مهارتهاي زندگي چيست؟
مهارتهاي زندگي عبارت است از مجموعهاي از تواناييها كه زمينه سازگاري و رفتار مثبت و مفيد را فراهم ميآورند. پژوهشهاي متعدد و گستردهاي تأثير مثبت آموزش مهارتهاي زندگي را در كاهش سوء مصرف مواد ، پيشگيري از رفتارهاي خشونتآميز ، تقويت اتكا به نفس ، افزايش مهارتهاي مقابله با فشارها و استرسها ، برقراري روابط مثبت و مؤثر اجتماعي و ... نشان دادهاند.
نيازهاي زندگي امروز ، تغييرات سريع اجتماعي فرهنگي ، تغيير ساختار خانواده ، شبكه گسترده و پيچيده ارتباطات انساني و تنوع ، گستردگي و هجوم منابع اطلاعاتي انسان ها را با چالشها ، استرسها و فشارهاي متعددي روبرو نموده است كه مقابله مؤثر با آنها نيازمند توانمنديهاي رواني- اجتماعي مي باشد . فقدان مهارتها و تواناييهاي عاطفي ، رواني و اجتماعي افراد را در مواجهه با مسائل و مشكلات آسيب پذير نموده و آنها را در معرض انواع اختلالات رواني ، اجتماعي و رفتاري قرار ميدهد .
پژوهشهاي بيشمار نشان دادهاند كه بسياري از مشكلات بهداشتي و اختلالات رواني عاطفي ريشه هاي رواني اجتماعي دارند از جمله پژوهش در زمينه سوء مصرف مواد نشان داده است كه سه عامل مهم با سوء مصرف مواد رابطه دارند كه عبارتند از عزت نفس ضعيف ، ناتواني در بيان احساسات و فقدان مهارتهاي ارتباطي ( مك دانالد و همكاران ، 1991) . همچنين زيمرمن و همكاران (1992) بين احساس خود كارآمدي شخصي و موفقيت تحصيلي همبستگي معنا داري يافتند . مطالعات زيادي دلالت بر آن دارند كه بين عزت نفس ضعيف و سوء مصرف الكل و دارو ( سينگ و مصطفي ، 1994) ، بزهكاري ( دوكزو لورج ،1989) ، بي بندوباري جنسي
( كدي، 1992) و افكار خود كشي ( چوكت ، 1993) رابطه وجود دارد . بنابراين با توجه به مدارك و شواهد علمي و به منظور پيشگيري از بروز آسيبهاي اجتماعي مانند خودكشي ، اعتياد ، خشونت ، رفتارهاي بزهكارانه و اختلالات رواني لازم است به موضوع بهداشت رواني و اهميت آن توجه بيشتري شود .
از طرفي ماهيت مشكلات رواني اجتماعي به گونه اي است كه مقابله با آن در سطوح بعدي مداخله ( پيشگيري ثانويه و ثالث ) نه تنها هزينههاي قابل ملاحظهاي را از نظر نيروي انساني و مسايل مالي بر جوامع تحميل ميكند ، بلكه اثر بخشي و كارآمدي آن نيز بسيار محدود و حتي در مواردي ناچيز است . به عنوان مثال بررسيها نشان ميدهد كه وقتي يك شخص وابستگي دارويي ( اعتياد ) پيدا كرد ، در خوشبينانهترين حالت 20 الي 30 درصد موارد احتمال بهبود وجود خواهد داشت و حتي تحت اين شرايط نيز احتمال عود مجدد مشكل وجود خواهد داشت ( كاپلان و سادوك ، 1988؛ تايلور ،1995) .
اين واقعيات باعث شده كه صاحبنظران و متخصصان حيطه بهداشت رواني در جهان تمام كوشش و توجه خود را حول محور برنامههاي پيشگيري در سطح اول متمركز سازند . به همين منظور برنامههاي پيشگيري هم در سطح عام و با هدف كاهش و كنترل انواع آسيبهاي رواني – اجتماعي و هم در سطح خاص و در رابطه با كاهش و كنترل مشكلات خاص ( از قبيل وابستگي دارويي ؛ افسردگي ؛ و ...) در نقاط مختلف جهان طراحي و به مورد اجرا گذاشته شدهاست.
مهارتهاي زندگي شامل مجموعه اي از تواناييها هستند كه قدرت سازگاري و رفتار مثبت و كارآمد را افزايش ميدهند . در نتيجه شخص قادر ميشود بدون اين كه به خود يا ديگران صدمه بزند ، مسئوليتهاي مربوط به نقش اجتماعي خود را بپذيرد و با چالشها و مشكلات روزانه زندگي به شكل مؤثر روبهرو شود .
محققان تأثير مثبت مهارتهاي زندگي را در كاهش سوء مصرف مواد ، استفاده از ظرفيت ها و توانمندي هاي هوشي و شناختي ، پيشگيري از رفتارهاي خشونتآميز ، افزايش خود اتكايي و اعتماد بنفس و ... مورد تأييد قرار دادهاند. به ويژه در كاهش سوء مصرف مواد بر نقش كليدي مهارتهاي زندگي تأكيد مي شود . هم چنين آموزش اين مهارتها به عنوان يك روش عام پيشگيري از آسيب هاي فردي و اجتماعي مورد تأكيد بودهاست. در مطالعه اسميت (2004) نشان داده شد كه آموزش مهارتهاي زندگي بهطور قابل توجهي منجر به كاهش مصرف الكل و مواد مخدر در جوانان ميگردد. اسميت و گري (2005) نيز نشان دادند آموزش مهارتهاي زندگي اثر معنيداري بر توانائيهاي رهبري و مديريت در جوانان دارد. فرايند نقش مهارتهاي زندگي در ارتقاي بهداشت روان را به شكل زير ميتوان نشان داد :
يادگيري موفقيت آميز مهارتهاي زندگي ، احساس يادگيرنده را در مورد خود و ديگران تحت تأثير قرار مي دهد و علاوه بر اين كسب اين مهارتها نگرش ديگران را نيز در مورد فرد تغيير مي دهد . به همين خاطر كسب مهارت هاي زندگي هم شخص را تغيير مي دهد و هم محيط را ، و اين اصل دو سويه ، ارتقاي بهداشت روان را شتابي دوچندان مي بخشد .
-
موارد كاربرد مهارت هاي زندگي
الف ) افزايش سلامت رواني و جسماني
1- تقويت اعتماد به خويشتن و احترام به خود
2- تجهيز اشخاص به ابزار و روشهاي مقابله با فشارهاي محيطي و رواني
3- كمك به تقويت و توسعه ارتباطات دوستانه ، مفيد و سالم
4- ارتقاي سطح رفتارهاي سالم و مفيد اجتماعي.
-
ب) پيشگيري از مشكلات رواني ، رفتاري و اجتماعي شامل پيشگيري از :
1- مصرف سيگار و سوء مصرف مواد مخدر
2- بروز اختلالات رواني و مشكلات رواني – اجتماعي
3- خودكشي در نوجوانان و جوانان
4- رفتارهاي خشونتآميز
5- شيوع ايدز
6- بيبند و باري جنسي
7- افت و كاهش عملكرد تحصيلي
-
مهارتهاي 10 گانه زندگي عبارتند از:
خودآگاهي - روابط بين فردي -ارتباط -تفكر نقادانه -تفكر خلاق -تصميمگيري -حل مسئله - مقابله با فشار -مقابله با هيجانهاي ناخوشايند -همدلي
منابع :
1. رامشت ،مريم ؛ فرشاد ، سيامك.(1383). بررسي تأثير آموزش مهارتهاي زندگي در پيشگيري از سوء مصرف مواد دانشجويان. دومين سمينار سراسري بهداشت رواني دانشجويان.
2. سازمان جهاني بهداشت.(1379). ( ترجمه ربابه نوري قاسمآبادي و پروانه محمدخاني). برنامه آموزش مهارتهاي زندگي. تهران : سازمان بهزيستي كشور : معاونت امور فرهنگي و پيشگيري.
3. كلنيكه.ال.كريس.(1381). مهارتهاي زندگي (ترجمه شهرام محمدخاني). تهران : اسپندهنر
4. ناصري ،حسين ؛ نيكپرور ، ريحانه.(1383). بررسي اثربخشي آموزش مهارتهاي زندگي بر بهداشت رواني دانشجويان. دومين سمينار سراسري بهداشت رواني دانشجويان.
نيازهاي زندگي امروز ، تغييرات سريع اجتماعي فرهنگي ، تغيير ساختار خانواده ، شبكه گسترده و پيچيده ارتباطات انساني و تنوع ، گستردگي و هجوم منابع اطلاعاتي انسان ها را با چالشها ، استرسها و فشارهاي متعددي روبرو نموده است كه مقابله مؤثر با آنها نيازمند توانمنديهاي رواني- اجتماعي مي باشد . فقدان مهارتها و تواناييهاي عاطفي ، رواني و اجتماعي افراد را در مواجهه با مسائل و مشكلات آسيب پذير نموده و آنها را در معرض انواع اختلالات رواني ، اجتماعي و رفتاري قرار ميدهد .
پژوهشهاي بيشمار نشان دادهاند كه بسياري از مشكلات بهداشتي و اختلالات رواني عاطفي ريشه هاي رواني اجتماعي دارند از جمله پژوهش در زمينه سوء مصرف مواد نشان داده است كه سه عامل مهم با سوء مصرف مواد رابطه دارند كه عبارتند از عزت نفس ضعيف ، ناتواني در بيان احساسات و فقدان مهارتهاي ارتباطي ( مك دانالد و همكاران ، 1991) . همچنين زيمرمن و همكاران (1992) بين احساس خود كارآمدي شخصي و موفقيت تحصيلي همبستگي معنا داري يافتند . مطالعات زيادي دلالت بر آن دارند كه بين عزت نفس ضعيف و سوء مصرف الكل و دارو ( سينگ و مصطفي ، 1994) ، بزهكاري ( دوكزو لورج ،1989) ، بي بندوباري جنسي
( كدي، 1992) و افكار خود كشي ( چوكت ، 1993) رابطه وجود دارد . بنابراين با توجه به مدارك و شواهد علمي و به منظور پيشگيري از بروز آسيبهاي اجتماعي مانند خودكشي ، اعتياد ، خشونت ، رفتارهاي بزهكارانه و اختلالات رواني لازم است به موضوع بهداشت رواني و اهميت آن توجه بيشتري شود .
از طرفي ماهيت مشكلات رواني اجتماعي به گونه اي است كه مقابله با آن در سطوح بعدي مداخله ( پيشگيري ثانويه و ثالث ) نه تنها هزينههاي قابل ملاحظهاي را از نظر نيروي انساني و مسايل مالي بر جوامع تحميل ميكند ، بلكه اثر بخشي و كارآمدي آن نيز بسيار محدود و حتي در مواردي ناچيز است . به عنوان مثال بررسيها نشان ميدهد كه وقتي يك شخص وابستگي دارويي ( اعتياد ) پيدا كرد ، در خوشبينانهترين حالت 20 الي 30 درصد موارد احتمال بهبود وجود خواهد داشت و حتي تحت اين شرايط نيز احتمال عود مجدد مشكل وجود خواهد داشت ( كاپلان و سادوك ، 1988؛ تايلور ،1995) .
اين واقعيات باعث شده كه صاحبنظران و متخصصان حيطه بهداشت رواني در جهان تمام كوشش و توجه خود را حول محور برنامههاي پيشگيري در سطح اول متمركز سازند . به همين منظور برنامههاي پيشگيري هم در سطح عام و با هدف كاهش و كنترل انواع آسيبهاي رواني – اجتماعي و هم در سطح خاص و در رابطه با كاهش و كنترل مشكلات خاص ( از قبيل وابستگي دارويي ؛ افسردگي ؛ و ...) در نقاط مختلف جهان طراحي و به مورد اجرا گذاشته شدهاست.
مهارتهاي زندگي شامل مجموعه اي از تواناييها هستند كه قدرت سازگاري و رفتار مثبت و كارآمد را افزايش ميدهند . در نتيجه شخص قادر ميشود بدون اين كه به خود يا ديگران صدمه بزند ، مسئوليتهاي مربوط به نقش اجتماعي خود را بپذيرد و با چالشها و مشكلات روزانه زندگي به شكل مؤثر روبهرو شود .
محققان تأثير مثبت مهارتهاي زندگي را در كاهش سوء مصرف مواد ، استفاده از ظرفيت ها و توانمندي هاي هوشي و شناختي ، پيشگيري از رفتارهاي خشونتآميز ، افزايش خود اتكايي و اعتماد بنفس و ... مورد تأييد قرار دادهاند. به ويژه در كاهش سوء مصرف مواد بر نقش كليدي مهارتهاي زندگي تأكيد مي شود . هم چنين آموزش اين مهارتها به عنوان يك روش عام پيشگيري از آسيب هاي فردي و اجتماعي مورد تأكيد بودهاست. در مطالعه اسميت (2004) نشان داده شد كه آموزش مهارتهاي زندگي بهطور قابل توجهي منجر به كاهش مصرف الكل و مواد مخدر در جوانان ميگردد. اسميت و گري (2005) نيز نشان دادند آموزش مهارتهاي زندگي اثر معنيداري بر توانائيهاي رهبري و مديريت در جوانان دارد. فرايند نقش مهارتهاي زندگي در ارتقاي بهداشت روان را به شكل زير ميتوان نشان داد :
يادگيري موفقيت آميز مهارتهاي زندگي ، احساس يادگيرنده را در مورد خود و ديگران تحت تأثير قرار مي دهد و علاوه بر اين كسب اين مهارتها نگرش ديگران را نيز در مورد فرد تغيير مي دهد . به همين خاطر كسب مهارت هاي زندگي هم شخص را تغيير مي دهد و هم محيط را ، و اين اصل دو سويه ، ارتقاي بهداشت روان را شتابي دوچندان مي بخشد .
-
موارد كاربرد مهارت هاي زندگي
الف ) افزايش سلامت رواني و جسماني
1- تقويت اعتماد به خويشتن و احترام به خود
2- تجهيز اشخاص به ابزار و روشهاي مقابله با فشارهاي محيطي و رواني
3- كمك به تقويت و توسعه ارتباطات دوستانه ، مفيد و سالم
4- ارتقاي سطح رفتارهاي سالم و مفيد اجتماعي.
-
ب) پيشگيري از مشكلات رواني ، رفتاري و اجتماعي شامل پيشگيري از :
1- مصرف سيگار و سوء مصرف مواد مخدر
2- بروز اختلالات رواني و مشكلات رواني – اجتماعي
3- خودكشي در نوجوانان و جوانان
4- رفتارهاي خشونتآميز
5- شيوع ايدز
6- بيبند و باري جنسي
7- افت و كاهش عملكرد تحصيلي
-
مهارتهاي 10 گانه زندگي عبارتند از:
خودآگاهي - روابط بين فردي -ارتباط -تفكر نقادانه -تفكر خلاق -تصميمگيري -حل مسئله - مقابله با فشار -مقابله با هيجانهاي ناخوشايند -همدلي
منابع :
1. رامشت ،مريم ؛ فرشاد ، سيامك.(1383). بررسي تأثير آموزش مهارتهاي زندگي در پيشگيري از سوء مصرف مواد دانشجويان. دومين سمينار سراسري بهداشت رواني دانشجويان.
2. سازمان جهاني بهداشت.(1379). ( ترجمه ربابه نوري قاسمآبادي و پروانه محمدخاني). برنامه آموزش مهارتهاي زندگي. تهران : سازمان بهزيستي كشور : معاونت امور فرهنگي و پيشگيري.
3. كلنيكه.ال.كريس.(1381). مهارتهاي زندگي (ترجمه شهرام محمدخاني). تهران : اسپندهنر
4. ناصري ،حسين ؛ نيكپرور ، ريحانه.(1383). بررسي اثربخشي آموزش مهارتهاي زندگي بر بهداشت رواني دانشجويان. دومين سمينار سراسري بهداشت رواني دانشجويان.
1. Choquet,M.,Kovess,V.and poutignat,N.(1993).Suicidal thoughts among adolescents : an intercultural approach.Adolescence,28(11).
2. Dukes,R.L.and Lorch,B.D.(1989). Concept of self,Mediating factors and adolescent deviance.Sociological Spectrum,9(3).
3. Keddie,A.M.(1992).Psychosocial factors associated with teenage pregrancy in Jamaica.Adolescence,27(108).
4. Mac Donald L.,Bradish,D.C.,Billingham,S.,Dibble,N.and Rice , C. (1991).Families and schools together : An innovative Substance abuse prevention program.Social work in Education,(3)2.
5. Singh,h.,Mustapha,N.(1994).Some factors associated with Substance abuse among Secondary school Students in Trinidad and Tobago.Journal of drug Education,24(1).
6. Smith,E.A.(2004). Evaluation of life Skills training and Infused-life Skills Training in a rural setting : outcomes at two years.Journal of Alchohole & Drug Education.
7. Smith,T.A. Genry,L.s,ketring,S.A.(2005).Evaluating a youth Leadership life skills Development program.Journal of Extensive.43(2
2. Dukes,R.L.and Lorch,B.D.(1989). Concept of self,Mediating factors and adolescent deviance.Sociological Spectrum,9(3).
3. Keddie,A.M.(1992).Psychosocial factors associated with teenage pregrancy in Jamaica.Adolescence,27(108).
4. Mac Donald L.,Bradish,D.C.,Billingham,S.,Dibble,N.and Rice , C. (1991).Families and schools together : An innovative Substance abuse prevention program.Social work in Education,(3)2.
5. Singh,h.,Mustapha,N.(1994).Some factors associated with Substance abuse among Secondary school Students in Trinidad and Tobago.Journal of drug Education,24(1).
6. Smith,E.A.(2004). Evaluation of life Skills training and Infused-life Skills Training in a rural setting : outcomes at two years.Journal of Alchohole & Drug Education.
7. Smith,T.A. Genry,L.s,ketring,S.A.(2005).Evaluating a youth Leadership life skills Development program.Journal of Extensive.43(2