وابستگي منفي در دوران نامزدي
دكتر مينا پورفرخ، روان شناس با بيان اين مطلب افزود: اين وضع اوج شدت اتصال عاطفي است که حتي مي تواند مخرب باشد چون پيامد منفي که با خود به همراه دارد کنترل کردن و انجام رفتارهاي وسواسي است که ممکن است در طرف مقابل حس اسارت و عدم استقلال بوجود آيد و چون نياز به آزادي يکي از نيازهاي اساسي است خصوصا در دوران نامزدي که هنوز براي فرد مرز وجود دارد و زندگي مشترک را شروع نکرده اند، لازم است به فضاهاي شخصي هم مثل عادات و زمانهايي که هر فرد براي خود درنظر دارد احترام گذاشته شود و تلاش کنند تا بتوانند در اين دوران، اعتماد بيشتر يكديگر را جلب نمايند و با خلق و خوي هم بيشتر آشنا شوند.
وي در ادامه بيان كرد: بنابراين بهتر است به جاي وابستگي در اين دوران، افراد دلبسته هم شوند. دلبستگي يعني فردي را که با او در ارتباط هستيم دوست داشته و احساس وحدت و يگانگي مي کنيم. واژه همسر هم همين يکي شدن را به ياد ما مي آورد يعني تجربه لذت، شادماني و سعادتي که به سوي آرامش است و در اين حالت دلبستگي است که بودن يا نبودن فرد در کنار ما، احساس بسيار خوب يا بسيار بد را به وجود نمي آورد، بلکه باعث حس رضايت و سرخوشي مي شود يعني با نبودن و عدم حضور فيزيکي هنوز احساس رضايت و خشنودي وجود دارد.
در حقيقت دلبستگي، پيوند عاطفي دقيق با افراد خاصي است که هر فرد در زندگي تجربه کرده و تعامل دارد و اينچنين از فشارها و استرس هاي موقتي دور مي ماند.
پور فرخ در پايان اين برنامه راديويي اظهاركرد: از آنجايي که تا قبل از ازدواج، والدين تنها ابژه ها و منابع دلبستگي فرد هستند؛ بعد از ازدواج، همسر تنها منبع اصلي دلبستگي بوده و مي بايست بلوغ عاطفي و گسستن از والدين صورت پذيرد با توجه به اينکه دختر و پسر اکنون نقش پررنگ تر همسر را در کنار نقش فرزند ايفا مي نمايند و خانواده شکل جديدي به خود گرفته است. از ديدگاه روانکاوي، عامل اصلي وابستگي بيش از حد در دوران کودکي تا قبل از دو سالگي يا اصطلاحاً مرحله دهاني بوده و اگر کودک به اندازه طبيعي از محبت و نوازش ابژه يا والدين برخوردار بوده باشد و عشق کافي دريافت کرده باشد اعتماد کردن صحيح و به جا را ياد گرفته و به دام وابستگي نمي افتد.ولي اگر بيش از حد مورد توجه والدين قرار گرفته باشد يا طرد شده باشد ممکن است دچار وابستگي بيمارگون شود.
وي در ادامه بيان كرد: بنابراين بهتر است به جاي وابستگي در اين دوران، افراد دلبسته هم شوند. دلبستگي يعني فردي را که با او در ارتباط هستيم دوست داشته و احساس وحدت و يگانگي مي کنيم. واژه همسر هم همين يکي شدن را به ياد ما مي آورد يعني تجربه لذت، شادماني و سعادتي که به سوي آرامش است و در اين حالت دلبستگي است که بودن يا نبودن فرد در کنار ما، احساس بسيار خوب يا بسيار بد را به وجود نمي آورد، بلکه باعث حس رضايت و سرخوشي مي شود يعني با نبودن و عدم حضور فيزيکي هنوز احساس رضايت و خشنودي وجود دارد.
در حقيقت دلبستگي، پيوند عاطفي دقيق با افراد خاصي است که هر فرد در زندگي تجربه کرده و تعامل دارد و اينچنين از فشارها و استرس هاي موقتي دور مي ماند.
پور فرخ در پايان اين برنامه راديويي اظهاركرد: از آنجايي که تا قبل از ازدواج، والدين تنها ابژه ها و منابع دلبستگي فرد هستند؛ بعد از ازدواج، همسر تنها منبع اصلي دلبستگي بوده و مي بايست بلوغ عاطفي و گسستن از والدين صورت پذيرد با توجه به اينکه دختر و پسر اکنون نقش پررنگ تر همسر را در کنار نقش فرزند ايفا مي نمايند و خانواده شکل جديدي به خود گرفته است. از ديدگاه روانکاوي، عامل اصلي وابستگي بيش از حد در دوران کودکي تا قبل از دو سالگي يا اصطلاحاً مرحله دهاني بوده و اگر کودک به اندازه طبيعي از محبت و نوازش ابژه يا والدين برخوردار بوده باشد و عشق کافي دريافت کرده باشد اعتماد کردن صحيح و به جا را ياد گرفته و به دام وابستگي نمي افتد.ولي اگر بيش از حد مورد توجه والدين قرار گرفته باشد يا طرد شده باشد ممکن است دچار وابستگي بيمارگون شود.
مرجع : روابط عمومي راديو سلامت