شناسایی دانشآموزان سرآمد با یک «تست» روشی غیرقابل پذیرش است
رصد تحولات جهانی در نظام شناسایی دانشآموزان سرآمد و مستعد(استعدادهای درخشان)، همواره یکی از مباحث مورد توجه و پیگیر اساتید، صاحبنظران، پژوهشگران، کارشناسان، مسؤولان و دست اندرکاران تعلیم و تربیت رسمی و غیر رسمی کشور بوده است.
این موضوع موجب شد که سالن جلسات پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش میزبان حضور علاقهمندان به مباحث تخصصی حوزه دانشآموزان سرآمد و مستعد(استعدادهای درخشان) باشد.
این نشست به منظور توسعه و تعمیق آگاهیها از آخرین پژوهشهای صورت گرفته در حوزه تحولات در 100 سال از عمر آموزش و پرورش، سرآمدی و استعداد و پارادایمها و تغییرات پارادایمی، مدلهای سرآمدی و استعداد از گذشته تا امروز، یافتههای تطبیقی و توصیفی در آموزش و پرورش کشورهای پیشرو، روشهای سنجش و ارزیابی سرآمدی و استعداد از گذشته تا امروز، «مدارس ویژه: آری یا نه»، فاصلۀ آموزش و پرورش کشور ما در این حوزه با جهان، الگوی اجرایی برای شناسایی دانشآموزان سرآمد و مستعد، برگزار شد.
در این نشست علمی ـ تخصصی، ارائه یافتههای پژوهشی با همت پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش - پژوهشکده کودکان استثنایی و با ارائه دکتر بهنام بهراد عضو هیأت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش پژوهشکده کودکان استثنایی انجام شد اما در این نشست چه گذشت و چه گزارشی ارائه شد؟
بهراد عضو هیأت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در مقدمه این پژوهش عنوان کرد: موضوع شناسایی و پرورش استعدادهای درخشان در کشور ما یکی از موضوعات بسیار چالش برانگیز آموزشی، اجتماعی و سیاسی بوده است؛ این مسأله پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش را بر آن داشت بحث شناسایی و سیاست آموزشی دانشآموزان سرآمد و مستعد (استعدادهای درخشان) را از نظر علمی و جهانی مورد بررسی قرار دهد.
وی افزود: این مطالعه بر آن بوده است تا به شکلی علمی و عمیق به موضوعاتی از قبیل (الف) رویکردهای علمی فعلی در جهان به شناسایی و آموزش و پرورش دانشآموزان سرآمد، (ب) مقایسه کشور ایران با آموزش و پرورش جهانی، (ج) روشهای شناسایی و سیاستهای آموزشی فعلی بینالمللی در این حوزه و همینطور (د) راهبردهای پیشنهادی برای حرکت به سمت آموزش و پرورش سرآمدی و استعداد روزآمد و پیشرفته متناسب با دانش و سیاستهای آموزشی امروزی، بپردازد.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش ادامه داد: روشهای دستیابی به اهداف مورد نظر و شکلگیری چشماندازی روشن برای شناسایی و آموزش دانشآموزان سرآمد و مستعد (استعدادهای درخشان) این مطالعه شامل بررسی تغییرات معرفت شناختی (اپیستمولوژیک) در 100 سال از عمر آموزش و پرورش سرآمدی در جهان تا امروز، بررسی تغییرات پارادایمی در 100 سال از عمر آموزش و پرورش سرآمدی و استعداد در جهان تا امروز، بررسی تغییرات مدلی (نظریهپردازی) در 100 سال از عمر آموزش و پرورش سرآمدی و استعداد در جهان تا امروز، بررسی توصیفی تطبیقی آموزش و پرورش کشورهای اروپایی، کشورهای شرق آسیا شامل ژاپن، کره و سنگاپور به عنوان کشورهای دارای سطوح عالی پیشرفت تحصیلی براساس مطالعات بینالمللی و همینطور کشور ایالات متحدۀ امریکا (با استفاده از گزارشهای سازمانی و مطالعاتی بین سالهای 2012 تا 2019 میلادی) و بررسی روشهای شناسایی و ابزارهای معتبر سنجش دانشآموزان سرآمد و مستعد در آموزش و پرورش امروزی جهان (ریم، سیگل و دیویس، 2018) است.
این پژوهشگر پژوهشکده کودکان استثنایی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در بیان نتایج این پژوهش که یکسال بطول انجامیده است، اظهار کرد: از عمر آموزش و پرورش سرآمدی و استعداد نزدیک به یک قرن (1925-2020 میلادی) میگذرد که بیشترین تحولات علمی و جهانی مربوط به این حوزه در 4 دهۀ اخیر صورت گرفته است؛ این چهار دهه دقیقاً زمانی بوده است که آموزش و پرورش استعدادهای درخشان در کشور ما تأسیس شده (1353) و از اواخر دهۀ 1360 هجری شمسی به طور روزافزونی گسترش یافته است.
وی ادامه داد: بررسی تحولات در مبانی مفهومی و معرفت شناختی، پارادایمی، مدلی (نظری) و روشها و ابزارهای امروزی و مطالعۀ تطبیقی کشورهای مختلف در این مطالعه نشان داد که با توجه به اینکه در سال 1398 تعداد 114.459 نفر دانشآموز در دورۀ اول و دوم دبیرستان (در سه رشتۀ ریاضی، تجربی و انسانی) در مدارس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان مشغول تحصیل هستند، چیزی حدود 2 درصد از جمعیت دانشآموزی در این دو مقطع تحت پوشش مدارس سمپاد هستند، در صورتی که طبق مدلهای جدید جهانی تعداد دانشآموزان سرآمد و مستعد در مدارس دست کم باید 15 تا 20 درصد باشد.
بهراد افزود: در آزمون کشوری سمپاد، دانشآموزان بر اساس یک آزمون ملی پیشرفت یا استعداد و توانایی (مدلهای مبتنی بر توانایی) در یک زمان مشخص چند ساعته و حداکثر در 2 مقوله و آن هم با استفاده از ابزاری که شواهد منتشر شدۀ روشنی از ویژگیهای روانسنجی آن موجود نیست، انتخاب میشوند و تا کنون چیزی در مورد روایی و اعتبار این آزمونها و یا هنجارهای ملی و محلی آن از طریق منابع علمی در کشور منتشر نشده است.
وی ادامه داد: بخشی از این ابزار مورد استفاده، تواناییهای تحلیلی را اندازهگیری میکند که برگرفته از نظریههای افراد برجستهای مانند استرنبرگ هستند که امروزه دیدگاه خود را از سرآمدی و استعداد، از هوش تحلیلی به سمت مدل WICS تغییر دادهاند (استرنبرگ، 2018) و بنابراین توانایی تحلیلی شاخص مناسبی برای سرآمدی و استعداد نیست.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش اضافه کرد: امروزه به صراحت و با ادلۀ کافی علمی و جهانی، شناسایی و گزینش دانشآموزان سرآمد و مستعد براساس یک آزمون در نقطۀ خاصی از زمان، روشی غیرقابل پذیرش است زیرا شناسایی دانشآموزان سرآمد و مستعد بنا به دلایلی که در جای جای گزارش این مطالعه به آنها اشاره شده است، فرایندی طولی و مرحلهای است و امکان شناسایی تمامی گروههای جمعیتی دانشآموزان سرآمد و مستعد با چنین روشی ممکن نیست.
وی گفت: طبق مدلهای امروزی تعاریف سرآمدی و استعداد، سازههای مختلفی را در بر میگیرند که ابزارهای فعلی در سمپاد قادر به پوشش کامل آنها از لحاظ نظری نیستند (توانایی ذهنی، تحصیلی، خلاقیت، هنری، انگیزش، رهبری و غیره) که هر کدام هم ابزارهای متنوعی برای جمعیتهای مختلف دارند و اساساً رویکرد مدارس مجزا نیز امکان اجرای مدلهای جدید سرآمدی و استعداد را نمیدهد.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش ادامه داد: امروز تحت تأثیر پارادایمهای رشد استعداد و متمایزسازی، سرآمدی و استعداد پدیدهای پویاست و نه ایستا؛ یعنی چنان نیست که فردی امروز سرآمد و مستعد شناسایی شود و همچنان در سایر مراحل رشد هم لزوماً سرآمد و مستعد باقی بماند و به عکس فردی امروز سرآمد و مستعد شناسایی نشود و چند سال بعد هم همینطور باشد یعنی فردی میتواند امروز سرآمد باشد و چند سال دیگر نه و برعکس ممکن است فردی امروز سرآمد تشخیص داده نشود اما چند سال دیگر تحت تأثیر عوامل دیگر سرآمد شود.
وی اضافه کرد: انحصار آموزش و پرورش سرآمدی و استعداد به مدارس ویژه هم به سبب محدودیتهای خدمات رسانی و هم محدودیتهای تعریفی (نظری) منجر به از دست رفتن بخش عمدۀ دانشآموزان سرآمد و مستعد در نظام آموزشی میشود(دست کم 18 درصد از 20 درصد). این در حالیست که توسعۀ نظام تلفیقی در این حوزه به گسترش آموزش و پرورش سرآمدی و استعداد در کشور ما کمکهای چشمگیری خواهد نمود که هم موجب ارتقای نظام آموزش و پرورش عادی (از طریق ارتقای استانداردهای آموزشی) و هم پوشش بسیار گستردهای از دیگر دانشآموزان نادیده گرفته شده خواهد شد.
بهراد افزود: مدلهای امروزی شناسایی دانشآموزان سرآمد و مستعد در درجۀ اول متمرکز بر دورۀ ابتدایی هستند زیرا امروزه مدلهای پرورش استعداد بر حوزۀ سرآمدی چیره هستند و شناسایی به هنگام و آموزش از سنین پایین به منظور پرورش و بروز سرآمدی و استعداد در کانون توجه آموزش و پرورش سرآمدی در جهان است و بیشترین خدمات در دورۀ ابتدایی، سپس دورۀ اول دبیرستان و پس از آن دورۀ دوم دبیرستان ارائه میشوند؛ این در حالی است که ما این دوره را کاملاً فراموش کردهایم و دقیقاً بر عکس الگوهای جهانی عمل میکنیم.
وی اضافه کرد: شاید به جرأت بتوان گفت که کشور ما تنها کشوری است که فقط از رویکرد مدارس ویژۀ استعدادهای درخشان استفاده میکند، در حالیکه در قریب به اتفاق کشورهای صاحب نام در آموزش و پرورش سرآمدی، روش مرجح، تلفیقی و در دبیرستان در مواردی بسیار کم و انگشت شمار از مدارس ویژه استفاده میکنند؛ آنچه که در این مطالعه و در کشورهای بررسی شده مشاهده شده است از روش تلفیقی به منظور بسط و گسترش خدمات به جمعیت دانشآموزان سرآمد و مستعد و همینطور ارتقای استانداردهای مدارس عمومی استفاده میشود، تا کارکرد کیفی خود را افزایش دهند.
مدیرگروه اختلالات رفتاری پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در تبیین راهبردها و راهکارهای عملیاتی جهت دستیابی به اهداف و ارائه پیشنهادهای کاربردی گفت: پیشنهاد میشود سازمان استعدادهای درخشان جهت طراحی یک برنامۀ گذار از مدارس ویژه به سمت مدارس تلفیقی و جهت جلوگیری از تغییرات آنی و فوری، به بررسی و جمعآوری اطلاعات علمی بپردازد تا بتواند به تصمیم گیری نهایی دقیق تری دست یابد که این راهبردها و راهکارهای عملیاتی جهت دستیابی به اهداف را می توان در 7 مورد خلاصه کرد.
وی توضیح داد: سازمان استعدادهای درخشان میتواند از طریق ایجاد 2 کمیتۀ علمی قوی و مستمر با عناوین کمیتۀ علمی شناسایی و کمیتۀ علمی آموزشی به انباشت دانش و تدارک ابزارهای لازم برای شناسایی دانش آموزان سرآمد و مستعد و روشهای و راهبردها و رویکردهای آموزشی در این حوزه بپردازد؛ سازمان استعدادهای درخشان میتواند با بسط آموزش و پرورش استعدادهای درخشان به دورۀ ابتدایی و راهنمایی با رویکردی تلفیقی هم حوزۀ تأثیرگذاری سازمان را گسترش دهد و هم کیفیت و استانداردهای آموزش و پرورش عادی را ارتقاء دهد.
بهراد افزود: پیشنهاد میشود گسترش رویکرد جدید بصورت تدریجی و پس از تدارک ابزارها و منابع علمی اولیه در یک دورۀ چند ساله و بطور تدریجی صورت گیرد؛ پیشنهاد می شود اجرای دورۀ گذار از طریق ایجاد مدارس الگو در هر منطقه و سپس گسترش مدارس صورت گیرد؛ مدارس فعلی استعدادهای درخشان هم می توانند همچنان باقی مانده و به منظور پوشش جمعیت گستردۀ دانشآموزی مطابق رویکرد نوین در برخی مناطق گسترش یافته اما تغییر کارکرد پیدا کنند و به مراکز تخصصی و فوق تخصصی (طبق الگوی اریکسون، 2018؛ سابوتنیک و همکاران، 2018) تبدیل شوند و دانش آموزان سرآمد و مستعد گستردهای طبق برنامه ای مشخص از خدمات این مراکز استفاده کنند تا جمعیت دانش آموزی بیشتری بتوانند به دریافت خدمات بپردازند همچنین سازمان استعدادهای درخشان می تواند از همکاریهای پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش به عنوان بازوی علمی و پژوهشی وزارت آموزش و پرورش، در پیشبرد این راهبردها بهرهمند شود.
پایان بخش این نشست علمی ـ تخصصی بیان پرسشهای مورد نظر، طرح دیدگاهها، نظرات و بیان نقد و نظر پیرامون یافتههای پژوهشی ارائه شده توسط حضار بود که با پاسخگویی و بیان توضیحات لازم توسط مجری طرح همراه شد.
این موضوع موجب شد که سالن جلسات پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش میزبان حضور علاقهمندان به مباحث تخصصی حوزه دانشآموزان سرآمد و مستعد(استعدادهای درخشان) باشد.
این نشست به منظور توسعه و تعمیق آگاهیها از آخرین پژوهشهای صورت گرفته در حوزه تحولات در 100 سال از عمر آموزش و پرورش، سرآمدی و استعداد و پارادایمها و تغییرات پارادایمی، مدلهای سرآمدی و استعداد از گذشته تا امروز، یافتههای تطبیقی و توصیفی در آموزش و پرورش کشورهای پیشرو، روشهای سنجش و ارزیابی سرآمدی و استعداد از گذشته تا امروز، «مدارس ویژه: آری یا نه»، فاصلۀ آموزش و پرورش کشور ما در این حوزه با جهان، الگوی اجرایی برای شناسایی دانشآموزان سرآمد و مستعد، برگزار شد.
در این نشست علمی ـ تخصصی، ارائه یافتههای پژوهشی با همت پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش - پژوهشکده کودکان استثنایی و با ارائه دکتر بهنام بهراد عضو هیأت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش پژوهشکده کودکان استثنایی انجام شد اما در این نشست چه گذشت و چه گزارشی ارائه شد؟
بهراد عضو هیأت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در مقدمه این پژوهش عنوان کرد: موضوع شناسایی و پرورش استعدادهای درخشان در کشور ما یکی از موضوعات بسیار چالش برانگیز آموزشی، اجتماعی و سیاسی بوده است؛ این مسأله پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش را بر آن داشت بحث شناسایی و سیاست آموزشی دانشآموزان سرآمد و مستعد (استعدادهای درخشان) را از نظر علمی و جهانی مورد بررسی قرار دهد.
وی افزود: این مطالعه بر آن بوده است تا به شکلی علمی و عمیق به موضوعاتی از قبیل (الف) رویکردهای علمی فعلی در جهان به شناسایی و آموزش و پرورش دانشآموزان سرآمد، (ب) مقایسه کشور ایران با آموزش و پرورش جهانی، (ج) روشهای شناسایی و سیاستهای آموزشی فعلی بینالمللی در این حوزه و همینطور (د) راهبردهای پیشنهادی برای حرکت به سمت آموزش و پرورش سرآمدی و استعداد روزآمد و پیشرفته متناسب با دانش و سیاستهای آموزشی امروزی، بپردازد.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش ادامه داد: روشهای دستیابی به اهداف مورد نظر و شکلگیری چشماندازی روشن برای شناسایی و آموزش دانشآموزان سرآمد و مستعد (استعدادهای درخشان) این مطالعه شامل بررسی تغییرات معرفت شناختی (اپیستمولوژیک) در 100 سال از عمر آموزش و پرورش سرآمدی در جهان تا امروز، بررسی تغییرات پارادایمی در 100 سال از عمر آموزش و پرورش سرآمدی و استعداد در جهان تا امروز، بررسی تغییرات مدلی (نظریهپردازی) در 100 سال از عمر آموزش و پرورش سرآمدی و استعداد در جهان تا امروز، بررسی توصیفی تطبیقی آموزش و پرورش کشورهای اروپایی، کشورهای شرق آسیا شامل ژاپن، کره و سنگاپور به عنوان کشورهای دارای سطوح عالی پیشرفت تحصیلی براساس مطالعات بینالمللی و همینطور کشور ایالات متحدۀ امریکا (با استفاده از گزارشهای سازمانی و مطالعاتی بین سالهای 2012 تا 2019 میلادی) و بررسی روشهای شناسایی و ابزارهای معتبر سنجش دانشآموزان سرآمد و مستعد در آموزش و پرورش امروزی جهان (ریم، سیگل و دیویس، 2018) است.
این پژوهشگر پژوهشکده کودکان استثنایی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در بیان نتایج این پژوهش که یکسال بطول انجامیده است، اظهار کرد: از عمر آموزش و پرورش سرآمدی و استعداد نزدیک به یک قرن (1925-2020 میلادی) میگذرد که بیشترین تحولات علمی و جهانی مربوط به این حوزه در 4 دهۀ اخیر صورت گرفته است؛ این چهار دهه دقیقاً زمانی بوده است که آموزش و پرورش استعدادهای درخشان در کشور ما تأسیس شده (1353) و از اواخر دهۀ 1360 هجری شمسی به طور روزافزونی گسترش یافته است.
وی ادامه داد: بررسی تحولات در مبانی مفهومی و معرفت شناختی، پارادایمی، مدلی (نظری) و روشها و ابزارهای امروزی و مطالعۀ تطبیقی کشورهای مختلف در این مطالعه نشان داد که با توجه به اینکه در سال 1398 تعداد 114.459 نفر دانشآموز در دورۀ اول و دوم دبیرستان (در سه رشتۀ ریاضی، تجربی و انسانی) در مدارس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان مشغول تحصیل هستند، چیزی حدود 2 درصد از جمعیت دانشآموزی در این دو مقطع تحت پوشش مدارس سمپاد هستند، در صورتی که طبق مدلهای جدید جهانی تعداد دانشآموزان سرآمد و مستعد در مدارس دست کم باید 15 تا 20 درصد باشد.
بهراد افزود: در آزمون کشوری سمپاد، دانشآموزان بر اساس یک آزمون ملی پیشرفت یا استعداد و توانایی (مدلهای مبتنی بر توانایی) در یک زمان مشخص چند ساعته و حداکثر در 2 مقوله و آن هم با استفاده از ابزاری که شواهد منتشر شدۀ روشنی از ویژگیهای روانسنجی آن موجود نیست، انتخاب میشوند و تا کنون چیزی در مورد روایی و اعتبار این آزمونها و یا هنجارهای ملی و محلی آن از طریق منابع علمی در کشور منتشر نشده است.
وی ادامه داد: بخشی از این ابزار مورد استفاده، تواناییهای تحلیلی را اندازهگیری میکند که برگرفته از نظریههای افراد برجستهای مانند استرنبرگ هستند که امروزه دیدگاه خود را از سرآمدی و استعداد، از هوش تحلیلی به سمت مدل WICS تغییر دادهاند (استرنبرگ، 2018) و بنابراین توانایی تحلیلی شاخص مناسبی برای سرآمدی و استعداد نیست.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش اضافه کرد: امروزه به صراحت و با ادلۀ کافی علمی و جهانی، شناسایی و گزینش دانشآموزان سرآمد و مستعد براساس یک آزمون در نقطۀ خاصی از زمان، روشی غیرقابل پذیرش است زیرا شناسایی دانشآموزان سرآمد و مستعد بنا به دلایلی که در جای جای گزارش این مطالعه به آنها اشاره شده است، فرایندی طولی و مرحلهای است و امکان شناسایی تمامی گروههای جمعیتی دانشآموزان سرآمد و مستعد با چنین روشی ممکن نیست.
وی گفت: طبق مدلهای امروزی تعاریف سرآمدی و استعداد، سازههای مختلفی را در بر میگیرند که ابزارهای فعلی در سمپاد قادر به پوشش کامل آنها از لحاظ نظری نیستند (توانایی ذهنی، تحصیلی، خلاقیت، هنری، انگیزش، رهبری و غیره) که هر کدام هم ابزارهای متنوعی برای جمعیتهای مختلف دارند و اساساً رویکرد مدارس مجزا نیز امکان اجرای مدلهای جدید سرآمدی و استعداد را نمیدهد.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش ادامه داد: امروز تحت تأثیر پارادایمهای رشد استعداد و متمایزسازی، سرآمدی و استعداد پدیدهای پویاست و نه ایستا؛ یعنی چنان نیست که فردی امروز سرآمد و مستعد شناسایی شود و همچنان در سایر مراحل رشد هم لزوماً سرآمد و مستعد باقی بماند و به عکس فردی امروز سرآمد و مستعد شناسایی نشود و چند سال بعد هم همینطور باشد یعنی فردی میتواند امروز سرآمد باشد و چند سال دیگر نه و برعکس ممکن است فردی امروز سرآمد تشخیص داده نشود اما چند سال دیگر تحت تأثیر عوامل دیگر سرآمد شود.
وی اضافه کرد: انحصار آموزش و پرورش سرآمدی و استعداد به مدارس ویژه هم به سبب محدودیتهای خدمات رسانی و هم محدودیتهای تعریفی (نظری) منجر به از دست رفتن بخش عمدۀ دانشآموزان سرآمد و مستعد در نظام آموزشی میشود(دست کم 18 درصد از 20 درصد). این در حالیست که توسعۀ نظام تلفیقی در این حوزه به گسترش آموزش و پرورش سرآمدی و استعداد در کشور ما کمکهای چشمگیری خواهد نمود که هم موجب ارتقای نظام آموزش و پرورش عادی (از طریق ارتقای استانداردهای آموزشی) و هم پوشش بسیار گستردهای از دیگر دانشآموزان نادیده گرفته شده خواهد شد.
بهراد افزود: مدلهای امروزی شناسایی دانشآموزان سرآمد و مستعد در درجۀ اول متمرکز بر دورۀ ابتدایی هستند زیرا امروزه مدلهای پرورش استعداد بر حوزۀ سرآمدی چیره هستند و شناسایی به هنگام و آموزش از سنین پایین به منظور پرورش و بروز سرآمدی و استعداد در کانون توجه آموزش و پرورش سرآمدی در جهان است و بیشترین خدمات در دورۀ ابتدایی، سپس دورۀ اول دبیرستان و پس از آن دورۀ دوم دبیرستان ارائه میشوند؛ این در حالی است که ما این دوره را کاملاً فراموش کردهایم و دقیقاً بر عکس الگوهای جهانی عمل میکنیم.
وی اضافه کرد: شاید به جرأت بتوان گفت که کشور ما تنها کشوری است که فقط از رویکرد مدارس ویژۀ استعدادهای درخشان استفاده میکند، در حالیکه در قریب به اتفاق کشورهای صاحب نام در آموزش و پرورش سرآمدی، روش مرجح، تلفیقی و در دبیرستان در مواردی بسیار کم و انگشت شمار از مدارس ویژه استفاده میکنند؛ آنچه که در این مطالعه و در کشورهای بررسی شده مشاهده شده است از روش تلفیقی به منظور بسط و گسترش خدمات به جمعیت دانشآموزان سرآمد و مستعد و همینطور ارتقای استانداردهای مدارس عمومی استفاده میشود، تا کارکرد کیفی خود را افزایش دهند.
مدیرگروه اختلالات رفتاری پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در تبیین راهبردها و راهکارهای عملیاتی جهت دستیابی به اهداف و ارائه پیشنهادهای کاربردی گفت: پیشنهاد میشود سازمان استعدادهای درخشان جهت طراحی یک برنامۀ گذار از مدارس ویژه به سمت مدارس تلفیقی و جهت جلوگیری از تغییرات آنی و فوری، به بررسی و جمعآوری اطلاعات علمی بپردازد تا بتواند به تصمیم گیری نهایی دقیق تری دست یابد که این راهبردها و راهکارهای عملیاتی جهت دستیابی به اهداف را می توان در 7 مورد خلاصه کرد.
وی توضیح داد: سازمان استعدادهای درخشان میتواند از طریق ایجاد 2 کمیتۀ علمی قوی و مستمر با عناوین کمیتۀ علمی شناسایی و کمیتۀ علمی آموزشی به انباشت دانش و تدارک ابزارهای لازم برای شناسایی دانش آموزان سرآمد و مستعد و روشهای و راهبردها و رویکردهای آموزشی در این حوزه بپردازد؛ سازمان استعدادهای درخشان میتواند با بسط آموزش و پرورش استعدادهای درخشان به دورۀ ابتدایی و راهنمایی با رویکردی تلفیقی هم حوزۀ تأثیرگذاری سازمان را گسترش دهد و هم کیفیت و استانداردهای آموزش و پرورش عادی را ارتقاء دهد.
بهراد افزود: پیشنهاد میشود گسترش رویکرد جدید بصورت تدریجی و پس از تدارک ابزارها و منابع علمی اولیه در یک دورۀ چند ساله و بطور تدریجی صورت گیرد؛ پیشنهاد می شود اجرای دورۀ گذار از طریق ایجاد مدارس الگو در هر منطقه و سپس گسترش مدارس صورت گیرد؛ مدارس فعلی استعدادهای درخشان هم می توانند همچنان باقی مانده و به منظور پوشش جمعیت گستردۀ دانشآموزی مطابق رویکرد نوین در برخی مناطق گسترش یافته اما تغییر کارکرد پیدا کنند و به مراکز تخصصی و فوق تخصصی (طبق الگوی اریکسون، 2018؛ سابوتنیک و همکاران، 2018) تبدیل شوند و دانش آموزان سرآمد و مستعد گستردهای طبق برنامه ای مشخص از خدمات این مراکز استفاده کنند تا جمعیت دانش آموزی بیشتری بتوانند به دریافت خدمات بپردازند همچنین سازمان استعدادهای درخشان می تواند از همکاریهای پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش به عنوان بازوی علمی و پژوهشی وزارت آموزش و پرورش، در پیشبرد این راهبردها بهرهمند شود.
پایان بخش این نشست علمی ـ تخصصی بیان پرسشهای مورد نظر، طرح دیدگاهها، نظرات و بیان نقد و نظر پیرامون یافتههای پژوهشی ارائه شده توسط حضار بود که با پاسخگویی و بیان توضیحات لازم توسط مجری طرح همراه شد.
مرجع : خبرگزاری فارس