انتقاد چیست ؟ تکنیک ها و فنون انتقاد کردن صحیح
مقدمه
"حالم گرفته! آخه این چه کاری بود کرد، چند وقته میخوام ازش انتقاد کنم، اما چه جوری بهش بگم که وضع از اینکه هست بدتر نشه؟" شاید شما هم تا به حال این جملات را در ذهن خود مرور کرده باشید، نسبت به همسر، دوست، همکار، ...
هر فرد در طول حیات خود ممکن است بارها توسط دیگران مورد ارزیابی قرار گیرد. برخی از این ارزشیابیها دارای جنبههای تشویقی و برخی دیگر منتقدانه است. انتقاد از دیگران در صورتی که هوشمندانه انجام شود آثار بسیار مفیدی خواهد داشت، درغیر این صورت ممکن است با واکنشهای منفی مختلف مواجه شود. این رفتار، هنری است که باید آموخت و بدون آگاهی از روش کاربرد آن زیانبار خواهد بود. انتقاد درست آن است که ضمن تأکید بر نقاط قوت به نقاط ضعف فرد نیز اشاره کند و با ارایه راهکارهای مناسب برای رفع آن سخن به میان آورد. پذیرش انتقاد از دیگران بین طبقات مختلف متفاوت است. برای مثال در بیشتر مواقع انتقاد از سوی افراد یک خانواده قابلیت پذیرش بیشتری در مقایسه با سایرین دارد. به طور معمول ما در برابر قضاوت افراد بیگانه آسیبپذیری بیشتری داریم.
شاید حرفهای نزده ای داشته باشید که راه بیانش را نمی دانید. پس با ما همراه باشید و چند دقیقه از وقت عزیزتر از گل تان را به ما بدهید:
در اینجا آگاهی از شیوه های انتقاد و ایراد گرفتن ضروری به نظر می آید زیرا در بسیاری از موارد ناآگاهی از این شیوه ها باعث سوئ تفاهم ودر نهایت منجر به بحث وجدل بیهوده، نارضایتی و کینه ونفرت می شود.
کلمه انتقاد از ریشه نقد کردن و در فارسی معادل آشکار و پدیدار کردن است. در اصطلاح این کلمه چندین کاربرد دارد. معنای مشهور و متداول آن در بین عامه مردم ایراد و اشکال گرفتن به گفتار و رفتار دیگران.
مردم معمولاً تمايل دارند انتقاد را به شكل منفي به كار برند و تعبير و تفسير كنند و يا به دليل منفي بودنش از انتقاد كردن خود داري نمايند.
اگر چند نفر را به طور اتفاقي انتخاب كنيد و از آنان بپرسيد «معني انتقاد چيست؟» به احتمال زياد خواهند گفت: «انتقاد اظهار نظري است مخرب، تحقيركننده يا خصومتآميز كه هدفش عيبجويي است. در انتقادهاي متداول، انتقاد كننده معمولاً به شكلي غيرمنصفانه فقط روي نقاط ضعف انگشت ميگذارد.
انتقاد، امری پیچیده، مهم و ضروری است. باید به یاد داشت که هیچ شغلی، از انتقاد معاف نیست. انتقاد در کار، وجه مشترک همه ما است که نتایج مطلوبتر را به همراه دارد. انتقاد وسیلهای است برای انگیزش، آموختن، توسعه، آموزش و ایجاد روابطی قوی، تبادل اطلاعات، تاثیر گذاشتن و برانگیختن.
اما در معنای علمی انتقاد، یعنی آشکار کردن و بازگو کردن زوایا و نکات مهم در یک سخن یا نوشتار یا رفتار. به تعبیر دیگر انتقاد عبارت است از انتقال اطلاعات به ديگران به نحوي كه افراد مورد انتقاد بتوانند آن را در جهت مصالح خود به كار برند و يا انتقاد وسيله اي است براي تشويق و افزايش رشد فردي و روابط اجتماعي.
آنچه که معمولاً ازکلمه انتقاد کردن رایج است، بیشتر به معنای نقاط ضعف و عیب یک موضوع را بیان کردن است.
به طور کلی نویسندگان و اهل قلم نقد و انتقاد را به سه صورت تعبیر کرده اند:
١- بیان نقاط قوت، خوب و زیبای یک موضوع و نپرداختن به اشکالات و معایب آن
٢- بیان نقاط ضعف، بد و زشت یک موضوع بدون پرداختن به محاسن و جنبههای مثبت آن
٣- بیان نقاط قوت و ضعف یک موضوع به قصد اصلاح اشکالات و معایب آن
چگونه انتقاد کنیم تا تاثیر گذار باشد؟
روش صحیح انتقاد کردن از دیگران
-
مهمترین هدف در نقد و انتقاد اصلاح کردن است ، انتقاد زمانی ارزش دارد که بوسیله آن بتوانیم گفتار و رفتار کسی را اصلاح کنیم. انتقاد شنیدن ذاتاً تلخ و گزنده است و مانند داروی تلخی است که به مذاق شخص ناگوار و از طرف دیگر لازم و ضروری است. از زاویه دیگر انتقاد کردن آسان و انتقاد شنیدن سخت است، ولی اگر دقت کنیم انتقاد صحیح کردن نیز سخت است و نیاز به مهارتهای خاصی دارد که اگر افراد این مهارتها را ندانند، عملاً انتقاد آنها نه تنها اثر سازنده ندارد، بلکه باعث موضع گرفتن، کینه و دشمنی بین افراد میشود.
بخش زیادی از کدورتها و نارضایتی بین افراد خانواده، دوستان، همکاران و همسایگان ناشی از ایراد و انتقادی است که از یکدیگر میگیرند، در حالی که اگر افراد شیوه درست انتقاد و ایراد گرفتن را بدانند، این کدورتها و دشمنیها بوجود نمیآید. اگر بپذیریم شنیدن انتقاد مانند خوردن داروی تلخ است، آنگاه باید همان کاری را کرد که داروسازان میکنند، داروسازان داروهای تلخ را در لایهای از مواد شیرین قرار میدهند تا تلخی آن کمتر در کام بیمار ریخته شده و اثرگذار شود.
در این مقاله ما سعی داریم پارهای از مهمترین شرایط تاثیرگذار در یک انتقاد را بازگو کنیم.
یک انتقاد صحیح بایستی شرایط زیر را داشته باشد تا بتواند ضمن آنکه تأثیر گذار است، سبب ناراحتی و نارضایتی طرف مقابل هم نشود :
1- قبل از انتقاد کردن و بیان اشکالات گفتار و رفتار طرف مقابل، ابتدا مختصری از محاسن، خوبیها و توانمندیهای او سخن بگوئید، این کار باعث میشود فرد احساس کند شما دوست او هستید و دشمنی ندارید. و در نتیجه حاضر به شنیدن سخن شما خواهد بود .
2- مختصری از زمانهایی که خودتان خطا یا اشتباهی کردهاید سخن بگوئید تا طرف مقابل احساس نکند قصد شما از انتقاد کردن اثبات برتری خود و ضعف طرف مقابل است. سخن گفتن از اشتباهات خود زمینه پذیرش را در طرف مقابل ایجاد میکند.
3- وقتی میخواهید خطا و اشکال طرف مقابل را بگوئید دقت کنید، خطا و اشتباه را بطور مستقیم بازگو نکنید، بلکه این کار را غیر مستقیم انجام دهید. مثلاً بصورت سؤال مطرح کنیم که آیا از نظر شما این سخن یا عمل چگونه است؛ خوب یا بد؟
4- موضوعی را که می خواهید از آن انتقاد کنید تا حدامكان واضح و مشخص بيان كنيد.
5- اجازه ندهيد گفتههايتان از احساسات منفي شما رنگ بگيرد. مواظب باشيد صدايتان بلند و لحن كلامتان خشن و طعنهآميز نباشد.
6- در مرحله چهارم مستقیم دستور ندهیم و برای اصلاح سخن یا رفتار مورد نقد به صورت دستوری تحکم نکنیم، بلکه سخن یا رفتار درست را پیشنهاد بدهیم.
7- خیلی دقت کنید هنگام انتقاد کردن و ایراد گرفتن، موضوع و سخن معیوب را مورد انتقاد قرار دهید و از بد بودن آن سخن بگوئید و هیچگاه صفت بد یا زشت یا غلط را به شخصیت خود فرد نسبت ندهید، در واقع کار بد و ناشایست را سرزنش کنید نه شخصیت خود فرد را.
8- واضح و شمرده سخن بگوييد، به طوري كه طرف مقابل انتقاد شما و دليل مطرح كردن آن را بفهمد.
9- اطمينان حاصل كنيد كه اعمال و رفتاري را كه مورد انتقاد قرار ميدهيد، قابل تغيير است. در غير اينصورت از انتقاد صرفنظر كنيد.
10- حساس باشید که هنگام انتقاد کردن هدف خود را گم نکنید هدف تأثیر گذاری و اصلاح کردن است. پس موضوع را كش ندهيد و انتقاد را به سخنراني یا بحث و جدل بیهوده تبديل نكنيد، در این مسیر ممکن است طرف مقابل با ابراز نارضایتی و توجیه کردن سخن خود ناخودآگاه ما را به موضع جدل بکشد و در این جریان هدف اصلی فراموش شود و گفتگو به مسیر غلط کشیده شود. در اینجاست که شنونده بيحوصله ميشود و توجهي به آن نميكند.
11- خطا و اشتباه طرف مقابل را بگونهای مورد انتقاد قرار دهیم که آن را قابل اصلاح و جبران نشان دهیم، افراط در انتقاد کردن میتواند به جایی برسد که همه راهها را برای جبران خطا و اشتباه مسدود نشان دهد و فرد مرتکب خطا از اصلاح خطای خود ناامید و مایوس شود.
12- برای متقاعد کردن خطا کار بودن طرف مقابل یا غلط بودن سخن و رفتار او از برچسب زدن به او خودداری کنید، مثلاً بکار بردن عباراتی مانند: «تو همیشه خطا میکنی»، «توهیچ وقت دقت نمیکنی» «تو آدم سهل انگاری هستی»، تأثیر گذاری انتقاد را به صفر می رساند.
13- بكوشيد با پيشبيني واكنشهاي منفي شخصي كه مورد انتقاد قرار ميگيرد، از بروز آن جلوگيري كنيد. جملاتي مانند: «ميدانم که به من اين اجازه را ميدهيد که در مورد… حرف بزنم، چون معتقدم كه براي شما مفيد خواهد بود». در كاهش واكنشهاي منفي مؤثر ميباشد.
14- از ژستهاي خشمآلود، مانند گره كردن دست، اخم كردن، گره به ابرو انداختن و نظاير آن بپرهيزيد.
15- اگر نتيجه مثبت انتقاد خود را در رفتار انتقاد شونده مشاهده نموديد، وي را تحسين و از اینکه به سخنان شما گوش کرده است تشکر كنيد.
انتــــقاد يا تحقير؟
آيا انتقاد سبب خشم و عصبانيت شما ميشود؟
آيا شما نيز گهگاه با سخنان انتقادآميز خود موجب رنجش ديگران ميشويد؟
آيا از ترس اينكه مبادا كسي را از خود برنجانيد، در بيان مطالبي كه آن را مفيد ميدانيد، ترديد ميكنيد؟
پاسخ اين پرسشها اغلب مثبت ميباشد چرا كه مردم معمولاً تمايل دارند انتقاد را به شكل منفي به كار برند و تعبير و تفسير كنند و يا به دليل منفي بودنش از انتقاد كردن خودداري نمايند. اگر چند نفر را به طور اتفاقي انتخاب كنيد و از آنان بپرسيد « معني انتقاد چيست؟» به احتمال زياد خواهند گفت: «انتقاد اظهارنظري است مخرب، تحقيركننده يا خصومتآميز كه هدفش عيبجويي است.»
چرا انتقاد در مفهوم رايج خود داراي تاثير تا بدين حد مخرب و منفي است؟
در انتقادهاي متداول، انتقاد كننده معمولاً به شكلي غيرمنصفانه فقط روي نقاط ضعف انگشت ميگذارد. انتقاد به صورت متداول خود جرياني منحصراً يكسويه است.
انتقاد نادرست احتمال رشد و پيشرفت را از بين ميبرد. اين شيوه با تمركز بر روي اعمال گذشته فرد روزنه هر نوع جبران و پرهيز از خطا را ميبندد. وقت آن رسيده كه در تعريف انتقاد تجديد نظر كنيم و بدين ترتيب مفهوم قبلي آن را تغيير داده، در روند انتقاد كردن و انتقاد شنيدن تحول و اصلاحاتي ايجاد كنيم.
به تعاريف جديد توجه كنيد:
يا انتقاد وسيله اي است براي تشويق و افزايش رشد فردي و روابط اجتماعي.
براي اينكه انتقادمان سازنده باشد و از آن احساس خشنودي كنيم، بايد به يك پرسش كليدي پاسخ دهيم: اطلاعاتي را كه ميخواهيم به فرد مخاطب بدهيم، چگونه بيان كنيم كه از يك طرف مخاطب ما آن را بپذيرد و از آن سود ببرد و از طرف ديگر به بهبود روابط ما با او كمك كند "به عبارتي ديگر" چه بگوييم ؟ "و" چگونه بگوييم ؟"
اين پرسش، مركز ثقل مساله را از عيبجويي به حل مشكل تغيير ميدهد.
براي طرح يك انتقاد سازنده و مؤثر بايد موارد ذيل را مدنظر داشته باشيد:
رفتار مورد انتقاد را مشخص كنيد.
انتقاد خود را تا حدامكان واضح و مشخص بيان كنيد.
اطمينان حاصل كنيد كه اعمال و رفتاري را كه مورد انتقاد قرار ميدهيد، قابل تغيير است. در غير اينصورت از انتقاد صرفنظر كنيد.
از عبارت «نظر شخصي من اين است» استفاده كنيد و از تحميل نظريات خود بپرهيزيد.
واضح و شمرده سخن بگوييد، به طوري كه طرف مقابل انتقاد شما و دليل مطرح كردن آن را بفهمد.
موضوع را كش ندهيد و انتقاد را به سخنراني تبديل نكنيد، زيرا شنونده بيحوصله ميشود و توجهي به آن نميكند.
بكوشيد انگيزههايي براي تغيير رفتار پيدا كنيد و خود را متعهد بدانيد كه انتقاد شونده را در حل مشكلش كمك كنيد.
اجازه ندهيد گفته هايتان از احساسات منفي شما رنگ بگيرد. مواظب باشيد صدايتان بلند و لحن كلامتان خشن و طعنهآميز نباشد.
از ژستهاي خشمآلود، مانند گره كردن دست، اخم كردن، گره به ابرو انداختن و نظاير آن بپرهيزيد.
حالت و رفتار شما ميبايست گفتههاي شما را تقويت كند نه آنكه آنها را نفي كند.
با مشكلات و احساسات طرف مقابل، همدلي نشان دهيد و شتابزده انتقاد نكنيد.
بكوشيد با پيشبيني واكنشهاي منفي شخصي كه مورد انتقاد قرار ميگيرد، از بروز آن جلوگيري كنيد. جملاتي مانند: «مي دانم که به من اين اجازه را مي دهيد که در مورد … حرف بزنم، چون معتقدم كه براي شما مفيد خواهد بود». در كاهش واكنشهاي منفي مؤثر ميباشد.
اگر نتيجه انتقاد خود را در رفتار انتقاد شونده مشاهده نموديد، وي را تحسين كنيد.
هر فرد در طول حیات خود ممکن است بارها توسط دیگران مورد ارزیابی قرار گیرد. برخی از این ارزشیابیها دارای جنبههای تشویقی و برخی دیگر منتقدانه است. انتقاد از دیگران در صورتی که هوشمندانه انجام شود آثار بسیار مفیدی خواهد داشت، درغیر این صورت ممکن است با واکنشهای منفی مختلف مواجه شود. این رفتار، هنری است که باید آموخت و بدون آگاهی از روش کاربرد آن زیانبار خواهد بود. انتقاد درست آن است که ضمن تأکید بر نقاط قوت به نقاط ضعف فرد نیز اشاره کند و با ارایه راهکارهای مناسب برای رفع آن سخن به میان آورد. پذیرش انتقاد از دیگران بین طبقات مختلف متفاوت است. برای مثال در بیشتر مواقع انتقاد از سوی افراد یک خانواده قابلیت پذیرش بیشتری در مقایسه با سایرین دارد. به طور معمول ما در برابر قضاوت افراد بیگانه آسیبپذیری بیشتری داریم.
شاید حرفهای نزده ای داشته باشید که راه بیانش را نمی دانید. پس با ما همراه باشید و چند دقیقه از وقت عزیزتر از گل تان را به ما بدهید:
در اینجا آگاهی از شیوه های انتقاد و ایراد گرفتن ضروری به نظر می آید زیرا در بسیاری از موارد ناآگاهی از این شیوه ها باعث سوئ تفاهم ودر نهایت منجر به بحث وجدل بیهوده، نارضایتی و کینه ونفرت می شود.
کلمه انتقاد از ریشه نقد کردن و در فارسی معادل آشکار و پدیدار کردن است. در اصطلاح این کلمه چندین کاربرد دارد. معنای مشهور و متداول آن در بین عامه مردم ایراد و اشکال گرفتن به گفتار و رفتار دیگران.
مردم معمولاً تمايل دارند انتقاد را به شكل منفي به كار برند و تعبير و تفسير كنند و يا به دليل منفي بودنش از انتقاد كردن خود داري نمايند.
اگر چند نفر را به طور اتفاقي انتخاب كنيد و از آنان بپرسيد «معني انتقاد چيست؟» به احتمال زياد خواهند گفت: «انتقاد اظهار نظري است مخرب، تحقيركننده يا خصومتآميز كه هدفش عيبجويي است. در انتقادهاي متداول، انتقاد كننده معمولاً به شكلي غيرمنصفانه فقط روي نقاط ضعف انگشت ميگذارد.
انتقاد، امری پیچیده، مهم و ضروری است. باید به یاد داشت که هیچ شغلی، از انتقاد معاف نیست. انتقاد در کار، وجه مشترک همه ما است که نتایج مطلوبتر را به همراه دارد. انتقاد وسیلهای است برای انگیزش، آموختن، توسعه، آموزش و ایجاد روابطی قوی، تبادل اطلاعات، تاثیر گذاشتن و برانگیختن.
اما در معنای علمی انتقاد، یعنی آشکار کردن و بازگو کردن زوایا و نکات مهم در یک سخن یا نوشتار یا رفتار. به تعبیر دیگر انتقاد عبارت است از انتقال اطلاعات به ديگران به نحوي كه افراد مورد انتقاد بتوانند آن را در جهت مصالح خود به كار برند و يا انتقاد وسيله اي است براي تشويق و افزايش رشد فردي و روابط اجتماعي.
آنچه که معمولاً ازکلمه انتقاد کردن رایج است، بیشتر به معنای نقاط ضعف و عیب یک موضوع را بیان کردن است.
به طور کلی نویسندگان و اهل قلم نقد و انتقاد را به سه صورت تعبیر کرده اند:
١- بیان نقاط قوت، خوب و زیبای یک موضوع و نپرداختن به اشکالات و معایب آن
٢- بیان نقاط ضعف، بد و زشت یک موضوع بدون پرداختن به محاسن و جنبههای مثبت آن
٣- بیان نقاط قوت و ضعف یک موضوع به قصد اصلاح اشکالات و معایب آن
چگونه انتقاد کنیم تا تاثیر گذار باشد؟
روش صحیح انتقاد کردن از دیگران
-
مهمترین هدف در نقد و انتقاد اصلاح کردن است ، انتقاد زمانی ارزش دارد که بوسیله آن بتوانیم گفتار و رفتار کسی را اصلاح کنیم. انتقاد شنیدن ذاتاً تلخ و گزنده است و مانند داروی تلخی است که به مذاق شخص ناگوار و از طرف دیگر لازم و ضروری است. از زاویه دیگر انتقاد کردن آسان و انتقاد شنیدن سخت است، ولی اگر دقت کنیم انتقاد صحیح کردن نیز سخت است و نیاز به مهارتهای خاصی دارد که اگر افراد این مهارتها را ندانند، عملاً انتقاد آنها نه تنها اثر سازنده ندارد، بلکه باعث موضع گرفتن، کینه و دشمنی بین افراد میشود.
بخش زیادی از کدورتها و نارضایتی بین افراد خانواده، دوستان، همکاران و همسایگان ناشی از ایراد و انتقادی است که از یکدیگر میگیرند، در حالی که اگر افراد شیوه درست انتقاد و ایراد گرفتن را بدانند، این کدورتها و دشمنیها بوجود نمیآید. اگر بپذیریم شنیدن انتقاد مانند خوردن داروی تلخ است، آنگاه باید همان کاری را کرد که داروسازان میکنند، داروسازان داروهای تلخ را در لایهای از مواد شیرین قرار میدهند تا تلخی آن کمتر در کام بیمار ریخته شده و اثرگذار شود.
در این مقاله ما سعی داریم پارهای از مهمترین شرایط تاثیرگذار در یک انتقاد را بازگو کنیم.
یک انتقاد صحیح بایستی شرایط زیر را داشته باشد تا بتواند ضمن آنکه تأثیر گذار است، سبب ناراحتی و نارضایتی طرف مقابل هم نشود :
1- قبل از انتقاد کردن و بیان اشکالات گفتار و رفتار طرف مقابل، ابتدا مختصری از محاسن، خوبیها و توانمندیهای او سخن بگوئید، این کار باعث میشود فرد احساس کند شما دوست او هستید و دشمنی ندارید. و در نتیجه حاضر به شنیدن سخن شما خواهد بود .
2- مختصری از زمانهایی که خودتان خطا یا اشتباهی کردهاید سخن بگوئید تا طرف مقابل احساس نکند قصد شما از انتقاد کردن اثبات برتری خود و ضعف طرف مقابل است. سخن گفتن از اشتباهات خود زمینه پذیرش را در طرف مقابل ایجاد میکند.
3- وقتی میخواهید خطا و اشکال طرف مقابل را بگوئید دقت کنید، خطا و اشتباه را بطور مستقیم بازگو نکنید، بلکه این کار را غیر مستقیم انجام دهید. مثلاً بصورت سؤال مطرح کنیم که آیا از نظر شما این سخن یا عمل چگونه است؛ خوب یا بد؟
4- موضوعی را که می خواهید از آن انتقاد کنید تا حدامكان واضح و مشخص بيان كنيد.
5- اجازه ندهيد گفتههايتان از احساسات منفي شما رنگ بگيرد. مواظب باشيد صدايتان بلند و لحن كلامتان خشن و طعنهآميز نباشد.
6- در مرحله چهارم مستقیم دستور ندهیم و برای اصلاح سخن یا رفتار مورد نقد به صورت دستوری تحکم نکنیم، بلکه سخن یا رفتار درست را پیشنهاد بدهیم.
7- خیلی دقت کنید هنگام انتقاد کردن و ایراد گرفتن، موضوع و سخن معیوب را مورد انتقاد قرار دهید و از بد بودن آن سخن بگوئید و هیچگاه صفت بد یا زشت یا غلط را به شخصیت خود فرد نسبت ندهید، در واقع کار بد و ناشایست را سرزنش کنید نه شخصیت خود فرد را.
8- واضح و شمرده سخن بگوييد، به طوري كه طرف مقابل انتقاد شما و دليل مطرح كردن آن را بفهمد.
9- اطمينان حاصل كنيد كه اعمال و رفتاري را كه مورد انتقاد قرار ميدهيد، قابل تغيير است. در غير اينصورت از انتقاد صرفنظر كنيد.
10- حساس باشید که هنگام انتقاد کردن هدف خود را گم نکنید هدف تأثیر گذاری و اصلاح کردن است. پس موضوع را كش ندهيد و انتقاد را به سخنراني یا بحث و جدل بیهوده تبديل نكنيد، در این مسیر ممکن است طرف مقابل با ابراز نارضایتی و توجیه کردن سخن خود ناخودآگاه ما را به موضع جدل بکشد و در این جریان هدف اصلی فراموش شود و گفتگو به مسیر غلط کشیده شود. در اینجاست که شنونده بيحوصله ميشود و توجهي به آن نميكند.
11- خطا و اشتباه طرف مقابل را بگونهای مورد انتقاد قرار دهیم که آن را قابل اصلاح و جبران نشان دهیم، افراط در انتقاد کردن میتواند به جایی برسد که همه راهها را برای جبران خطا و اشتباه مسدود نشان دهد و فرد مرتکب خطا از اصلاح خطای خود ناامید و مایوس شود.
12- برای متقاعد کردن خطا کار بودن طرف مقابل یا غلط بودن سخن و رفتار او از برچسب زدن به او خودداری کنید، مثلاً بکار بردن عباراتی مانند: «تو همیشه خطا میکنی»، «توهیچ وقت دقت نمیکنی» «تو آدم سهل انگاری هستی»، تأثیر گذاری انتقاد را به صفر می رساند.
13- بكوشيد با پيشبيني واكنشهاي منفي شخصي كه مورد انتقاد قرار ميگيرد، از بروز آن جلوگيري كنيد. جملاتي مانند: «ميدانم که به من اين اجازه را ميدهيد که در مورد… حرف بزنم، چون معتقدم كه براي شما مفيد خواهد بود». در كاهش واكنشهاي منفي مؤثر ميباشد.
14- از ژستهاي خشمآلود، مانند گره كردن دست، اخم كردن، گره به ابرو انداختن و نظاير آن بپرهيزيد.
15- اگر نتيجه مثبت انتقاد خود را در رفتار انتقاد شونده مشاهده نموديد، وي را تحسين و از اینکه به سخنان شما گوش کرده است تشکر كنيد.
انتــــقاد يا تحقير؟
آيا انتقاد سبب خشم و عصبانيت شما ميشود؟
آيا شما نيز گهگاه با سخنان انتقادآميز خود موجب رنجش ديگران ميشويد؟
آيا از ترس اينكه مبادا كسي را از خود برنجانيد، در بيان مطالبي كه آن را مفيد ميدانيد، ترديد ميكنيد؟
پاسخ اين پرسشها اغلب مثبت ميباشد چرا كه مردم معمولاً تمايل دارند انتقاد را به شكل منفي به كار برند و تعبير و تفسير كنند و يا به دليل منفي بودنش از انتقاد كردن خودداري نمايند. اگر چند نفر را به طور اتفاقي انتخاب كنيد و از آنان بپرسيد « معني انتقاد چيست؟» به احتمال زياد خواهند گفت: «انتقاد اظهارنظري است مخرب، تحقيركننده يا خصومتآميز كه هدفش عيبجويي است.»
چرا انتقاد در مفهوم رايج خود داراي تاثير تا بدين حد مخرب و منفي است؟
در انتقادهاي متداول، انتقاد كننده معمولاً به شكلي غيرمنصفانه فقط روي نقاط ضعف انگشت ميگذارد. انتقاد به صورت متداول خود جرياني منحصراً يكسويه است.
انتقاد نادرست احتمال رشد و پيشرفت را از بين ميبرد. اين شيوه با تمركز بر روي اعمال گذشته فرد روزنه هر نوع جبران و پرهيز از خطا را ميبندد. وقت آن رسيده كه در تعريف انتقاد تجديد نظر كنيم و بدين ترتيب مفهوم قبلي آن را تغيير داده، در روند انتقاد كردن و انتقاد شنيدن تحول و اصلاحاتي ايجاد كنيم.
به تعاريف جديد توجه كنيد:
يا انتقاد وسيله اي است براي تشويق و افزايش رشد فردي و روابط اجتماعي.
براي اينكه انتقادمان سازنده باشد و از آن احساس خشنودي كنيم، بايد به يك پرسش كليدي پاسخ دهيم: اطلاعاتي را كه ميخواهيم به فرد مخاطب بدهيم، چگونه بيان كنيم كه از يك طرف مخاطب ما آن را بپذيرد و از آن سود ببرد و از طرف ديگر به بهبود روابط ما با او كمك كند "به عبارتي ديگر" چه بگوييم ؟ "و" چگونه بگوييم ؟"
اين پرسش، مركز ثقل مساله را از عيبجويي به حل مشكل تغيير ميدهد.
براي طرح يك انتقاد سازنده و مؤثر بايد موارد ذيل را مدنظر داشته باشيد:
رفتار مورد انتقاد را مشخص كنيد.
انتقاد خود را تا حدامكان واضح و مشخص بيان كنيد.
اطمينان حاصل كنيد كه اعمال و رفتاري را كه مورد انتقاد قرار ميدهيد، قابل تغيير است. در غير اينصورت از انتقاد صرفنظر كنيد.
از عبارت «نظر شخصي من اين است» استفاده كنيد و از تحميل نظريات خود بپرهيزيد.
واضح و شمرده سخن بگوييد، به طوري كه طرف مقابل انتقاد شما و دليل مطرح كردن آن را بفهمد.
موضوع را كش ندهيد و انتقاد را به سخنراني تبديل نكنيد، زيرا شنونده بيحوصله ميشود و توجهي به آن نميكند.
بكوشيد انگيزههايي براي تغيير رفتار پيدا كنيد و خود را متعهد بدانيد كه انتقاد شونده را در حل مشكلش كمك كنيد.
اجازه ندهيد گفته هايتان از احساسات منفي شما رنگ بگيرد. مواظب باشيد صدايتان بلند و لحن كلامتان خشن و طعنهآميز نباشد.
از ژستهاي خشمآلود، مانند گره كردن دست، اخم كردن، گره به ابرو انداختن و نظاير آن بپرهيزيد.
حالت و رفتار شما ميبايست گفتههاي شما را تقويت كند نه آنكه آنها را نفي كند.
با مشكلات و احساسات طرف مقابل، همدلي نشان دهيد و شتابزده انتقاد نكنيد.
بكوشيد با پيشبيني واكنشهاي منفي شخصي كه مورد انتقاد قرار ميگيرد، از بروز آن جلوگيري كنيد. جملاتي مانند: «مي دانم که به من اين اجازه را مي دهيد که در مورد … حرف بزنم، چون معتقدم كه براي شما مفيد خواهد بود». در كاهش واكنشهاي منفي مؤثر ميباشد.
اگر نتيجه انتقاد خود را در رفتار انتقاد شونده مشاهده نموديد، وي را تحسين كنيد.
• انواع انتـــقاد
برخی از انواع انتقاد عبارتند از:
انتقاد سازنده:
این روش در بسیاری موارد میتواند جنبهای سازنده و مثبت داشته باشد. اگر لحن انتقاد کننده دوستانه باشد بیشتر مؤثر واقع شده و شنونده بدون آنکه مورد حمله قرار گیرد از معایب خود مطلع میشود. بی تردید برای هیچکس خوشایند نیست که بشنود «بد غذا میخورید» و یا «در لباس پوشیدن بد سلیقه هستید».
برای آنکه انتقاد سازنده و مؤثر باشد منتقد باید مواردی را رعایت کرده و پرسشهایی را مطرح کند که هر یک از آنها در رساندن وی به هدف خود نقش مثبتی ایفا کند. این سؤالات میبایست محتوای اطلاعاتی را که لازم است مبادله شوند در برگیرد. همانگونه که گفتن و چگونه گفتن ارتباط نزدیکی با هم دارند، محتوا و شیوه انتقاد نیز بر هم تأثیر گذارند. در تعیین محتوای یک انتقاد باید ابتدا از خود پرسید که از چه رفتاری میخواهیم انتقاد کنیم؟ این روش میتواند بسیار مفید واقع شود، زیرا از به کاربردن جملات کلی و کلمات پوچ و آزاردهندهای چون «همیشه همین کار را میکنی»، «هیچ وقت به موقع نمیآیی» و جملاتی از این قبیل جلوگیری میشود. هنگامی که انتقاد از رفتار خاصی را با قاطعیت و به طور دقیق مطرح میکنیم برای انتقاد شونده این امکان را فراهم میسازیم که منظور ما را بدرستی درک کند. انتقادی که متوجه رفتار خاصی باشد میتواند منجر به گفتگویی دوجانبه شود تا اینکه به بحثی مبدل شود که حدود آن مشخص نیست.
انتقاد غیرمستقیم:
انتقاد میتواند به صورت غیرمستقیم بیان شود. برای مثال اگر طرف مقابل شما خصوصیت بدی داشته باشد، در خلال گفتگو به او بگویید «به نظر شما آدمهایی که دارای این خصوصیت اخلاقی هستند، غیرقابل تحمل نیستند؟» این شیوه انتقاد باعث میشود که یک حس هوشیاری در وی بیدار شود و وی متوجه شود که دارای چنین مشکلی است. حتماً این مثل را شنیدهاید که میگوید «به در میگویند تا دیوار بشنود». این یک مثال متداول در فرهنگ ما برای ابراز همین موضوع است.
انتقاد همراه با تعریف و تمجید:
در این روش ابتدا میتوان به تعریف و تمجید ویژگیهای ارزشمند فردی که مورد انتقاد است پرداخت. برای مثال «تو دختر خیلی باهوشی هستی». پس از کاربرد یک مقدمه مناسب نظر انتقادی خود را بیان و سعی کنید آن را در پوششی از سخنان خوب و دلپذیر قرار دهید. البته منظور شما اصلاً تملق نیست بلکه نخست خصوصیات خوب او را گوشزد کرده و بعد انتقاد خود را ابراز داشتهاید..
انتقاد تهاجمی و صریح:
رک بودن نشانه صراحت و صداقت است ولی همیشه برای مخاطب خوشآیند نیست بخصوص اگر خیلی ناپخته بیان شود. این نوع انتقاد نه تنها هیچ نوع سازندگی در بر ندارد بلکه شنونده را هم در موضع تدافعی قرار میدهد. بهتر است که انتقاد با بکارگیری یک سیاست درست انجام شود.
محکوم کردن:
گاهی بجای انتقاد همراه با راهنمایی، انتقاد کننده مخاطب را در یک دادگاه یک طرفه محاکمه و محکوم میکند. او به خود این حق را میدهد که در مورد دیگران اظهار نظر کرده و الگوی فکری خود را به وی تحمیل کند. اینگونه برخوردها نه تنها سازنده نیست، بلکه بسیار نامناسب است.
انتقاد دیرتر از موعد:
اینگونه انتقادات، زمانی صورت میگیرد که هیچ کمکی به رفع مشکل نمیکند. به عبارت دیگر زمان برای جلوگیری از خطا وجود ندارد. بر هیچ کس پوشیده نیست که انتقاد در چنین زمانی برای جلوگیری از تکرار اشتباه بوده و اگر تشخیص داده شود که تأثیری در آینده نخواهد داشت، بهتر است هیچگاه ابراز نشود.
چگونه انتقاد کنم؟
1. فرصت شناسی: انتقاد را تا زمان مناسب از دست نرفته است، انجام دهيد. صبر و بردباري خوب است اما اگر بيش از حد، زمان را تلف کنيد موقعیت مناسب از بين مي¬رود و انتقاد بيمعني خواهد شد، البته اگر احتمال تکرار اشتباه را نمی¬دهید و مسالۀ مهمی هم نبوده پیشنهاد می¬کنیم انتقادتان را قورت بدهید!
2. یکی یکی: در هر نوبت فقط در يک زمينه انتقاد کنيد نه آنکه مخاطب را به باد انتقادات ريز و درشت بگيريد، در این صورت مخاطب شما هم از لحاظ ذهنی گیج می شود و هم از لحاظ عاطفی قلبش سوراخ سوراخ می شود. بابا رحم داشته باشید!!
3. فقط "نقد کار": تنها از کار اشتباه صورت گرفته یا حرف اشتباه زده شده انتقاد کنيد نه اینکه خود شخص يا اشخاص را به باد انتقاد بگیرید. لطفا یک باره طرفتون را نشورید بگذارید کنار!
4. ساندویچی: انتقاد را موجز و فشرده بيان کنيد. زيرا، مخاطب شما در وضعي قرار دارد که صحبت هاي شما را به خوبي ميشنود و درک ميکند. سخنراني کردن و تکرار نکاتي که لحظه اي پيش متذکر شده¬ايد نه تنها لزومي ندارد بلکه تأثير کلام شما را نيز از میان ميبرد.
5. پیشنهاد: تا آنجا که امکان دارد انتقاد را در پوشش "پيشنهاد" و حتي "سؤال" مطرح کنيد؛ انتقاد مثل چاقوی تیز است، با پیشنهادی یا سئوالی کردن انتقادتان، این چاقو را کند کنید تا قلب مخاطب را شقه شقه نکند.
6. "کنایه" ممنوع!: از گوشه و کنايه زدن به طرف مقابلتان جداً بپرهيزيد. گوشه و کنايه زدن بیشتر نشان می دهد که شما از شخص عصباني هستيد نه اينکه از کار اشتباهش ناراحت باشید. بی توجهی به این نکته باعث می شود مخاطب در جبهه مخالف شما جاي بگیرد و حتي اگر گفته هاي شما درست و منطقي هم باشد آنها را نپذیرد.
7. "افراط" نه!: هنگام انتقاد از افراط بپرهيزيد و از واژه هایي مانند "هميشه"، "هرگز" و ... کمتر استفاده کنيد (مثلاً نگویيد "مثل هميشه کار که به تو افتاد گره خورد!" يا "هيچ وقت نشد که بتوانم به کار شما اعتماد کنم" يا "صد بار این را گفتم اما دریغ از اثر کردن") اين کلمات فاقد کاربرد لازم و تأثير کافي درجهت سازندگي فرد است. در نتيجه با اين رفتار، ثابت کرده ايد که يا دقت نظر کافي در حل معضلات را نداريد و يا منصف نيستيد و در هر حال مطلب اصلي تحت تاثیر اين شيوه رفتار نادرست قرار می گیرد.
8. پوزش نخواهید: براي انتقاد کردن پوزش نخواهيد، زيرا در اين صورت چنين استنباط مي شود که شما در قابل انتقاد بودن موضوع ترديد داريد. اگر واقعا تردید دارید قبل از انتقاد کردن از درستی انتقاد مطمئن شوید.
9. تقدیر: نقاط قوت شخص را مورد تقدير قرار دهيد تا اطمينان يابد که شما خدماتش را نيز در نظر داريد. با اين کار زمينه را براي پذيرش انتقاد در مخاطب فراهم کرده¬ايد. اگر سعی کنید، حتما یک خوبی پیدا می کنید!
10. گوش کنید: حرف ها و درد دل مخاطب را نيز بشنويد زيرا ممکن است در قضاوت خود به راه خطا رفته باشيد. در هنگام انتقاد کردن همیشه خود را صد در صد بر حق ندانید، شاید طرف شما دلیلی داشته باشد که با شنیدنش شما کاملا قانع شوید.
11. موقعیت سنجی: براي انتقاد از افراد، مکان و شرايط مناسبي فراهم کنيد. بهتر است انتقاد را در خلوت انجام دهيد. بی توجهی به این نکته ممکن است به جای اصلاح کار اشتباه طرف مقابلتان به تحقیر و سرخوردگی او بیانجامد.
امید آنکه در انتقادهایمان به دنبال ساختن هم باشیم نه سوختن هم.
• شیوه درست انتقاد کردن رعایت نکات زیر میتواند در زمان انتقاد بسیار یاری دهنده باشد:
آیا رفتار مورد انتقاد را میتوان تغییر داد؟ آیا شخص مورد انتقاد قرار گرفته علاقمند به شنیدن آن است؟ احتمال قبولی طرف انتقاد شونده چقدر است؟ از انتقاد شونده سؤال کنید آیا منظور شما را درک کرده است. به فرد انتقاد شونده تفهیم کنید که انتقادتان بازتاب ساده عقیده شماست. از انتقاد تحکم آمیز دوری کنید، زیرا اینگونه انتقادها بلافاصله فرد را در موضع دفاعی قرار میدهد. سعی کنید انتقاد را به صورت نگرش شخصی خود به موضوع بیان کنید و کوشش کنید او را به شیوه نگرش خود کنجکاو کنید. موضوع را طولانی و انتقاد را به سخنرانی تبدیل نکنید زیرا شنونده را خسته و بی حوصله میکند. انتقاد را در زمان و مکان مناسب ابراز کنید نه در لحظهای که طرف مقابل آمادگی شنیدن آن را ندارد. اول صبر کنید تا مخاطب در آرامش و خونسردی قرار گیرد تا ایرادی که از او میگیرید مؤثر واقع شود.
با توجه به سطح دانش مخاطب انتقاد را بیان کرده تا برای مخاطب قابل درک باشد. نمیتوان از یک روش برای تمامی افراد استفاده کرد. وقتی انتقاد میکنید کوشش کنید بدون سوء نیت بوده و فقط به منظور کمک و راهنمایی باشد. با مشکلات و احساسات فرد مقابل همدلی کنید.
بهتر است انتقاد حضوری و بدون واسطه باشد و از انتقاد کردن غیرمستقیم بپرهیزید. برای حفظ آبروی اشخاص، از انتقاد و نصیحت کردن فرد در حضور دیگران خودداری کنید. چنانچه بخواهید انتقاد شما با واکنش مثبت و سازندهای همراه باشد باید نشان دهید نه تنها به آنچه گفتهاید متعهد هستید بلکه به رفتار فرد در مقابل انتقاد خودتان نیز ارج مینهید.
هرگز در انتقاد، طرف مقابل را با کسی مقایسه نکنید. مقایسه کردن باعث دلگیری مخاطب شده و ممکن است با واکنشهای بسیار نامناسبی مواجه شوید. اگر شخصیت و احترام مخاطب در نظر گرفته نشود نه تنها انتقاد مؤثر واقع نمیشود بلکه میتواند به قطع رابطه منجر شود.
انتقاداتی به نتیجه میرسند که بسیار با دقت و هوشمندانه مطرح شوند و مخاطب بدون آنکه آزرده خاطر شود از معایب خود آگاه شود. هیچگاه در انتقاد از دیگران تصور نکنید که آنچه نظر شماست حتماً صحیح بوده و میبایستی شنونده بدون چون و چرا آن را بپذیرد.www.migna.ir
• انتقاد از همکاران رقابت در تمامی سطوح هر سازمانی وجود دارد. یکی از علل آن دستیابی به امتیازات بیشتر در مقایسه با همکاران دیگر است. این امتیازات به صورتهای گرفتن پاداش، ارتقای شغلی و مواردی از این دست است.
به طور کلی هر فردی با 3 سطح در یک سازمان ارتباط دارد:
سطوح زیر دست، همکاران هم ردیف و همکاران سطوح بالاتر. آنچه بسیار حائز اهمیت است آنست که بدانیم در هر سطحی چگونه انتقادات خود را بیان کنیم. اگر بخواهیم از یک روش برای انتقاد از افراد مختلف استفاده کنیم، یک اشتباه بزرگ مرتکب شدهایم و چنین شیوهای دارای نتایجی بسیار ناگوار است.
در بسیاری از سازمانها دیده شده افرادی که به طور کلی از دیگران به ویژه از افراد مافوق خود انتقاد میکنند مورد بی مهری قرار گرفته و در گرفتن امتیازات و رتبهها همیشه با مشکلات متعددی مواجه میشوند. بررسی روشهای انتقاد بسیار پیچیده و دارای نکات فراوانی است. انتقاد صحیح داروی تلخ ولی مفیدی است که زمانی مؤثر خواهد بود که به موقع و درست تجویز شود، در غیراین صورت نه تنها باعث بهبودی نمیشود بلکه منجر به تشدید بیماری خواهد شد.
آیا انتقاد سبب خشم و عصبانیت شما میشود؟
آیا شما نیز گاهی با سخنان انتقادآمیز خود موجب رنجش دیگران میشوید؟
آیا از ترس اینکه مبادا کسی را از خود برنجانید،
در بیان مطالبی که آن را مفید میدانید، تردید میکنید؟
پاسخ این پرسشها اغلب مثبت میباشد چرا که مردم معمولاً تمایل دارند انتقاد را به شکل منفی به کار برند و تعبیر و تفسیر کنند و یا به دلیل منفی بودنش از انتقاد کردن خودداری نمایند. اگر چند نفر را به طور اتفاقی انتخاب کنید و از آنان بپرسید « معنی انتقاد چیست؟» به احتمال زیاد خواهند گفت: «انتقاد اظهارنظری است مخرب، تحقیرکننده یا خصومتآمیز که هدفش عیبجویی است.» چرا انتقاد در مفهوم رایج خود دارای تاثیر تا بدین حد مخرب و منفی است؟ در انتقادهای متداول، انتقاد کننده معمولاً به شکلی غیرمنصفانه فقط روی نقاط ضعف انگشت میگذارد. انتقاد به صورت متداول خود جریانی منحصراً یکسویه است.
انتقاد نادرست احتمال رشد و پیشرفت را از بین میبرد. این شیوه با تمرکز بر روی اعمال گذشته فرد روزنه هر نوع جبران و پرهیز از خطا را میبندد. وقت آن رسیده که در تعریف انتقاد تجدید نظر کنیم و بدین ترتیب مفهوم قبلی آن را تغییر داده، در روند انتقاد کردن و انتقاد شنیدن تحول و اصلاحاتی ایجاد کنیم.
به تعاریف جدید توجه کنید: انتقاد عبارت است از: انتقال اطلاعات به دیگران به نحوی که افراد مورد انتقاد بتوانند آن را در جهت مصالح خود به کار برند. و یا انتقاد وسیله ای است برای تشویق و افزایش رشد فردی و روابط اجتماعی. هر فرد در طول حيات خود ممكن است بارها توسط ديگران مورد ارزيابي قرار گيرد.
برخي از اين ارزشيابي ها داراي جنبه هاي تشويقي و برخي ديگر منتقدانه است. انتقاد از ديگران در صورتيكه هوشمندانه انجام شود آثار بسيار مفيدي خواهد داشت، درغير اين صورت ممكن است با واكنش هاي منفي مختلف مواجه شود. اين رفتار، هنري است كه بايد آموخت و بدون آگاهي از روش كاربرد آن زيان بار خواهد بود.
انتقاد درست آن است كه ضمن تاكيد بر نقاط قوت به نقاط ضعف فرد نيز اشاره كند و با ارايه راهكارهاي مناسب براي رفع آن سخن به ميان آورد. پذيرش انتقاد از ديگران بين طبقات مختلف متفاوت است. براي مثال در بيشتر مواقع انتقاد از سوي افراد يك خانواده قابليت پذيرش بيشتري در مقايسه با سايرين دارد.
به طور معمول ما در برابر قضاوت افراد بيگانه آسيب پذيري بيشتري داريم.
برخي از انواع انتقاد عبارتند از:
انتقاد سازنده: اين روش در بسياري موارد مي تواند جنبه اي سازنده و مثبت داشته باشد. اگر لحن انتقاد كننده دوستانه باشد بيشتر موثر واقع شده و شنونده بدون آنكه مورد حمله قرار گيرد از معايب خود مطلع مي شود.
بي ترديد براي هيچكس خوشايند نيست كه بشنود » بد غذا ميخوريد« و يا »در لباس پوشيدن بد سليقه است «. براي آنكه انتقاد سازنده و موثر باشد منتقد بايد مواردي را رعايت كرده و پرسشهايي را مطرح كند كه هر يك از آنها در رساندن وي به هدف خود نقش مثبتي ايفا كند. اين سئوالات مي بايست محتواي اطلاعاتي را كه لازم است مبادله شوند در برگيرد.
همانگونه كه گفتن و چگونه گفتن ارتباط نزديكي با هم دارند، محتوا و شيوه انتقاد نيز بر هم تاثير گذارند. در تعيين محتواي يك انتقاد بايد ابتدا از خود پرسيد كه از چه رفتاري مي خواهيم انتقاد كنيم؟
اين روش مي تواند بسيار مفيد واقع شود، زيرا از به كاربردن جملات كلي و كلمات پوچ و آزاردهنده اي چون »هميشه همين كار را مي كني«، »هيچ وقت به موقع نمي آيي« و جملاتي از اين قبيل جلوگيري مي شود.
هنگامي كه انتقاد از رفتار خاصي را با قاطعيت و به طور دقيق مطرح مي كنيم براي انتقاد شونده اين امكان را فراهم مي سازيم كه منظور ما را بدرستي درك كند. انتقادي كه متوجه رفتار خاصي باشد مي تواند منجر به گفتگويي دوجانبه شود تا اينكه به بحثي مبدل شود كه حدود آن مشخص نيست.
انتقاد غيرمستقيم: انتقاد مي تواند به صورت غيرمستقيم بيان شود. براي مثال اگر طرف مقابل شما خصوصيت بدي داشته باشد، در خلال گفتگو به او بگوييد: »
به نظر شما آدمهايي كه داراي اين خصوصيت اخلاقي هستند، غيرقابل تحمل نيستند؟« اين شيوه انتقاد باعث مي شود كه يك حس هوشياري در وي بيدار شود و وي متوجه شود كه داراي چنين مشكلي است. حتماً اين مثل را شنيده ايد كه مي گويد به در مي گويند تا ديوار بشنود.
اين يك مثال متداول در فرهنگ ما براي ابراز همين موضوع است. انتقاد همراه با تعريف و تمجيد: در اين روش ابتدا مي توان به تعريف و تمجيد ويژگي هاي ارزشمند فردي كه مورد انتقاد است پرداخت براي مثال»تو دختر خيلي باهوشي هستي«. پس از كاربرد يك مقدمه مناسب نظر انتقادي خود را بيان و سعي كنيد آن را در پوششي از سخنان خوب و دلپذير قرار دهيد. البته منظور شما اصلاً تملق گويي نيست بلكه نخست خصوصيات خوب او را گوشزد كرده و بعد انتقاد خود را ابراز داشته ايد. انتقاد تهاجمي و صريح: رك بودن نشانه صراحت و صداقت است ولي هميشه براي مخاطب خوش آيند نيست بخصوص اگر خيلي ناپخته بيان شود. اين نوع انتقاد نه تنها هيچ نوع سازندگي در بر ندارد بلكه شنونده را هم در موضع تدافعي قرار مي دهد.
بهتر است كه انتقاد با بكارگيري يك سياست درست انجام شود.
محكوم كردن: گاهي بجاي انتقاد همراه با راهنمايي، انتقاد كننده مخاطب را در يك دادگاه يك طرفه محاكمه و محكوم مي كند. او به خود اين حق را مي دهد كه در مورد ديگران اظهار نظر كرده و الگوي فكري خود را به وي تحميل كند. اينگونه برخوردها نه تنها سازنده نيست، بلكه بسيار نامناسب است.
انتقاد ديرتر از موعد: اين گونه انتقادات، زماني صورت مي گيرد كه هيچ كمكي به رفع مشكل نمي كند. به عبارتِ ديگر زمان براي جلوگيري از خطا وجود ندارد. بر هيچ كس پوشيده نيست كه انتقاد در چنين زماني براي جلوگيري از تكرار اشتباه بوده و اگر تشخيص داده شود كه تاثيري در آينده نخواهد داشت، بهتر است هيچگاه ابراز نشود.
شيوه درست انتقاد كردن رعايت نكات زير مي تواند در زمان انتقاد بسيار ياري دهنده باشد.
- آيا رفتار مورد انتقاد را مي توان تغييرداد؟
- آيا شخص مورد انتقاد قرار گرفته علاقمند به شنيدن آن است؟
- احتمال قبولي طرف انتقاد شونده چقدر است؟
- از انتقاد شونده سئوال كنيد آيا منظور شما را درك كرده است؟
- به فرد انتقاد شونده تفهيم كنيد كه انتقادتان بازتاب ساده عقيده شماست.
- از انتقاد تحكم آميز دوري كنيد، زيرا اينگونه انتقادها بلافاصله فرد را در موضع دفاعي قرار مي دهد.
- سعي كنيد انتقاد را به صورت نگرش شخصي خود به موضوع بيان كنيد و كوشش كنيد او را به شيوه نگرش خود كنجكاو كنيد.
- موضوع را طولاني و انتقاد را به سخنراني تبديل نكنيد زيرا شنونده را خسته و بي حوصله مي كند.
- انتقاد را در زمان و مكان مناسب ابراز كنيد نه در لحظه اي كه طرف مقابل آمادگي شنيدن آن را ندارد. اول صبر كنيد تا مخاطب در آرامش و خونسردي قرار گيرد تا ايرادي كه از او مي گيريد موثر واقع شود.
- با توجه به سطح دانش مخاطب انتقاد را بيان كرده تا براي مخاطب قابل درك باشد. نمي توان از يك روش براي تمامي افراد استفاده كرد.
- وقتي انتقاد مي كنيد كوشش كنيد بدون سوء نيت بوده و فقط به منظور كمك و راهنمايي باشد.
- با مشكلات و احساسات فرد مقابل همدلي كنيد.
- بهتر است انتقاد حضوري و بدون واسطه باشد و از انتقاد كردن غيرمستقيم بپرهيزيد.
- براي حفظ آبروي اشخاص، از انتقاد و نصيحت كردن فرد در حضور ديگران خودداري كنيد. - چنانچه بخواهيد انتقاد شما با واكنش مثبت و سازنده اي همراه باشد بايد نشان دهيد نه تنها به آنچه گفته ايد متعهد هستيد بلكه به رفتار فرد در مقابل انتقاد خودتان نيز ارج مي نهيد.
هرگز در انتقاد، طرف مقابل را با كسي مقايسه نكنيد. مقايسه كردن باعث دلگيري مخاطب شده و ممكن است با واكنشهاي بسيار نامناسبي مواجه شويد. اگر شخصيت و احترام مخاطب در نظر گرفته نشود نه تنها انتقاد موثر واقع نمي شود بلكه مي تواند به قطع رابطه منجر شود.
انتقاداتي به نتيجه مي رسند كه بسيار با دقت و هوشمندانه مطرح شوند و مخاطب بدون آنكه آزرده خاطر شود از معايب خود آگاه شود. هيچگاه در انتقاد از ديگران تصور نكنيد كه آنچه نظر شماست حتماً صحيح بوده و مي بايستي شنونده بدون چون و چرا آن را بپذيرد. انتقاد از همكاران رقابت در تمامي سطوح هر سازماني وجود دارد. يكي از علل آن دستيابي به امتيازات بيشتر در مقايسه با همكاران ديگر است.
اين امتيازات به صورت هاي گرفتن پاداش، ارتقاي شغلي و موارد ديگر از اين قبيل است. به طور كلي هر فردي با3 سطح در يك سازمان ارتباط دارد: سطوح زير دست، همكاران هم رديف و همكاران سطوح بالاتر، آنچه بسيار حائز اهميت است آنست كه بدانيم در هر سطحي چگونه انتقادات خود را بيان كنيم. اگر بخواهيم از يك روش براي انتقاد از افراد مختلف استفاده كنيم، يك اشتباه بزرگ مرتكب شده ايم و چنين شيوه اي داراي نتايجي بسيار ناگوار است. در بسياري از سازمانها ديده شده افرادي كه به طور كلي از ديگران به ويژه از افراد مافوق خود انتقاد مي كنند مورد بي مهري قرار گرفته و در گرفتن امتيازات و رتبه ها هميشه با مشكلات متعددي مواجه مي شوند.
بررسي روشهاي انتقاد بسيار پيچيده و داراي نكات فراواني است. انتقاد صحيح داروي تلخ ولي مفيدي است كه زماني موثر خواهد بود كه به موقع و درست تجويز شود، در غيراين صورت نه تنها باعث بهبودي نمي شود بلكه منجر به تشديد بيماري خواهد شد. برای طرح یک انتقاد سازنده و مؤثر باید موارد ذیل را مدنظر داشته باشید: رفتار مورد انتقاد را مشخص کنید. انتقاد خود را تا حدامکان واضح و مشخص بیان کنید.
اطمینان حاصل کنید که اعمال و رفتاری را که مورد انتقاد قرار میدهید، قابل تغییر است. در غیر اینصورت از انتقاد صرف نظر کنید. از عبارت نظر شخصی من این است استفاده کنید و از تحمیل نظریات خود بپرهیزید. واضح و شمرده سخن بگویید، به طوری که طرف مقابل انتقاد شما و دلیل مطرح کردن آن را بفهمد.
موضوع را کش ندهید و انتقاد را به سخنرانی تبدیل نکنید، زیرا شنونده بیحوصله میشود و توجهی به آن نمیکند. بکوشید انگیزههایی برای تغییر رفتار پیدا کنید و خود را متعهد بدانید که انتقاد شونده را در حل مشکلش کمک کنید. اجازه ندهید گفته هایتان از احساسات منفی شما رنگ بگیرد. مواظب باشید صدایتان بلند و لحن کلامتان خشن و طعنهآمیز نباشد. از ژستهای خشمآلود، مانند گره کردن دست، اخم کردن، گره به ابرو انداختن و نظائر آن پرهیزید.حالت و رفتار شما میبایست گفتههای شما را تقویت کند نه آنکه آنها را نفی کند.با مشکلات و احساسات طرف مقابل، همدلی نشان دهید. شتابزده انتقاد نکنید. بکوشید با پیشبینی واکنشهای منفی شخصی که مورد انتقاد قرار میگیرد، از بروز آن جلوگیری کنید. جملاتی مانند: « می دانم که به من این اجازه را می دهید که در مورد … حرف بزنم، چون معتقدم که برای شما مفید خواهد بود.» در کاهش واکنشهای منفی مؤثر میباشد.اگر نتیجه انتقاد خود را در رفتار انتقاد شونده مشاهده نمودید، وی را تحسین کنید.
۲۰ ویژگی و تکنیک یک انتقاد درست
برای بهرهمندی از نتایج سحرانگیز «انتقاد»، شیوه عملی آن را در بیست توصیه زیر فرا بگیرید.
۱) استقبال از انتقاد: هر شغلی، انتقادهایی به همراه دارد. تفاوتی نمیکند که شما رییسجمهور، معلم، بانکدار و یا مامور دولتی باشید. کار شما به هر حال انتقاداتی در پی داشته و شما باید با روحیهای مثبت از انتقاد استقبال کرده و از آن در جهت بهبود کار خود استفاده کنید. انتقاد تنها کلمهای است که مفهوم ارزیابی را نیز در بردارد.
بنابراین انتقاد یعنی انتقال نتایج ارزیابی. در قدم اول براای انتقادپذیری، عبارتی مثبت درباره انتقاد روی کارت بنویسید و آن را در جایی قرار دهید که در دید شما باشد. هر بار که شما و دیگران آن را ببینید موجب میشود دیدگاه مثبت شما درباره انتقاد تقویت شود. جملاتی از قبیل «انتقاد اطلاعاتی است که موجب رشد من میشود» یا «انتقاد مهارتها و دانش مورد نیاز را به من آموزش میدهد.»
قدم دوم، کمی مشکل اما بسیار باارزشتر است. شما باید از دیگران بخواهید از شما انتقاد کنند. صادقانه از آنان بپرسید که به نظر آنان شما چگونه میتوانید کارهایتان را بهتر انجام دهید.
۲) بهطور استراتژیک انتقاد کنید: پیش از اینکه انتقاد کنید، این سوالات را از خود بپرسید: «بهطور دقیق چه چیز را میخواهم بیان کنم؟ چه چیز را میخواهم تغییر دهم؟ انگیزه ومحرک من برای بیان این انتقاد چیست؟ چه راه حلها و اهداف خاصی را میتوانم ارایه کنم؟ درباره موقعیتهای غیرقابل پیشبینی که نیاز به عکسالعملهای فوری دارد، چه باید کرد؟» پیش از انتقاد کردن از زیر دست یا همکار، این سوال استراتژیک را ازخود بپرسید: «چگونه این اطلاعات را مطرح کنم که او پذیرای آنها باشد؟»
۳) بهبودگرا باشید: دو روش برای انتقاد بهبودگرا: اول، شما نوک پیکان انتقاد را متوجه آینده کنید.
به جای اینکه به کارآموز خود بگویید: «در ارایه دادهها عملکرد ضعیفی داشتی»، بگویید: «دفعه بعد برای نمایش اطلاعات از اورهد استفاده کن». روش دوم: پیامی دهید که موجب تقویت اعتماد به نفس او شود، «اطمینان دارم که موفق میشوی». با این ذهنیت، کارآموز به جای اینکه از عملکرد گذشته خود دفاع کند، با تمام انرژی برای بهبود عملکرد آتی خویش تلاش میکند و ماهیت انتقاد به جای سرکوبگرا، بهبودگرا میشود.
۴ )حفظ خودباوری: چگونه میتوانید هنگام انتقاد از فردی، مراقب احساس خود باوری او نیز باشید؟ نخست، «از کلمات و انتقادات سرزنشآمیز استفاده نکنید، که بدون شک تحقیرآمیز تلقی خواهد شد و امکان کمی برای درک مثبت آن باقی میماند.
دوم اینکه با حفظ خودباوری فرد، میتوانید از شخصیت او دفاع کنید. بهجای استفاده از عبارتهای «درست/غلط/ امکان ندارد» عباراتی مانند، «شاید شما از این مطلب اطلاع نداشتید» (حتی اگر فکر میکنید که اطلاع داشته است)، استفاده کنید. تصور او از شما به عنوان مرجعی قابل اطمینان که نظریات وی شایسته توجه و دقت است، تغییر پیدا میکند. با این روش او از انتقادات بعدی با آغوشی باز استقبال میکند.
۵ )کلمات صحیح انتخاب کنید: در درجه اول اطمینان حاصل کنید آنچه را میگویید، همان چیزی است که در ذهن دارید. در بسیاری از مواقع، تغییر جزیی کلمات، موجب تفاوتهای بزرگی میشود. اگر هنگام انتقاد بگویید: «کار شما زیر استانداردهای ماست»، بهطور قطع موجب بیدار شدن حس دفاعی او میشود. در حالی که اگر بگویید: «کار شما فقط کمی با استانداردهای ما تفاوت دارد» این حالت را به وجود نمیآورد. به جای «هرگز یا همیشه»، پیشنهاد میشود «گاهی اوقات» استفاده شود. کلمه دیگری که نتایج مخرب در پی دارد، عبارت « باید» است. کلمه «میتوانی» را آزمایش کنید.
۶ )انتقادات خود را نقد کنید: فقط به دلیل اینکه انتقاد، اطلاعات با ارزش را در اختیار شمار قرار میدهد و با استفاده از آنها میتوانید خود و کار خویش را بهبود بخشید، نمیتوانید هر انتقادی را که به شما وارد میشود به کار ببندید.
از سوی دیگر، فقط چون یک انتقاد خاص، احساسات شما را خدشهدار ساخته است، دلیل نمیشود که شما به سرعت هر انتقادی را نادیده بگیرید. به هر حال اگر درباره انتقاد درست فکر کنید، انتقاد میتواند برای شمار بسیار مفید واقع شود.
بنابراین برای دستیابی به نقدی سازنده درباره انتقاد، شایسته است ویژهگیهای زیر را در نظر داشت:
▪ باید به یاد داشته باشید که اهمیت انتقاد همواره ثابت نیست بلکه با توجه به نیاز شما و نیاز دیگران و محیطی که انتقاد در آن ارایه شده است، تغییر میکند.
▪ به یاد داشته باشید که علاقه شما نسبت به فردی، نشانه صلاحیت او برای انتقاد از کار شما و همچنین احساسات منفی شما نسبت به یک مشتری یا همکار، دلیل مناسبی برای نادیده گرفتن گفتههای آنان تلقی نمیشود.
▪ پاسخ دادن به جملاتی که متأثر از جو احساسی است، فقط وضعیت را وخیمتر میکنند.
۷) مخاطب خود را در فرآیند انتقاد شرکت دهید: شرکت دادن مخاطب در فرآیند انتقاد با ارتباط متقابل و با روشی مثبت، یک همافزایی به دنبال دارد. برای مثال، ممکن است شما به جای صدور دستوراتی مبنی بر انجام دادن یا ندادن کار، با دستیار خود در حل موقعیت مورد انتقاد، همکاری کنید.
با استفاده از تکنیک پیشبینی و بهکار بردن جملاتی مانند «این نظر من است. البته میدانم که ممکن است نظر شما متفاوت باشد، خوب مسالهای نیست و شاید هم موافق باشید»، او را در انجام تغییرات کمک کنید.
۸ ) بدون (هیچ و اما)، شایستگیها را متذکر شوید: انتقاد یعنی ارزشیابی شایستگیها و بیکفایتی. با بکار بردن کلمه «اما» در ابتدای سخن، تاثیر عبارت مثبت را از بین خواهید برد. در حالی که کلمه «اما» تاثیر منفی بر پیام پیش از خود میگذارد، حرف «و» تاثیر مثبت به دنبال خواهد داشت.
مخاطب شما به جای اینکه فکر کند: «من شکست خوردهام» به خود میگوید: «نکات مثبت فراوانی در کار من وجود دارد و اگر برخی چیزها را هم درست کنم، عملکرد من بهتر خواهد شد». گرچه استفاده از حرف «و» به جای «اما» تغییر کوچکی به نظر میرسد ولی تاثیرات آن در درازمدت، پر قدرت است.
۹ ) به آنها بگویید که چه چیز میخواهید: با ارایه انتقادی روشن، میتوانید مخاطب خود را در اصلاح رفتار و شیوه عملکرد کمک کنید. این توصیه میتواند برای مخاطب، پیام مشخص و روشنی داشته باشد: «اگر لغو جلساتت را به دقایقی قبل از شروع جلسه موکول نکنی و سهم خود را در کار به موقع انجام دهی و درباره تلاش دیگران مثبتتر قضاوت کنی، میتوانی روابط خود را با همکارانت بهبود بخشی».
۱۰ ) وقتشناس باشید: چه زمانی برای انتقاد مناسبتر است؟ آیا بهتر است در خلوت انتقاد کنیم یا در جمع؟ چهقدر باید منتظر بمانید تا زمان انتقاد فرا رسد؟ هیچگاه با عصبانیت از کسی انتقاد نکنید زیرا ممکن است انتقاد شما تحتتاثیر احساساتتان قرار گیرد. وقتی احساس شود پشت انتقاد مطرح شده محرکهای احساسی و عصبانیت شدید وجود دارد، از درجه اعتبار ساقط شده و تاثیر خود را از دست میدهد.
هیچگاه افرادی را که عصبانی هستند مورد انتقاد قرار ندهید. عصبانیت سبب تغییرات فیزیولوژیکی در مغز شده و در نتیجه از عقیده خود سرسختانه دفاع میکند. از خود بپرسید: «آیا حالا مناسبترین زمان برای انتقاد است؟ آیا ضروری است که الان انتقاد کنم؟ آیا او شرایط روحی مناسبی دارد؟» پاسخ این پرسشها به شما کمک میکند تا وقتشناس شوید.
۱۱) از سوالات سقراطی استفاده کنید: برای تشویق مخاطب به منظور یافتن جواب، از روش پرسیدن سوال استفاده میشود. هنگامیکه افراد راهحلها را خودشان پیدا میکنند، اعتماد به نفس آنها تقویت شده و احساس شایستگی و قدرت میکنند. حُسن دیگر آن این است که چون مخاطب، راهحل خود را اجرا میکند احتمال اینکه اقدامات مورد نیاز بعدی را نیز دنبال کند، افزایش مییابد. www.migna.ir
۱۲) وقتی کلمات کارساز نیستند: وقتی رفتار مورد انتقاد حتی با وجود انتقادهای دایم تکرار میشود، به جای آنکه چیزی بگویید، کاری انجام دهید:
▪ مشخص کردن انتقادهایی که به طور دایم بیان کردهاید.
▪ رفتاری را در پیش بگیرید که مخاطب را مجبور به تغییر کند.
▪ در اقداماتتان، استمرار داشته باشید.
▪ اگر مشکل همچنان حل نشده باقی ماند، رفتار دیگری را به کار گیرید.
۱۳) از انتقادهای خود بهره ببرید: از انتقادات شتابزده دوری کنید. از تجربیات گذشته به عنوان پایه و معیار استفاده کنید. اگر توقع دارید که فروشندگان شما میزان فروش را در سال آینده ۳۰ درصد افزایش دهند، ولی تجربیات گذشته نشان میدهد که بهترین میزان افزایش فروش ۲۰ درصد بوده است بنابراین شما انتقاد خود را بر اساس یک توقع غیر معقول بنا کردهاید.
۱۴) تصدیق کنید که انتقاد، امری ذهنی است: اگر شخصی در جواب انتقاد شما گفت «این عقیده شما است»، لطفا به نظر او احترام بگذارید. حتی اگر بر واقعیتی عینی استوار باشد، این ارزیابی ذهنی شماست که مسوول قضاوت درباره اهمیت یک روش یا رفتار خاص است. بهطور مثال، «کار تو باید بهتر انجام شود» یا «تو به آن خوبی که باید باشی نیستی» و... تمام این انتقادها به عنوان واقعیت مطرح شده است، در حالی که آنها تنها قضاوت شما هستند. ممکن است دیگران درباره همان موضوعات، قضاوتهای دیگری داشته باشند.
۱۵) در انتقادهای خود انگیزهای قراردهید: اگر در مخاطبان شما پس از انتقاد، تمایل به بهبود در کار دیده شود و ادامه یابد، احتمالا انگیزه کاملا مناسبی در بطن انتقاد شما وجود داشته است که مخاطب به جای احساس اجبار، احساس تمایل نشان میدهد.
۱۶) از دنیای مخاطبان خود استفاده کنید: استعاره به شما اجازه میدهد از مسیری وارد دنیای مخاطب شوید که برای او معنیدار باشد. اگر مخاطب شما به ورزش علاقه دارد، از استعارهای ورزشی استفاده کنید.
۱۷) پیگیر باشید، پیگیر باشید، پیگیر باشید: مهمترین فایده پیگیری این است که مخاطب میفهمد که شما واقعا قصد دارید به او کمک کنید. او اطمینان مییابد هر انتقادی تلاش دو طرفه برای بهبود بوده و چشم انتظار انتقادات بعدی شما خواهد بود. به محض آنکه متوجه پیشرفتی شدید، بهطور مستقیم با فرد صحبت کنید. قدردانی شما مانند محرکی مثبت عمل کرده و مخاطب را قادر میسازد که بهتر از پیش عمل کند.
۱۸) معیارهای خود را برای انتقاد بشناسید: انتقاد بیانگر منطق شما در ارزیابی است. مواردی که از نظر شما اهمیت داشته، معیارها و استانداردهای شما را مشخص میکنند. گاهی اوقات بهتر است معیارهای خود را نشان دهید. برای مثال، ویراستاری مجبور بود برای اینکه هر بار با نویسندهای جدید کار کند، نسخهای از کتابی را که از دیدگاه خویش بیانگر شیوه درست نگارش کتاب مدیریت بود، برای او ارسال و معیارش را به مخاطب خود نشان داده و نویسنده را از روش، سبک و سیاق خود آگاه ساخت.
۱۹) به خودتان گوش دهید: در مورد آنچه به خود میگویید، نظارت کرده و ببیند آیا کمککننده هستند یا آسیب زننده. هر روز به مدت پنج دقیقه با آرامش نشسته و به گفتگوی درونی که در آن لحظه در ذهن شما جاری است، گوش فرا دهید. این تمرین را به مدت یک هفته ادامه دهید. در موقعیتهای بسیاری، هنگام ورزش و جلسات اداری، روی افکار درونی و شنیدن گفتگوی درونی خود تمرکز کنید. اگر شنیدید که به خود میگویید: «او میخواهد مرا سرزنش کند»، اثر آن را با این جمله، خنثی کنید: «واقعا از کجا میدانم؟ شاید او فقط میخواهد به من بگوید چگونه کارم را بهتر انجام دهم». یک روش خوب برای تمرین: مسایل را برای خودت تشریح کن، به آنچه میگوید گوش کن، میتوانم از این وضعیت چیزهایی یاد بگیریم، یک نفس عمیق بکش و به عقب تکیه بزن.
۲۰) خونسرد، آرام و متمرکز باشید: اگر برانگیختگی شما کنترل شده نباشد، چالاکی ذهنی خود را از دست میدهید. اگر مخاطب باشید، نسبت به انتقاد، قفل و اگر منتقد باشید، نسبت به دیدگاههای خود، سر سخت شده و فکر میکنید حق با شماست. اولین راه: اگر انتقاد کننده هستید، عصبانیتر و مضطربتر از آن هستید که انتقاد کنید. نفس عمیق بکشید تا خونسردی خود را حفظ کنید. دومین روش، تمرینات آرام بخش است. تمرینی آرام بخش انتخاب کنید و آن را به مدت ۱۰ روز تمرین کنید.
پاسخ این پرسشها اغلب مثبت میباشد چرا که مردم معمولاً تمایل دارند انتقاد را به شکل منفی به کار برند و تعبیر و تفسیر کنند و یا به دلیل منفی بودنش از انتقاد کردن خودداری نمایند. اگر چند نفر را به طور اتفاقی انتخاب کنید و از آنان بپرسید « معنی انتقاد چیست؟» به احتمال زیاد خواهند گفت: «انتقاد اظهارنظری است مخرب، تحقیرکننده یا خصومتآمیز که هدفش عیبجویی است.» چرا انتقاد در مفهوم رایج خود دارای تاثیر تا بدین حد مخرب و منفی است؟ در انتقادهای متداول، انتقاد کننده معمولاً به شکلی غیرمنصفانه فقط روی نقاط ضعف انگشت میگذارد. انتقاد به صورت متداول خود جریانی منحصراً یکسویه است.
انتقاد نادرست احتمال رشد و پیشرفت را از بین میبرد. این شیوه با تمرکز بر روی اعمال گذشته فرد روزنه هر نوع جبران و پرهیز از خطا را میبندد. وقت آن رسیده که در تعریف انتقاد تجدید نظر کنیم و بدین ترتیب مفهوم قبلی آن را تغییر داده، در روند انتقاد کردن و انتقاد شنیدن تحول و اصلاحاتی ایجاد کنیم.
به تعاریف جدید توجه کنید: انتقاد عبارت است از: انتقال اطلاعات به دیگران به نحوی که افراد مورد انتقاد بتوانند آن را در جهت مصالح خود به کار برند. و یا انتقاد وسیله ای است برای تشویق و افزایش رشد فردی و روابط اجتماعی. هر فرد در طول حيات خود ممكن است بارها توسط ديگران مورد ارزيابي قرار گيرد.
برخي از اين ارزشيابي ها داراي جنبه هاي تشويقي و برخي ديگر منتقدانه است. انتقاد از ديگران در صورتيكه هوشمندانه انجام شود آثار بسيار مفيدي خواهد داشت، درغير اين صورت ممكن است با واكنش هاي منفي مختلف مواجه شود. اين رفتار، هنري است كه بايد آموخت و بدون آگاهي از روش كاربرد آن زيان بار خواهد بود.
انتقاد درست آن است كه ضمن تاكيد بر نقاط قوت به نقاط ضعف فرد نيز اشاره كند و با ارايه راهكارهاي مناسب براي رفع آن سخن به ميان آورد. پذيرش انتقاد از ديگران بين طبقات مختلف متفاوت است. براي مثال در بيشتر مواقع انتقاد از سوي افراد يك خانواده قابليت پذيرش بيشتري در مقايسه با سايرين دارد.
به طور معمول ما در برابر قضاوت افراد بيگانه آسيب پذيري بيشتري داريم.
برخي از انواع انتقاد عبارتند از:
انتقاد سازنده: اين روش در بسياري موارد مي تواند جنبه اي سازنده و مثبت داشته باشد. اگر لحن انتقاد كننده دوستانه باشد بيشتر موثر واقع شده و شنونده بدون آنكه مورد حمله قرار گيرد از معايب خود مطلع مي شود.
بي ترديد براي هيچكس خوشايند نيست كه بشنود » بد غذا ميخوريد« و يا »در لباس پوشيدن بد سليقه است «. براي آنكه انتقاد سازنده و موثر باشد منتقد بايد مواردي را رعايت كرده و پرسشهايي را مطرح كند كه هر يك از آنها در رساندن وي به هدف خود نقش مثبتي ايفا كند. اين سئوالات مي بايست محتواي اطلاعاتي را كه لازم است مبادله شوند در برگيرد.
همانگونه كه گفتن و چگونه گفتن ارتباط نزديكي با هم دارند، محتوا و شيوه انتقاد نيز بر هم تاثير گذارند. در تعيين محتواي يك انتقاد بايد ابتدا از خود پرسيد كه از چه رفتاري مي خواهيم انتقاد كنيم؟
اين روش مي تواند بسيار مفيد واقع شود، زيرا از به كاربردن جملات كلي و كلمات پوچ و آزاردهنده اي چون »هميشه همين كار را مي كني«، »هيچ وقت به موقع نمي آيي« و جملاتي از اين قبيل جلوگيري مي شود.
هنگامي كه انتقاد از رفتار خاصي را با قاطعيت و به طور دقيق مطرح مي كنيم براي انتقاد شونده اين امكان را فراهم مي سازيم كه منظور ما را بدرستي درك كند. انتقادي كه متوجه رفتار خاصي باشد مي تواند منجر به گفتگويي دوجانبه شود تا اينكه به بحثي مبدل شود كه حدود آن مشخص نيست.
انتقاد غيرمستقيم: انتقاد مي تواند به صورت غيرمستقيم بيان شود. براي مثال اگر طرف مقابل شما خصوصيت بدي داشته باشد، در خلال گفتگو به او بگوييد: »
به نظر شما آدمهايي كه داراي اين خصوصيت اخلاقي هستند، غيرقابل تحمل نيستند؟« اين شيوه انتقاد باعث مي شود كه يك حس هوشياري در وي بيدار شود و وي متوجه شود كه داراي چنين مشكلي است. حتماً اين مثل را شنيده ايد كه مي گويد به در مي گويند تا ديوار بشنود.
اين يك مثال متداول در فرهنگ ما براي ابراز همين موضوع است. انتقاد همراه با تعريف و تمجيد: در اين روش ابتدا مي توان به تعريف و تمجيد ويژگي هاي ارزشمند فردي كه مورد انتقاد است پرداخت براي مثال»تو دختر خيلي باهوشي هستي«. پس از كاربرد يك مقدمه مناسب نظر انتقادي خود را بيان و سعي كنيد آن را در پوششي از سخنان خوب و دلپذير قرار دهيد. البته منظور شما اصلاً تملق گويي نيست بلكه نخست خصوصيات خوب او را گوشزد كرده و بعد انتقاد خود را ابراز داشته ايد. انتقاد تهاجمي و صريح: رك بودن نشانه صراحت و صداقت است ولي هميشه براي مخاطب خوش آيند نيست بخصوص اگر خيلي ناپخته بيان شود. اين نوع انتقاد نه تنها هيچ نوع سازندگي در بر ندارد بلكه شنونده را هم در موضع تدافعي قرار مي دهد.
بهتر است كه انتقاد با بكارگيري يك سياست درست انجام شود.
محكوم كردن: گاهي بجاي انتقاد همراه با راهنمايي، انتقاد كننده مخاطب را در يك دادگاه يك طرفه محاكمه و محكوم مي كند. او به خود اين حق را مي دهد كه در مورد ديگران اظهار نظر كرده و الگوي فكري خود را به وي تحميل كند. اينگونه برخوردها نه تنها سازنده نيست، بلكه بسيار نامناسب است.
انتقاد ديرتر از موعد: اين گونه انتقادات، زماني صورت مي گيرد كه هيچ كمكي به رفع مشكل نمي كند. به عبارتِ ديگر زمان براي جلوگيري از خطا وجود ندارد. بر هيچ كس پوشيده نيست كه انتقاد در چنين زماني براي جلوگيري از تكرار اشتباه بوده و اگر تشخيص داده شود كه تاثيري در آينده نخواهد داشت، بهتر است هيچگاه ابراز نشود.
شيوه درست انتقاد كردن رعايت نكات زير مي تواند در زمان انتقاد بسيار ياري دهنده باشد.
- آيا رفتار مورد انتقاد را مي توان تغييرداد؟
- آيا شخص مورد انتقاد قرار گرفته علاقمند به شنيدن آن است؟
- احتمال قبولي طرف انتقاد شونده چقدر است؟
- از انتقاد شونده سئوال كنيد آيا منظور شما را درك كرده است؟
- به فرد انتقاد شونده تفهيم كنيد كه انتقادتان بازتاب ساده عقيده شماست.
- از انتقاد تحكم آميز دوري كنيد، زيرا اينگونه انتقادها بلافاصله فرد را در موضع دفاعي قرار مي دهد.
- سعي كنيد انتقاد را به صورت نگرش شخصي خود به موضوع بيان كنيد و كوشش كنيد او را به شيوه نگرش خود كنجكاو كنيد.
- موضوع را طولاني و انتقاد را به سخنراني تبديل نكنيد زيرا شنونده را خسته و بي حوصله مي كند.
- انتقاد را در زمان و مكان مناسب ابراز كنيد نه در لحظه اي كه طرف مقابل آمادگي شنيدن آن را ندارد. اول صبر كنيد تا مخاطب در آرامش و خونسردي قرار گيرد تا ايرادي كه از او مي گيريد موثر واقع شود.
- با توجه به سطح دانش مخاطب انتقاد را بيان كرده تا براي مخاطب قابل درك باشد. نمي توان از يك روش براي تمامي افراد استفاده كرد.
- وقتي انتقاد مي كنيد كوشش كنيد بدون سوء نيت بوده و فقط به منظور كمك و راهنمايي باشد.
- با مشكلات و احساسات فرد مقابل همدلي كنيد.
- بهتر است انتقاد حضوري و بدون واسطه باشد و از انتقاد كردن غيرمستقيم بپرهيزيد.
- براي حفظ آبروي اشخاص، از انتقاد و نصيحت كردن فرد در حضور ديگران خودداري كنيد. - چنانچه بخواهيد انتقاد شما با واكنش مثبت و سازنده اي همراه باشد بايد نشان دهيد نه تنها به آنچه گفته ايد متعهد هستيد بلكه به رفتار فرد در مقابل انتقاد خودتان نيز ارج مي نهيد.
هرگز در انتقاد، طرف مقابل را با كسي مقايسه نكنيد. مقايسه كردن باعث دلگيري مخاطب شده و ممكن است با واكنشهاي بسيار نامناسبي مواجه شويد. اگر شخصيت و احترام مخاطب در نظر گرفته نشود نه تنها انتقاد موثر واقع نمي شود بلكه مي تواند به قطع رابطه منجر شود.
انتقاداتي به نتيجه مي رسند كه بسيار با دقت و هوشمندانه مطرح شوند و مخاطب بدون آنكه آزرده خاطر شود از معايب خود آگاه شود. هيچگاه در انتقاد از ديگران تصور نكنيد كه آنچه نظر شماست حتماً صحيح بوده و مي بايستي شنونده بدون چون و چرا آن را بپذيرد. انتقاد از همكاران رقابت در تمامي سطوح هر سازماني وجود دارد. يكي از علل آن دستيابي به امتيازات بيشتر در مقايسه با همكاران ديگر است.
اين امتيازات به صورت هاي گرفتن پاداش، ارتقاي شغلي و موارد ديگر از اين قبيل است. به طور كلي هر فردي با3 سطح در يك سازمان ارتباط دارد: سطوح زير دست، همكاران هم رديف و همكاران سطوح بالاتر، آنچه بسيار حائز اهميت است آنست كه بدانيم در هر سطحي چگونه انتقادات خود را بيان كنيم. اگر بخواهيم از يك روش براي انتقاد از افراد مختلف استفاده كنيم، يك اشتباه بزرگ مرتكب شده ايم و چنين شيوه اي داراي نتايجي بسيار ناگوار است. در بسياري از سازمانها ديده شده افرادي كه به طور كلي از ديگران به ويژه از افراد مافوق خود انتقاد مي كنند مورد بي مهري قرار گرفته و در گرفتن امتيازات و رتبه ها هميشه با مشكلات متعددي مواجه مي شوند.
بررسي روشهاي انتقاد بسيار پيچيده و داراي نكات فراواني است. انتقاد صحيح داروي تلخ ولي مفيدي است كه زماني موثر خواهد بود كه به موقع و درست تجويز شود، در غيراين صورت نه تنها باعث بهبودي نمي شود بلكه منجر به تشديد بيماري خواهد شد. برای طرح یک انتقاد سازنده و مؤثر باید موارد ذیل را مدنظر داشته باشید: رفتار مورد انتقاد را مشخص کنید. انتقاد خود را تا حدامکان واضح و مشخص بیان کنید.
اطمینان حاصل کنید که اعمال و رفتاری را که مورد انتقاد قرار میدهید، قابل تغییر است. در غیر اینصورت از انتقاد صرف نظر کنید. از عبارت نظر شخصی من این است استفاده کنید و از تحمیل نظریات خود بپرهیزید. واضح و شمرده سخن بگویید، به طوری که طرف مقابل انتقاد شما و دلیل مطرح کردن آن را بفهمد.
موضوع را کش ندهید و انتقاد را به سخنرانی تبدیل نکنید، زیرا شنونده بیحوصله میشود و توجهی به آن نمیکند. بکوشید انگیزههایی برای تغییر رفتار پیدا کنید و خود را متعهد بدانید که انتقاد شونده را در حل مشکلش کمک کنید. اجازه ندهید گفته هایتان از احساسات منفی شما رنگ بگیرد. مواظب باشید صدایتان بلند و لحن کلامتان خشن و طعنهآمیز نباشد. از ژستهای خشمآلود، مانند گره کردن دست، اخم کردن، گره به ابرو انداختن و نظائر آن پرهیزید.حالت و رفتار شما میبایست گفتههای شما را تقویت کند نه آنکه آنها را نفی کند.با مشکلات و احساسات طرف مقابل، همدلی نشان دهید. شتابزده انتقاد نکنید. بکوشید با پیشبینی واکنشهای منفی شخصی که مورد انتقاد قرار میگیرد، از بروز آن جلوگیری کنید. جملاتی مانند: « می دانم که به من این اجازه را می دهید که در مورد … حرف بزنم، چون معتقدم که برای شما مفید خواهد بود.» در کاهش واکنشهای منفی مؤثر میباشد.اگر نتیجه انتقاد خود را در رفتار انتقاد شونده مشاهده نمودید، وی را تحسین کنید.
۲۰ ویژگی و تکنیک یک انتقاد درست
برای بهرهمندی از نتایج سحرانگیز «انتقاد»، شیوه عملی آن را در بیست توصیه زیر فرا بگیرید.
۱) استقبال از انتقاد: هر شغلی، انتقادهایی به همراه دارد. تفاوتی نمیکند که شما رییسجمهور، معلم، بانکدار و یا مامور دولتی باشید. کار شما به هر حال انتقاداتی در پی داشته و شما باید با روحیهای مثبت از انتقاد استقبال کرده و از آن در جهت بهبود کار خود استفاده کنید. انتقاد تنها کلمهای است که مفهوم ارزیابی را نیز در بردارد.
بنابراین انتقاد یعنی انتقال نتایج ارزیابی. در قدم اول براای انتقادپذیری، عبارتی مثبت درباره انتقاد روی کارت بنویسید و آن را در جایی قرار دهید که در دید شما باشد. هر بار که شما و دیگران آن را ببینید موجب میشود دیدگاه مثبت شما درباره انتقاد تقویت شود. جملاتی از قبیل «انتقاد اطلاعاتی است که موجب رشد من میشود» یا «انتقاد مهارتها و دانش مورد نیاز را به من آموزش میدهد.»
قدم دوم، کمی مشکل اما بسیار باارزشتر است. شما باید از دیگران بخواهید از شما انتقاد کنند. صادقانه از آنان بپرسید که به نظر آنان شما چگونه میتوانید کارهایتان را بهتر انجام دهید.
۲) بهطور استراتژیک انتقاد کنید: پیش از اینکه انتقاد کنید، این سوالات را از خود بپرسید: «بهطور دقیق چه چیز را میخواهم بیان کنم؟ چه چیز را میخواهم تغییر دهم؟ انگیزه ومحرک من برای بیان این انتقاد چیست؟ چه راه حلها و اهداف خاصی را میتوانم ارایه کنم؟ درباره موقعیتهای غیرقابل پیشبینی که نیاز به عکسالعملهای فوری دارد، چه باید کرد؟» پیش از انتقاد کردن از زیر دست یا همکار، این سوال استراتژیک را ازخود بپرسید: «چگونه این اطلاعات را مطرح کنم که او پذیرای آنها باشد؟»
۳) بهبودگرا باشید: دو روش برای انتقاد بهبودگرا: اول، شما نوک پیکان انتقاد را متوجه آینده کنید.
به جای اینکه به کارآموز خود بگویید: «در ارایه دادهها عملکرد ضعیفی داشتی»، بگویید: «دفعه بعد برای نمایش اطلاعات از اورهد استفاده کن». روش دوم: پیامی دهید که موجب تقویت اعتماد به نفس او شود، «اطمینان دارم که موفق میشوی». با این ذهنیت، کارآموز به جای اینکه از عملکرد گذشته خود دفاع کند، با تمام انرژی برای بهبود عملکرد آتی خویش تلاش میکند و ماهیت انتقاد به جای سرکوبگرا، بهبودگرا میشود.
۴ )حفظ خودباوری: چگونه میتوانید هنگام انتقاد از فردی، مراقب احساس خود باوری او نیز باشید؟ نخست، «از کلمات و انتقادات سرزنشآمیز استفاده نکنید، که بدون شک تحقیرآمیز تلقی خواهد شد و امکان کمی برای درک مثبت آن باقی میماند.
دوم اینکه با حفظ خودباوری فرد، میتوانید از شخصیت او دفاع کنید. بهجای استفاده از عبارتهای «درست/غلط/ امکان ندارد» عباراتی مانند، «شاید شما از این مطلب اطلاع نداشتید» (حتی اگر فکر میکنید که اطلاع داشته است)، استفاده کنید. تصور او از شما به عنوان مرجعی قابل اطمینان که نظریات وی شایسته توجه و دقت است، تغییر پیدا میکند. با این روش او از انتقادات بعدی با آغوشی باز استقبال میکند.
۵ )کلمات صحیح انتخاب کنید: در درجه اول اطمینان حاصل کنید آنچه را میگویید، همان چیزی است که در ذهن دارید. در بسیاری از مواقع، تغییر جزیی کلمات، موجب تفاوتهای بزرگی میشود. اگر هنگام انتقاد بگویید: «کار شما زیر استانداردهای ماست»، بهطور قطع موجب بیدار شدن حس دفاعی او میشود. در حالی که اگر بگویید: «کار شما فقط کمی با استانداردهای ما تفاوت دارد» این حالت را به وجود نمیآورد. به جای «هرگز یا همیشه»، پیشنهاد میشود «گاهی اوقات» استفاده شود. کلمه دیگری که نتایج مخرب در پی دارد، عبارت « باید» است. کلمه «میتوانی» را آزمایش کنید.
۶ )انتقادات خود را نقد کنید: فقط به دلیل اینکه انتقاد، اطلاعات با ارزش را در اختیار شمار قرار میدهد و با استفاده از آنها میتوانید خود و کار خویش را بهبود بخشید، نمیتوانید هر انتقادی را که به شما وارد میشود به کار ببندید.
از سوی دیگر، فقط چون یک انتقاد خاص، احساسات شما را خدشهدار ساخته است، دلیل نمیشود که شما به سرعت هر انتقادی را نادیده بگیرید. به هر حال اگر درباره انتقاد درست فکر کنید، انتقاد میتواند برای شمار بسیار مفید واقع شود.
بنابراین برای دستیابی به نقدی سازنده درباره انتقاد، شایسته است ویژهگیهای زیر را در نظر داشت:
▪ باید به یاد داشته باشید که اهمیت انتقاد همواره ثابت نیست بلکه با توجه به نیاز شما و نیاز دیگران و محیطی که انتقاد در آن ارایه شده است، تغییر میکند.
▪ به یاد داشته باشید که علاقه شما نسبت به فردی، نشانه صلاحیت او برای انتقاد از کار شما و همچنین احساسات منفی شما نسبت به یک مشتری یا همکار، دلیل مناسبی برای نادیده گرفتن گفتههای آنان تلقی نمیشود.
▪ پاسخ دادن به جملاتی که متأثر از جو احساسی است، فقط وضعیت را وخیمتر میکنند.
۷) مخاطب خود را در فرآیند انتقاد شرکت دهید: شرکت دادن مخاطب در فرآیند انتقاد با ارتباط متقابل و با روشی مثبت، یک همافزایی به دنبال دارد. برای مثال، ممکن است شما به جای صدور دستوراتی مبنی بر انجام دادن یا ندادن کار، با دستیار خود در حل موقعیت مورد انتقاد، همکاری کنید.
با استفاده از تکنیک پیشبینی و بهکار بردن جملاتی مانند «این نظر من است. البته میدانم که ممکن است نظر شما متفاوت باشد، خوب مسالهای نیست و شاید هم موافق باشید»، او را در انجام تغییرات کمک کنید.
۸ ) بدون (هیچ و اما)، شایستگیها را متذکر شوید: انتقاد یعنی ارزشیابی شایستگیها و بیکفایتی. با بکار بردن کلمه «اما» در ابتدای سخن، تاثیر عبارت مثبت را از بین خواهید برد. در حالی که کلمه «اما» تاثیر منفی بر پیام پیش از خود میگذارد، حرف «و» تاثیر مثبت به دنبال خواهد داشت.
مخاطب شما به جای اینکه فکر کند: «من شکست خوردهام» به خود میگوید: «نکات مثبت فراوانی در کار من وجود دارد و اگر برخی چیزها را هم درست کنم، عملکرد من بهتر خواهد شد». گرچه استفاده از حرف «و» به جای «اما» تغییر کوچکی به نظر میرسد ولی تاثیرات آن در درازمدت، پر قدرت است.
۹ ) به آنها بگویید که چه چیز میخواهید: با ارایه انتقادی روشن، میتوانید مخاطب خود را در اصلاح رفتار و شیوه عملکرد کمک کنید. این توصیه میتواند برای مخاطب، پیام مشخص و روشنی داشته باشد: «اگر لغو جلساتت را به دقایقی قبل از شروع جلسه موکول نکنی و سهم خود را در کار به موقع انجام دهی و درباره تلاش دیگران مثبتتر قضاوت کنی، میتوانی روابط خود را با همکارانت بهبود بخشی».
۱۰ ) وقتشناس باشید: چه زمانی برای انتقاد مناسبتر است؟ آیا بهتر است در خلوت انتقاد کنیم یا در جمع؟ چهقدر باید منتظر بمانید تا زمان انتقاد فرا رسد؟ هیچگاه با عصبانیت از کسی انتقاد نکنید زیرا ممکن است انتقاد شما تحتتاثیر احساساتتان قرار گیرد. وقتی احساس شود پشت انتقاد مطرح شده محرکهای احساسی و عصبانیت شدید وجود دارد، از درجه اعتبار ساقط شده و تاثیر خود را از دست میدهد.
هیچگاه افرادی را که عصبانی هستند مورد انتقاد قرار ندهید. عصبانیت سبب تغییرات فیزیولوژیکی در مغز شده و در نتیجه از عقیده خود سرسختانه دفاع میکند. از خود بپرسید: «آیا حالا مناسبترین زمان برای انتقاد است؟ آیا ضروری است که الان انتقاد کنم؟ آیا او شرایط روحی مناسبی دارد؟» پاسخ این پرسشها به شما کمک میکند تا وقتشناس شوید.
۱۱) از سوالات سقراطی استفاده کنید: برای تشویق مخاطب به منظور یافتن جواب، از روش پرسیدن سوال استفاده میشود. هنگامیکه افراد راهحلها را خودشان پیدا میکنند، اعتماد به نفس آنها تقویت شده و احساس شایستگی و قدرت میکنند. حُسن دیگر آن این است که چون مخاطب، راهحل خود را اجرا میکند احتمال اینکه اقدامات مورد نیاز بعدی را نیز دنبال کند، افزایش مییابد. www.migna.ir
۱۲) وقتی کلمات کارساز نیستند: وقتی رفتار مورد انتقاد حتی با وجود انتقادهای دایم تکرار میشود، به جای آنکه چیزی بگویید، کاری انجام دهید:
▪ مشخص کردن انتقادهایی که به طور دایم بیان کردهاید.
▪ رفتاری را در پیش بگیرید که مخاطب را مجبور به تغییر کند.
▪ در اقداماتتان، استمرار داشته باشید.
▪ اگر مشکل همچنان حل نشده باقی ماند، رفتار دیگری را به کار گیرید.
۱۳) از انتقادهای خود بهره ببرید: از انتقادات شتابزده دوری کنید. از تجربیات گذشته به عنوان پایه و معیار استفاده کنید. اگر توقع دارید که فروشندگان شما میزان فروش را در سال آینده ۳۰ درصد افزایش دهند، ولی تجربیات گذشته نشان میدهد که بهترین میزان افزایش فروش ۲۰ درصد بوده است بنابراین شما انتقاد خود را بر اساس یک توقع غیر معقول بنا کردهاید.
۱۴) تصدیق کنید که انتقاد، امری ذهنی است: اگر شخصی در جواب انتقاد شما گفت «این عقیده شما است»، لطفا به نظر او احترام بگذارید. حتی اگر بر واقعیتی عینی استوار باشد، این ارزیابی ذهنی شماست که مسوول قضاوت درباره اهمیت یک روش یا رفتار خاص است. بهطور مثال، «کار تو باید بهتر انجام شود» یا «تو به آن خوبی که باید باشی نیستی» و... تمام این انتقادها به عنوان واقعیت مطرح شده است، در حالی که آنها تنها قضاوت شما هستند. ممکن است دیگران درباره همان موضوعات، قضاوتهای دیگری داشته باشند.
۱۵) در انتقادهای خود انگیزهای قراردهید: اگر در مخاطبان شما پس از انتقاد، تمایل به بهبود در کار دیده شود و ادامه یابد، احتمالا انگیزه کاملا مناسبی در بطن انتقاد شما وجود داشته است که مخاطب به جای احساس اجبار، احساس تمایل نشان میدهد.
۱۶) از دنیای مخاطبان خود استفاده کنید: استعاره به شما اجازه میدهد از مسیری وارد دنیای مخاطب شوید که برای او معنیدار باشد. اگر مخاطب شما به ورزش علاقه دارد، از استعارهای ورزشی استفاده کنید.
۱۷) پیگیر باشید، پیگیر باشید، پیگیر باشید: مهمترین فایده پیگیری این است که مخاطب میفهمد که شما واقعا قصد دارید به او کمک کنید. او اطمینان مییابد هر انتقادی تلاش دو طرفه برای بهبود بوده و چشم انتظار انتقادات بعدی شما خواهد بود. به محض آنکه متوجه پیشرفتی شدید، بهطور مستقیم با فرد صحبت کنید. قدردانی شما مانند محرکی مثبت عمل کرده و مخاطب را قادر میسازد که بهتر از پیش عمل کند.
۱۸) معیارهای خود را برای انتقاد بشناسید: انتقاد بیانگر منطق شما در ارزیابی است. مواردی که از نظر شما اهمیت داشته، معیارها و استانداردهای شما را مشخص میکنند. گاهی اوقات بهتر است معیارهای خود را نشان دهید. برای مثال، ویراستاری مجبور بود برای اینکه هر بار با نویسندهای جدید کار کند، نسخهای از کتابی را که از دیدگاه خویش بیانگر شیوه درست نگارش کتاب مدیریت بود، برای او ارسال و معیارش را به مخاطب خود نشان داده و نویسنده را از روش، سبک و سیاق خود آگاه ساخت.
۱۹) به خودتان گوش دهید: در مورد آنچه به خود میگویید، نظارت کرده و ببیند آیا کمککننده هستند یا آسیب زننده. هر روز به مدت پنج دقیقه با آرامش نشسته و به گفتگوی درونی که در آن لحظه در ذهن شما جاری است، گوش فرا دهید. این تمرین را به مدت یک هفته ادامه دهید. در موقعیتهای بسیاری، هنگام ورزش و جلسات اداری، روی افکار درونی و شنیدن گفتگوی درونی خود تمرکز کنید. اگر شنیدید که به خود میگویید: «او میخواهد مرا سرزنش کند»، اثر آن را با این جمله، خنثی کنید: «واقعا از کجا میدانم؟ شاید او فقط میخواهد به من بگوید چگونه کارم را بهتر انجام دهم». یک روش خوب برای تمرین: مسایل را برای خودت تشریح کن، به آنچه میگوید گوش کن، میتوانم از این وضعیت چیزهایی یاد بگیریم، یک نفس عمیق بکش و به عقب تکیه بزن.
۲۰) خونسرد، آرام و متمرکز باشید: اگر برانگیختگی شما کنترل شده نباشد، چالاکی ذهنی خود را از دست میدهید. اگر مخاطب باشید، نسبت به انتقاد، قفل و اگر منتقد باشید، نسبت به دیدگاههای خود، سر سخت شده و فکر میکنید حق با شماست. اولین راه: اگر انتقاد کننده هستید، عصبانیتر و مضطربتر از آن هستید که انتقاد کنید. نفس عمیق بکشید تا خونسردی خود را حفظ کنید. دومین روش، تمرینات آرام بخش است. تمرینی آرام بخش انتخاب کنید و آن را به مدت ۱۰ روز تمرین کنید.
انتقاد کنید، به ۱۶ شرط
اگر میخواهید انتقادتان خوب و سازنده باشد، ۱۶ نکته زیر را رعایت کنید:
۱) خودتان را خسته نکنید
قبل از اینکه شروع کنید به انتقاد کردن، اول مطمئن شوید که آنچه میخواهید مورد انتقاد قرار بدهید، واقعا غلط بوده و مستحق انتقاد است. بعدش مطمئن شوید رفتار آن شخصی را که میخواهید مورد انتقاد قرار بدهید، درست ارزیابی کردهاید. اگر طرف مقابل را خوب میشناسید و مطمئناید که انتقادهایتان هیچ تاثیری روی او نخواهد داشت، از خیر انتقاد بگذارید و خودتان را خسته نکنید. اگر مطمئناید که طرف مقابل، توان تغییر دادن آن خصوصیتی را که مورد انتقاد شماست ندارد، باز هم معقول نیست از او انتقاد کنید. برای انتقاد سازنده فقط یک دلیل موجه داریم و بس: شما و طرف مقابل میخواهید به نتیجه بهتری دست پیدا کنید و مطمئناید که این کار، شدنی است. نکته در این جاست که فرد مقابل باید با انتقاد شما رفتار و عملکردش بهتر شود و واقعا پیشرفت کند.
۲) بزنید به هدف
دقیقا به هدف بزنید و بگویید که مشخصا کدام قسمت از رفتار یا گفتار طرف مقابلتان مورد انتقاد شماست و انتظارش را نداشتهاید. منظورتان را البته در لفافه هم می توانید بفهمانید اما اگر این کار را به دقت انجام ندهید، ممکن است تمام تلاشتان به باد برود. در پایان انتقاد باید مطمئن شوید که طرف مقابلتان دقیقا فهمیده است دلیل و انگیزه اصلی انتقاد شما از او چیست. این نکته مهمی است.
۳) تا ضرورت ندارد، نگویید
اگر از یک نفر، زیاد انتقاد کنید، قصد و هدفی که در پشت انتقادتان دارید گم میشود و تاثیر حرفهایتان کم. اگر به طرف مقابلتان زمان کافی برای اصلاح رفتار و گفتارش ندهید، باز هم احتمال رنجش او از شما زیاد است. فقط وقتی لب به انتقاد باز کنید که فکر میکنید ضرورت دارد. اگر در طرف مقابلتان رفتارهای زیادی وجود دارد که مورد انتقاد شماست، بهتر است هر دفعهای که میخواهید از او انتقاد کنید، بیشتر از یک مورد را برای مطرح کردن انتخاب نکنید.
۴) «همیشه» و «هرگز» را فراموش کنید
از کلماتی مثل «همیشه» و «هرگز» برای توصیف رفتارهای منفی دیگران استفاده نکنید. مثلا نگویید: «تو همیشه با صدای بلند میخندی» یا «تو هیچوقت به حرف من دقت نمیکنی» و... این کلمات، شخصیت آدمها را به لاک دفاعی فرو میبرد و این حس به آنها دست میدهد که شما متمرکز شدهاید روی نقاط ضعفشان و چشمتان را به نقاط قوتشان بستهاید. «بعضی اوقات» و «معمولا» و امثالهم خیلی موثرترند از «همیشه» و «هرگز» و امثالهم.
۵) شوخی را با انتقاد مخلوط نکنید
اگر چه شاید بامزه به نظر برسد که به هنگام انتقاد کردن از این و آن، حرفهایتان را با شوخی مخلوط کنید اما بیشتر آدمها آن را این طور تعبیر میکنند که دارید آنها را مسخره میکنید و در چنین شرایطی هم طبیعتا دیگر نمیشود به انتقادتان بگویید انتقاد سازنده.
۶) از مقایسه کردن بپرهیزید
اگر مزایای رفتاری و گفتاری یک نفر دیگر را به رخ طرف مقابلتان بکشید، معمولا تاثیر انتقادتان معکوس میشود. از هر گونه مقایسهای که به تحقیر فرد انتقاد شونده منجر میشود، پرهیز کنید. این کار، سازندگی انتقادتان را مخدوش میکند اما مقایسههایی که طرف مقابلتان در آنها دست بالا را خواهد داشت، مطلوباند و حسن نیت شما را به فرد انتقادشونده منتقل میکنند.
۷) توی جمع انتقاد نکنید
انتقاد از یک نفر در میان جمع، معمولا به ایجاد حس حقارت ـ و دست کم حس شرمندگی ـ در فردی منجر میشود که از او انتقاد میکنید. چنین انتقادهایی در بیشتر مواقع موجب رنجش خاطر میشوند و نتیجه مطلوبی در پی ندارند اما انتقادهایی که در خلوت انجام میشوند، گویای حسن نیت انتقاد کنندهاند و بار سازندگیشان بیشتر است.
۸) به موقع بگویید
شاید بهترین موقع برای انتقاد کردن، مدت کوتاهی پس از ارتکاب همان عملی باشد که میخواهید از آن انتقاد کنید. البته تا آنجا که در توانتان هست باید سعی کنید زمینه را برای یک گفتگوی خصوصی در خلوت و بحث بیطرف با فرد انتقاد شونده فراهم کنید.
۹) مثبت شروع کنید
هر آدمی دوست دارد که نقاط مثبتش دیده شود و مورد تحسین قرار بگیرد. به همین دلیل، بهتر است پیش از شروع کردن به انتقاد و تذکر دادن نقاط ضعف، از یک یا چند نقطه قوت در فرد انتقاد شونده یاد کنید و پس از اشاره به این ویژگیهای مثبت، بگویید که در او یک نقطه ضعف هم میبینید که اگر بهبود پیدا کند نقاط مثبتش را پررنگتر خواهد کرد. در پایان انتقاد هم دوباره به خوبیهای او اشارهای کنید تا حس مثبتاش، او را به تغییر و بازسازی آن نقطه ضعف، ترغیب کند.
۱۰) ویران نکنید، بسازید
«من مطمئنم که تو خیلی بهتر از اینها میتوانی انجام وظیفه کنی چون... من مطمئنم که میتوانم توی این قضیه روی تو حساب کنم چون. . .» گفتن چنین جملاتی باعث میشود اعتماد به نفس طرف مقابلتان افزایش پیدا کند و حس کند که شما دلتان میخواهد او از وضعیتی که دارد به وضعیت بهتری دست پیدا کند اما اگر لحن و کلماتی که برای انتقاد کردن انتخاب میکنید، نامناسب باشد طرف مقابلتان حس میکند که شما میخواهید او را زمین بزنید و به این ترتیب، تاثیر حرفها و انتقاداتتان به حداقل میرسد.
۱۱) عصبانی نشوید
تا وقتی خودتان نخواهید، هیچکس نمیتواند شما را آنقدر عصبانی کند که کنترلتان را از دست بدهید. همیشه وقتی در برخورد با دیگران عصبانیت به خرج میدهید، پیشتر و بیشتر از آنکه به طرف مقابلتان آسیب بزنید، به خودتان آسیب میرسانید. عصبانیت نمیگذارد حرفهایتان منصفانه شنیده شود. وقتی انتقاد میکنید، اجازه ندهید احساسات شخصیتان مزاحم تاثیر حرفهایتان شود.
۱۲) غیرمستقیم اشاره کنید
به صراحت و مستقیما شروع به انتقاد و سرزنش نکنید. سعی کنید با طرح سوالاتی هدفدار، شخص را وادار کنید تا مسیر بحث را به همان سمتی که شما میخواهید بکشاند و آنوقت حرفتان را شروع کنید. تواناییها و هوش و استعداد طرف مقابلتان را به خاطر کاری که اشتباه انجام داده و حالا مورد انتقاد شماست، یکباره زیر سوال نبرید.
۱۳) بگذارید از خودش دفاع کند
با چند سوال هدفدار و غیر مستقیم، سعی کنید او را در وضعیتی قرار بدهید که خودش همه حرفها را بزند. او با این کار، میتواند از خودش دفاع کند و لااقل آن مسالهای را که مورد انتقاد شماست، از زاویه دید خودش برایتان تعریف کند. به این ترتیب، شاید در تصمیم شما برای انتقاد کردن، تجدید نظری به وجود بیاید. وقتی شما و طرف مقابلتان با هم به نتیجه مشترکی برسید، احتمال اینکه در پایان بحث بتوانید به نتیجه دلخواهتان برسید، بیشتر میشود.
۱۴) موضوع را روشن کنید
تا آنجا که ممکن است، وضعیت مورد بحث را برای خودتان روشن کنید. برای اینکه بتوانید یک مساله را به خوبی حل کنید، باید شرایط را خوب درک کنید. درباره زوایای مختلف موضوع مورد بحث، از خودتان سوال کنید و سعی کنید به آن سوالها جواب بدهید. تا آنجا که برایتان مقدور است خودتان را در شرایط طرف مقابل قرار بدهید و سعی کنید موضوع را از چشم او ببینید و شرایطش را درک کنید. در میان گفتارهای انتقادآمیزتان هم بهتر است هر از گاه به این موضوع اشار کنید که مثلا اگر من جای تو بودم یا اگر من توی این موقعیت قرار میگرفتم... و بعدش هم نظر او را درباره پیشنهادتان جویا شوید.
۱۵) اشتباهتان را قبول کنید
وقتی در لابهلای حرفهایتان به اشتباهات خودتان هم اشارهای میکنید و آنها را میپذیرید، طرف مقابلتان هم راحتتر میتواند اشتباهات خودش را قبول کند.
اگر مقدور است بدون اینکه اسمی از شخص یا اشتباهش به میان بیاورید (بهویژه در میان جمع) مشکل را به صورت غیرمستقیم و به نحوی مطرح کنید که فقط شما و طرف مقابلتان از موضوع سر در بیاورید، این کار را انجام بدهید. این شیوه در خیلی از موارد جواب میدهد.
۱۶) گاهی تنبیه کنید
اگر شما مدیر یک مجموعه هستید و یکی از زیردستانتان خطایی میکند که باید مورد انتقاد قرار بگیرد، یکی از بهترین راهها برای انتقاد از او و تنبیه کردنش این است که اول، اشتباهش را به او تذکر بدهید و بعد، از خود او بخواهید که تنبیهی برای خودش در نظر بگیرد.
در بیشتر موارد، تنبیهی که آن شخص برای خودش در نظر میگیرد بیشتر و سنگینتر از آن چیزی است که شما در ذهنتان برای او در نظر گرفته بودید اما اگر آنچه او گفت، خیلی کمتر از آن چیزی بود که شما در ذهن داشتید، تعارف را بگذارید کنار: «متاسفانه این تنبیه از آن تنبیهی که من برای شما در نظر گرفتهام خیلی سبکتر است. به نظر من عادلانهترین تنبیه برای این کار شما این است که...»
● وقتی از شما بد انتقاد میکنند
هیچ آدم عاقلی نباید از انتقادهای خوب و سازنده فرار کند اما همه انتقادها خوب نیستند. با انتقادهای بد چه کار کنیم؟ به هر حال، همهمان هر از گاهی مجبوریم با چنین انتقادهایی هم مواجه شویم. اجازه ندهید چنین انتقادهایی شما را به هم بریزد. در مواجهه با چنین انتقادهایی از توصیههای زیر غافل نشوید:
● پاسخهایتان را کوتاه کنید
فارغ از لحن و کلماتی که در انتقاد علیه شما به کار گرفته میشود، یک بار سعی کنید به حقایق حرف طرف مقابلتان بیندیشید و آن را ارزیابی کنید. انصاف بدهید. واقعا آیا هیچ رگهای از حقیقت در آن حرفها پیدا نمیشود؟ اگر انتقادها تا این حد مغرضانه است و شما هم مجبورید جوابی به آن انتقادها بدهید، بهتر است به حداقل ممکن اکتفا کنید: «ممنون... بسیار خوب... درباره آن فکر میکنم... اطلاع چندانی در این مورد ندارم... حالم چندان مساعد نیست...»
● ابهامات ذهنیتان را رفع کنید
به انتقادی که علیهتان مطرح میشود، خوب گوش کنید و دربارهاش فکر کنید. آیا موضوع انتقاد را درست فهمیدهاید؟ اگر پاسختان منفی است، حتما ابهامات ذهنیتان را رفع کنید. مثلا اگر کسی به شما میگوید که از اخلاقتان خوشش نمیآید، بپرسید و بفهمید که دقیقا نسبت به کدام قسمت از رفتارتان معترض است. از طرف مقابلتان بخواهید که در انتقادش صریح باشد تا شما حرفش را دقیقا درک کنید و در اصلاح خودتان بکوشید. تا وقتی حرفهای انتقاد آمیز را به درستی درک نکردهاید، درباره آن حرفها هیچ قضاوتی در ذهنتان نکنید.
● دنبال مثبت بگردید
در طول مدتی که دارند از شما انتقاد میکنند، آرام و خوشخو باشید. اعصابتان را بیجهت به هم نریزید. اگر یک انتقاد را «ویرانگر» ارزیابی کنید، احتمالا سختتر میتوانید با آن کنار بیایید. این طبیعی است. سعی کنید هر چه میگویند بر این مبنا بگذارید که ممکن است جنبههای سازندهای هم داشته باشد. در مقابل انتقادهای ویرانگر هیچ لزومی ندارد که در لاک دفاعی فرو بروید. زمان کار خودش را میکند. همه نابینا نیستند.
● اشتباهاتتان را بپذیرید
اشتباهی را که مرتکب شدهاید، بپذیرید اما لزومی ندارد که احساس گناه کنید. بابت اشتباهتان صادقانه عذرخواهی کنید و بگویید که حاضرید هر چه از دستتان برمیآید برای جبران اشتباه خودتان و بهتر شدن اوضاع انجام بدهید و واقعا هم این کار را بکنید. عذرخواهیهای نمایشی و عجیب و غریب فقط خودتان را شرمندهتر میکند و طرف مقابلتان را ناراحت. یک اقرار مختصر زبانی و جبران در عمل، خیلی بهتر است.
● از لاک دفاعی خارج شوید
اگر همیشه در لاک دفاعی فرو بروید، از انتقادات سازنده هم بهرهای نخواهید برد. هیچوقت در شرایطی که از شما انتقاد میشود، به شخص انتقادکننده پرخاش نکنید. بگذارید حرفش را بزند. یادتان باشد که حتی در مغرضانهترین انتقادها هم ممکن است رگههایی از حقیقت وجود داشته باشد و شاید در میان چنین انتقاداتی هم وسیلهای پیدا بشود که شما را به بهتر شدن، نزدیکتر کند.
نقش انتقاد در موفقیت سازمانی
انتقادپذیری و انتقاد کردن موثر دارای اهمیت زیادی برای موفقیت سازمانی است. اموری چون ارزشیابی عملکرد ، مشارکت در تیمهای کاری ، خدمات رسانی به مشتریان و کنترل کیفیت ، بستگی به بکارگیری مطلوب انتقادپذیری و انتقاد کردن دارد و کار پیچیدهای است. انتقاد با ابراز احساسات درباره موضوعات پیچیده و مشکل ، میتواند تخریب کننده و حتی بسیار خطرناک باشد. بکارگیری ضعیف انتقاد ، منجر به شکست افراد و سازمانها میشود، از سوی دیگر استفاده آگاهانه و خردمندانه از انتقاد به شکوفایی افراد و سازمانها منجر خواهد شد.
انتقاد از افراد قدرتمند و مافوق بدون ترس و خشم
انتقاد نقش عمدهای در روابط اجتماعی ایفا میکند، از انتقادها میتوان برای ایجاد تحرک در اشخاص و نفوذ در آنها ، آموزش ، بیان نیازها و خواستهها و یا محرکی برای اصلاح و پیشرفت خود استفاده کرد. انتقادپذیری موثر نتایجی چون: افزایش رضایت شغلی ، ایجاد روابط کاری مناسب ، تقویت سلامتی فکری و روحی ، ایجاد عزت نفس ، افزایش سطح بهرهوری و افزایش رقابت برای تضمین موفقیت را به دنبال دارد. اگر انتقاد کننده و انتقاد شونده میخواهند به هدف انتقاد سازنده که همانا تغییر رفتار خاصی است دست یابند، باید با یکدیگر همکاری کنند. برای دستیابی به مفید ضروری است تا از روشهای انتقاد موثر و سازنده استفاده نمود.
انتقاد دوستانه و مشفقانه
انتقاد اطلاعاتی است که میتواند به رشد فرد کمک کند و دانش و مهارتهای مناسب را به افراد آموزش دهد. افراد با مشاهده و درک نتایج ارزشمند انتقاد ، پذیرای انتقاد میگردند و یا قادر به ارائه انتقاد میشوند.
انتقاد برای بهبود
محور اساسی هر انتقاد موثر توجه به نقش سازندگی است، بهبود و ارتقا ، معادل تغییر دانش ، تغییر نگرش و تغییر عملکرد فردی و سازمانی در جهت مثبت است. در واقع هدف انتقاد باید اصلاح و تکامل فکر و رفتار فرد مقابل باشد.
انتقاد استراتژیک
انتقاد بایستی ضمن داشتن اهداف بلند مدت ، راههای نیل به آنها را نیز بیان کند. هر فردی قبل از انتقاد لازم است سوالات زیر را از خود بپرسد:
• دقیقا از برقراری ارتباط چه انتظاری دارید؟
• چه رفتار یا خصوصیتی باید تغییر کند؟
• انگیزههای انتقاد کردن چیست؟
چه راه حلها و اهداف خاصی را میتوان ارائه کرد و چه فعالیتهایی برای دسترسی فرد به اهداف مورد انتقاد میتوان انجام داد؟
ایجاد عزت نفس در افراد
احساس عزت نفس یکی از نیازهای اساسی کارکنان است. آنان برای برآورد این نیاز ناچار به احترام گذاردن به دیگران هستند، بنابراین یک رابطه دو طرفه چرخشی مثبت و یا منفی را میتوان در این خصوص ایجاد کرد.
انتقاد با کلمات مثبت ، محترمانه و انگیزشی
این امر منجر به بهبود برقراری ارتباط و در نتیجه پذیرش آن میشود. به این جهت لازم است کلمات مناسب برگزیده و بیان شود.
انتقاد از روش و محتوا
در انتقاد محتوا و روش نیز بایستی لحاظ شود. با نهادینه سازی این نکته میتوان از سیستم ارزشیابی خود استفاده نمود و به این وسیله از قدرت تفکر به شیوهای غیردفاعی بهرهبرداری کرد.
مشارکت طرف مقابل
طرف مقابل خود را دخالت دهید، برای مشارکت دادن طرف مقابل رعایت نکات زیر ضروری است:
• بر اهمیت شغل فرد تأکید شود.
• شرایط انتقاد شناسایی شود.
• دقیقا بیان شود که چگونه انتقاد برای طرف مقابل مفید خواهد بود.
• از فرد خواسته شود که چگونه میتوان برای اجرای طرح به او کمک کرد و چگونه میتوان از او در این راستا حمایت کرد؟
توجه به شایستگیها
به شایستگیهای طرف مقابل توجه نمایید، بدون این که از کلمه اما استفاده کنید. اغلب افراد برای انتقاد کردن ابتدا به بیان جنبههای مثبت فرد پرداخته و سپس از کلمه اما استفاده میکنند و به بیان نقاط ضعف وی میپردازند، در حالی که کلمه اما حذف کننده ارزش پیام قبلی است، در صورتی که اگر از حرف ربط و استفاده شود، عکس این حالت است و با جملات قبلی انسجامی بوجود میآید. در مجموع کلمه و اثر بلند مدت و نیرومندتری را به جای میگذارد.
بیان شفاف
آن چه را که میخواهید مورد انتقاد قرار دهید، بطور دقیق و شفاف بیان کنید، صراحت کلام انتقاد را موثر مینماید.
انتخاب زمان مناسب
انتقاد در زمان مناسب منجر به پذیرش آن در طرف مقابل میشود. انتقاد بایستی برای عدهای بلافاصله بعد از خطا و برای عدهای دیگر با گذشت زمان انجام شود، ضمن این که ضروری است در هنگام خشم از افراد انتقاد نشود.
استفاده از سوال
میتوان انتقاد را در قالب طرح یک سوال یا مجموعه سوالاتی عنوان کرد که جواب آنها به هدایت طرف مقابل برای دریافت اطلاعات دقیق و اساسی منجر میگردد.
ناکارایی انتقاد شفاهی
هنگامی که بطور شفاهی قادر به انتقاد نیستید، با عمل و رفتار خود انتقاد را طرح کنید، گاهی بهتر است از روش رفتاری بهرهبرداری شود. یعنی به جای این که چیزی بیان شود، کاری انجام گیرد و از طریق مداخلات رفتاری تفکر مورد نظر منتقل شود.
مشخص کردن انتظارات
گاهی افراد انتظار دارند که اشخاص همان رفتاری را دارا باشند که از آنها انتظار داریم، در این حالت انتظارات ما موجب میشود که انتقاد زودرس و غیرموثر داشته باشیم چرا که مخاطبین خود را به خوبی از توقعات خود آگاه نکردهایم.
میزان ذهنی بودن انتقاد
واقعیتها نبایستی صرفا در قالب ذهنیت فرد بماند، بلکه بایستی دیگران نیز آن را درک کرده و بپذیرند. مثلا اگر طرف مقابل انتقاد شما جملة این انتقاد صرفا اعتقاد شماست. را بکار برد، حتی اگر این انتقاد برای شما مبتنی بر واقعیت عینی باشد، معنی آن این است که ارزشیابی ذهنی طرف مقابل برای قضاوت در مورد یک رفتار یا ویژگی خاص را لحاظ نکردهایم.
ایجاد انگیزه در افراد
یکی از وظایف اساسی انتقاد موثر ، برانگیختن افراد برای انجام بهتر کارهاست. انگیزه یک مفهوم روانشناسی است که در اشکال و حالتهای گوناگونی همچون افکار، احساسات ، کلمات خاص و ... مطرح میشود.
بهرهبرداری از نقشههای ذهنی طرف مقابل
استفاده از اصطلاحات ، احساسات و نقشههای ذهنی طرف مقابل منجر به شناخت و برقراری مناسب ارتباط با وی میشود، برای این منظور به سخنان کسانی که در اطراف شما صحبت میکنند گوش کنید و از ارزشها و علایق آنها مطلع گردید تا در صورت نیاز به انتقاد با او همزبان شوید و راحتتر ارتباط برقرار کنید.
همگامی با انتقاد شونده
همگامی با کسی که مورد انتقاد قرار میگیرد، مقدمه ، رهبری موثر و در این جا پیش زمینه انتقاد موثر است.
شناسایی معیارهای انتقاد
انتقاد صحیح مبتنی بر معیارهای خاصی است. قبل از انتقاد برای خدمت به مشتری و یا ارتباط با همکاران سوالات زیر را ازخود بپرسید:
• آیا این انتقاد عملی است؟
• آیا میتوان بلافاصله از آن استفاده کرد؟
• آیا منافعی را تامین میکند؟
• آیا انتقاد پاسخگوی نیازهاست؟
• از چه معیاری استفاده شود؟
• آیا دیگران از معیاری که برای قضاوت در مورد اعمال و نتایج کارهای آنها استفاده میشود، آگاهی دارند؟
• آیا معیارها ثابتاند یا طی زمان باید تغییر کند؟
جواب سوالات فوق به بهبود و افزایش انتقاد مثبت و موثر منجر میشود.
گوش دادن به ندای درونی
افراد همیشه با خود ارتباط ذهنی برقرار میکنند، این مکالمات درونی ساز و کاری است که باعث میشود افراد از ارزشیابیها و انتظارات خود آگاه میشوند. هنگامی که انتقاد میکنید و یا مورد انتقاد قرار میگیرید، به مشاهده و شنیدن دنیای درون خود بپردازید. وقتی به ندای درون خود توجه کنید و آنها را مورد بازنگری و تجدید نظر قرار دهید، افکار بهرهور و متناسب با شرایط و محیط جدید بوجود میآید، زیرا احساسات برافروخته شما ، کنترل شده و به شما کمک میکند تا صدای قدرت انتقاد موثر و مثبت را بشنوید.
حفظ آرامش و خونسردی
نداشتن آرامش در زمان انتقاد ، به تضعیف انتقاد منجر میشود. اگر فردی قادر به حفظ خونسردی ، آرامش و هوشیاری در زمان مواجهه با انتقاد باشد، میتواند احساسات خود را کنترل کند و بهرهوری خویش را افزایش دهد. به علاوه فرد قادر به ارزیابی شرایط بطور دقیق بوده و پاسخ مناسبی را به آن شرایط خواهد داد.
نتیجـه
در جهان امروز نقش احساسات و افکار انسانی در توسعه و تکامل انسانها ، سازمانها و جوامع پررنگ گشته است و برقراری ارتباطات و هماندیشی بین آنها از اهمیت بیشتری برخوردار گشته است. اگر فردی آگاه و توانمند نسبت به احساس و عملکرد ضعیف و نامطلوب افراد یا واحدهای دیگر بطور مطلوب و مفید اظهارنظر کند، از قدرت انتقاد موثر و مثبت بهرهبرداری کرده است، او به خوبی به نقاط قوت و ضعف طرف مقابل واقف است و درصدد تقویت نقاط قوت و حذف نقاط ضعف وی برمیآید.
به علاوه به آگاه سازی وی از فرصتها و تهدیدات محیط میپردازد. مدیران آگاه برای اصلاح و توسعه فردی ، گروهی و سازمانی و نیز برای انتقال دانش و مهارت خود به دیگران و اصلاح آنها لازم است تا از قدرت انتقاد مثبت برخوردار باشند. چرا که در فرایند مشاوره علاوه بر مهارت فنی ، مهارت انسانی و رفتاری حائز اهمیت بسیاری است. از سوی دیگر هر انسانی که مورد انتقاد قرار میگیرد، با بکارگیری هوشمندانه و به دور از تعصب و احساس ، میتواند به اصلاح دانش ، نگرش و مهارتهای خود اقدام کند.
در مجموع انسانها نیازمند انتقاد کردن و انتقادپذیری موثر و مثبت برای تکامل خود ، گروه و سازمان هستند. این نقد افراد ، سازمانها و جوامع را به سوی تعالی سوق میدهد در حالی که نقد منفی ، روحیه خصومت و پرخاشگری و تضاد را گسترش داده و افراد و سازمانها را به سوی عدم بهرهوری از منابع انسانی و مادی و در نهایت نابودی آنها سوق میدهد.
منابع:
زن روز
دکتر بهزاد مرتضایی- عضو هیات علمی دانشگاههای تهران
ویگاه اصلاح
روزنامه سلامت: دکتر محمدکیاسالار
رشد
مطلبی از محسن بهشتي پور