سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - 19 Mar 2024
تاریخ انتشار :
يکشنبه ۸ تير ۱۳۹۹ / ۰۹:۰۱
کد مطلب: 50858
۰
۴

چگونه از شر افسردگی 30 سالگی رها شویم؟

چگونه از شر افسردگی 30 سالگی رها شویم؟
یکی از بهترین مقاله‌ها در رابطه با سی‌سالگی، از آقای مارک منسن است. مارک منسن کتاب " هنر ظریف بی خیالی " را نوشته که از کتاب‌های پرفروش است و در مورد رهایی از دغدغه‌های پوچ و بیخود این روزهاست.
او هم روز‌های آخر بیست سالگی‌اش به این فکر می‌افتد که باید در دهه‌ی بعدی چکار کند. برای پیدا کردن جواب یک فراخوان می‌دهد و از کسانی که دهه‌ی سی‌سالگی را گذراندند می‌خواهد که برایش بنویسند به خودِ سی ساله‌شان چه حرفایی میزنن؟

بیشتر از ۶۰۰ نامه به‌دست منسن می‌رسد که به‌گفته‌ی خودش از بصیرتی که در بعضی از نامه‌ها بوده شگفت‌زده می‌شود. منسن آن‌ها را جمع‌آوری می‌کند و از دل همه‌ی نامه‌ها یک مقاله می‌نویسد که در این مطلب قصد داریم به مرور کلی این مقاله بپردازیم.

ده مورد از مهم‌ترین و پرتکرارترین نکات گفته‌شده در نامه‌ها
۱. پول! همین الان شروع کنید برای بازنشستگی پول جمع کنید.
این مورد در تک‌تک نامه‌ها نوشته شده بود. هرچقدر ۲۰ سالگی را بی دغدغه گذراندید مهم نیست. امروز وقت آن رسیده که در مورد پس انداز و بیمه و بازنشستگی جدی فکر کنید.
اگر به صورت جزئی‌تر موارد مالی ذکرشده توی نامه‌ها رو طبقه بندی کنم:
  • ۱. پرداخت بدهی‌ها را اولویت اول قرار بدهید.
    ۲. پولی برای موقعیت‌های اورژانسی کنار بگذارید. (در نامه‌ها بی‌شمار داستان وحشتناک از مشکلات مالی ناگهانی ناشی از بیماری، طلاق، ورشکستگی و ... نوشته شده بود.)
    ۳. به صورت منظم بخشی از درآمدتان را جایی سرمایه‌گذاری یا حداقل پس‌انداز کنید(البته این بند در ایران جواب نمی‌دهد، چون فردا را هم نمی‌شود پیش‌بینی کرد).
    ۴. هزینه‌های بی‌پشتوانه نکنید. مثلا وامی نگیرید که از عهده بازپرداختش برنمی‌آیید.
    ۵. فقط روی چیز‌هایی سرمایه گذاری کنید که آن را می‌فهمید. به دلال‌ها اعتماد نکنید(عجالتا در ایران فقط به دلال‌ها اعتماد کنید!).

     
۲. همین امروز شروع کنید به سلامتی‌تان اهمیت بدید.
دومین موردی که در نامه‌ها بیشتر از همه ذکر شده‌بود این بود: از همین لحظه تلاش کنید سالم شوید و سالم بمانید!
  • ۱. اگر مشکل سلامتی دارید که همینطور با آن سر می‌کردید، بهتراست به‌ فکر درمانش باشید.
    ۲. عادت‌های غذایی‌تان را بهبود ببخشید.
    ۳. خوب بخوابید.
    ۴. ورزش کنید.
    ۵. سعی کنید از استرس دور باشید(در ایران نمی‌شود و سعی کنید با استرس‌هایتان رفیق شوید).
۳. با آدم‌هایی که با شما رفتار خوبی ندارند وقت نگذرانید!
مورد سوم بعد از پول و سلامتی خیلی جالب بود: مرزهایتان را محکم‌تر کنید و با آدم‌های بهتری وقت بگذرانید. آدم‌هایی را که با شما رفتار خوبی ندارند، به خاطر مسائل مالی، به خاطر مسائل احساسی، به‌خاطر ترس از تغییر تحملشان نکند. واقعا ارزشش را ندارد!

۴. با آدم‌هایی که به‌ شما اهمیت می‌دهند خوب باش!
چهارمین موردی که در نامه‌ها تکرار شده‌بود این بود: علاوه بر این‌که مرز‌های محکم‌تری برای ورود آدم‌ها به زندگی‌تان می‌گذارید، باید برای نزدیک شدن به آدم‌هایی که به‌شما اهمیت می‌دهند وقت بگذارید.

۵. قبول کن که نمی‌توانی همه‌چیز را هم‌زمان داشته باشی.
در ۲۰ سالگی پر از رویا هستیم. فکر می‌کنیم می‌توانیم همه چیز را هم‌زمان در مشت داشته باشیم. اما الان وقت آن است که متوجه بشویم زندگی پر از معامله است. خیلی وقت‌ها برای این‌که چیزی به‌دست بیاوری باید از چیزی دیگر صرف‌نظر کنی. پس باید یاد بگیری تمرکز کنی. چندتا هدف که واقعاً برایت مهم‌اند انتخاب کن و با تمام وجود روی آن‌ها تمرکز کن.

۶. از ریسک نترس! هنوز هم می‌توانی تغییر کنی.
شهروندی ۴۱ساله نوشته: وقتی ۳۰ساله می‌شوی اطرافیان از تو توقع دارند که مسیر زندگی‌ات مشخص شده باشد و تو فکر می‌کنی برای ریسک کردن و تغییر مسیر زندگی‌ات خیلی دیر شده. برای همین در مسیری که می‌دانی درست نیست می‌مانی و روز‌ها را می‌گذرانی. اما خبر بد این که قرار است یک‌ روز صبح در ۴۰سالگی، با بحران میان‌سالی بیدار شوی و خودت را وسط ماجرایی ببینی که در ۱۰ سال گذشته می‌دانستی قرار نیست به نتیجه برسد؛ و حسرت کار‌هایی را بخوری که انجام ندادی.


۷. باید به رشدکردن ادامه بدهی.
باید در ۳۰سالگی برای توسعه‌ی فردی خودتان وقت باز کنید. می‌توانید ادامه تحصیل بدهید، کورس‌های مورد علاقه‌تان را بگذرانید، یک هنر یا زبان جدید یاد بگیرید. یا از همه مهمتر برای حل گره‌های روحی‌تان اقدام کنید و برای آرامش درونی‌تان تلاش کنید.

۸. باور کن هیچ‌کس هنوز نمی‌داند که دقیقا قرار است چه بشود!
تا وقتی که زنده‌اید نمی‌توانید ۵سال آینده‌تان را دقیق پیش‌بینی کنید. هرچقدر ذهنتان را درگیر کنید و برای آینده برنامه‌ریزی کنید، آخرش همانی که فکر می‌کنید نمی‌شود. پس دست از کنترل بردارید و سعی‌کنید آروم باشید و با زمان پیش بروید. خیلی از مشکلاتی که در ذهنتان است، فقط در ذهن شماست و هرگز اتفاق نمی‌افتد و بسیاری از مشکلاتی که امروز برایتان خیلی سنگین است، چند سال دیگر اصلاً اهمیتی ندارد.

۹. روی خانواده‌ات سرمایه‌گذاری کن. ارزشش را دارد.
افراد زیادی نوشته بودند که در این سن توانستند مشکلاتی که با خانواده‌شان داشتند پشت سر بگذارند و عشق و حمایت به خانواده‌شان بدهند. شاید در این سن تازه می‌بینیم که پدر و مادر ماهم پیر می‌شوند و به خودمان می‌آییم که قدر لحظاتی که میتوانیم با آن‌ها بگذرانیم را بدانیم. هم‌چنین درمورد خواهر‌ها و برادرها، در این سن می‌توانیم از مشکلات قدیمی و لجبازی‌هایی که با آن‌ها داشتیم عبور کنیم و یک رابطهی صمیمانه را بازسازی کنیم.
در مورد تشکیل خانواده خودمان هم دهه‌ی سی‌سالگی دهه‌ی مهمی است. در این دهه خیلی‌ها تشکیل خانواده می‌دهند یا بچه دار می‌شوند. خیلی از نامه‌ها به این موضوع پرداخته بودند که از بچه دار شدن در آن سن خیلی راضی هستند. اما نامه‌هایی هم بود که آن سوی سکه را نشان می‌داد. افراد زیادی بودند که ترجیح می‌دادند هیچ وقت بچه دار نمی‌شدند. خلاصه این‌که موضوع مهمی است و اگر در موقعیتش قرار داشتید باید خیلی خوب درموردش فکر کنید.

۱۰. با خودت مهربان باش. به خودت احترام بگذار.
شهروندی ۶۰ساله نوشته بود: کمی بیشتر به‌ فکر خودت باش و هر روز برای خودت کاری انجام بده. هر ماه یک کار متفاوت و هر سال یه کار خارق‌العاده "فقط برای خودت" بکن.

این مقاله را با صحبت خردمندانه‌ی شهروندی ۵۸ساله تمام می‌کنیم:
وقتی چهل‌ساله شدم پدرم گفت: "من از چهل سالگی‌ام لذت بردم. چون در بیست‌سالگی فکر می‌کنی می‌دانی اصل قضیه چیست، در سی‌سالگی می‌فهمی که شاید واقعاً نمی‌دانی! و در چهل‌سالگی یاد می‌گیری که ریلکس کنی و همه چیز را همین‌طور که هست قبول کنی. " الان من ۵۸ساله ام و حق با پدرم بود.
امیدوارم خواندن این مقاله برایتان مفید واقع شده‌باشد و خوشحال می‌شویم اگر نظراتتان را با ما به اشتراک بگذارید.

پی‌نوشت: این مطلب با دخل و تصرف از یادداشت عاطفه صفری در شبکه اجتماعی «ویرگول» برداشته شده.
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

Romania
من خیلی توزندگی اذیت شدم همین الانم اذیت میشم ناامیدم احساس خستگی میکنم دلم میخادهمین لحظه بمیرم درحال حاضردقیقا سی سالم هست ولی اصلا نمیتونم هضم کنم ونمیتونم قبول کنم که سی سالم هست چندقطبی هستم ذهنم درگیره افکارم بهم ریختس مدام با نقاب زندگی میکنم وظاهرمیشم نقابی که همه فکرمیکنن شادم وبی دغدغه ولی حقیقت اینه که غمگینم خیلی آرزوها دارم که بخاطر فقر نتونستم برآورده میکنم مدام میگم تااینجاشم سینه خیز اومدم زنده بمونم که چی بشه چیکارکنم....
Romania
الان سی سالم هست میگم خدایا کاش اصلا بدنیا نمیومدم یا درهمون کودکی به خواب ابدی میرفتم درهرصورت موندم سختی کشیدم یه سری مسائل را تجربه کردم الانم میگم نمیتونم کناربیام بااین موضوع که من الان سی سالم هست سختمه توخوابم نمیدیدم به 30برسم ده سال قبل من اصلا فکرشونمیکردم سی سالگیموببینم واین حسی ک الان دارم را بنویسم کشش ندارم خسته ام بخودم میگم کاش میدونستم افرادچطوری خودشونورسوندن ب سی سالگی واینکه آیا این حس منوداشتن یانه واقعانیمتونم بپذیرم کاش میتونستم بایکی اینودرمیان بزارم آرومم کنه ولی متاسفانه با هیچکس درد،دل نمیکنم فقط یکبارهفته پیش یه نخ موی سفید دیدم داشتم سکته میزدم دیدم دهه هشتادی ک موهاشون سفیدشده ک ازمنم کوچیکترن ولی من نمیتونستم قبول کنم اون یه تار مورا به مادرم گفتم اونم گفت آروم باش طبیعیه خیلیاکوچیکترن موهای سفید،دارن
Romania
ازطرفیم خوشحالم که دهه هفتادیم امکاناتی همچون همین اینترنت هست ک میتونم احساساتم را درمورد۳۰سالگیم بیان کنم آخه خیلی از دهه شصتیا میگن ما سوخته ایم امکانات نبود ک بتونیم حرفمونوبگیم سبک شیم ،حداقل من اگرنمیتونم این حسموبه کسی بگم اینجامیتونم بنویسم این نوشتن برام خوبه با نوشتن حسم سبک میشم چون نمیتونم به هیچ کس مستقیم بگم ازاینکه الان سی سالمه برام غیرقابل تحمل وباورهست دلم یه تغییراساسی میخاد دلم خیلی چیزا رومیخادکاش پولداربودم کاش ولی نیستم چ کنم ای دادازاین روزگارلعنتی که اینقدربدمیگذره برام یعنی میشه خدابهم کمک کنه منم تغییراساسی وخوشحالی واقعی را حس کنم من خسته ام کاش هرگز به این سی سالگی نمیرسیدم وتجربه نمیکردم این حس را خیلی سخته خیلی زیادهرچقدرم مینویسم سختمه بازم تخلیه نمیشم اونطوری ک بایدفقط بدونیدحسابی خسته ام....
Iran, Islamic Republic of
من سی سالمه و دلم میخواد بمیرم یه چیزی که تا پارسال اصلا بهش فکر نمی‌کردم الان داره مغزمو میخوره و مثل خوره افتاده به جونم
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
چطور از فکر کردن بیش از حد به یک موضوع جلوگیری کنیم؟
نوجوانان آمریکایی بدون تلفن همراه احساس بهتری دارند
من با دروغ گفتن و آه وناله پول درمیارم
افراد کمال‌گرا چه ویژگی‌هایی دارند؟
كودكان را قرباني حرف مردم نكنيد
خودبیمارانگاری از خود بیماری مرگبارتر است!
راه‌ درمان تب بالای تمایل به عمل‌های زیبایی چیست؟
متوجه رابطه شوهرم با خواهرم شدم. چه کار کنم؟
بیمارستان روانپزشکی امین آباد تهران
سه گام مهم برای تقویت تاب آوری کودکان
مردم هرگز خوشبختی خود را نمیشناسند اما خوشبختی دیگران همیشه جلو دیدگان آنهاست به داشته هاي خود عميق تَر نگاه كنيم