مضاعف آن، فقر و وابستگی و آسیب پذیری بیشتر برای ایشان است.

از سوی دیگر، در بازگویی رفتارهای آزار دهنده مردان در محفل‌های زنانه یکی از صحبت‌هایی که به کرات شنیده می‌شود این است که " اگر زن از عمل مردی منزجر شود، حتماً عکس‌العمل نشان می‌دهد و سکوت نشانه رضایت است حتمأ طرف خودش هم به این کار راضی بوده" و کمتر به این قضیه توجه می‌شود که در یک نظام مردسالار سکوت زنان نیز نشان از سرکوب آنان است. لذا شاید بدین جهت است که کمتر دیده یا شنیده شده که زنانی که دچار آزارهای جنسی در محیط کار می‌شوند به مراجع قضایی مراجعه کنند.

فقدان تعادل قدرت میان مجرم و قربانی، نگرش مردسالار جامعه، فقدان نظارت بر بعضی از بخش‌های کاری نظیر بخش خصوصی، مقصر دانستن زنان شاغل، از علل عمده ایست که منجر به مزاحمت و آزار زنان در محیط کار می‌شود. دور از انصاف است که مواردی نظیر نوع پوشش و آرایش و همچنین نوع رفتار زنان را در ایجاد این گونه مزاحمت‌ها را نادیده بگیریم.

متأسفانه در کشور ما برای برخورد با مزاحمت در محیط کار نقص قانونی وجود دارد اما به نظرم بودن قانون هم به‌‌ همان دلایلی که اصلی‌ترینش حیای زنانه و ترس از بی‌آبرویی و متهم شدن است چندان این مشکل را حل نمی‌کند. هرچند نمی‌توان برخورد نامناسب از سوی مجریان قانون در مورد زنانی که آبرویشان را کف دستشان گرفته و با جرئت زیاد مزاحمت‌های محیط کار را گزارش داده‌اند نادیده گرفت. شاید اگر مجریان قانون در موارد گزارش شده بی‌طرفانه و بدون در نظر گرفتنشان و جایگاه اجتماعی مجرم، به مجازات وی می‌پرداختند مسئله قدری متفاوت بود.
به نظرم برای حل این مسئله نیز مثل صد‌ها مسئله دیگر در حوزه زنان، نیاز به عزمی زنانه به شدت احساس می‌شود.

منابع:چارقد/ فصل نامه‌ی زنان/ هفته نامه نصیر بوشهر تبيان
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

Iran, Islamic Republic of
متاسفانه این قضیه به سکوت زنان هم بر میگرده و جدیدا هم دیگه به پوشش و رفتار و قیافه ی زیبا داشتن مربوط.نیست کافیه فقط زن باشی تا مورد ازار و اذیت قرار بگیری تجربه ی شخصیم بعد از بی احترامی های کلامی که بهم میشد اونهم با پوششی بسیار ساده که هیچ گونه جلب توجهی نمی کرد متوجه شدم برای بار بعدی باید فریاد بزنم و اینکارو کردم و در اون لحظه خوشحال بودم که سکوت نکردم چون اون مرد تحت فشار قرار گرفت و به خودم اجازه دادم بهش توهین کنم جلوی همه ابروش رفت از دختران دیگه هم میخوام که سکوت نکنن نه اینکه با یه عده ادم علاف کل کل کنن بلکه در مقابل خشونت اعتراض کنن با قدرت این حق ماست
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
موفقیت به سراغ کسانی می آید که آن قدر در تلاشند که وقت نمی کنند دنبال آن بروند.