پاسخ سوالات خود در زمینه «افسردگی» را اینجا بخوانید
پاسخ سوالات شما در زمینه «افسردگی» را سمیرا درویشی روانشناس بالینی پاسخ داده است.
اختلال در شخصیت عامل بروز رفتارهای غیرمعمول و عجیب
سوال: ۴۰ سال سن دارم و اصلا بیرون منزل نمیروم تصور میکنم مردم حرفهای من را میشنوند و به من میگویند او دیوانه است، چه راه حلی برای من وجود دارد؟
جواب: با توجه به موضوعی که گفتید افکار و رفتار شما بر عملکرد اجتماعی و روابط بین فردی شما تاثیر داشته و این نشان دهنده کاهش توانایی در برقراری روابط با دیگران، معذب بودن در روابط صمیمانه، نامتعارف بودن رفتار و تخریبشناسی است، اگر این موارد به صورت الگوهای رفتاری نسبتا پایدار باشد بر روی افکار، خلق و اعمال شما تاثیرگذار است و باعث مشکلات زیادی در برقرار ارتباط با دوستان، خانواده و محل کار یا موقعیت دیگری میشود، اگر تمایل به انجام فعالیتهایی دارید که دیگران آنها را غیر معمول و عجیب میدانند، نشان دهنده اختلال در شخصیت است و حتما باید به روانپزشک مراجعه کنید.
سوال: همسرم در کارهایش خیلی لجبازی میکند ۶ سال از زندگی مشترک ما میگذرد و امید داشتم در این مدت لجبازی او کم شود، وضعیت مالی خوبی ندارد و چند بار شهر به شهر جا به جا شدیم از وضعیت خود راضی نیستم و از لحاظ روحی در عذاب هستم و احساس پوچی و ترس از همه چیز را دارم باید چه کار کنم؟
جواب: همسر خودخواه و لجبازی دارید و تلاش زیادی میکنید که همسرتان را تغییر دهید تا نیازهایتان را برآورده کند، درک میکنم اما روش کنار آمدن شما با مشکلات ناسالم است که فایدهای ندارد و باعث میشود بیشتر نا امید شوید، اولین راهکار این است که از نقش مظلوم بیرون بیایید تا تغییراتی ایجاد شود، ترسهای شما شایع است مثل ترس از شکست، ترس از بی کفایتی، ترس از از دست دادن، ترس از قضاوت منفی دیگران؛ عواملی که زندگی را به اینجا رسانده را پیدا کنید تا کمتر آسیب ببینید چرا که رابطه شما آزار دهنده و فرسایشی است، همچنین میتوانید از یک متخصص روانشناس کمک بگیرید.
سوال: ۴۰ ساله هستم آیا افسردگی به بالا رفتن سن مرتبط است؟، من ۵ سال پیش هیچ مشکلی نداشتم، اما حالا احساس میکنم زندگی پوچ و بی معنا است علت این افسردگی چیست؟
جواب: علائم افسردگی به مدت ۲ هفته همراه با احساس غم، دل گرفتگی، دل تنگی یا تحریک پذیری است؛ این دورهها باعث مشکلات چشمگیری در ارتباط با دوستان، خانواده، محل کار میشود. توصیه میکنم به روانشناس مراجعه کنید.
اختلال در شخصیت عامل بروز رفتارهای غیرمعمول و عجیب
سوال: ۴۰ سال سن دارم و اصلا بیرون منزل نمیروم تصور میکنم مردم حرفهای من را میشنوند و به من میگویند او دیوانه است، چه راه حلی برای من وجود دارد؟
جواب: با توجه به موضوعی که گفتید افکار و رفتار شما بر عملکرد اجتماعی و روابط بین فردی شما تاثیر داشته و این نشان دهنده کاهش توانایی در برقراری روابط با دیگران، معذب بودن در روابط صمیمانه، نامتعارف بودن رفتار و تخریبشناسی است، اگر این موارد به صورت الگوهای رفتاری نسبتا پایدار باشد بر روی افکار، خلق و اعمال شما تاثیرگذار است و باعث مشکلات زیادی در برقرار ارتباط با دوستان، خانواده و محل کار یا موقعیت دیگری میشود، اگر تمایل به انجام فعالیتهایی دارید که دیگران آنها را غیر معمول و عجیب میدانند، نشان دهنده اختلال در شخصیت است و حتما باید به روانپزشک مراجعه کنید.
سوال: همسرم در کارهایش خیلی لجبازی میکند ۶ سال از زندگی مشترک ما میگذرد و امید داشتم در این مدت لجبازی او کم شود، وضعیت مالی خوبی ندارد و چند بار شهر به شهر جا به جا شدیم از وضعیت خود راضی نیستم و از لحاظ روحی در عذاب هستم و احساس پوچی و ترس از همه چیز را دارم باید چه کار کنم؟
جواب: همسر خودخواه و لجبازی دارید و تلاش زیادی میکنید که همسرتان را تغییر دهید تا نیازهایتان را برآورده کند، درک میکنم اما روش کنار آمدن شما با مشکلات ناسالم است که فایدهای ندارد و باعث میشود بیشتر نا امید شوید، اولین راهکار این است که از نقش مظلوم بیرون بیایید تا تغییراتی ایجاد شود، ترسهای شما شایع است مثل ترس از شکست، ترس از بی کفایتی، ترس از از دست دادن، ترس از قضاوت منفی دیگران؛ عواملی که زندگی را به اینجا رسانده را پیدا کنید تا کمتر آسیب ببینید چرا که رابطه شما آزار دهنده و فرسایشی است، همچنین میتوانید از یک متخصص روانشناس کمک بگیرید.
سوال: ۴۰ ساله هستم آیا افسردگی به بالا رفتن سن مرتبط است؟، من ۵ سال پیش هیچ مشکلی نداشتم، اما حالا احساس میکنم زندگی پوچ و بی معنا است علت این افسردگی چیست؟
جواب: علائم افسردگی به مدت ۲ هفته همراه با احساس غم، دل گرفتگی، دل تنگی یا تحریک پذیری است؛ این دورهها باعث مشکلات چشمگیری در ارتباط با دوستان، خانواده، محل کار میشود. توصیه میکنم به روانشناس مراجعه کنید.
سوال: ۳۹ ساله هستم، میترسم وارد جامعه شوم و تمام کارهای شخصیام را خانواده انجام میدهند، با اینکه تحصیلات بالا دارم، ولی وارد بازار کار نشدم و اصلا دوستی ندارم، به هیچ عنوان سمت خرید کردن نمیروم و انگیزهای ندارم.
جواب: اگر به مدت ۶ ماه ترس و اضطراب یا اجتناب قابل توجهی را در موقعیت اجتماعی تجربه میکنید که در این موقیعتها از این میترسید که دیگران شما را مشاهده میکنید و از این ترس ناراحتید و باعث تخریب از لحاظ بالینی میشود، شما دچار اختلال اضطراب اجتماعی هستید و با کمک علم درونشناختی و رفتاری، همچنین با اصلاح افکار و باورها میتوانید رفتارتان را اصلاح کنید.
جواب: اگر به مدت ۶ ماه ترس و اضطراب یا اجتناب قابل توجهی را در موقعیت اجتماعی تجربه میکنید که در این موقیعتها از این میترسید که دیگران شما را مشاهده میکنید و از این ترس ناراحتید و باعث تخریب از لحاظ بالینی میشود، شما دچار اختلال اضطراب اجتماعی هستید و با کمک علم درونشناختی و رفتاری، همچنین با اصلاح افکار و باورها میتوانید رفتارتان را اصلاح کنید.
سوال: ۲۶ ساله هستم، حدود ۹ سال پیش عاشق شدم و کلا نتوانستم به طرفه مقابلم بگویم و هر دو طرف به احساس هم واقف بودیم ولی بروز نمیدادیم، در این بین اتفاقاتی رخ داد که به دلیل آنها شدیدا دچار افسردگی شدم و دوست دارم هر چی زودتر بمیرم ولی دلم روشن است که خدا اگر بخواد غیر ممکن ممکن میشود، باید چه کار کنم؟
جواب: میدانم شما در وضعیت خاصی هستید، اتفاقی که برای شما افتاده ذهن شما را آشفته و سرگردان کرده و شما در وضعیت بلا تکلیفی قرار دارید و اگر به مدت زیادی در این چرخه گیر کردهاید فرصت بهبودی را از دست دادهاید، این شرایط باعث میشود مشکلاتتان تداوم پیدا کند پس برای درمان و حل مسائل عاطفی باید از یک روانشناس کمک بگیرید.
سوال: همیشه به مرگ فکر میکنم اصلا نمیتوانم کارهایم را انجام دهم؛ قلبم تند میزند بی حال و حوصله هستم، آیا علائم افسردگی است؟
جواب: باید از یک متخصص روان پزشک کمک بگیرید زیرا این علائم باعث میشوند شما از زندگی لذت نبرید و مدام دچار استرس باشید.
سوال: چند وقتی است که دلم گرفته و از درون اصلا احساس خوبی ندارم؛ آدم مذهبی هستم انگار دلم مرده است؛ وضع مالی بدی هم ندارم، باید چکار کنم؟
جواب: این علائم و نشانهها از افسردگی خبر میدهند که باعث برهم خوردن توازن هیجانی، بالا رفتن سطح کورتیزول میشود و برای درمان باید از روانشناس کمک بگیرید، هرچه شدت افسردگی بالا باشد کیفیت زندگی کاهش مییابد.
سوال: شرایط روحی من طوری است که باید حداقل چند ساعتی بیرون خانه در اجتماع فعالیت داشته باشم، اگر به خاطر هر علتی چند روز خانه نشین شوم به سرعت افسردگی میگیرم (عصبانیت، پرخاشگری، بی میلی به غذا، ...)؛ به خاطر اتفاقات گذشته زندگیام این افسردگی شدید و با سرعت بالا به سراغم میآید، اطرافیان شاکی میشوند که این چه روحیه متفاوت است که داری؛ آیا واقعا این یک مشکل است یا یک نوع روحیه متفاوت؟
جواب: اگر علائم به مدت طولانی باشد نشان دهنده افسردگی پایدار است و برای بررسی دقیق تر باید از یک روانشناسی یا روانپزشکی کمک بگیرید.
سوال: ۳۸ ساله هستم، به لطف خدا زندگی راحت و بدون دغدغهای را سپری میکنم؛ مدت یک سال میشود که هیچ انگیزهای در زندگی ندارم و هیچ موضوعی چه موفقیت مالی و چه سایر خوبیهایی که دیگران آرزوی آنرا میکشند در من واکنشی ایجاد نمیکند، بعد از این موضوع که خود به آن واقف بودم دچار فوبیای فضای بسته و ترس از ارتفاع شدید شدم بطوریکه محل شرکتم که در بالای برجی بود را مجبور شدم تعویض کنم یا اینکه وقتی سوار آسانسور میشوم ضربان شدید قلبی پیدا میکنم، چندباری هم دچار شوکهای عصبی درون بدن خود شدم که کاملا بی معنا بود، هم اکنون هم نمیتوانم سفرهای کاریام را با هواپیما انجام دهم و اینکه از حضور تنها برای انجام کارهای روزمره و سفرهای خارجی عاجز هستم و ترجیح میدهم فردی همراهم بیاید؛ آیا راهکار حل مشکلات فکری است و با تغییر سبک زندگی میتوانم به آنها فائق آیم یا تنها راهکار دارو است؟
جواب: افسردگی یعنی شما از زندگی لذت نمیبرید، افسردگی بیماری هزار چهرهای است که به شیوههای مختلفی ورود میکند، این شیوهها شامل بیقراری، تحریک پذیری، بیماری جسمی است که بیمار شور و اشتیاق ندارد و از زندگی لذت نمیبرد، یکی از علتهای افسردگی مدل نشخوار فکری است که باعث خلق غمگین و منفی میشود، حتما باید با یک روانشناس یا روانپزشک صحبت کنید.
چرا دچار افسردگی میشویم؟
سوال: کارمند دولت هستم و تحصیلات فوق لیسانس دارم؛ به لحاظ سطح علمی و توانمندی شغلی به گفته همه همکاران در سطح بالایی هستم؛ مشکل این است که در جمع و جلسات علیرغم داشتن اطلاعات قادر به صحبت کردن و بیان نظرات خود نیستم؛ باید چکار کنم؟
جواب: متاسفانه عدم اعتماد به نفس یکی از عوامل اصلی اختلالات عاطفی و رفتاری و روانی است؛ بسیاری از درمانگران از جمله روانپزشکان به دنبال رفع علائم بیماری هستند و معمولا روانپزشکان دارو تجویز میکنند تا علائم افسردگی و استرس و غیره را کاهش دهند؛ فنون روانشناسی، چون شناخت درمانی و رفتار درمانی در درمان یا بهبود حالات روانی و رفتاری موفق است؛ از آنجایی که به نظر میرسد ریشه بسیاری از اختلالات رفتاری و روانی ریشه در اعماق ذهن و یا ضمیر ناخودآگاه قرار دارد شاید در حال حاضر هیپنوتیزم درمانی به همراه روان درمانی قویترین روش برای بهبود حالات روانی فرد باشد؛ با ابن روش به فرد کمک میشود تا بر روی نقاط ضعف خود تمرکز نکنید، این را بدانید که هر انسانی نقاط ضعف خاص خود را دارد.
سوال: دخترم نشانههای افسردگی دارد، بعضی اوقات گریه و خنده میکند، احساس گناه میکند که نتواسته فرد موفقی باشد چه کار کنم؟
جواب: نداشتن انگیزه و لذت نبردن از زندگی و از دست علایق و فعالیتهایی که فرد قبلا از آنها لذت میبرده از ملاکهای افسردگی است که یکی از درمانهای آن فعال سازی رفتاری شناختی است، یک لیست از برنامههای لذت بخش انتخاب کنید و در زندگی خود آنها را به کار ببرید.
سوال: همسرم سالهاست بیماری افسردگی دارند که هنوز بعد از گذشت ۱۲ سال داروهای مصرفی افاقهای نکرده است؛ ناامیدی، بی حسی نسبت به آینده و اینکه چگونه بچههایم را بزرگ کنم از سوالات هرروز اوست، یکی از بدترین حالات او زمانی است که دستگاه گوارش ایشان شروع به فعالیت و دفع میکند که بعد از آن دچار بی حالی، بی حسی، ضربان شدید قلب و ناراحتیهای شدید روحی میشوند؛ داروهای متفاوتی مانندآسنترا، لاموتریژین، پرفنازین، کلوبازام، زاناکس و خیلی دیگر مصرف میکنند؛ باید چه کار کنند؟
جواب: برای درمان از فنون تمرکز سازی و مواجه و بازسازی شناختی بهره ببرید؛ در دنیای پیرامون ما اضطراب وجود دارد و حمایت و ارزیابی دیگران باعث بروز اضطراب میشود؛ مشکلات اجتماعی، فرهنگی و خانواده در به وجود آمدن این مشکلات مهماند، حتما به یک روانپزشک مراجعه کنید.
علائم افسردگی چیست؟
سوال: گاهی احساس خنده و گاهی احساس گریه دارم، آیا دچار افسردگی هستم؟
جواب: خنده و گریه دو احساس متضاد هستند، اگر دوران افسردگیتان بیش از یک هفته طول کشید و مشکلات چشمگیری در ارتباط با دوستان، خانواده و محل کار داشتید احتمالا شما دچار اختلال دو قطبی هستید که باید از یک متخصص کمک بگیرید.
سوال: آیا استفاده طولانی مدت از فلوکستین عوارض دارد؟
جواب: فلوکسین در دراز مدت عارضه مهمی ندارد؛ فلوکسین داروی خوبی است که عوارض خاص خود را دارد؛ افسردگی منشأ همه بیماریهاست و توصیه میشود هیچ دارویی برای درمان افسردگی نباید به طور خود سر استفاده شود.
سوال: نزدیک یک ماه است دلشوره عجیبی دارم، اصلا اشتها ندارم، وزنم کم شده است،آزمایش تیرویید هم دادم مشکلی نداشتم فقط کمی کبدم جرب است؛ در کل پاهایم در روز یک الی ۲ ساعت بی رمق میشوند، وجودم بیحال است، قرص وکسام مصرف میکردم و دکتر دیگری قرص سینالوپرام تجویز کرد؛ هر لحظه یک جای بدنم چند ثانیه درد میگیرد دکتر میگوید افسردگی مزمن است، خودم فکر میکنم ناراحتی قلبی باشد، تست ورزش و و نوار قلب سالم است، به نظر شما افسردگی یا بیماری دیگری دارم؟
جواب: برای تشخیص اختلال افسردگی فرد باید به مدت دو هفته خلق افسرده داشته باشد، علائم و نشانههایی که شما مطرح کردید مشخصه اختلال افسردگی همراه با ناراحتی اضطرابی است که با علائم احساس تنش، احساس بیقراری غیر عادی، مشکل و تمرکز ناشی از نگرانی از وقوع اتفاقات ناخوشایند و احساس از دست دادن کنترل خود را نشان میدهد، هرچه شدت اضطراب بیشتر باشد دوره بیماری طولانیتر و احتمال عدم پاسخ مناسب درمان بیشتر است.
جواب: اگر علائم به مدت طولانی باشد نشان دهنده افسردگی پایدار است و برای بررسی دقیق تر باید از یک روانشناسی یا روانپزشکی کمک بگیرید.
سوال: ۳۸ ساله هستم، به لطف خدا زندگی راحت و بدون دغدغهای را سپری میکنم؛ مدت یک سال میشود که هیچ انگیزهای در زندگی ندارم و هیچ موضوعی چه موفقیت مالی و چه سایر خوبیهایی که دیگران آرزوی آنرا میکشند در من واکنشی ایجاد نمیکند، بعد از این موضوع که خود به آن واقف بودم دچار فوبیای فضای بسته و ترس از ارتفاع شدید شدم بطوریکه محل شرکتم که در بالای برجی بود را مجبور شدم تعویض کنم یا اینکه وقتی سوار آسانسور میشوم ضربان شدید قلبی پیدا میکنم، چندباری هم دچار شوکهای عصبی درون بدن خود شدم که کاملا بی معنا بود، هم اکنون هم نمیتوانم سفرهای کاریام را با هواپیما انجام دهم و اینکه از حضور تنها برای انجام کارهای روزمره و سفرهای خارجی عاجز هستم و ترجیح میدهم فردی همراهم بیاید؛ آیا راهکار حل مشکلات فکری است و با تغییر سبک زندگی میتوانم به آنها فائق آیم یا تنها راهکار دارو است؟
جواب: افسردگی یعنی شما از زندگی لذت نمیبرید، افسردگی بیماری هزار چهرهای است که به شیوههای مختلفی ورود میکند، این شیوهها شامل بیقراری، تحریک پذیری، بیماری جسمی است که بیمار شور و اشتیاق ندارد و از زندگی لذت نمیبرد، یکی از علتهای افسردگی مدل نشخوار فکری است که باعث خلق غمگین و منفی میشود، حتما باید با یک روانشناس یا روانپزشک صحبت کنید.
چرا دچار افسردگی میشویم؟
سوال: کارمند دولت هستم و تحصیلات فوق لیسانس دارم؛ به لحاظ سطح علمی و توانمندی شغلی به گفته همه همکاران در سطح بالایی هستم؛ مشکل این است که در جمع و جلسات علیرغم داشتن اطلاعات قادر به صحبت کردن و بیان نظرات خود نیستم؛ باید چکار کنم؟
جواب: متاسفانه عدم اعتماد به نفس یکی از عوامل اصلی اختلالات عاطفی و رفتاری و روانی است؛ بسیاری از درمانگران از جمله روانپزشکان به دنبال رفع علائم بیماری هستند و معمولا روانپزشکان دارو تجویز میکنند تا علائم افسردگی و استرس و غیره را کاهش دهند؛ فنون روانشناسی، چون شناخت درمانی و رفتار درمانی در درمان یا بهبود حالات روانی و رفتاری موفق است؛ از آنجایی که به نظر میرسد ریشه بسیاری از اختلالات رفتاری و روانی ریشه در اعماق ذهن و یا ضمیر ناخودآگاه قرار دارد شاید در حال حاضر هیپنوتیزم درمانی به همراه روان درمانی قویترین روش برای بهبود حالات روانی فرد باشد؛ با ابن روش به فرد کمک میشود تا بر روی نقاط ضعف خود تمرکز نکنید، این را بدانید که هر انسانی نقاط ضعف خاص خود را دارد.
سوال: دخترم نشانههای افسردگی دارد، بعضی اوقات گریه و خنده میکند، احساس گناه میکند که نتواسته فرد موفقی باشد چه کار کنم؟
جواب: نداشتن انگیزه و لذت نبردن از زندگی و از دست علایق و فعالیتهایی که فرد قبلا از آنها لذت میبرده از ملاکهای افسردگی است که یکی از درمانهای آن فعال سازی رفتاری شناختی است، یک لیست از برنامههای لذت بخش انتخاب کنید و در زندگی خود آنها را به کار ببرید.
سوال: همسرم سالهاست بیماری افسردگی دارند که هنوز بعد از گذشت ۱۲ سال داروهای مصرفی افاقهای نکرده است؛ ناامیدی، بی حسی نسبت به آینده و اینکه چگونه بچههایم را بزرگ کنم از سوالات هرروز اوست، یکی از بدترین حالات او زمانی است که دستگاه گوارش ایشان شروع به فعالیت و دفع میکند که بعد از آن دچار بی حالی، بی حسی، ضربان شدید قلب و ناراحتیهای شدید روحی میشوند؛ داروهای متفاوتی مانندآسنترا، لاموتریژین، پرفنازین، کلوبازام، زاناکس و خیلی دیگر مصرف میکنند؛ باید چه کار کنند؟
جواب: برای درمان از فنون تمرکز سازی و مواجه و بازسازی شناختی بهره ببرید؛ در دنیای پیرامون ما اضطراب وجود دارد و حمایت و ارزیابی دیگران باعث بروز اضطراب میشود؛ مشکلات اجتماعی، فرهنگی و خانواده در به وجود آمدن این مشکلات مهماند، حتما به یک روانپزشک مراجعه کنید.
علائم افسردگی چیست؟
سوال: گاهی احساس خنده و گاهی احساس گریه دارم، آیا دچار افسردگی هستم؟
جواب: خنده و گریه دو احساس متضاد هستند، اگر دوران افسردگیتان بیش از یک هفته طول کشید و مشکلات چشمگیری در ارتباط با دوستان، خانواده و محل کار داشتید احتمالا شما دچار اختلال دو قطبی هستید که باید از یک متخصص کمک بگیرید.
سوال: آیا استفاده طولانی مدت از فلوکستین عوارض دارد؟
جواب: فلوکسین در دراز مدت عارضه مهمی ندارد؛ فلوکسین داروی خوبی است که عوارض خاص خود را دارد؛ افسردگی منشأ همه بیماریهاست و توصیه میشود هیچ دارویی برای درمان افسردگی نباید به طور خود سر استفاده شود.
سوال: نزدیک یک ماه است دلشوره عجیبی دارم، اصلا اشتها ندارم، وزنم کم شده است،آزمایش تیرویید هم دادم مشکلی نداشتم فقط کمی کبدم جرب است؛ در کل پاهایم در روز یک الی ۲ ساعت بی رمق میشوند، وجودم بیحال است، قرص وکسام مصرف میکردم و دکتر دیگری قرص سینالوپرام تجویز کرد؛ هر لحظه یک جای بدنم چند ثانیه درد میگیرد دکتر میگوید افسردگی مزمن است، خودم فکر میکنم ناراحتی قلبی باشد، تست ورزش و و نوار قلب سالم است، به نظر شما افسردگی یا بیماری دیگری دارم؟
جواب: برای تشخیص اختلال افسردگی فرد باید به مدت دو هفته خلق افسرده داشته باشد، علائم و نشانههایی که شما مطرح کردید مشخصه اختلال افسردگی همراه با ناراحتی اضطرابی است که با علائم احساس تنش، احساس بیقراری غیر عادی، مشکل و تمرکز ناشی از نگرانی از وقوع اتفاقات ناخوشایند و احساس از دست دادن کنترل خود را نشان میدهد، هرچه شدت اضطراب بیشتر باشد دوره بیماری طولانیتر و احتمال عدم پاسخ مناسب درمان بیشتر است.
مرجع : باشگاه خبرنگاران