جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 29 Mar 2024
تاریخ انتشار :
سه شنبه ۲۲ تير ۱۳۹۵ / ۱۵:۴۱
کد مطلب: 37628
۱
دکترفرید براتی سده

مخالفت برخی دستگاه ها با بیمه خدمات سلامت روان/ بیماری روانی بیمه شود

مخالفت برخی دستگاه ها با بیمه خدمات سلامت روان/ بیماری روانی بیمه شود
تعرفه های خدمات مشاوره و روانشناسی در نظام روانشناسی با توجه به تخصص فرد، تنوع خدمات و زمان متفاوت است. برای مثال تعرفه خدمات برای فردی با تحصیلات فوق لیسانس ۶۰ هزار تومان است و برای یک استاد دانشگاه نیز این تعرفه ۹۰- ۹۵ هزار تومان بوده که بالاترین سقف تعرفه سازمان نظام روانشناسی و مشاوره است. با این وجود، این پول را افراد مراجعه کننده از جیب خود پرداخت می کنند.
همچنین حداقل زمان برای خدمات روانشناسی و مشاوره ۴۰-۴۵ دقیقه است و بسته به نوع خدمات، رویکرد فرد مشاور و روانشناس می‌تواند متغیر باشد. برای مثال ممکن است برای فردی که مشکل وسواس دارد، یک شیوه درمانی مناسب باشد یا نیاز به درمان عمیق تری احساس شود که این موارد به نوبه خود زمان بیشتری را در برمی گیرد. با وجود این، اگر زمان بیشتری نیاز باشد، به نسبت درصد این تعرفه ها افزایش پیدا می کند.

ناتوانی در پرداخت هزینه‌های بالای مشاوره
با وجود آنکه سال‌هاست بحث بیمه و خدمات مشاوره مطرح است و بیمه بیماری روانی موضوعی جدی است، باید در این زمینه فکر اساسی صورت بگیرد، چون همگی ما تردید نداریم و تقریبا ضرورت آن را درک می کنیم که مشکلات روانشناسی، مسائل سلامت روان و مواردی مانند آسیب های اجتماعی که در جامعه وجود دارد، گریبان مردم را خواهد گرفت. اگر در گرفتن خدمات مشاوره، روانشناسی و روانپزشکی فکری نکنیم و افراد به دلیل عدم تمکن مالی نتوانند به موقع برای دریافت خدمات مراجعه کنند، هزینه های اقتصادی زیادی به خانواده ها تحمیل می شود و قطعا سلامت روانی جامعه تهدید خواهد شد. بنابراین لزوم پوشش بیمه برای خدمات روانپزشکی بیش از پیش مورد نیاز است، چون افراد نیاز دارند که در چند مرحله برای درمان اختلالاتی مانند افسردگی و اضطراب به متخصصان مراجعه کنند که این امر مستلزم پرداخت هزینه های بالایی است و معمولا قشر متوسط رو به پایین جامعه قادر به پرداخت آن نیستند. به همین دلیل افراد برای درمان اختلالات روانی خود مراجعه نمی کنند و از خیر دریافت خدمات می‌گذرند.
بنابراین ضرورت دارد خدمات روانشناسی بیمه شود. یعنی باید بخشی از خدمات را سازمان های بیمه گر یا دولت از طریقی تامین کنند. این در حالی است که در کشورهای دیگر هم پوشش بیمه برای مشکلات روانی وجود دارد و ما هم می‌توانیم از همان تجربه ها استفاده کنیم. نزدیک دو سال است که بحث بیمه مداخلات و خدمات درمانی اعتیاد، خدمات مددکاری و روانشناسی مطرح می شود، اما هنوز کاری در این زمینه انجام نشده است.

حق مشاوره را پرداخت کنید
می دانیم که روانپزشکان و متخصصان اعصاب و روان می توانند به عنوان مشاور در دفترچه های بیمه بنویسند و حق ویزیت را از سازمان های بیمه گر بگیرند، اما در مورد روانشناسان این موضوع وجود ندارد. در صورتی که در مداخلات از لحاظ کیفیتی، یک مشاور و روانشناس حاذق می تواند حداقل در درمان های غیر داوریی و مداخلات روانشناختی که اتفاقا مردم هم استقبال بیشتری می کنند، وقت بهتری بگذارد. بنابراین اگر روانپزشکان و متخصصان اعصاب و روان در دفترچه‌های بیمه می‌نویسند: «مشاوره انجام شد، این حق را پرداخت کنید» بحث دارو درمانی مطرح نیست و مشاوره مد نظر است. پس دستگاه های مسئول هم می‌توانند این موضوع را در مورد روانشاسان و مشاوران بپذیرند و کاری در این زمینه انجام دهند.

مخالفت برخی دستگاه با بیمه خدمات سلامت روان
در صندوق های تامین اجتماعی لشکری یعنی نیروهای مسلح، حق بیمه مداخلات روانشناختی آمده و سال ها در سازمان بهزیستی، سیستمی به نام یارانه مشاوره که آن هم یک نوع خدمات بیمه محدود است، وجود دارد که سازمان های بیمه گر می توانند از این تجربه ها برای بحث بیمه روانشناسی استفاده کنند. به نظر من اگر دستگاه‌های مربوطه این تجربه ها را کنار هم بگذارند، شاید بتوان به شکلی این مساله را ساماندهی کرد، چون می‌تواند کمک‌کننده و موثر برای دانش‌آموزان و دانشجویان باشد. متاسفانه بسیاری از افرادی که دست به خودکشی زده‌اند، نتوانستند هزینه خدمات روانشناختی را از جیب پرداخت کنند. شاید اگر این مداخلات انجام می شد، این اتفاقات نمی افتاد. حتی در بحث ارتقای سلامت روان، فرد مریض نیست، اما دلش می خواهد که از زندگی لذت بیشتری ببرد، بنابراین باید برای این افراد بیمه پیشگیری و خدمات ارتقای سلامت روان هم لحاظ شود. این در حالی است که برای کشور ما که در خیلی جاها هزینه کرده‌ایم، بد است که تاکنون کاری در این زمینه انجام نداده‌ایم. همچنین در مباحث بیمه پیشگیری خدمات سلامت روان بعضی از دستگاه ها و صنوف حرفه ای دیدگاهی دارند که اگر خدمات روانشناسی بیمه شود، دیگر مردم به آنها مراجعه نمی کنند، در صورتی که اگر این خدمات میسر شود، جای کسی گرفته نمی شود، چون مردم این حق را دارند و می توانند اعمال نظر کنند که از روانشناس یا روانپزشک کمک بگیرند.

پیشرفت کشور در گرو انسان‌های سالم
اگر خود را جای نهادهای بیمه گر بگذاریم، آنها می‌گویند خدمات سلامت روان نتیجه ندارد و باید چه چیزی را بیمه کنیم؟ ما از کجا بدانیم که بیماران چند جلسه نیاز دارند و از چه شیوه درمانی برای آنها استفاده می شود که بخواهیم در قبالش پول پرداخت کنیم؟ اما در مورد دارودرمانی می دانیم که اگر بیمار برای مثال یک بسته قرص بخورد تا حدودی بهبود پیدا می کند. همچنین آنها می‌گویند که این هزینه ها باید از کجا تامین شود؟
با وجود این، اول باید ببینیم که در کشورهای دیگر، مداخلات فرایند مشخصی دارد. از جایی شروع و در جایی تمام می شوند. برای مثال رفتار درمانی شناختی برای افسردگی ۱۳ جلسه است و فرد باید در طول این جلسات به درمان نسبی دست یابد. امکان پرداختن به این قضیه وجود دارد. ما می توانیم شیوه و جلسات درمانی را تعریف کنیم. باید کمیسیون های تخصصی برای اضطراب، ترس های مرضی و ... تشکیل شود تا چارچوب برای برخی دوستان بیمه گذار که درست هم می گویند، مشخص شود. همچنین هزینه ها باید تامین شود، چون این هزینه ها مقرون به صرفه است. اگر جلوی افسردگی را بگیریم، جلوی خودکشی و بیمار بودن جامعه را گرفته ایم. همچنین سلامت روان مردم را براساس اصل اساسی تضمین و تامین کرده ایم.
-
* روانشناس
منبع : آرمان
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
چطور از فکر کردن بیش از حد به یک موضوع جلوگیری کنیم؟
نوجوانان آمریکایی بدون تلفن همراه احساس بهتری دارند
من با دروغ گفتن و آه وناله پول درمیارم
افراد کمال‌گرا چه ویژگی‌هایی دارند؟
كودكان را قرباني حرف مردم نكنيد
خودبیمارانگاری از خود بیماری مرگبارتر است!
راه‌ درمان تب بالای تمایل به عمل‌های زیبایی چیست؟
در نهان به آنان دل می بندیم ؛ که دوستمان ندارند و در آشکار از آنان که دوستمان دارند غافلیم شاید این است دلیل تنهایی ما... دکتر علی شریعتی