عاشورا در آینه اعداد و ارقام
قیام امام حسین(ع) به عنوان سند ماندگار حقانیت ائمه اطهار(ع) از روز امتناع ایشان از بیعت با یزید، تا روز عاشورا 175 روز طول كشید كه 12 روز آن در مدینه، چهار ماه و 10 روز در مكه، 23 روز بین راه مكه تا كربلا و هشت روز از دوم تا دهم محرم در كربلا سپری شد.
- نامه هایی كه از كوفه به امام حسین(ع) در مكه رسید و او را دعوت به آمدن كرده بود، ۱۲ هزار نامه بود.
ـ بیعت كنندگان با 'مسلم بن عقیل' در كوفه ۱۸ هزار نفر یا ۲۵ هزار نفر و یا ۴۰ هزار نفر گفته شده است.
ـ شهدای كربلا از اولاد ابی طالب كه نامشان در زیارت 'ناحیه' آمده است، ۱۷ نفر، شهدای كربلا از اولاد ابی طالب كه نامشان در زیارت ناحیه نیامده ۱۳ نفر و سه نفر هم كودك از بنی هاشم شهید شدند، جمعا ۳۳ نفر.
نام های این افراد عبارتند از امام حسین، اولاد امام حسین سه نفر، اولاد علی(ع) ۹ نفر، اولاد عقیل ۱۲ نفر، اولاد جعفر چهار نفر، ـ غیر از امام حسین(ع) و بنی هاشم، شهیدایی كه نامشان در زیارت ناحیه مقدسه و برخی منابع دیگر آمده است ۸۲ نفرند. غیر از آنان، نام ۲۹ نفر دیگر در منابع متاخرتر آمده است.
ـ جمع شهدای كوفه از یاران امام ۱۳۸ نفر. تعداد ۱۴ نفر از این تعداد غلام بوده اند.
ـ شهدایی كه سرهایشان بین قبایل تقسیم شد و از كربلا به كوفه بردند ۷۸ نفر بودند. تقسیم سرها به این صورت بود: 'قیس بن اشعث' رییس بنی كنده ۱۳ سر، شمر رییس هوازن ۱۲ سر، قبیله بنی تمیم ۱۷ سر، قبیله بنی اسد ۱۶ سر، قبیله مذحج ۶ سر، افراد متفرقه از قبایل دیگر ۱۳ سر.
ـ سیدالشهداء(ع) هنگام شهادت ۵۷ سال داشت.
ـ پس از شهادت امام حسین(ع) ۳۳ زخم نیزه و ۳۴ ضربه شمشیر، غیر از زخم های تیر بر بدن آن حضرت بود.
ـ شركت كنندگان در اسب تاختن بر بدن امام حسین(ع)۱۰ نفر بودند.
ـ تعداد سپاه كوفه ۳۳ هزار نفر بودند كه به جنگ امام حسین(ع) آمدند. آنچه در نوبت اول آمد تعداد ۲۲ هزار نفر بودند به این صورت: عمر سعد با شش هزار، سنان با چهار هزار، عروة بن قیس با چهار هزار، شمر با چهار هزار، شبث بن ربعی با چهار هزار، آنچه بعدا اضافه شدند: یزید بن ركاب كلبی با دو هزار، حصین بن نمیر با چهار هزار، مازنی با سه هزار و نصر مازنی با دو هزار نفر.
ـ سیدالشهدا(ع) روز عاشورا برای ۱۰ نفر مرثیه خواند و در شهادتشان سخنانی فرمود و آنان را دعا، یا دشمنان آنان را نفرین كرد.
اینان عبارتند از: علی اكبر، عباس، قاسم، عبدالله بن حسن، عبدالله طفل شیرخوار، مسلم بن عوسجه، حبیب بن مظاهر، حر بن یزید ریاحی، زهیر بن قین و جون و در شهادت دو نفر از آنان درود و رحمت فرستاد. مسلم ین عقیل و هانی بن عروه.
ـ امام حسین(ع) بر بالین هفت نفر از شهدا پیاده رفت: مسلم بن عوسجه، حر، واصح رومی، جون، عباس، علی اكبر، قاسم.
ـ سر سه شهید را روز عاشورا به جانب امام حسین(ع) انداختند: عبدالله بن عمیر كلبی، عمرو بن جناده، عاس بن ابی شبیب شاكری.
ـ سه نفر را روز عاشورا قطعه قطعه كردند: علی اكبر، عباس، عبدالرحمن بن عمیر
ـ مادر ۹ نفر از شهدای كربلا در روز عاشورا حضور داشتند و شاهد شهادت بودند: عبدالله بن حسین كه مادرش رباب بود، عون بن عبدالله جعفر، مادرش زینب، قاسم بن حسن مادرش رمله، عبدالله بن حسن مادرش بنت شلیل جیلیه، عبدالله بن مسلم مادرش رقیه دختر علی(ع)، محمد بن ابی سعید بن عقیل، عمرو بن جناده، عبدالله بن وهب كلبی مادرش ام وهب، علی اكبر.
ـ پنج كودك نابالغ در كربلا شهید شدند: عبدالله رضیع شیرخوار امام حسین(ع)، عبدالله بن حسن، محمد بن ابی سعید بن عقیل، قاسم بن الحسن، عمرو بن جناده انصاری.
ـ پنج نفر از شهدای كربلا، از اصحاب رسول خدا بودند: انس بن حرث كاهلی، حبیب بن مظاهر، مسلم بن عوسجه، هانی بن عروه، عبدالله بن بقطر عمیری.
ـ در ركاب سیدالشهداء(ع)، تعداد ۱۵ غلام شهید شدند. نصر و سعد (از غلامان حضرت علی)، منحج (غلام امام مجتبی)، اسلم و قارب (غلامان امام حسین)، حرث غلام حمزه، جون غلام ابوذر، رافع غلام مسلم ازدی، سعد غلام عمر صیداوی، سالم غلام بنی المدیته، سالم غلام عبدی، شوذب غلام شاكر، شیب غلام حرث جابری، واضح غلام حرث سلمانی، این ۱۴ نفر در كربلا شهید شدند. سلمان غلام امام حسین(ع)، كه آن حضرت او را به بصره فرستاد و آنجا شهید شد.
ـ دو نفر از یاران امام حسین(ع) روز عاشورا اسیر و شهید شدند: سوار بن منعم و موقع بن ثمامه صیداوی
ـ چهار نفر از یاران امام در كربلا پس از شهادت آن حضرت به شهادت رسیدند: سعد بن حرث و برادرش ابوالخنوف، سوید بن ابی مطاع(كه مجروح بود) و محمد بن ابی سعید بن عقیل.
ـ هفت نفر در حضور پدرشان شهید شدند: علی اكبر، عبدالله بن حسین، عمرو بن جناده، عبدالله بن یزید، عبیدالله بن یزید، مجمع بن غائذ و عبن الرحمن بن مسعود.
ـ پنج نفر از زنان از خیام حسینی به طرف دشمن بیرون آمده و حمله یا اعتراض كردند: كنیز مسلم بن عوسجه، ام وهب زن عبدالله كلبی، مادر عبدالله كلبی، زینب كبرا، مادر عمرو بن جناده.
ـ زنی كه در كربلا شهید شد مادر وهب(همسر عبدالله بن عمیر كلبی) بود.
ـ زنانی كه در كربلا بودند: زینب، ام كلثوم، فاطمه، صفیه، رقیه، ام هانی(این ۶ نفر از اولاد امیرالمومنین بودند) فاطمه و سكینه (دختران سیدالشهدا) رباب، عاتكه، مادر محسن بن حسن، دختر مسلم بن عقیل، فضه نوبیه كنیز خاص حسین، مادر وهب بن عبدالله.
ـ آخرین شهید آل هاشم علی اصغر(ع) بود.
ـ شهیدی كه با سنگباران دشمن به شهادت رسید 'عابس بن شبیب' بود.
ـ شهیدی كه به دست كوفیان اسیر شد و سپس به شهادت رسید، نافع بن هلال بود.
ـ چند نفر در كربلا از جمع همرزمان سپاه خود گریختند حر بن یزید ریاحی، ضحاك بن عبدالله مشرقی و هرثمه بن ابی مسلم.
ـ تعدادی از شهدای كربلا كه پیش از شهادت، داغ مرگ برادر نیز دیدند:
امام حسین(ع) كه پیش از شهادت، داغ شهادت برادرانش از جمله عباس بن علی(ع) را با دل و جان پذیرفت، حضرت عباس بن علی و برادرانش عبدالله، جعفر و عثمان، قاسم و عبدالله بن حسن، عون و محمد فرزندان عبدالله بن جعفر بن ابی طالب، عبدالله و محمد بن مسلم بن عقیل، سیف بن حارث سریع و مالك بن عبد بن سریع كه پسر عمو و برادر مادری بودند.
- افرادی كه جزء یاران مسلم بودند و به امام پیوستند، مسلم بن عوسجه، حبیب بن مظاهر، عابس بن ابی شبیب، جابر یا(جنادة) بن حارث سلمانی.
- دو شهید كربلا مظلوم خوانده شده اند: حضرت عباس بن علی و حضرت علی بن الحسین - علی اكبر(ع) - .
امام حسین(ع) به دو تن از اصحاب خود فرمود: 'جانم فدایتان!'
- حضرت قاسم بن الحسن؛ آن هنگام كه به عمویش گفت: 'مرگ از عسل نزد من شیرین تر است' حضرت امام حسین(ع) به او فرمود: 'عمو به فدایت! تو از آنان هستی كه پس از گرفتار شدن به بلایی سخت، كشته خواهی شد.'
- دوم حضرت عباس بن علی(ع)، برادر بزرگوارش، عصر تاسوعا، آن هنگام كه دشمن به خیمه های آل رسول، قصد هجوم كرد، امام به برادر خود فرمود: 'بنفسی انت یا اخی!...' جانم به قربانت برادر جان! سوار شو و از آنان سبب حمله و هجومشان بر خیمه ها را سووال كن.
كسانی كه بعد از امام حسین(ع) شهید شدند:
- سوید بن ابی مطاع كه بیهوش شده بود، چون به هوش آمد و خبر شهادت امام(ع) و فریاد كودكان آن حضرت را شنید، مقاتله كرد تا شهید شد.
- سعد بن الحثر و برادر او و ابوالحتوف كه در سپاه دشمن بودند، چون امام(ع) شهید شد و فریاد اطفال آن حضرت را شنیدند توبه كردند و روی به سپاه كوفه كردند و شمشیر زدند تا به شهادت رسیدند.
- محمد بن ابی سعید بن عقیل كه چون امام حسین(ع) بر روی زمین افتاد و فریاد عیال و كودكان بلند شد او هراسان به در خیمه آمد، او را لقیط یا هانی به شهادت رساند.
مواردی كه امام حسین(ع) دست به سمت آسمان بالا بردند:
- صبح عاشورا، امام(ع) قرآن را در مقابل خویش نهاده، دو دست به سوی آسمان بلند كرده و دعا خواندند.
- پس از شهادت گروهی از یاران
- هنگام شهادت عبدالله بن الحسن، دست ها را به طرف آسمان بلند كرد و دشمنان را نفرین كرد.
- هنگام عزیمت فرزند گرامی اش علی اكبر(ع) به میدان
- در واپسین لحظات حیات
- آن زمان كه تیر سه شعبه زهرآلود به سینه مباركش نشست.
امام، صورت به صورت سه شهید گذاشت:
اسلم بن عمرو ـ غلام اهود، واضح ـ غلام حرث سلمانی، فرزند گرامی اش حضرت علی اكبر (ع)
در چند مورد، امام حسین(ع) خون به آسمان پاشید:
- وقتی گلوی طفل شیرخوارش حضرت علی اصغر(ع) دریده شد امام، خون آن مظلوم را با كف دست گرفت و چون پر شد به آسمان افشاند و فرمود: 'بار خدایا! چنانچه اینك پیروزی ما مقدمه نیست، آن را توشه بهترین ما بساز!'
- در هنگام نبرد، سنگی به پیشانی امام اصابت نمود. امام، دامن خود را گرفت تا خون از پیشانی مباركش پاك كند؛ كه تیر سه شعبه و زهرآگینی آمد و در وسط سینه امام نشست. امام تیر را از قفا درآورد و دست بر زخم نهاد و چون دست از خون پر شد، آن خون را به آسمان افشاند و قطره ای از آن برنگشت.
- در نزدیكی فرات، 'حصین بن نمیر' تیری بر دهان امام زد. امام با دست خود، خون را گرفته به آسمان افشاند.
چرا در زیارت عاشورا اینهمه لعن وجود دارد؟
لعنت، فحش یا ناسزا نیست. بلکه به معنای «دور از رحمت» است.
مگر لعن کردن بد نیست، پس چرا در زیارت عاشورا این همه لعن وجود دارد؟ پنظر به این که این شبهه بسیار شایع شده است باید به سه نکتهی بسیار مهمی که در ذیل به صورت خلاصه اشاره میگردد، توجه شود: نکته اول – چه کسی گفته که مطلق لعن کردن بد است؟! این انحراف را دشمنان اسلام شایع کردند تا کسی با لعن کردن دشمنان خدا، رسول (ص)، اهل بیت (ع) و اسلام و مسلمین، بغض آنها را در دل و کلام نپروراند، علیه ظالمین روشنگری و ضد تبلیغ صورت نپذیرد و لعن معاویه و یزید دیروز به «مرگ بر آمریکا، انگلیس و اسرائیل امروز نیانجامد»، تا آنها بتوانند راحتتر به ظلم و جنایات خود ادامه دهند. خداوند متعال خود در قرآن کریم نه تنها کفار، منافقین و حتی دروغگویان [کاذبین] را لعن کرده است، بلکه به لعن کردن انبیای الهی نیز تصریح نموده است، به ویژه لعن کفار بنیاسرائیل: «لُعِنَ الَّذینَ كَفَرُوا مِنْ بَنی إِسْرائیلَ عَلى لِسانِ داوُدَ وَ عیسَى ابْنِ مَرْیَمَ ذلِكَ بِما عَصَوْا وَ كانُوا یَعْتَدُونَ» (المائده، 78) ترجمه: از بنى اسرائیل آنان كه كافر شدند بزبان داود و عیسى بن مریم لعنت و نفرین شدند. و این براى همان عصیانى بود كه ورزیدند و اصولا مردمى تجاوز پیشه بودند. خداوند متعال حتی راجع به کسانی که پس از ایمان کافر میشوند [مانند همان اقوامی که به رغم ادعا مسلمانی، اهل بیت(ع) را کشتند، یا امروز مثل حکام عرب کمر به قتل مسلمین بستهاند] به لعنت خدا، ملائک و همهی انسانها اشاره مینماید و این لعنت را جزای آنها میشمارد – یعنی میفرماید نه تنها مردم آنها را لعنت میکنند، بلکه این دعای آنها مستجاب است و به عذابشان افزوده میگردد: «أُوْلَئكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَیْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَ الْمَلَئكَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِینَ» (آل عمران، 87) ترجمه: آنها جز ایشان است كه نفرین خدا و فرشتگان و مردم، همه، بر آنها باشد. «إِنَّ الَّذینَ كَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ أُولئِكَ عَلَیْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعینَ» (البقره، 161) ترجمه: همانا كسانى كه كافر شده و در حال كفر مردند لعنت خدا و ملائكه و همه مردم شامل حال ایشان است. (دقت شود که این لعنت کردن به مسلمین یا شیعیان اختصاص نیافته است، بلکه میفرماید جمیع انسانها آنها را لعنت میکنند). نکتهی اول – لعنت، فحش یا ناسزا نیست. بلکه به معنای «دور از رحمت» است. بدیهی است که آدمیان را میتوان از این لحاظ به دو دسته تقسیم نمود: یا در ظل رحمت الهی قرار دارند و یا دور شده از رحمت و «ملعون» هستند. و مهم است که انسان بداند چه کسانی با چه ویژگیهای در ظل رحمت هستند و چه کسانی ملعون؟ تا نسبت به هر ظالمی نگویند: از کجا معلوم، شاید او هم به بهشت رود؟ این خرافهها القائات شیطانی حکام جور و مفسدین و نفی مسلمات دین است. نکتهی سوم و حایز اهمیت – زیارت عاشورا، صرفاً زیارت امام حسین علیهالسلام نیست، بلکه زیارت و حضور و در محضر ایشان در روز عاشورا و صحنهی کربلا است. فرق دارد که مسلمان در حال آرامش و در مکه و مدینه و ... خدمت امامی برسد یا در میدان جنگ. زیارت عاشورا، زیارت امام در میدان جنگ است. بدیهی است وقتی مسلمان در میدان جنگ در محضر امام (ع) قرار میگیرد، باید سریع جهت خود را مشخص و اعلام مواضع کند و بیان دارد که بر مبنای چه شناخت و اعتقادی، در کدام جبهه قرار دارد؟ لذا اگر دقت کنیم، متوجه میشویم که زیارت عاشورا، سراسر اعلام مواضع خودمان به حضرت امام (ع) است. میگوییم: «انی اتقرب» یا «لعنة الله منی» و ... . در این زیارت دوست شناسی و دشمنسناسی «تولی و تبری» خودمان را به حضرت امام (ع) اعلام میداریم و بیان مینماییم که چه کسانی را در «ظل رحمت الهی»، یعنی هدایت شده و هدایت کننده – و چه کسانی را دور از رحمت، یعنی منحرف و منحرف کننده «ملعون» میشناسیم. در این زیارت حتی به بصیرت و عمق دشمنشناسی خود اذعان مینماییم تا معلوم شود که جهتگیری ما از سر احساسات یا عادت یا فرهنگ غالب نیست [که غالباً فرهنگ غالب در دنیا همان فرهنگ یزیدی است]. بلکه از روی شناختی صحیح و اعتقادی راسخ به اسلام ناب میباشد. لذا پس از سلام و جمیع سلامها تا ابد، به آن حضرت عرض میکنیم: «فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَیْكُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْكُمْ عَنْ مَقامِكُمْ وَاَزالَتْكُمْ عَنْ مَراتِبِكُمُ الَّتى رَتَّبَكُمُ اللَّهُ فیها وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْكُمْ وَلَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِالتَّمْكینِ مِنْ قِتالِكُمْ ...». یعنی اذعان میکنیم که ما نه تنها در دوست شناسی و دشمنشناس ظاهرنگر و احساساتی و دمدمی و اسیر موج، جوّ و شایعات نیستیم، بلکه کاملاً با بصیرت امور را تعقیب میکنیم. لذا ابتدا نه یزید و شمر، بلکه بنیانگذاران جریان انحرافی و پایهگذاران ظلم را لعنت میکنیم. و ظلم را نیز صرفاً در کشتن، ترور یا قتل عام نمیبینیم، بلکه میگوییم: ظلم بزرگتر دور کردن شما از مقام و رتبهای [خلافت و حکومت] است که خدا آن را برای شما قرار داده است و نه برای جهال و ظالمین. و در درجهی آخر لعنت میکنیم [دور از رحمت میشناسیم] کسانی را اقدام به جنگ کردند. و نه تنها آنان را، بلکه هر کس یا جریانی که به آنان کمک کرده است. و اعلام برائت از آنان میکنیم و با بیان «الی یوم القیامة» اذعان میکنیم که این موضعگیری، فقط مخصوص یک حادثه در یک برهه از تاریخ نیست، بلکه همیشگی است. -------------------
افکار سایت شبهه
لعنت، فحش یا ناسزا نیست. بلکه به معنای «دور از رحمت» است.
مگر لعن کردن بد نیست، پس چرا در زیارت عاشورا این همه لعن وجود دارد؟ پنظر به این که این شبهه بسیار شایع شده است باید به سه نکتهی بسیار مهمی که در ذیل به صورت خلاصه اشاره میگردد، توجه شود: نکته اول – چه کسی گفته که مطلق لعن کردن بد است؟! این انحراف را دشمنان اسلام شایع کردند تا کسی با لعن کردن دشمنان خدا، رسول (ص)، اهل بیت (ع) و اسلام و مسلمین، بغض آنها را در دل و کلام نپروراند، علیه ظالمین روشنگری و ضد تبلیغ صورت نپذیرد و لعن معاویه و یزید دیروز به «مرگ بر آمریکا، انگلیس و اسرائیل امروز نیانجامد»، تا آنها بتوانند راحتتر به ظلم و جنایات خود ادامه دهند. خداوند متعال خود در قرآن کریم نه تنها کفار، منافقین و حتی دروغگویان [کاذبین] را لعن کرده است، بلکه به لعن کردن انبیای الهی نیز تصریح نموده است، به ویژه لعن کفار بنیاسرائیل: «لُعِنَ الَّذینَ كَفَرُوا مِنْ بَنی إِسْرائیلَ عَلى لِسانِ داوُدَ وَ عیسَى ابْنِ مَرْیَمَ ذلِكَ بِما عَصَوْا وَ كانُوا یَعْتَدُونَ» (المائده، 78) ترجمه: از بنى اسرائیل آنان كه كافر شدند بزبان داود و عیسى بن مریم لعنت و نفرین شدند. و این براى همان عصیانى بود كه ورزیدند و اصولا مردمى تجاوز پیشه بودند. خداوند متعال حتی راجع به کسانی که پس از ایمان کافر میشوند [مانند همان اقوامی که به رغم ادعا مسلمانی، اهل بیت(ع) را کشتند، یا امروز مثل حکام عرب کمر به قتل مسلمین بستهاند] به لعنت خدا، ملائک و همهی انسانها اشاره مینماید و این لعنت را جزای آنها میشمارد – یعنی میفرماید نه تنها مردم آنها را لعنت میکنند، بلکه این دعای آنها مستجاب است و به عذابشان افزوده میگردد: «أُوْلَئكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَیْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَ الْمَلَئكَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِینَ» (آل عمران، 87) ترجمه: آنها جز ایشان است كه نفرین خدا و فرشتگان و مردم، همه، بر آنها باشد. «إِنَّ الَّذینَ كَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ أُولئِكَ عَلَیْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعینَ» (البقره، 161) ترجمه: همانا كسانى كه كافر شده و در حال كفر مردند لعنت خدا و ملائكه و همه مردم شامل حال ایشان است. (دقت شود که این لعنت کردن به مسلمین یا شیعیان اختصاص نیافته است، بلکه میفرماید جمیع انسانها آنها را لعنت میکنند). نکتهی اول – لعنت، فحش یا ناسزا نیست. بلکه به معنای «دور از رحمت» است. بدیهی است که آدمیان را میتوان از این لحاظ به دو دسته تقسیم نمود: یا در ظل رحمت الهی قرار دارند و یا دور شده از رحمت و «ملعون» هستند. و مهم است که انسان بداند چه کسانی با چه ویژگیهای در ظل رحمت هستند و چه کسانی ملعون؟ تا نسبت به هر ظالمی نگویند: از کجا معلوم، شاید او هم به بهشت رود؟ این خرافهها القائات شیطانی حکام جور و مفسدین و نفی مسلمات دین است. نکتهی سوم و حایز اهمیت – زیارت عاشورا، صرفاً زیارت امام حسین علیهالسلام نیست، بلکه زیارت و حضور و در محضر ایشان در روز عاشورا و صحنهی کربلا است. فرق دارد که مسلمان در حال آرامش و در مکه و مدینه و ... خدمت امامی برسد یا در میدان جنگ. زیارت عاشورا، زیارت امام در میدان جنگ است. بدیهی است وقتی مسلمان در میدان جنگ در محضر امام (ع) قرار میگیرد، باید سریع جهت خود را مشخص و اعلام مواضع کند و بیان دارد که بر مبنای چه شناخت و اعتقادی، در کدام جبهه قرار دارد؟ لذا اگر دقت کنیم، متوجه میشویم که زیارت عاشورا، سراسر اعلام مواضع خودمان به حضرت امام (ع) است. میگوییم: «انی اتقرب» یا «لعنة الله منی» و ... . در این زیارت دوست شناسی و دشمنسناسی «تولی و تبری» خودمان را به حضرت امام (ع) اعلام میداریم و بیان مینماییم که چه کسانی را در «ظل رحمت الهی»، یعنی هدایت شده و هدایت کننده – و چه کسانی را دور از رحمت، یعنی منحرف و منحرف کننده «ملعون» میشناسیم. در این زیارت حتی به بصیرت و عمق دشمنشناسی خود اذعان مینماییم تا معلوم شود که جهتگیری ما از سر احساسات یا عادت یا فرهنگ غالب نیست [که غالباً فرهنگ غالب در دنیا همان فرهنگ یزیدی است]. بلکه از روی شناختی صحیح و اعتقادی راسخ به اسلام ناب میباشد. لذا پس از سلام و جمیع سلامها تا ابد، به آن حضرت عرض میکنیم: «فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَیْكُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْكُمْ عَنْ مَقامِكُمْ وَاَزالَتْكُمْ عَنْ مَراتِبِكُمُ الَّتى رَتَّبَكُمُ اللَّهُ فیها وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْكُمْ وَلَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِالتَّمْكینِ مِنْ قِتالِكُمْ ...». یعنی اذعان میکنیم که ما نه تنها در دوست شناسی و دشمنشناس ظاهرنگر و احساساتی و دمدمی و اسیر موج، جوّ و شایعات نیستیم، بلکه کاملاً با بصیرت امور را تعقیب میکنیم. لذا ابتدا نه یزید و شمر، بلکه بنیانگذاران جریان انحرافی و پایهگذاران ظلم را لعنت میکنیم. و ظلم را نیز صرفاً در کشتن، ترور یا قتل عام نمیبینیم، بلکه میگوییم: ظلم بزرگتر دور کردن شما از مقام و رتبهای [خلافت و حکومت] است که خدا آن را برای شما قرار داده است و نه برای جهال و ظالمین. و در درجهی آخر لعنت میکنیم [دور از رحمت میشناسیم] کسانی را اقدام به جنگ کردند. و نه تنها آنان را، بلکه هر کس یا جریانی که به آنان کمک کرده است. و اعلام برائت از آنان میکنیم و با بیان «الی یوم القیامة» اذعان میکنیم که این موضعگیری، فقط مخصوص یک حادثه در یک برهه از تاریخ نیست، بلکه همیشگی است. -------------------
افکار سایت شبهه