روانشناسی سلامت در ایران
در ابتدای نشست، دکتر حمید پورشریفی، روانشناس فعال در حوزه سلامت و عضو شورای مرکزی سازمان نظام روانشناسی، به عنوان هماهنگ کننده نشست، افزایش دانشگاههای ارائه دهنده این رشته و دانشجویان علاقمند به آن را، همزمان چالش و فرصتی در این حوزه عنوان کرد. وی با انتقاد از اینکه اغلب، روانشناسی سلامت با روانشناسی مثبت و بهداشت روانی اشتباه گرفته میشود؛ تعریف دانش روانشناسی سلامت و وجه اشتراک آن با دیگر شاخههای روانشناسی را مورد سوال قرار داد.
دکتر نادر منیرپور، روانشناس سلامت و مدیر گروه روانشناسی دانشگاه آزاد قم، در پاسخ به این سوال، تعریف روانشناسی سلامت را چالشی در حوزه روانشناسی دانست و گفت «افراد با تخصصهای مختلف تمایل دارند که خود را روانشناس سلامت بدانند درحالی که این رشته دارای تعریف مشخص و حد و مرزهای تعریف شده است. این رشته اغلب با روانشناسی مثبت، سلامت روانی و روانشناسی بالینی و گرایشهای دیگر اشتباه گرفته میشود و در سرفصلهای برخی دروس در دانشگاهها این رشته با عناوین مختلف نامگذاری شده است. به طور دقیق تعریف روانشناسی سلامت مطالعه عوامل و فرایندهای روانشناختی، رفتاری، اجتماعی و فرهنگی در سلامت و بیماری، با تمرکز بر بیماریهای جسمی است.
روانشناسی سلامت گرچه تاریخچه طولانی ندارد و علمی نوپاست اما روبه توسعه و گسترش است. از جمله زیرشاخههایی که در انجمن روانشناسی آمریکا برای آن درنظر گرفته شده است میتوان به روانشناسی بالینی سلامت، روانشناسی عمومی سلامت ، سلامت همگانی و ... اشاره کرد.
در روانشناسی مثبت که نسبت به روانشناسی سلامت، جدیدتر محسوب میشود، تاکید بر مثبتاندیشی، شادکامی و جنبههای مثبت روانشناسی است.»
وی همچنین روانشناسی سلامت را دارای چند هدف عمده در سراسر دنیا دانست. از جمله:
روانشناسی سلامت گرچه تاریخچه طولانی ندارد و علمی نوپاست اما روبه توسعه و گسترش است. از جمله زیرشاخههایی که در انجمن روانشناسی آمریکا برای آن درنظر گرفته شده است میتوان به روانشناسی بالینی سلامت، روانشناسی عمومی سلامت ، سلامت همگانی و ... اشاره کرد.
در روانشناسی مثبت که نسبت به روانشناسی سلامت، جدیدتر محسوب میشود، تاکید بر مثبتاندیشی، شادکامی و جنبههای مثبت روانشناسی است.»
وی همچنین روانشناسی سلامت را دارای چند هدف عمده در سراسر دنیا دانست. از جمله:
ورود به سیاستگذاری سلامت در سطح جامعه و کشور. در همین راستا سازمانهای بینالملل مرتبط با حوزه سلامت و سایر کشورها، روانشناسان سلامت در عرصه سیاستگذاری وارد عمل میشوند. از محیطزیست که روانشناسان سلامت درباره آن و نقشاش در سلامت روان جامعه دخیل هستند، تا برنامههای کلان در سبک و شیوه زندگی.
ورود به پیشگیری که به عنوان پیشگیریهای زودرس یا رشدمدار هم مطرح میشود؛
ورود مداخلات روانشناختی به عرصه سلامت و بیماریهای مزمن.
ورود به پیشگیری که به عنوان پیشگیریهای زودرس یا رشدمدار هم مطرح میشود؛
ورود مداخلات روانشناختی به عرصه سلامت و بیماریهای مزمن.
بنابراین این روانشناس حوزه سلامت، این رشته را دارای اهداف، موضوع مشخص و فرایندها تعریف شدهای دانست که با سایر رشتهها دارای همپوشانی است.
در ادامه نشست دکتر حبیبپور، به تاکیدات آموزش روانشناسی سلامت در ایران پرداخت.
«در گذشته وبا، سیل و طاعون از دلایل اصلی مرگ و میر به شمار میآمد اما امروزه به دلیل تغییرات سبک زندگی و صنعتی شدن دنیا، بیماریهای قلبی- عروقی، دیابت و چاقی و مرگومیر ناشی از از تصادفات جای آنها را گرفتهاند.
متناسب با این امر در سال 1380، اولین دوره روانشناسی سلامت با کمک دکتر رضا زمانی و با همت اساتیدی چون دکتر بشارت راهاندازی شد. از جمله سرفصلهایی که در آن دوره تدریس میشد میتوان به استرس (با توجه به اینکه استرس در سبک زندگی امروزه موتور راهاندازی بیماریهای قلبی عروقی و... است)، مداخلات روانشناختی در بیماریهای مزمن پزشکی، اعتیاد، خانوادهدرمانی برای بیماریهای مزمن پزشکی، جنبههای روانشناختی پزشکی اجتماعی و سازگاری با بیماریهای مزمن اشاره کرد.
جایگاه آموزش روانشناسی سلامت در جهان موضوعی بود که از دکتر دهقانی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهیدبهشتی، پرسیده شد.
به گفته دهقانی، در کشورهای پیشرفته، علم تابع اقتصاد است. به همین دلیل متون درسی و پژوهشها کاملا تابع اقتصاد روز جامعه است. آمارهایی که سالانه منتشر میشود تعیین کننده تعداد جذب دانشجو در هر دانشگاه، رشتههای تحصیلی موردنیاز، و اهداف دانشجویان است. لذا الگوها در داخل ایران با سایر کشورها بسیار متفاوت است.
وی با اشاره به اینکه اقتصاد صدمه دیده از درمانهای روانشناختی، جهتگیری علم را تغییر میدهد گفت: « در دوره دکتری و به ویژه درمورد تز، اصلا مباحث و سرفصلها از پیش تعیین شده نیست و درمورد تز، باید حتما خروجی آن باید در جهت پاسخگویی به سوالات روز و مبتنی بر اقتصاد جامعه باشد.»
در ادامه دکتر مهریار به پرسشی درباره چشماندازهای علمی پژوهشی روانشناسان سلامت در جهان پاسخ داد.
«اکثر مسائلی که روانشناسی سلامت با آن سر و کار دارند، رفتاری و ناشی از یادگیری و تجربه، و به همین دلیل قابل پیشگیری است. بنابراین اگر روانشناسی سلامت در کنار خدماتی همچون کار بالینی فردی و اجتماعی در جهت کاربردهای پیشگیرانه در سطح جامعه و جمعیت پیش برود، موفقیت بزرگی کسب خواهد کرد.
درحال حاضر از همه ابعاد، روانشناسی سلامت مورد توجه است. در گذشته این حوزه تنها به درمان درد، ناراحتیها و بیماریهای مزمن معطوف بود درحالی که پیشگیری از مسایل و مشکلاتی که در جامعه و در سطح کلان وجود دارد از اهمیت بالاتری برخوردار است.
در ایران مهمترین مسئلهای که از نظر بهداشتی و اجتماعی با آن روبهرو هستیم، اعتیاد و مصرف مواد مخدر است. در مواجهه با آمار مرگ و میر نیز، بزرگترین عامل آن تصادفات رانندگی، تغییر رفتار و الگوهای رانندگی است. همچنین روانشناسی سلامت در زمینه سیگار کشیدن، ورزش، فعالیتهای جسمی، روابط جنسی پرخطر، منجر به ایدز و... مطرح است. لذا اصلاح این رفتارها در جهت پیشگیری از پیامدهای منفی آن، بسیار حایز اهمیت است.
اواخر دهه 80 که ایدز به شکل گسترده مطرح شد، سازمان بهداشت روانی، براساس الگوهای به دست آمده از این پدیده، تغییر رفتار جنسی و رفتارهای پرخطر رادر جهت پیشگیری ضروری دانست. از آن زمان، روانشناسی سلامت مورد توجه سازمان بهداشت جهانی قرار گرفت. گرچه این سازمان پیش از آن، بخش ویژهای برای سلامت روان در نظر گرفته بود اما در حوزه سلامت کاری صورت نمیگرفت. لذا روانشناسی سلامت در جهان عمدتا به دلیل ایدز مورد توجه قرار گرفت.
در ایران نیز بسیار مهم است که روانشناسان سلامت، جدای از درمانهای بالینی در کلینیکها و مراکز مشاوره، در سطح وسیعتر، وارد حوزه پیشگیری و تغییرات رفتاری شود.
در بخش دوم نشست، جایگاه روانشناسی سلامت به عنوان یک حرفه توسط دکتر حبیبپور تحلیل شد.
برای ارزیابی جایگاه ویژه روانشناسی سلامت ابتدا به عناوینی که نیروی روانشناختی سلامت برای آن تربیت میشود، میپردازیم.
یک روانشناس سلامت باید:
در ادامه نشست دکتر حبیبپور، به تاکیدات آموزش روانشناسی سلامت در ایران پرداخت.
«در گذشته وبا، سیل و طاعون از دلایل اصلی مرگ و میر به شمار میآمد اما امروزه به دلیل تغییرات سبک زندگی و صنعتی شدن دنیا، بیماریهای قلبی- عروقی، دیابت و چاقی و مرگومیر ناشی از از تصادفات جای آنها را گرفتهاند.
متناسب با این امر در سال 1380، اولین دوره روانشناسی سلامت با کمک دکتر رضا زمانی و با همت اساتیدی چون دکتر بشارت راهاندازی شد. از جمله سرفصلهایی که در آن دوره تدریس میشد میتوان به استرس (با توجه به اینکه استرس در سبک زندگی امروزه موتور راهاندازی بیماریهای قلبی عروقی و... است)، مداخلات روانشناختی در بیماریهای مزمن پزشکی، اعتیاد، خانوادهدرمانی برای بیماریهای مزمن پزشکی، جنبههای روانشناختی پزشکی اجتماعی و سازگاری با بیماریهای مزمن اشاره کرد.
جایگاه آموزش روانشناسی سلامت در جهان موضوعی بود که از دکتر دهقانی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهیدبهشتی، پرسیده شد.
به گفته دهقانی، در کشورهای پیشرفته، علم تابع اقتصاد است. به همین دلیل متون درسی و پژوهشها کاملا تابع اقتصاد روز جامعه است. آمارهایی که سالانه منتشر میشود تعیین کننده تعداد جذب دانشجو در هر دانشگاه، رشتههای تحصیلی موردنیاز، و اهداف دانشجویان است. لذا الگوها در داخل ایران با سایر کشورها بسیار متفاوت است.
وی با اشاره به اینکه اقتصاد صدمه دیده از درمانهای روانشناختی، جهتگیری علم را تغییر میدهد گفت: « در دوره دکتری و به ویژه درمورد تز، اصلا مباحث و سرفصلها از پیش تعیین شده نیست و درمورد تز، باید حتما خروجی آن باید در جهت پاسخگویی به سوالات روز و مبتنی بر اقتصاد جامعه باشد.»
در ادامه دکتر مهریار به پرسشی درباره چشماندازهای علمی پژوهشی روانشناسان سلامت در جهان پاسخ داد.
«اکثر مسائلی که روانشناسی سلامت با آن سر و کار دارند، رفتاری و ناشی از یادگیری و تجربه، و به همین دلیل قابل پیشگیری است. بنابراین اگر روانشناسی سلامت در کنار خدماتی همچون کار بالینی فردی و اجتماعی در جهت کاربردهای پیشگیرانه در سطح جامعه و جمعیت پیش برود، موفقیت بزرگی کسب خواهد کرد.
درحال حاضر از همه ابعاد، روانشناسی سلامت مورد توجه است. در گذشته این حوزه تنها به درمان درد، ناراحتیها و بیماریهای مزمن معطوف بود درحالی که پیشگیری از مسایل و مشکلاتی که در جامعه و در سطح کلان وجود دارد از اهمیت بالاتری برخوردار است.
در ایران مهمترین مسئلهای که از نظر بهداشتی و اجتماعی با آن روبهرو هستیم، اعتیاد و مصرف مواد مخدر است. در مواجهه با آمار مرگ و میر نیز، بزرگترین عامل آن تصادفات رانندگی، تغییر رفتار و الگوهای رانندگی است. همچنین روانشناسی سلامت در زمینه سیگار کشیدن، ورزش، فعالیتهای جسمی، روابط جنسی پرخطر، منجر به ایدز و... مطرح است. لذا اصلاح این رفتارها در جهت پیشگیری از پیامدهای منفی آن، بسیار حایز اهمیت است.
اواخر دهه 80 که ایدز به شکل گسترده مطرح شد، سازمان بهداشت روانی، براساس الگوهای به دست آمده از این پدیده، تغییر رفتار جنسی و رفتارهای پرخطر رادر جهت پیشگیری ضروری دانست. از آن زمان، روانشناسی سلامت مورد توجه سازمان بهداشت جهانی قرار گرفت. گرچه این سازمان پیش از آن، بخش ویژهای برای سلامت روان در نظر گرفته بود اما در حوزه سلامت کاری صورت نمیگرفت. لذا روانشناسی سلامت در جهان عمدتا به دلیل ایدز مورد توجه قرار گرفت.
در ایران نیز بسیار مهم است که روانشناسان سلامت، جدای از درمانهای بالینی در کلینیکها و مراکز مشاوره، در سطح وسیعتر، وارد حوزه پیشگیری و تغییرات رفتاری شود.
در بخش دوم نشست، جایگاه روانشناسی سلامت به عنوان یک حرفه توسط دکتر حبیبپور تحلیل شد.
برای ارزیابی جایگاه ویژه روانشناسی سلامت ابتدا به عناوینی که نیروی روانشناختی سلامت برای آن تربیت میشود، میپردازیم.
یک روانشناس سلامت باید:
1-به روابط بیمار و پزشک بپردازد؛
2-در بیمارستانها حضور داشته باشد؛
3-در حوزه اعتیاد کار کند؛ در حوزه چاقی کار کند؛
4-روی عملهای زیبایی و کمکهای آمادگی عمل کار کند؛
5-در کلینیکهای TS فعال باشد؛
6-روی ایدز و HIV کار کند؛
7-در کلینیک تغذیه کار کند؛
8-در کلینیک گوارش کار کند...
2-در بیمارستانها حضور داشته باشد؛
3-در حوزه اعتیاد کار کند؛ در حوزه چاقی کار کند؛
4-روی عملهای زیبایی و کمکهای آمادگی عمل کار کند؛
5-در کلینیکهای TS فعال باشد؛
6-روی ایدز و HIV کار کند؛
7-در کلینیک تغذیه کار کند؛
8-در کلینیک گوارش کار کند...
فعالیت در مراکز پزشکی، بیمارستانها و به عنوان مسئول یک کلینیک ترک اعتیاد و ... نیازمند تایید وزارت بهداشت است. درحالی که نیروهای حوزه روانشناسی سلامت برای کار در وزارت بهداشت، از جایگاه مناسبی برخوردار نیستند و وزارت بهداشت در جذب آنها نقشی ندارد.
نکته اول در این حوزه این است که این افراد چگونه تربیت خواهند شد. آیا آنها همراستای جایگاهی که در آن فعالیت میکنند، آموزش دیدهاند. برای نمونه زمانی که دانشجویی قرار است در حوزه HIV و یا اعتیاد کار کند، براساس دستورالعملهای وزارت بهداشت، استاد مشاور و یا راهنما باید از وزارتخانه باشد درغیر این صورت، به افراد اجازه فعالیت در این حوزه داده نمیشود. این محدودیتها ما را به این نتیجه میرساند که کار در حوزه روانشناسی سلامت باید در وزارت بهداشت صورت بگیرد.
وضعیت حرفهای سلامت روان در جهان چگونه است؟
دکتر دهقانی در پاسخ به این سوال گفت:
«در سایر کشورها، مدرک گرفتن از دانشگاه به هیچ وجه مجوز درمان نیست. بلکه افراد طی آزمونها و مصاحبههایی ارزیابی میشوند و پس از آن به آنها اجازه کار زیر نظر سوپر ویژن داده میشود. همچنین دو نفر که حداقل 12 ماه با فرد کار کردهاند شخصیت او را مورد تایید قرار میدهند چراکه شخصیت درمانگر با هنر درمانگری آمیخته است.
بعد از 2 سال، افراد تحت نظرات فعالیت میکنند و در نهایت چنانچه هیچ نوع شکایتی صورت نگرفته باشد میتوانند به عنوان یک روانشناس مستقل شروع به کار کنند.
بنابراین بحث حرفه از دانشگاه کاملا جدا میشود و این چیزی است که درکشور ما متاسفانه دچار ضعف و کاستی است.
دکتر حبیبپور، وضعیت حرفهای روانشناسی سلامت در ایران را بررسی کرد.
« وضعیت حرفهی روانشناسی سلامت، چندان مطلوب نیست و همچون دیگر رشتهها به آن نگاه سیستمی نمیشود. با این وجود روانشناسی سلامت، طی چند سال اخیر به سمت ساختاری شدن پیش میرود. در برد روانشناسی تخصصی وزارت بهداشت، یک کرسی به این رشته اختصاص پیدا کرده است. در سازمان نظام روانشناسی کشور، کمیسیون روانشناسی سلامت طی سالهای اخیر شروع به کار کرده که بر کار حرفهای روانشناسان سلامت و پروانههای دریافتی نظارت دارد.
در انجمن روانشناسی بالینی ایران، رشته روانشناسی سلامت به عنوان یکی از زیرشاخههای روانشناسی بالینی به رسمیت شناخته شده است. همینطور در انجمن روانشناسی ایران کارگروه تخصصی این رشته فعال و ساختارسازی و شکلدهی به فرایندهای این رشته در جریان است.
اگرچه این رشته جایگاه خود را در نهادهای مختلف پیدا میکند اما تعداد افراد دانشآموخته در این حوزه کم است. در سال 1985، 50 هزار آمریکایی در حوزه سلامت مشغول به کار بودند این عدد در سال جدید میلادی به بالای یک میلیون نفر رسیده است. در ایران اما در سال 1380 این رشته در دانشگاه تهران تاسیس شد و در حال حاضر خروجی کل دانشگاهها کمتر از 500 نفر است که این تعداد برای جمعیت 70 میلیون نفری کفایت نمیکند.
نیاز است دانشگاهها به شکل سیستماتیک، با حساسیتهای روانشناسان سلامت و با توجه به نیازهای روز جامعه دانشجوی جدید جذب کنند
نیاز جامعه، ایجاب میکند که روانشناسی سلامت وارد سیستمهای درمانی شود. مراجعه بسیاری از سازمانها در زمینه ناباروری، اعتیاد، ایدز، بیماریهای مزمن و ... به روانشناسان سلامت در سالهای اخیر بیشتر شده است و خوشبختانه با ساز و کاری که سازمان نظام و انجمنها در پیش گرفتهاند امید میرود این رشته به شکل شایسته مطرح شود.
در پایان نشست دکتر مهریار از فرصتها و چالشهای روانشناسی سلامت در ایران سخن گفت:
چالش اول: جامعه و به صورت خاص، جامعه پزشکی باید روانشناسی سلامت را شناسایی و از مهارتهای آن استفاده کنند که طبیعتا چنین مطلوبی مستلزم آن است که روانشناسان سلامت با آمادگی، علم، دانش و تجربه کافی وارد این رشته شوند و برای آن ساختار ایجاد کنند.
چالش دوم : در خیلی از موارد روانشناسی سلامت انتخاب دوم افراد است به عبارت دیگر اکثر دانشجویان چنانچه روانشناسی بالینی ظرفیت نداشته باشد به روانشناسی سلامت گرایش پیدا میکنند و طبعا بعد از دریافت مدرک دکتری مجدد به روانشناسی بالینی روی میآورند. روانشناسی سلامت به مفهوم واقع آن دنبال نمیشود و بیشتر به حوزههای سلامت روان توجه دارد که این امر نیازمند تغییر و پررنگ کردن هویت سلامت روان است.
همچنین مسئله عمده، تقسیم دانشگاهها به علوم پزشکی و غیرپزشکی است که منجر به تشدید مشکلات شده میشود.
پورشریفی در پایان شعار کنگره را روانشناسی به سوی انسان سالم و جامعه سالم عنوان و آرزو کرد که روانشناسی در ایران به صورت اعم و روانشناسی سلامت به صورت اخص، بتوانند چنین پلی را فراهم کنند.
مرجع : مجله سپیده دانایی