جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 29 Mar 2024
تاریخ انتشار :
دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۳ / ۱۲:۲۲
کد مطلب: 25168
۰

اختلاف سني زوجين و آسيب هايي که زندگي را تهديد مي کند

اختلاف سني زوجين و آسيب هايي که زندگي را تهديد مي کند
اگرچه نمي توان درباره عدد دقيق فاصله سني زوجين و نقش آن در موفقيت و شکست زندگي زناشويي قانون يکساني براي همه افراد صادر کرد اما يقينا تناسب سني از جمله موازين زيربنايي و اساسي در ازدواج است که بي توجهي به آن، زمينه ساز بسياري از کج خلقي ها و ناسازگاري ها در زندگي زناشويي خواهد شد. در واقع تفاوت سني عاملي است که در کنار تفاوت هاي اخلاقي، شخصيتي و ظاهري اختلافات زناشويي را تشديد مي کند.
آنچه در اين ميان اهميت دارد اين است که اختلاف سني زن و مرد نبايد آنقدر زياد باشد که در مسائل اساسي زندگي شان نظير عقايد و ارزش ها، ارتباط با اقوام و دوستان، تفريحات و سرگرمي ها شکاف زيادي را ايجاد کند چرا که تفاوت فاحش نگرش در اين حوزه ها باعث بروز اختلافات و يا دلسردي هايي در زندگي زناشويي مي شود.

در ادامه نقل قول هايي از زوجين مراجعه کننده به مرکز مشاوره را که اختلاف سني زياد با همسرشان برايشان مشکلاتي ايجاد کرده است. مي خوانيد:

 

تبيين روانشناسانه «کبوتر با کبوتر/ باز با باز» از زبان مراجعين

* وارد اتاقم شد. احساس مي کند دنياي شان، باورهاي شان و احساسات شان به اندازه يک قاره از هم فاصله دارد، از خاطرات تلخ و شيرين ازدواج شان حرف مي زند و مي گويد: «روزهاي اول ازدواج مان با شوهرم براي خريد چند دست لباس عيد وارد مغازه اي شدم. بعد از پايان خريد همسرم کارت بانکي خود را به من تحويل داد و به سمت خودرواش رفت تا لباس هايي که خريده ام داخل آن بگذارد، خريد گران قيمت  ما از يک طرف و ديدن خودروي مدل بالاي همسرم که روبه روي مغازه پارک شده بود از طرف ديگر، باعث شد فروشنده خانم واکنش نشان دهد ؛ با حسرت تمام نگاهي به من انداخت و گفت: کاش پدر من هم مثل پدر شما بود! هم ثروتمند، هم با سليقه در خريد...». بعد از تعريف اين خاطره لبخند تلخي زد و در سکوتي سنگين محصور شد. سکوتي سرشار از ناگفته ها ...

* جنس نگراني هاي امير حسين متفاوت است او ۱۶ سال از همسرش مريم که ۳۰سال دارد. بزرگ تر است. اميرحسين مي گويد:

« تقريبا در ۲ سال اول زندگي مان همه چيز رو به راه بود. مسافرت هاي مان خاطره انگيزترين لحظات عمرم بود و در کنار مريم خوشبختي را احساس مي کردم.اما اکنون که ۱۰سال از زندگي مشترک مان مي گذرد ديگر خبري از آن شور و نشاط نيست.

احساس مي کنم علايق ما خيلي از هم فاصله گرفته است. علاوه بر اين حالا که رفته رفته گرد پيري به سروصورت من نشسته است فکر مي کنم همسرم از اين که بخواهد در کنار من در شهر قدم بزند خجالت مي کشد.

 

آسيب هايي که بايد جدي گرفت

مسلما تفاوت سني که در برخي مواقع حالت «شکاف سني» به خود مي گيرد براي زوجيني که بيش از يک دهه با يکديگر فاصله سني دارند مخاطرات زيادي را به همراه دارد. پختگي زياد يکي از طرفين در مقابل ناپختگي و بي تجربگي هاي طرف مقابل، مهم ترين عاملي است که کفه ترازوي ارتباط را در بيشتر ابعاد زندگي زناشويي نامتوازن مي سازد. ترس از دست دادن همسر، وابستگي به او، احساس برتري و کامل بودن، موظف دانستن خود واحساس مسئوليت نسبت به کنترل رفتارهاي فرد کوچک تر، زير سوال بردن تعدادي از رفتارهاي او، کهولت سن و زوال جسمي و ... همه و همه از جمله نگراني هايي است که در اين نوع روابط گريبان گير همسر «مسن تر» مي شود.

فرد «کوچک تر» نيز با نگراني هايي نظير دلزدگي و سردشدن نسبت به رابطه زناشويي، احساس بي حوصلگي و تمايل به انزوا، احساس خجالت زدگي از حضور در جمع و معرفي همسر به دوستان و آشنايان، حس پشيماني و ...، دست و پنجه نرم مي کند.

 

فاصله سني زياد در کدام سنين مخاطره بيشتري ايجاد مي کند؟

بسته به اين که زن و مرد در کدام دهه از زندگي شان به ازدواجي با فاصله سني زياد «بله» مي گويند، ميزان مخاطراتي که شکاف سني ايجاد مي کند، کم يا زياد مي شود. به طور کلي ازدواج در دوره نوجواني و اوايل جواني به دليل اتخاذ تصميم هاي هيجاني و عاطفي طرفين و احساسي عمل کردن آن ها در امر انتخاب همسر، چه براي دختران و چه براي پسران جداي از اهميت مبحث فاصله سني، توصيه نمي شود. به عبارت ديگر شرايط و نکات حائز اهميت در ازدواج دختري ۱۳ساله که ۱۱سال با همسرش اختلاف سني دارد، کاملاً متفاوت از شرايط ازدواج دختري ۲۷ساله با مردي ۳۸ساله است. يقينا تفاوت سني زياد در ازدواج هايي که طرفين خصوصا دختر از نظر سني به نوعي ثبات و پختگي عاطفي، هيجاني، شخصيتي، اخلاقي و جسمي رسيده باشد و بتواند روي خط ثابتي از مديريت هيجاني حرکت کند به مراتب خطرات کمتري را در پي دارد.

 

راهکارها

با درنظرگرفتن اين موضوع در ادامه راهکارهايي براي زوجين که مرد اختلاف سني زيادي با همسرش دارد، ارائه مي شود:

۱ - مراقب باشيد به همسري کنترل گر تبديل نشويد: از آنجا که تفاوت سني ميان زوجين خصوصا زماني که مرد بزرگ تر است و دختر هم در سنين بسيار پايين به سر مي برد مي تواند زمينه ناهمساني در انديشه و افکار فردي و اجتماعي را ميان همسران فراهم آورد، اين احتمال وجود دارد که چنين ازدواج هايي در دام ارتباط والد کودکي بيفتد در اين دسته از ازدواج ها فرد کوچک تر هنوز در دوران نوجواني به سر مي برد و فرد بزرگتر مرحله جواني خود را سپري مي کند، با تجربه تر است و خود را در قبال ناپختگي ها، ناآگاهي ها و خودسري هاي فرد کوچک تر مسئول مي داند؛ مسئوليتي از جنس مسئوليت پدرانه. در واقع بسياري از افراد بزرگ تر در ازدواج هاي بافاصله سني زياد معتقدند مسئوليت «تربيت» همسر نوجوان شان به عهده آنها واگذار شده است در نتيجه ممکن است ناخواسته در مقام يک والد شروع به سخت گيري و کنترل خارج از عرف همسر نوجوان شان کنند.

۲ - در کنارش باشيد نه در مقابلش: مسلما در ازدواج هايي با شکاف سني بالا خصوصا زماني که زوجين کم سن و سال هستند، فرد کوچک تر ممکن است به تفريحات، سرگرمي ها و رفتارهايي علاقه مند باشد که شاد و پرهيجان است اما از نگاه فرد بزرگ تر چندان پسنديده و مقتضي مقام و شان فرد متاهل نيست. در چنين ازدواج هايي حتي ممکن است «خنده هاي کودکانه» همسر زمينه ايجاد ناراحتي و کج خلقي زوج بزرگ تر را فراهم کند! حال چنانچه فرد بزرگ تر همسرش را به گونه اي «منطقي» همراهي نکند بلکه مشغول سرزنش کردن و ايرادگيري از رفتارهاي ناپخته او باشد و نحوه برخورد همسرش را مايه شرمساري و خجالت خود ببيند و يا کلا تصميم بگيرد او را به حال خود بگذارد و در هيچ کدام از علايق همسرش مشارکت نکند، رفته رفته دلسردي و پشيماني بر زندگي هر دو طرف سايه مي گستراند و آن ها را به سمت فاصله گرفتن از يکديگر و پناه بردن به عالم تنهايي يا جايگزين کردن جمع دوستان و اقوام به جاي همسر سوق مي دهد.

۳ - با خطاهاي همسرتان منطقي برخورد کنيد: بسياري از خانم هايي که در سنين پايين و در اوج نوجواني زندگي مشترک را آغاز کرده اند ممکن است بعد از گذشت سال ها از زندگي شان به دنبال شکوفايي استعدادهايشان باشند. در چنين شرايطي مرد ممکن است شاهد آزمون و خطاهاي زن براي به دست آوردن شغل، جايگاه اجتماعي، حل مشکلات شخصي و ارتباطي اش باشد. در واقع فرد کوچک تر با حرکت به سمت سنين رشد و پختگي، رفتارهايي را نشان مي دهد که در واقع مقتضي سن اوست و بخشي از فرآيند طبيعي رشد محسوب مي شود.
در چنين شرايطي شوهر (همسر بزرگ تر) که تاکنون همسرش را فردي صرفاً «تابع» مي شناخته، ممکن است با ايجاد چنين تغييراتي به اشتباه بينديشد که او مشغول سرکشي و طغيان است و بايد در مقابل چنين تغييراتي ايستادگي کرد. در شرايط مذکور چنانچه زوجين از قدرت گفت وگوي منطقي و انعطاف بر سر تغييرات به وجود آمده برخوردار نباشند دير يا زود شاهد جدايي عاطفي و روحي از يکديگر خواهند بود.



مليحه شهرستاني/ کارشناس ارشد مشاوره خانواده
مرجع : روزنامه خراسان
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
چطور از فکر کردن بیش از حد به یک موضوع جلوگیری کنیم؟
نوجوانان آمریکایی بدون تلفن همراه احساس بهتری دارند
من با دروغ گفتن و آه وناله پول درمیارم
افراد کمال‌گرا چه ویژگی‌هایی دارند؟
كودكان را قرباني حرف مردم نكنيد
خودبیمارانگاری از خود بیماری مرگبارتر است!
راه‌ درمان تب بالای تمایل به عمل‌های زیبایی چیست؟
انسانهاي شاد دنياي درونشان را ميسازند، انسانهاي غمگين دنياي بيرونشان را سرزنش ميكنند.