پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 25 Apr 2024
تاریخ انتشار :
جمعه ۳ تير ۱۳۹۰ / ۰۵:۲۷
کد مطلب: 3692
۰

بهداشت روانی و مراقبه بصیرت

بهداشت روانی و مراقبه بصیرت
امروزه عدم سازش و وجود اختلالات رفتار در جوامع انسانی بسیار مشهود و فراوان است . در هر طبقه و صنفی و در هرگروه و جمعی اشخاص نامتعادلی زندگی می كنند كه در معرض خطر ابتلا به ناراحتی های روانی می باشند. بهداشت روانی با ایجاد عواملی جهت پیشگیری از وقوع این ناراحتی ها و یا تشریح علل اختلالات رفتار و جلوگیری از پیشرفت روند اختلالات شناختی - احساسی و رفتاری در انسان نقش بسیار موثری در بهبود زندگی وی ایفا می كند. یكی از اصول مهم بهداشت روانی ، شناخت رفتار انسانی و دانستن این موضوع است كه رفتار انسان معلول یكسری عوامل مختلف است .
یعنی همان طور كه همه پدیده ها در علم فیزیك ، شیمی و … دارای علت هستند رفتار آدمی نیز دارای علل خاصی است بنابراین نباید هیچ انسانی را برای رفتاری كه دارد سرزنش كرد بلكه اگر رفتار نامطلوب از وی سر زد ، باید رفتارش مورد ارزیابی قرار گیرد و بر طرف شود و این مهم برنمی آید مگر با ریشه یابی و كشف علل رفتار .
عامل اصلی بروز رفتار مختلف احتیاجات انسان است كه شامل احتیاجات اولیه ( جسمانی ) و احتیاجات ثانویه ( روانی واجتماعی ) می باشد. همان گونه كه احتیاجات جسمانی در شكل گیری رفتار انسان نقش دارد احتیاجات روانی و اجتماعی نیز تاثیر گذارند و در این راستا فرهنگ جامعه ای كه انسان در آن رشد می كند از اهمیت بالایی برخوردار است كودكی كه در اجتماع به خصوصی متولد می شود تمام تاریخ آن اجتماع را به ارث می برد و میراث اجتماعی او به اندازه میراث جسمانی اش اهمیت دارد زیرا وی در طول زندگی از رفتارهای اجتماعی كه در طی تاریخ و در قالب فرهنگ شكل گرفته متاثر خواهد بود بنابراین برای یك زندگی سالم و سعادتمند توجه و ارضای همه احتیاجات اعم از جسمانی و روانی و اجتماعی لازم است و همان طور كه انسان به آب و غذا نیاز دارد به پیشرفت و مقام و موقعیت اجتماعی خوب و …. نیاز دارد و نمی توان یكی را بر دیگری رجحان داد بلكه این عوامل همه با یكدیگر رابطه دارند و نقص در یك قسمت باعث اختلال در قسمت های دیگر خواهد بود بنابراین انسان برای شناخت ریشه و علل رفتار خود علاوه بر شناخت خصوصیات فردی نیاز مند به شناخت جامعه ، فرهنگ جامعه ، رابطه خود و جامعه اش ، نقش و جایگاهی كه در جامعه دارد می باشد كه این شناخت در سایه شناخت سه قانون تكامل، سیستم اندیشی و كل نگری حاصل می شود و با درك صحیح این قوانین انسان می تواند جایگاه صحیح خود را در جامعه اش پیدا كند و با ایفای نقش صحیح خود احتیاجات روانی و اجتماعی خود را به خوبی ارضا نماید و زندگی توام با آرامش و سعادت را تجربه كند و این امر تنها با ایجاد بصیرت كافی و افزایش آگاهی و خرد به وجود خواهد آمد .


● بصیرت چیست وچگونه به وجود می آید؟
اگر چه روان شناسان گشتالت بصیرت را به معنای فهم ناگهانی معانی بدون ارتباط با گذشته می دانند و معتقدند این فهم ناگهانی سبب ایجاد رفتار منطقی و مناسب می شود ولی شاید بتوان گفت بصیرت همان مشاهده رابطه علت و معلول و پیدا كردن راه جدیدی برای فهم معانی و پدیده های زندگی است كه تجارب صحیح گذشته و مطالب آموخته شده قبلی اساس كشفیات ناگهانی و فهم روابط پدیده ها می باشد و در واقع بصیرت یعنی دیدن خویشتن و جهان آن چنان كه به راستی هست ،نه آن چنان كه ما می پنداریم .در پرتو بصیرت است كه می توان علت و ریشه هر پدیده ای را كشف كرد و بهترین و صحیح ترین راه را انتخاب نمود و البته این بصیرت در سایه داشتن ذهنی آرام ، پاك و متعادل بدست می آید .
انسان امروزی تحت تاثیر القائات ذهنی و اندیشه ای نادرست كه ناشی از كدورت های ذهنی و باید و نبایدهای غلط اجتماعی و فرهنگی و خانوادگی است از اندیشیدن درست و دیدن واقعی عاجز است . وقتی در یك موقعیت نابهنجار قرار می گیرد همانند انسانهای پیشین براساس غریزه جنگ و گریز پاسخ خشم یا ترس و یاهر پاسخی كه منشا آن ترس وخشم است مثل تنفر یا دلسردی را از خود بروز می دهد این عكس العمل آنی است و ناشی از احساس خطری است كه فرد نسبت به خود و یا حتی اگو (‌من ساختگی ) خود دارد كه این احساس خطر معمولا بر اثر اندیشه های نادرست و كدورت های ذهنی ایجاد می شود و شاید در واقع خطری در كار نباشد. مثلا وقتی به انسان توهین می شود چون او تصور می كند كه به حریمش تجاوز شده است به طور ناخود آگاه و آنی خشمگین می شود و عكس العمل ناشی از خشم بروز می دهد كه عموما مخرب و زیان آور است. حال آنكه این احساس خطر فقط متوجه اگو ( من ساختگی ) است و خطری برای خود فرد ایجاد نمی كند وحتی در موقعیت های گوناگون فرق می كند مثلا اگر این شخص تنها باشد و به او توهین شود احساس خشمی كه دارد از موقعی كه وی در یك گروه قرار دارد كمتر است و نیز اگر افراد این گروه ناشناس باشند این احساس خشم كمتر از زمانی است كه این گروه دوستان یا شاگردان وی باشند . بنابراین عكس العمل این فرد به یك واقعه یكسان در موقعیت های مختلف و بنا به تصور و قضاوتی ناشی از اندیشه نادرست او متفاوت می باشد.

لازم به ذكر است كه گاه پس از این احساس اصلا عكس العمل یا پاسخی داده نمی شود و فقط قصد انجام آن در ذهن صورت می گیرد ولی در هر صورت دراین روند یك سلسله تغییراتی در اعمال حیاتی انسان ایجاد می شود كه اگر مزمن گردد یعنی مرتبا تكرار شود بسیار خطرناك می باشد مثلا اگر شخصی روزی ۵ بار خشمگین شود و فشارخونش بالا رود ( كه یك پاسخ طبیعی بدن به خشم است ) به احتمال خیلی زیاد پس از مدتی دچار بیماری فشار خون می شود. بنابراین غریزه جنگ و گریزاگردر جهت حفظ موجود باشد خوب و مفید است و گرنه پیامدهای ناخوشایندی به همراه دارد.  www.migna.ir

● جنگ و گریز:
جنگ و گریز نتایج دو احساس خشم و ترس می باشند كه مختص انسان های پیشین است و باعث بروز رفتارهای آنی و بدون تفكر می شود كه در موقعیت های مشابه تكرار می گردد و كم كم به صورت عادت در می آید و این عادت نسبتا ثابت و قابل پیش بینی می شوند و شخصیت فرد را می سازند و این چنین است كه به فردی صفت خشمگین بودن یا ترسو بودن را نسبت می دهند زیرا چنین اشخاصی در تمام موقعیت ها یك عكس العمل عادتی كه آنی و بدون تفكر است از خود بروز می دهند ولی انسان امروزی درروند تكاملی نیاز به یك غریزه دیگر دارد یعنی باید این غریزه را كه ‏‏‏اول بیندیش و سپس عمل كن‎‎‎‏ را بیاموزد اگر انسان به آن درجه از بصیرت و آگاهی برسد كه در موقعیت های مختلف زندگی قبل از بروز عكس العمل آنی كه عموما عادتی و بدون تفكر است با اندكی تفكر و خرد عمل صحیح و به موقع انجام دهد آن گاه با بروز رفتار صحیح و مطلوب بهترین نتیجه را در موقعیت ایجاد شده می گیرد البته چنین بصیرت و مهارتی تنها با انجام روش های خاص و به مروز زمان در انسان شكل می گیرد و جزئی از وجود وی می شود همان طور كه غریزه جنگ و گریز جزئی از وجود او شده است. یكی از روش های موثر برای كسب این مهارت مراقبه بصیرت IIM) Insight Meditation ) است كه در زیر توضیح داده می شود :مراقبه بصیرت به صورت عملی به انسان می آموزد كه چگونه بتواند آن چنان برخود تسلط پیدا كند كه در مقابل یك واقعه یا اعلان خطر اول بیندیشد و سپس عمل مناسب انجام دهد و بدین علت كه این مهارت به طور علمی ایجاد می شود باید آن قدر تمرین شود تا ملكه ذهن شده و به طور خودكار انجام شود.

● مراحل ادراك واقعه
وقتی انسان واقعه ای را درك می كند آن را در ذهن بررسی و قضاوت می كند و سپس عكس العمل نشان می دهد.
این روند چهار مرحله دارد :
● تشخیص واقعه
▪ قضاوت آنكه این واقعه خوب است یا بد
حسی كه در بدن پس از این قضاوت ایجاد می شود این حس كه در پوست یا درون بدن درك میشود “خوشایند” ‌یا“ ناخوشایند” است. این موضوع را در فرهنگ مان به كرات شنیده ایم كه مثلا پشتم لرزید( حس بد ) دلم روشن شد (‌حس خوب) و بسیاری از این حس ها كه واژه ای برای بیانش نداریم.عكس العملی كه پس از این حس انجام می شود .بنابراین انسان به یك حس عكس العمل نشان میدهد نه به حادثه ای كه اتفاق افتاده است. اگر انسان یاد بگیرد كه قبل از عكس العمل از آن حس آگاه شود می تواند خود را كنترل كند و با تفكر و اندیشه درست، عمل درست و رفتار مناسب بروز دهد و با رفتار مناسب و سنجیده بهترین و مناسب ترین موقعیت ها را برای خود ایجاد كند و زندگی سالم تر و بهتری داشته باشد و این همان چیزی است كه در مراقبه بصیرت آموزش داده می شود.البته برای اینكه انسان بتواند از آن حس آگاه شود باید كاملا هوشیار و آگاه باشد و به عبارتی در لحظه حضور داشته باشد و بنابراین باید ذهنی آرام و پاك و خالی از هرگونه رسوب و كدورت داشته باشد زیرا ذهن نامتعادل وناپاك مرتبا در گذشته و آینده به سر می برد و دائما در حال قضاوت نادرست می باشد مراقبه بصیرت به انسان می آموزد كه ذهن خودرا از پریشانی و كدورت پاك نماید و داشتن ذهنی پاك و آرام را به تدریج تجربه كند كه نتیجه این پالایش ذهن ، رها شدن از بند اندیشه ها ، قضاوت های نادرست و شرطی ، رسیدن به هوشیاری و آگاهی (از جمله آگاهی از حسها و احساسات متفاوت) می باشد . این ذهن آرام و در عین حال هوشمند فرد را قادر می سازد كه در موقعیت های نابهنجار زندگی عمل درست انجام دهد و بر مشكلات خود فائق آید و زندگی آرام و سرشار از نشاط و موفقیت را تجربه كند .
این نوع نگرش اولین بار توسط استاد عارف دكتر عباس روحبخش مطرح شده است.توجه شود كه حس با احساس فرق می كند. مثلا احساس خشم ناشی از حس غلیان در قفسه سینه، تپش قلب،گرگرفتگی و … …می باشد.  

نرگس عیوضی      
مؤسسه یوگای علمی نوا 
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

چطور از مردها تعریف کنیم؟
ایجاد هر خاطره جدید به مغز آسیب می‌زند!
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
شکست خوردن و زمین خوردن یک اتفاق است تسلیم‌شدن و بلندنشدن یک انتخاب است. نگذار انتخاب‌هایت اسیر اتفاق‌ها شود..!!!