عضو هیاتعلمی دانشکده روانپزشکی دانشگاه شیراز:
فرد خشونتطلب عقدههای حقارت خود را با تخریب نشان میدهد
میگنا: دکتر علی فیروزآبادی امشب در نشست علمی نقش ادیان در ایجاد صلح و وفاق در دانشگاه علوم پزشکی اظهار داشت: منهای مختلف را مغز ما به یکدیگر وصل میکند درحالیکه ما حس میکنیم یک من هستیم. بخش عمدهای از حیات روانی ما در ناخودآگاه است و ما تنها به بخش کوچکی از رفتار خود آگاهی داریم و تا زمانی که منهای خود را نشناسیم ناچاریم که از تمایلات منها پیروی کنیم. برای رسیدن به صلح و آشتی با خود باید منهای خود را بشناسیم اما بیشتر وقتها ما نمیخواهیم منهای خود را بشناسیم و تنها انسان سالم شهامت نگاه کردن به درون خود را دارد.
عضو هیاتعلمی دانشگاه شیراز ادامه داد: در یک انسان 50 ساله نیز ممکن است یک تمایلات کودکانه وجود داشته باشد و این جزو طبیعت انسان است. در بسیاری از موارد تحت تأثیر نیروهای ناخودآگاه مانند ربات عمل میکنیم و تا زمانی که این نیروها را نشناختیم در بند هستیم.
وی با اشاره به اهمیت شناخت ناخودآگاه انسان گفت: جهان ناخودآگاه درون ما منبع آگاهی بوده و تا آن زمان که در آگاهی خود محبوس است ناآگاه است. محیطی که در آن قرار میگیریم تعیینکننده برای رفتار ما خواهد بود و اگر محیط ناامن و خشن باشد برای انسان احساس حقارت به وجود میآورد که زاییده خشونت است.
فیروزآبادی اضافه کرد: زمانی انسان ناتوان شد از رشد و زایندگی دو راه را انتخاب میکند یا در وجود دیگران حل میشود یا به نابود کردن دیگران میپردازد و انسانی که ناتوان است به خشونت میپردازد.
تشریح روند خشونتگرایی یک انسان
فردی که به خشونت رو میآورد به این دلیل است که نتوانسته آفریننده باشد. این روانپزشک در ادامه با اشاره به اثرات زندگی شهرنشینی بر انسان نیز گفت: از زمانی که انسان به سمت شهرنشینی رفت آزادی بیشتری به دست آورد اما او را از طبیعت دور کرد. بشری که از طبیعت جدا شد دچار وحشت شده و برای آرام کردن خود تمایل به بازگشت در طبیعت در او ریشه گرفت و این مورد در رنسانس به اوج خود میرسد. بشر برای فرار از این جنبه منفی آزادی، به سهراه متوسل شد اقتدارگرایی، تخریب و زندگی ماشینی که در اقتدارگرایی بخشی از سیستم و گروه شدن را پیش میگیرد.
این روانپزشک گفت: در اقتدارگرایی فرد دچار نوعی مازوخیسم و سادیسم شده که هر دو با یکدیگر یک ارتباط معنادار دارد و فرد تخریبگر احساس ناتوانی خود را اینگونه جبران میکند که همهچیز را نابود کند. انسان در همرنگی ماشینی به رنگ محیط درمیآید و از مد بیرون تبعیت کرده و نگاه میکند بازار خریدار چه چیزی هست و به همان شکل درمیآید.
وی با اشاره به تحمیل تنهایی توسط زندگی ماشینی به انسان افزود: در نگاهی دیگر شکل سالم غلبه بر تنهایی این است که انسان با حفظ استقلال خود باعث تکامل دیگری شود بدون آنکه در کسی حل شده یا کسی را در خود حل کند. انسان سالم از آزادی منفی به آزادی مثبت میرسد اما برای بعضی بار آزادی سخت است و از زیر بار آن شانه خالی میکنند چراکه آزادی برای انسان مسؤولیت ایجاد میکند.
فیروزآبادی اظهار داشت: انسان نه خوب است نه بد زمانی راه زندگی سد شد لاجرم به سمت تخریب میرود و اگر به خودآگاهی دست پیدا کرد یا باید سیر روبهجلو داشته باشد یا سیر قهقرایی طی کند و این در اختیار خود اوست.
@mignachannel
فارس
عضو هیاتعلمی دانشگاه شیراز ادامه داد: در یک انسان 50 ساله نیز ممکن است یک تمایلات کودکانه وجود داشته باشد و این جزو طبیعت انسان است. در بسیاری از موارد تحت تأثیر نیروهای ناخودآگاه مانند ربات عمل میکنیم و تا زمانی که این نیروها را نشناختیم در بند هستیم.
وی با اشاره به اهمیت شناخت ناخودآگاه انسان گفت: جهان ناخودآگاه درون ما منبع آگاهی بوده و تا آن زمان که در آگاهی خود محبوس است ناآگاه است. محیطی که در آن قرار میگیریم تعیینکننده برای رفتار ما خواهد بود و اگر محیط ناامن و خشن باشد برای انسان احساس حقارت به وجود میآورد که زاییده خشونت است.
فیروزآبادی اضافه کرد: زمانی انسان ناتوان شد از رشد و زایندگی دو راه را انتخاب میکند یا در وجود دیگران حل میشود یا به نابود کردن دیگران میپردازد و انسانی که ناتوان است به خشونت میپردازد.
تشریح روند خشونتگرایی یک انسان
فردی که به خشونت رو میآورد به این دلیل است که نتوانسته آفریننده باشد. این روانپزشک در ادامه با اشاره به اثرات زندگی شهرنشینی بر انسان نیز گفت: از زمانی که انسان به سمت شهرنشینی رفت آزادی بیشتری به دست آورد اما او را از طبیعت دور کرد. بشری که از طبیعت جدا شد دچار وحشت شده و برای آرام کردن خود تمایل به بازگشت در طبیعت در او ریشه گرفت و این مورد در رنسانس به اوج خود میرسد. بشر برای فرار از این جنبه منفی آزادی، به سهراه متوسل شد اقتدارگرایی، تخریب و زندگی ماشینی که در اقتدارگرایی بخشی از سیستم و گروه شدن را پیش میگیرد.
این روانپزشک گفت: در اقتدارگرایی فرد دچار نوعی مازوخیسم و سادیسم شده که هر دو با یکدیگر یک ارتباط معنادار دارد و فرد تخریبگر احساس ناتوانی خود را اینگونه جبران میکند که همهچیز را نابود کند. انسان در همرنگی ماشینی به رنگ محیط درمیآید و از مد بیرون تبعیت کرده و نگاه میکند بازار خریدار چه چیزی هست و به همان شکل درمیآید.
وی با اشاره به تحمیل تنهایی توسط زندگی ماشینی به انسان افزود: در نگاهی دیگر شکل سالم غلبه بر تنهایی این است که انسان با حفظ استقلال خود باعث تکامل دیگری شود بدون آنکه در کسی حل شده یا کسی را در خود حل کند. انسان سالم از آزادی منفی به آزادی مثبت میرسد اما برای بعضی بار آزادی سخت است و از زیر بار آن شانه خالی میکنند چراکه آزادی برای انسان مسؤولیت ایجاد میکند.
فیروزآبادی اظهار داشت: انسان نه خوب است نه بد زمانی راه زندگی سد شد لاجرم به سمت تخریب میرود و اگر به خودآگاهی دست پیدا کرد یا باید سیر روبهجلو داشته باشد یا سیر قهقرایی طی کند و این در اختیار خود اوست.
@mignachannel
فارس