کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

کارورزی در روانشناسی بالینی

کارورزی رواندرمانگران: مسئله شایستگی در برابر حقوق مراجعان

دکتر مهدی سلیمانی

16 ارديبهشت 1396 ساعت 14:48

دکتر مهدی سلیمانی، روانشناس بالینی عضو هیات علمی گروه روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران-بیمارستان روزبه؛ طي يادداشتي در ارتباط با لغو كارورزي نوشت:


ميگنا- دكتر مهدي سليماني: سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور در تاریخ 4 اردیبهشت 1396 ضرورت کارورزی در اخذ پروانه اشتغال برای فارغ التحصیلان روانشناسی و مشاوره را حذف کرد و تایید صلاحیت متقاضیان را در اختیار کمیسیون های تخصصی سازمان قرار داد. این اقدام از جهات مختلفی قابل بررسی است که در این نوشتار سعی دارم دیدگاهم را این خصوص مطرح کنم.

اولین مسئله این است که شرط کارورزی چه فوایدی داشت؟
کارورزی زیر نظر اساتید بالینی باتجربه قطعاً میتواند منجر به افزایش توان مهارتی و دانشی فارغ التحصیلان جهت رواندرمانی شود که با توجه به نبود آموزش مکفی در دانشگاه ها این امر اهمیت دو چندانی می یافت. اما مسئله کارورزی روی سکه دیگری هم در جامعه روانشناسی پیدا کرد.
بازار تجاری گسترده که پای اساتید، دانشجویان و مراکز مشاوره را نیز به میان کشید. در این بازار یا شایدم آشفته بازار، کارورزی از آنچه می بایست باشد در آمد و تبدیل به همان شد که در دانشگاه های امروزیمان هست. به دلیل ماهیت کارم در بیمارستان روزبه با فارغ التحصیلان جوان و کارورزی دیده ای مواجه شده ام که برغم دوره های چند صد ساعته فاقد دانش نظری بالینی بودند چه رسد به مهارت بالینی لازم. از این رو، حذف کارورزی از سوی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره اقدام مناسب و ضروری بود. اما مسئله دوم این است که با حذف کارورزی چه مضراتی برای فعالیت بالینی فارغ التحصیلان دانشگاهی و از آن مهم تر مراجعان به مراکز مشاوره دارد؟
در واقع کارورزی بیشتر از آنکه به حقوق دانشجویان و فارغ التحصیلان مرتبط باشد با حقوق مراجعان پیوند می يابد.Pope & Vasquez(2007) به حقوق مراجعان و ارتباطش با شایستگی (competence)
رواندرمانگر چنین اشاره میکنند: «وقتی که مراجعان به ما به عنوان حرفه ای اعتماد میکنند، یکی از بنیادی ترین انتظاراتشان این است که ما شایستگی اش را داریم. شایستگی یکی از اصول اساسی فعالیت بالینی اخلاقی است... به طور کلی، شواهد شایستگی درمانگر از آموزش رسمی، آموزش بالینی حرفه ای و تجربه نظارت شده دقیق باید بدست آید».
فقدان کارورزی آشکارا حقوق بنیادین مراجعان را پایمال میکنند. در نتیجه، صدور مجوز از سوی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره به افرادی که فاقد شایستگی کافی برای رواندرمانی هستند نه در راستای اصول اخلاق حرفه ای و نه در راستای اهداف سازمانی (هدف شماره 2 مبنی بر حمایت از حقوق مراجعان) قرار میگیرد.
در وضعیت فعلی که شاهد تعداد فارغ التحصیلان بیشمارِ روانشناسی با هر گرایشی از دانشگاه های فاقد حداقل صلاحیت های آموزشی برای تربیت رواندرمانگر و تفویض اختیار بررسی صلاحیت تخصصی و مهارت های حرفه ای متقاضیان به کمیسیون های تخصصی در سازمان نظام روانشناسی و مشاوره هستیم، این مسئله پیش میآید که بررسی صلاحیت ها در کمیسیون ها چگونه میبایست باشد؟
در سازمان نظام روانشناسی و مشاوره، کمیسیون های متعددی وجود دارد (در حیطه روانشناسی، 10 کمیسیون) و درخواست پروانه اشتغال برای همه متقاضیان در این رشته ها در کمیسیون مربوطه بررسی خواهد شد.

مسئله دیگر هم وجود همین کمیسیون های متعدد است که با چه ملاکهای شایستگی فرد را بررسی میکنند؟ من فرض میکنم که قریب به اتفاقِ افرادی که پروانه اشتغال سازمان نظام روانشناسی و مشاوره را دریافت میکنند درصدد هستند از این پروانه برای انجام رواندرمانی استفاده کنند. پس در سازمان نظام روانشناسی و مشاوره 10 کمیسیون داریم که پروانه اشتغالی به متقاضیان تایید شده میدهند که افراد خود را با آن رواندرمانگر محسوب میکنند. اکنون مسئله پیچیده تر میشود زیرا که نه با یک یا دو گرایش روانشناسی که آموزش بالینی دیده اند طرف هستیم و نه با یک یا دو کمیسیون که تنها مسئول رسیدگی به درخواست های رواندرمانگری میباشند.
این وضع، نیاز به مداخله دارد زیرا که حقوق مراجعان به طور جدی در معرض تخطی از سوی افرادی است که فاقد شایستگی های لازم در رواندرمانی هستند.
راه های گوناگونی میتواند برای این مسائل مطرح شوند که یک طرح آن میتواند در قالب آنچه در ادامه میآید باشد.
در گام اول، سازمان نظام روانشناسی و مشاوره به عنوان تنها مرجع صدور پروانه اشتغال و حفظ حقوق مراجعان به روانشناسان، به تدوین سندی در ارتباط با شرایط آموزش رسمی، آموزش بالینی حرفه ای و تجربه نظارت شده برای فعالیت رواندرمانی بپردازد و این سند را به تمام دانشگاه های اعلام کند.
از طرف دیگر، سازمان نظام روانشناسی و مشاوره میتواند یک کمیسیون تخصصی با عنوان رواندرمانی تاسیس کند تا این کمیسیون برای متقاضیان رواندرمانی بر اساس سند بالادستی تدوین شده به بررسی شایستگی حرفه ای بپردازد. در واقع، از این منظر، یک کمیسیون تخصصی مسئول بررسی شواهد شایستگی هر متقاضی برای رواندرمانی است. نکته در اینجاست که هر متقاضی بر حسب آموزشهای رسمی و حرفه ای که دریافت کرده و میزان اعتبار مدارکش می بایست شایستگی خود را برای حرفه رواندرمانی به کمیسیون به اثبات برساند.
اثبات شایستگی برای رواندرمانی امری قابل بررسی است. مراکز دانشگاهی از نظر صلاحیت آموزشی قابل بررسیهستند و دوره هایی که متقاضی شرکت کرده براحتی قابل ارزیابی هستند. به علاوه، مهارتهای حرفه ای با آزمونهایی مانند OSCE قابل سنجش هستند. تلاشهایی هم برای بهره گیری از آزمون OSCE در برنامه های آموزشی روانشناسی بالینی انجام شده است که میتوان به پژوهش Yap et al. (2012) اشاره کرد. اما در سایر کمیسیون ها چه اتفاقی خواهد افتاد؟

به نظر من، کمیسیون های دیگر میتوانند افراد را برای رشته ای که تحصیل کرده اند ارزیابی و دارای صلاحیت شناسایی کنند که در نتیجه برای سازمانها و مراکزی که فقط به آن رشته نیاز دارد پروانه اشتغالشان ارزشمند میشود. ولی استفاده از دانش روانشناسی در هر گرایشی برای رواندرمانی تنها منوط به تایید شایستگی فرد در کمیسیون رواندرمانی است.

از طرفی، هر دانش آموخته روانشناسی در هر گرایشی حق رواندرمانی را دارد که باید برای رسیدن به آن، از طرق به رسمیت شناخته شده برای کمیسیون رواندرمانی تبعیت کند و از طرف دیگر، در این کمیسیون میتوان بین گرایشها و یا دانشگاه هایی که آموزشهای بالینی شایسته ای را به دانشجویان میدهند نیز تمایز قائل شد.

در نتیجه، فردی که در دانشگاه یا رشته ای که آموزش های بالینی شایسته ای دریافت نمیکند تحصیل کند میبایست برای دریافت پروانه رواندرمانی، پس از فارغ التحصیلی، تلاش بیشتری کند تا شایستگی خود را به کمیسیون رواندرمانی اثبات کند. اما فردی که از ابتدا مسیر رشته و دانشگاه های بهتر را در پیش گرفته، برای اثبات شایستگی اش تلاش کمتری را متحمل میشود. و در آخر آنچه مراجعان به روانشناسان خواهند دید افرادی با شایستگی مکفی است که میتوانند به آنها اعتماد کنند.


کد مطلب: 40774

آدرس مطلب :
https://www.migna.ir/news/40774/کارورزی-رواندرمانگران-مسئله-شایستگی-برابر-حقوق-مراجعان

میگنا
  https://www.migna.ir