پنجشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۳ - 28 Mar 2024
تاریخ انتشار :
چهارشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۸۸ / ۱۳:۵۱
کد مطلب: 121
۲
۲

ديدگاه روانشناختي در روابط سالم دختر و پسر در دانشگاه

ديدگاه روانشناختي در روابط سالم دختر و پسر در دانشگاه
شايد شما در برخي اوقات مجبور به برقراري ارتباط با جنس مخالف شويد؛ انسان، هرگز بي‏ ارتباط با ديگران زندگي نکرده است و اگر چه سطح و نوع ارتباط ها تنوع مي‏پذيرد، ولي ارتباطات انساني، هيچ‏گاه قطع نشده است؛ زيرا براي آدمي، ارتباط با همنوع يک ضرورت است.
نوع و کيفيت ارتباط را اهداف و اغراض ما تعيين مي‏کند. به اين سبب، گاهي ارتباط آموزشي است، گاهي اقتصادي، گاهي فرهنگي و برخي اوقات اجتماعي. هدف يک ارتباط، در قالب پيام مبادله شده، فراهم مي‏شود و به دست مي‏آيد. افزون بر آن که هر نوع ارتباطي، شرايط خاص خود را دارد که بايد رعايت گردد تا ارتباط به هدف خود برسد. يک مجموعه داراي اصول و قواعدي کلي است که بايد در تمام ارتباطها رعايت گردد. يکي از اين اصول، اين اسم که هرگز ارتباطها نبايد با همديگر همپوشي و تداخل نمايند؛ يعني در ضمن يک ارتباط، نبايد هدف گم شود.

پيام مبادله شده که معين کننده نوع ارتباط است، بايد محدود و منحصر به همان نوع ارتباط باشد؛ مثلاً در ضمن يک ارتباط اقتصادي نبايد ارتباط خانوادگي و پيام خانوادگي مبادله شود. اين تداخل، موجب ضرر به هر دو نوع ارتباط خواهد شد و هر دو را از اهدافشان دور مي‏سازد و همچنان که اگر در ضمن ارتباط آموزش، حواس شما متوجه مطالب ديگر شود، موجب افت کيفيت آموزش مي‏شويد.
در ارتباط ديگر نيز تداخل پيام‏ها، موجب افت سطح ارتباط مي‏شود. پس بايد به اصول ارتباطهاي انساني پاي بند بود تا بتوان به اهداف ارتباطها دست يافت. شايد توجه داريد که علت اصلي حضورتان در دانشگاه - همان گونه که از نام اين محيط پيداست تحصيل دانش و علم است و نه تحصيل چيز ديگر؛ از اين رو، ارتباط اساسي و اصلي شما با تمام افراد در اين محيط، يک ارتباط آموزشي است و اگر ارتباط دوستي يا اقتصادي و... برقرار شود، در مسير تکميل ارتباط آموزشي و يا مقدمه‏اي جهت رسيدن به اهداف آموزشي است. اگر در دانشگاه در پرتو يک ارتباط اقتصادي، لوازم التحرير، فيش غذا، لباس و... تهيه مي‏کنيد، همه براي تأمين اهداف آموزشي و تحصيل علم و دانش است.

هر رفتار و يا ارتباطي که شما را از اين هدف دور کند، آفت زندگي دانشجويي و انحراف از مسير ارتباط آموزشي تلقي مي‏شود. هر ارتباط ديگري غير از ارتباط آموزشي، فقط يک عامل مزاحم است و بايد آنها را از مسير زندگي دانشجويي خود حذف کنيد تا بتوانيد به اهداف علمي و معرفتي خوبى نايل آييد.

پس از ديدگاه تعليم و تربيت، ارتباط با جنس مخالف، يک عامل مزاحم است و در اولين گام، سطح تمرکز شما را کاهش مي‏دهد. کافي است يک پيام غير آموزشي از جنس مخالف نظر شما را به خود جلب نمايد تا ساعت‏ها فکر و ذهن شما را به خود مشغول سازد.

توجه داريد که تا کنون تنها با تکيه بر ديدگاه تعليمي و تربيتي، به بررسي اين پديده پرداخته‏ايم و نتيجه سخن آن که هر عمل و ارتباطي که ارتباط آموزشي و فعاليت تحصيلي شما را تحت الشعاع خود قرار دهد و کميت و کيفيت دانش اندوزي شما را کاهش دهد، بايد از زندگي دانشجويي شما حذف شود.
توجه داريم که تأثيرمزاحمتي ارتباط با جنس مخالف، هرگز نه قابل کتمان است و نه با مزاحمت‏هاي ديگر - همانند سرو صدا - قابل مقايسه مي‏باشد؛ يعني کسي نيست که بگويد ارتباط با جنس مخالف، همانند خريد لوازم التحرير مقدمه ‏اي براي تحصيل موفق است؛ زيرا بروز عامل مزاحم، برابر است با افت تحصيلي و افزون بر اين، تحقيقات انحام گرفته و تجربيات افراد مبتلا به ارتباط با جنس مخالف، گوياي افت شديد تحصيلي اين گونه افراد است. موضوع ارتباط با جنس مخالف، تنها نظر دانشمندان و صاحب نظران تعليم و تربيت را به خود جلب نکرده است؛ بلکه اين مسئله از ديدگاه فقهي، حامعه شناختي، روان شناختي و... نيز مورد بررسي قرار مي‏گيرد.

اينک از ديدگاه روان شناختي اين مسئله را مورد بررسي کوتاه قرار مي‏دهيم.
1. دهنده پيام.
2. گيرنده پيام.
3. محتواي پيام.
4. کانال.
5. رسانه.
از بين اين امور، بيشترين تأثير و نقش تعيين کننده، نقش اصلي آن، مؤلفه سوم (محتواي پيام) است. آن چه يک ارتباط را از ديگر ارتباطها متمايز مي‏سازد، محتوا و پيام است.

حال سخن اين است که در ارتباط دوستي با جنس مخالف، چه نوع پيامي مبادله مي‏گردد که آن را ارتباط دوستي با جنس مخالف مي‏گويند؟
چرا ارتباط با استاد در کلاس درس را ارتباط دوستي نمي‏گوييد و يا ارتباط با دفتردار دانشگاه را ارتباط آموزشي و دوستي مي‏گوييد؟
آيا چيزي جز محتوا و پيام مبادله شده، مي‏تواند نقش مؤثر و تعيين کننده‏اي داشته باشد؟
اينک بايد مشخص کنيم که در ارتباط دوستي با جنس مخالف، محتوا و پيام مبادله شده چيست که آن را از ديگر ارتباط ها، همانند اقتصادي، سياسي، اجتماعي و... متمايز مي‏ سازد؟

آن چه در ارتباط با جنس مخالف مبادله مي‏شود، محبت و عشق است؛ ولي محبتي که يک همجنس از ارائه آن ناتوان است. از اين رو به سراغ جنس مخالف مي‏رويم؛ پس محبت از نوع جنسيتي است و اگر پيام آرامش، سکون و... نيز مبادله مي‏گردد، رنگ جنسيتي - نه جنسي - پذيرفته است. در اين نوع ارتباط چون قواعد و شرايط و تعهدات طرفين تعريف نشده است و به صورت ناقص از فرهنگ غربي اقتباس شده است، با پيامد منفي فراواني همراه مي‏باشد؛ مثلاً چون سطح دوستي تعريف نشده، دوستان در برابر همديگر احساس تعهد نمي‏کنند که معمولاً با خيانت، بي وفايي، شکست و... همراه است. گاهي اوقات به واسطه اين که سطح دوستي و ارتباط تعريف نشده است، اندک اندک از ارتباط دوستي فراتر رفته، همسان با ارتباط خانوادگي و کارکردهايي از آن دست مي‏شود و چون شرايط آن با توافق طرفين قرين نشده، به هتک حيثيت اجتماعي و چه بسا خسارت‏هاي جبران‏ ناپذير به ويژه از طرف دختر - همراه مي‏شود و هرگز کسي در ابتدا پيش بيني نمي‏کند که اين دوستي، به اين نقطه ختم شود؛ ولي کم کم به جايي مي‏رسد که سرمايه‏اي جز ندامت باقي نمي‏ ماند. بنابراين چون در فرهنگ ديني و عرف ايراني ما، اين نوع ارتباط هنوز تعريف نشده و شرايط، مقررات و آداب، تعهدهاي طرفين تعيين شده است، نبايد به سراغ آن برويم؛ چون هر ارتباطي که از شرايط، آداب و تعهد لازم فارغ باشد، نه تنها به هدف خود نمي‏رسد، بلکه جز خسارت نتيجه‏اي ندارد. اگر ارتباط اقتصادي با آداب، شرايط و تعهدهاي بيگانه باشد، نه تنها سود نمي‏دهد، بلکه خسارت اقتصادي تنها نتيجه آن خواهد بود.
در اين نوع ارتباط هم، وضعيت به همين منوال است. در ارتباط دوستي با جنس مخالف، آن چه در معرض خسارت و ضرر (و يا بهتر بگوييم تهديد) قرار مي‏گيرد، مال، سرمايه و تحصيل دانش نيست؛ بلکه آبرو و پاکي است که اگر از کف رود، هرگز جبران‏پذير نيست. آيا انسان عاقل حاضر است که در يک ارتباط دوستي فاقد تعهد لازم الاجرا و غير قابل نقض، حيثيت خود را در معرض آسيب و خطر قرار دهد؟ اگر اين ضرر رخ داد، چه کسي آن را جبران مي‏کند و آيا آبروي بر باد رفته، قابل برگشت است؟
بسيار افرادي که هرگز گمان نمي‏کردند به بي آبرويي و از دست دادن آبرو و... مبتلا شوند؛ ولي مبتلا شدند. بنابراين، از ديدگاه روان شناختي بين فردي نيز چون ارتباط دوستي با جنس مخالف فاقد شرايط يک ارتباط سالم مي‏باشد و ويژگي‏ هاي لازم در مؤلفه‏ هاي آن رعايت نشده است، يک ارتباط شکست خورده و مقرون به آسيب مي‏باشد و تا زماني که به يک تعهد طرفيني همراه با رعايت آداب و شرايط منتهي شود، بايد از آن سخت اجتناب کرد. حال که ارتباط با جنس مخالف در فضاي آموزشي و غير آموزشي ممنوع است، پس شکل رفتار ما با جنس مخالف چگونه بايد باشد؟
به طور کلي در جامعه ما چند شيوه برخورد وجود دارد که يک شيوه آن درست و شيوه ‏هاي ديگر غلط است. برخورد مبتني بر شناخت و احترام متقابل، برخورد صحيح با جنس مخالف است. در اين شيوه، دختران و پسراني هستند که به محض ديدن يکديگر خود را نمي‏بازند و هيجان زده نمي‏شوند. اينان يک نگاه و يک کلام از جنس مخالف را به عشق تعبير نمي‏کنندو آن را در ذهن خود و در رؤياهاي خويش نمي‏ پرورانند؛ بلکه در برخوردها در مجامع فاميلي، تحصيلي و... بسيار با وقار و سنگين برخورد مي‏کنند و در عين پرس و جو از احوال يکديگر و پاسخ گويي به پرسش‏هاي آنان، دچار افراط در خنده و شوخي نمي ‏شوند.
آنان جنس مخالف را افرادي چون پدر، مادر، برادر و خواهر خود نمي‏دانند و آدابي را که از لحاظ شرعي و اجتماعي در برخورد با آنان لازم است، رعايت مي‏کنند. آنان بر اثر تربيت خانوادگي، برقراري رابطه پنهان با جنس مخالف را بي معنا مي‏دانند و درباره روحيات جنس مخالف به حد کافي آگاهند و براي برقراري روابط نيزديک و صميمي با جنس مخالف، برنامه دارند و آن را از طريق ازدواج و فراهم آوردن شرايط مقبول اجتماعي، به تحقق مي‏ رسانند. 

شيوه‏ هاي نادرست ارتباط
1. برخورد احساسي و هيجان زده اين رفتار بر اثر عدم شناخت صحيح از جنس مخالف است و يک ابراز محبت ساده را نشانه عشقي عميق مي‏دهند و هيجان زده مي‏شوند که معمولاً در دختران چنين واکنشي بيش از پسران به چشم مي‏خورد
2. برخورد خشک و محدود؛ عده‏اي از جوانان بر اساس تربيت‏هاي غلط، گاهي در ميان خويشان و آشنايان از افراد غير هم جنس اجتناب مي‏کنند و رفتاري سرد و يا خشن دارند؛ البته خشک نبودن هرگز به معناي رعايت نکردن حدود شرعي نيست؛ ولي رعايت موازين شرعي هم لزوماً به معناي بد اخلاقي و سرد بودن نمي‏باشد.
3. داشتن روابط پنهاني؛ داشتن روابطي مثل نامه نگاري، تماس‏هاي تلفني و مخفيانه، گذشته از اين که چه عواملي باعث اين گونه روابط بين بعضي از جوانان ما شده، بايد يادآور شويم که عواقب رواني و اجتماعي بسيار خطرناکي در اين گونه روابط وجود دارد که متأسفانه بيشترين آسيب آن نصيب دختران ما مي‏شود.

4. افراط در معاشرت؛ بعضي از خانواده‏ها به بهانه اجتماعي کردن فرزندان خود سعي در ايجاد روابط افراط گونه بين پسر و دختر مي‏کنند که نوعي تبعيت کورکورانه از فرهنگ غربي است. بنابراين به نظر اسلام شيوه صحيح در رابطه با جنس مخالف، همان شيوه‏اي است که توضيح آن گذشت.

در ارتباط با جنس مخالف، در حالي که در قالب شکل اول ارتباط برقرار مي‏کنيد، از اصول بيان شده زير پيروي کنيد:
1. برخورد با جنس مخالف بر اصل تکبر ورزي استوار شده است؛ يعني معيار و قانون برخورد با جنس مخالف متکبرانه بودن آن است. رفتار صميمانه و چهره گشاده و لب خندان داشتن، براي مواجه با همجنس و محارم است؛ نه براي نامحرم و جنس مخالف. راه حفظ حريم و مصونيت و حرمت نهادن براي خود، تکبر ورزي است تا ناشناسان و نا محرمان به حريم شما بار نيابند؛ مگر آن که محرم راز شوند بد گويي و ناسزاگويي لازم نيست و رفتار متکبرانه داشتن لازم است. بي اعتنايي، خود برتر بيني، فاصله گرفتن، حريم براي خود قائل شدن از جلوه‏هاي رفتاري مطلوب با جنس مخالف است.

2. به برخي از تأثيرات مثبت و اندک اين ارتباط دل خوش نکنيد و بدانيد که انسان‏هاي پشيمان اندک اندک به خط قرمز رسيدند و از آن عبور کردند. اگر شما يک قدم جلو بگذاريد، بايد تا ده قدم از ارزش‏هاي خود عقب‏ نشيني کنيد. جاذبه طبيعي و زيستي دختر و پسر، به ويژه در سنين جواني، زمينه انحراف ارتباطهاي انساني را فراهم مي‏سازد. در محيط آموزشي هم نبايد از آفاتي که در جاذبه‏ هاي زيستي ريشه دارد، غفلت کنيد؛ زيرا روابط انساني از اين ناحيه، بسيار آسيب ‏پذيرفته و به انحراف مي‏ گرايد. بر همين اساس شارع مقدس به ما هشدار مي‏دهد که هرگاه دو غير هم جنس در قالب هر ارتباطي در مکاني خلوت و دور از ديد ديگران قرار گيرند، شيطان آنها را به سمت روابط تهديدآميز مي‏ کشاند و بايد از آن محيط و ارتباط گريخت.

نکته ديگري که به اين حساسيت مي‏افزايد، تهديد مستمر و لحظه به لحظه اين خطر است؛ يعني در حالي که ديگر عوامل تهديد کننده، نيازمند زمان و مکان خاصي هستند تا آدمي را در معرض تهديد قرار دهند و در رفتار وي نفوذ کنند، اين عامل هميشه نقش تهديد کننده دارد و انسان هوشيار نبايد يک لحظه خود را از اين تهديد در امان ببيند.
3. محيط آموزشي بدون ارتباط آموزشي نيست و طرف دوم اين ارتباط، هميشه از جنس شما نيست. شايد شما در برخي اوقات مجبور به برقراري ارتباط با جنس مخالف شويد؛ در اين صورت، يقيناً از محدوده پيام آموزشي تجاوز نکنيد و فقط به مبادله همين نوع پيام - در صورت مستقيم يا غير مستقيم اکتفا کنيد.  

مجتبی عبداللهی
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

قاصدک
United States
سلام مطالبتون محشره عالییییییییییی
پایان ناممم درمورد روابط سالم هست
کلی از مطالب شمارو استفاده کردم
خواشه میکنم یه کمک به من بکنید یه مشکلی دارم هرجا گشتم مطلب درمورد تاریخچه یا پیشینه یا تحقیقات ی که در این زمینه شده درمورد روابط سالم نیافتم میشه کمکم کنید ؟ خواهش میکنم
Morteza
Iran, Islamic Republic of
چرا نمی توان به قصد آموزش با جنس مخالف ارتباط بر قرار کرد، مگر نمی گویید که برای یافتن درست ارتباط با همسر باید از تجربه دیگران و کتاب ها استفاده کرد، چرا نتوان خود تجربه کرد.
مگر در جوامعی که متدین به اسلام نیستند همچین روابطی نیست و بعدش هم بسیاری ازدواج موفق می کنند ؟
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
چطور از فکر کردن بیش از حد به یک موضوع جلوگیری کنیم؟
نوجوانان آمریکایی بدون تلفن همراه احساس بهتری دارند
من با دروغ گفتن و آه وناله پول درمیارم
افراد کمال‌گرا چه ویژگی‌هایی دارند؟
كودكان را قرباني حرف مردم نكنيد
خودبیمارانگاری از خود بیماری مرگبارتر است!
راه‌ درمان تب بالای تمایل به عمل‌های زیبایی چیست؟
زندگی درس حساب است، خوبیها را جمع، بدیها را کم ، خوشی ها را ضرب و شادیها را تقسیم کنیم