سنجش ساختار شخصیتی در یک نمایشگاه!
نیلوفر کفایتی-نقاش
میگنا: نیلوفر کفایتی-نقاش: چند سال پیش شروع به فراگیری خوشنویسی کردم و با توجه به اینکه المان خط در نقاشی برایم بسیار جذاب بود بعد از مدتی به آموزش فرمهای مدرن خط رو آوردم. در زمان تمرین خوشنویسی به کار با مرکب بسیار علاقهمند شدم و چون از دیرباز علاقه زیادی به روانشناسی و مطالعه کتب روانشناسی دارم، هنگام کار با مرکب به یاد تست رورشاخ افتادم.
این سایکولوژیست با استفاده از لکههای متقارن مرکب و نمایش این لکهها به مراجعان خود، از پاسخهایی که فرد با دیدن این لکهها و تصاویر درون لکهها میداد، با تاکید بر شیوههای ناهوشیار مراجعه کننده در پاسخ دادن به آنها، برای شناسایی و سنجش ساختار شخصیتی فرد استفاده میکرد.
این سایکولوژیست با استفاده از لکههای متقارن مرکب و نمایش این لکهها به مراجعان خود، از پاسخهایی که فرد با دیدن این لکهها و تصاویر درون لکهها میداد، با تاکید بر شیوههای ناهوشیار مراجعه کننده در پاسخ دادن به آنها، برای شناسایی و سنجش ساختار شخصیتی فرد استفاده میکرد.
البته الهامبخش آقای رورشاخ در ابداع این آزمون هم دکتر آلمانی بنام جاستینوس کرنر بود که در سال ۱۸۵۷ کتابی از سرودههایش را چاپ کرد که هر سروده این کتاب از یک لکه جوهر تصادفی الهام گرفته شده بود. به دلیل ایده گرفتن از آزمونهای رورشاخ نام این مجموعه را «من و رورشاخ» گذاشتم. همه آثار با مرکب روی کاغذ گلاسه به وجود آمدهاند.
با ایجاد لکههای مرکب و سپس با نگاه کردن به آنها به دنبال فرمهایی بودم که ضمیر ناخودآگاهم شناسایی میکند. سپس شروع به برجسته کردن، وضوح بخشیدن و خراشیدن بیشتر آن شکل و فرم کردم تا آن چیزی را که در لکهها میبینم به مخاطب هم نشان دهم. البته هر کسی به دلیل اینکه ضمیر ناخودآگاهش توسط ادراکات حسی و محیطی متفاوتی انباشته شده است تصاویر متفاوتی را میتواند در این لکهها شناسایی کند.
فرضیه اصلی رورشاخ آن است که محرک محیطی به وسیله نیازها، انگیزهها و تعارضهای شخص سازمان داده میشوند. این نیاز به سازمان دادن هنگامی که آزمودنیها با محرکهای مبهم مانند لکههای جوهر روبه رو میشوند، اغراق آمیزتر، گستردهتر و بارزتر است. بنابراین افراد باید تصورها، افکار و روابط درونی خود را بیرون بکشند تا بتوانند پاسخی را به وجود آورند.
این فرآیند مستلزم آن است که افراد این ادراکات را سازمان دهند و همچنین آنها را با تجربهها و برداشتهای گذشته خود مرتبط سازند. من هم با علاقه به این خاستگاه در صدد اجرای این آزمون همراه با تلفیقش با هنر برآمدم تا به هدف درونیام که شناخت بیشتر از خود و دنیای پیرامون است نزدیکتر شوم.
تصاویری که در لکهها میبینم اعم از حیوانات، موجودات تخیلی، فضاها، مکانها و حتی زمانهایی است که در ضمیر ناخودآگاهم ثبت و ضبط شدهاند. این تصاویر شاید از طریقی غیر از حواس پنجگانه دریافت شدهاند و شاید هم از طریق پرسه در وادی خیال، رویا و خواب رویت شده و حال مجالی برای بروز و ظهور یافتهاند.
امیدوارم بتوانم از این طریق به بسیاری از سوالات و نگاههای پر از شک خود به جهان اطرافم پاسخی دهم تا به آرامش بیشتری دست یابم.
این نمایشگاه تا ۲۴ مردادماه در گالری نگاه به نشانی خیابان مطهری، خیابان جم (فجر)، خیابان غفاری، شماره ۶۴۴ برپاست.
گفتنی است تست رورشاخ (به انگلیسی: Rorschach test) (که با نامهای تست رورشاک، تست لکه رورشاخ، تکنیک رورشاخ یا تست لکه نیز نامده میشود) یک آزمون روانی فرافکن است که در آن افراد مورد معاینه، تلقی خودشان را از لکههای عجیب و غریب جوهر میگویند و بر اساس این تفسیر و تلقی، روانشناس، نوع شخصیت یا عملکرد احساسی فرد یا حتی اختلالات ذهنیاش را تشخیص میدهد.
در سال ۱۹۲۰ هرمان رورشاخ، روانپزشک سوییسی پس از مطالعه و آزمایش روی ۳۰۰ بیمار روانی و ۱۰۰ فرد سالم به عنوان شاهدهای کنترل آزمایشی به نام «ده لکه» را ابداع کرد که با توجه به تفسیر این لکهها از سوی فرد درمانگر میتواند به برخی جنبههای شخصیتی و درونی بیمار پی ببرد.
در سال ۱۹۲۰ هرمان رورشاخ، روانپزشک سوییسی پس از مطالعه و آزمایش روی ۳۰۰ بیمار روانی و ۱۰۰ فرد سالم به عنوان شاهدهای کنترل آزمایشی به نام «ده لکه» را ابداع کرد که با توجه به تفسیر این لکهها از سوی فرد درمانگر میتواند به برخی جنبههای شخصیتی و درونی بیمار پی ببرد.