جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - 19 Apr 2024
تاریخ انتشار :
يکشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۴ / ۲۲:۰۹
کد مطلب: 34388
۲

مدرک به چه درد ازدواج می خورد؟

مدرک به چه درد ازدواج می خورد؟
امروز که سطح تحصیلات و منابع اطلاعاتی تغییر کرده، تحصیل تبدیل به یکی از پایه های ازدواج شده است. هم از آن جهت که آدم ها به خاطر تحصیلات، ازدواجشان را به تاخیر می اندازند و هم از این جهت که برای ازدواج دنبال کسانی می گردند که هم پایه تحصیلی خودشان باشند.

 با تمام این ها، فکر می کنید در این دوره و زمانه می شود به تناسب تحصیلی بی تفاوت بود یا نه؟ اصلا تحصیل کجای ازدواج قرار دارد؟
حقیقت این است که تفاوت سطح تحصیلات به نگرش هر دو طرف بستگی دارد؛ یعنی نمی توانیم بگوییم اختلاف در سطح تحصیلات به صورت بالقوه می تواند باعث ایجاد اختلاف در روابط شود. اگر حتی قرار باشد فرد را بر اساس مدرک تحصیلی اش قضاوت کنیم، بهتر است دلیل ترک تحصیلش را بشنویم و بعد ببینیم باز هم دوست داریم آن فرد را به عنوان همسر آینده مان انتخاب کنیم یا نه.

اگر همین الان با همسر آینده تان تفاهم دارید و دیدگاه هایتان در موارد مختلف به هم نزدیک است، نباید نگران تفاوت سطح تحصیلات تان نباشید

دانشگاه رفتن غیر از اینکه فرصت تحصیل و سوادآموزی را در اختیار افراد قرار می دهد، فرصت تجربه فضایی متفاوت از فضای مدرسه را هم در اختیارشان می گذارد که می توانند در برخورد با جنس مخالف رفتاری پخته و مناسب از خود نشان دهند. به همین دلیل شاید یک دختر خانم یا آقا پسر دانشگاه رفته تصور کند، همسر آینده اش هم حتما باید تحصیلات دانشگاهی داشته باشد تا در روابط اجتماعی اش با جنس مخالف، دچار مشکل و سوءبرداشت نشود اما باید گفت ضعف های رفتاری در افراد دانشگاه رفته کم نیست. بعضی ها با وجود تجربه فضای دانشگاه، باز هم هنگام قرار گرفتن در محیط های مختلط، دچار مشکل می شوند؛ ضمن اینکه ممکن است فردی دانشگاه نرفته باشد اما به واسطه وارد شدنش به بازار کار با تجربه فضاهای مشابه دانشگاه مثلا شرکت در کلاس های مختلف و ... مهارت تعامل اجتماعی با دیگران را به خوبی یاد گرفته باشد.
بنابراین صرف دانشگاه رفتن یا نرفتن نمی تواند تعیین کننده خصوصیات مشخص و معین در همه افراد باشد. بهتر است افراد پیش از ازدواج تمام مسائلی که برایشان مهم است، بررسی و در موردش با فرد مورد نظرشان برای ازدواج صحبت کنند.
سطح تحصیلات به هیچ وجه نمی تواند بیانگر درک و شعور بالاتر باشد. اساسا برای هیچ کدام از روابط انسانی نمی توان مثل رابطه ریاضی یک تعریف خطی بیان کرد که مثلا اگر سطح تحصیلات بالا باشد، درک و شعور هم بالاست، پس اگر تحصیلات پایین باشد، درک و شعور پایین است!

مهم تر از تحصیل

امروزه عصر مهارت است و مدرک تحصیلی چندان مهم نیست. اگر در زمان گذشته تحصیلات باعث داشتن جایگاه اجتماعی و اقتصادی بالاتر می شد، این موضوع امروز به کلی منتفی است و شما برای داشتن زندگی و جایگاه خوب باید مهارت های بیشتری داشته باشید.
بنابراین شاید لازم باشد ذهنیت تان را درباره تحصیلات همسر آینده تان تغییر دهید و سراغ کسی بروید که جایگاه اجتماعی اش را نه از درس و تحصیلات یا خانواده، که به خاطر توانمندی های خودش کسب کرده. از سوی دیگر، ممکن است برخی افراد بخواهند اعتبار و جایگاه شخصی شان را با اعتبار همسرشان افزایش دهند و مثلا به اعتبار تحصیلات همسرشان، در جامعه جایگاه بهتری کسب کنند. با خودتان صادق باشید و از خود بپرسید چرا برایتان مهم است که همسرتان تحصیلات بالایی داشته باشد. با پاسخی که می دهید، تکلیفتان به احتمال زیاد با انتخاب تان روشن خواهد شد.

صرف دانشگاه رفتن یا نرفتن نمی تواند تعیین کننده خصوصیات مشخص و معین در همه افراد باشد. بهتر است افراد پیش از ازدواج تمام مسائلی که برایشان مهم است، بررسی و در موردش با فرد مورد نظرشان برای ازدواج صحبت کنند

مراقب شکاف باشید

یکی از دلایلی که بر تناسب تحصیلی تاکید می شود، کفویت و رسیدن به تفاهم بیشتر است. به طوری که حرف یکدیگر را بفهمند و با هم به درک مشترک برسند. اگر همین الان با همسر آینده تان تفاهم دارید و دیدگاه هایتان در موارد مختلف به هم نزدیک است، نباید نگران تفاوت سطح تحصیلاتتان باشید. مساله مهم در زندگی شما پیشرفت همزمان است. حتی اگر در شروع زندگی مشترک هم به یک اندازه تحصیلات داشته باشید اما در ادامه یکی از شما پیشرفت کند، دانش خود را افزایش دهد و تجربیاتش بیشتر شود، اما دیگری در این مسیر پا به پای همسرش نباشد، باز هم میان شما شکاف ایجاد خواهد شد. اگر زوجین همفكر باشند و زبان یکدیگر را خوب درك كنند قطعا میزان سازگاری آنها در زندگی بالا خواهد بود. به شرطی که اگر این همفکری و همزبانی را از طریق تحصیلات متناسب به دست نیاوردند، لااقل از طریق یادگیری مهارت های زندگی، تجربه کردن و مطالعه زیاد به دست آورند.

در مورد سطح تحصیلات نمی توان یك دستورالعمل كلی صادر كرد بلكه مانند سایر معیارهایی كه در ازدواج باید مد قرار گیرد در اینجا نیز باید مسأله تحصیلات در كنار سایر عوامل و شرایطی كه افراد دارند، مورد توجه قرار گیرد. بنابراین در این گونه موارد باید دختر و پسر با هم صحبت كنند و همه جوانب را بسنجد اگر دختر علیرغم اینكه خواستگارش در سطح پایین تری قرار دارد راضی به این ازدواج شد و در جلسات گفتگو نیز هر دو به این نتیجه رسیدند كه سطح درك و فهم آنها از مسائل زندگی نزدیك به یكدیگر است به نظر می آید مشكل جدی برای چنین ازدواجی نباشد علی ای حال ازدواج یك امر مهمی است كه نباید بر اساس احساسات و صرفا نیازهای عاطفی-جنسی تصمیم عجولانه گرفت بلكه همه جوانب مسأله را باید سنجید و حساب شده تصمیم نهایی را اتخاذ كرد.

-

اختلاف سطح تحصیلات دختر و پسر در ازدواج

آیا در ازدواج کفویت تحصیلی مهم است ؟

پاسخ- سوال مهم این است که اختلاف تحصیلی باشد یا نباشد. اصل در کفویت ، این است که درعقاید و اخلاق همخو باشیم. نوع نگاه من به زندگی و چیزهایی که به من احساس بدبختی یا خوشبختی می دهد و چیزهایی که احساس می کنم اگر باشد من موفق شده ام و اگر نباشد شکست خورده ام ، چیزهایی که من را عصبانی می کند یا خوشحال می کند، اینها عقاید و خلقیات را تشکیل می دهد و نوع نگاه ما به زندگی است. اصل این است که در زندگی هم عقیده و همسو باشیم. وقتی این اتفاق در زندگی افتاد ، بسیاری از چیزهایی که ما نگران آن هستیم کمرنگ می شود.

یعنی سهم کفویت اقتصادی، سنی و تحصیلی به شدت کم می شود. ممکن است که خانمی فوق لیسانس باشد و آقا فوق دیپلم باشد ولی مشکلی پیش نیاید. زیرا نوع نگاه شان به زندگی یکی است. خانم خودش را برتر از آقا نبیند و آقا احساس حقارت نکند و ملاک برتری تحصیل نباشد. اگر خانم یا آقا بالا بودن سطح تحصیلات را بالا بودن شخصیت خودش بداند و به پایین دستی به دیده حقارت نگاه کند و او را پایین تر از خودش بداند، این تفاوت تحصیلی مشکل ساز می شود. چنین کسی با این نوع نگاه، اگر با فوق لیسانس هم ازدواج کند دچار مشکل می شود. پس این نوع نگاه باید اصلاح بشود.

 ازدواج آغاز راهی است که آن راه متفاوت از چیزهایی است که در اجتماع می بینیم. ممکن است آقا یا خانمی ، استاد یا دانشجوی خیلی خوبی باشند ولی همسر خوبی نباشند. زیرا فضای زندگی مشترک با دانشگاه ، محل کار و حوزه متفاوت است. حتی روابط در زندگی با روابط در دانشگاه متفاوت است. این ها دو فضای کاملا مجزا هستند. یک اخلاقی که ممکن است در فضای دانشگاه مثبت تلقی بشود، در خانه منفی تلقی می شود. مثلا یک دانشجو در دانشگاه خیلی جدی است و اهل شوخی نیست. آیای این اخلاق بد است؟ خیر ولی همین اخلاق در خانه بد است.

 اقتدار در فضای مدیریتی اخلاق خوبی است ولی این اقتدار در فضای خانه خوب نیست و روابط خانوادگی را بهم می زند. پیدا کردن نقاط مشترک دو دانشجو در دانشگاه به معنای آن نیست که چون آنها در فضای دانشگاهی نفس کشیده اند می توانند کفو هم باشند. من این ارتباط معنادار را قبول ندارم و تجربه هم آنرا نشان داده است.

 هستند کسانی که با تفاوت تحصیلی زیاد، به مشکل برنخورده اند و هستند کسانی که کفویت تحصیلی دارند ولی به مشکل برخورد کرده اند و بعضی ها هم به مشکل برخورد نکرده اند . بنابراین من رابطه ی مستقیمی بین تحصیل و ازدواج نمی بینم.


چرا بعضی از آقایان اجازه نمی دهند که همسرشان ادامه تحصیل بدهند؟

پاسخ – زیاد شدن تقاضای تحصیل از طرف خانم ها و بالا رفتن آمار قبولی آنها در دانشگاه نسبت به پسرها، از نظر جامعه شناختی ، اثرات ناهمگونی در جامعه بجا خواهند گذاشت که در آینده آنرا می بینیم. یعنی مشکلاتی پیش خواهد آمد که از همین الان باید به آن فکر کنیم. راه کار چیست؟

در بیست سال آینده ما به مشکلات ناهمنگونی تحصیلی برمی خوریم که می تواند در روابط اجتماعی ما تاثیر بسیاری بگذارد و خلأهایی را ایجاد بکند که براحتی قابل پرکردن نباشد. الان آمار ورود خانم ها به دانشگاه بیش از آقایان است . اگر ما ملاک را بر همگونی تحصیلات آقا و خانم قرار بدهیم، بعد از مدتی تعداد بسیاری از خانم ها باید قید ازدواج را بزنند. پس کفویت تحصیلی خیلی ضروری نیست.

اگه دختری که مدرک تحصیلیش بالاتره بخواد با پسری که از اون پایین تره ازدواج کنه درسته یا نه ؟

پاسخ :

در اختلاف تحصیلی پسر و دختر در صورتی که طرفین همدیگر رو با همون مقداری که تحصیلات دارن به عنوان شریک زندگی در حد خودشون قبول کنن و طرفشون رو بخاطر تحصیل کمتر از خودشون پایین تر ندونن مشکلی پیش نمیاد یعنی اونی که تحصیلاتش بالاتره اگه اینو قبول کنه که در صورتی که در آینده موردی پیش اومد که نظرش بخاطر تخصصی که داره درست تر بود سعی نکنه نظرش رو به طرفش تحمیل کنه و یا به اون نگاه فقیه اندر سفیه کنه یا طوری رفتار کنه که طرفش احساس کنه که اون به علمش می نازه و خودشو بالاتر می بینه

خلاصه کلام اینکه اگه می تونه مثل درختی که هرچی بارش بیشتره سرشم پایین تره با وجود علم بیشتر تواضعش هم زیاد تر باشه اگه ازدواج کنن مشکل پیدا نمی شه

البته این به معنی عدم دفاع از نظرات درستی که داره نیست چون بهتر شدن زندگی مشترک در سایه تعامل فکری طرفین ممکنه  ولی مهم اینه که نخواد به طرفش بزرگی کنه

اما اگه یک طرف خودشو به خاطر تحصیلات عالیه بالاتر بدونه و به طرف مقابل نگاه فقیه اندر سفیه کنه رفتارش با طرف عوض می شه و اونم که نمی خواد این وضع رو بپذیره پس اختلاف بینشون بالا می گیره و زندگیشون به هم می خورد.

ميزان تحصيلات از عوامل مهم تشكيل دهنده شخصيت و بخصوص در ايران تعيين كننده وجهه اجتماعي است.

 احتمالات زير را مي توان درباره ميزان تحصيلات زن و شوهر در نظر گرفت:

1-     مرد داراي تحصيلات عالي است؛ ولي زن داراي تحصيلات متوسط يا كمتر است.

 2-     مرد و زن هر دو داراي ميزان تحصيلات يكساني هستند.

 3-     زن داراي تحصيلات عالي و مرد از تحصيلات كمتري برخوردار است.

 4-     مرد داراي تحصيلات عالي و زن بي سواد است  ، يا تحصيلات اندكي دارد.

 در حالت 1 و 2 مشكلي ايجاد نمي شود؛ ولي در حالت 3 و4 غالباً زندگي زناشويي مواجه با ناسازگاري و در پاره اي موارد از هم پاشيده مي شود. زني كه داراي تحصيلات عالي بوده، پزشك يا مهندس است، از نظر تفاهم با مردي كه حداكثر تحصيلات ابتدايي دارد و مثلاً راننده يا لوله كش است تفاهم ندارد. مرد دنيا را به گونه اي مي بيند و زن گونه اي ديگر . زن در مجالس و محافل، زماني كه شوهرش صحبت مي كند و احتمالاً بيشتر كلمات را غلط ادا مي نمايد و يا مطالب ناخوشايندي را مطرح مي نمايد، احساس ناراحتي و حقارت مي كند؛ و در نهايت زندگي براي هر دو تلخ خواهد شد.

در حالت دوم كه مرد داراي تحصيلات عالي و زن بي سواد يا كم سواد است نيز همان وضعيت اول براي مرد وجود دارد. اين حالت وقتي اتفاق مي افتد كه مرد در روستاي خود در سن 18 تا 20 سالگي زماني كه در دبيرستان درس مي خوانده  با يكي از دختران بي سواد روستايي خود ازدواج كرده و صاحب فرزند نيز شده است. سپس با توجه به استعداد و آمادگي ذهني كه داشته به شهر آمده و تحصيلات خود را تا مراحل عالي ادامه داده است. در چنين زندگي نيز فضاي شادي و مسرتي حاكم نخواهد بود.

 لازم به يادآوري است كه نوع  تحصيلات مهم نيست. آنچه در ازدواج مهم است؛ سطح تحصيلات است. در عين حال چنانچه تحصيلات زن و شوهر در يك حوزه باشد؛ تفاهم زناشويي بيشتر خواهد بود. به عنوان مثال ازدواج يك پزشك با يك پرستار بيشتر موفق خواهد بود؛ تا ازدواج يك پزشك با يك مهندس. معذلك نوع تحصيل در موقعيت ازدواج در مقام مقايسه با سطح تحصيلات بسيار كم اهميت است. اهميت سطح تحصيلات در ازدواج به قدري است كه چنانچه تفاوت زياد باشد ، مي توان گفت به ندرت سازگاري وجود خواهد داشت


مشاوره در امر ازدواج در رابطه با عامل تحصيل

ميزان تحصيلات عامل مهمي در زندگي زناشويي است. بنابراين در انتخاب همسر بايد مورد توجه قرار گيرد. مشاوران در رابطه با عامل تحصيل در امر همسر گزيني بايد مراجعان را به اهميت موضوع توجه دهند و در موارد مختلف به شرح زير عمل نمايند.

 1-     با توجه به فرهنگ ايراني چنانچه مرد تحصيلات بيشتري داشته باشد ، در زندگي زناشويي مشكلي ايجاد نمي شود. معمولاً مرداني كه تحصيلات عالي دارند ، ميزان تحصيلات همسر خود را در سطح متوسطه ، در صورت هماهنگي ساير عوامل مي پذيرند. بنابراين مشاوران در مورد مراجعان خود بايد اين نكته را مورد توجه قرار بدهند. مواردي ديده مي شود كه مرد با وجود داشتن تحصيلات عالي همسر خود را با تحصيلات متوسطه انتخاب مي كند و مايل نيست كه او تخصصي داشته باشد و خارج از خانه شاغل گردد. تمايلات دختر و پسر در مورد سطح تحصيل ، در مشاوره همسر گزيني بايد مورد توجه قرار گيرد. ولي به هر حال پايين‌تر بودن سطح تحصيلات دختر در مقابل پسر غالباً مشكل اساسي ايجاد نمي نمايد.

 2-     دختر داراي تحصيلات عالي و پسر داراي سواد اندك و يا تحصيلات در حدود متوسطه است. در اين حالت ممكن است در زمان ازدواج به علت نكات مثبتي كه در پسر وجود دارد ، پيوند زناشويي انجام گيرد؛ ولي اين تفاوت احتمال دارد به تدريج به علل اشتغال اجتماعي زن و احساس برتري نسبت به شوهر و برعكس احساس حقارت شوهر در مقابل زن موجب اختلاف شود و زندگي شيرين زناشويي مبدل به كشمكش رواني و اخلاقي گردد. بنابراين مشاور بايد عواقب بعدي اين حالت را به پسر و دختر گوشزد كند و آنان را متوجه سازد كه اختلاف سطح تحصيل بالاخره ممكن است زمينه اي براي اختلاف باشد و آنان بايد در انتخاب همسر به اين نكته توجه نمايند.

 3-     حالت ديگر آن است كه زن يا شوهر پس از ازدواج درس خوانده و اختلاف سطح تحصيل ايجاد شده باشد و اين امر موجب از هم گسيختن و يا به هم خوردن محيط گرم خانواده گردد. در اين موارد مشاور بايد شوهر را به زندگي پس از ازدواج مجدد و وضعيت زن اول و احياناً فرزندان قبلي او توجه دهد و با مقايسه دو حالت عدم ازدواج و ازدواج دوم او را به نابساماني هاي  حالت دوم متوجه سازد. وانگهي زن را در جهت تطبيق دادن خود با شرايط زندگي جديد شوهر ترغيب نمايد و بالاخره زوجين را در جهت اين واقعيت كه از هم گسيختگي زندگي آنان شرايط بهتري را ايجاد نمي نمايد؛ آگاهي دهد.

 4-     حالت ديگر موردي است كه زن پس از ازدواج تحصيلات عالي مي نمايد و به فكر جدايي و طلاق مي افتد. در اين حالت نيز مشاور بايد با تشكيل جلسات مشاوره اي با زن و شوهر، به ويژه زن را متوجه زندگي بعد از طلاق و شوهر را در جهت هماهنگ ساختن خود با همسرش توصيه نمايد.

 5-     دختراني هستند با تحصيلات عالي كه به علل مختلف با مردي كم سواد يا بي سواد ازدواج مي كنند.  در مورد اين گونه دختران و بالعكس پسراني با اين حالت ، مشاور بايد در انتخاب همسر، آنان را با اهداف ازدواج آشنا سازد و به آنان بينش دهد كه هدف ازدواج نه ترحم و ثواب اخروي است و نه افكار غير واقعي در جهت جلب رضايت والدين و يا حفظ موقعيت آنان. در اين صورت مسلماً اين گونه دختران و پسران تن به چنين ازدواج هايي نخواهند داد و در نتيجه با ناراحتي هاي بعد از ازدواج و يا با طلاق و از هم گسيختگي خانواده مواجه نخواهند شد.

  

مرجع : برگرفته از: زندگی مثبت، پرسمان،پایگاه تنظیم خانواده
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
سخت است حرفت را نفهمند سخت تر این است که حرفت را اشتباهی بفهمند حالا میفهمم که خدا چه زجری میکشد وقتی این همه آدم حرفش را که نفهمیده اند هیچ اشتباهی هم فهمیده اند. دکترعلی شریعتی