سبك زندگي نامناسب، علت 70 درصد مشكلات جوانان
رفتارهاي پرريسك، زندگي جوانان را تهديد ميكند
به علت شيوع رفتارهاي پرريسك و هيجانگرايي مطلق در سبك زندگي جوانان، تصادفات جادهاي و حوادثي نظير سقوط از ارتفاع، بيشترين بيماران بستري در بخشهاي مراقبتهاي ويژه در كشور جوانان هستند؛ اين در حالي است كه بيماران بستري در بخشهاي مراقبتهاي ويژه در ديگر كشورها اغلب سالمندان هستند.
بيان همين خبر از زبان دبير انجمن مراقبتهاي ويژه ايران كافي است كه بهانههاي وجود اين مسئله ازجنبههاي مختلف مورد بررسي قرار گيرد. شايد اگر اميد مرادي مقدم ميگفت كه از چه زماني استاندارد سني پذيرش بيمار در بخش مراقبتهاي ويژه بيمارستانهاي كشورمان تغيير كرده، مستندتر ميشد آن را به تناسب تغيير شيوههاي زندگي افراد و به ويژه جوانان در جوامع از جمله جامعه ما نسبت داد.
تغييري كه تا پيش از اين، علت آن به دوران گذار جامعه از سنتي به مدرن تعبير ميشد، اما گويا ماندگاري اين دوران گذار فرهنگي و اجتماعي باعث شده جامعه ما هزينه هايي را متحمل شود.
به طوري كه مسير تغيير شيوههاي زندگي اين مرحله، تبديل به شيوهاي براي زندگي شدهاند. از آسيبهاي شيوههاي تحميلي اين دوران به زندگي فردي، خانوادگي و اجتماعي ورود مباني منشورها و تعاريف خاص غرب است كه در جهت تحقق اهداف استكباري تدوين و به خارج از مرزهاي خود ارائه ميكند. از جمله حيطههاي مورد علاقه و توجه اين تعاريف، حوزه جوان و جواني است.
طبق تعريفهاي آمده در منشورهاي غربي، جواني مساوي با هيجانگرايي و لذتجويي است و سينماي هاليوود، مجلات و توليدات فرهنگي و اجتماعي نهادينه كردن تحميل اين معاني را دنبال ميكنند.
ريشه مصائب جوانان
محمدرضا سليماني جامعه شناس معتقد است: بيش از ۷۰ درصد مشكلاتي كه براي نوجوانان و جوانان بهوجود ميآيد در ارتباط مستقيم با شيوه زندگي آنهاست.
شيوه زندگي پرخطري كه اين قشر بيش از ديگران انتخاب ميكنند،منجر به بروز بسياري از مشكلات و بيماريهاي مزمن ميشود و تنها راه حل برون رفت از اين وضعيت، تغيير سبك زندگي و نيز آن دسته از رفتارهاي پر خطري است كه تبديل به عادت شدهاند.
وي ميگويد: اكثر قريب به اتفاق صاحبنظران بر اين مقوله اتفاق نظر دارند كه جواني دوراني بسيار بحراني است كه عوامل خطر ضمن تهديد سلامت رواني، اجتماعي و عاطفي جوان ميتوانند بر پيكر وجودي آنها هم تأثيرات جبران ناپذيري وارد آورند. از طرفي زندگي انسان در عصر تكنولوژي و فراتكنولوژي توأم با غفلت از برخي ارزشهاي اجتماعي و شيوع رفتارهاي پر خطر و غيربهداشتي بوده است.
سليماني در تعريف رفتارهاي پرخطر بيان ميكند: رفتارهايي كه سلامت و بهزيستي نوجوانان و جوانان يا افراد جامعه را در معرض خطر قرار ميدهد. براين اساس رفتارهاي پرخطر به دو گروه تقسيم ميشوند: رفتارهايي كه بروز آنها سلامت خود فرد را به خطر مياندازند و گروه دوم رفتارهايي هستند كه سلامت و تندرستي ديگر افراد جامعه را تهديد ميكنند.
لذا از آنجايي كه درصد خطرپذيري نوجوانان و جوانان نسبت به ديگران بسيار بالاتر است، گرايش بيشتري به اين نوع رفتارها در آنها ديده ميشود. از جمله رفتارهاي پرخطر تهديدكننده ديگران ميتوان به رفتارهاي ضد اجتماعي مثل دزدي، پرخاشگري، گريز از خانه و مدرسه، اعتياد و سوء مصرف مواد، رفتارهاي مرتبط با صدمات و جراحات ( مثل خشونت ) اشاره كرد.از جمله رفتارهاي پرخطري كه براي خود فرد خطرزا هستند نيز ميتوان به مصرف الكل و مصرف سيگار اشاره داشت.
اگر به اين آسيبها، تخليه هيجانات پشت فرمان اتومبيل يا تنها در تهران وجود ۳ ميليون راكب موتوسيكلت و حركات نمايشي برخي جوانان را نيز بيفزاييم پي ميبريم كه چرا مرگ و مير بيش از ۵۰ درصدي حدود ۱۰ درصد بيماران بيمارستانهاي كشور نگران كننده است و مديران سلامت تأكيد ميكنند كه به علت جوان بودن بيماران بستري در بخشهاي مراقبتهاي ويژه كشور، بايد با مديريت صحيح اين نيروهاي جوان را دوباره به جامعه برگرداند.
يك بار جايي شنيدم كه جواني در اثر مصرف مواد روانگردان، به خيال اينكه از پشت بام خانهشان پلهاي به آسمان رفته، اولين گام را به سمت پله كذايي برداشته، سقوط كرده و در بخش مراقبتهاي ويژه بيمارستان بستري شده است.
بار ديگر جاي ديگري شنيدم جواني سوار بر موتوسيكلت در حالي كه بر مركب چموش هيجان و سرعت سوار بوده تصادف كرده و ضربه به سرش باعث شده سه ماه در بخش مراقبتهاي ويژه بستري باشد.
بايد ديد كه رويكرد جنبش ارتقاي سلامت، چطور خواهد توانست مردم را به گونهاي توانمند كند كه بتوانند مسئوليت سلامتي خود را بپذيرند و شيوه زندگي سالمي را در پيش گيرند.
البته اين را هم نبايد از قلم انداخت كه طيفي از جوانان كشور ما كه از هيجانگرايي افراطي و رفتارهاي پرريسك فاصله گرفتهاند و تعدادشان هم كم نيست، با تكيه بر ايمان، خودباوري و عقلانيت، افتخارآفرينان عرصه علم، ورزش، تكنولوژي، فرهنگ و پيشرفت ايران هستند. جوان
به علت شيوع رفتارهاي پرريسك و هيجانگرايي مطلق در سبك زندگي جوانان، تصادفات جادهاي و حوادثي نظير سقوط از ارتفاع، بيشترين بيماران بستري در بخشهاي مراقبتهاي ويژه در كشور جوانان هستند؛ اين در حالي است كه بيماران بستري در بخشهاي مراقبتهاي ويژه در ديگر كشورها اغلب سالمندان هستند.
بيان همين خبر از زبان دبير انجمن مراقبتهاي ويژه ايران كافي است كه بهانههاي وجود اين مسئله ازجنبههاي مختلف مورد بررسي قرار گيرد. شايد اگر اميد مرادي مقدم ميگفت كه از چه زماني استاندارد سني پذيرش بيمار در بخش مراقبتهاي ويژه بيمارستانهاي كشورمان تغيير كرده، مستندتر ميشد آن را به تناسب تغيير شيوههاي زندگي افراد و به ويژه جوانان در جوامع از جمله جامعه ما نسبت داد.
تغييري كه تا پيش از اين، علت آن به دوران گذار جامعه از سنتي به مدرن تعبير ميشد، اما گويا ماندگاري اين دوران گذار فرهنگي و اجتماعي باعث شده جامعه ما هزينه هايي را متحمل شود.
به طوري كه مسير تغيير شيوههاي زندگي اين مرحله، تبديل به شيوهاي براي زندگي شدهاند. از آسيبهاي شيوههاي تحميلي اين دوران به زندگي فردي، خانوادگي و اجتماعي ورود مباني منشورها و تعاريف خاص غرب است كه در جهت تحقق اهداف استكباري تدوين و به خارج از مرزهاي خود ارائه ميكند. از جمله حيطههاي مورد علاقه و توجه اين تعاريف، حوزه جوان و جواني است.
طبق تعريفهاي آمده در منشورهاي غربي، جواني مساوي با هيجانگرايي و لذتجويي است و سينماي هاليوود، مجلات و توليدات فرهنگي و اجتماعي نهادينه كردن تحميل اين معاني را دنبال ميكنند.
ريشه مصائب جوانان
محمدرضا سليماني جامعه شناس معتقد است: بيش از ۷۰ درصد مشكلاتي كه براي نوجوانان و جوانان بهوجود ميآيد در ارتباط مستقيم با شيوه زندگي آنهاست.
شيوه زندگي پرخطري كه اين قشر بيش از ديگران انتخاب ميكنند،منجر به بروز بسياري از مشكلات و بيماريهاي مزمن ميشود و تنها راه حل برون رفت از اين وضعيت، تغيير سبك زندگي و نيز آن دسته از رفتارهاي پر خطري است كه تبديل به عادت شدهاند.
وي ميگويد: اكثر قريب به اتفاق صاحبنظران بر اين مقوله اتفاق نظر دارند كه جواني دوراني بسيار بحراني است كه عوامل خطر ضمن تهديد سلامت رواني، اجتماعي و عاطفي جوان ميتوانند بر پيكر وجودي آنها هم تأثيرات جبران ناپذيري وارد آورند. از طرفي زندگي انسان در عصر تكنولوژي و فراتكنولوژي توأم با غفلت از برخي ارزشهاي اجتماعي و شيوع رفتارهاي پر خطر و غيربهداشتي بوده است.
سليماني در تعريف رفتارهاي پرخطر بيان ميكند: رفتارهايي كه سلامت و بهزيستي نوجوانان و جوانان يا افراد جامعه را در معرض خطر قرار ميدهد. براين اساس رفتارهاي پرخطر به دو گروه تقسيم ميشوند: رفتارهايي كه بروز آنها سلامت خود فرد را به خطر مياندازند و گروه دوم رفتارهايي هستند كه سلامت و تندرستي ديگر افراد جامعه را تهديد ميكنند.
لذا از آنجايي كه درصد خطرپذيري نوجوانان و جوانان نسبت به ديگران بسيار بالاتر است، گرايش بيشتري به اين نوع رفتارها در آنها ديده ميشود. از جمله رفتارهاي پرخطر تهديدكننده ديگران ميتوان به رفتارهاي ضد اجتماعي مثل دزدي، پرخاشگري، گريز از خانه و مدرسه، اعتياد و سوء مصرف مواد، رفتارهاي مرتبط با صدمات و جراحات ( مثل خشونت ) اشاره كرد.از جمله رفتارهاي پرخطري كه براي خود فرد خطرزا هستند نيز ميتوان به مصرف الكل و مصرف سيگار اشاره داشت.
اگر به اين آسيبها، تخليه هيجانات پشت فرمان اتومبيل يا تنها در تهران وجود ۳ ميليون راكب موتوسيكلت و حركات نمايشي برخي جوانان را نيز بيفزاييم پي ميبريم كه چرا مرگ و مير بيش از ۵۰ درصدي حدود ۱۰ درصد بيماران بيمارستانهاي كشور نگران كننده است و مديران سلامت تأكيد ميكنند كه به علت جوان بودن بيماران بستري در بخشهاي مراقبتهاي ويژه كشور، بايد با مديريت صحيح اين نيروهاي جوان را دوباره به جامعه برگرداند.
يك بار جايي شنيدم كه جواني در اثر مصرف مواد روانگردان، به خيال اينكه از پشت بام خانهشان پلهاي به آسمان رفته، اولين گام را به سمت پله كذايي برداشته، سقوط كرده و در بخش مراقبتهاي ويژه بيمارستان بستري شده است.
بار ديگر جاي ديگري شنيدم جواني سوار بر موتوسيكلت در حالي كه بر مركب چموش هيجان و سرعت سوار بوده تصادف كرده و ضربه به سرش باعث شده سه ماه در بخش مراقبتهاي ويژه بستري باشد.
بايد ديد كه رويكرد جنبش ارتقاي سلامت، چطور خواهد توانست مردم را به گونهاي توانمند كند كه بتوانند مسئوليت سلامتي خود را بپذيرند و شيوه زندگي سالمي را در پيش گيرند.
البته اين را هم نبايد از قلم انداخت كه طيفي از جوانان كشور ما كه از هيجانگرايي افراطي و رفتارهاي پرريسك فاصله گرفتهاند و تعدادشان هم كم نيست، با تكيه بر ايمان، خودباوري و عقلانيت، افتخارآفرينان عرصه علم، ورزش، تكنولوژي، فرهنگ و پيشرفت ايران هستند. جوان