خودجرحی در دختران بیشتر از پسران دیده می شود
میگنا: خودجرحی، رفتاری است آگاهانه که فرد خودش به بافتهای بدنش آسیب میزند، اما این رفتار با نیت خودکشی انجام نمیشود و از لحاظ اجتماعی و فرهنگی قابلقبول نیست و با هدف اجرای احکام و قواعد اجتماعی نیز انجام نمیشود.
این رفتارها میتوانند به روشهایی مانند بریدن، سوزاندن، کوبیدن، خراشاندن، کتکزدن، گازگرفتن، نیشگونگرفتن، چنگ کشیدن، زخمی کردن بدن یا جلوگیری از بهبود زخمهای بدن باشند.
در سالهای اخیر آگاهی عمومی نسبت به ماهیت این رفتار افزایشیافته و بازتاب این افزایش آگاهی، تعیین روز اول مارس هر سال بهعنوان «روز آگاهی از خودجرحی» است. هدف از این نوع کمپینهای اجتماعی کاهش انگ این نوع رفتارها و کمک به افراد برای ارتقای مهارتهای روانشناختی جایگزین برای خودجرحی است.
نتایج یک بررسی در بریتانیا نشان میدهد که خودجرحی در دختران 13 تا 16 ساله بین سالهای 2011 تا 2014 میلادی به میزان 68 درصد افزایش یافته است؛ یعنی در دورهای که از آن به عنوان دوره شکوفایی و رشد استفاده از شبکههای اجتماعی یاد میشود.
پژوهشهای دهه 90 در اروپا و آمریکا، شیوع خودجرحی را در دختران 3 تا 4 برابر بیشتر از پسران مشخص کرده است. دختران برای خودجرحی بیشتر از روش بریدن استفاده میکنند، در حالیکه فراوانی سایر روشهای خودجرحی مانند کتکزدن خود، کوبیدن سر به دیوار و سوزاندن در پسران بیشتر است.
همچنین دختران بیشتر احتمال دارد در تنهایی خودجرحی انجام دهند اما فراوانی خودجرحی پسران در موقعیتهای اجتماعی و با همسالان به اندازه موقعیتهای تنهایی و خلوت است و این تفاوت میتواند نشاندهنده تفاوت انگیزههای خودجرحی دختران و پسران باشد. دلایل تفاوت شیوع خودجرحی در دختران و پسران ممکن است متفاوت بودن شیوه اجتماعی شدن دو گروه و فراوانی بیشتر سابقه آزار جنسی و جسمی در دختران باشد که عامل خطر افزایش خودجرحی است.
در نوامبر سال 2017 میلادی، دختر نوجوان 14 سالهای به نام مولی راسل خودکشی کرد و خانوادهاش بعدها دریافتند که مشاهده محتواهای شبکههای اجتماعی موجب خشم، افسردگی و اقدام به خودجرحی و سپس خودکشی او شده است. چند ماه پیش هم یان راسل، پدر مولی گفت شک ندارد که اینستاگرام موجب خودکشی فرزندش شده است.
در انگلیس به دلیل نگرانی از امنیت کودکان، دستورالعملها و توصیههای محدودکنندهای برای شبکههای اجتماعی تدوین شده است. اعلام تدوین دستورالعملهای جدید موجب مجادلاتی بین شرکتهای بزرگ شبکه اجتماعی و دولت شده است. شبکههای اجتماعی میگویند که نمی توانند امنیت کامل و بی عیب و نقصی فراهم کنند و دولت نیز تهدید میکند که اگر این شبکهها به طور داوطلبانه وارد عمل نشوند، در نقش شرکتهای اینترنتی تجدید نظر میکند.
بسیاری از شبکههای اجتماعی از جمله اینستاگرام، پینترست و یوتیوب، محتواهای خود را به صورت اتوماتیک بر اساس علایق کاربر، اولویت بندی میکنند و نمایش میدهند. برای مثال کسی که به ویدیوهای آشپزی علاقهمند باشد، بیشتر این گونه ویدیوها از سوی شبکه اجتماعی به او پیشنهاد میشود یا کسی که به ورزش علاقه نشان دهد، محتوای بیشتری از ورزش به او ارایه میشود.
اما همین سیستم میتواند جنبههای منفی کاربران را تقویت کند. به این ترتیب اگر کسی به دنبال محتوای مربوط به افسردگی یا خودجرحی بگردد، از آن پس پیشنهادهای متعددی در مورد محتواهای مشابه دریافت میکند و این مساله او را وارد گردابی خطرناک از محتواهای نامناسب میکند.
حمید خانیپور، روانشناس بالینی و عضو هیاتعلمی دانشگاه خوارزمی عوامل رفتاری و تقویت شدن در شکلدهی به خودجرحی نقش دارند براساس دو بعد درونروانی یا بینفردی و 2 نوع تقویت مثبت و منفی میتوان برای خودجرحی 4 علت برشمرد:
در حالت اول خودجرحی با هدف به دست آوردن یک تقویت مثبت درونفردی انجام میشود مثل نوجوانانی که با هدف حسجویی و تحریک خود این کار را انجام میدهند). در این گروه فراوانی مصرف الکل و رفتارهای پرخوری بیمارگون نیز بیشتر مشاهده میشود.
در گروه دوم که گروه غالب خودجرحیکنندگان را تشکیل میدهند، انگیزه اصلی خودجرحی رهایی از احساسهای ناخوشایندی است که بر اثر طرد شدن یا تجربه هیجانی منفی بهوجود آمدهاند. در این گروه از افراد خودجرحی با مکانیسم تقویت منفی تداوم پیدا میکند.
در گروه سوم علت تداومبخش خودجرحی تقویتهای مثبت بینفردی است، این نوع خودجرحی با هدف پذیرفته شدن در گروه یا حفظ قدرت یا کم نیاوردن جلوی دوستان انجام میشود، این نوع خودجرحی در نوجوانان بزهکار بیشتر مشاهده میشود.
در گروه چهارم خودجرحی با هدف رهایی از محیطهای خانوادگی یا روابطی که ناخوشایند هستند، انجام میشود، در این گروه از افراد خودجرحی با مکانیسم تقویت منفی بینفردی تداوم مییابد.
نوجوانانی که از سوی والدین یا اطرافیانشان مورد آزار هیجانی قرار میگیرند و خودجرحی میکنند، جزو این گروه محسوب میشوند.
خودجرحی یک مساله جهانی است که به روایت آمارها، در مدارس کشوری مانند آمریکا بالغ بر 14 درصد بوده و در ایران نیز در دختران دبیرستانی شهر تهران ۱۴درصد و در نمونه نوجوانان دارای سابقه بدرفتاری دوران کودکی ۱۷درصد گزارش شده است.
این رفتارها میتوانند به روشهایی مانند بریدن، سوزاندن، کوبیدن، خراشاندن، کتکزدن، گازگرفتن، نیشگونگرفتن، چنگ کشیدن، زخمی کردن بدن یا جلوگیری از بهبود زخمهای بدن باشند.
در سالهای اخیر آگاهی عمومی نسبت به ماهیت این رفتار افزایشیافته و بازتاب این افزایش آگاهی، تعیین روز اول مارس هر سال بهعنوان «روز آگاهی از خودجرحی» است. هدف از این نوع کمپینهای اجتماعی کاهش انگ این نوع رفتارها و کمک به افراد برای ارتقای مهارتهای روانشناختی جایگزین برای خودجرحی است.
نتایج یک بررسی در بریتانیا نشان میدهد که خودجرحی در دختران 13 تا 16 ساله بین سالهای 2011 تا 2014 میلادی به میزان 68 درصد افزایش یافته است؛ یعنی در دورهای که از آن به عنوان دوره شکوفایی و رشد استفاده از شبکههای اجتماعی یاد میشود.
پژوهشهای دهه 90 در اروپا و آمریکا، شیوع خودجرحی را در دختران 3 تا 4 برابر بیشتر از پسران مشخص کرده است. دختران برای خودجرحی بیشتر از روش بریدن استفاده میکنند، در حالیکه فراوانی سایر روشهای خودجرحی مانند کتکزدن خود، کوبیدن سر به دیوار و سوزاندن در پسران بیشتر است.
همچنین دختران بیشتر احتمال دارد در تنهایی خودجرحی انجام دهند اما فراوانی خودجرحی پسران در موقعیتهای اجتماعی و با همسالان به اندازه موقعیتهای تنهایی و خلوت است و این تفاوت میتواند نشاندهنده تفاوت انگیزههای خودجرحی دختران و پسران باشد. دلایل تفاوت شیوع خودجرحی در دختران و پسران ممکن است متفاوت بودن شیوه اجتماعی شدن دو گروه و فراوانی بیشتر سابقه آزار جنسی و جسمی در دختران باشد که عامل خطر افزایش خودجرحی است.
در نوامبر سال 2017 میلادی، دختر نوجوان 14 سالهای به نام مولی راسل خودکشی کرد و خانوادهاش بعدها دریافتند که مشاهده محتواهای شبکههای اجتماعی موجب خشم، افسردگی و اقدام به خودجرحی و سپس خودکشی او شده است. چند ماه پیش هم یان راسل، پدر مولی گفت شک ندارد که اینستاگرام موجب خودکشی فرزندش شده است.
در انگلیس به دلیل نگرانی از امنیت کودکان، دستورالعملها و توصیههای محدودکنندهای برای شبکههای اجتماعی تدوین شده است. اعلام تدوین دستورالعملهای جدید موجب مجادلاتی بین شرکتهای بزرگ شبکه اجتماعی و دولت شده است. شبکههای اجتماعی میگویند که نمی توانند امنیت کامل و بی عیب و نقصی فراهم کنند و دولت نیز تهدید میکند که اگر این شبکهها به طور داوطلبانه وارد عمل نشوند، در نقش شرکتهای اینترنتی تجدید نظر میکند.
بسیاری از شبکههای اجتماعی از جمله اینستاگرام، پینترست و یوتیوب، محتواهای خود را به صورت اتوماتیک بر اساس علایق کاربر، اولویت بندی میکنند و نمایش میدهند. برای مثال کسی که به ویدیوهای آشپزی علاقهمند باشد، بیشتر این گونه ویدیوها از سوی شبکه اجتماعی به او پیشنهاد میشود یا کسی که به ورزش علاقه نشان دهد، محتوای بیشتری از ورزش به او ارایه میشود.
اما همین سیستم میتواند جنبههای منفی کاربران را تقویت کند. به این ترتیب اگر کسی به دنبال محتوای مربوط به افسردگی یا خودجرحی بگردد، از آن پس پیشنهادهای متعددی در مورد محتواهای مشابه دریافت میکند و این مساله او را وارد گردابی خطرناک از محتواهای نامناسب میکند.
حمید خانیپور، روانشناس بالینی و عضو هیاتعلمی دانشگاه خوارزمی عوامل رفتاری و تقویت شدن در شکلدهی به خودجرحی نقش دارند براساس دو بعد درونروانی یا بینفردی و 2 نوع تقویت مثبت و منفی میتوان برای خودجرحی 4 علت برشمرد:
در حالت اول خودجرحی با هدف به دست آوردن یک تقویت مثبت درونفردی انجام میشود مثل نوجوانانی که با هدف حسجویی و تحریک خود این کار را انجام میدهند). در این گروه فراوانی مصرف الکل و رفتارهای پرخوری بیمارگون نیز بیشتر مشاهده میشود.
در گروه دوم که گروه غالب خودجرحیکنندگان را تشکیل میدهند، انگیزه اصلی خودجرحی رهایی از احساسهای ناخوشایندی است که بر اثر طرد شدن یا تجربه هیجانی منفی بهوجود آمدهاند. در این گروه از افراد خودجرحی با مکانیسم تقویت منفی تداوم پیدا میکند.
در گروه سوم علت تداومبخش خودجرحی تقویتهای مثبت بینفردی است، این نوع خودجرحی با هدف پذیرفته شدن در گروه یا حفظ قدرت یا کم نیاوردن جلوی دوستان انجام میشود، این نوع خودجرحی در نوجوانان بزهکار بیشتر مشاهده میشود.
در گروه چهارم خودجرحی با هدف رهایی از محیطهای خانوادگی یا روابطی که ناخوشایند هستند، انجام میشود، در این گروه از افراد خودجرحی با مکانیسم تقویت منفی بینفردی تداوم مییابد.
نوجوانانی که از سوی والدین یا اطرافیانشان مورد آزار هیجانی قرار میگیرند و خودجرحی میکنند، جزو این گروه محسوب میشوند.
خودجرحی یک مساله جهانی است که به روایت آمارها، در مدارس کشوری مانند آمریکا بالغ بر 14 درصد بوده و در ایران نیز در دختران دبیرستانی شهر تهران ۱۴درصد و در نمونه نوجوانان دارای سابقه بدرفتاری دوران کودکی ۱۷درصد گزارش شده است.
مرجع : خبرگزاري علم و فناوري