پسر ۱۸ ساله با یک توهم خانوادهاش را کشت+مصاحبه
میگنا: سرهنگ مهدی سرپناه، معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی ویژه غرب استان تهران درباره جزئیات این جنایت گفت: نوجوانی ۱۸ ساله با ظاهری خون آلود و دست زخمی در تاریخ سوم آبان ماه امسال به کلانتری شاهد شهر در شهریار مراجعه و ادعا کرد که مردی نقابدار به زور وارد خانهشان شده و اقدام به قتل پدر، مادر و برادر کوچکترش کرده و پس از درگیری با او از محل متواری شده است که در همین راستا تیمی ویژه از ماموران رسیدگی به موضوع را در دستورکار خود قرار داده و با حضور در محل تحقیقات خود را آغاز کردند.
وی با بیان اینکه با تشکیل اولیه پرونده، رسیدگی به موضوع با دستور قضایی به ماموران پلیس آگاهی واگذار شد، گفت: با حضور ماموران در محل مشاهده شد که اجساد پسر ۱۳ ساله، پدر ۴۵ ساله و مادر ۴۴ ساله در بخشهای مختلف خانه قرارداشته و همگی با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیدهاند در همین راستا نیز برای تشخیص علت قطعی مرگ با دستور مقام قضایی اجساد به پزشکی قانونی منتقل شدند.
سرپناه ادامه داد: با انتقال اجساد ماموران اقدام به تحقیق از فرزند خانواده کردند که این فرد در شرایطی که بسیار مظطرب به نظر میرسید به ماموران گفت که فردی با نقاب سیاه به زور وارد خانهشان شده و اقدام به قتل پدر و مادر و برادر کوچکترش کرده و در حالی که قصد کشتن او را نیز داشته اما با وی درگیر شده و قاتل از خانه فرار کرده است.
معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی ویژه غرب استان تهران با بیان اینکه اظهارات ضد و نقیض پسر نوجوان شک ماموران را برانگیخت، اظهارکرد: این فرد تحت تحقیقات تکمیلی قرار گرفت و همزمان تیمهای روانشناسی پلیس نیز رفتار وی را تحت نظر قرار دادند تا اینکه مدتی بعد این نوجوان پرده از راز جنایت هولناک خود برداشت و اقرار کرد که خانوادهاش را خودش به قتل رسانده است.
کارآگاهان بلافاصله این پسر را که «امیرعباس» نام داشت و تنها بازمانده خانواده بود، به عنوان مظنون اصلی تحت بازجویی قرار دادند. او پس از چند ساعت به قتل پدرش «علی» ۴۵ ساله، مادرش «حبیبه» ۴۴ ساله و «امیرعلی» برادر ۱۳ ساله خود با ضربات چاقو اعتراف کرد.
وی در مورد شیوه و انگیزه متهم نیز گفت: بنا به گفته متهم، وی از مدتها قبل چندین سناریو را برای کشتن خانوادهاش در ذهن داشته و در روز سوم آبان ماه نیز وقتی وارد خانه شد که تنها برادرش در خانه بوده به همین دلیل نیز با او درگیر شده و با ضربات متعدد چاقو او را به قتل رسانده است. سپس منتظر آمدن پدر و مادرش شده که ابتدا پدرش از سرکار به خانه آمده و او را نیز با چاقو به قتل رسانده، دقایقی بعد نیز مادرش به محض ورود به خانه مورد حمله پسرش قرار گرفته و به قتل رسیده است. پس از جنایت نیز متهم ضرباتی را با چاقو به دست خود وارد کرده و پس از دورانداختن چاقو به کلانتری رفته و ادعای اولیه خود در مورد علت قتل مطرح کرده است.
سرپناه در مورد انگیزه این فرد نیز اظهارکرد: متهم دستگیر شده ادعا کرده که چون والدینش برادر ۱۳ ساله را بیشتر دوست داشتند و در رفتارشان با وی تبعیض قائل میشدند ،اقدام به قتل آنان کرده است.
معاون اجتماعی فرمانده انتظامی ویژه غرب استان تهران با بیان اینکه متهم تحت انجام تستهای سلامت روان قرار گرفته است، گفت: برخی از شواهد حاکی از وجود اختلال شخصیت در این فرد است که البته باید منتظر نظر نهایی پزشکی قانونی بود.
به گفته وی، برای این فرد پروندهای تشکیل شده و هماکنون برای رسیدگی بیشتر در اختیار دادسرا قرار دارد.
سرپناه ادامه داد: با انتقال اجساد ماموران اقدام به تحقیق از فرزند خانواده کردند که این فرد در شرایطی که بسیار مظطرب به نظر میرسید به ماموران گفت که فردی با نقاب سیاه به زور وارد خانهشان شده و اقدام به قتل پدر و مادر و برادر کوچکترش کرده و در حالی که قصد کشتن او را نیز داشته اما با وی درگیر شده و قاتل از خانه فرار کرده است.
معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی ویژه غرب استان تهران با بیان اینکه اظهارات ضد و نقیض پسر نوجوان شک ماموران را برانگیخت، اظهارکرد: این فرد تحت تحقیقات تکمیلی قرار گرفت و همزمان تیمهای روانشناسی پلیس نیز رفتار وی را تحت نظر قرار دادند تا اینکه مدتی بعد این نوجوان پرده از راز جنایت هولناک خود برداشت و اقرار کرد که خانوادهاش را خودش به قتل رسانده است.
کارآگاهان بلافاصله این پسر را که «امیرعباس» نام داشت و تنها بازمانده خانواده بود، به عنوان مظنون اصلی تحت بازجویی قرار دادند. او پس از چند ساعت به قتل پدرش «علی» ۴۵ ساله، مادرش «حبیبه» ۴۴ ساله و «امیرعلی» برادر ۱۳ ساله خود با ضربات چاقو اعتراف کرد.
وی در مورد شیوه و انگیزه متهم نیز گفت: بنا به گفته متهم، وی از مدتها قبل چندین سناریو را برای کشتن خانوادهاش در ذهن داشته و در روز سوم آبان ماه نیز وقتی وارد خانه شد که تنها برادرش در خانه بوده به همین دلیل نیز با او درگیر شده و با ضربات متعدد چاقو او را به قتل رسانده است. سپس منتظر آمدن پدر و مادرش شده که ابتدا پدرش از سرکار به خانه آمده و او را نیز با چاقو به قتل رسانده، دقایقی بعد نیز مادرش به محض ورود به خانه مورد حمله پسرش قرار گرفته و به قتل رسیده است. پس از جنایت نیز متهم ضرباتی را با چاقو به دست خود وارد کرده و پس از دورانداختن چاقو به کلانتری رفته و ادعای اولیه خود در مورد علت قتل مطرح کرده است.
سرپناه در مورد انگیزه این فرد نیز اظهارکرد: متهم دستگیر شده ادعا کرده که چون والدینش برادر ۱۳ ساله را بیشتر دوست داشتند و در رفتارشان با وی تبعیض قائل میشدند ،اقدام به قتل آنان کرده است.
معاون اجتماعی فرمانده انتظامی ویژه غرب استان تهران با بیان اینکه متهم تحت انجام تستهای سلامت روان قرار گرفته است، گفت: برخی از شواهد حاکی از وجود اختلال شخصیت در این فرد است که البته باید منتظر نظر نهایی پزشکی قانونی بود.
به گفته وی، برای این فرد پروندهای تشکیل شده و هماکنون برای رسیدگی بیشتر در اختیار دادسرا قرار دارد.
میخواستم پدرم را مثل «خاشقجی» بکشم!
«بعد از کشتن مادر و برادرم کمی ناراحت بودم، اما از کشتن پدرم به هیچ وجه حس بدی نداشتم. او باید میمرد.»
روزنامه ایران نوشت: «پسر نوجوانی در شهرک شاهدشهر شهریار در اقدامی جنونآمیز پدر، برادر و مادرش را با چاقو به قتل رساند. این جنایت ساعت ۷ و ۴۳ دقیقه شامگاه جمعه سوم آبان رخ داد.
گفتگو با متهم
«امیرعلی» که دانشآموز سال آخر دبیرستان است، آرام روی صندلی نشسته بود. تصور این که این پسر کمرو و خجالتی متهم پرونده قتل فجیع یک خانواده باشد، سخت بود، اما او حتی ذرهای نسبت به این جنایت ابراز پشیمانی نداشت، چنان درباره روز جنایت حرف میزد که انگار روباتی آدمکش پیش رویت نشسته است.
چرا خانوادهات را کشتی؟
آنها مرا دوست نداشتند، اما عاشق برادرم بودند. از همهشان متنفر بودم.
پس برای قتلشان برنامه داشتی؟
برای قتل مادر و برادرم نه، اما یک سالی بود که درباره کشتن پدرم تحقیق میکردم. یک بار خواستم داخل نوشابهاش الکل صنعتی بریزم، اما ترسیدم زنده بماند. حتی آن موقعی که قتل «خاشقجی» مطرح شد، فکر کردم که او را همان طور بکشم تا اثری از او نماند، اما بعد منصرف شدم، حتی یک لباس در زیرزمین گذاشته بودم که تیزی هر چاقویی را که برای قتل او مناسب میدیدم، روی آن امتحان میکردم تا بالاخره چاقوی مورد نظرم را پیدا کردم.
چرا این قدر از پدرت متنفر بودی؟
او همیشه به من میگفت مفتخور بیخاصیت. هیچ وقت دوستم نداشت.
چرا مادر و برادرت را کشتی؟
نمیخواستم کسی از خانوادهام به عنوان شاکی مقابلم باشد.
شغل پدر و مادرت چه بود؟
پدرم کارگر آهنگری بود و مادرم در شرکتی خصوصی منشیگری میکرد.
از روز جنایت بگو؟
ساعت حدود ۴ و نیم بود. پدرم بیرون بود و مادرم به مراسم روضه رفته بود. بهترین فرصت بود، نمیتوانستم همه را با هم بکشم، چون سر و صدا میکردند. به همین خاطر وقتی برادرم را تنها پیدا کردم، بالای ۲۰ ضربه چاقو به او زدم و جسدش را داخل حمام پنهان کردم.
بعد منتظر شدم تا پدرم از راه رسید و او را از پشت غافلگیر کردم و با ضربههای چاقو کشتم. آن لحظه حس پیروزی داشتم و جسدش را داخل اتاق خواب انداختم. ساعتی بعد هم مادرم آمد که در حیاط، او را هم کشتم. از او متنفر نبودم، اما باید تمامش میکردم.
پشیمان نبودی؟
راستش بعد از کشتن مادر و برادرم کمی ناراحت بودم، اما از کشتن پدرم به هیچ وجه حس بدی نداشتم. او باید میمرد.
از نقشهات کسی خبر داشت؟
نه، من دوست صمیمی ندارم و زیاد در مدرسه هم با کسی گرم نمیگرفتم.
بعد چه کردی؟
برای این که وانمود کنم کسی دیگر این قتلها را انجام داده، انگشتانم را با همان چاقو بریدم و با سر و وضع به هم ریخته به کلانتری رفتم.
نگاه روان شناس
به رفتارفرزندانمان بی تفاوت نباشیم
*سروان الهام دهنوی
کارشناس ارشد روانشناسی و رئیس اداره مشاوره انتظامی غرب استان تهران
بر اساس مصاحبه و تستهای روانی انجام شده روی این پسر ۱۸ ساله، او به اختلال شخصیتی «اسکیزویید» مبتلا است. افراد مبتلا به این اختلال سردی عاطفی دارند، از تعامل انسانی و از بودن کنار خانواده گریزان هستند. آنها گرایش زیادی به اشیای بیجان و حیوانات و شخصیتی درونگرا دارند. در نگاه اول افرادی خجالتی، کمرو و افسرده تلقی میشوند در حالی که علائمشان کاملاً متفاوت از افراد افسرده است.
پشیمان نبودی؟
راستش بعد از کشتن مادر و برادرم کمی ناراحت بودم، اما از کشتن پدرم به هیچ وجه حس بدی نداشتم. او باید میمرد.
از نقشهات کسی خبر داشت؟
نه، من دوست صمیمی ندارم و زیاد در مدرسه هم با کسی گرم نمیگرفتم.
بعد چه کردی؟
برای این که وانمود کنم کسی دیگر این قتلها را انجام داده، انگشتانم را با همان چاقو بریدم و با سر و وضع به هم ریخته به کلانتری رفتم.
نگاه روان شناس
به رفتارفرزندانمان بی تفاوت نباشیم
*سروان الهام دهنوی
کارشناس ارشد روانشناسی و رئیس اداره مشاوره انتظامی غرب استان تهران
بر اساس مصاحبه و تستهای روانی انجام شده روی این پسر ۱۸ ساله، او به اختلال شخصیتی «اسکیزویید» مبتلا است. افراد مبتلا به این اختلال سردی عاطفی دارند، از تعامل انسانی و از بودن کنار خانواده گریزان هستند. آنها گرایش زیادی به اشیای بیجان و حیوانات و شخصیتی درونگرا دارند. در نگاه اول افرادی خجالتی، کمرو و افسرده تلقی میشوند در حالی که علائمشان کاملاً متفاوت از افراد افسرده است.
مبتلایان به این اختلال بهره هوشی (IQ) بالا و هوش هیجانی (EQ) پایینی دارند که از علل اصلی این مشکلات به شمار میرود.
علل بروز این اختلال ارثی و خانوادگی است و تنها از طریق پایش و غربالگری تشخیص داده میشوند.
علل بروز این اختلال ارثی و خانوادگی است و تنها از طریق پایش و غربالگری تشخیص داده میشوند.
در صورتی که این اختلال به موقع شناسایی شود، با دارو و رفتاردرمانی قابل درمان است؛ بدون شک اگر خانواده توجه بیشتری به رفتار این پسر داشتند، با یک پایش سلامت میتوانستند مشکل او را شناسایی و درمان کنند. توصیه ما این است که این پایش و غربالگری سلامت مانند سرشماری هر چند سال یک بار از نوجوانان و جوانان صورت گیرد تا دیگر شاهد چنین فجایعی نباشیم.»