جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - 19 Apr 2024
تاریخ انتشار :
جمعه ۴ تير ۱۳۸۹ / ۲۲:۲۵
کد مطلب: 476
۱۶
۵۳
Bipolar disorder

اختلال دوقطبی

اختلال دوقطبی
میگنا: اختلال دوقطبی نوعی اختلال خلقی و یک بیماری روانی است. افراد مبتلا به این بیماری دچار تغییرات شدید خلق می‌شوند. و به صورت معمول در آخر دوره نوجوانی یا اوائل دوره بزرگسالی تظاهر پیدا می‌کند.

شروع بیماری معمولا با دوره‌ای از افسردگی می‌باشد و پس از یک یا چند دوره از افسردگی، دوره شیدایی بارز می‌شود. در تعداد کمتری از بیماران شروع بیماری با دوره شیدایی یا نیمه-شیدایی است.

دوره‌های شیدایی از چند روز تا چند ماه به طول می‌انجامند و معمولا شدت آنها باعث می‌شود که بیمار نیازمند درمان جدی به صورت بستری یا همراه با مراقبت زیاد باشد. با فروکش کردن علایم، به خصوص در اوایل سیر بیماری، معمولا فرد به وضعیت قبل از بیماری خود برمی‌گردد و به همین دلیل بسیاری از بیماران یا خانواده‌های آنان تصور می کنند بیماری کاملا ریشه کن شده و دیگر نیازی به ادامه درمان وجود ندارد. بنابراین درمان خود را قطع می‌کنند. اما قطع زودهنگام درمان خطر برگشت بیماری را بسیار افزایش می‌دهد و باعث می‌شود که بیماری در فاصله چند ماه عود کند.

اختلال دوقطبی یا بیماری مانیک دپرسیو یک اختلال مغزی می باشد که سبب تغییر های غیر معمول در خلق فرد می شود. جدا از حالت های طبیعی نوسان بالا و پایین که هر فردی آنرا تجربه می کند نشانه های اختلال دوقطبی شدید می باشند. این نشانه ها می توانند سبب تخریب اختلال در عملکرد شغلی و تحصیلی و حتی  اقدام به خودکشی روابط بین فردی  گردند.

شیوع طیف اختلالات دوقطبی در جهان بیش از 6 درصد در طول عمر می باشد. اختلال دو قطبی به صورت معمول در آخر دوره نوجوانی یا اوائل دوره بزرگسالی تظاهر پیده می کند. با این حال برخی از بیماران اولین نشانه های بیماری را در دوران کودکی یا اواخر دوره زندگی تجربه می کنند.

این اختلال اغلب به عنوان بیماری شناخته نمی شود و مردم ممکن است از این اختلال سال ها قبل از تشخیص ودرمان صحیح رنج ببرند. مانند بیماری های دیابت و قلبی اختلال دوقطبی یک بیماری با دوره طولانی می باشد که فرد باید در طول دوره زندگی خود دقیقا تحت کنترل و نظر باشد.

نشانه‌ها
خلق بالا (شیدایی)
گاهی اوقات این افراد حالتی به نام شیدایی (یا Mania) را تجربه می‌کنند. این بیماران ممکن است ناگهان از اوج شادی و خوشحالی به اوج غم و اندوه فرو روند و ارتباطی بین خُلق بیمار و آنچه که واقعاً در زندگی بیمار رخ می‌دهد وجود ندارد.

در شروع يک دوره شيدايي، شخص شاد و پرانرژي به نظر مي‌رسد. هرچند که اينگونه هيجانات منجر به بدتر شدن شرايط روحي آنان مي‌گردد. بنابراين سعي کنيد آنان را متقاعد کنيد که کمکشان نماييد و به آنان در مورد بيماري شان توضيح دهيد. کمکهاي عملي بسيار مهم هستند. مطمين شويد که دوست يا فاميل شما قادر است که از خود نگهداري کند.

برخی از علایم ونشانه‌های این بیماری شامل موارد زیر می‌شود:
• بی‌قراری، افزایش انرﮊی و میزان فعالیت
• خلق خیلی بالا واحساس نشاط شدید همراه با احساس خودبزرگ‌بینی
• تحریک پذیری مفرط
• صحبت کردن بی‌وقفه، مسابقه افکار، پریدن از موضوعی به موضوع دیگر با سرعت خیلی زیاد
• عدم توانائی برای تمرکز، حواس‌پرتی
• کاهش نیاز به خواب
• اعتقادات غیر واقعی در مورد توانمندی‌ها و قدرت فرد
• قضاوت ضعیف
• ولخرجی
• رفتار متفاوت از حالت معمول که مدتی طولانی ادامه داشته‌است
• افزایش تمایلات جنسی
• سوء مصرف داروها و مواد مخدر، الکل و داروهای محرک
• رفتارهای اغواگرانه، مداخله جویانه، و پرخاشگرانه


اشخاصي كه در حالت مانيايي به سر مي‌برند به شدت تحريك پذير، بدخلق و پرتكاپور هستند. آنها به خواب كمي احتياج دارند (دو يا سه ساعت در شب حالت معمول آن است)، سريع و با فشار حرف مي‌زنند افكار دوره‌اي دارند و ممكن است به طور ناگهاني از موضوعي به موضوع ديگري كه هيچ ربطي به هم ندارند بپردازند، گيج و بي ملاحظه هستند، بي‌پروا رانندگي مي‌كنند شديداً شاد و سرمست هستند هزارها دلار را به سرعت خرج مي‌كنند. بسياري از آنها احساس اغراق آميزي از اهميت و يا تواناييهايشان دارند.

در حالت‌هاي مانيايي خفيف‌تر انرژي زياد، تفكر سريع و احتياج به خواب كم به طور موقت مي‌تواند به نوآوري باور نكردني تبديل شود همچنين اين افراد مي‌توانند بسيار زودجوش و اجتماعي باشند و شايد به اينكه افراد قابلي در سخنراني هستند و يا گرم كننده‌ي مجالس هستند ايمان بياورند.

در مانيايي شديد، افراد به يك بيمار رواني تبديل مي‌شوند بدين معني كه مراحل فكري و يا تواناييشان براي قضاوت درباره‌ي حقيقت هم خواني ندارند آنها شايد درباره‌ي توانايي‌هايشان اعتماد زيادي پيدا كنند و سرانجام راضي شوند كه قدرت پيش‌بيني آينده را دارند. بعضي اوقات يك مسيحي با اختلال دو قطبي ممكن است مسئوليت‌هاي روزانه‌اش را رها كرده و تمام وقتش را به خواندن كتاب مقدس بپردازد و ساعتها با يك نفر در مورد خدا صحبت كند.

جري به مدت ده سال يك مغازه‌ي كفش فروشي كوچك اما موفق داشت بعد از وقتي دچار شيدايي شد و شروع به برنامه‌ريزي براي گسترش كارش كرد. او معتقد بود نقشه‌اي كه داشت مي تواند مغازه‌اش را در كل ايالت و يا حتي در آمريكا مشهور كند او بيست و چهار مغازه‌ي ديگر اجاره كرد و دهها هزار جفت كفش سفارش داد قبل از اينكه خانواده‌اش بتوانند او را از اين كار منع كنند. خوشبختانه همسرش توانست كارها را مرتب كند. او اجاره نامه‌ي ساختمان‌ها را لغو كرد و كفش‌ها را قبل از اينكه خانواده به طور كامل ورشكست شود، به توليدي برگرداند! بسياري افراد با اين اختلال بايد به پزشكان زيادي در طي چندين سال مراجعه كنند تا يك نفر دليل اصلي را كشف كند.

تشخيص حالت شادماني كه بخشي از اختلال دوقطبي است در ابتدا سخت است بسياري مردم فكر مي‌كنند كه يك شخص مانيك يك شخص شاد و با انرژي است آنها نمي‌دانند كه مانيا ممكن است باعث شود شخص پارانويد، زودرنج، تحريك پذير و بسيار قوي شود. مانياي خفيف ممكن است با نوسانات معمولي رفتار اشتباه گرفته شود. بسياري از افراد با اين اختلال مثل تريسي، بايد به پزشكان زيادي مراجعه كنند تا دليل اصلي بيماري آنها كشف شود.



خلق پایین (افسردگی)
افسردگی می تواند قبل یا بعد از دوره شیدایی در این بیماران ایجاد شود. درصد کمی از بیماران ممکن است در طول بیماری خود اصلا افسردگی را تجربه نکنند.

افرادي كه در حالت افسردگي هستند احساس غم و دلتنگي مي‌كنند، سطح انرژي پاييني دارند، مقدار خواب آنها افزايش يا كاهش يافته است، به فعاليت‌هاي لذت بخش بي‌علاقه شده‌اند، احساس بي‌ارزشي مي‌كنند، نمي‌توانند تمركز كنند و افكار مرتبط با خودكشي دارند. افراد در حالت افسردگي عموماً احساس گناه مي‌كنند و خودشان را محكوم مي‌كنند و شايد راضي شوند كه خدا آنها را دوست ندارد و يا فكر كنند كه رستگاري خود را از دست داده‌اند. رفتار برخي افراد بين مانيا، افسردگي و حالت عادي تغيير مي كند. بعضي اوقات مانيا و افسردگي در يك زمان تجربه مي‌شوند كه به آن mixed spisode مي‌گويند اين اختلال با اين نشانه‌ها تشخيص داده مي‌شود: زودرنجي ، اضطراب، احساس بي ارزشي، خواب كم و رفتار نسنجيده، اين اختلال مي‌تواند خيلي خطرناك باشد زيرا اگر شخص افكار مربوط به خودكشي داشته باشد، حالت‌هاي مانيايي ممكن است به شخص انرژي كافي براي برنامه ريزي براي خودكشي بدهد در حاليكه افسردگي شخص اين انرژي را ندارد.



حالت ترکیبی
خلق ترکیبی (یا Mixed State) وضعیتی است که در آن هر دو علائم شیدایی و افسردگی به طور همزمان بروز می‌کنند (مثلا تحریک‌پذیری، اضطراب، خستگی، احساس گناه، پرخاشگری، تحریک‌پذیری، تفکرات خودکشی، ترس، شک یا پاراونیا، صحبت بی‌وقفه و خشم). به عنوان نمونه، حالت گریه در وضعیت شیدایی یا تفکرات سریع در وضعیت افسردگی است. حالت‌های ترکیبی معمولا خطرناک‌ترین دوره در بیماری‌های خلقی هستند زیرا رفتارهایی مانند سوء مصرف مواد، بیماری پانیک و اقدام به خودکشی تا حد زیادی افزایش پیدا می‌کنند.

تشخیص و زیردسته‌ها
معمولا اختلال دوقطبی به زیردسته‌های زیر طبقه‌بندی می‌شود :
اختلال دوقطبی نوع اول ( نوع یک )
وجود یک یا چند دوره شیدایی. وجود دوره افسردگی یا نیم-شیدایی برای تشخصی الزامی نیست اما گاهی اوقات اتفاق می‌افتد.

انواع اختلال دو قطبي
 الف - اختلال دو قطبى نوع يک
يکى از انواع مهم اختلالات خلقى، اختلال دو قطبى نوع يک (I) ناميده مى شود. اين اختلال مربوط به حالت هيجانى درونى مستمر شخص مى باشد. اين بيماران هم دوره هاى افسردگى و هم دوره هاى سر خوشى دارند. حد اقل يک دوره خلق شيدا به مدت يک هفته وجود دارد.اگرچه بيشتر مبتلايان دوره افسردگي را هم تجربه مي‌کنند ولي بعضي از انها فقط دوره شيدائي را تجربه مي‌کنند.

دوره هاي شيدايي بدون درمان بين 3 تا 6 ماه به طول مي‌انجامند.دوره‌هاي افسردگي در صورتي که مداوا نشوند 6-12 ماه ادامه پيدا مي‌کنند.

افراديکه در فاز مانيا (سرخوشي) قرار دارند حالت انبساط خاطر، پرش افکار، کاهش خواب، افزايش احترام به نفس، افکار بزرگ منشانه دارند و بيمارانى که در فاز افسردگى هستند با کاهش انرژى و علاقه، احساس گناه، اشکال در تمرکز، بى اشتهائى و افکار مرگ و خودکشى مشخص هستند. فرد مانيا در بسيارى از افسانه هاى قديمى شخصيتى ريشه دار است که با رفتارى ديوانه وار، چشمانى خيره و حرکاتى نمايشى و پر آب و تاب مشخص مى گردد. دوره هاى شيدايى در مقايسه با افسردگى فراوانى کمترى دارند.

سير بيمارى دو قطبى نوع يک (I) غالباً با افسردگى شروع مى شود (75 درصد موارد در زنها و 67 درصد موارد در مردها) و يک اختلال عود کننده است. اکثر بيماران هم دوره هاى مانى و هم افسردگى را تجربه مى کنند. دوره هاى مانى درمان نشده حدوداً 3 ماه دوام مى آورد. حدود 40 تا 50 درصد بيماران دو قطبى ممکن است دو سال پس از حمله اول دچار حمله دوم گردند.

در اختلال دو قطبى I ميزان شيوع حدود 1 درصد در طول عمر مي باشد. هزينه اين اختلال براى بيماران و خانواده هاى، آنان و جامعه قابل ملاحظه است. شيوع اين بيمارى در زنان و مردان برابر است.

ميانگين سنى شروع اين اختلال 30 سالگى مى باشد اما از سن 5 يا 6 سالگى تا 50 سالگى گسترده است. از لحاظ وضعيت تاهل نيز اين بيمارى ممکن است در افراد طلاق گرفته يا مجرد بيش از افراد متاهل ديده شود. ميزان طلاق نيز در اين گروه افراد بالا مى باشد.

اختلال دو قطبى نوع يک (I) در کودکان و نوجوانان در نوجوانان علائم مانيا ممکن است عادى جلوه نمايد و علائم عمده اين گروه شامل سوء مصرف الکل يا مواد مخدر، اقدام به خودکشى، مسائل تحصيلى، گرايشات فلسفى، نشانه هاى وسواس، شکايت از بيماريهاى جسمانى متعدد، درگيرى و مشاجرات متعدد، مى شود. ميزان بروز اين اختلال در کودکان و نوجوانان 1 درصد است و شروع آن حتى ممکن است در 8 سالگى باشد.

علت شناسى
عوامل زيست شناختى، عوامل ژنتيک و عوامل روانى. اجتماعى و يا ترکيبى از آنها را مى توان علت اين بيمارى تلقى کرد. عوامل زيست شناسى مهم شامل انتقال دهنده هاى عصبى و بى نظمى هاى عصبى - غددى باشند. عوامل ژنتيک نقش بسيار مهمى دارند، بطوريکه مطالعات نشان داده است که يکى از والدين به اين اختلال دچار باشد، با احتمال 25 درصد فرزندشان شانس ابتلا به اين بيمارى را خواهد داشت و اگر هر دو والدين اختلال دو قطبى داشته باشند شانس ابتلاء بچه ها به اين بيمارى بين 50 تا 75 درصد خواهد بود. عوامل روانى اجتماعى متعددى نيز ممکن است در ايجاد اين بيمارى به تنهائى و يا به همراه عوامل ديگر نقش داشته باشند.

از جمله: رويدادهاى زندگى و استرس محيطى، خانواده، عوامل شخصيتى قبل از بيمارى و موارد ديگر مى توان ذکر کرد.


تشخيص
اين بيمارى با وجود دوره هاى مانيا (سرخوشي) و افسردگى مشخص مى شود. علائم و نشانه هاى افسردگى و توضيحات مربوط به آن در بخش افسردگى سايت آمده و چون همان علائم و نشانه ها براي تشخيص مطرح مي باشد لذا تکرار نمى گردد اما علائم و نشانه هائى که به عنوان ملاکهاى دوره مانيا تلقى شده و توسط فرد متخصص ارزيابى شده تا تشخيص اين بيمارى گذاشته مى شود شامل:
1- يک دوره مشخص خلق غير طبيعى و مستمراً بالا، توام با احساس خودبزرگ بينى، يا تحريک پذير که حداقل يک هفته طول مى کشد.
2- وجود 2 یا 3 يا بيشتر از علائم زير:
الف) افزايش احترام به نفس يا خودبزرگ بينى
ب) کاهش نياز به خواب (مثلاً 3 ساعت خواب بر ايشان کافى است)
ج) حرافتر از معمول يا احساس فشار براى صحبت مستمر.
د) پرش افکار يا تجربه ذهنى سبقت جوئى افکار.
ه) پريشانى حواس (به راحتى محرکهاى بى اهميت خارجى توجه شان را جلب مى کند)
و) افزايش رفتار هدفدار (اجتماعى، شغلى، تحصيلى، فعاليت جنسي) يا تحريک روانى - حرکتى.
ي) درگيرى مفرط با فعاليتهاى لذت بخشى که احتمال نتايج دردناک آن زياد است، مثل ولخرجى بى مهابا، بى احتياطيهاى جنسى، يا سرمايه گذاريهاى حرفه اى جاهلانه.

3- باعث اختلال در عملکرد شغلى، فعاليتهاى اجتماعى، و يا روابط بين فردى شده و ممکن است براى جلوگيرى از آسيب به خود و يا ديگران نياز به بسترى باشد.

ب - اختلال دوقطبی نوع دوم
عدم وجود دوره شیدایی، وجود یک یا چند دوره نیمه-شیدایی و یک یا چند دوره افسردگی اساسی.
در اين نوع بيش از يک دوره افسردگي شديد وجود دارد. در صورتي که شدت خلق شيدايي کم است. اين نوع به نام شيدائي خفيف (Hypomania) ناميده مي‌شود. اختلال خلق ادواري (Cyclothymia)

دوره‌های نیمه-شیدایی همراه با دوره‌هایی از افسردگی که به اندازه افسردگی اساسی نباشند.
 در اين نوع شدت نوسان خلق به اندازه اختلال دوقطبي نيست، اما مي‌تواند زمان طولاني تري ادامه يابد. اين حالت مي‌تواند منجر به اختلالات دو قطبي گردد.

ج - اختلال دو قطبي با تناوب سريع
بیشتر افرادی که دارای اختلال دوقطبی تشخیص داده می‍شوند، دارای تعداد دوره، به متوسط 0.4 تا 0.7 در سال، با طول سه تا شش ماه هستند. تناوب سریع به افرادی اطلاق می‌شود که بیشتر از سه دوره در سال را تجربه می‌کنند. بخش قابل توجهی از بیماران دوقطبی شامل این عنوان می‌شوند. در برخی منابع عناوین تناوب بسیار سریع و تناوب به شدت سریع یا تناوب بسیار بسیار سریع تعریف شده‌اند.

یک تعریف از تناوب بسیار بسیار سریع، تغییر خلق در طول بازه 24 تا 48 ساعت است. در اين دسته بيش از 4 بار نوسان روحي در طول يکسال وجود دارد. اين نوع در حدود 10 درصد افراد مبتلا به اختلالات دوقطبي ديده ميشود و مي‌تواند با هر کدام از انواع 1 يا 2 همراه باشد.

علل پیدایش
اگرچه دليل قطعی برای اين اختلالات هنوز شناخته نشده است، اما محققان بر این باورند که اختلالات دوقطبی منشا ارثی دارد وترکیب ژنتیکی افراد بيشتر از تربيت آنها در اين اختلالات موثر است. ممکن است مشکل فيزيکی در قسمتی از مغز که کنترل حالات روحی را به عهده دارد عامل اين اختلالات باشد. به اين دليل است که اين اختلالات با دارو قابل درمان هستند. همچنین نوسانات خلقی ممکن است گاهی توسط استرس و يا بيماری بوجود بيايند.  

ويژگي هاى  بيماران مانيک
بيماران مانيک خلق بالا دارند، تحريک پذير بوده و زود از کوره در مى روند، حالت نشئه دارند، ممکن است براى افراد ناآشنا گمراه کننده بوده و جنبه عادى جلوه نمايد، اگر در رسيدن به خواسته هايش به مانع برخورد کند پرخاشگرى مى کنند، تمايل به پوشيدن لباسهاى با رنگهاى روشن و ناهماهنگ و بستن زيورآلات دارند، دوست دارند لباسهاى بدن نما بپوشند، ممکن است در ملاء عام بخواهند لباس هايشان را درآورند، مشغله ذهنى با افکار مذهبى، سياسى، مالى، جنسى، با دادخواهى دارند.

بيماران مانيک هيجان زده، پرحرف و گاهى سرگرم کننده و بيش فعال هستند، سطح تحمل آنها پائين است و خيلى زود ممکن است به خشم و رفتار خصمانه منجر گردد. طرز تکلم اين افراد معمولاً بلند، سريع، و زياد مى باشد بطور فهم آن براى شنونده مشکل بوده و نمى توان صحبت کردن آنها را قطع کرد، هر چه شدت بيمارى بيشتر باشد اين نکته شديدتر در بيمار ديده مى شود. قدرت تمرکز پائين است، و در هنگام صحبت معمولاً از اين شاخه به آن شاخه مى پرند.

هذيان و توهم ممکن است پيدا کنند. حواسشان زود پرت مى شود، خود بزرگ بينى و اعتماد به نفس دارند. حافظه اين افراد آسيب نمى بيند. حدود 75 درصد آنان مهاجم و تهديد کننده هستند. احتمال خودکشى و ديگرکشى در اين افراد نيز وجود دارد. ولخرجى مى کنند و وسايل خود را ممکن است به ديگران ببخشند .  دروغگويى و فريبکارى در آنان شايع است. وقوع شيدائى لازمه تشخيص اختلال دو قطبى است. يعنى اگر فرد بيماريش براى بار اول با دوره مانيا شروع شود و يا اينکه قبلاً با افسردگى شروع شده ولى حالا دچار مانيا باشد، تشخيص بيماري دو قطبى I گذاشته مى شود. اما اگر دچار افسردگى باشد تشخيص افسردگى گذاشته مى شود، تا زمانيکه دوره مانيا مشاهده گردد.

چگونگى تظاهر اين دوره ها متفاوت مى باشد مثلاً ممکن است در طى يک روز هر دو دوره مانيا و افسردگى را فرد تجربه کند. يا اينکه فرد دچار يکى از اين اختلالات شده و پس از بهبودى پس از يک فاصله زمانى دچار دوره ديگر گردد.  
 

نشانه های اختلال دوقطبی کدامند؟
 اختلال دوقطبی سبب نوسانات خلقی شدید از حالت های خلق خیلی بالا و یا تحریک پذیر به حالت های غمگینی و ناامیدی و برگشت مجدد می گردد که اغلب در بین این دوره ها دوره هایی از خلق عادی وجود دارد. تغییرات شدید درمیزان انرﮊی ونحوه رفتار فرد مبتلا همزمان با تغییرات خلقی فرد اتفاق می افتد. دوره های احساس بالا شیدایی /مانیا و دوره های احساس پایین افسردگی نامیده می شوند.

 علائم ونشانه های شیدایی / مانیا  (یا دوره شیدایی / مانیا)  شامل:
 • بی قراری افزایش انرﮊی و میزان فعالیت
• خلق خیلی بالا و احساس نشاط شدید همراه با احساس خودبزرگ بینی
• تحریک پذیری مفرط
• مسابقه افکار پریدن از موضوعی به موضوع دیگر صحبت کردن با سرعت خیلی زیاد
• حواسپرتی توانائی برای تمرکز
• کاهش نیاز به خواب
• اعتقادات غیر واقعی در مورد توانمندی ها و قدرت فرد
• قضاوت ضعیف
• ولخرجی
• رفتار متفاوت از حالت معمول که مدتی طولانی ادامه داشته است
• افزایش تمایلات جنسی
• سوئ مصرف  الکل , دارو های خواب آور داروها
  رفتارهای اغواگرانه پرخاشگرانه و مداخله جویان
• انکار مسائل بالا و مشکلات ناشی از آن
 
یک  دوره شیدایی / مانیا با بالا بودن خلق همراه با سه یا بیش از  تقریبا هر روز و به مدت یک هفته سه نشانه از نشانه های فوق برای اغلب اوقات روز  یا بیشتر تشخیص داده می شود. اگر خلق فرد به صورت تحریک پذیری باشد چهار نشانه اضافی باید وجود داشته باشد.
 
علائم و نشانه های افسردگی(یا یک دوره افسرده) شامل:
•اضطرب یا ناخشنودی پایدار
• خلق پایین
• احساس ناامیدی یا بدبینی
 • درماندگی و بی ارزشی
 • احساس گناه
• ازدست دادن علاقه و عدم لذت از فعالیت هایی که قبلا برای فرد لذتبخش بوده اند از جمله ارتباط جنسی
• کاهش انرﮊی  احساس خستگی یا کند شدن حافظه وتصمیم گیری
• اختلال در تمرکز
• احساس بیقراری یا تحریک پذیری
• خواب زیاد یا عدم توانائی خوابیدن
• تغییر در اشتها و افزایش یا کاهش وزن بصورت نا خواسته
• احساس درد مزمن یا سایر نشانه های بدنی مقاوم که در اثر بیماری جسمانی یا جراحت ایجاد نشده باشد
• افکار مرگ یا خودکشی یا اقدام به خودکشی
 
یک دوره افسردگی زمانی که پنج تا از نشانه های فوق در اغلب اوقات  تقریبا هرروز و برای دوهفته یا بیشتر طول بکشد تشخیص داده می شود.  درجه خفیف تا متوسط شیدایی/مانیا ، هیپومانیا نامیده می شود. در دوره هیپومانیا فرد ممکن است احساس خوب همراه با افزایش توانمندی و کارائی داشته باشد. وقتی خانواده ودوستان فرد مبتلا آموزش می گیرند که نوسانات خلقی ممکن است ناشی از اختلال دو قطبی باشد فرد مبتلا هر مشکلی را انکار می کند. بدون درمان صحیح  , هیپومانیا در برخی از افراد ممکن است به شیدایی شدید/مانیای شدید و یا به افسردگی تبدیل گردد.

 گاهی وقت ها دوره های شدید شیدایی/مانیا یا افسردگی شامل نشانه های سایکوز می باشند . دیدن نشانه های شایع سایکوز/روانپریشی شامل انواع توهمات(شنیدن  یا احساس وجود چیزی که واقعا وجود ندارد) ویا هذیان ها (اعتقادات غلط وثابت که قابل تغییر با دلایل منطقی نبوده و با فرهنگ فرد نیز قابل توضیح نباشد) می باشد.

نشانه های روانپریشی در اختلال دوقطبی بیشتر نمایانگر وضعیت خلقی خیلی بالای فرد در آن زمان می باشند. برای مثال هذیان های بزرگ منشی مثل اعتقاد به اینکه فرد برگزیده یا دارای قدرت و سلامت جسمانی خاصی می باشد ممکن است در دوره شیدایی/مانیا وجود داشته باشد.

  احساس بی ارزشی مانند اعتقاد هذیان های مبتنی بر گناهکار بودن  به اینکه فرد نابود شده و بی پول است و یا جرم سنگینی را مرتکب شده است ممکن است در دوره افسردگی ظاهر شوند. بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی که این نشانه ها را دارند گاهی اوقات اشتباها به عنوان اسکیزوفرنیا که یک بیماری شدید روان پزشکی است تشخیص داده می شوند.

حالت های مختلف خلقی در اختلال دوقطبی به صورت یک طیف و با ساختار پیوسته می باشند  که این طرز تفکر بسیار کمک کننده می تواند باشد. در یک سر طیف  بالاتر از آن افسردگی متوسط و پس از آن خلق پائین می باشد که اغلب افسردگی شدید  مردم آن را غمگینی کوتاه مدت و کج خلقی  برای حالات مزمن می نامند. پس از آن نیز خلق عادی یا متعادل قرار دارد که بالاتر از آن هیپومانیا ( شیدایی/مانیای خفیف تا متوسط) و سپس شیدایی/مانیای شدید جای دارد.
 
در گروهی از مردم نشانه های مانیا و افسردگی هم زمان با هم اتفاق می افتند که به این حالت وضعیت دوقطبی مختلط  گفته می شود. نشانه های حالات مختلط  روانپریشی/ سایکوز و تغییرات عمده در اشتها  مشکلات خواب اغلب شامل سراسیمگی  افکار خودکشی است.

 یک فرد ممکن است در حالی که خلق خیلی پائین دارد و ناامید می باشد احساس انرﮊی زائدالوصفی در خود بکند.
اختلال دوقطبی ممکن است به صورت مشکلی غیر از بیماری روان پزشکی ظاهرگردد برای مثال به صورت :
سوء مصرف الکل یا دارو  تشنج در روابط بین فردی باشد. کارائی ضعیف شغلی یا تحصیلی.
این مشکلات ممکن است در حقیقت علائمی از یک اختلال خلقی زمینه ای باشند.
 
تشخیص اختلال دوقطبی
مانند سایر اختلالات روانی اختلال دوقطبی هنوز به صورت فیزیولوﮊیکی توسط آزمایش خون یا اسکن کامپیوتری مغزی قابل شناسائی نمی باشد. بنابراین اختلال دوقطبی بر اساس نشانه ها ، دوره بیماری و در صورت وجود سابقه خانوادگی مثبت تشخیص داده می شود.
 
اختلال‌ دوقطبي‌ (اختلال‌ شيدايي‌ ـ افسردگي‌)
شرح بيماري 
اختلال‌ دوقطبي‌ (اختلال‌ شيدايي‌ ـ افسردگي‌) عبارت‌ است‌ از اختلالي‌ كه‌ در آن‌ خلق‌ بيمار دچار نوسانات‌ شديدي‌ مي‌شود، و ارتباطي‌ بين‌ خلق‌ بيمار و آنچه‌ كه‌ واقعاًدر زندگي‌ بيمار رخ‌ مي‌دهد وجود ندارد.
سير بيماري‌ بدين‌ نحو است‌ كه‌ به‌ طور يك‌ در ميان‌ ولي‌ نامنظم‌، يك‌ مدت‌ فرد دچار سرخوشي‌ و فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري زياد بدون‌ توجيه‌ است‌ (شيدايي‌) و به‌ دنبال‌ آن‌ دچار افسردگي‌ شديد مي‌شود، و اين‌ سيكل‌ به‌ همين‌ منوال‌ ادامه‌ پيدا مي‌كند. در بين‌ شيدايي‌ و افسردگي‌، دوره‌اي‌ از رفتار طبيعي‌ (ممكن‌ است‌ كوتاه‌ باشد يا حتي‌ چند سال‌ طول‌ بكشد) وجود دارد.

علايم‌ شايع‌
شيدايي‌
افزايش‌ انرژي‌؛ سرخوردگي‌ و نئشگي‌ در بيمار
بيمار صبح‌ زودتر و زودتر از خواب‌ برمي‌ خيزد (در مواردي‌ بيمار ممكن‌ است‌ حتي‌ 4-3 روزنخوابد)
حواس‌ بيمار خيلي‌ زود از يك‌ كار پرت‌ مي‌شود و بسيار بي‌قرار است‌ (امكان‌ دارد اين‌ مسأله‌ باعث‌ كاهش‌ بازده‌ كاري‌ شود). فرد پروژه‌هاي‌ جديد را با اشتياق‌ فراوان‌ آغاز مي‌كند، ولي‌ ندرتاً آنها را به‌ پايان‌ مي‌برد.
امكان‌ دارد بيمار شروع‌ به‌ ولخرجي‌ كند.
امكان‌ دارد بيمار شريك‌هاي‌ جنسي‌ متعدد اختيار كند.
بيمار اغلب‌ تحريك‌پذير است‌ و دچار حملات‌ عصبانيت‌ مي‌شود.
صحبت‌ كردن‌ بيمار سريع‌، خشن‌، و غيرمنطقي‌ مي‌شود.
امكان‌ دارد بيمار فكر كند كه‌ توانايي‌هاي‌ خيلي‌ زيادي‌ دارد ( خود بزرگ‌بيني‌)
امكان‌ دارد بيمار غذا خوردن‌ را فراموش‌ كند و وزن‌ وي‌ كم‌ و خستگي‌ بر وي‌ عارض‌ شود.
امكان‌ دارد بيمار به‌ يك‌ باور نادرست‌ و غيرقابل‌ تغيير از اهميت‌ و بزرگي‌ خود برسد و فكر كند كه‌ مي‌تواند كارهاي‌ خطرناك‌ انجام‌ دهد. افسردگي‌
امكان‌ دارد بيمار به‌ طور فزاينده‌اي‌ گوشه‌ نشيني‌ اختيار كند؛ خوابش‌ مختل‌ شود؛ و صبح‌ها دير از رختخواب‌ بر خيزد.
امكان‌ دارد بيمار دراتاقش‌ بماند، و از رو به‌ رو شدن‌ با دنياي‌ بيرون‌ واهمه‌ داشته‌ باشد؛ يا در واقع‌ عزت‌ نفس‌ نداشته‌ باشد.
غفلت‌ از رسيدگي‌ به‌ خود
كاهش‌ ميل‌ جنسي‌
كاهش‌ سرعت‌ صحبت‌ كردن‌ و كند شدن‌ حركات‌
افزايش‌ تصورات‌ در مورد وجود مشكلاتي‌ كه‌ واقعاً وجود ندارند.
نگراني‌ بيش‌ از حد در مورد بيماريهايي‌ كه‌ واقعاً وجود ندارند.  علل‌
ناشناخته‌ است‌.
عوامل‌ زيست‌شناختي‌، رواني‌، و ارثي‌ همگي‌ ممكن‌ است‌ نقش‌ داشته‌ باشند. امكان‌ دارد استرس‌ زياد يا مرگ‌ يكي‌ از نزديكان‌ باعث‌ ظهور ناگهاني‌ شيدايي‌ يا افسردگي‌ شود. 

عوامل‌ افزايش‌ دهندة‌ خطر
سابقة‌ خانوادگي‌ اين‌ اختلال‌   
 
پيشگيري‌
هيچ‌ داروي‌ خاصي‌ براي‌ پيشگيري‌ از آن‌ وجود ندارد.
عواقب‌ مورد انتظار
ممكن‌ است‌ بتوان‌ اين‌ اختلال‌ را با درمان‌ دراز مدت‌ كه‌ باعث‌ كاهش‌ دفعات‌ و شدت‌ حملات‌ شيدايي‌ و افسردگي‌ مي‌شود، تا حد زيادي‌ كنترل‌ كرد و سلامت‌ فرد را به‌ حد نزديك‌ به‌ طبيعي‌ رساند. بسياري‌ از مديران‌، دانشمندان‌، و افراد سرشناس‌ دچار اين‌ اختلال‌ بوده‌اند.

عوارض‌ احتمالي‌
عود بيماري‌، به‌ خصوص‌ با قطع‌ دارو
از دست‌ دادن‌ شغل‌؛ بروز مشكلات‌ در زندگي‌ مشترك‌
عدم‌ رو به‌ بهبود گذاشتن‌ اختلال‌ خودكشي‌
   
درمان اختلال دو قطبی
 Treatment of bipolar disorder
اختلال دو قطبی یک ناراحتی با شیوع زیاد است وافراد زیادی را در تمام دنیا از جمله ایران رنج میدهد. اما خبرهای خوبی هم وجود دارد: اختلال دوقطبی قابل درمان است وافرادی که مبتلا به این بیماری می باشند می توانند زندگی خوب و سازنده ای داشته باشند.

اختلال دو قطبی یک بیماری درازمدت است لذا درمانی طولانی مدت را می طلبد. اختلال دو قطبی میتواند بسیار نوساندار باشد(از افسردگی به شیدائی یا برعکس) بنابراین ممکن است مرتبا نوع درمان عوض شود. گاهی درمان ضد افسردگی وگاهی ضد شیدائی.انچه در ای درمان ثابت میماند درمان تثبیت کنندۀ خلق است. آسیبی که این بیماری در زندگی انسان بر پیکرۀ جسمی واجتماعی و فرهنگی - روانی او وارد میکند بسیار شدیدتر از بیماریهای جسمی دیگر است.

اختلال دو قطبی در مراحل مختلف عوارض مختلفی در بر دارد:
درمحله افسردگی این اختلال بی انگیزگی و بی  علاقگی وخلق تنگ باعث میشود که فرد اشتغال و....خود را از دست بدهد و بسیار از زندگی وهمقطارانش عقب بیفتد. گاهی شدت افسردگی به حدیست که حتی باعث اقدام به خودکشی میشود.

در مرحله شیدائی رفتارهای معطوف به هدف فرد افزایش می یابد، از جمله اینکه میل جنسی او افزایش یافته و همراه با کاهش قدرت قضاوتی که در این شرایط بر او مستولی میشود، باعث بی بندو باری و بوجود آمدن رفتارهای دور از شاَََُن از وی میشود ، که خیلی وقتها آبروی وی را زیر سوال می برد.ولخری ودست ودلبازی های وی باعث از دست دادن اموال و....میشود.

بیخوابی ، عصبانیت، پرخاشگری، پرحرفی، بی مبالاتیها، واقدامات ناگهانی ضربات شدیدی برسلامت شخص وارد میکند. امروزه هم براى دوره هاى افسردگى و هم براى مانيا درمان هاى اختصاصى وجود دارد، و مطالعات بيانگر تاثير درمان پيشگيرى کننده مى باشد. تاکيد درمان نيز به درمان داروئى و روان درمانى معطوف به خود بيمار است. ضمن اينکه درمان بايد از تعداد و شدت عوامل استرس زاى زندگى بيمار بکاهد. معمولاً اين بيماران نياز به بسترى دارند که البته خودشان مخالفت نموده و رضايت نمى دهند. از جمله داروهائيکه در درمان اين بيماران بکار برده مى شود موارد زير را مى توان نام برد : کلونازپام، لورازپام، هالوپريدول، والپروئيت، کاربامازپين، و ليتيوم. اين داروها با توجه به شدت بيمارى و اينکه در چه دوره و يا فازى از بيمارى مى باشند انتخاب مى گردند که بايد حتماً توسط پزشک متخصص صورت گيرد زيرا ممکن است مصرف خود به خودى اين داروها عوارض جانبى خطرناکى به همراه داشته باشد.

درمان داروئی
مهمترین داروهای تثبیت کننده خلق شامل : لیتیوم، سدیوم والپروئات، وکاربامازپین و لاموتریژین است که توسط روانپزشک با توجه به خصوصیات بیماری و خود بیمار انتخاب میشود.

ممکن است همزمان داروهای دیگری نیز استفاده شوند ازجمله داروهای کاهنده یا افزایندۀ میل جنسی، داروهای ضد افسردگی(از جمله SSRIs ,TCAs ,bupropion,...)، خواب آورها، ضداضطرابها،و داروهای ضدسایکوز (OLANZAPINE ,RISPERIDONE  ,ZIPRASIDONE,...) در مواردیکه روانپریشی نیز بر دردهای بیمار افزوده شده باشد.

از نقش روان درمانی در درمان نباید غافل شد چه بسا بسیاری از علائم تشدید کننده، مشکلات بوجود آمده از بیماری، کاهش اعتماد به نفس، اضطراب داشتن این بیماری، سایکواجوکیشنpsychoedjucation برای ادغام این ناراحتی در زندگی بیمار بسیار حائز اهمیت است.

مدت درمان
درمان ابتدائی اگر شدت اختلال دو قطبی شدید نباشد معمولاَ 9 ماه تا یکسال میباشد ، ولی در رواندرمانی ها باید به او آموزش داده شود که مترصد علائم آغازین بیماری باشد(علائمی مثل : کاهش نیاز به خواب، پر حرفی، ولخرجی، افسردگی، افزایش انرژی ومیل جنسی و......).

پس از آن بسیاری از روانپزشکان درمان را پس از دادن اطلاعات فوق قطع میکنند ولی در مواردیکه اختلال دو قطبی شدید بوده باشد این درمان را حداقل برای 2/5 تا 5 سال ادامه میدهند. در موارد عود کننده درمان طولانی مدت لازم است.( درمان پیشگیری کننده از موارد عود اختلال دو قطبی).

متاسفانه بسیاری از بیماران به علت توجیه نشدن یا اشکالات فرهنگی درخصوص مصرف دارو، پس از بهبود اولیه با این تفکر که بیماری درمان شده و دیگر عود نمی کند، درمان نگهدارنده را رها می کنند ونهایتاَ دوباره عوارض اختلال دو قطبی گریبانگیرشان می شود.

برای درمان این اختلال از ترکیب دارو درمانی و روان درمانی که بهترین راه برای مهار این بیماری است، استفاده می شود .
به طور کلی درمان شامل 4 قسمت است:
1. درمان حاد بیماری (اختلال دو قطبی)
2. درمان نگهدارنده maintainance
3. درمان پیشگیری کنندهprophylactic
4. درمان عوارض
مبارزه با افکار و باورهای غلط از جمله اعتیاد دار بودن داروهای روانپزشکی، بعضی از داروهای عطاری (وبه اصطلاح درمانهای گیاهی بدون مجوز از وزارت بهداشت)، لای کتاب باز کردن، رمّالی، دعانویسی و احضار ارواح و... قسمت بزرگی از درمان به حساب می آید .

 يكي از مشكلات اين اختلال نبود درمان كامل است. به هر حال با آنكه سر و كار داشتن با آن مشكل است، در حقيقت مي‌توان با مراقبت‌هاي حرفه‌اي در مدت زمان طولاني آن را كنترل كرد.

درمان دارويي ، روان درماني و ايجاد تغييرات در طرز زندگي افراد، آثار مخرب اين اختلال كاهش مي‌دهد و به آنها كمك مي‌كند با اين وضعيت كنار بيايند و افراد مبتلا را در داشتن يك زندگي معمولي در خانه، سركار، مدرسه ياري مي‌دهد. اگرچه پذيرفتن مصرف دارو براي شخص و خانواده او ممكن است بسيار دشوار باشد اما درمان دارو بايد براي سالها ادامه يابد و اين مسئله بسيار ضروري است.

درمان دارويي متداول براي اختلال دوقطبي شامل داروهاي تثبيت كننده‌ احوال هستند داروها معمولاً شامل كربنات ليتيوم، divlproex sodium (Depakote) يا carbamazepine (Tegretol) است براساس تعداد نشانه‌هاي خاصي كه هر فرد دارد و مرحله‌ي اختلال، پزشك همچنين ممكن است داروهاي ضدافسردگي و ضد اضطراب را تجويز نمايد.

در حاليكه درمان دارويي درمان كاملي نيست به درصد قابل توجهي از مردم كمك كرده است. ليتيوم تقريباً به 50 تا 70 درصد افراد در حالت شيدايي كمك شاياني كرده است. متأسفانه بسياري از بيماران دو قطبي درمان خود را كامل نمي‌كنند بعضي از آنها احساس در اوج بودن خود را در طي درمان از دست مي‌دهند و چون مي‌خواهند به حسي كه فكر مي‌كردند در بالاي دنيا قرار دارند برگردند درمان را متوقف مي‌كنند. بعضي از عوارض جانبي داروها مثل اضافه وزن، مشكلات مربوط به حافظه و تمركز و رعشه شاكي هستند. برخي افراد كه احساس مي‌كنند حالشان بهتر است، فكر مي‌كنند ديگر به داروها نيازي ندارند و بدون مشورت با پزشك معالجشان، داروها را قطع مي‌كنند.

يكي از كارهاي مهمي كه اعضاي خانواده اين افراد مي‌توانند براي فرد انجام دهند اين است كه به فرد كمك كنند به مصرف داروهايش ادامه دهد.

يكي از كارهاي مهمي كه اعضاي خانواده‌ي اين افراد مي‌توانند براي فرد انجام دهند اين است كه به فرد كمك كنند به مصرف داروهايش ادامه دهد. اگر شما به شخصي با اين اختلال نزديك هستيد او را تشويق كنيد كه درمان را شروع و يا ادامه دهد. اين به فرد كمك مي‌كند كه به داروها و درمان اعتماد كند و مي‌تواند جان فرد را نجات دهد.

يكي از بحث‌هاي انتقادي در شروع درمان، مسئله‌ي اعتياد به داروهاست. پنجاه تا شصت و پنج درصد افراد با اين اختلال از مواد مخدر و محركهايي همچون كوكائين، آمفتامين‌ها و يا الكل استفاده مي‌كنند آنها به دلايل مختلفي از اين مواد استفاده مي‌كنند يكي از اين دلايل، رسيدن به اوج انرژي در نتيجه‌ شيدايي و يا براي از ياد بردن حالت افسردگي است. توجه به مصرف مواد مخدر بخشي از يك درمان خوب است و عدم توجه به آن ممكن است باعث بي نتيجه شدن درمان شود.

روشهاي درماني روانشناسي
در فاصله بين دوره هاي شيدايي يا افسردگي، درمانهاي روانشناسي مي‌تواند موثر ابشد. اين درمانها بايد حدود 16 جلسه يک ساعته به مدت 6 تا 9 ماه باشند.
اين درمان ها  شامل:
•تربيت رواني(Psycho education)- دانستن بيشتر در مورد اختلالات دو قطبي
•تحت نظر داشتن حالت روحي- کمک کردن به شما براي شناخت زمانهاي تغيير حالت روحي
.استراتژي خلقي- کمک کردن براي جلوگيري از تغيير حالت روحي به شيدايي يا افسردگي کامل
•کمک براي افزايش مهارتهاي سازگاري
•شناخت و رفتار درماني(CBT) براي افسردگي

روان درماني
  روان درماني يك مكمل ضروري براي دارو درماني در افراد مبتلا است مشاوره‌ي حرفه‌اي به بيماران كمك مي‌كند كه با مشكلات احساسي و عوامل استرس زايي كه باعث شروع هر يك از حالات افسردگي و شيدايي مي‌شود كنار بيايند. همچنين مي تواند در رفع مشكلات بي‌پايه‌ي مربوط به اين اختلال، كشمكش‌هاي دروني و افسردگي كه فاز مهم و حساسي از اين اختلال است، كمك نمايد. دارو درماني به همراه يك روان درماني خوب و طولاني مدت و مداوم اثرات مثبت و خوبي خواهد داشت.

 تغيير در طرز زندگي
علاوه بر مراجعه به يك روان كاو، مصرف دقيق داروهاي تجويز شده و روان درماني، ايجاد تغييراتي در طرز زندگي افراد نيز مي‌تواند به آنها در اداره‌ي بيماريشان كمك كند.

از مصرف هرگونه ماده مخدر يا الكل خودداري كنيد. اين مواد محرك حالت افسردگي شخص بيمار را به حالت شيدايي تغيير مي‌دهند و داروهاي مسكن مي‌توانند تحريك كننده حالت افسردگي باشند.

خواب كافي داشته باشيد. اختلال دو قطبي با ريتم بدن شخص ارتباط نزديكي دارد. همانطور كه حالت شيدايي الگوهاي خواب شخص را تغيير مي‌دهد، تغيير در خواب هم مي تواند تحريك كننده‌ي اين حالت باشد.

مصرف كافئين را كاهش دهيد. اين ماده به طور غيرمستقيم باعث تحريك شيدايي مي‌شود. هم خود شخص و هم خانواده‌ي او بايد اطلاعات كاملي درباره‌ي اين اختلال جمع‌آوري كنند و سپس با هم از استرس‌هايي كه به وجود آورنده‌ي اين حالت‌ها هستند جلوگيري كنند.

به يك گروه حامي بپيونديد اين گروه بايستي شامل دوستاني باشد كه بتوانند حمايت‌هاي روحي منظمي به شخص اهدا كنند و همچنين افراد ديگري با اختلال دوقطبي و اعضاي خانواده‌ي شخص. از آنجايي كه اشخاص بيمار فكر مي‌كنند كسي احساسات آنها را درك نمي‌كند، صحبت با افرادي كه تجربه‌هاي مشابهي داشته‌اند كمك بسيار خوبي مي‌تواند باشد.

بعضي اوقات افرادي كه از اختلال دو قطبي رنج مي‌برند، دوره‌هاي رنج شديدي دارند و اين حالات مي‌توانند تأثيرات بسياري روي خانواده‌هاي آنها نيز بگذارد. با مشاوره‌ي شايسته و كامل و مداوم، دارو درماني، تغييرات موثر در زندگي اين افراد مي‌تواند زندگي پرمعنا و موفقي را رهبري كنند.

حاملگي
شما بايد هر برنامه براي حاملگي را با روانپزشک خود در ميان بگذاريد. با هم فکري هم، شما مي‌توانيد براي کنترل حالات روحي خود در طول حاملگي و پس از تولد نوزاد برنامه ريزي کنيد.

اگر باردار هستيد، بهتر است براي آگاهي از قطع يا ادامه مصرف ليتيوم با روانپزشک خود مشورت کنيد. گرچه ليتيوم از ديگر تثبيت کننده ها بي خطرتر است، اما بايد خطر احتمالي آن براي نوزاد با خطر احتمال بازگشت افسردگي يا شيدايي در شما مقايسه شود. اين احتمال در سه ماه اول بارداري بيشتر است. پس از گذشت هفته بيست و ششم، ليتيوم بي خطر است. اما اگر ليتيوم مصرف مي‌کنيد، نبايد به نوزاد شير بدهيد.

در طول زمان حاملگي، تمام کساني که با اين موضوع در رابطه اند شامل: پزشک متخصص زنان- ماما- پزشک خانواده – روانپزشک و پرستار روانپزشک- بايد با هم در ارتباط باشند.


درمان يک دوره افسردگي يا شيدايي
دوره افسردگي
داروهاي افسردگي معمولا بايد به داروهاي  تثبيت کننده  خلقی اضافه شود. متداول ترين اين داروهاSSRIs (مهار کننده هاي جذب سروتونين) است. اين داروها بر يک ماده شيميايي در مغز به نام سروتونين تاثير گذاشته و به نظر مي‌رسد که با مصرف اين دارو نسبت به داروهاي ديگر  احتمال تغيير خلق به حالت شيدايي کمتر است. داروي قديمي ضد افسردگي تري سيکليک به علت نداشتن اين خصوصيت  توصيه نمي‌گردد.

در صورتي که شما به تازگي يک دوره شيدايي داشته و يا اختلال خلق تناوبي سريع را تجربه کرده ايد، داروهاي ضد افسردگي ممکن است منجر به بازگشت حالت شيدايي شوند.

در اين حالت بهتر است سطح داروي تثبيت کننده را افزايش داده و از داروهاي ضد افسردگي استفاده نکرد.
داروهاي ضد افسردگي پس از 2 تا 6 هفته استفاده باعث  بهبود حالت خلقي مي‌شوند، اما خواب و اشتها زودتر بهبود پيدا مي‌کند. مصرف اين دارو بايد حداقل 8 هفته پس از بهبود افسردگي ادامه پيدا کند و سپس بايد به آرامي‌از مقدار آنها کاسته شود.

حتي پس از بهبودي بهتر است  همواره اين قرصها را با توجه به نظر روانپزشک  همراه داشته باشيد. اگر خيلي زود مصرف قرصها را ترک کنيد، احتمال عود افسردگي در شما زياد است. اگر شما به يکباره مصرف را قطع کنيد، ممکن است دچار علايم ترک (Withdrawal ) شويد.
در صورتي که دوره شيدايي را تجربه کرديد، نبايد داروهاي ضد افسردگي را براي مدت طولاني مصرف کنيد.
 
شيدايي و دوره هاي افسردگي مخلوط
در اين صورت هرگونه داروي ضد افسردگي بايد متوقف شود. داروي تثبيت کننده و يا داروهاي ضد جنون به تنهايي و يا حتي همراه هم  مي‌توان استفاده کرد. داروهاي ضد جنون در اسکيزوفرني استفاده مي‌شوند اما مي‌توان براي کم کردن فعاليت بيش از اندازه، خودبزرگ بيني، بي خوابي و از بين بردن دوره شيدايي استفاده کرد.

داروهاي ضد جنون قديمي تر مثل کلروپرومازين و هالوپريدول اثرات جانبي مثل لرزش و گرفتگي عضلات دارند. برخي از داروهاي جديدتر مثل رسيپريدون و اولانزاپين بدون اين اثرات جانبي نامناسب مي‌توانند علايم شيدايي را کاهش دهند.

پس از شروع درمان، علايم ممکن است پس از چند روز بهبود يابند اما درمان بايد چندين ماه ادامه پيدا کند. براي رانندگي در مدت مصرف بايد با پزشک خانواده خود مشورت نماييد.
 

متوقف کردن نوسانات خلقي – خود درماني
•تحت نظر گرفتن رفتار شحصي
نشانه هاي تغيير حالت خود را ياد بگيريد تا بتوانيد در موقع مناسب کمک بگيريد. با اينکار شما مي‌توانيد از بروز  کامل عارضه و يا بستري شدن در بيمارستان اجتناب کنيد. نوشتن حالات روحي روزانه مي‌تواند به شما در اين کار کمک کند.
•اطلاعات
تا مي‌توانيد در مورد بيماري تان و آنچه براي درمان آن مفيد است اطلاعات کسب کنيد.
•استرس(تنش)
از شرايط تنش زا بپرهيزيد. پرهيز کامل از تنش غير ممکن است بنابر اين بهتر است ياد بگيريد چگونه اين شرايط را کنترل کنيد. شما مي‌توانيد از طريق CD يا DVD و يا گروهاي تمدد اعصاب و يا پيشنهادهاي روانشناسان به استرس خود غلبه کنيد.
•روابط اجتماعي
افسردگي يا شيدايي مي‌توانند اثرات نامطلوبي بر دوستان و خانواده داشته باشد. شما ممکن است مجبور به بازسازي روابط تان بعد از يک دوره افسردگي يا شيدايي بشويد.
داشتن حداقل يک نفر که بتوانيد به او اعتماد کنيد بسيار مفيد است. دوستان و خانواده نياز دارند بدانند که چه اتفاقي براي شما مي‌افتد و آنها چه کاري مي‌توانند براي شما انجام دهند.

•فعاليت
سعي کنيد زندگي، کار، استراحت و روابطتان با دوستان و خانواده را متعادل کنيد. در صورتي که شما بيش از اندازه مشغول باشيد ممکن است دچار دوره شيدايي شويد.
مطمين باشيد که زمان کافي براي استراحت داريد. در صورتي که شما بيکار هستيد به دنبال گذراندن يک دوره اموزشي و يا کار داوطلبانه که وابستگي با بيماري رواني ندارد باشيد.

•ورزش
20 دقيقه ورزش ، سه بار در هفته براي بهبود شرايط روحي مفيد است.

•تفريح
 به طور مرتب کارهايي انجام دهيد که شما را شاد کرده و به زندگي شما معنا مي‌بخشد.
 
 ادامه درمان
ممکن است شما بخواهيد قبل از اينکه دکتر دستور قطع دارو بدهد ، از ادامه مصرف خودداري کنيد. متاسفانه اينکار اغلب به بازگشت دوره ها منجر مي‌شود. با دکتر و خانواده خود هنگامي‌که بهبود يافتيد در اين مورد صحبت کنيد.

در درمان خود اظهار نظر کنيد
اگر براي اختلال دو قطبي در بيمارستان بستري شده ايد، بهتر است براي دکتر و خانواده خود يک «رهنمود آينده،Advance Directive»تهيه کنيد که اگر شما دوباره مريض شديد چگونه با شما رفتار کنند.

از پزشکم (GP) چه انتظاري دارم؟
در صورتي که شما ليتيوم مصرف مي‌کنيد دکتر شما بايد:
•فشار خون و بررسي سلامتي عمومي سالانه
•آزمايش سطح ليتيوم خون هر 3 تا 6 ماه
•آزمايش خون براي تست کارکرد کبد و تيروييد حداقل هر 15 ماه يکبار
نکاتي براي دوستان و خانواده
افسردگي و شيدايي براي دوستان و خانواده ناراحت کننده و خسته کننده است
رفتار در طول دوره
 
افسردگي
دانستن اينکه  به افراد بسيار افسرده چه بگوييم سخت است. آنها همه چيز را از ديدگاه منفي مي‌بينند و قادر نيستند بگويند از شما چه مي‌خواهند. آنها ممکن است زودرنج و گوشه گير باشند اما در همان حال به کمک شما نياز دارند. آنها ممکن است نگران باشند ولي نخواهند يا نتوانند که نصيحت شما را بپذيرند. سعي کنيد در حد امکان صبور باشيد و آنان را درک کنيد.


کمک به شخص محبوبتان براي بهبودي
اطلاعات بيشتري در مورد اختلالات دوقطبي پيدا کنيد. همراهي شما با بيمار در جلسات روانپزشکي بسيار موثر خواهد بود.

از خودتان مراقبت کنيد
به خودتان زمان و فضا ي کافي براي تجديد قوا بدهيد . مطمين باشيد که زمانهايي براي خودتان و گذراندن با دوستانتان اختصاص داده ايد. در صورتي که دوست يا فاميل شما در بيمارستان است، مدت نگهداري از انها را با ديگران تقسيم کنيد. شما  به دوستتان وقتي خسته نيستيد بهتر مي‌توانيد کمک کنيد.

در مواقع اضطراري
در شيدايي شديد، شخص ممکن است حالت خصمانه ، بدگماني به خود گرفته و يا به صورت لفظي  ويا فيزيکي درگير شود.
در افسردگي شديد، شخص ممکن است تصميم به خودکشي بگيرد.
در صورتي که متوجه شديد که آنها:
•با نخوردن و نياشاميدن کاملا از خود غافل شده اند
خود يا ديگران را در شرايط خطرناک قرار مي‌دهند.
•از آزار دادن يا کشتن خود حرف مي‌زنند.
سريعا براي آنان از مراکز درماني کمک بخواهيد.
نام و شماره يک شخص متخصص قابل اعتماد را داشته باشيد. گاهي بستري کوتاه مدت در بيمارستان لازم است.

مراقبت از کودکان
در صورتي که شما شيدا يا افسرده هستيد، به طور موقت نمي‌توانيد از کودکانتان مراقبت کنيد. در اين مدت همسر يا فرد ديگري از خانواده بايد اين وظيفه را به عهده بگيرد. بهتر است  در دوران بهبودي در اين مورد تصميم گيري کنيد.

ممکن است بچه شما هنگامي‌که شما سالم نيستيد احساس نگراني و سر در گمي کند. اين موضوع را از رفتارشان نيز مي‌توان فهميد.

براي بچه ها بسيار مفيد خواهد بود اگر بزرگترها ي آنان حساس و فهيم بوده و بتوانند با خونسردي و سازگاري به مشکلات آنها پاسخ دهند. بزرگترها مي‌توانند به آنان بفهمانند که چرا پدر يا مادر آنها رفتار متفاوتي دارد. سوالات انها بايد با خونسردي، به درستي و به زباني که متوجه شوند پاسخ داده شود. آنها احساس بهتري خواهند داشت اگر به برنامه عادي زندگي شان بازگردند.

چگونه اختلالات دوقطبي را براي کودکان توضيح دهيم؟
بچه هاي بزرگتر ممکن است خود را در بروز مشکل مقصر بدانند. بايد آنان را مطمئن ساخت که عامل اين بيماري نيستند و مي‌توانند به بهبود آن کمک کنند. هنگامي که بچه هاي بزرگتر وظيفه مراقبت از پدر يا مادر بيمار را برعهده بگيرند، نياز به درک ويژه و پشتيباني عملي دارند.
 
اصول‌ كلي‌
- گرفتن‌ شرح‌ حال‌ و انجام‌ معاينه‌ توسط‌ پزشكان‌ (گاهي‌ روانپزشك‌)
- روان‌درماني‌ يا مشاوره‌ همراه‌ با درمان‌ دارويي‌ بهترين‌ نتايج‌ را در بر دارد.
- براي‌ مواردي‌ كه‌ علايم‌ شديد هستند، ممكن‌ است‌ لازم‌ باشد بيمار در بيمارستان‌ يا مركز درماني‌ بستري‌ شود.
- امكان‌ دارد در مورد بيماراني‌ كه‌ به‌ دارو جواب‌ نمي‌دهند، از شوك‌ (ECT) استفاده‌ شود.
- رژيم‌ دارويي‌ بايد دقيقاً رعايت‌ شود. ضمناً بايد به‌ طور منظم‌ به‌ پزشك‌ معالج‌ مراجعه‌ شود تا اثربخشي‌ درمان‌ و اثرات‌ جانبي‌ احتمالي‌ مورد بررسي‌ قرار گيرند.
- هيچگاه‌ وقتي‌ احساس‌ كرديد حالتان‌ بهتر شده‌ است‌، دارو را قطع‌ نكنيد. اين‌ كار ممكن‌ است‌ باعث‌ عود بيماري‌ شود كه‌ شايد به‌ دارو خوب‌ جواب‌ ندهد.
- با كمك‌ مشاوره‌ مي‌توانيد روشهاي‌ كنار آمدن‌ با اين‌ اختلال‌ را فراگيريد. اعضاي‌ خانواده‌ بايد بتوانند علايم‌ پيش‌ درآمد وقوع‌ حمله‌ را بشناسند و چگونگي‌ كمك‌ به‌ فرد بيمار را فرا بگيرند.   

داروها
پزشك‌ شما ممكن‌ است‌ ليتيم‌، والپروييك‌ اسيد، يا كاربامازپين‌ (تگرتول‌) تجويز كند. براي‌ علايم‌ شديدتر ممكن‌ است‌ تجويز يك‌ داروي‌ ضد روان‌پريشي‌ ضروري‌ باشد.
فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي‌ روزانه‌ خود را حتي‌ اگر تمايل‌ نداريد، ادامه‌ دهيد.

رژيم‌ غذايي‌
يك‌ رژيم‌ طبيعي‌ و متعادل‌ داشته‌ باشيد، حتي‌ اگر اشتها نداريد. امكان‌ دارد مكمل‌ ويتامين‌ها و مواد معدني‌ لازم‌ باشد. پزشكتان‌ ممكن‌ است‌ به‌ شما توصيه‌ كند كه‌ از مصرف‌ كافئين‌ پرهيز كنيد، زيرا كافئين‌ يك‌ مادة‌ تحريك‌كننده‌ است‌.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟
اگر شما يا يكي‌ از اعضاي‌ خانواده‌ تان داراي‌ علايم‌ افسردگي‌ يا سرخوشي‌ هستيد.
اگر فكر خودكشي‌ به‌ سرتان‌ زده‌ است‌ يا احساس‌ نااميدي‌ مي‌كنيد.
همانگونه که از نام قبلي استنباط مي‌شود کسي که دچار اختلال دوقطبي است دچار نوسانات خلقي  شديد ميباشد. اين نوسانات معمولا هفته ها يا ماها طول ميکشد و با انچه مردم عادي در زندگي روزمره تجربه ميکنند بسيارمتفاوت است.
خلق افسرده: احساس شديد افسردگي
خلق شيدا: احساس شادماني بسيار و نااميدي
خلق مختلط: به عنوان مثال خلق افسرده همراه با بيقراري و فعاليت بيش از اندازه ناشي از شيدائي.
 
شيوع اختلالات دو قطبي:
در حدود يک نفر از هر 100 بزرگسال در طول زندگي خود دچار اين اختلال مي‌گردد. معمولا اين اختلالات بعد از سنين نوجواني اتفاق مي‌افتد. در سنين بالاتر از 40 سال اين اختلالات غير معمول است. مردان و زنان به يک اندازه در معرض ابتلا به اين اختلالات قرار دارند.
 
 علل اختلالات دوقطبي
دليل قطعي براي اين اختلالات شناخته نشده، اما تحقيقات نشان مي‌دهد که:
اختلالات دوقطبي منشائ ارثي دارد. به عبارتي ژنها بيشتر از تربيت در اين اختلالات موثرند.
ممکن است مشکل فيزيکي در قسمتي از مغز که کنترل حالات روحي را به عهده دارد عامل اين اختلالات باشد. به اين دليل است که اين اختلالات با دارو قابل درمان هستند.
نوسانات خلقي ممکن است گاهي توسط استرس و يا بيماري بوجود بيايند.
 
علايم اختلالات دو قطبي
علائم بيماري بستگي به اين دارد که خلق شما به سمت افسردگي يا شيدائي تغيير کرده باشد.
 
1-  افسردگي
احساس افسردگي احساسي است که همه ما در طول زندگي آنرا تجربه کرده ايم. اين احساس مي‌تواند به ما در شناخت و برخورد با مشکلات زندگي کمک کند. اما در افسردگي باليني يا اختلالات دوقطبي اين احساس افسردگي بسيار شديد تر است. در اين حالت احساس افسردگي براي مدت طولاني باقي مي‌ماند و حتي انجام امور عادي زندگي را سخت يا غير ممکن مي‌سازد.
در صورتي که شما افسرده شده باشيد متوجه اين تغييرات در خود شده ايد:
   
  روحي
 احساس غمگيني که از بين نمي‌رود.
 احساس نياز به گريستن بدون هيچ دليلي
 ازدست دادن تمايل و رغبت به همه چيز
 عدم لذت بردن از چیزهایی که قبلا لذت می بردید. 
 احساس بي قراري و آشفتگي
 از دست دادن اعتماد به نفس
 احساس بي ارزشي و نااميدي
 زودرنجي و تحريک پذيري
 فکرکردن به خود کشي
 
    
فکري
از دست دادن قدرت فکر کردن مثبت و اميدوارانه
از دست دادن قدرت تصميم گيري حتي در موارد ساده        
مشکل تمرکز کردن
 
 
جسمي
کم شدن اشتها و وزن
مشکل خوابيدن
بيدار شدن زودتر از موقع
احساس خستگي کامل
يبوست
  عدم تمايل به رابطه جنسي
 
  رفتاري
مشکل در شروع و به پايان رساندن کارها- حتي کارهاي روزمره
گريه کردن زياد و يا احساس نياز به گريه و عدم توانايي گريستن
پرهيز از مواجهه با افراد
 
2- شيدايي يا هيجان
  شيدايي يک احساس خوشحالي، افزايش انرژي و خوش بيني بيش از اندازه است. اين حالت مي‌تواند آنقدر شديد باشد که فکر کردن و قضاوت شما را تحت تاثير قرار دهد. ممکن است تفکرات عجيبي راجع به خود داشته باشيد، تصميمات بدي بگيريد و به صورت شرم آور، مضر و گاهي خطرناک رفتار کنيد.
مانند حالت افسردگي، در اين حالت هم زندگي فرد مختل مي‌شود و مي‌تواند روابط و کار فرد را تحت تاثير قرار دهد. در حالتي که اين حالت خيلي شديد نباشد به آن شيدائي خفيف مي‌گويند.
در صورتي که شما شيدا شويد ممکن است حالات زير را در خود مشاهده کنيد:
   
روحي
بسيار شاد و مهيج
عصبي و برانگيخته شدن توسط کساني که در خوش بيني شما شريک نمي‌شوند
احساس برتر بودن بيش از اندازه
 
فکري
پر از ايده هاي جديد و مهيج
پريدن از يک ايده يه ايده ديگر
شنيدن صداهايي که افراد ديگر نمي‌شنوند
 
جسمي
بي ميل يا ناتوان از خوابيدن
پر انرژي
افزايش تمايل به رابطه جنسي
 
رفتاري
 برنامه ريزي هاي بلندپروازانه و غير واقعي
 بسيار فعال و پر جنب و جوش
 رفتارهاي نا معمول
 حرف زدن سريع – ديگران ممکن است متوجه صحبتهاي شما نشوند.
 تصميمات عجولانه و گاهي با نتايج مصيبت بار
 ولخرجي
 احساس صميميت زياد
 بروز بيش از حد احساسات
 
اگر شما در اواسط دوره شيدايي براي اولين بار باشيد، ممکن است متوجه هيچ چيز غير عادي نشويد. حتي دوستان و خانواده شما نيز ممکن است متوجه نشوند. حتي ممکن است اگر کسي سعي کند در اين مورد نظري ابراز کند ناراحت شويد. در اين حالت شما به تدریج در انجام امور روزمره و ارتباط با افراد دچار مشکل می شوید.

 
علايم جنون(Psychotic)
اگر دوره هاي شيدايي و يا افسردگي خيلي جدي شود، شما ممکن است دچار علايم جنون شويد.
•   حالت شيدايي: علايم اين حالت شامل احساس خود بزرگ بيني است -اينکه مسئول انجام يک ماموريت مهم بوده يا از يک قدرت بسيار زياد برخوردار است.
•  حالت افسردگي: احساس گناه شديد، احساس بدترين بودن و يا حتي احساس عدم وجود.
علاوه بر اين اعتقادات نامعقول فرد ممکن است دچار توهم شده که شامل شنيدن ديدن بوييدن و يا لمس کردن چيزها يا کساني که وجود ندارند.
بين دوره ها:
 قبلا بر اين باور بودند که اگر شما از اختلالات دو قطبي رنج مي‌بريد، بايد در بين دوره هاي افسردگي و شيدايي خلق متعادل داشته باشند . اما اکنون مي‌دانيم که در اين حالت علي رغم بهبود ظاهري ممکن است علايم افسردگي خفيف و مشکلات ذهني ادامه پيدا کند.
درمان
براي پيشگيري از پيشرفت نوسانات خلقي به حالت افسردگي – شيدايي ميتوان اقداماتي انجام داد که در ادامه از انها نام برده مي‌شود .اما در اغلب موارد درمان دارويي هم مورد نياز است تا
 I.      خلق شما را تثبيت کند(پيشگيري)
 II.      درمان دوره هاي افسردگي و شيدايي
تجويز دارو براي تثبيت حالت روحي
چندين نوع تثبيت کننده وجود دارد که اغلب نيز براي درمان صرع به کار مي‌روند. اما در بين آنها ليتيوم(که نوعي نمک معدني است) موثرترين آنهاست.
 
 
ليتيوم:
ليتيوم به مدت پنجاه سال است که به عنوان تثبيت کننده حالت خلقي به کار مي‌رود. اما چگونگي عملکرد آن هنوز مشخص نيست.
از ليتيوم براي درمان هردونوع افسردگي و شيدايي استفاده مي‌شود.

درمان با ليتيوم بايد توسط روانپزشک شروع شود.تعيين مقدار دقيق ليتيوم در بدن لازم است. مقدار کم آن بي اثر و مقدار زياد آن سمي است. بناباين شما بايد به طور مرتب در چند هفته اول آزمايش خون دهيد تا مطمين  شويد که از مقدار مناسبي  استفاده مي‌کنيد. با ثابت شدن مقدار دارو پزشک شما مي‌تواند ليتيوم را همراه با آزمايش خون منظم براي شما  تجويز کند.

مقدار ليتيوم در خون به مقدار آب بدن بستگي دارد. اگر آب بدن کم شود مقدار ليتيوم در خون بالا رفته و احتمال بروز اثرات منفي آن و يا حتي اثرات سمي آن وجود دارد. بنابراين بسيار مهم است که:
•  آب بسيار بنوشيد- مخصوصا در مواقعي که هوا گرم است و يا فعاليت شما زياد است .
•  چايي و قهوه کمتر مصرف کنيد- چون آنها باعث افزايش ادرار مي‌گردند. حداقل سه ماه يا بيشتر طول مي‌کشد تا اثرات ليتيوم پديدار شود. در اين مدت با اينکه تغيير حالت روحي شما ادامه دارد بايد به خوردن قرصهاي ليتيوم ادامه دهيد.
 
اثرات جانبي
اثرات زير در چند هفته اول شروع مصرف خود را نشان مي‌دهند. اين اثرات نا مطلوب هستند اما با گذشت زمان بهبود مي‌يابند.
  احساس تشنگي
•        ادرار زيادتر از معمول
•        افزايش وزن
 
  •     اثرات جانبي نا معمول تر شامل:
•        تاري ديد
•        ضعيف شدن ماهيچه‌هاي بدن
•        اسهال
•        لرزش ضعيف دستها
•        احساس بيمار بودن
اين اثرات معمولا با کم کردن دوز بهبود مي‌يابد.
 
اگر   سطح ليتيوم در خون شما خيلي بالا باشد، شما حالات زير را تجربه خواهيد کرد:
•        استفراغ کردن
•        تلو تلو خوردن
•        لکنت زبان
در اين حالت بايد هرچه سريعتر با پزشک تماس گرفت.
 
آزمايش خون

در ابتدا شما بايد هر هفته يکبار براي اطمينان از درست بودن سطح ليتيوم در خون آزمايش دهيد. تا وقتي که مصرف ليتيوم ادامه دارد اين آزمايشات نيزادامه دارد. اما پس از چند ماه اول تعداد آزمايشات کم مي‌شود.
استفاده طولاني از ليتيوم ممکن است به کليه و غده تيروييد اسيب رساند. بهتر است هر چند ماه يکبار براي اطمينان از کارکرد صحيح  آنها آزمايش داد. در صورت بروز مشکل شما بايد از ليتيوم را متوقف کرده و از يک جايگزين استفاده کنيد.

مراقبتهاي شخصي
استفاده از رژيم غذايي مناسب
•  نوشيدن مرتب نوشيدني هاي غير شيرين. اينکار به نگه داشتن سطح آب و نمک بدن شما کمک مي‌کند.
•   غذا خوردن منظم – اينکار به تعادل مايعات بدن کمک مي‌کند.
• کاهش مصرف کافيين در چاي ، قهوه و نوشابه- اين مواد با افزايش ادرار سطح ليتيوم را بالا مي‌برند.

تثبيت کننده هاي ديگر خلقي
گرچه ليتيوم موثرترين تثبيت کننده است، اما داروهاي ديگري نيز وجود دارد.
•   که يک ضد تشنج است. اما هنوز شواهد کافي  وجود ندارد که سديم والپروت به اندازه ليتيوم موثر است . اين دارو نبايد براي خانمهادر سنين باروري تجويز شود.
•  کاربامازپين اثر کمتري داشته و کمتر براي اختلالات دو قطبي استفاده مي‌شود. اما اگر براي شما مناسب است نيازي به تغيير آن نيست.
•  تجويز هاي ضد جنون جديد (مثل اولانزاپين) نيز مي‌تواند به عنوان تثبيت کننده استفاده شود.
 •ليتيوم، سديم والپروت، اولانزاپين معمولا براي درمان طولاني مدت تجويز مي‌گردند.
•کارمازپين براي مواقعي که نوسان خلق سريعتر و متناوب تري داريد پيشنهاد مي‌گردد.
•ترکيب دارويي نيز کاهي لازم است
بطور کلي بهترين دارو به وجود شما بستگي دارد. يک دارو ممکن است براي يک نفر مناسب باشد ولي در شخص ديگري اثر خوبي نداشته باشد. اما براي اولين تجويز اصولا دارويي تجويز مي‌گردد که تاثير بيشتري در ديگران نشان داده است.

بدون دارو چه اتفاقي مي‌افتد؟
ليتيوم 30 تا 40 درصدازاحتمال عود بیماری کم مي‌کند، اما هرچه تعداد دوره هاي شيدايي شما بيشتر باشد، احتمال عود آن هم بيشتر است.با افزايش سن ، احتمال عود دوره ها همچنان ثابت مي‌ماند. حتي ممکن است شما براي مدت طولاني مشکلي نداشته باشيد، اما همواره خطر بازگشت وجود دارد.
با افزايش سن ، احتمال  عود دوره ها همچنان ثابت مي‌ماند. حتي ممکن است شما براي مدت طولاني مشکلي نداشته باشيد، اما همواره خطر بازگشت وجود دارد.

از چه موقع شروع به مصرف دارو کنيم؟
پس از گذراندن يک دوره، نمي‌توان گفت که دوره هاي بعدي چه زماني باز مي‌گردند. ممکن است شما مايل به مصرف دارو در اين مرحله نباشيد مگر اينکه دوره شما بسيار شديد بوده باشد. اگر براي بار دوم مبتلا شويد به احتمال 80 درصد دوره ها عود خواهند کرد. اغلب روانپزشکان در اين حالت داروهاي تثبيت کننده را پيشنهاد مي‌دهند.
براي چه مدت يک داروي تثبيت کننده بايد مصرف شود؟
براي حداقل دو سال بعد از يک دوره اختلال و تا 5 سال در حالتهاي زير ميتون ادامه داد .
•        عود مکرر دوره ها
•        دوره جنون
•        استفاده از الکل يا مواد مخدر
•        داشتن استرس در خانه يا محل کار
در صورت ادامه داشتن مشکل، ممکن است مجبور شويد براي مدت طولاني تري به مصرف دارو ادامه دهيد.
  حداقل از هر صد نفر يك نفر از اختلال دوقطبي رنج مي‌برند.
ممكن است اين سوال براي شما پيش بيايد كه چه اشكالي دارد كه شخصي انرژي زيادي داشته باشد؟ مشكل اين است :
شما شايد كارهاي اغراق آميز يا غيرعاقلانه‌اي در طي حالت مانيايي انجام دهيد. بسياري از عقايد شما غيرمنطقي هستند و حرفهاي اغراق آميز شما ممكن است حتي بهترين دوستهايتان را هم با شما غريبه كند. بعد از اين مرحله، انرژي شما پايين مي‌آيد وقتي اين اتفاق مي‌افتد شما به افسردگي شديد مي‌رسيد. ده تا پانزده درصد از افرادي كه اختلال دو قطبي دارند اين حالات خود را با خودكشي پايان مي‌دهند. براي مثال تريسي كه در ابتدا در موردش صحبت كرديم بعد از دوره‌ي مانيايي‌اش تا حد زيادي افسرده شده بود كه دست به خودكشي زد.

او مي‌گفت: هيچ اميدي نيست. تغييرات رفتاري من روز به روز بدتر و بدتر مي‌شوند و من هيچ زندگي معمولي نخواهم داشت او علاقه‌اش را به اكثر چيزها از دست داده بود و در تمام طول روز مي‌خوابيد و نهايتاً سعي كرد كه به اين وضع پايان دهد.

حداقل از هر صد نفر يك نفر از اختلال دو قطبي رنج مي‌برد. اين بيماري در اواخر نوجواني يا اوايل بيست سالگي شروع مي شود و به نظر مي‌رسد اين بيماري در مردان ابتدا حالت‌هاي مانيك و در خانمها حالت‌هاي افسردگي ايجاد مي‌كند. هرچه اين اختلال زودتر شروع شود، دوره‌ اين بيماري شديدتر خواهد بود.

اين اختلال در صورتي كه كنترل نشود، در زندگي شخصي، خانوادگي و شغلي فرد آشفتگي به وجود مي‌آورد و شخص خسارت مي‌بيند. و نشانه‌هاي بيماري در طول زندگي فرد تكرار مي‌شوند. خبر خوب اين است كه اختلال دوقطبي يكي از بيماريهاي رواني قابل درمان است و همه‌ي افرادي كه از اختلال شديد دو قطبي رنج مي‌برند درگير اختلالات شديد اين بيماري نمي‌شوند. برخي افراد از اختلال cyclothymic (تغيير وضع مزاجي و روحي از شادابي و فعاليت و غمگيني و....) رنج مي برند، مشكلي با شدت كمتر، به همراه بي‌ثبات بودن رفتار كه زمان كوتاهتري دارد و ضعف كمتري نسبت به حالت قبل ايجاد مي‌كند. در صورتيكه اختلال دو قطبي گسيختگي زيادي را در زندگي فرد به وجود مي‌آورد، خيلي از افرادي كه از اشكال ملايم اين بيماري رنج مي‌برند رهبران قوي و مبتكري هستند. در حقيقت برطبق شواهد موجود گفته مي‌شود افراد بزرگي در تاريخ بودند كه از اختلال دو قطبي و يا اختلالاتي شبيه به آن رنج مي بردند در بين آنها شخصيت‌هاي سياسي همچون چرچيل، دنيل و بستر و موسوليني، رهبران مذهبي همچون جوزف اسميت (بنيان گذار مورمونيسم) ويليام كوپر (شاعر و سراينده) و سي‌.تي استاد (مؤسس جنبش مذهبي دانش‌آموزان) وجود دارند.


استرس خانواده
هر دو حالت مانيايي و افسردگي تنش باور نكردني را براي افراد خانواده و دوستان ايجاد مي‌كند. از آنجايي كه افراد در حالت مانيايي غيرمنطقي هستند و رفتار نسنجيده‌اي دارند، اعضاي خانواده مي‌ترسند كه اين افراد كاري مضر يا خطرناك انجام دهند. اين افراد شايد خانواده را به قرض و بدهي‌هاي سنگين گرفتار كنند، كارهاي متفاوتي انجام دهند، كارشان را ترك كنند و رفتارهاي احمقانه‌اي از خود بروز دهند. اعضاي خانواده افراد افسرده وقتي بارها تلاش آنها براي حمايت و تشويق شخص رد مي‌شود خيلي نااميد مي‌شوند.

دلايل
در حال حاضر ما اطلاع خاصي از اينكه دقيقاً چه امري باعث ايجاد اختلال دوقطبي مي‌شود نداريم. افزايش اختلال دو قطبي در بين اقوام درجه‌ي اول، احتمال ارتباط اين بيماري با وراثت را اثبات مي‌نمايد. علاوه بر وجود استعداد براي اين بيماري ، شايد دلايل روان شناسي ديگر نيز وجود داشته باشد مانند تعارض‌هاي طولاني عاطفي كه مي‌تواند مشكلات زيادي را ايجاد كند.
از ديدگاه معنوي، در حاليكه تمام مشكلات بشري در نهايت از سرپيچي آدم و حوا كه گناه و زشتي را وارد جامع و زندگي شخصي كرده‌اند سرچشمه مي‌گيرد، به نظر مي‌رسد بسياري از افراد معتقد به مسائل ديني هم بخش زيادي از زندگي خود را با اين حالت اضطراب آور گذرانده‌اند.

افراد معتقدي كه از اين اختلال رنج مي‌برند، تغييرات زيادي را در زندگي ديني خود تجربه مي‌كنند در حالت شيدايي مي‌توانند بسيار هيجان زده و خيالاتي باشند و تمام وقت خود را به خواندن كتاب مقدس مي‌گذرانند و تمام اين كارها با انرژي مافوق بشري انجام مي‌دهند. آنها مطمئنند كه خداوند به آنها برنامه‌ي ويژه‌اي داده است و سپس در وضعيت افسردگي، بي حال شده احساس گناه مي‌كنند و اميدي به ارتباط با خداوند ندارند.
 
 
سوالات متداول درباره ي اختلال دوقطبي
دليل اين اختلال چيست؟ به نظر مي‌رسد عوامل روان شناختي دليل عمده‌ي به وجود آورنده‌ي آن است. و همچنين شواهدي از ارتباط اين اختلال با ژنتيك يافت شده است. عوامل احساسي مانند استرس شديد و نبود روابط دوستانه ي نزديك مي‌تواند باعث تحريك اين اختلال شود.

آيا اين اختلال قابل درمان است؟
هيچ درمان قطعي براي اختلال دو قطبي وجود ندارد. بيشتر بيماران اگر درمان داروييشان را بپذيرند و داروهايشان را به دقت مصرف كنند، روان درماني كامل و شايسته‌اي را از متخصصي كه عمق اين اختلال را درك مي‌كند، دريافت نمايند و زندگي خود را تغيير دهند به ويژه از هيچ ماده‌ي مخدر يا الكل استفاده نكنند مي‌توانند از نشانه‌هاي اين بيماري خلاص شوند.

آيا فرد دوقطبي مي‌تواند به كارش ادامه دهد؟ بله، اشخاصي كه داروهاي خود را مصرف مي‌كنند، روان درماني خود را ادامه مي‌دهند و طرز زندگي خود را با شرايط تنظيم مي‌كنند، مي‌توانند زندگي معمولي داشته باشند وقتي كه اين افراد به حالت بيمار خود برمي‌گردند، اداراك خانواده و دارو درماني مناسب معمولاً مي تواند آنها را براي مدتي نسبتاً كوتاه به حالت ثبات برگرداند.
آيا اختلال دوقطبي به تسلط شيطان بر انسان برنمي‌گردد؟ خير. بسياري از افراد معتقد به دين هم مانند افرادي كه به اين چيزها اعتقادي ندارند به داروهايي همچون كربنات ليتيوم پاسخ داده‌اند وقتي كه بيماري به يك دارو پاسخ مي‌دهد، كاملاً واضح است كه مشكل شخص بايد مربوط به وضعيت جسماني يا روحي او باشد.

آيا داروها هيچ عارضه‌ جانبي هم دارند؟ بله، اغلب عوارض دارند. اما عاقبت عدم استفاده از داروها شايد مرگ به صورت خودكشي يا رفتار حساب نشده و خطرناكي باشد. شخص بايد به دارو درماني ادامه دهد.

چه مدت طول مي‌كشد كه داروها اثر خود را نشان دهند؟ اغلب يك هفته بعد از شروع درمان. اما در مورد كربنات ليتيوم و همچنين بسياري ار داروهاي ديگر، پيدا كردن دوز مناسب دارو شايد وقت بيشتري بگيرد. دوز مناسب دارو به معني مقداري از دارو است كه با كمترين عوارض جانبي، تعداد بيشتري از نشانه‌هاي بيماري را از بين ببرد.

روان درماني چه كمكي مي‌تواند بكند؟
روان شناسان به بيماران در زمينه‌ي شناخت اختلال و اهميت مصرف داروها كمك مي‌كنند و راه حل‌هايي به منظور قوي‌تر كردن بيماران از لحاظ احساسي ارائه مي‌دهند. اين افراد به بيماران آموزش مي‌دهند چگونه ناسازگاريها و استرس‌هايي كه باعث به وجود آمدن هر يك از دو قطب بيماري را شناسايي و كنترل كنند بيماريهايي همچون اختلال دوقطبي مي‌تواند عزت نفس شخص را از بين ببرد و باعث شود شخص احساس تنهايي و جدايي از ديگران بكند. بنابراين اهميت اين درمانها مشخص است. همچنين روان درماني به بيمار و خانواده‌ي فرد كمك مي‌كند كه با كشمكش‌هاي خانوادگي بهتر كنار بيايند و با هم طوري رفتار كنند كه اين بيماري را كنترل كنند.

افرادي كه از اختلال دوقطبي رنج مي‌‌برند و خانواده‌هاي آنها مي‌توانند نيروي خود را با وابستگي به خداوند افزايش دهند.

چگونه من مي‌توانم به يكي از اعضاي خانواده‌ام كه چنين مشكلي دارد كمك كنم؟ به محض اينكه يكي از حالات افسردگي يا شيدايي را مشاهده كرديد از يك متخصص كمك بگيريد. به فرد كمك كنيد داروهايش را درست استفاده كند. صبور باشيد و شخص را تشويق كنيد كه خودش را با اين اختلال بپذيرد. براي او دعا كنيد و اگر شخص افكار مربوط به خودكشي داشت و يا احساس كرديد او خطرناك شده است از پليس يا تيمي ديگر (مربوط به شرايط بحراني) كمك بگيريد.

آيا خداوند نمي‌تواند اين بيماري را درمان كند؟ بله، او مي تواند اما او به ندرت مي‌تواند اين كار را بدون مشاوره و رشد شخصي كه با رودررويي شخص با رنجش به وجد مي‌آيد، انجام دهد.

نتيجه اينكه بيماران مي‌توانند در درمان بيماريشان پيشرفت زيادي كنند اگر رنج خود را به عنوان يك بخش زنده در اين دنياي پر از گناه و زوال بپذيرند و با آن روبرو شوند و آنها مي‌توانند اين اميد را داشته باشند كه بهترين روزهاي زندگي خواهند آمد. به عبارت ديگر ايمان به افراد كمك مي‌كند بهتر زندگي كنند.

 بیماران مشهور
از افراد مشهور مبتلا به این بیماری می‌توان ونسان ونگوگ، لودویگ ون بتهوون، ناپلئون بناپارت، ارنست همینگوی، وینستون چرچیل، آیزاک نیوتن را نام برد، چرچیل این بیماری را سگ سیاه می‌نامید.  





منابع :
- وبگاه انجمن روانپزشکان ایران
- تعریف اختلال دوقطبی و نشانه‌هاThe Royal College of Psychiatrists
- بیماری دو قطبی شخصیت‌های مشهور وبگاه آفتاب برگرفته از روزنامه سلامت
- پایگاه اطلاع رسانی پزشکان ایران
- از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
- تبیان /میگنا
www.rcpsych.ac.uk      -
www.ismd.ir     -   
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

Iran, Islamic Republic of
خیلی ممنون از توضیحات شما من مبتلا به این مریضی هستم.وخیلی از ان رنج میبرم.من 38سال دارم وهمه اش نگرانم .توضیحات شما در مورد بارداری و اینکه چه مشکلاتی ممکن است پیش بیاید خیلی کم بود لطفا کاملتر توضیح دهید و به مراجعان اطلاع رسانی کنید.ممنون ومتشکر
Iran, Islamic Republic of
بیماری روانی اختلال دوقطبی با سابقه ی تقریبا دوازده ساله چکار کنم زودتر خوب شوم استان همدان شهرستان کبودراهنگ فوق دیپلم دینی وعربی ایا داروهایگیاهی میتواننداین بیماری را درمان نمایند وچگونه‍‍‍‍‍
France
سلام همسر من هم متاسفانه مبتلا به اختلال دوقطبی می باشد و به طور ارثی مبتلا شده سه ماهه بارداره (بدون اطلاع من و همسرم از بیماری همسرم) حدود یک ماهه بیماریش عود کرده و من متوجه آن پس از 4 سال آشناییم با همسرم شده ام و تحت درمان پزشک با داروی هالوپریدول بود ولی متاسفانه عوارض داروها (لرزش و بی حالی و پرخوابی خوابی! ) خیلی نارحتمون می کرد که با مراجعه به پزشک و تجویز آمپول و قطع موقت دارو حالش خیلی خوب و عادی شد فقط دوست داشت بیشتر راه بره تا بخوابه ولی در مراجعه بعدی به پزشک دوباره پزشک مصرف هالوپریدول از روزی دوبار نصف قرص به روزی دو بار قرص کامل و تجویز قرص بی پریدن2 همراه آن به میزان روزی دو قرص کامل را انجام داد که دوباره حالت بی حالی و آدم آهنی شدن بهش برگشت خلاصه اینکه موندم داروهاشو ادامه بدم یا خیر و ازطرف دیگر خانوادم نگران آینده زندگیم هستن و اسرار به سقط (به خاطر معلو نبودن شالم بودن بچه) طلاق دارن و فشار روحی زیادی بر من وارده اگر روش های درمانی به جز این دارو ها و شوک درمانی و عوارض کمتر سراغ دارین یا مرکز تخصصی میشناسین و یا هرنوع راهنمایی به نظرتون میرسه بفرمائید
Iran, Islamic Republic of
به خدا توکل کن
من شوهرم 4سال ازدواج کردم ابتدا نمی دانستم. امیدوارم خدا کسانی که این کار را به من کردن را نبخشه.
من خودم در آمد خوبی دارم برا همین با وجود بیکاری شوهرم خوب تونستم زندگی کنم. با شوهرم مدارا کردم. ابتدا روزی 15 تا قرص الانزاپین،پرفنازین،تریفن می خورد پس از 18ماه رسیده به یک قرص.البته حمایت خانواده ی خودم هم مفید بود.خانواده ی اون که اصلا اصلا الان نمیگن این پسر بچم است.
دوستان خواهدم فوق روانشناسی دارن ازشون پرسیدم برای بچه دار شدن گفتن چون ما مادر اون بچه هستیم و سالم احتمالش خیلی کم میشه ولی اگر بچت در محیط پراسترس و بد قرار بگیره ممکن تو بیست سالگی دچار شه.
مقاوم باش و به خداوند بزرگ توکل کن.برات دعا می کنم.
am
Iran, Islamic Republic of
ولی شوهر من ابتلا به این بیماری ...بعد دو سال زندگی ترکم کردو هنوزم یکروز میگه بیام و یک روز میگه نمیام ....من که خودمم دارم روانی میشم ...با اینکه عاشقشم ولی اصلا درک نمی کنه که می خوام درمانش کنم .خدا از باعث و بانیش که ازم مخفی کردن نگذره ...و شوهرم بردن پیش خودشون باز و منو اسیر دو سال پا در هوا گذاشتن ...
Iran, Islamic Republic of
لطفا چند کتاب که میتواند در حل مشکل مفید باشد را نیز معرفی کنید
United States
سلام دختری18ساله دارم بدون هیچ گونه سابقه ایی ناگهان تعغیرات شدید رفتاری پیداکرده احساس گناه شدید احساس وجود شیطان درجسمش اظطراب گریه درست چند روز مانده به دانشگاه تنها دختر من است همه زندگی من است ازنگرانی دارم میمیرم التماس میکنم به من کمک کنید درضمن هیچ سابقه ارثی هم درخانواده نیست
سلامسایت جالبی دارید من هم متاسفانه به این بیماری لعنتی مبتلا هستم متاسفانه یک دوست که دردم را به او بگویم و ازمن سواستفاده نکند را ندارم لطفا کتابی که در این زمینه به ما کمک کندمعرفی فرمائیدبه نظر من افرادی در جامعه زندگی میکنند که از افرادی مثل ما کلاهبرداری مالی بکنندمن به شخصه چندتا تجربه خیلی بد از این گونه افراد داشتم فقط نمیدانم چگونه جلوگیری کنم
Iran, Islamic Republic of
منم مثل دختر آقای رجایی درست با شروع دانشگاه به این بیماری دچار شدمالانم یکسال نیمه که این وضع رو دارم . جناب رجایی اگر به این سایت امدید به من درباره ی جزییات حال دخترتون به من ایمیل بزنید. شاید بتوانیم به هم کمک کنیم.morteza_71_london@yahoo.com
Iran, Islamic Republic of
با سلام و خسته نباشيد خواهش ميكنم جواب سئوال مرا در خصوص اينكه خواهرم الان نزديك به 2 سال است كه به بيماري مانيا ( مانيك ) دچار شده و خانواده خيلي از رفتارهاي او مي ترسند و الان مدتي است كه اورا بستري كرده اند چكار بايد بكنيم و آيا اگر قرصهايش را بخورد و كمي بهتر بشود آيا مي تواند ازدواج كند لطفاً در صورت امكان بيشتر راهنماييمان كنيد و جواب آنرا برايم ايميل كنيد .---------------باسلام . با یک روانپزشک یا متخصص اعصاب و روان تماس بگیرید لطفا
Denmark
اطلاعات بسیار مفیدی بود. من هم ۲ ساله که این بیماریو دارم و الان ماه آخر بارداری را میگذرونم و تقریبا ۷ ماهه که دارو استفاده نکردم و خوشبختانه همه چیز تا حالا خوب پیش رفته. اگر در مورد بارداری و بیماری بای پولار بیشتر اطلاعات بدید ممنون میشم.اینکه نگاهه بیشتر اطرافیانم به من عوض شد که خوب دیگه برام مهم نیست چون مهمترین آدمهای توی زندگیم منو درک کردند و کمکم کردند.داشتن خانواده عاقل و آگاه بزرگترین نعمته و همسری که کورکورانه قضاوت نکنه. امیدوارم همه همسران مثله شوهر من صبور و آگاهانه با این بیماری برخورد کنن.
Iran, Islamic Republic of
باسلام برادری دارم که حدود یک سال است دارو مصرف میکند ولی حالا جند ماهی است که داروهایش رانمیخورد ونشانه های شیدایی دوباره دراو پیدا شده هر کاری که میکنیم که داروهایش بخورد زیربار نمیرود.
اشکان
Iran, Islamic Republic of
در سراب بی کسی گیج و مبهوتم در این دیار ناآشنا گیج و مبهوتم . شعرهام همه به گل مانده پس این همه شعر سالها نوشتم پس به گل مانده . سالها در این بیماری بوده ام به گل مانده ام . در این مرداب به به گل و مبهوت مانده ام
Iran, Islamic Republic of
من 2 سال پیش این بیماری داشتم و خودم تونستم با ترفندی ساده درمانش کنم و بسیاری از دوستانی که با من تماس گرفتندر زمان شاید حتا چند ساعت هم خوب شدن می تونید با من تماس بگیرید کمکتون کنم
طیبه
سلام درمورد اختلال دو قطبی چیکار بایدکردتازودتر خوب شد
Iran, Islamic Republic of
سلام من مبتلا به دو قطبي هستم ميشه كمكم كنيد
Rashedi
Iran, Islamic Republic of
من 27 سال سن دارم از نوجوانی مبتلا به این بیماری هستم
دو سال پیش روانشناس رفتم و حدود 4 ساله پیش روانپزشک میرم
خیلی کمکم کرده.ترم اخر فوق لیسانس هستم،شاغلم ولی هنوز کنترل زیادی رو رفتارام ندارم البته نسبت به گذشته خیلی بهتر شدم. ولی بیماری هنوز داره ازارم میده فکر نکنم راه درمان قطعی وجود داشته باشه ولی اگه شما پی بردید ما رو هم سهیم کنید
Iran, Islamic Republic of
سلام خواهر زاده ی من مبتلا به دوقطبی هست لطفا ترفند خودتونو واسه خوب شدن به ما هم بگید
Iran, Islamic Republic of
چطوری حداقل شماره میذاشتید
Iran, Islamic Republic of
چطوری؟ ما که هر راهی امتحان کردیم و نشد، این مریضی درمان ندارد
Iran, Islamic Republic of
سلام .من 28سال دارم چند سالي ميشه كه متوجه بيماريم شدم و فكر ميكردم كه ميتونم كه كنترلش بكنم.ولي متوجه شدم كه زياد موفق نبودم.به اين نتيجه رسيدم كه بايد يكي بجز خودم بر روي شخصيتم نظارت داشته باشه كه اونم روانپزشكه.برادرم 22سال داره و دركشور هلندتنها هستش امروز كه به پزشك مراجعه كرده پزشك بيماري اونو دو قطبي تشخيص داده .حالا متوجه شدم با وجود برادر و خواهر ديگمون و اطرافيان چرا ما اينقدر از نظر اخلاقي به همديگه نزديك بوديم و همديگه رو ميشناختيم و به هم اعتماد داشتيم.احتمالا خودمونو در ديگري ميديديم .الانم براش نگرانم .من تا به حال به كسي در اين مورد خودم صحبت نكردم.نميدونم غير مستقيم كمكش كنم يا از خودم بگم. باسپاس
Iran, Islamic Republic of
سپاس
سلامدختر 18 ساله عزيزم درست 40 روز قبل از دادن كنكورش مبتلا به مانيا شدهميشه اين ترفند رو به من هم ياد بدي؟من 2 سال پیش این بیماری داشتم و خودم تونستم با ترفندی ساده درمانش کنم و بسیاری از دوستانی که با من تماس گرفتندر زمان شاید حتا چند ساعت هم خوب شدن می تونید با من تماس بگیرید کمکتون کنم
سپیده
Iran, Islamic Republic of
سلام.چطور باهاتون تماس بگیرم.این آدرس ایمیل من هست . اگه راهنماییم کنید ممنون میشم

-----------
با مركز مشاوره دولتي توحيد تهران تماس بگيريد
66938833 / 66919607
من دختری 38 ساله هستم 13 ساله به این بیماری مبتلا هستم ولی خیلی خوبه حالم میتونم کمکی از دستم بربیاد انجام بدم
محمد
Iran, Islamic Republic of
همسر بنده یکسان درگیر این بیماری
ممنون میشم کمکش کنید
لطفا چند کتاب که میتواند در حل مشکل مفید باشد را نیز معرفی کنیدلطفا چند کتاب که میتواند در حل مشکل مفید باشد را نیز معرفی کنیدکتاب از دولت عشق اثر کاترین پاندر و چهار اثر از فلورانس و کلیه کتاب های فراروانشناسی من 13 ساله در طول بیماریم از این کتابها کمک زیادی میگیرم و موفق شدم
Peru
سلام من در خارج زندگی می کنم پسرم 10ساله هستش هز بدو تولد آرامی نداشت همیشه فکر میکردیم که طبیعی است ولی این اواخر دکتری گفته که او مبتلا بهBipolar هستش و این اواخر کنترل آن بسیار مشکل شده است لطفا راهنمائیم کنید.مرسی
این نکته های که گفتین رو من همشو دارم.لرزش دستام.ضعیف شدن ماهیچه.احساس بيمار بودن تاري ديد.من 21سال دارم توروخدابگیدچیکارکنم--------خواهر گرامي- شايد اينهايي كه اشاره كرديد اصلا علائم يك بيماري نباشد بلكه بعلت برخي مشكلات روحي و رواني باشد كه بدن شما اين واكنش ها را نشان مي دهد . لطفا به يك روان شناس ياروانپزشك مراجعه نمائيد تا خيالتان راحت شود
Iran, Islamic Republic of
من ارشد روانشناسی بالینی دارم. تو اختلالات روانشناختی تا بیمار از بیماری رها نشه نباید ازدواج کنه چون مشکلات زندگی،تغییر عامل فشار زا هستند و می توانند بیماری رو وخیم تر کنند
Iran, Islamic Republic of
شوهر من که بدبختم کرده....
Iran, Islamic Republic of
مقاله کامل و مفیدی هست . ممنونم
اشکان
من هم مشگل دو قطبی دارم. میشه ترفندتو به من هم بگی؟ ممنونم
ستایش
سلام من هم به این بیماری دچار شدم دوس دارم بیشتر بدونم 14 سالمه و3 ساله که بیمارم
رها
سلام ممنون از ارائه مطالب مفید من خواستگاری داشتم که با اصرارم به روانپزشک مراجعه کردند و الان 3 ماه که با تشخیص دوقطبی درجه یک تحت درمان با داروهای الانزاپین و والپرات و زولپیدم هستند علائم بیماریشون تقریبا برطرف شده ولی با وابستگی به داروهای خواب آور و بسن 44 سالگی و احتمال عود مجدد بیماریشون از تصمیم گیری واهمه دارم با اینکه انسان شایسته ای هستند نیاز به همفکری دارم.
فرحناز
Romania
من یک بای پلارم ۱۴ساله دارم بااین بیماری که ازبارداری ناخواسته دومم شروع شدسرمیکنم مقالتون خیلی کامل بودولی ایکاش بخشی روهم اختصاص به خانواده های این افرادقرارمیدادیدبزودی خودکشی خواهم کردبیش از این تحمل رفتارناخوشایند فرزندان وهمسرم رو ندارم بچه های نوجوان من هیچوقت نتونستندبا بیماری مادرشون کنار بیان و همینطوراعتماد


----------------
باتشكر از خانم فرحناز . لطفا در اولين فرصت با يك روان شناس يا مركز مشاوره خوب تماس بگيريد . مطمين باشيد بي تاثير نخواهد بود . در تهران مركز مشاوره دولتي توحيد را معرفي مي كنيم . تلفن 66919607 -66938833 و در شهرستان ها هم به مراكز مشاوره آموزش و پرورش بخصوص مركز مشاوره استان محل زندگي مي توانند كمك بسياري به شما نمايند . اگر كمي مثبت به قضيه نگاه كنيد و صبور باشيد دور و بر شما پرنعمت هايي هست كه خيلي ها آرزوي داشتن آنها را داشته اند مانند همسر و فرزندان و تشكيل يك خانواده . نگران نباشيد به خدا توكل كنيد .
ساناز
Iran, Islamic Republic of
با سلام من شش سال با یک بیمار دوقطبی ازدواج کردم و هنوزم دارم ادامه میدم اما به همه کسانی که میخوان با همچین شخصی ازدواج کنن توصیه اکید میکنم اینکارو نکنن چون باید تا آخر عمر همیشه مواظب حالات همسرشون و اینکه الان در چه فازی هستن باشن و کارایی که نباید رو انجام ندن و خلاصه اینکه همیشه باد مظاب رفتار و گفتارتون باشید و همیشه لبه پرتگاه هستید و ممکنه بیوفتید پایین عمر و جوانیتون و انرژیتون میره من شوهرمو دوست دارم خوبیهای خودشو داره و مشکل داریم و بدتر اینکه این مشکل دست خودش نیست که کنترل داشته باشه پس باید چشمتون رو روی همه مسائل ببندید و همه چیزو تو خودتون بریزید اشتباه نکنید قبل ازدواج همه بمن گفتن اما من گوش ندادم با اینکه شوهرم از درجه خیلی بد این بیماری نیست و تقریبا با لیتیم کنترل شدس با تشکر
گلی
Iran, Islamic Republic of
سلام چرا فقط به خودتون فکرمیکنین!خودخواهیه میگین باهمچین افرادی ازدواج نکین چون ببماری رو خدا داده وبیماران گناهی ندارن وحق زندگی دارن
گلی
Iran, Islamic Republic of
سلام خسته نباشین میخواستم ازمیزان عود بیماری بیشترصحبت کنین که چندسال یکبار اتفاق ممکنه بیفته و اینکه ایا درپی درمان این بیماران هست؟چون دنیای پزشکی درحال پیشرفته اما درمورد بیماران روحی و دوقطبی جیزی نشنیدیم
sima
Germany
یعنی برگشت داره؟؟؟؟؟؟وای خدااااا نههههههه
سیما
Germany
سلام من با اقایی اشنا شدم که به این بیماری مبتلا هستن.تحت نظر پژشک هستن و دارو مصرف می کنن راستش اسم دارو رو نمی دونم اما میدوم هر روز یک و نیم قرص مصرف می کنن.حدود 7یا 8ماهه که متوجه شدن این بیماری رو دارن.من فکر نمی کردم انقد جدی باشه...هر جا راجع بع این بیماری خوندم همه جا نوشتن دوره اش یک ساله است.راستش نگران شدم.بچه ها تو این سایت همه نوشتن که این بیماری سال ها طول می کشه و زندگی با این افراد خیلی ریسکه..
امیرحسین
Romania
سلام

من همراه بیماری اختلال دو قطبی مشکل وسواس فکری شدید هم دارم . 28 سالمه و دانشگاهم رو به دلیل همین مشکل رها کردم و موقعیت های کاریم رو هم خوب استفاده نکردم . از وقتی که تحت درمان قرار گرفتم و مصرف دارو همراه با مشاوره رو شروع کردم بازدهی و کیفیت زندگیم خیلی بهتر شده . الان 4 سال از شروع درمانم میگذره و داروهام چندین بار تغییر کرده .

اما اتفاق جالیبی که در مورد من افتاد این بود که دوره ای 6ماه تا 1 سال در کسب و کار آزادی که داشتم به شدت موفق بود و رشد عجیبی داشتم که سابقه نداشت و دیگم تکرار نشد . بعدا با بررسی اون دوره فهمیدم که دوره ای شیدایی بوده که انرژی زیاد من در مسیری درست و مفید هدایت شده و نتیجه مثبتی در زندگیم داشته .

ولی مراقبت همیشگی جهت شناسایی و مهار نشانه ها همیشه لازمه . ضمنا به تجربه فهمیدم سراغ درمان های شبه علمی مثل گیاهان دارویی و طب سنتی و انرژی درمانی و کتاب های موفقیت و عرفانی نرم . فقط علم . فقط مشکل در مغز و اختلال کارکد اون هستش . هر کی هم که میگه روش درمانی فروی بلده دروغ میگه . علم روز دنیا بهترین کمکه و روانپزشکان به روز بهترین درمان . امیدوارم در طول عمر ما درمان قطعیش کشف بشه . چون در کشورهای پیشرفته مثل آمریکا بیشتر به این بیماری مبتلا هستند چون بیشتر مردم به مسئله سلامت روان اهمیت میدم و مشکلات اونها کشف میشه . در کشور ما عده زیادی با این مشکل زندگی میکنند و با آزار خودشون و خانوادشون عمرشون رو سپری میکنند .
زهرا
Germany
سلام من 10 ساله به این بیماری دچارم و دو سال دوسال فاز افسردگیم بدمیگردهپراز احساس حسرت و حسادت و انرژی منفیم دیگه ازروانپزشکمم خوشم نمیاد از خودم و خانوادم خسته شدم پایان نامه ارشدم رو بهامان خداول کردم، میتونیکمک کنی
علی
Iran, Islamic Republic of
عالی بود
حسین
Iran, Islamic Republic of
بچه ها ایا کسی میدونه ک بیماریه دو قطبی جزءجنون ب حساب میاد یا ن لطفا اگه کسی اطلاعتی داره بهم کمک کنه ممنون
دلتا
Iran, Islamic Republic of
من 7 ساله بیمارم... الان حالم خوبه و میخوام ازدواج کنم. ولی همین سایت ها و نظرات باعث شده کسی با من ازدواج نکنه. تقصیر من چیه که دچار این بیماری شدم... این منصفانه نیست. من صادقانه به طرف مقابل گفتم بایپولار هستم اونم نظرات مردم رو خوند تو اینترنت و ترسید و رفت.
Iran, Islamic Republic of
سلام به نظرم درمان کنید و خوب بشید و به کسی هم نگید و ازدواج کنید.
ميگنا
Iran, Islamic Republic of
دوستان گرامي: مطالبي كه در اين سايت منتشر مي كنيم جهت آشنايي شما با بيماري هاي رواني و اقدام زير نظر متخصصين روانپزشكي و روان شناسان باليني است . و با مطالعه يك متن اينترنتي نمي توان به خود يا كسي ديگر برچسب بيماري زد . براي بررسي دقيقتر نياز به مصاحبه باليني، انجام تست هاي تخصصي و ... است . انشالله همه سلامت باشيد
مهبد
Iran, Islamic Republic of
سلام من ۱۷سال دارم و دوقطبی هستم اما معتقدم که درمان در صورتی هس مه خود طرف تمایل به بهبودی داشته باشه در غیر این صورت درمانی درکار نیس
آیناز
Iran, Islamic Republic of
سلام خواستگار من بعد یه مدت آشنایی الان ادعا داره که توی جهان موازی هست و می گوید احساسا میکند کسی همیشه کنارشه و کگاهی اوقات با او صحبت میکند.
بعداز اینکه من گفتم من حاضر نیستم باتو زندگی کنم گفت شوخی کردم فقط خواستم عکس العملتو ببینم.
به نظرشما اینگونه افراد که با افکار ادم بازی میکنند مشکل روانی ندارند؟؟؟؟؟؟
خواهش میکنم سریع جواب بدید
امیر
Iran, Islamic Republic of
من چند سال هست که با یه فرد مبتلا به دو قطبی زندگی میکنم. خیلی خیلی مشکل هست. زندگیم جهنم شده. نمیدونم چکار کنم. توصیه ام این هست که افراد مبتلا ازدواج نکنند و زندگی فرد دیگه رو از بین نبرند.
حمید
Iran, Islamic Republic of
سلام انجام واجبات و خوندن نماز و قران با تمام وجود خیلی حالتونو بهتر می کنه و اکثر کسایی هم که دچار این بیماری می شن ادمای باهوشی هستن کافیه یه شخصیت اروم و ثابت برا خودتون درست کنین بقیه رفتار ها مثل یه چیز خارجی می مونن براتون که می تونین ردش کنین اینجوری دیگه بقیه رو ناراحت نمیکنین یکم نیاز به تمرین داره اما بهتون قول می دم جواب می ده البته فشار همیشه روتونه من فکر کنم این یه بیماری درون روح هست سعی کنین کار کنین و مفید باشین و حالت روحیتونو زیر نظر داشته باشین و همیشه از عقلتون استفاده کنین و زیاد به احساساتتون اهمیت ندین وقتی عقلتون می گه اینجوری دیگه کاری به احساساتتون نداشته باشین البته نیاز به تمرین داره به کار های وسواسی هم که خودشون معلومن کافیه بهشون توجه نکنین هر چقدر هم که سخت باشه بیخیال باشین چون وسواس سخت ترش می کنه قضیه رو.واقعا نماز ادمو اروم می کنه سعی کنین راحت بخونین نمازو بیخیال کل دنیا باشین وقتی نمازو می خونین خدا کریمه و کمکتون می کنه خیالتون تخت فقط به خدا امید داشته باشین و تحت هیچ شرایطی نا امید نشین نا امید شدن خیلی قضیه رو سخت می کنه
داود
France
با عرض سلام و خسته نباشید.
خیلی ممنون از مطالب بسیار مفیدتون.
من یک بیمار دوقطبی هستم که مدت بیست ساله که با این
بیماری دست و پنجه نرم میکنم بایستی بگم که الان حدود پنج
شش ساله که حالت میانه ای دارم نه مانیا شدم و نه افسرده
خدارو شکر میکنم از اینکه یه زندگی عادی دارم البته بیشتر
شادم ولی مانیک نیستم منظورم شادی معقوله .
این امر به لطف پروردگار و البته مصرف منظم داروهای مربوطه
متحقق شده.چیزی که من وقتی در درون بیماری بودم محال
میدونستم که یه روز خوب بشم و این مژده رو به همه بیماران
دوقطبی بدم که با مصرف منظم دارو و تحت نظر بودن پیش
یک یا چند پزشک متخصص اونها هم مثل من بتونن از زندگی
لذت ببرن.ان شاالله.
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
قلب فقط کارش خونرسانی نیست؛ رزق و روزیتون رو هم میرسونه! خوش قلب باشید