سلفیبگیرانی که حتی بالین بیمار را هم از دست نمیدهند!
میگنا: چندی پیش سایت «جامعه سینما» یادداشتی از محسن سلیمانی فاخر، کارشناس ارشد جامعهشناسی، منتشر کرد و در آن به چرایی استفاده افراطی از اینستاگرام پرداخت.
به زعم نویسنده، هرعصری، بیماریهای خاص خود را دارد و «سلفی گرفتن» یکی از بیماریهای مسری زمانه ما است، فرقی نمیکند شخص به اصطلاح «خویشانداز» خود یک سلبریتی ورزشی باشد یا بازیگری شبهسوپراستار که دیگران به دنبال شکار سلفی گرفتن با او هستند.
اصولا این تب اجتماعی قید زمان و مکان ندارد تا آنجا که حتی کنشگران به مثابه بیمارانِ اجتماعی این پدیده نابهنجار، بالین یک بیمار را مغتنم میشمارند و حتی لبه یک پرتگاه را از دست نمیدهند! از این رو، به باور نویسنده ما در موقعیتهای متفاوت در زندگی روزمره برای اینکه خود و تصویرمان را در نظر دیگران مدیریت کنیم به هر تلاشی دست مییازیم و گاه با در کنار شخصی دیگر عکس گرفتن ضمن اعلام «طبقه»، «موقعیت اجتماعی» و «سطح دسترسی به آن فرد که دستاویزمان شده است»، اثرگذاریهای هیچ و پوچمان را مدیریت و غنیسازی میکنیم.
نویسنده در تحلیل خود از رفتار کاربران اینستاگرام از تعبیر مارکس آنجا که میگوید: «آنچه ما را میسازد «آگاهی اجتماعی» نیست بلکه «هستی اجتماعی» ما است»، وام میگیرد و معتقد است که هستی اجتماعی ما امروز از نوعی «سطحینگری»، «فردگرایی» و «منفعتطلبی» جان میگیرد و هر کس به دنبال کسب وجهه اجتماعی است ولو آنکه واهی، خیالی و بیارزش باشد.
از این رو، با این نگاه هستینگر و جعلی به پیرامون، از خودمان با هر پس زمینهای از انسان، حیوان و صخره عکس میگیریم؛ عروسی، عزا، جنگ، صلح و بالین بیمار هم فرقی ندارد
به زعم نویسنده، هرعصری، بیماریهای خاص خود را دارد و «سلفی گرفتن» یکی از بیماریهای مسری زمانه ما است، فرقی نمیکند شخص به اصطلاح «خویشانداز» خود یک سلبریتی ورزشی باشد یا بازیگری شبهسوپراستار که دیگران به دنبال شکار سلفی گرفتن با او هستند.
اصولا این تب اجتماعی قید زمان و مکان ندارد تا آنجا که حتی کنشگران به مثابه بیمارانِ اجتماعی این پدیده نابهنجار، بالین یک بیمار را مغتنم میشمارند و حتی لبه یک پرتگاه را از دست نمیدهند! از این رو، به باور نویسنده ما در موقعیتهای متفاوت در زندگی روزمره برای اینکه خود و تصویرمان را در نظر دیگران مدیریت کنیم به هر تلاشی دست مییازیم و گاه با در کنار شخصی دیگر عکس گرفتن ضمن اعلام «طبقه»، «موقعیت اجتماعی» و «سطح دسترسی به آن فرد که دستاویزمان شده است»، اثرگذاریهای هیچ و پوچمان را مدیریت و غنیسازی میکنیم.
نویسنده در تحلیل خود از رفتار کاربران اینستاگرام از تعبیر مارکس آنجا که میگوید: «آنچه ما را میسازد «آگاهی اجتماعی» نیست بلکه «هستی اجتماعی» ما است»، وام میگیرد و معتقد است که هستی اجتماعی ما امروز از نوعی «سطحینگری»، «فردگرایی» و «منفعتطلبی» جان میگیرد و هر کس به دنبال کسب وجهه اجتماعی است ولو آنکه واهی، خیالی و بیارزش باشد.
از این رو، با این نگاه هستینگر و جعلی به پیرامون، از خودمان با هر پس زمینهای از انسان، حیوان و صخره عکس میگیریم؛ عروسی، عزا، جنگ، صلح و بالین بیمار هم فرقی ندارد
مرجع : ايران