با عنايت به عدم وجود موانع قانوني مهمترين علل عدم ارتقاء زنان در سطوح مديريتي با توجه به مطالعات به عمل آمده در ايران عبارتند از :
الف ) عوامل اجتماعی
1- اجتماعي
- حاكميت روابط به جاي ضوابط
- نابرابري در تخصيص امكانات
- ضعف حمايت تشكيلاتي از زنان
- عدم تمهيد امكانات ويژه براي مديران زن متناسب به نقش حساس آنها درخانواده
- عدم پذيرش مديريت زنان در بدنه دستگاه
- تعدد نقشها و وظايف زنان و گاه تداخل وظايف
2- فرهنگي – مذهبي
- حاكميت فرهنگ مردسالاري
- نگرش فرهنگي نادرست در خصوص حضور فعال زنان
- عدم تشويق و ترغيب خانواده به پذيرش پستهاي مديريتي توسط زنان
- بارزهاي قالبي در خصوص كاستيهاي زنان
- انحصار طلبي مردان
- عدم پذيرش زنان به عنوان افراد داراي اعتماد به نفس و توانمند
- سليقهاي برخورد كردن مديران
- تقليلگرايي در برخورد با تواناييهاي زنان
- تعابير جزم انديشانه از دين
3- تاريخي – ساختاري
- تسلط ساختار سنتي مديريت مرد سالارانه عليرغم تحولات مديريتي
- سوابق عدم اثبات كفايت زنان به دليل غلبه جنبههاي فيزيكي در انجام امور
- فقدان مدلهاي مديريتي مناسب براي الگوبرداري زنان (1)
- ترجيح در واگذاري امور به مردان
- انعطاف ناپذيري سيستم اداري در برخورد با مسايل خاص مديران زن
- عدم امكان كار شناور در ساعات كار مديران زن ( باتوجه به مسؤوليت خانوادگي آنان )
ب ) عوامل فردي
1- شخصيتي
- پايين بودن اعتماد به نفس
- پايين بودن ريسكپذيري
- برخورد احساسي در مقابل حوادث احتمالي
- پذيرش شرايط موجود به عنوان وضعيت غايي
- توجه و نكتهسنجي
- عدم توانايي در انجام كارهاي فيزيكي سخت
- توجه به افكار و تأييدات زيردستان
- تمركزگرايي و عدم علاقه به تفويض اختيار
2- روابط بين فردي
- محدوديت در ارتباط با همكاران مرد
- فقدان شبكههاي ارتباطي غيرسازماني گسترده
- فقدان حمايتهاي غيررسمي براي دستيابي به فرصتهاي مديريتي
- عدم همكاري بين زنان و تسلط روحيه فردگرايي
- ترديد در ارجاع كار به زيردستان
3-تخصص و تبحر
- پايين بودن سطح آگاهيهاي تخصصي زنان به دليل پايين بودن سطح هزينهكرد سازمان براي آموزش آنان
- محدوديت بهرهمندي از فرصتهاي مطالعاتي به دليل تعدد نقشها ورويكرد سنتي جامعه به اين نقشها
- محدوديت امكان حضور در سمينارها ، كارگروهها و برنامه آموزشي مختلف( به نسبت مسؤوليتهاي خانوادگي )
- كمبود تجربه وسيع و كافي
منبع : كسب و كار