کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

می‌خواهی خودكشی كنی... اول این را بخوان

مداخله و مشاوره در بحران خـــودكشی

www.migna.ir , 21 دی 1394 ساعت 8:00

چگونه به فردی که در بحران خودکشی قرار دارد کمک کنید؟
افکار مربوط به خودکشی ممکن است به ذهن بسیاری از افراد خطور کند، بسیاری از مردم در دوره‌ای از زندگی خود به مرگ فکر کرده‌اند، ولی تعداد بسیار کمی از آنها واقعا به خودکشی عمل می‌کنند.


مقدمه
خودکشی یکی از عوامل شایع مرگ و میر در میان نوجوانان و جوانان بشمار می رود، با این وجود بیشتر افرادی که دست به خودکشی می زنند، نسبت به این کار و کشتن خود تردید دارند؛ آنچه این افراد در پی آنند پایان دادن به احساسات طاقت فرسا یا شرایطی است که به نظر تحمل ناپذیر می آیند.

اغلب نوجواناني که اقدام به خودکشي مي کنند، اين عمل را به عنوان راه حلي براي نجات از شرايط بحراني مي دانند. نتايج تحقيق از 1384 دانش آموز دبيرستاني، دربارۀ شيوه هاي ناسازگاري آنان به هنگام بروز بحران ها و افکار مربوط به آن نشان مي دهد که 36 درصد از آنان تمايل به اقدام به خودکشي و مردن داشته اند و 7 درصد اقدام به اين عمل نموده اند.

افرادی که تمایل به خودکشی دارند، ممکن است احساساتی مانند ترس، ناامیدی، ناتوانی، سردرگمی و افسردگی داشته باشند؛ این قبیل افراد بیشتر می خواهند از رنجی که گرفتار آن هستند، رهایی یابند، نه اینکه واقعا قصد خودکشی داشته باشند. اما شاید در چنین شرایطی خودکشی از نظر آنها تنها راه نجات است. افکار مربوط به خودکشی ممکن است به ذهن بسیاری از افراد خطور کند. اکثر مردم ممکن است در لحظه هایی از زندگی خود به خودکشی بیاندیشند.

بحران خودکشی تجربه‌ای دردناک،مغشوش کننده و سخت است. برای بیرون آمدن از بحران خودکشی ، تعیین عوامل ایجاد کننده بحران ، فهم احساسات شخص خودکشی کننده و مواجهه با افکار خودکشی‌گرا ، مسائل بسیار مهم و اساسی هستند.
-
چرا برخی افراد اقدام به خودکشی می کنند؟
خودکشی برای برخی افراد پیامد دوره ای از افسردگی است، در حالی که برای برخی دیگر عملی تدافعی است که ممکن است در برابر تجربه ای تلخ، مانند از دست دادن یکی از اطرافیان،شکست عشقی یا حتی حادثه ای نسبتا بی اهمیت، از خود نشان دهند.

آنچه در ذیل می آید فهرستی از افکار و رویدادهایی است که می توانند به ایجاد حس خودکشی در افراد کمک کنند:

1. تنـهایی
این حالت به تدریج این احساس را در شخص ایجاد می کند که کسی را ندارد و هیچکس حقیقتا به زنده بودن یا مردن او اهمیت نمی دهد. فرد خودکشی گرا ممکن است بشدت احساس تنهایی و انزوا کند.

2. حس بی ارزشی،ناامیدی و بی پناهی
در این شرایط فرد احساس می کند که شرایط از آنچه هست بهتر نخواهد شد و کسی نیز نمی تواند به وی کمک کند.
در این حالت فرد احساس بیهودگی می کند؛ به همین دلیل هرگز قادر به پذیرش چیزی نیست و از نظر وی هرگونه توجه، علاقه و تشویق دیگران ناموجه و بر مبنای یک فرض اشتباه است. این قبیل افراد چون احساس می کنند که شایسته توجه دیگران نیستند، معمولا از عزت نفسی پایین برخوردارند و تشویق ها و تمجیدهای دیگران را نمی پذیرند.

3. افسـردگی
کسانی که افسرده اند، معمولا از خود، دیگران یا شرایط موجود برداشتی منفی دارند. نه تنها بسیاری از احساسات ذکر شده در بالا در میان افراد افسرده شایع است بلکه از نظر آنها این احساسات کاملا درست و منطقی است. بنابراین اگرچه ممکن است ناظران و کسانی که نگران این افراد هستند، از استعدادها و پیشرفت های آنها آگاه باشند، لازم است برداشت های درونی آنها نیز به دقت مورد توجه قرار گیرند.

4. شکست در اجرای طرح ها
این حالت بویژه، در شرایطی صدق می کند که اهداف از اهمیت شخصی برخوردارند؛ به عنوان نمونه، ناموفق بودن در دانشگاه، پایان یافتن یک رابطه مهم یا دست نیافتن به اهداف تحصیلی. در این صورت ممکن است فرد احساس شکست، شرمندگی یا بی کفایتی کند و تصور کند که دیگران او را دوست ندارند.

5- فشار اجتماعی همسالان
ضعف اعتماد به نفس ،احساس حقارت،تحقیر و نداشتن مهارت های زندگی در برخی موارد نوجوان را به بن بست می رساند و به اقدامات احساسی روی می آورد.

6. داشتن استرس در سطح بالا و نامناسب
این وضعیت در کسانی مشاهده می شود که به لحاظ شخصی و تحصیلی انتظاراتی بالا و غیر واقع بینانه از خود دارند. انتظارات بالای تحصیلی از دانشجویان می تواند در آنها استرس ایجاد کند. گاهی اوقات نیز استرس، در برخی از دانشجویان به سطحی تحمل ناپذیر می رسد. دانشجویانی که در طول تحصیل به پیشرفت های خوبی دست یافته اند، اغلب تصور می کنند که موفقیت های تحصیلی در تعیین هویت شخصی آنها نقش بسیار مهمی ایفا می کنند و در صورت به خطر افتادن و نادیده گرفته شدن این موفقیت ها، هویت آنها نیز در معرض خطر قرار خواهد گرفت. برای چنین افرادی دست نیافتن به "رتبه نخست" حقارتی محض و تحمل ناپذیر بشمار می رود.

7. خشم
گاهی اوقات خودکشی در افرادی مشاهده می شود که بشدت خشمگین اند یا از خودکشی برای انتقام گرفتن استفاده می کنند ( اقدام به خودکشی در یک فرد پس از پایان یافتن یک رابطه دوستی، نمونه ای از این حالت است).
8. مصرف از موادمخدر،مشروبات الکلی و روان گردانها
 گاهی اوقات افراد تحت تاثیر توهمات موادمخدر،مشروبات الکلی و یا قرص های روانگردان دست به خودکشی می زنند. در این حالت افراد خطرات کاری را که انجام میدهند دست کم می گیرند و درمقایسه با سایرین، درمقابل احساساتی که گرفتار آنها می شوند، آسیب پذیرترند.

9. بیماری های سخت جسمی و روحی
10. احساس درماندگی و ناتوانی
وقتی فرد در برهه ای از زمان گرفتار مشکلاتی متعدد می شود، به عنوان مثال مشکلات تحصیلی، خانوادگی و همزمان با آنها پایان یافتن یک رابطه در این حالت احساس درد و غم وی را درمانده و ناتوان می سازد.

*دلايل بحران خودکشي نوجوانان
1. مصرف مواد مخدر
2. افسردگي و احساس بي ارزش بودن
3. رفتاري ضد اجتماعي يا پرخاشگرانه
4. آسيب هاي رواني و سابقه خودکشي يکي از اعضاي خانواده
5. فشار اجتماعي همسالان


فکر و اقدام به خودکشي يکي از مهم ترين پيش بيني کننده هاي خودکشي است. 15 تا 45 درصد خودکشي هاي انجام شده در آغاز با اقدام هايي در جهت خودکشي قطعي همراه بوده است. روترام و همکارانش نيز گزارش مي دهند 10 تا 15 درصد افرادي که به خودکشي مي نمايند، دوباره دست به اين عمل زده و در نهايت 11 درصد آنها به همين علت خواهند مرد.

اين نوجوانان دو دسته هستند:
1. کساني که قصد يا فکر خودکشي دارند و براي اقدام به آن مشکوک به نظر مي رسند.
2. کساني که به خودکشي اقدام مي کنند و در حال حاضر بنا به افسردگي شديد احساس گناه يا اصرار والدين و موارد مشابه به مراکز مشاوره مراجعه نموده اند.
مشاوران بحران بايد سريع ارزيابي عوامل خطر آفرين و علائم هشدار دهنده در مورد نوجواناني که اقدام به خودکشي در گذشته نموده اند و همچنين نوجواناني که تهديد به اين عمل نموده اند و مورد سوء ظن هستند، داشته باشند.

عوامل خطرآفرين
* سابقه استفاده از الکل در خانواده
* سابقه مصرف مواد مخدّر در خانواده
* آسيب شناسي رواني شامل يک اختلال افسردگي اساسي به خصوص همراه با اختلالات رواني ديگر
* اقدام به خودکشي
* ايده پردازي درباره خودکشي
* واکنش در مقابل از دست دادن يک رابطه عاطفي
* خشونت خانوادگي
* مشکلات و افت تحصيلي
* تعارض با والدين، دوستان و مسئولان مدرسه

علائم هشدار دهنده
- تلاش براي منظم کردن امور شخصي اعم از رفع و رجوع
- نشانه هاي کلامي به صورت اشاره هاي مستقيم يا غير مستقيم به خودکشي
- احساس غم، فقدان انرژي
- بي حوصلگي
- طغيان هاي هيجاني، به گريه افتادن
- افت تحصيلي
- بي توجهي به سر و وضع شخصي
- تغيير در خواب و اشتها
 
 
اقدام هات قانونی:
1. در صورت استفاده نوجوان از دارو با ميزان بالا و يا صدمه اي که نياز به مراقبت دارد فوراً به اورژانس اطلاع داده شود.
2. اگر امنيت نوجوان، دوستان، دانش آموز و يا ديگران مورد تهديد جدي قرار گرفته با پليس تماس گرفته شود.
3. آرام نگه داشتن نوجوان تا رسيدن اورژانس يا پليس
4. نوجوان تحت هيچ شرايطي تنها گذاشته نشود.
5. مطلع نمودن والدين و يا سرپرست نوجوان از اقدام او به اين عمل

چه چیزی به بحران خودکشی منجر می‌شود؟
یک بحران خودکشی معمولا توسط یک تجربه آسیب زا و یا مجموعه‌ای از تجارب که احساس ارزشمندی شخص را پایمال می‌کنند، ایجاد می‌شود. این تجارب شامل یک فقدان اساسی ، ناکامی در نیل به اهداف شخصی و یا مشکلات شخصی دراز مدت می‌باشند. زمانی که نظام مقابله‌ای شخص قادر به رویارویی با تجارب منفی زندگی نباشد، افسردگی و یأس ناشی از آن می‌تواند شخص را به افکار خودکشی ، آسیب‌پذیر نماید.

احساسات شخص خودکشی کننده
عموما شخص در معرض خودکشی، به دلیل احساس بیگانگی از تعاملات اجتماعی کناره‌گیری می‌کند. او در پس انبوه جمعیت احساس انزوا و تنهایی می‌نماید. نیروی لازم برای عملکردهای روزانه کاهش می‌یابد. احساس خستگی و نوسانات خلقی ایجاد می‌شوند. خواب، خوراک و عادات مراقبت از خود از نظم معمول خارج می‌گردند. شخص ممکن است بدلیل سخت و غیر قابل تحمل بودن الزامات زندگی از خوردن خودداری کند، در خواب مشکل داشته باشد، کلاس درس یا کار خود را فراموش کند و از آرایش ظاهری خود غفلت نماید. عواطف خشم، آسیب و غمگینی احساس ناامیدی و درماندگی فرد را در بر می‌گیرد.

اقدام به خودکشی در بزرگسالان
مطالعات نشان می دهند که آنچه اغلب موجب می شود برخی افراد مانند جوانان و دانشجویان دست به خودکشی بزنند، مشکلات میان فردی است. مسائلی که در پی بروز برخی مشکلات تحصیلی، میان دانشجو و والدین او پیش می آید، نمونه ای از این امر است. این مطالعات همچنین نشان می دهند که نگرانی های مالی و استرس ناشی از فشارهای تحصیلی نیز از عوامل مهم اقدام به خودکشی در میان دانشجویان هستند.

با این وجود دلیل خودکشی هرچه باشد، همواره باید مورد توجه جدی قرار گیرد. آمار نشان می دهد کسانی که به دفعات متعدد اقدام به خودکشی می کنند به احتمال بسیار زیاد در نهایت، تصادفا یا از روی عمد، مرگ خود را موجب می شوند.

نشانه های هشدار دهنده
افراد ممکن است در شرایط عادی در واکنش به مشکلاتی که در زندگی روزمره خود با آنها روبرو می شوند، دچار افسردگی، غم یا احساس درماندگی شوند. کسانی که در واکنش به این مشکلات، خودکشی را انتخاب می کنند، به احتمال زیاد بیشتر از دیگران درمعرض آسیب ها و ناکامی هایی قرار گرفته اند که به آنها توجهی نشده است یا بجای رویارویی با مشکلات بزرگ، در مقابل آنها درمانده و ناتوان شده اند.


*نشانه های هشدار دهنده خودکشی:
. تلاش هایی برای منظم کردن امور شخصی؛ رفع و رجوع کردن روابط آشفته،بخشیدن اموال ارزشمند
. نشانه های کلامی:گفتن خداحافظ به اعضای خانواده و دوستان، اشارات مستقیم یا غیرمستقیم به خودکشی: "دیگر مجبور نخواهم بود نگران این مسائل باشم" ؛ " آرزو می کنم کاش مرده بودم"
. احساس غم،دل مردگی،بیش از این " اهمیت ندادن"
.خستگی شدید،فقدان انرژی،بی حوصلگی
. بی میلی نسبت به معاشرت ،کناره گیری از دوستان
. به راحتی ناکام شدن
.طغیان های هیجانی، به گریه افتادن یا خندیدن ،فوران انرژی
.ناتوانی در تمرکز کردن،حواس پرت شدن
. افت نمرات،غیبت از مدرسه یا دانشگاه،مشکلات انضباطی
.بی توجهی به سر و وضع ظاهری و شخصی
.تغییر در خواب: بی خوابی یا خواب آلودگی مفرط
. تغییر در اشتها: خوردن کمتر یا بیشتر از معمول
.شکایت های جسمانی: معده درد،کمردرد،سردرد
· افسردگی؛ شامل احساس شدید گناه و شرم، انتقاد از خود و خشم.
· حس بی ارزش بودن و برخورداری از عزت نفسی پایین؛ بویژه اگر با انتظارات و آرمان هایی بسیار بالا همراه باشند.
· احساس ناامیدی، عجز و بیهودگی
· حس بیگانگی و انزوا ؛تنها بودن
· داشتن سابقه اقدام به خودکشی
· داشتن یک نقشه مفصل برای خودکشی
· استفاده از مواد مخدر ،مشروبات الکلی و روان گردانها
· بیان سخنانی درباره کشتن خود یا پوچ بودن زندگی
· یک رویداد استرس زا یا آسیبی سخت مانند فقدانی بزرگ یا ترس از پیش آمدن این فقدان
· تغییرات رفتاری چشمگیر، مانند گوشه گیرشدن؛ بویژه اگر این حالت درفرد غیرعادی بنظر آید. به یاد داشته باشید که درست نیست بگوییم "افرادی که نیت خود را برای خودکشی به زبان می آورند، واقعا دست به این کار نمی زنند".


علائم خطر
حداقل 70 درصد کسانی که اقدام به خودکشی می‌کنند، قبل از اقدام ، به گونه‌ای قصد خودشان را نشان می‌دهند. آگاهی از این نشانه‌ها و حاد بودن مشکلات فرد می تواند در پیشگیری از چنین تراژدی‌هایی کمک‌کننده باشد. اگر شما فردی را می‌شناسید که در برقراری یک ارتباط هدفمند و یا رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده درموقعیت پراسترسی قرار دارد و یا حتی به دلیل شکست در امتحان دچار مشکل می‌باشد، لازم است درصدد یافتن سایر علائم بحران برآیید. بسیاری از افراد غالبا با ابراز جملاتی همچون ، دلم می‌خواهد خودم را بکشم ، یا ، نمی‌دانم چه مدت دیگر می‌توانم این فشارها و مشکلات را تحمل کنم ،یا اینکه ، من قرص‌هایم را برای روزی نگهداشته‌ام که کارها واقعا بدتر گردد ، یا ، اخیرا طوری رانندگی می‌کنم گوئی واقعا برایم اهمیت ندارد چه اتفاقی برایم پیش بیاید. دیگران را مستقیما از برنامه خود کشی خود مطلع می‌گردانند.

بطور کلی وجود احساس افسردگی ، ابراز درماندگی ، تنهایی و ناامیدی شدید ، می‌تواند بیانگر افکار منجر به خودکشی در فرد باشد. گوش دادن به صحبتهای فرد که نشانه درخواست کمک از طرف اوست، حائز اهمیت بسیاری است. چرا که معمولا این گونه صحبتها تلاش ناامیدانه فرد جهت برقراری ارتباط ، دریافت کمک و درک مشکلاتش توسط دیگران می‌باشد. بیشتر اوقات در رفتار بیرونی افرادی که به فکر خودکشی می‌افتند تغییراتی دیده می‌شود آنها ممکن است با بخشیدن اموال قیمتی خود و مرتب کردن کارهایشان خود را برای مرگ آماده کنند.
آنها همچنین ممکن است از اطرافیان خود کناره‌گیری نموده الگوی خواب و خوراک خود را تغییر دهند و یا علاقه‌شان را نسبت به فعالیتها یا ارتباطات گذشته‌اشان از دست بدهند. چنین تغییرات ناگهانی و شدید می‌تواند به عنوان زنگ خطر تلقی گردد. چرا که با این تغییرات فرد خود را درموقعیتی می‌بیند که بزودی مشکلاتش تمام خواهد شد و به آرامش دست خواهد یافت.


باورهای غلط و حقایقی راجع به خودکشی
باور غلط: فرد باید دیوانه باشد که حتی فکر خودکشی به سرش بزند.
حقیقت: بیشتر مردم گاهگاهی درطول زندگی خود در مورد خودکشی فکر کرده‌اند. بسیاری از افرادی که خودکشی می‌کنند و یا اقدام به خود کشی کرده اند، در زندگی خود افراد عاقلی بوده‌اند.

باور غلط: افرادی که یک بار اقدام به خودکشی میکنند دیگر سراغ آن نمی‌روند.
حقیقت: اغلب مواقع عکس قضیه درست است . کسانی که اقدام‌های قبلی خودکشی داشته‌اند، بیشتر در معرض خطر خودکشی قرار دارند. برای بعضی از این افراد ، خودکشی دردفعات دوم و سوم آسانتر می‌باشد.

باور غلط: کسانی که قصد جدی خودکشی دارند هیچ کاری را نمی‌توان برای آنها انجام داد.
حقیقت: بیشتر بحرانها ی منجر به خودکشی ،محدود به زمان بوده و براساس افکار مبهم صورت گرفته‌اند. کسانی که اقدام به خودکشی می‌کنند به نحوی قصد فرار از مشکلات را دارند .درحالی که آنها می‌باید مستقیما با مشکلات برخورد نموده تا بتوانند راه حلهای دیگری را بیابند . راه حلهایی که با کمک افراد علاقمند به آنها درطول بحران مطرح شده و با حمایت آنها این افراد قادر خواهند بود دقیق تر راجع به مسائل فکر کنند.

باور غلط: صحبت راجع به خودکشی می تواند ایده خودکشی را در فرد بوجود آورد.
حقیقت: بحران و آشفتگی‌های هیجانی ناشی از آن ، فکر راجع به خود کشی را در ذهن فرد مستعد ایجاد نموده است. علاقمندی وصحبت مستقیم راجع به خودکشی ، این اجازه را به فرد می‌دهد فشار یا ناراحتی صحبت دربارة مشکلات خود را تجربه نماید که این امر می‌تواند منجر به کاهش اضطراب در وی گردد. این گونه صحبتها همچنین باعث می‌شود فردی که قصد خودکشی دارد کمتر احساس تنهایی یا انزوا داشته و احتمالا برای وی تسکین دهنده نیز باشد.


شیوه‌های مواجهه با افکــار خودکشی
در زیر چند راهبرد جهت مواجهه با معمای بحران خودکشی ذکر شده است. نکته کلیدی برای پیشرفت از طریق این حالت ، برقرار کردن رابطه با یک شخص و مشارکت در یافتن راههای جایگزین جهت توجیه زندگی (زنده ماندن) است.

•ترس ها ، ناکامی‌ها و نگرانی‌های خود را با والدین ، دوست ، همسر ، استاد ، مشاور یا یک روحانی در میان بگذارید. اگر شما راه‌حلی برای مشکلات ندارید به این معنی نیست که برای آن مشکلات دیگر هیچ راه‌حلی وجود ندارد. ابراز افکار و احساساتتان آغازکننده فرایندی است که از طریق آن نیرو ، امید و احساس ارزشمندی مجددا ایجاد شده و به کشف راه‌حل‌های دیگر جهت حل و فصل بحران منجر می‌گردد. اگر افکار خودکشی پیش از چند روز طول کشید، کمک حرفه‌ای و تخصصی الزامی خواهد بود.

•آنچه را که موجب ناراحتی شما می‌شود، بطور مشخص بنویسید. علاوه بر این ، چگونگی رویارویی‌تان با مشکلات را معین کنید. با مشخص کردن آنچه جهت مقابله با یک موضوع خاص انجام می‌دهید، دریچه ذهن خود را برای راه‌حل‌های دیگر باز می‌گذارید.

•افکار مثبت را جایگزین افکار منفی کنید. اگر شما بطور دائمی درباره نقائص ، تقصیرها و بدبیاری‌های زندگی خود تعمق و تفکر نمائید، خود پنداری و نگرشی منفی در مورد آینده را درونی خواهید کرد. تمرکز بر اسنادها ، توانایی‌ها و مشارکت‌های شخصی مثبت ، نگرشی متعادل در مورد خود و توانایی‌هایتان ایجاد خواهد کرد. در بعضی اوقات جهت ایجاد احساس بهتر با خودتان حرف بزنید.

•کسانی را که در صورت کشتن خودتان ، زندگی آنها آسیب خواهد دید، مشخص کنید. تعیین اینکه آیا کسی در زندگی خود به شما نیازمند است، کاری سخت است. بهرحال ، ما همه در شبکه‌های اجتماعی درگیر هستیم و در هر لحظه از زمان شخصی وجود دارد که رابطه‌ای معنی‌دار با شما داشته باشد. در نظر داشته باشید که شما به حساب می‌آیید و برای دیگران مهم هستید، ارزشمندید و استحقاق این را دارید که چیزها را بهتر سازید. زندگی در دوره‌هایی از زمان سخت می‌گردد، همه فراز و نشیب دارند. یک بخش از خوبی زندگی در این است که شما امیدوارید فردا بهتر از دیروز خواهد بود. اگر شما از افسردگی ، ناامیدی و افکار خودکشی در رنج هستید، مطمئن باشید که مراجعه به متخصصین بهداشت روانی برای شما بسیار کمک‌کننده خواهد بود.


فهرستی از پیشنهادات بازدارنده برای جلوگیری از اقدام به خودکشی :
1- فرد را به طرح کردن آنچه افکار "مرگ" را در او بوجود آورده است تشویق کنید. هرچه که فرد بیشتر درباره جزئیات ویژه تجربه خود صحبت کند، بهتر می تواند منشأ بحران را درک کند. وقتی منشأ مشخص شود مداخله و اقدام قابل انجام است.

2- احساسات فرد را بیرون بکشید. ابراز عواطف روشی است که فرد ضمن اطمینان از حمایت و تأیید، ناکامی ها و سرخوردگی های خود را خالی می کند. عبارتها و جملات معمول در این باره چنین است: "وقتی این اتفاق افتاد، چه احساسی داشتی؟" "اگر چنین اتفاقی برای من می افتاد به شدت ناراحت می شدم."

3- بطور مستقیم راجع به خودکشی بحث نمائید. بیشتر افراد راجع به مرگ و مردن احساسات مبهمی داشته و آماده دریافت هر نوع کمکی هستند. از صحبت یا سوال مستقیم راجع به خودکشی ، ترس و وحشتی بخود راه ندهید. وقتی درباره تهدید صحبت می کنید، از واژه های "خودکشی"، "کشتن خودت" و "تصمیم به خودکشی" استفاده کنید. اغلب اوقات، کسانیکه به خودکشی فکر می کنند از دیدگاه تحریف شده به این فرایند نگاه می کنند. حتی ممکن است به عنوان راه فرار "مطلوب"، راه حلی بدون پیامدهای مهم در نظر گرفته شود. استفاده از این واژه ها می تواند فرد را به توجه دقیق تر به واقعیت برگرداند و مددکار را قادر به تعیین این موضوع کند که آیا این طرح، نقشه ای دقیق است؟ اگر فرد نقشه منطقی و حساب شده ای برای اجرای تهدید به خاتمه دادن زندگی خود داشته باشد، کمک به او جدی تر است و توجه دقیق را می طلبد.

4- فرد را به استفاده از روش‌های حل مسئله و اقدامات مثبت تشویق و ترغیب نمایید. بخاطر داشته باشید فردی که در موقعیت بحران عاطفی قرار دارد، نمی‌تواند منطقی و دقیق فکر کند. اورا از هر گونه اقدام جدی و تصمیمات غیر قابل برگشت در موقعیت بحران باز دارید و راجع به تغییرات مثبتی که امید به زندگی را در وی افزایش می‌دهد بحث و گفتگو نمائید. به فرد کمک کنید تا جایگزین ها و راههای مناسب را تشخیص دهد.(آموزش مهارت حل مسئله) آنهایی که به مرگ می اندیشند، متوجه نیستند که در زندگی راه حل های درست و مثبت جایگزین وجود دارد. تأکید بر این حقیقت که خودکشی یک راه حل نهایی و ابدی برای مشکلی موقت است، می تواند امید را به فرد بازگرداند. راه حلهای جایگزین قابل دسترسی اند. فردی که در بحران قرار دارد، با بهره گیری از کمک می تواند بهترین راه حل را برای موقعیت انتخاب کند.

5- در صورت لزوم به تدابیر تخصصی متوسل شوید. متخصصان آموزش دیده می توانند به فردی که در بحران قرار دارد کمک کنند تا با مشکل خود به طور مؤثر روبرو شود و به تدریج به امید دست یابد. باید حس اعتماد فرد را برای حضور یک فرد دیگر پرورش داد. در بسیاری موارد، فردی که می خواهد خودکشی کند، از کمک کننده می خواهد که موضوع را محرمانه نگاه دارد. تأکید بر این نکته مهم است که مراجعه او به شما به دلیل اعتماد و اطمینان بر صحت عمل شماست. فرد بحران زده را دلگرم کنید تا برای تصمیم شما مبنی بر بهره گیری از یک درمانگر و روان شناس متخصص در صورت لزوم، ارزش قائل شود.

6- پس از گذشتن از بحران، با یک فرد صحبت کنید. در میان گذاشتن آنچه در موقعیت استرس آور وجود داشته، مهم است. تخلیه احساسات فرایند تصمیم گیری شما، برای برقراری مجدد تعادل، پس از هجوم آدرنالین، مهم و حیاتی است. همچنین ممکن است اینکه از فرد دیگری کمک خواسته اید احساس بی کفایتی و گناه کنید. به یاد داشته باشید که ورود مددکاران دیگر به موقعیت، به معنای خیانت به اعتماد نیست، بلکه به منظور نجات یک زندگی است.در بحران خودکشی رازداری معنا ندارد.

7- محدودیتهای مسئولیت خود را بپذیرید. از دیگر افراد کمک بگیرید. علیرغم اینکه شما قصد کمک را دارید، سعی نکنید با ایفای نقش مشاور تمام مسئولیت را خود برعهده بگیرید. درجستجوی افرادی که بتوانند در زمینه‌های تخصصی به شما کمک کنند برآیید، حتی اگر به قیمت از بین رفتن اعتماد او به شما شود. اجازه دهید فرد مشکل‌دار بفهمد که شما برای وی اهمیت قائلید و نسبت به او چنان علاقمندید که قصد گرفتن کمک از دیگران جهت رفع مشکلات وی را دارید.

برای کمک به رفع یک بحران، چندین روش وجود دارد. از جمله: مرتبط کردن فرد مایل به خودکشی با مشاوران خط بحران، همراهی کردن فرد تا مرکز روان شناختی و مشاوره، وقت گرفتن از یک روانشناس، مطلع کردن والدین فرد، یا خبر کردن پلیس. اگر برای بازداری فرد از اقدام به خودکشی، تدابیر کافی در پیش گرفتید و فرد از این مکانها و کمکها امتناع کرد، شاید نتوان کار بیشتری انجام داد. مسئولیت شما به عنوان یک دوست یا یاور، کمک کردن، حمایت نمودن و ارجاع فرد به مراکز مشاوره است. وقتی همه اقدامات انسانی ممکن را به کار گرفتید، مسئولیت انسانی خود را به عنوان یک دوست انجام داده اید. اگر شخصی را می شناسید که افکار خودکشی دارد، او را برای مشاوره با روانشناس متخصص تشویق کنید.

پیشگیری از خودکشی!؟
چرا مردم خودکشی می‌کنند؟
خصوصیت مشترک مابین افرادی که اقدام به خودکشی می‌کنند، داشتن این باور است که خودکشی تنها راه‌حل غلبه بر احساسات غیرقابل‌تحمل است. کشش خودکشی دراین است که نهایتا به این احساسات غیرقابل تحمل خاتمه می‌دهد. درتراژدی خودکشی ، آشفتگی و مشکلات عاطفی به حدی شدید می‌گردند که فرد را دریافتن راه‌های مختلف حل مشکل خود ناتوان می‌سازند. درحالی که راه‌حل‌های دیگری نیز وجود دارند.. همه ما درطول زندگی احساس تنهایی ،افسردگی ، بی‌کسی و ناامیدی را تجربه می‌کنیم.

مرگ یکی از اعضای خانواده و شکست در برقراری ارتباط از جمله مواردی هستند که اعتماد به نفس ما را تحت تأثیر قرارداده احساس بی‌ارزشی را در ما بوجود می‌آورند. ورشکستگی‌های اقتصادی نیز از جمله مشکلات عمده‌ای هستند که بعضی از ما در طول زندگی کم و بیش با آن مواجه می‌گردیم. از آنجایی که ساختار هیجانی هر شخص منحصر به فرد می‌باشد، هرکدام از ما در شرایط مختلف پاسخ‌های متفاوتی می‌دهیم. در تشخیص این که آیا واقعا فردی قصد خودکشی دارد، لازم است این موقعیت بحرانی، از دید فرد مورد ارزیابی قرارگیرد، چرا که ممکن است موضوعی که از دید شما از اهمیت کمی برخوردار است بنظر شخص دیگر بسیار مهم باشد، و یا واقعه‌ای که شما برای آن اهمیتی قائل نمی‌شوید برای شخص دیگر بسیار ناراحت کننده و مهم تلقی گردد. بدون توجه به ماهیت بحران ، اگر کسی احساس می‌کند که دیگر تحمل مشکلات را ندارد خطر اقدام به خودکشی ، به عنوان راه‌حل جذاب برای وی وجود دارد.


در رویارویی با فردی که در فکر خودکشی است، چه کنیم؟
برای بررسی این امر که آیا فردی در معرض خطر قرار دارد یا نه و اینکه احتمال دارد دست به خودکشی بزند، لازم است شرایط را از دیدگاه او بسنجید، حتی اگر بنظر شما غیر واقع بینانه باشند. شاید این کار بسیار دشوار بنظر آید، زیرا بودن با فردی که دارای حس خودکشی است می تواند احساساتی قوی و اضطرابی شدید بوجود آورد، همانگونه که بسیاری افراد این حالات را تجربه کرده اند. به همین دلیل لازم است پیش از برقراری ارتباط با دانشجویی که قصد خودکشی دارد، با یک مشاور در خصوص نگرانی های خود صحبت کنید.

توصیه های زیر نیز می توانند در این مسیر کمک کننده کننده باشند:
احساسات و دیدگاه های خود را بررسی کنید. اگر پی بردید که ممکن است در رویارویی با آن فرد از عباراتی مانند " فریاد کمک خواهی " یا "جلب توجه "، آن هم با لحنی تحقیر آمیز استفاده کنید، عاقلانه تر آن است که از شخص دیگری که مناسب این کار است بخواهید به فرد خودکشی گرا کمک کند.

همچنین روش های زیر را بکار گیرید:
سوال کنید: بعید به نظر می رسد که سوال کردن درباره خودکشی، فکر خودکشی را به ذهن فرد القا کند؛ این کار کمک می کند که فرد بتواند در خصوص مشکلاتش صحبت کند.

به سخنان او گوش دهید: آنچه را که فرد خودکشی گرا می گوید جدی بگیرید و تلاش کنید تا چشم انداز وی را از شرایط به خوبی درک کنید. در این حالت فرد قادر خواهد بود درمورد نیازهای خود و اینکه چه کسانی می توانند به او کمک کنند، صحبت کند.

با او بحث کنید: تلاش کنید تا بدون آنکه راه حل های خود را بر شرایط تحمیل کنید، با فرد مورد نظر بحث و گفتگو کنید و کشف کنید که چه چیزهایی می توانند شرایط را تغییر دهند.

راه حل هایی عملی برای حل مشکل ارایه دهید: به عنوان مثال،اگر ضرب الاجل های تحصیلی برای دانشجوی مورد نظر تعیین شده است، آنها را از سر راه وی بردارید.

هرگز از محدوده زمان و توانایی های خود فراتر نروید: اگر نمی توانید کاری انجام دهید قول آن را هم ندهید – فرد خودکشی گرا بیش از این مستحق ناامیدی نیست.

به افرادی که می توانند به شما کمک کنند، مراجعه کنید: مسئولیت شرایط موجود را به تنهایی بر دوش نکشید. نشان دهید که آنقدر نگران هستید که لازم می دانید از کمک دیگران نیز استفاده کنید، حتی اگر این کار به مفهوم کاهش اعتماد آن فرد به شما باشد. شما می توانید با برخی دانشجویان یا مراجعین که قصد خودکشی دارد در خصوص افراد دیگری که می توانند وی را کمک کنند، بحث کنید؛ استادان، والدین، خویشاوندان و دوستان می توانند یک شبکه پشتیبانی ایجاد کنند؛ راهنمایی های مرکز مشاوره دانشجویی نیز می تواند مفید باشند. این مرکز می تواند ضمن بررسی لزوم استفاده از روش دارودرمانی، در صورت نیاز زمینه دسترسی فرد موردنظر به حمایت های پزشکی و روان درمانی را فراهم سازد. حتی اگر احساس می کنید که فرد مورد نظر درمعرض خطر قرارداد، مرکز یاد شده قادر خواهد بود شما را در ارایه کمک های مناسب همراهی کند. شاید بخواهید به تنهایی گفتگو یی با مرکز مشاوره داشته باشید این کار را ترجیحا با اجازه فرد مورد نظر انجام دهید.


*مداخله در بحران خودکشی
افراد خودكشی‌گرا معمولاً به دنبال ناجی می‌گردند. آنها علیرغم آنچه می‌گویند، می‌خواهند كه مردم به آنها كمك كنند. اگر حس كنیم كه كسی به خودكشی فكر می‌كند باید از او مستقیماً سوال كنیم آیا به خودكشی فكر می‌كنی؟ چطور می‌خواهی این كار را انجام بدهی؟ آیا اسلحه داری؟ آیا به اندازه كافی قرص برای اوردوز داری؟ چه وقت می‌خواهی این كار را بكنی؟ برخلاف اعتقاد عموم، اگر از كسی درباره اقدام به خودكشی سوال كنیم، این فكر را به سر او نمی‌اندازیم. باز كردن موضوع و بحث كردن درباره آن یكی از سودمندترین كارهایی است كه می‌توانیم در این مورد انجام دهیم. این‌كار به ارزیابی احتمال اقدام به خودكشی كمك می‌كند. یك تصور غلط دیگر این است كه اگر مصمم باشد خود را بكشد، هیچ‌چیز نمی‌تواند مانع او شود. حتی ناامیدترین افراد، احساسات درهم و برهمی درباره مرگ دارند و تا آخرین لحظه بین تمایل به زندگی و تمایل به مرگ دودل هستند. بسیاری از افراد خودكشی‌‌گرا نمی‌خواهند بمیرند. آنها فقط می‌خواهند كه رنج متوقف شود. انگیزه پایان دادن به آن ممكن است به طور موقت قدرتمند شده باشد، ولی برای ابد ادامه نمی‌یابد. تصمیم به خودكشی یك تصمیم عقلانی و منطقی نیست، بنابراین توقع نداشته باشید كه با یك بحث منطقی بتوانید فرد را از این كار منصرف كنید. حمایتگر باشید و اجازه دهید كه فرد بفهمد شما به او اهمیت می‌دهید. با احترام با او صحبت كنید، زیرا او عمیقاً ناامید است. قضاوت‌های اخلاقی نكنید.


می‌خواهی خودكشی كنی... اول این را بخوان
اگر می‌خواهی خودكشی كنی، فقط به اندازه خواندن این متن صبر كن. این كار فقط پنج دقیقه وقت لازم دارد. نمی‌خواهم درباره احساس بد شما صحبت كنم. من یك درمانگر یا متخصص سلامت روان نیستم. من فقط كسی هستم كه می‌داند در رنج بودن یعنی چه. من نمی‌دانم تو چه كسی هستی یا چرا این صفحه را می‌خوانی، فقط می‌دانم كه در این لحظه این صفحه را می‌خوانی و این بسیار خوب است. فكر می‌كنم به این علت اینجا هستی كه مشكلی داری و می‌خواهی زندگی خود را پایان دهی. اگر ممكن بود ترجیح می‌دادم كه كنار تو باشم و بنشینم و رو در رو با تو صحبت كنم. من با افراد زیادی مواجه شده‌ام كه قصد خودكشی داشته‌اند، بنابراین تا حدودی می‌دانم كه احتمالاً تو چه احساسی داری. در این پنج دقیقه‌ای كه با هم هستیم. می‌خواهم پنج قدم ساده و عملی را با تو در میان بگذارم. من با تو بر سر این موضوع كه آیا باید خودت را بكشی یا نه بحث نمی‌كنم، ولی می‌دانم كه اگر درباره خودكشی فكر می‌كنی، حالت خیلی بد است. خوب، تو هنوز داری می‌خوانی، و این خیلی خوب است. از تو می‌خواهم تا انتهای این صفحه با من بمانی. امیدوارم این به آن معنی باشد كه حداقل ذره‌ای، جایی در اعماق خود، درباره اینكه آیا واقعاً می‌خواهی به زندگی خود پایان دهی، مردد باشی. معمولاً افراد، حتی در عمیق‌ترین تاریكی‌های ناامیدی، چنین حسی دارند. نامطمئن بودن درباره مرگ طبیعی است. اینكه تو در این دقیقه زنده هستی، به این معنی است كه هنوز كمی تردید داری؛ به این معنی است كه حتی وقتی می‌خواهی بمیری، در عین حال بخشی از تو می‌خواهد زنده بماند. پس بیا به این قسمت بپردازیم و چند دقیقه در این باره صحبت كنیم.


با در نظر گرفتن این جمله شروع كن
خودكشی یك انتخاب نیست، خودكشی وقتی اتفاق می‌افتد كه رنج بر منابع كنار آمدن با رنج پیشی می‌گیرد. همه‌اش همین است. تو آدم بدی نیستی و اگر می‌خواهی خودكشی كنی دلیل بر دیوانگی یا ضعف یا نقص تو نیست. حتی واقعاً به این معنا نیست كه می‌خواهی بمیری، فقط به این معناست كه تو آنقدر درد داری كه در حال حاضر از پس آن برنمی‌آیی. اگر من شروع به گذاشتن بار بر روی تو كنم، اگر به اندازه كافی بار بگذارم، هر قدر هم كه بخواهی ایستادگی كنی، بالاخره در هم می‌شكنی. قدرت اراده ربطی به این موضوع ندارد. اگر می‌توانستی، البته كه سعی می‌كردی خوشحال باشی. اگر كسی به تو گفت «این كه دلیل كافی برای خودكشی نیست» قبول نكن. انواع مختلفی از رنج وجود دارند كه منجر به خودكشی می‌شوند. آنچه برای یك نفر قابل تحمل است امكان دارد برای دیگری غیرقابل تحمل باشد.

تو می‌توانی با انجام یكی از این دوكار بر احساس خودكشی غلبه كنی.
1- راهی برای كاهش درد پیدا كنی.
2- راهی برای افزایش منابع كنار آمدن پیدا كنی. هر دو امكان‌پذیرند.
-
حالا می‌خواهم پنج نكته بگویم كه درباره‌اش فكر كنی
1- تو باید بدانی كه افراد از عهده این كار برمی‌آیند. حتی كسانی كه به اندازه تو احساس بدی دارند. از لحاظ آماری احتمال بسیار زیادی هست كه تو زنده بمانی. امیدوارم كه این اطلاعات حسی از امید به تو بدهد.

2- به خودت فرصت بده. به خودت بگو «قبل از اینكه كاری بكنم 24 ساعت یا مثلا یك هفته صبر می‌كنم.» به یاد داشته باش كه احساسات و اعمال دو چیز متفاوتند، فقط به این دلیل كه حس می‌كنی دوست داری خودت را بكشی، به این معنی نیست كه باید درست در همین دقیقه واقعاً این كار را بكنی. بین احساسات خودكشی‌گرایانه خود و عمل خودكشی فاصله‌ای قرار بده؛ حتی اگر فقط 24 ساعت باشد. همین حالا با خواندن این صفحه این كار را برای پنج دقیقه انجام داده‌ای. می‌توانی پنج دقیقه دیگر هم با خواندن ادامه این صفحه صبر كنی.

3- مردم معمولاً به این دلیل به خودكشی روی می‌آورند كه می‌خواهند از رنج آسوده شوند. به یاد داشته باش كه آسودگی یك احساس است و تو باید زنده باشی تا آن را احساس كنی. اگر بمیری نمی‌توانی آرامشی را كه اینقدر به دنبال آن هستی، احساس كنی.

4- بعضی افراد واكنش بدی نسبت به احساسات خودكشی‌گرایانه تو دارند، این یا به خاطر ترس‌شان است و یا خشم‌شان. آنها در واقع به جای اینكه به تو كمك كنند، migna.ir علیرغم میل‌شان با گفتن یا انجام كارهای بی‌فكر، رنج تو را افزایش می‌دهند. باید بدانی كه واكنش‌های بد آنها به خاطر ترس‌شان است، نه به خاطر تو.

ولی آن بیرون كسانی هستند كه می‌توانند در این زمان ترسناك با تو باشند و درباره تو قضاوت نخواهند كرد، با تو بحث نخواهند كرد یا تو را به بیمارستان نخواهند برد؛ آنها فقط نگران تو خواهند بود. یكی از آنها را پیدا كن. حالا از 24 ساعت یا یك هفته خود استفاده كن و به یك نفر بگوئید اوضاعت چگونه است. كمك خواستن اشكالی ندارد، اما بار اضافی تلاش برای حل این موضوع را به تنهایی روی دوش خود نگذار. فقط صحبت كردن درباره اینكه چطور به اینجا رسیدی، مقدار زیادی از فشار را كاهش می‌دهد.

5- احساسات خودكشی‌گرایانه، به خودی خود آسیب‌زا هستند. پس از اینكه این احساسات فروكش كردند، لازم است كه مراقب خود باشی. درمان، ایده واقعاً خوبی است. گروه‌های خودیاری متنوعی كه در جامعه یا اینترنت وجود دارند، نیرومندند. خوب، حالا پنج دقیقه است كه تو همچنان با من هستی. من واقعاً خوشحالم. از آنجایی كه تا اینجا پیش آمده‌ای، مستحق یك پاداش هستی. فكر می‌كنم می‌توانی با دادن یك جایزه به خود این كار را بكنی. مطمئن شو كه منابع كنار آمدن تو بیشتر از دردهایت است.  حالا، در حالی كه این صفحه توانسته است آرامش اندكی به تو بدهد، بهترین منبع كنار آمدنی كه ما می‌توانیم به تو بدهیم، یك انسان دیگر است كه با او حرف بزنی. اگر كسی را پیدا كنی كه بخواهد گوش كند، و اگر به او بگویی كه چه احساسی داری و چگونه به اینجا رسیده‌ای، منابع كنار آمدن خود را افزایش داده‌ای. خوشبختانه اولین كسی كه انتخاب كنی، آخرین نفر نخواهد بود. افراد زیادی هستند كه بخواهند به حرف‌های تو گوش بدهند. وقت آن رسیده كه بگردی و یكی از آنها را پیدا كنی.

 
در شرایط اضطراری ... با اورژانس تماس بگیرید
 اگر فردی که دست به خودکشی زده است، درمعرض خطر جدی قراردارد، بلافاصله با اورژانس و سایر مسئولان دانشگاه ازجمله مرکزمشاوره دانشجویی تماس بگیرید.. تا زمان رسیدن نیروهای امداد در کنار فرد بمانید. اشیاء خطرناک را از دسترس وی دور کنید. اگر فردی که قصد خودکشی دارد از قبل برای آسیب رساندن به خود دست به اقداماتی زده است، به عنوان مثال، از مقدار زیادی دارو استفاده کرده است، نیروهای امدادی را از ماهیت کار وی، مثلا، نوع دارویی که استفاده کرده است، مطلع کنید. درصورتی که خودتان قصد دارید فرد را به بیمارستان انتقال دهید، مطمئن شوید که این کار سریعتر انجام خواهد شد و خطرات بیشتری برای فرد به همراه نخواهد داشت. البته این کار را نیز باید با اطلاع دیگران انجام دهید. گام بعد مراجعه به مرکز مشاوره و مطلع ساختن مشاوران برای کمک به فردی است که دست به خودکشی زده است. کسانی که به نحوی تحت تاثیر این شرایط قرار گرفته اند نیز می توانند از مشاوران کمک بگیرند.

 
خلاصه
بحران منجر به خودکشی موقتی است. غیر قابل تحمل‌ترین دردها و ناراحتی‌ها نیز می‌توانند تحمل گردند. کمک همیشه در دسترس شماست. افراد باهوشی بوده‌اند که در موقعیت بحران ، انتظار بیش از حدی از خود داشته و موقتا دچار آشفتگی و پریشانی احوال شده‌اند.


منابع:
- میگنــــــا: روان شناسی رشد (جلد دوم)؛ نوشته : لورا ای.برک؛ ترجمه یحیی سیدمحمدی ،ارسباران
- دنیای سلامت
- نوشته با تلخیص از سپیده معتمدی -کارشناس مرکز مشاوره دانشگاه تهران
-محمد عليشاهي. اورژانس115


کد مطلب: 35087

آدرس مطلب :
https://www.migna.ir/news/35087/مداخله-مشاوره-بحران-خ-ودكشی

میگنا
  https://www.migna.ir