كفههاي نابرابر ترازوي مدارس؛ هشداري جدي براي سال تحصيلي جديد
فارس: كسي به اين سؤالها پاسخ دهد؛ چرا هميشه در ترازوي آموزش و پرورش ميان كفه «سرانههاي پرداختي به مدارس» و كفه «رفع نيازهاي آنها»، توازن چنداني برقرار نيست؟ آيا برآوردهاي متوليان از ميزان نيازها غيرواقعي است؟
موضوع سرانههاي دانشآموزي در نظام آموزش و پرورش كشورمان از مسائلي است كه هميشه زير ذرّهبين مديران مدارس، كارشناسان نظام آموزشي و رسانهها قرار دارد.
سرانه دانشآموزي اعتباري است كه از سوي آموزش و پرورش با توجه به تعداد هر دانشآموز و دوره تحصيلي، در اختيار مديريت مدارس قرار ميگيرد تا هزينههاي مدرسه پرداخته شود اما در ميزان و نحوه پرداخت اين مبلغ سالهاست كه حرف و حديث فراوان است.
شايد بتوان به نوع به سرانهدانشآموزي در مدارس، مانند "خون " در بدن نگاه كرد و از اين قياس، رنج كمخوني را در بدنه تنومند و بزرگ آموزش و پرورش مشاهده كرد؛ اثري كه در گرفتن پول از خانوادههاي دانشآموزان نمايان است.
* داستان سرانهها در سالي كه گذشت
سال گذشته نيز مانند امسال و همزمان با روزهاي پاياني سال تحصيلي 89 ـ 88، وزير آموزش و پرورش كه نخستين سال تحصيلي وزارت خود را پشت سر ميگذاشت، از افزايش سرانههاي پرداختي و "واريز مستقيم " آنها به حساب مدارس خبر داد، به اين اميد كه قالب يخي كه قرار است در اختيار مدارس قرار گيرد، در مسير پُر پيچ و خم وزارتخانه تا اداره كل و اداره منطقه و مدرسه آب نشود.
حاجيبابايي در تاريخ 21 تيرماه 89 در گفتوگو با فارس از سرانه 25 هزار توماني به ازاي هر دانشآموز در سال تحصيلي 90 ـ 89 خبر داد و افزود: «سرانه دانشآموزي را به جهات گوناگوني افزايش دادهايم؛ به عنوان مثال تأسيس 10 هزار مدرسه قرآني را پيشنهاد دادهايم كه يك اعتبار 50 ميليارد توماني در اين زمينه اختصاص يافته است».
وي همچنين مدتي پس از آن در تاريخ 10 مرداد 89 در مراسم اهداي احكام ارتقاي دفترداران و كتابداران مدارس شهر تهران اظهار داشت: «بودجه آموزش و پرورش در سال جاري 12 هزار ميليارد تومان بوده و سرانه 50 ميليارد توماني مدارس شهري نيز ابلاغ شده است؛ بنابراين هيچ عذر و بهانهاي براي دريافت پول در مدارس پذيرفته نيست؛ مقصر اصلي چنين اتفاقاتي رئيس آموزش و پرورش ناحيه و منطقه هستند كه نبايد اجازه دهند با عملكرد چند نفر، اعتبار چند هزار مدرسه زير سؤال برود».
* راه حل آقاي وزير براي پرداخت فيش "آب، برق و گاز " مدارس
البته تأكيد آقاي وزير بر كافي بودن سرانههاي پرداختي وقتي افزايش يافت كه همزمان با آغاز اجراي قانون هدفمندسازي يارانهها، بيم افزايش هزينههاي مدارس و تحميل آنها به دانشآموزان ميرفت، به همين دليل وي در تاريخ 4 دي ماه سال گذشته در حاشيه مراسم نمادين نواختن زنگ پژوهش، تأكيد كرد كه «در راستاي اجراي قانون هدفمندسازي يارانهها، هيچگونه افزايش هزينهاي در بخش مدارس نخواهيم داشت».
حاجيبابايي از تشكيل ستادي در دولت براي انجام كمكهاي لازم به مدارس در راستاي هدفمندسازي يارانهها خبر داد و افزود: «پرداخت فيشهاي آب، برق و گاز در هيچ مدرسهاي نبايد با مشكل مواجه شود» و اين راه حل را نيز ارائه كرد كه اگر مدرسهاي در پرداخت قبوض خود با مشكل مواجه باشد، اداره آموزش و پرورش متبوع موظف است كه هزينه اين فيشها را پرداخت كند.
وزير آموزش و پرورش در نهايت در تاريخ 14 ديماه 89 در گفتوگو با خبرنگار اجتماعي باشگاه خبري فارس «توانا» از واريز 22 ميليارد تومان سرانه به حساب مدارس در آن زمان خبر داد و تصريح كرد: «در طول يك سال گذشته براي ششمين بار است كه به حساب مدارس سرانه واريز ميشود و اين امر تاكنون سابقه نداشته است».
اما به رغم تمام اين تأكيدها كه بعضاً با "كُليگويي " نيز همراه بوده است، واقعيات موجود در داخل مدارس گوياي وضعيت ديگري است.
* سرانه دانشآموزي كفاف هزينه آب و برق مدرسه را هم نميدهد
اسفنديار اختياري، عضو كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس اظهار داشت: دريافت وجه به اجبار از والدين به اين علت است كه سرانه دانشآموزي كفاف حتي هزينه آب و برق مدرسه را هم نميدهد بنابراين اگر شما به عنوان يك مدير مدرسه آن طرف ميز نشسته باشيد يا بايد مدرسه را تعطيل كنيد يا فكري براي پرداخت هزينهها داشته باشيد كه البته بدترين نوع فكر اين است كه ما به دليل كمبود بودجه از اوليا وجهي را دريافت كنيم.
وي افزود: آئيننامه و بخشنامه در اين زمينه تنها كمي از حساسيت مسئله را ميكاهد و درخواست كمك به مدرسه به صورت پنهان ادامه مييابد در چنين مواقع گوشهايمان واقعيتها را نميشنود و خيلي ساده از كنار آن ميگذريم.
اختياري گفت: مديران برخي مدارس سعي ميكنند هزينههاي سربارشده به مدرسه را به اطلاع والدين برسانند و آنها را در پرداخت قبوضي مانند آب، برق، گاز سهيم كنند؛ به عنوان مثال در ماه گذشته در يكي از جلسات مدرسهاي كه حضور داشتم خود اين صحنه را مشاهده كردم؛ مدير مدرسه خيلي ساده و صادقانه فهرستي از قبوض آب، برق و گاز را آورده بود و به اوليا ميگفت «اين قبوض بيش از مبلغ دوميليون است و اگر آن را پرداخت نكنيم دو حالت پيش ميآيد يا بايد مدرسه تعطيل شود يا اينكه در سرما و شرايط ديگر مدرسه را اداره كنيم» به همين دليل اين مبلغ بين اوليا تقسيم شد.
*درخواست "تزريق خون " در آخرين گامهاي سال تحصيلي 90 ـ 89
آنچه ترديد را در ذهنها نسبت به مديريت صحيح سرانه مدارس بيشتر ميكند، به نامهنگاري اخير مديران استاني نظام تعليم و تربيت با ستاد اين وزارتخانه بازميگردد.
ماجرا از اين قرار است كه اخيراً برخي از ادارات كل آموزش و پرورش استانها طي مكاتبهاي با معاونت توسعه مديريت و پشتيباني وزارت آموزش و پرورش از كمبود اعتبارات سرانه دانشآموزي در سال 89 گلايه كرده و افزايش قيمت حاملهاي انرژي را نيز كه به دنبال هدفمندسازي يارانهها صورت گرفته است، يادآوري كردهاند و از اين معاونت تأمين اعتبار سرانه دانشآموزي را درخواست كردهاند.
اين درخواستها در حالي مطرح ميشود كه سال تحصيلي 90 ـ 89 رو به اتمام است و وقت مدارس در تابستان نيز عمدتاً به "فوق برنامهها " اختصاص مييابد كه به طور طبيعي جمعيت دانشآموزي بهرهمند از آن نسبت به روزهاي داير بودن مدارس كمتر است اما گويا نيازهاي مدارس آنقدر جدّي و غيرقابل چشمپوشي است كه در همين شرايط نيز مديران استانها را وادار به استمداد از وزارتخانه كرده است.
*هدفمندسازي سرانه دانشآموزي؛ اقدام جديد آقاي وزير
وزير آموزش و پرورش در خصوص سرانه دانشآموزي در سال تحصيلي 91ـ90 به خبرنگار اجتماعي باشگاه خبري فارس «توانا» گفت: در حال مذاكره و صحبت در دولت هستيم تا بتوانيم سرانه دانشآموزي را افزايش دهيم و هدفمند كنيم.
وي در توضيح نحوه هدفمندسازي سرانه دانشآموزي اظهار داشت: بايد مدارس سراسر كشور تقسيمبندي شوند و با توجه به نياز مدارس، به آنها كمك كنيم.
* كفههاي نابرابر ترازو؛ هشداري جدي براي سال تحصيلي جديد
آنچه در اين ميان جاي سؤال و ابهام دارد، اين مسئله است كه چرا هميشه در ترازوي آموزش و پرورش ميان كفه «سرانههاي پرداختي به مدارس» و كفه «رفع نيازهاي آنها»، توازن چنداني برقرار نيست؟ آيا برآوردهاي متوليان از ميزان نيازها غيرواقعي است؟ آيا شيوه هزينه كردن سرانههاي پرداختي غيراصولي است و "آيا "هايي مشابه سؤالات مطرح شده.
صرفنظر از پاسخ اين پرسشها آنچه مسلم و غيرقابل ترديد است، اين است كه بار سنگين اين "عدم توازن " باز هم بر دوش خانوادهها قرار خواهد گرفت و باعث خواهد شد تا مسائل و نيازهاي حياتي و بنيادين نظام تعليم و تربيت و برنامههاي تحولي آن، تحتالشعاع مسائل و چالشهاي مالي قرار گيرد.
از الان تا شروع سال تحصيلي جديد بيش از 3 ماه باقي مانده است كه اين فرصت نيز به سرعت سپري خواهد شد و اگر از هماكنون چارهاي براي درمان اين كمخوني مُزمن انديشيده نشود، اين بيماري در سال تحصيلي جديد نيز مدارس را آزار خواهد داد.