نیـاز به بدنـه پـژوهشی در کنـار انجمنهای علمی
سالها و شاید قرنهاست که جایگاه اجتماعی و اقتصادی پزشکی، ظاهری بلورین و شاید طلایی به خود گرفته و این جلوه اغواگر، به نوعی روی اذهان همه جوامع تاثیر گذاشته است. کمااینکه حتی در دورههای رکود و افول جایگاه اقتصادی، با تعجب فراوان میبینیم که خانوادهها و حتی والدین پزشک، به هر طریق فرزندان خود را به این جایگاه هدایت میکنند. در این مسابقه، حتی امتیازجویان خاصی را که به واسطه خدمات سابق خدمتی خود یا والدینشان، بهدنبال جایگاه اقتصادی اجتماعی هستند، مشتاق حضور در این میدان میبینیم.
نکته جالب در مورد جایگاه پزشکی این است که اقتصاد رشتهای در این مورد، تابع قوانین اقتصادی خرد و کلان نیست. شاید در مورد قراردادن جایگاههای تخصصی پردرآمد بتوان گفت که فرایند رویکرد به بازار کارآمد، با موجی مقطعی موجب حرکت استعدادها به طرف اهداف اقتصادی خدمتی میشود، اما در مفهوم خود رشته پزشکی عمومی، هنوز هم شاهد حرکت عاشقانه و گاهی غافلانه داوطلبان این رشته با انگیزه شخصی یا پسزمینه آمرانه خانوادههای آنها هستیم.
بحثهای جنجالی فراوانی در مورد پذیرش و گزینش داوطلبان پزشکی معطوف به پس زمینه علمی، فعالیتی، وابستگی سیاسی و حتی تعریف سهمیههای خاص مطرح بوده است. اما هربار بنا به مصالحی، بررسی مبتنیبر شواهد مستدل و مستقل، جهت بررسی نتایج دخالت هریک از این معیارها در وضعیت کیفی منابع انسانی در حوزه تحصیلات عالی به فرصتهای دیگر موکول میشود. گروهی از دستاندرکاران حوزه آموزشی نیز پارا فراتر نهاده، ذکر میکنند که شکل و پیکر آموزشی دانشگاههای علوم پزشکی بهگونهای است که حتی استعدادهای ناب و مستعد در طول تحصیل و نزدیک فارغالتحصیلی، از سمت و سوی خیرخواهانه و مثبت خالص، به تمایلات مادی صرف و گاهی به ظاهر غیراخلاقی سوق مییابند و همین علایق منجربه نگاه انحصاری و غیرمرتبط با علاقه رشتهای، به رشتههای تخصصی شده و برخوردهای جدیدی متولد میشود. برمبنای بازار کار نیز حالت حرکت آرام و مقدس به سوی پزشکی و طب، تبدیل به مسابقه تسخیر جایگاههای کسب درآمد مقطعی رشتههای تخصصی میشود. عموما رشتههایی که تعدادشان را بهطور انحصاری اندک نگاه داشته بودند و پردرآمد و مورد نیاز جلوه میکردند، با افزایش ظرفیت این رشتهها و با افزایش تعداد در هر رشته خاص، جایگاه آنها از نظر سوددهی جابهجا میشوند و گاهی دولتها و عوامل ناظر بر تنظیم برنامههای آموزشی درمانی، دستی در تغییر حوزههای کاری میبرند. اما به هرحال در درازمدت رشتههای دیگری مورد علاقه پزشکان جویای تخصص قرار میگیرند.
نکته جالب در مورد جایگاه پزشکی این است که اقتصاد رشتهای در این مورد، تابع قوانین اقتصادی خرد و کلان نیست. شاید در مورد قراردادن جایگاههای تخصصی پردرآمد بتوان گفت که فرایند رویکرد به بازار کارآمد، با موجی مقطعی موجب حرکت استعدادها به طرف اهداف اقتصادی خدمتی میشود، اما در مفهوم خود رشته پزشکی عمومی، هنوز هم شاهد حرکت عاشقانه و گاهی غافلانه داوطلبان این رشته با انگیزه شخصی یا پسزمینه آمرانه خانوادههای آنها هستیم.
بحثهای جنجالی فراوانی در مورد پذیرش و گزینش داوطلبان پزشکی معطوف به پس زمینه علمی، فعالیتی، وابستگی سیاسی و حتی تعریف سهمیههای خاص مطرح بوده است. اما هربار بنا به مصالحی، بررسی مبتنیبر شواهد مستدل و مستقل، جهت بررسی نتایج دخالت هریک از این معیارها در وضعیت کیفی منابع انسانی در حوزه تحصیلات عالی به فرصتهای دیگر موکول میشود. گروهی از دستاندرکاران حوزه آموزشی نیز پارا فراتر نهاده، ذکر میکنند که شکل و پیکر آموزشی دانشگاههای علوم پزشکی بهگونهای است که حتی استعدادهای ناب و مستعد در طول تحصیل و نزدیک فارغالتحصیلی، از سمت و سوی خیرخواهانه و مثبت خالص، به تمایلات مادی صرف و گاهی به ظاهر غیراخلاقی سوق مییابند و همین علایق منجربه نگاه انحصاری و غیرمرتبط با علاقه رشتهای، به رشتههای تخصصی شده و برخوردهای جدیدی متولد میشود. برمبنای بازار کار نیز حالت حرکت آرام و مقدس به سوی پزشکی و طب، تبدیل به مسابقه تسخیر جایگاههای کسب درآمد مقطعی رشتههای تخصصی میشود. عموما رشتههایی که تعدادشان را بهطور انحصاری اندک نگاه داشته بودند و پردرآمد و مورد نیاز جلوه میکردند، با افزایش ظرفیت این رشتهها و با افزایش تعداد در هر رشته خاص، جایگاه آنها از نظر سوددهی جابهجا میشوند و گاهی دولتها و عوامل ناظر بر تنظیم برنامههای آموزشی درمانی، دستی در تغییر حوزههای کاری میبرند. اما به هرحال در درازمدت رشتههای دیگری مورد علاقه پزشکان جویای تخصص قرار میگیرند.
در این مقطع جوامعی که به حضور پیشکسوتان علمی خود میبالند و دولتهایی که به بدنه کارشناسی تخصصی علمی اعتماد میکنند، میتوانند از امتیاز طراحی نقشه راه نیاز شهری، استانی، کشوری و حتی جهانی به مخاطب عمومی و تخصصی بهره جسته، جایگاه مسئولان اجرایی خدمات پزشکی را در معنای اعم از ناامنیهای اجتماعی و اقتصادی دور کنند.
بنده در بعد اجرای طرح مطالعاتی بررسی کیفی جایگاه اخلاقی، علمی، حرفهای غیرمحسوس با معیارهای تعریف شده براساس قوانین تحقیقات علوم اجتماعی را برای شاغلین و فارغالتحصیلان قبل و پس از انقلاب پیشنهاد میکنم تا بهترین مستند قابل رجوع در تصمیمگیریهای آتی وزارتخانههای علوم و بهداشت در زمینه آموزش باشد. وجود بدنه پژوهشی و مطالعاتی درکنار مجمع انجمنهای علمی تخصصی پزشکی با حمایت سازمان نظام پزشکی و دولت میتواند بارقه امید مجددی در دل عاشقان ورود به رشتههای گروه پزشکی ایجاد کند.
-
بنده در بعد اجرای طرح مطالعاتی بررسی کیفی جایگاه اخلاقی، علمی، حرفهای غیرمحسوس با معیارهای تعریف شده براساس قوانین تحقیقات علوم اجتماعی را برای شاغلین و فارغالتحصیلان قبل و پس از انقلاب پیشنهاد میکنم تا بهترین مستند قابل رجوع در تصمیمگیریهای آتی وزارتخانههای علوم و بهداشت در زمینه آموزش باشد. وجود بدنه پژوهشی و مطالعاتی درکنار مجمع انجمنهای علمی تخصصی پزشکی با حمایت سازمان نظام پزشکی و دولت میتواند بارقه امید مجددی در دل عاشقان ورود به رشتههای گروه پزشکی ایجاد کند.
-
کوروش عبدالهی فرد
عضو هیاتمدیره انجمن رادیولوژی ایران
مرجع : روزنامه سپید