شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 20 Apr 2024
تاریخ انتشار :
يکشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۵ / ۱۷:۵۶
کد مطلب: 36967
۵
۲
نویسنده: دان الویوس / مترجم: نادر باقری

برنامه مداخله‌ای مقابله با قلدری دانش آموزان در مدرسه

نویسنده: دان الویوس / مترجم: نادر باقری
برنامه مداخله‌ای مقابله با قلدری دانش آموزان در مدرسه
لازم است پیش از توضیح برنامه مداخله‌ای مقابله با قلدری، برای مشخص نمودن کودکان و افراد جوانی که ممکن است درگیر مسائل قلدری/ قربانی باشند، رهنمودهایی داده شود. یک یا (معمولاً) چندین نشانه در زیر فهرست شده است که ممکن است نشان‌دهنده دانش‌آموزانی باشد که قلدری را آغاز کرده یا توسط همسالانشان مورد آزار و اذیت قرار دارند.
تعدادی دیگر از نشانگان ممکن است نشان‌دهنده دانش‌آموزانی باشد که خودشان توسط یک یا چند دانش‌آموز دیگر مورد قلدری قرار می‌گیرند. این قبیل نشانگان باید به طور جدی با جزئیات هر چه بیشتر در موقعیتها، مورد فهم و پی‌گیری قرار گیرد. اگر مسائل قلدری/ قربانی به طور موثق مورد تأیید قرار گرفت، باید براساس خطوط تعریف شده در بخش دوم، مورد مقابله قرار بگیرد.
در بعضی از بخشهای زیرین، میان نشانه‌های «اولیه» و «ثانویه» تفاوت گذاشته شده است. این افتراق هر چند که ممکن است همیشه، کاملاً مشخص نباشد اما مفید است.
تا حد زیادی «نشانه‌های اولیه به طور مستقیم و به وضوح با موقعیتهای قلدری/ قربانی همبسته است».

نشانه‌های ثانوی نیز غالباً نشان‌دهنده چنین موقعیتهایی می‌باشد، اما ارتباط آن مستقیم و قوی نیست. زمانی که فقط نشانه‌های ثانوی در یک کودک ظاهر شود نیاز بیشتر به این است که برای اثبات مباحث مربوط به مسائل قلدری، موقعیت با جزئیات بیشتر مورد بررسی قرار گیرد.

آنچه در زیر با عنوان ویژگیهای عمومی به آن اشاره شده، می‌تواند به عنوان نشانه‌های ثانویه مورد توجه قرار بگیرد. نشانه‌های اولیه با دو ستاره (-) و نشانه‌های ثانویه با یک ستاره (*) مشخص شده‌‌اند.
در این قسمت توصیفات عمومی قلدری یا قربانی باید یادآوری شود:
موقعی که دانش‌آموزی مکرر و بیشتر اوقات در معرض عکس‌العملهای منفی یک یا بیش از یک دانش‌آموز قرار می‌گیرد، قلدری آغاز شده و مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرد و همچنین به طور تلویحی در قلدری عدم توازن قدرت (براساس عدم تقارن قدرت در رابطه متقابل) باید مدنظر باشد:
دانش‌آموزی که در معرض عکس‌العملهای منفی قرار دارد، در حفاظت از خودش مشکل دارد و گاهی اوقات در مقابله با دانش‌آموز یا دانش‌آموزانی که وی را مورد آزاد و اذیت قرار می‌دهند، دچار درماندگی می‌شود. برای قضاوت در مورد وخیم بودن یک نشانه خاص، همچنین باید فراوانی آن را همراه با دیگر نشانه‌ها مورد توجه قرار داد. برای مثال تعدادی از دانش‌آموزان گاهی اوقات توسط همسالانشان مورد شوخی قرار می‌گیرند، اما به عنوان یک اصل هنگامی باید با آن برخورد جدّی شود که اکثر رخ دهد (به عنوان یک شیوه ناخوشایند و خطرناک که غالباً اتفاق می‌افتد).

نشانه‌های احتمالی قربانی قلدری

الف) در مدرسه

کودکان یا افراد جوانی که مورد قلدری قرار می‌گیرند ممکن است یک یا (معمولاً) تعدادی از نشانه‌های زیر را ظاهر سازند:

نشانه‌های اولیه

- مکرر به شیوه‌ای ناخوشایند، از طریق نامیده شدن با القاب توهین‌آمیز، ریشخند، کوچک شمرده شدن، دست انداختن، مرعوب ساختن، خوار کردن، تهدید کردن، مورد امر و نهی قرار گرفتن، تحت سلطه‌ قرار داشتن و مطیع بودن؛ مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند.
- مورد تمسخر قرار گرفته و به صورت غیردوستانه در معرض طعنه قرار می‌گیرند.
- مورد پیله قرار گرفتن، تحت فشار اطرافیان بودن، کنار زده شدن، مشت و لگد و ضربه خوردن، به طوری که قادر به دفاع مناسب از خود نمی‌باشند.
- درگیر بودن در جر و بحث و دعوا، به طوری که کاملاً بی‌دفاع بوده و آشکارا خود را گوشه‌گیر می‌سازند.
- کتابهایشان، پولشان یا دیگر وسایل‌شان آسیب دیده و یا به اطراف پرت می‌شود.
- دارای کوفتگی، کبودشدگی، زخمها، بریدگیها بوده و لباس‌شان پاره است، طوری که نمی‌توانند توضیح منطقی برای آن داشته باشند (و نیز تعدادی از نشانه‌های عمومی زیر را دارند)

نشانه‌های ثانویه

* اغلب در موقع ناهار تنها و جدا از همسالان خود هستند. به نظر نمی‌آید که یک دوست خوب در کلاس داشته باشند، طوری که در میان دانش‌آموزان غریبه و منزوی‌اند.
* در بازیهای تیمی به عنوان آخرین نفر انتخاب می‌شوند.
* در زنگ تفریح سعی می‌کنند در کنار معلم یا دیگر افراد بزرگسال قرار بگیرند.
* در موقع صحبت کردن در کلاس مشکل دارند و اضطراب مفرط و ناامنی را در خود نشان می‌دهند.
* دچار درماندگی، ناشادی، افسردگی و ترس شدید هستند.
* وخیم‌تر شدن تکالیف مدرسه را به طور ناگهانی یا به تدریج نشان می‌دهند.

ب) درخانه

نشانه‌های اولیه

- موقعی که از مدرسه به منزل می‌آیند لباسها و کتابهایشان پاره است (و تعدادی از ویژگیهای عمومی فهرست شده در بخش «ج» را دارا می‌باشند)
- کبودی، زخم، بریدگی، خراشیدگی که توضیح طبیعی ندارد مشاهده می‌شود (و تعدادی از ویژگیهای عمومی فهرست شده در بخش «ج» را دارند)

نشانه‌های ثانوی

بعد از مدرسه با هیچ یک از همکلاسیها یا دیگر همسالان خود همراه نبوده و وقت کمی را با هم‌کلاسیهایشان در منزل یا در زمین بازی صرف می‌کنند.
* یک دوست خوب ندارند که اوقات آزاد خود را با او سپری کنند (در بازی، خرید از مغازه، ورزش، گروه سرود، صحبت کردن با تلفن، غیره).
* به ندرت یا هیچ وقت، به مهمانی دعوت نشده و یا خودشان علاقه‌ای به شرکت در مهمانیها ندارند (زیرا که حدس می‌زنند کسی نمی‌خواهد با آنها باشد).
* بی‌میلی و دودلی را در رفتن به مدرسه در موقع صبح نشان می‌دهند و علایق آنها ضعیف است. مکرر دچار دردهای گوارشی می شوند (به خصوص در صبح).
* برای رفت و آمد به مدرسه، مسیرغیرمنطقی را انتخاب می‌کنند.
* خواب شان نا آرام بوده و رویاهای بد می‌بینند و ممکن است در خواب گریه کنند.
* علایق خود را به تکالیف مدرسه‌ای از دست می‌دهند و دچار افت تحصیلی می‌شوند.
* ناشادی، غمگینی و افسردگی را ظاهر ساخته و یا تغییرات خلقی غیرقابل انتظار، همراه با زودرنجی و طغیان ناگهانی را نشان می‌دهند.
* پول زیادی را از خانواده درخواست کرده و یا سرقت می‌کنند (برای اطاعت از فرد قلدر).

ج) نشانه‌های عمومی قربانیان احتمالی

دانش‌آموزان قربانی در انواع موقعیتهای توصیف شده، مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند و تعدادی از رفتارها یا عکس‌العملهای خاص که در بالا فهرست شده است را نشان می‌دهند، به علاوه این که آنها یک یا چندین نشانه از ویژگیهای عمومی زیر را نیز ظاهر می‌کنند (در عین حال که تعدادی از نشانه‌های بالا را دارا هستند).
* ممکن است از نظر جسمانی نسبت به دیگر همسالانشان ضعیف‌تر باشند (به خصوص در مورد پسران).
* ممکن است «اضطراب بدنی» داشته باشند از آسیب دیدن یا صدمه زدن به خودشان می‌ترسند، در فعالیتهای ورزشی بازی و دعوا، از ناتوانی جسمانی و ضعف هماهنگی فیزیکی، دچار رنج هستند (به خصوص در مورد پسران).
* حساس، محتاط، ساکت، گوشه‌گیر، منفعل، مطیع و کمرو بوده و به آسانی به گریه می‌افتند.
* فزون مضطرب، ناایمن، ناشاد و درمانده بوده و نسبت به خود نگرش منفی دارند (عزت نفس پایین)، در یک حسّ آنها علائمی را به دیگران انتقال می‌دهند که افرادی بی‌ارزش و بی‌کفایتی هستند، به طوری که نمی‌توانند با حمله یا اهانت مقابله به مثل نمایند و به راحتی مورد آماج قرار می‌گیرند.
* اغلب ارتباط آنها با بزرگسالان (والدین، معلمان) بهتر از همسالان می‌باشد.
* از نظر پیشرفت درسی ممکن است خوب، متوسط، ضعیف باشند اما به هر حال در دوره دبیرستان دچار افت تحصیلی می‌شوند (اما نه ضرورتاً).

د) خصوصیات تحریک‌آمیز قربانیان

تعداد کثیری از قربانیان آزار و اذیت (قربانیان منفعل)، یک یا چند ویژگی فهرست شده در بخش «ج» را نشان می‌دهند، با این وجود، گروه دیگری از مقوله قربانیان، قربانیان تحریک کننده هستند که میزانی از ترکیب انواع الگوهای واکنشی و فزون اضطرابی و پرخاشگری را ظاهر می‌کنند. مسائل قلدری/ قربانی در قربانی تحریک کننده اغلب مربوط به خصوصیتی است که در حقیقت بیشتر دانش‌آموزان یا شاید همه آنها به سبب آن، گرفتار آزار و اذیت می‌باشند. چنین قربانیانی ترجیح می‌دهند با دانش‌آموزان منفعل هم‌بازی شوند، شاید به این خاطر که نسبت به همسالانشان از نظر جسمانی ضعیف‌تر بوده (به خصوص اگر پسر باشند) و دچار اضطراب بدنی می‌باشند. عموماً فزون مضطرب، ناایمن، ناشاد و درمانده بوده و نسبت به خود نگرش منفی دارند.
به علاوه در چنین قربانیانی (به خصوص اگر پسر باشند) نشانه‌های زیر می‌تواند مورد مشاهده قرار بگیرد.
* ممکن است تندخو باشند و موقع حمله یا خود را عقب کشیده و یا با دعوا عکس‌العمل نشان دهند.
* ممکن است بیش‌فعال، ناآرام بوده و دچار مشکل تمرکز باشند و معمولاً پاسخ آنها، تهاجمی همراه با ایجاد تنیدگی بوده و دارای عادات ناپخته و غیرمنطقی است.
* ممکن است به صورتی فعّال نفرت و بیزاری را نسبت به بزرگسالان و معلمان نشان دهند.
* احتمالاً سعی می‌کنند دانش‌آموزان ضعیف‌تر را مورد قلدری قرار دهند.
-

نشانه‌های احتمالی مرتکب قلدری

کودکان یا افراد جوانی که درگیر اعمال قلدری بروی دیگر دانش‌آموزان هستند، رفتارهایی را مرتکب می‌شوند که در بخش «الف» به عنوان نشانه‌های اولیه مورد توصیف قرار گرفت.
در مدرسه مرتکبان قلدری به طور مشخص رفتارهای زیر را نیز ظاهر می‌کنند:
انجام شوخیهای ناخوشایند (مکرر)، گوشه کنایه و متلک زدن، تهدید و ارعاب، نامیدن با القاب نامناسب، به مسخره گرفتن، هل دادن، پرت کردن به گوشه‌ای و آسیب‌زدن به وسایل دیگر دانش‌آموزان و غیره (مراجعه کنید به نشانه‌های اولیه در بخش (الف).
آنها ممکن است این قبیل رفتارها را نسبت به بیشتر دانش‌آموزان نشان دهند، اما به طور عمده دانش‌آموزان ضعیف‌تر و بی‌دفاع‌تر را برای اهداف‌شان انتخاب می‌کنند. به علاوه برخی از قلدران از مریدان و ستایشگران خود برای انجام فعالیتهای زورگویی و آزار و اذیت استفاده نموده و در عین حال موقعیت خود را نیز حفظ می‌کنند.
احتمالاً پسران بیشتر از دختران اقدام به قلدری می‌کنند، در عین حال این را باید مورد توجه قرار داد که شناسایی قلدری در دختران دشوار است: دختران مرتکب قلدری خیلی کمتر اقدامات خود را در مقابل دیگران انجام می‌دهند بلکه بیشتر به صورت پنهانی است، بدین معنا که ایجاد اذیت و مزاحمت از طریق تهمت زدن، شایعه پراکنی و بهره‌برداری کردن از روابط دوستانه به نفع خود در کلاس، انجام می‌پذیرد (برای مثال، محروم کردن یک دختر از بهترین دوستش). در چنین زمانی، آن باید مورد تأکید قرار بگیرد که در حال حاضر شناخت کمتری درباره خصوصیات مشخص دختران مرتکب قلدری وجود دارد.
علاوه بر رفتارها و عکس‌العملهای فهرست شده در بالا، دانش‌آموزان مرتکب قلدری احتمالاً یکی یا بیشتر از ویژگیهای عمومی مورد اشاره در زیر را خواهند داشت:
* ممکن است از نظر جسمانی نسبت به دیگر همکلاسیها و به خصوص قربانیانشان، قوی‌تر باشند و نیز از نظر سنی مشابه و یا تا اندازه‌ای بزرگتر از قربانیان بوده و در فعالیتهای فیزیکی در بازی، انواع ورزش و زد و خورد از برجستگی و کارآمدی خاصی برخوردارند (به خصوص پسران).
* نیاز قوی به سلطه و تحت کنترل درآوردن دیگر دانش‌آموزان داشته و تهدید و قدرت خودشان را به شیوه‌ای که می‌خواهند، ابراز می‌نمایند؛ آنها ممکن است درباره برتری غیرواقعی یا واقعی خود نسبت به بیشتر دانش‌آموزان لاف بزنند.
* دارای خلق تند بوده، به راحتی خشمگین و برانگیخته می‌شوند و آستانه تحمل شکست در آنها پایین است؛ آنها در تبعیت از قوانین و تحمل ناملایمات دچار مشکل‌اند و ممکن است تلاش نمایند تا از طریق تقلب برای خود امتیاز کسب کنند.
* آنها معمولاً تضـاد ورز، گستاخ و نسبت به بزرگسالان پرخاشگر هستند (معلمان و والدین) و ممکن است موجب وحشت در افراد بزرگسال نیز بشوند (بستگی دارد به سن، توانایی جسمانی افراد جوان)؛ و در خارج از موقعیتهای دشوار در مورد کاردانی و توانایی خودشان صحبت می‌کنند.
* ظاهراً بی‌رحم و خشن بوده و در مقایسه با دیگر دانش‌آموزان، همدلی کمی را نسبت به قربانی نشان می‌دهند.
* فزون مضطرب و ناایمن نبوده و به طور خاص نسبت به خودشان نظر مثبت دارند (عزت‌نفس‌شان متوسط و بالای از آن است).
* در مقایسه با همسن و سالهای خود، در سنین پایین‌تر، درگیر رفتارهای ضداجتماعی شامل: کاری را دزدکی انجام دادن، تخریب، مصرف نوشیدنی الکلی و معاشرت با گروههای ناباب می‌شوند.
* ممکن است در میان هم کلاسیهای خود از محبوبیت متوسط، بالا یا پایینی برخوردار باشند، اما آنها، اغلب از طرف تعداد محدودی از همسالان خود در دبیرستان، به سبب اعمال قلدری بر روی دانش‌آموزان مورد حمایت قرار می‌گیرند و این احتمالاً در میان جمعیت مدرسه ابتدایی کمتر مشاهده می‌شود.
* هر چند پیشرفت درسی مرتکبان قلدری در مقطع ابتدایی می‌تواند در حد متوسط، بالا یا زیرمتوسط باشد اما در مقطع تحصیلی بالاتر، دچار افت تحصیلی شده و نسبت به مدرسه نگرش منفی پیدا می‌کنند.


در مورد قلدری چه کار می‌توانیم بکنیم؟

با یک دید کلی درمی‌یابیم که اولین هدف در یک برنامه مداخله، می‌تواند ارزیابیهای خاص باشد، با وجود این، قبلاً نیز به آن اشاره نموده‌ام که از سالها پیش این برنامه مداخله‌ای با تمام جزئیاتش به 540 معلم در 20 مدرسه مختلف در سوئد ارسال شد و به آنها فرصت داده شد تا نقطه نظرات خود را در ارتباط با اهداف ارزیابی مداخله‌ای (در یک پرسشنامه) بیان نموده و تمایل خود برای استفاده از برنامه مداخله‌ در کلاس گزارش کنند. به طور خلاصه 87 درصد معلمان برنامه مداخله‌ای را خوب یا خیلی خوب ارزیابی کردند. migna.ir بعد، بیشتر از دو سوم معلمان برنامه‌ریزی کردند تا حداقل تعدادی از اهداف مداخله‌ای را در کلاس اجرا استفاده کنند و 25 درصد دیگر پذیرفتند که آنها نیز همین کار را انجام دهند. سودمندی نتایج آن، در انطباق با واقعیات زندگی روزانه‌ی مدرسه مورد تأیید قرار گرفت و معلمان احساس نمودند که هم احتمال و هم تمایل وجود دارد که اهداف برنامه مداخله‌ای را در کلاس و مدارس خود اجرا و متحقق سازند. مشابه همین نتایج تقریباً از گروه 500 نفری معلمان نروژ نیز بدست آمد.

مرور برنامه مداخله

شرایط عمومی

• آگاهی و درگیر شدن

ارزیابیها در سطح مدرسه

• اجرای پرسشنامه زمینه‌یابی
• برگزاری سخنرانیهای متعدد در رابطه با مسائل قلدری/ قربانی در مدرسه
• نظارت بهتر در ساعات تنفس و زمان ناهار
• بهبودی سازی امکانات زمین بازی در مدرسه
• برقراری تماس تلفنیش
• برگزاری جلسات والدین با اولیای مدرسه
• تشکیل گروه معلمان برای رشد محیط اجتماعی در مدرسه
• برگزاری جلسات توسط والدین

ارزیابیها در سطح کلاس

• ایجاد مقررات در کلاس برای مقابله با قلدری: روشن‌سازی، تحسین و تشویق، حمایتها و ضمانت اجرایی
• بحث و گفتگوهای منظم در کلاس
• ایفای نقش و تهیه مقاله
• یادگیری با روش مشارکتی
• افزایش فعالیتهای مثبت در کلاس
• برگزاری جلسات سخنرانی با حضور معلمان - والدین/ کودکان

ارزیابیها در سطح فردی

• صحبتهای جدی با مرتکبان قلدری و زورگویی و کودکانی که مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند
• گفتگوی جدی با والدین دانش‌آموزانی که درگیر رفتارهای زورگویی و آزار و اذیت هستند
• معلمان و والدین از روش تصویرسازی استفاده کنند
• کمک گرفتن از دانش‌آموزان بی‌طرف
• کمک و حمایت از والدین (تشکیل پرونده، غیره)
• بحث و گفتگوهای گروهی برای والدین دانش‌آموزانی که درگیر مسائل زورگویی، پرخاشگری و آزار و اذیت می‌باشند.
• تغییر کلاس یا مدرسه
مجموعه‌ گزارشهای ارائه شده در بالا، بیانگر اهداف ارزیابیهای به عمل آمده در یک برنامه مداخله‌ای گسترده می‌باشد. همه‌ی آنها می‌تواند در یک برنامه‌ریزی انجام شده برای مقابله با مسائل قلدری/ قربانی سودمند باشد. در عین حال، ما هم اکنون می‌دانیم که براساس تجربیات و تحلیلهایی که [در اختیار داریم]، ممکن است اهمیت این ارزیابیها برای افراد بیشتر از نتایج مورد انتظار روشن شود.

هدفها

هدفهای عمده برنامه مداخله‌ای «به طور ایده‌آل، کاهش هر چه بیشتر احتمال و حذف کامل وجود مسائل قلدری در شرایط مدرسه‌ای و خارج از مدرسه و پیشگیری از گستردگی مسائل جدید است». طبیعی است که توجه در درجه اول معطوف به چیزی باشد که قلدری مستقیم خوانده می‌شود. با توجه به تذکرات پیشین، قلدری مستقیم در ارتباط است با حملات آشکار دانش‌آموزانی به یکدیگر که ممکن است به صورت کلامی، ژست وحالت، ابزاری با انواع حالتهای صورت یا برخوردها فیزیکی باشد. همچنین پیشگیری از قلدری غیرمستقیم نیز باید شامل اهداف ما باشد. دانش‌آموزی که در معرض قلدری غیرمستقیم قرار دارد از گروه همسالان محروم می‌شود و مسائلی را در رابطه با دوستان و دیگر دانش‌آموزان در کلاس دارد.
آشکار است که رابطه میان قلدری مستقیم و غیرمستقیم در دانش‌آموزانی که در معرض قلدری مستقیم قرار دارند، موجب منزوی شدن و طرد توسط همسالانشان در آنها می‌گردد. اما دانش‌آموزان کمی هم هستند که بدون اینکه در معرض حملات آشکار دیگر دانش‌آموزان قرار گرفته باشند، تنها و منزوی هستند. همچنین برنامه مداخله‌ای باید اشکال ناپیداتر قربانی کردن را نیز در برگیرد.
اهداف مورد توصیف در بالا باید به صورت منفی تنظیم و بیان شوند: کاهش مسائل و نگرانیها و حذف و پیشگیری از مسائل قلدری/ قربانی. همچنین در ماهیت و به طور ذاتی باید اهداف به صورت مثبت نیز بیان گردد: دست‌یابی به بهترین روابط میان همسالان در مدرسه، و ایجاد شرایطی برای کاهش احتمالی بروز آزار و اذیت و قلدری در طول سال و بهبود بخشی عملکرد دانش‌آموزان در مدرسه و خارج از مدرسه (الویوس، 1978).
برای قربانیان آزار و اذیت بدین معناست که احساس امنیت در مدرس، افزایش اعتماد به نفس و احساس نداشتن تفاوت با دیگر دانش‌آموزان و انتخاب حداقل یک یا دو نفر دوست از میان همسالانشان، ایجاد گردد. برای مرتکبان قلدری، بهبودی عملکرد، ناظر است بر کاهش هر چه بیشتر پاسخهای پرخاشگرانه در محیط، و ابراز خود به شیوه‌هایی که از نظر اجتماعی بیشتر قابل قبول است. این امر موجب کاهش و تعدیل میزان بروز پاسخهای تهاجمی و منفی قلدری گردیده و از سوی دیگر در همان زمان، رفتارهای مثبت مورد تقویت قرار خواهد گرفت.

آگاهی و مشارکت

برای واقعیت بخشیدن به چنین اهدافی در برنامه مداخله‌ای در مدرسه، دو شرط کلی از اهمیت خاصی برخوردار است: (1) آگاه شدن از گستردگی مسائل قلدری/ قربانی توسط بزرگسالان در مدرسه و تا حدی در منزل؛ (2) اینکه بزرگسالان تصمیم بگیرند خودشان را درگیر سازند، به طوری که تغییر جدی را در شرایط ایجاد کنند.
نتایج تحقیقات اولیه آشکارا نشان داده است که قلدری از مسائل قابل توجه در مدارس سوئد می‌باشد (به همان صورت در بسیاری از مدارس کشورهای دیگر) و این که هیچ مدرسه‌ای نمی‌تواند از خطر قلدری در امان باشد. در هر زمانی تعدادی از دانش‌آموزان که با هم هستند، به خصوص موقعی که به عنوان عضو گروه خود انتخاب نمی‌شوند و موقعی که افراد بزرگسال حضور ندارند، احتمالاً گرایشهای آنها در جهت بروز رفتارهای قلدری افزایش می‌یابد.
این یک فرض کلی منطقی است. اما برای کار متمرکز بر روی مسائل در یک مدرسه خاص، نیاز به این است که اطلاعات با جزئیات بیشتری درباره موقعیت ویژه‌ای که در یک مدرسه وجود دارد، جمع آوری شود. یک روش خوب برای تحقق این امر اجرای پرسشنامه‌ قلدری/ قربانی به طور معمول می‌باشد. نتایج حاصل از اجرای پرسشنامه می‌تواند در گسترش مسائل قلدری/ قربانی در مدرسه داده‌های قابل توجهی را به دست دهد که آن نیز با مداخله معلمان و صحبت با دانش‌آموزان درگیر و با میزان آگاهی والدین از رفتار فرزندان خود و تجربیات مربوط به مدرسه همراه است. علاوه بر آن، نتایج حاصل از گزارشها، می‌تواند مشخص کننده تعداد دانش‌آموزانی (پسران/ دختران) باشد که در پایه‌های کلاسی مختلف درگیر این مسائل هستند. این نکته نیز آموزنده می‌باشد که نتایج حاصل از مدارس مختلف، می‌تواند قابل مقایسه با یکدیگر باشد. مشخص کردن گستره مسائل قلدری/ قربانی در مدارس خاص، می‌تواند نقطه شروع خوبی برای برنامه‌های مداخله‌ای باشد. حتی اگر میزان بروز قلدری در مدارس بسیار محدود باشد، نباید از آن خشنود بود و بایستی در برنامه مداخله‌ای نهایی در مدرسه، از هر جهت آن را اصلاح و حذف کرد.
ثبت میزان مسائل قلدری/ قربانی در هر مدرسه خاص بستگی به توجه معلمان و والدین و میزان علاقه آنها به فعالیتهای مداخله‌ای دارد. درگیر شدن بزرگسالان در مقابله با مسائل قلدری/ قربانی از پیش شرطهای اساسی در برنامه‌های مداخله‌ای است و مهم این است که بزرگسالان نباید به قلدری به عنوان بخشی از زندگی فرزندان خود نگاه کنند و متقاعد شوند که تا حد زیادی مسائل قلدری مربوط به گروههای خاص می‌باشد. در همان موقع قصد من این بود که شناخت مربوط به علت واقعی مسائل قلدری و اقدامات متقال مناسب را هم که تا حد زیادی در دست‌یابی به نتایج مطلوب تأثیرگذار خواهد بود، افزایش دهم.

ارزیابی در سطح مدرسه

همان‌طوری که در مرور کلی برنامه مداخله‌ای نشان داده شد، ارزیابیهای مقابله با قلدری می‌تواند در سطح مدرسه، کلاس و به طور انفرادی، اجرا گردد. در اصل، گروه هدف در سطح مدرسه می‌تواند به همه جمعیت دانش‌آموزان مربوط باشد، و هیچ تمرکز خاصی بر دانش‌آموزانی که از نظر رفتارهای قلدری/ قربانی مورد شناسایی و توجه قرار بگیرند، نیست. ارزیابیها معطوف به گسترش نگرشها و ایجاد شرایطی است که گسترش قلدری در مدرسه را کاهش دهد.
بخشی از این ارزیابی هدفهای اضافی را در جهت پیشگیری از گسترش مسائل جدید قلدری/ قربانی را شامل می‌شود.
«ارزیابیها در سطح کلاس»، می‌تواند به همین شکل توصیف شود، به جز اینکه کل دانش‌آموزان کلاس را به عنوان یک گروه مدنظر قرار می‌دهند.
«هدف ارزیابیها در سطح انفرادی» مربوط است به تغییر رفتار یا شرایطی که هر یک از دانش‌آموزان در آن قرار دارند. اهداف در اینجا دانش‌آموزانی هستند که در مسائل قلدری/ قربانی درگیر بوده و مورد شناسایی قرار گرفته و یا خواهند گرفت.
ارزیابی در سطح مدرسه اولین مبحث ما می‌باشد.

سمینار روزانه در مدرسه

زمانی که تصمیم گرفته می‌شود تا ارزیابیهای منظم برای مقابله با قلدری انجام گیرد، برگزاری جلسات روزانه سخنرانی به طور منظم در رابطه با مسائل مربوط به قلدری مفید خواهد بود. علاوه بر اهمیت شرکت معلمان، باید روان‌شناس مدرسه، مشاور و پرستار مدرسه، والدین و دانش‌آموزانی که می‌توانند بخشی از فعالیتها را برعهده بگیرند، انتخاب شوند و بهتر است همه شرکت کنندگان برای آمادگی سخنرانی، این کتاب را مطالعه کنند.
اگر نتایج حاصل از اجرای پرسشنامه قلدری/ قربانی بر روی دانش‌‌آموزان در دسترس بود، ارزشمند خواهد که همراه با جزئیات مربوط در جلسه سخنرانی ارائه شده و مورد بحث قرار گیرد. همچنین استفاده از نوار ویدئویی خاص مربوطه به قلدری (موبینگ ، 1983) مهم می‌باشد که می‌توان این نوار ویدئویی از طریق تماس با مولف کتاب تهیه نمود.
هدف از سخنرانی باید رسیدن به یک طرح عملی بلندمدت برای مدرسه باشد. این برنامه‌ریزی باید همراه با جزئیات، به حد کافی مشخص و ملموس باشد، و زمان کافی برای بحث در مورد ارزیابیهایی که برای اجرا در یک مدرسه خاص انتخاب می‌شوند، پیش‌بینی شود. ممکن است نیاز باشد که برخی از ارزیابیها، با توجه به شرایط مدرسه، تغییر کند.
حتی اگر لازم است معلمان مختلف بر مؤلفه‌های تاحدودی متفاوت برنامه برای استفاده در کلاسهای خود متمرکز شوند، مطلوب خواهد بود که بر سر ارزیابیها و اصول توافق حاصل شود. البته اگر مدرسه‌ای بتواند از طریق چنین سخنرانیهایی تا حدی احساس تعهد و مسؤولیت‌پذیری را برای برنامه انتخاب شده ایجاد کند، بسیار سودمند خواهد بود.

نظارت در خارج از ساختمان مدرسه

بیشتر رفتارهای قلدری در مدرسه رخ می‌دهد نه در راه آمدن به مدرسه یا رفتن از آن (ص 21). همان‌طور که قبلاً گزارش شد، در صورت نظارت جدّی معلم در ساعات زنگ تفریح و وقت ناهار، رخداد رفتارهای قلدری در آن مدارس کمتر خواهد بود، بر همین اساس مهم است که تعدادی از افراد بزرگسال همراه با دانش‌آموزان در موقع زنگ تفریح و ناهار، نظارت کافی را بر فعالیتهای دانش‌آموزان داشته باشند (حتی برای موقعی که بسیاری از دانش‌آموزان بدون ناظر می‌خواهند مدرسه را ترک کنند). یکی از تدابیر پیشگیرانه این است که برای اطمینان خاطر در یک مدرسه باید یک طرح نظارتی عملی را در موقع ناهار و تعطیلی کامل مورد پیش‌بینی قرار داد.
آشکارا، کافی نیست که معلمان یا دیگر بزرگسالان فقط در ساعات تنفس حضور داشته باشند: آنها باید مداخله سریع همراه با جزئیاتش را در شرایط بروز قلدری یا در موقعیتهایی که احتمال وقوع رفتارهای آزار و اذیت وجود دارد، مورد آماده‌سازی قرار داده باشند. از نظر اطمینان، حتی موقع ظهور آزار دیدگی هر چند به صورت یک شوخی ساده، نباید بدون قید و شرط پذیرفته شود. این قبیل اتفاقات باید در رفتار دانش‌آموزان به عنوان، سؤال به شدت مورد توجه بوده و پی‌گیری شود. با توجه به تن صدا، حالات چهره و در اوضاع و احوالی که فعالیتها انجام می‌گیرد، باید تصمیم گرفته شود که آیا آن رخداد با آن ویژگیها، قلدری بوده است یا خیر. قواعد هدایت کننده فعالیتها برای مداخله در آغاز یا پایان قلدری باید فراهم شود.
مداخله توسط بزرگسالان تعیین کننده و از جنبه نگرشی بسیار مهم و اثرگذار می‌باشد و آن این است. «ما رفتارهای قلدری را نمی‌پذیریم». این قبیل مداخلات، پیامهایی را به صورت هشدارهای واضح، هم برای مرتکبان قلدری و هم برای دیگر دانش‌آموزانی که ممکن است درگیر فعالیتهای قلدری باشند، ارسال می‌کند. مداخله بزرگسالان، همچنین به طور ضمنی جنبه‌های مختلف احتمال وقوع آزار و اذیت قربانیان قلدری را نیز مورد توجه قرار می‌دهد.
اگر معلم ناظر برای اجتناب از درگیر شدن در کل مسأله قلدری فقط در داخل ساختمان در موقع زنگ تفریح حضور داشته باشد، این بدین معناست که در واقع او با این تصمیم خود، دانش‌آموزان قربانی را به سبب ترحم، رها می‌کند، به عبارت دیگر از مداخله خودداری می‌نماید و با این رفتار خود به طور تلویحی و به آرامی از قلدری چشم‌پوشی می‌کند. این هشدارها باید به وضوح به دانش‌آموزان مرتکب قلدری که فعالیتهای خود را بدون توجه به خطرات و پیامدهای منفی آن ادامه می‌دهند، رسانده شود. موقعی که برخی از معلمان در رابطه با نظارت جسارت‌آمیز در ساعات تنفس و تعطیلی، نگرش منفی داشته و دوست ندارند که مانند یک مأمور انتظامی عمل کنند.
به آنها از دید دانش‌آموزان، به عنوان ناظران ضعیف نگریسته می‌شود. این نگرش با این واقعیت که نظارت دقیق و هشیارانه فرد بزرگسال می‌تواند به طور مؤثری، شرایطی را که دانش‌آموزان مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند، اصلاح کند، انطباق ندارد. حتی اگر این قبیل ناظران تمایلی نداشته باشند که در نهایت منجر به ایجاد تغییر در ویژگیهای شخصیتی پرخاشگرانه مرتکبان قلدری بشوند، نتایج غیرقابل انتظار را به دنبال خواهد داشت که قابل پیش‌بینی نیست و اگر هم نظارت موقع تنفس و تعطیلی افزایش یابد، جهت رفتارها نمی‌تواند مورد ارزیابی و درک و فهم قرار بگیرد.
این جا تأکید من بر این نکته است که نمی‌توان امر مداخله را در هر وضعیتی انجام داد و این منطقی است که این نقطه نظر به معلمان انتقال داده شده و مورد بحث و گفتگو قرار گیرد، این بسیار مهم است که مدرسه باید ناظران بزرگسان خوبی را برای دانش‌آموزان با استفاده از معلمان و یا دیگر افراد فراهم کند.
برای ایجاد امنیت در دانش‌آموزان، بزرگسالان ناظر باید اطلاعاتی را درباره حوادثی که در زمان زنگ تفریح و تعطیلی رخ می‌دهد جمع‌آوری کنند. معلمی که مشاهده‌گر قلدری یا اقدام برای قلدری است، علاوه بر مداخله، باید پیشامد مذکور را به معلم دانش‌آموزان درگیر گزارش کند. در چنین صورتی گرایشهای مربوط به ارتکاب قلدری می‌تواند مورد کشف قرار گرفته و در همان مراحل اولیه خنثی‌سازی شود.
گزارشهای پیشین نشان داده است که با کنترل کارآمد قلدری دانش‌آموزان بزرگتر بر روی دانش‌آموزان می‌توان از وقوع بسیاری از رفتارهای قلدری را که در زمانها و مکانهای خاص مورد برنامه‌ریزی و اقدام قرار خواهند گرفت، پیشگیری نمود. برای مثال، می‌توان دانش‌آموزان بزرگتر و جوان‌تر را در زنگ تفریح و یا با تخصیص زمین بازی جدا، نظارت کرد. در صورت دیگر جداسازیها در محوطه مدرسه، احتمال افزایش رخداد قلدری و کم کردن شانس مداخله، باید مراقبت ویژه‌ای به عمل آمده و یا احتمال بروز، از میان برداشته شود.
همچنین برای مقابله با بروز قلدری باید شرایط و لوازم مطلوب و جذابی فراهم شود که موجب بروز فعالیتهای مثبت گردد. یکی از عوامل احتمالی بروز قلدری در برخی از دانش‌آموزان این است که به سبب کسلی و بی‌حوصلگی، برای ایجاد هیجان بیشتر، مرتکب رفتارهای قلدری می‌شوند. به علاوه فراهم‌سازی و یک برنامه‌ریزی خوب در زمین بازی، گیرایی بیشتری را برای بزرگسالان ایجاد می‌کند تا در فعالیتهای دانش‌آموزان مشارکت کنند.

ارتباط تلفنی

زمانی که دانش‌آموزی در مدرسه مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرد، طبیعی است که مسأله با والدین، معلم یا هر دو در میان گذاشته شود. با این وجود با کمال تأسف دانش‌آموزی که مورد قلدری قرار می‌گیرد معمولاً دچار اضطراب مفرط و ناامنی شده و به سبب ترس تلافی‌جویانه توسط دانش‌آموزان زورگو، ممکن است جسارت این را نداشته باشند که درباره آن موقعیت چیزی به کسی بگوید هر چند که اگر بزرگسالان در آن جا بودند، تا حدی وارد عمل می‌شدند. همچنین احتمال آن نیز هست که توسط قربانی آزار و آذیت و یا والدین در رابطه با مسأله توجه و نظارت، به معلم کلاس اتهام زده شود، اما باید آن را به دست فراموشی سپرد و یا توجیه کرد.
در چنین موقعیتهایی «ارتباط تلفنی» می‌تواند بسیار مفید باشد. یک فرد قابل اعتماد همراه با روان‌شناس مدرسه، مشاور و یا یک معلم علاقه‌مند در هر هفته، چند ساعتی به طور ناشناس در مورد شرایطی که می‌خواهند، با دانش‌آموزان یا والدین صحبت کنند. به عنوان اولین کار دراین تماس شخصی، خوب گوش کردن مهم است و باید تلاش نمود تا یک تصویری از آن موقعیت به دست آورد. در مواردی که تماس شخصی به نظر می‌رسد نیاز به بحث گسترده دارد و به همین سبب باید دانش‌آموز یا والد را ترغیب کرد که در تلفن بیشتر صحبت کند. در خیلی از موارد که تا حدی هدف دست نیافتنی به نظر می‌رسد و باید در کنار تماس تلفنی، حضوری نیز صحبت شود. این تماس تلفنی را ممکن است معلم یا فرد دیگری انجام دهد.
بسیار مهم است که در این گونه شرایط، با ارتباط شخصی، مسأله پیگیری شود، و نباید اجازه داد که موضوع ادامه پیدا کرده و به صورت نشانگان جدی در بیاید و باید با شیوه‌هایی که وجود دارد موضوع را حل کرد. اگر فردی به صورت قوی ارتباط تلفنی را برقرار کند، احتمالاً نیاز کمی برای برقراری ارتباط شخصی وجود خواهد داشت. برای تشویق دانش‌آموز درگیر که تحت حمایت افراد مهم یا معلم یا شخص تلفن کننده قرار می‌گیرد، ممکن است تماس تلفنی کافی باشد.
در صورتی که یک ارتباط باز و خوب میان معلمان، دانش‌آموزان و والدین باشد به احتمال زیاد نیازی به ارتباط تلفنی نخواهد بود. اما در مدارس و کلاسهایی که موقعیت کمتر مساعد است، ترتیب دادن چنین تماسهایی به دانش‌آموزان یا والدینی که قادر نیستند و یا تمایل ندارند که به طریق شیوه‌های معمول در مدرسه حضور بیابند، می تواند کمک کننده باشد. همچنین این نوع روش ارتباط برای والدین دانش‌آموزان زورگو و قلدر که به دنبال کمک‌‌اند، سودمند است و می‌توان توصیه‌هایی را در مورد چگونگی نظارت بر رفتار فرزندانشان ارائه نمود.
در مدارسی که تعداد دانش‌آموزان آن کمتر است، ارتباط تلفنی کافی نیست. و برقراری ارتباط با روشهای معمول بهتر است. اگر مدرسه‌ای تصمیم گرفت ارتباط تلفنی را تثبیت کند بایستی والدین دانش‌آموزان در جریان قرار بگیرند.

تشکیل جلسه عمومی

برای مقابله مؤثر با مسائل قلدری/ قربانی، ارتباط نزدیک میان خانه و مدرسه بسیار مطلوب خواهد بود. این همکاری می‌تواند تحت عنوان جلسه عمومی میان همه والدین در مدرسه و یا به صورت گروههایی کوچکتر (کودکان و والدینشان با تعداد کمتر) برای شرکت در جلسات کلاسی، سازماندهی شوند. در کنار بحث و گفتگوهای انفرادی میان معلم کلاس و والدین، می‌توان برای دیگر احتمالات از ارتباط تلفنی استفاده کرد. انجام چنین ارتباطهایی هم زمان و در دوره‌های زمانی مختلف، برای مقابله با قلدری در مدرسه امری توجیه‌پذیر است. آن همچنین برای دانش‌آموزانی که در تعدادی از ارتباطات میان مدرسه و خانه شرکت می‌کنند، مناسب خواهد بود.
اگر یک مدرسه‌ای تصمیم بگیرد که تلاش برای مبارزه با زورگویی قلدری را تشدید کند، باید والدین دانش‌آموزان در جریان بوده و برای شرکت در این تصمیم‌گیری دعوت شوند. یک روش خوب برای مطرح کردن این موضوع، طرح آن در یک جلسه عمومی است. اگر دانش‌آموزان به پرسشنامه قلدری پاسخ داده باشند، نتایج (برای مدرسه و در سطوح کلاسی مختلف) می‌تواند در این قبیل موقعیتها طرح شود. آن همچنین برای روان‌شناس مدرسه و یا کسان دیگری که دعوت شده‌اند مناسب خواهد بود که برای ایجاد یک رویکرد کلی، مطالبی را در زمینه گستره سازوکارها و علل قلدری، ارائه نمایند.
حاضران در جلسه باید در گفتگوهای مربوط به برنامه‌ریزی جهت اقدام و ارزیابیهای خاص در مدارس، که برای تحقیق این امرو تلاش برای مقابله با قلدری تأکید می‌نمایند فعالانه شرکت کنند.
همچنین مدرسه باید والدین و معلمان را که هم اکنون درگیر حتی مسائل جزئی زورگویی و قلدری و موارد خاص اجتماعی هستند، مطلع کند. این می‌تواند موجب افزایش تماس والدین با تعدادی از معلمان گردد. مدرسه باید والدینی را که احساس می‌کنند فرزندشان مورد آزار و اذیت قرار گرفته و یا دیگر دانش‌آموزان را مورد زورگویی و تهدید قرار می‌دهد، تشویق کند تا با معلمان تماس برقرار نمایند رویکرد باز و مثبت مدرسه نسبت به این مسأله ممکن است تشکیل جلسات غیرضروری را موجب گردد که معلمان احساس فشار کنند امّا، طبیعی است که این افزایش تماس، شروع خوبی است برای همکاری نزدیکتر میان مدرسه و والدین و این که قلدری و موضوعات مهم مربوط به آن مرکز محور توجه قرار بگیرد.
نکات طرح شده در جلسه عمومی و اطلاعات مربوط به برنامه‌ریزی جهت مقابله با قلدری، بعد از جلسه، برای والدین ارسال شود. اگر تصمیم گرفته شد که جلسه عمومی در کلاس برگزار گردد باید والدین در جریان باشند. در این شیوه به والدینی که نمی‌توانند در جلسه عمومی شرکت نمایند، فرصت داده خواهد شد که در فعالیتهای آینده مشارکت کنند.

تشکیل گروههای معلمی برای توسعه‌ی قلمرو اجتماعی یا محیط اجتماعی - فرهنگی مدرسه

مهم است که اقدام علیه قلدری در مدرسه یا جامعه، اقدامی نمایشی، عجولانه و کوتاه‌مدت نباشد که اقدامی عجولانه‌تر جایگزین آن شود. با توجه به اینکه زورگویی و قلدری می‌تواند هنگام با هم بودن توسط چندین فرد ظاهر شود، باید آمادگی همیشگی برای برخورد با چنین تنیدگیهایی در محیط مدرسه، وجود داشته باشد. باید برای مداخله، شوق و علاقه را حفظ کرد. به علاوه همان طور که قبلاً تذکر داده شده است، ضروری است که معلمان، والدین و دانش‌آموزان شناخت کافی را درباره روشهای مناسب برای برخورد با این‌گونه مسائل کسب نمایند.
یکی از روشهای دست‌یابی به این اهداف وادار کردن معلمان برای عضویت در گروه توسعه اجتماعی مدرسه است. تعداد گروه 5 تا 10 نفر بوده و می‌توانند با توافق، به طور منظم در هفته یک بار برای چندین هفته دور هم جمع شوند. این جلسات می‌تواند برای بحث و تبادل‌نظر در مورد مسائل مختلف مدرسه و انتقال تجربیات و یادگیری از موفقیتها و شکستهای یکدیگر برگزار گردد.
طبیعتاً برای شروع، یکی از فعالیتهای مورد تمرکز می‌تواند مربوط به جنبه‌های مختلف زورگویی و قلدری باشد: مسأله به طور کلی، همراه با مسائل قلدری/ قربانی و انواع مقوله‌های مربوط به نتایج پرسشنامه، مشاهدات معلمان و به خصوص مسائل در ارتباط با ارزیابیهای مناسب و افزایش همکاری جهت برنامه‌ریزی در مدرسه مورد بحث و گفتگو قرار گیرد.
شرکت کردن در چنین گروهی، برای معلمانی که مسائل زورگویی و قلدری را در طول سال در میان دانش‌آموزان خود کمتر مشاهده کرده‌اند، بسیار ارزشمند خواهد بود؛ به خصوص بیشتر معلمانی که مسؤولیت نظارت در ساعات تنفس را برعهده داشته و با مسائل احتمالی در حیاط مدرسه مواجه خواهند گردید. لازم به یادآوری است که برای معلمان شرکت کننده در این جلسات، بررسی مسائل قلدری بسیار سودمند خواهد بود. ارتباط میان معلمان و مدرسه و مسائل عمومی مربوط به تدریس، از زمینه‌هایی است که می‌تواند مورد ملاحظه و بررسی قرار گیرد.
بعد از بحث و گفتگو در مورد یک یا چند موضوع، بازگشت به موضوع اصلی قلدری منطقی خواهد بود. آن نیز فرصتی است برای بررسی وضعیت کنونی مدرسه، چگونگی موفقیت‌آمیز بودن ارزیابیهای به عمل آمده و این که چه تلاشهای اضافی، لازم می‌باشد.
دعوت روان‌شناس مدرسه (یا مشاور و یا مددکار اجتماعی) به برخی از این جلسات ضروری است. به خصوص اگر در یک یا چند کلاس مسائل جدی قلدری رخ داده و به صورت موفقیت‌آمیز برطرف نشده باشد، چنین حضوری ارزشمند خواهد بود.
تعداد افراد هر گروه توسعه اجتماعی نباید بیش‌تر از حد و حداکثر شامل 10 - 12 نفر معلم باشد. به همین سبب در مدارسی که تعداد معلمان بیشتر می‌باشد، لازم است چند گروه تشکیل شود در چنین مواردی مفید آن خواهد بود که گروههای مختلف برای تبادل اطلاعات و یکپارچه‌سازی نقطه نظرات مربوط به تجربیات کسب شده، جلسات سخنرانی خود را در روزهای خاص و با هماهنگی یکدیگر برگزار کنند. به دلیل استفاده از نظرات مختلف افراد، برای شرکت همه معلمان در یکی از گروههای توسعه محیط اجتماعی می‌توان مزایای اقتصادی و عملی در نظر گرفت که این امر منطقی می‌باشد. برای هدفمند بودن فعالیت چنین گروههایی ضروری است که معلمان براساس علاقه خاص به این گروهها بپیوندند. پس از بررسی عملکرد چنین گروههایی، می‌توان گروههای دیگر را نیز با این شرایط هماهنگ ایجاد کرد. البته احتمال آن هست که یک گروه، از چندین روش مختلف در عملکرد خود استفاده کند. ولی برای نقطه شروع، با روش یکسان کار کردن، طبیعی خواهد بود. همچنین در جهت بهبودبخشی رهبری و سازماندهی درون گروهی با تصمیم مدرسه، تعدادی از افراد گروه می‌تواند کنار گذاشته شود. برای دست‌یابی مطلوب به اهداف، لازم است که محدوده جهت و ساختار سخنرانی گروههای مذکور مشخص شود.
گروههای توسعه محیط اجتماعی می‌تواند ابزاری مهم در جهت تلاش مقابله‌ای با قلدری در مدرسه باشد. آنها می‌توانند تجربیات ارزشمند جدیدی را کسب نموده و آن را به معلمانی که درگیر فعالیتهای مربوط هستند، ارائه کنند. معلمانی که در تلاش خودشان درگیر مسائلی هستند، می‌توانند خود را به عنوان بخشی از گروه حمایتی مدرسه‌‌ای تلقی نمایند؛ و می‌توانند از مشوقها و حمایتهای دیگر افراد بهره‌مند شوند. در جلسات گروه، گستره محیط اجتماعی مدرسه می‌تواند مشخص شود، این فعالیتها برای کارهای درونی مدرسه و به همان صورت، واقعی‌سازی اهداف اصلی طرح مورد مطالعه بسیار مهم است.
گروههای توسعه اجتماعی همچنین می‌توانند زمینه‌های معمول در میان معلمانی که درگیر مقابله با قلدری در مدرسه هستند، ارتقا دهند. آشکارا اگر بزرگسالان در محیط مدرسه بخواهند به صورت موفقیت‌آمیز و نسبتاً پایدار به کنترل موقعیتهای مشابه بپردازند ضروری است به صورت متقابل عمل کنند. انواعی از رفتار از یک رخداد به رخدادی دیگر و از معلم به معلمی دیگر که مورد توجه دانش‌آموزان قرار خواهد گرفت شاید، اثرات احتمالی ارزیابیها را ضعیف کند. بنابراین با سهیم شدن معلمان در نکته نظرات یکدیگر، به رشد هر چه بیشتر رفتارهای مقابله با موقعیتهای بروز قلدری در میان بزرگسالان، به مدرسه کمک خواهد کرد. بعلاوه اجرای یک طرح به صورت فراگیر، احساس امنیت را در هر معلم افزایش خواهد که تأثیر آن در عملکردشان بسیار معنادار خواهد بود.

تشکیل گروههای مطالعه در جلسات والد - معلم

تلاش برای ایجاد یک نگرش مشترک در رابطه با قلدری، در میان کارکنان مدرسه و والدین بسیار مهم است. اگر معلمان و والدین با روش منطقی مشابه، نسبت به زورگویی و قلدری عکس‌العمل نشان دهند، نتایج مطلوب به دست آمده به طور قابل توجهی افزایش خواهد یافت.
یک روش طبیعی برای دست‌یابی به این امر، این است که والدین (همچنین معلمان) به تدریج دانش و اطلاعات خود را نسبت به مسائل و اقداماتی که می‌توانند در مورد قلدری انجام دهند، افزایش دهند. جلسات والد - معلم یک وظیفه مهم است که باید مورد توجه قرار گیرد. والدین و معلمان می‌توانند مجموعه جلسات مشترکی را برگزار نموده و مطالب این کتاب و دیگر یافته‌ها را در زمینه مسائل قلدری/ قربانی مورد بحث و گفتگو قرار دهند. همچنین دیگر معلمان و نمایندگان مدرسه می‌توانند به تعدادی از این جلسات دعوت شوند و در مورد کارهایی که مدرسه می‌خواهد در این زمینه انجام دهد، مطلع شوند. یک گروه فعال از این نوع می‌تواند عملکردهای مشابه را برای والدین محقق سازد، همان‌طوری که گروههای توسعه اجتماعی نیز این کار را می‌توانند برای معلمان انجام دهند.

-

والدین دانش‌آموز قلدر چه کاری می‌توانند بکنند؟

هر چند که مسؤولیت اولیه مربوط به مسائل قلدری/ قربانی در مدرسه، متوجه اولیای مدرسه است، اما والدین نیز می‌توانند تا حد زیادی به اصلاح این موقعیت کمک کنند. کودکانی که جهت‌گیری پرخاشگری‌شان به طرف همسالان (و بزرگسالان) می‌باشد، آشکارا احتمال درگیر شدن آنها در رفتارهای ضداجتماعی از قبیل بزهکاری و سوء مصرف مواد افزایش می‌یابد. بنابراین مهم است که در جهت کمک به تغییر خصومت و نگرشهای منفی و جهت‌گیری رفتار در محیط تلاش شود. چندین پیشنهاد در رابطه با این که والدین در مورد فرزندان خود که مرتکب قلدری می‌شوند، چه کاری می‌توانند انجام دهند، ارائه می‌شود.
تعدادی از این توصیه‌ها با آن چه که قبلاً به عنوان مقررات، تحسین و پاداش و تنبیهات بدانها اشاره شده است، مربوط است. والدین باید به وضوح در رابطه با وخامت ارتکاب قلدری با فرزند خود صحبت کنند و این که آنها این قبیل رفتارها را در آینده تحمل نخواهند کرد. اگر والدین و مدرسه پیوسته عکس‌العملهای منفی برای این قبیل رفتارها نشان دهند، احتمال آن خواهد بود که رفتار کودک تغییر پیدا کرده و به میزان قابل توجهی احتمال بروز آن نوع رفتارها کاهش یابد.
پرخاشگری کودکان و نوجوانان مسائلی را در سازگاری با مقررات به وجود می‌آورد زیرا که موجب به هم ریختگی و سازمان نایافتگی می‌شود. این زمینه، این امر را ضروری می‌سازد که والدین در مورد تلاش بر روی پذیرش یک یا چند قانون ساده خانوادگی کار کرده و در مورد تحقق آن در زندگی خانوادگی به توافق برسند. این مقررات بهتر است نوشته شده و در یک مکان مشخص در منزل نصب گردد. ضروری است هر وقت که کودک مطابق با آن مقررات رفتار کند مورد تحسین و قدردانی بیشتر قرار بگیرد.
وقتی تغییر رفتار پرخاشگرانه آسان است که کودک احساس کند که او را دوست دارند و منزلت مناسبی در میان افراد خانواده دارد. اگر یک کودک مقررات مورد توافق را بشکند، بسیار مهم که با تنبیهات و پیامدهای منفی روبه‌رو شود.
در رابطه با مباحث مربوط به مقررات خانوادگی، طبیعی است که سوالاتی در زمینه پیامدهای احتمالی موقع تخطی از قوانین مطرح شود. قبل از آشکار شدن موضوع، والدین باید تعداد قابل توجهی از انواع پیامدها را مورد توجه قرار داده باشند. پیامدها بایستی با میزان ناراحتی یا ناخوشایندیها همبسته باشد، اما تنبیه جسمانی نباید مورد استفاده قرار بگیرد.
به عنوان یک قاعده کلی، موقع وقوع رفتارهای قلدری و یا دیگر رفتارهای ناخواسته، بزرگسالان کاری انجام نمی‌دهند و یا نمی‌دانند که کودک یا نوجوانشان چه کار دارند می‌کنند. بنابراین مهم است که والدین تلاش کنند دوستان فرزندانشان را بشناسند و این که معمولاً چه کاری دارند می‌کنند. یک شیوه مناسب در این زمینه صرف وقت زیاد با یکدیگر به عنوان یک دوست می‌باشد. بودن والدین و فرزند با یکدیگر فرصتی را فراهم می‌کند که با هم تجربیات مثبت مشترکی داشته باشند و می‌توانند در این موقع شخصیت فرزندشان را شناخته و واکنشهای مناسبی را نشان دهند.
در چنین روشی ممکن است هر چه بیشتر روابط مبتنی بر اعتماد و اطمینان گسترش یابد و این موجب می‌گردد که کودک بیشتر راغب شود به حرف والدینش گوش کند و تحت تأثیر والدین خود قرار بگیرد. والدین هم ممکن است بتوانند با پرخاشگری کمتری به فرزندشان کمک نموده و الگوهای واکنشی مناسبی را نشان دهند. شاید فعالیت، توانایی جسمانی و نیاز به تسلط در بسیاری از مرتکبان قلدری، استفاده از بعضی شیوه‌ها را سودمندتر می‌سازد، برای مثال: رشد جرات و جسارت همراه با رعایت مقررات، فوتبال یا هاکی روی یخ. شاید کودک استعداد خاصی داشته باشد که والدین آن را می‌توانند مورد تشویق و رشد قرار دهند.

والدین فرد قربانی چه کار می‌توانند بکنند؟

اگر والدین متوجه شوند که فرزندشان مورد آزار و اذیت و تهدید قرار می‌گیرد و مدرسه نیز آنها را از این وضع مطلع نساخته است، آنها باید تا آن جایی که امکان دارد هر چه زودتر با معلم کودک تماس بگیرند، هدف باید رسیدن به یک همکاری با مدرسه در مورد مسأله و پی‌گیری خطوط مورد بحث در بالا باشد. از آن‌جایی که یک قربان تیپیک «قربانی منفعل» دانش‌آموزی است مضطرب، ناایمن و با اعتماد به نفس پایین  و دارای دوستانی محدود یا بدون دوست، آن برای والدین مهم است که در جهت کمک به بهبود سازگاری فرزند خود تلاش کنند. یکی از این روشها، افزایش اعتماد به نفس در کودک قربانی است بدین طریق که والدین باید استعدادهای بالقوه فرزند خود را رشد داده و در او نسبت به خودش نگرش مثبت ایجاد نمایند.
حداقل در میان پسران، قربانی از نظر جسمی، اغلب ضعیف‌تر از دانش‌آموزان هم قطار خود بوده و حتی ممکن است دچار نوعی «اضطراب بدنی » باشند بنابراین بهتر است که در صورت تمایل دانش آموزان به این رفتارها نسبت به آموزش انواع فعالیتهای فیزیکی، از قبیل درگیر شدن در فعالیتهای مختلف ورزشی اقدام شود. حتی اگر این فعالیتها در سطح محدودی انجام گیرد، موجب هماهنگی جسمانی و کاهش اضطراب بدنی و افزایش اعتماد به نفس در آنها خواهد شد.
این موجب خواهد گردید که کودک به صورتهای مختلف به محیط خود پیام بفرستد، طوری که ممکن است موجب اصلاح روابط میان همسالان گردد. حتی از طریق انجام بعضی از ورزشها و یا فعالیتها براساس استعداد خاص توسط قربانی، در موقع برخورد با همسالان مرتکب قلدری، این احساس در مرتکبان ایجاد می‌شود که دیگر نمی‌توانند مانند قبل با قربانی رفتار کنند. یک محیط جدید برای دختر یا پسری که فقط براساس مجموعه ادراکات منفی مورد ارزیابی قرار نگرفته باشد، بسیار مهم است زیرا که می‌تواند برای همکلاسیهای جدید خود ارزشمند  باشد. این یک شانس تازه‌ای برای دانش‌آموز قربانی فراهم می‌کند. این تجربه به خصوص وقتی می‌تواند برای کودک بسیار مهم باشد که بتواند در میان گروه جدید حداقل یک دوست پیدا کند.
برای اصلاح کودک در مدرسه، والدین می‌توانند کودک را تشویق کنند که به صورتی فعالانه همراه با آرامش و دوستی با دیگر دانش‌آموزان در گروه، ارتباط برقرار نمایند. بسیار سودمند است که حداقل دو چیز مشترک وجود داشته باشد، برای مثال علایق یا گرایشهای شخصیتی مشابه. یک نقطه شروع می‌تواند این باشد که دانش‌آموز دیگر نیز تنها و از گروه همسالانش جداست. از آنها که طرد اجتماعی کودکان غالباً بدون مهارت بوده و آنها نیز برای برقراری ارتباط تلاش نمی‌کنند، برای والدین مهم است (یا برای مثال، روان‌شناس مدرسه) که به کودک از طریق توصیه‌های عینی و ملموس و جزئیات کمک کنند که چگونه آغازگر ارتباط باشند. آنها همچنین باید میزانی از حمایت و تشویق را در نظر داشته باشند، زیرا که موجب خواهد گردید تا در شکستهای اولیه این تمایل در کودک ایجاد شود که با تحقیر و بی‌اعتنایی مقابله کند و این امر به مداخله مؤثر والدین کمک خواهد کرد.
اگر والدین متوجه شوند که دختر و یا پسرشان تحت آزار و اذیت و تهدید قرار گرفته و یا از گروه همسالان طرد شده‌اند، طبیعتاً باید برای جلوگیری از ناامیدی فرزندشان، تلاش خود را بیشتر کنند. اگرچه هدف از این اقدام افزایش توانایی مناسب کودک در برقراری ارتباط است، اما ممکن است به طور ناخواسته پیامدهای منفی را در طولانی مدت به دنبال داشته باشد.
یک نگرش حمایت مفرط از سوی والدین می‌تواند انزوا گرایی از همسالان را در کودک تقویت کند و دلبستگیهایی نسبت به بزرگسالان ایجاد نماید که واقعاً می‌تواند مانع فرایندهای برقراری و تثبیت ارتباط با همسالان گردد. برای مقابله با این زمینه مهم است که والدین برای استمرار حمایت دائمی از کودک خود در مقابل تنیدگیهای احتمالی، آنها را در ارتباطات و فعالیتهای بیرون از خانواده درگیر سازند. در چنین مواقعی والدین باید تلاش کنند که یک تبیعت جویی محتاطانه اتفاق بیفتد، با یک محدوده معین و مهندسی شرایط برای رشد مثبت.
براساس مباحث پیشین، رفتار تحریک‌آمیز خود قربانی، ممکن است در ارتکاب قلدری دخیل باشد. به عنوان یک تکلیف مهم در این قبیل موارد، والدین (و معلمان) باید با دقت به کودک کمک کنند که الگوی واکنشی را کسب کند که در محیط با میزان کمتری موجب تحریک و عصبانیت شود. می‌توان به قربانی کمک کرد که «مهارتهای اجتماعی» خودش را اصلاح کرده و درک بهتری از «مقررات اجتماعی غیررسمی » را در میان گروه همسالانش کسب کند. علاوه بر جنبه تحریک برانگیزی و انفعالی بودن قربانیان، به طور معمول، صفات مشخصی از قبیل، احساس ناامنی، اعتماد به نفس پایین را دارا بوده که طبیعتاً موجب تبیعت‌جویی از توصیه‌ها و پیشنهادهای به عمل آمده از بالا برای قربانی منفعل را به دنبال خواهد داشت.
قربانی تحریک کننده، با این وجود، اغلب خلق نوسانی دارد و مانند فرد قلدر، ممکن است در تسلیم شدن به مقررات مشکل داشته باشد. همچنین ممکن است برخی از ارزیابیهای مورد بحث برای تغییر رفتاری قلدری به نحوی مناسب مورد استفاده قرار گیرد. اغلب مؤلفه‌های «بیش فعالی» در رفتار تحریک برانگیزی قربانی وجود دارد.
در چنین موارد دشواری، نیاز به کمک اضافی دیگر متخصصان از قبیل روان‌شناس و روان‌پزشک ضروری خواهد بود.
-
مقررات کلاس در مورد قلدری

ارزیابی شرایط کلاس

بسیار مهم است که معلم و دانش‌آموزان برای کمک به مقابله با مسائل قلدری/ قربانی و بهبودبخشی شرایط اجتماعی در کلاس، در مورد تعدادی از مقررات ساده به توافق برسند. اگرچه که همیشه تعدادی از مقررات عمومی مدرسه یا رهنمودهای رفتاری وجود دارد، اما بسیار مهم است که مجموعه‌ای از مقررات کمکی خاص در زمینه قلدری مستقیم و غیرمستقیم ایجاد شود. این مقررات ضروری است به صورت عینی و با روشهای احتمال بیان شوند.
مجموعه مقررات پیشنهادی زیر یک فهرست نهایی نیستند اگرچه به اعتقاد ما این مقررات خاص بسیار سودمند است. و بهتر است که دانش آموزان را به درگیر شدن در بحث پیرامون این قواعد ترغیب کنیم. در این صورت آنها به احتمال زیاد مسؤولیت بیشتری را برای پذیرش این قواعد از سوی خود و دیگران احساس خواهند کرد.
جلسات کلاس (زمان گردهمایی، مراجعه کنید به جلسات کلاس در زیر) می‌تواند محل مناسبی برای بحث و تبادل نظر درباره چنین مسائلی باشد. مقرراتی که در کلاس مورد توافق همگان قرار می‌گیرد، باید در تابلو اعلانات یا جاهای دیگری که قابل رویت هستند در معرض دید قرار بگیرند آن برای معلم بسیار مفید خواهد بود که در مورد این مقررات فکر کرده و احتمالاً جایگزینیهای جدیدی را مورد توجه قرار دهد و این بررسی باید قبل از ارائه در کلاس انجام گیرد. گفتگوهای مقدماتی می‌تواند در جهت توسعه محیط اجتماعی، به گروههای مورد اشاره در بالا کمک کند.
در زیر سه نمونه از مقررات که می‌تواند نقطه شروع خوبی باشد ارائه می‌گردد:
1-نباید رفتارهای زورگویی و قلدری را در دیگر دانش‌آموزان مورد تایید قرار دهیم.
2- باید تلاش کنیم به دانش‌آموزانی که مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند کمک کنیم.
3- باید دانش‌آموزانی را که به آسانی کنار زده می‌شوند تحت نظر داشته باشیم.
مقررات سه گانه ذکر شده در بالا برای مقابله با قلدری مستقیم (همراه با حمله‌های آشکار و نسبت به قربانی) و قلدری غیرمستقیم مثل انزوای اجتماعی و اخراج از گروه همسالان کمک کننده خواهد بود. انواع رفتارهای در ارتباط با این مقررات باید برای دانش‌آموزان روشن گردد. روشن‌سازی می‌تواند به شیوه‌های متفاوتی انجام گیرد. نوار ویدئویی (موبینگ، 1993) که قبلاً مورد اشاره قرار گرفته می‌تواند به عنوان مبنی بحث برای دانش‌آموزان نشان داده شود. این نوارهای ویدئویی جنبه‌های مختلف مسائل قلدری / قربانی را با ارائه مثالهایی به تصویر کشیده است.
راه دیگر انتخاب یک قطعه ادبی مخصوص کودکان و نوجوانان است تا بتوان آن را با صدای بلند در کلاس خواند (اسکینر ، 1992 را ببینید).
معلم این موضوعات را باید محتاطانه از میان تعدادی از نوشته‌ها و کتابها که این گونه مسائل و اساس ادراک نادرست مفاهیم مربوط به زورگویان، قلدران و قربانیان آزار و اذیت و پیامدهای نه زیاد واقع گرایانه را مورد توصیف و توضیح قرار داده است، انتخاب نماید.
برای مثال قلدر ممکن است به عنوان دانش‌آموزی که بسیار فزون مضطرب و ناایمن با شأن پایین و بی‌رحم است، توصیف شود و یا انحراف بیرونی در قربانی ممکن است به عنوان علت اصلی مورد آزار و اذیت قرار گرفتن، نشان داده شود. migna.ir حتی این برداشت ممکن است در بعضی از موارد به صورت فردی واقعیت داشته باشد، این قبیل توصیفها معمولاً برای مبحث کلی در مورد مسأله، نقطه شروع ضعیفی است. هدف از خواندن قطعه منتخب با صدای بلند این است که همدلی دانش‌آموزان در مورد قربانیان قلدری افزایش یابد و بعضی از سازوکارهای درگیر تا حدی نشان داده شود، بدون این که روشهای جدید آزار و اذیت (قلدری) آموخته شود.
«ایفای نقش» ساده درباره قلدری می‌تواند روشی سودمند و درگیرانه برای رسیدن به همان اهداف باشد. برای شروع می‌توان از موقعیتهای ملموس از کلاس یا دیگر موقعیتهایی که بیشتر مسائل اتفاق می‌افتد، استفاده کرد. در طول ایفای نقش، همچنین احتمال آن هست که به صورت طبیعی، توسط دانش‌آموزان، چگونگی مقابله و خنثی‌سازی تنیدگیهای مربوط به محرومیت اجتماعی و زورگویی و جلوگیری از قلدری در حال وقوع به نمایش گذاشته شود. هر چقدر این فعالیت دانش‌آموزان واقع گرایانه‌تر انجام گیرد، ارزش آن در انتقال شرایط ارتکاب زورگویی و قلدری واقعی‌تر خواهد بود. ایفای نقش باید توسط مباحث کلاس پی‌گیری شود و این در شرایطی است که رابطه میان بازی و واقعیت نمایانده شود.
با توجه به مطالب پیشین، معانی مقررات باید تا آن جایی که امکان دارد به وضوح به دانش‌آموزان در کلاس توضیح داده شود. به تدریج یک درک مشترک از چگونگی تفسیر مقررات پدید خواهد آمد و بدین طریق به آسانی می‌توان حوادث قلدری را در یک زمینه مناسب طرح کرد. توضیحی عینی و ملموس مقررات، به خصوص می‌تواند برای دانش‌آموزان پرخاشگری که مرتکب قلدری می‌شوند، اهمیت داشته باشد. تحقیقات و تجربیات نشان می‌دهد که این قبیل دانش‌آموزان همیشه از گستره آسیب و رنجی که دیگران به سبب رفتارهای آسیب‌رسان آنها متحمل می‌شوند، آگاه نیستند.
همچنین صحبت درباره مجموعه مقررات، احتمالاً می‌تواند بر نگرشهای مرتبط با قلدری در میان هنجارهای دانش‌آموزان اثرگذار باشد. از میان دیگر موضوعات، مشارکت انفعالی است که در زورگویی و قلدری می‌تواند مورد بحث قرار گیرد. بعضی از دانش‌آموزان به ندرت آغازگر قلدری نسبت به دیگران هستند، اما به سبب خواست یک نفر دیگر به آسانی با قلدر همراه می‌شوند. این دانش‌آموزان باید بفهمند که حتی مشارکت انفعالی به عنوان همدست تلقی می‌شود و نسبت به آن چه که اتفاق می‌افتد دارای مسؤولیت فردی می‌باشند. کنار کشیدن خود از مسؤولیت به بهانه بودن با دیگر بچه‌ها نمی‌تواند قابل قبول باشد، اغلب دانش‌آموزانی که تحت فشار هستند فکر می‌کنند که اگر آنچه را که خود یا دیگر دانش‌آموزان قلدر انجام می‌دهند به معلم یا والدین بگویند، یک نوع غیبت و بدگویی است. معلم باید با توضیح کافی به چنین عقایدی، واکنش نشان داده و آن را تعدیل نماید و آن را به عنوان یکی از مجموعه مقررات (شماره 1) قرار دهد و آن این که: قلدری به هیچ وجه پذیرفتنی نمی‌باشد و اگر یک دانش‌آموز، دانش‌آموز دیگری را به ارتکاب قلدری تشویق کند، به تبعیت از مقررات (شماره 2) کلاس، «آنچه درست و قابل قبول است» باید مورد توجه قرار بگیرد.
این غیبت نیست اما نشان دهنده ترحم و جانبداری از فرد ضعیف‌تری است که مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرد. جهت‌گیری اصلی در قانون شماره 3 تمرکز بر مقابله با تنیدگیها، ممانعت از درگیریها و انزوای اجتماعی است. این دانش‌آموزان یقیناً می‌توانند روشهایی را پیشنهاد کنند تا دانش‌آموزان دوست خود را که به آسانی از زمین و بازی کنار زده می‌شوند، در فعالیتهای مورد توافق درگیر سازند. همچنین می‌توان به دانش‌آموزان به صورتی منطقی توضیح داده شود که تنها کودکان و جوانان نیستند که برخورد خوبی نداشته یا در تلاش برای برقراری ارتباط با دیگران عکس‌العمل مناسبی را نشان نمی‌دهند. دلایل آن می‌تواند آموزش ضعیف و یا تکرار تجربیات منفی باشد، در نتیجه گاهی اوقات سماجته در یک رفتار موجب می‌شود که این قبیل دانش‌آموزان منزوی شده و نسبت به دانش‌آموزان همسال خود نگرش سوء ظن و عدم اعتماد پیدا کنند.

تحسین کردن

تشویق و توجه دوستانه از طرف معلمان می‌تواند بر روی رفتار دانش‌ تأثیر بسیار مهمی بگذارد. مطالعات در آمریکای شمالی نشان می‌دهد که معلمان در موقعیت یک کلاس معمولی، از تحسین کمتر استفاده می‌کنند. تشویق و تحسین قابل قبول، هم به خاطر ارتباط دانش‌آموزان با یکدیگر و هم تکالیف مدرسه، انتظار می‌رود که آثار مطلوبی بر جوّ کلاس داشته باشد. از این طریق دانش‌آموزان انتقاد مربوط به رفتار غیرقابل قبول را آسان‌تر می‌پذیرند و برای تغییر آن تلاش می‌نمایند و حس قدردانی را تجربه می‌کنند و تقریباً این احساس در همه دانش‌آموزان به وجود می‌آید. به خصوص این در مورد فردی که دانش‌آموزان دیگر را مورد قلدری قرار می‌دهد ممکن است حقیقت داشته باشد. ضمن گذشت از دانش‌آموزانی که پرخاشگر هستند و در رفتار مشکل دارند. در مورد آنها، آنچه مستحق هست باید انجام گیرد.
معلم می‌تواند دانش‌آموزان را به صورت انفرادی یا گروهی و یا کل کلاس را به دنبال تبعیت از قواعد رفتارهای مثبت تحسین و تشویق کند. رفتارهایی مثل مداخله کردن زمانی که یک یا چند دانش تلاش می‌کنند یکی دیگر را مورد قلدری و آزار و اذیت قرار دهند؛ برای شروع و یا مشارکت در فعالیتهایی که همه دانش‌آموزان کلاس بدون کنار گذاشتن حتی یک نفر، در آن درگیر هستند؛ برای اقدام به کشاندن دانش‌آموزان منزوی به سوی فعالیتهای مشترک و به طور کلی برای نشان دادن رفتار دوستانه و کمک کننده. به خصوص دانش‌آموزان پرخاشگر و دانش‌آموزانی که به آسانی تحت تأثیر قرار می‌گیرند، زمانی که تحت شرایطی که طبیعتاً موجب عصبانیت در آنها می‌شود، واکنش پرخاشگرانه نشان ندهند و یا در زورگویی و قلدری مشارکت نداشته باشند، باید مورد تحسین قرار بگیرند.

تنبیهات

در رابطه با تغییر رفتار دانش‌آموزان پرخاشگر معمولاً درک خیرخواهانه معلم (یا دیگر بزرگسالان) ارائه بی‌حد و حساب تشویق و تحسین کافی نیست. تحقیق و تجربه نشان داده است که همچنین در مواقعی باید از عوامل بازدارنده، به شکل پیامدهای منفی در رابطه با رفتارهای ناخوشایند استفاده کرد (پاترسون و دیگران؛ 1976؛ پاترسون، 1982؛ والکر و دیگران، 1976). بهترین نتایج به دست آمده عبارت است از ترکیبی از تشویق و تحسین برای فعالیتهای مثبت و تنبیهات دوامدار برای رفتارهای پرخاشگرانه و رفتارهایی که موجب شکستن قواعد می‌شوند.
در مباحث کلاس مربوط به مقررات مقابله با قلدری، طبیعتاً می‌توان سوالاتی را در مورد چگونگی تنبیهات و تناسب آن با مقررات شکسته شده، طرح کرد، ضروری است که معلم همچنین دانش‌آموزان را در این بحث و گفتگو درگیر کند.
معمولاً اهمیت داردکه از تنبیهاتی استفاده شود که به آسانی قابل اجراست. تنبیهات باید بدون ایجاد خشم و عصبانیت، تا حدی موجب ناراحتی بشود. در صورت امکان، رفتار و فرد باید مورد افتراق قرار بگیرد. پیامد منفی نباید مستقیماً بر علیه فرد باشد، اما آشکارا باید پیام غیرقابل قبول بودن رفتار از قبیل قلدری بر روی همسال را انتقال دهد. از این رو معمولاً برای معلم مناسب است که با بیانی روشن علت رفتار و یا واکنش نسبت به آن را از دانش‌آموز مورد سؤال قرار دهد.
انتخاب تنبیه از نظر اندازه باید منطبق با سن و جنس و شخصیت دانش‌آموز باشد. آنچه می‌تواند یک تجربه ناخوشایند برای یک دانش آموز تلقی شود، ممکن است برای دانش‌آموز دیگر خوشایند و آرام‌بخش باشد.
بالاخره باید تا حد زیادی بخشی از فعالیتهای معمول مدرسه از قبیل تکلیف خانه بوده و از سوی دیگر نباید به طور عادی از آن به عنوان تنبیه استفاده کرد. برخی از تنبیهات احتمالی عبارتند از: صحبت جدّی با دانش‌آموز، نرفتن به حیاط مدرسه در زنگ تفریح؛ وادار کردن دانش‌آموز به اینکه یک یا دو ساعت را در یک کلاس دیگر بنشیند؛ شاید با دانش‌آموزان کوچکتر؛ در تعدادی از ساعات تنفس در نزد معلم تحت نظارت بماند؛ فرستادن دانش‌آموز برای صحبت کردن جدی در مورد مقررات و محروم کردن از برخی از امتیازات؛ بهتر آن است که با والدین دانش‌آموز تماس برقرار کرده و برای جلب کمک نسبت به تغییر رفتار دانش‌آموز، آنها را از وضعیت مطلع نمود.
از چند جهت دشوار است که دانش‌آموز پرخاشگر یاد بگیرد به قواعد تن در دهد. آنها اغلب برانگیخته هستند و به دیگران به دیده حقارت نگاه می‌کنند. شرایط خانوادگی‌شان می‌تواند کاملاً به هم ریخته باشد، بنابراین موقعی که توافقها و احتمالاً مقررات منزل را می‌شکنند، به ندرت واکنشهای منفی را از طرف والدینشان دریافت می‌دارند. گاهی اوقات رفتار آنها همراه با خشونت، عصبانیت شدید یا تنبیه جسمانی پذیرفته می‌شود. تحت چنین شرایطی این نوع شخصیت رشد می‌کند و با احتمال خطر بالایی، در آینده با قانون و مقررات در جامعه دچار تعارض می‌شود (الویوس، 1979؛ لویر ، 1983؛ مگ نیوسان و دیگران، 1983؛ رابینز ، 1978).
این زمینه نشان می‌دهد که نه تنها ارزیابیهای مقابله با مرتکبان قلدری بلکه برای شناسایی قربانیان آزار و اذیت امری ضروری است، اجرای نظام مقررات در مدرسه به صورت پیوسته می‌تواند به طور واقعی به دانش‌آموزان پرخاشگر کمک کننده باشد؛ ممکن است به آنها در مورد لحاظ قرار دادن حق و حقوق دیگران و بعدها نشان دادن رعایت هر چه بیشتر مقررات در جامعه آموزش داده شود.

جلسات کلاس

بنابراین مهم است که در رابطه با موضوعاتی که اشاره شد، در کلاس جلسه بحث و تبادل‌نظر برگزار گردد. برای گسترش و روشن‌سازی مقررات کلاس برای مقابله با زورگویی و قلدری و تعیین تنبیه برای شکستن قانون، برای دست‌یابی به نتایج نهایی همچنین ضروری است که ارزیابی شرایط در کلاس به طور منظم پی‌گیری شود.
همه اینها می‌تواند در جلسات کلاسی که هم معلم و هم دانش‌آموزان حضور دارند، انجام شود (ساعت گردهم‌آیی اجتماعات). محتوا و ساخت یک جلسه بحث و گفتگو در کلاس، به سن و بلوغ دانش‌آموزان بستگی دارد. با وجود این یک بخش عمده‌ای از گردهم‌آیی کلاس می‌تواند به طور خاص در مورد روابط اجتماعی در کلاس ومدرسه باشد، به طوری که از ابعاد مختلف روابط متقابل میان دانش‌آموزان و بزرگسالان مورد بحث قرار گیرد. برای تشویق به افزایش صمیمیت و به همان ترتیب ارتباط چشمی در میان اعضای گروه، جلسه کلاس ممکن است بدین صورت سازمان یافته باشد که به یک شیوه‌ای دانش‌آموزان و معلم بر روی صندلی به صورت دایره و نیم‌دایره بنشینند. (گلاسر ، 1969؛ نیسن ، 1979).
به طور طبیعی معلم رهبر گروه است. جلسات گفتگو باید به طور منظم، شاید در هفته یک بار و حتی بهتر است در آخر هفته تشکیل شود (اما نه در ساعت آخر). بدین صورت فعالیتهای هفته گذشته می‌تواند مورد بازنگری و بحث قرار گرفته و برای جلسه بعدی برنامه‌ریزی شود.
بهتر است وقت بیشتری در آغاز جلسه، به بحث و گفتگو درباره قلدری اختصاص داده شود. این به حفظ علاقه و آگاهی از مسأله کمک خواهد کرد و ممکن است طولی نکشد در کنترل رفتارها و نگرشها اثرگذار باشد. با بررسی منظم هفتگی، انتظار می‌رود که تا حد قابل توجهی فشار گروه بر روی دانش‌آموزانی که تمایل به زورگویی و قلدری دیگران دارند، اعمال گردد. این امر نیز به خوبی شناخته شده است که این نوع کنترل اجتماعی توسط هر دو گروه همسالان و بزرگسالان همیشه به کار گرفته می‌شود، اغلب به عنوان یک روش بر روی رفتار پرخاشگرانه و ضد اجتماعی کودکان تأثیر می‌گذارد (الویوس، 1978).
گاهی اوقات بهتر است روان‌شناس یا مشاور مدرسه در این جلسات کلاس شرکت کنند، هر چند جلسات کلاسی در بیشتر مدارس سطح کشور فراگیر است، اما در زمینه مقابله با زورگویی و قلدری موفقیت کمی داشته‌اند و آن مهم است که این جلسات با تأکید بر عنوان مربوط به مقابله با مسائل قلدری برگزار گردد که یکی از موضوعات مهم زندگی آموزشگاهی است.

یادگیری مشارکتی

یادگیری مشارکتی یک روش گسترش یافته تدریس به خصوص در آمریکا است. این مفهوم از نظر معنای ظاهری نشانگر کار گروهی است اما کار گروهی با یک روش خاص. تحقیقات نسبتاً زیادی (جانسون ، 1983) نشان داده است که این روش نه تنها در یادگیری و پیشرفت، که در زمینه‌های دیگر نیز تأثیرگذار است. دانش آموزانی که در گروههای مشارکتی شرکت می‌کنند، بیشتر پذیرفته شده و نسبت به یکدیگر نظرشان مثبت می‌شود که این موجب کمک مؤثر و حمایت از یکدیگر می‌گردد و پیش‌داوری به سوی اعضای گروه از نژادها و ملیّتهای مختلف در میان این کودکان کمتر از کودکان دیگر رشد می‌کند.
اگرچه دست‌یابی به نتایجی از این نوع در اکثر کلاسها ممکن است عموماً مطلوب باشد امّا در این زمینه، من یادگیری مشارکتی را از زاویه‌‌ای محدودتر برای پیشگیری و مقابله با مسائل قلدری/ قربانی در نظر می‌گیرم.
در یادگیری مشارکتی، دانش‌آموزان در گروههایی کوچک و بر روی یک تکلیف مشترک کار می‌کنند. اندازه گروه می‌تواند از دو تا شش دانش‌آموز باشد و بسته به نوع تکلیف متفاوت باشد. اعضای گروه به صورت یک دایره و تقریباً نزدیک هم می‌نشینند تا این که بدون مزاحم شدن برای گروههای دیگر، با هم صحبت کنند. معلم به دانش‌آموزان به روشنی توضیح می‌دهد که در گروه چه فعالیتی باید انجام دهند و این که چگونه عملکردشان مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت. در چنین زمانی، اهمیت دارد که هر یک از اعضای گروه قادر باشند نتایج یا راه حلهای مسأله را ارائه کنند (افراد مسؤول). به علاوه هر عضو گروه مسؤول است تا برای یادگیری هر یک از اعضا تکلیف تعیین کنند.
یک ویژگی اساسی روش مشارکتی این است که معلم تکلیف را تقسیم می‌کند، بنابراین یک «وابستگی متقابل مثبت» میان اعضای گروه ایجاد می‌شود. به این امر می‌توان از طریق چندین روش متفاوت دست یافت.
برای مثال معلم می‌تواند از گروه بخواهد که یک پاسخ مشترک یا مقاله مکتوب را ارائه کند. هر یک از اعضای گروه می‌تواند با اعلام نام خود به عنوان منتخب گروه، گزارش را ارائه کرده و توضیح دهد. در این قبیل موقعیتها به خصوص بسیار مهم است که هر یک از اعضا باید قادر به تحمل فشار باشند و این یکی از نتایج کار گروهی است. معلم می‌تواند به صورت تصادفی یکی از بهترین دانش‌آموزان را برای هر گروه انتخاب کند و توضیح دهد که چگونه گروه می‌تواند به جواب موردنظر دست یابد. همچنین معلم می‌تواند با استفاده از انواع پاداش و امتیازها در گروه، یک وابستگی متقابل مثبت را میان اعضا ایجاد کند.
برای مثال گروههایی که برای یادگیری کلمات جدید زبان بیگانه کار می‌کنند، می‌توانند مورد ارزیابی قرار گرفته و به نسبت کل تعداد کلماتی که همه اعضای گروه با هم کار کرده‌اند، تقویت شوند همچنین می‌توان از ریاضیات تکالیفی را تعیین کرد که دانش‌آموزان در گروههای کوچکتر بر روی آن کار کنند، اما ارزیابیهای انفرادی نیز برای نمره گذاری فردی باید انجام گیرد و پس از آن نمرات و امتیازات براساس این که چگونه اعضای گروه به سطح خاص پیشرفت رسیده‌اند، داده شود. همچنین بعضی از معلمان پاداشها را به صورت وقت آزاد یا پذیرش بعضی از فعالیتهای جالب برای گروهها، در نظر می‌گیرند و این زمانی است که همه اعضای گروه تعداد معینی از تکالیف را انجام داده باشند. گاهی اوقات ممکن است هدف گروه این باشد که به جای حل مسائل هفته‌های قبل، به حل انواع معینی از مسائل هفته جاری بپردازند. مهم است که ارزیابیهای ساده و همیشگی از چگونگی عملکرد گروهها به طور جداگانه انجام گیرد. این می‌تواند به روشنی به اعضای گروه توضیح داده شود که چگونه یک گروه باید در یک سطح به خوبی عمل کند و اگر عملکردشان پایین‌تر از آن باشد بایدکار را بر روی آن تکالیف ادامه دهند.
برای یک ترکیب خوب از دانش‌آموزان با سطوح پیشرفت مختلف، معلم باید مسؤولیت توزیع دانش‌آموزان در گروه را داشته باشد. با توجه به تمایلات احتمالی زورگویی و قلدری، مهم است که معلم از شناخت خود در روابط اجتماعی میان دانش‌آموزان، برای ایجاد گروهها استفاده کند. اگر معلم درباره روابط اجتماعی در کلاس احساس عدم اطمینان می‌کند، می‌تواند از دانش‌آموزان بخواهد نام سه نفر از همکلاسیهای خود را که دوست دارد با آنها کار کند، به روی کاغذ بنویسند با این روش به راحتی معلوم می‌شود که کدام دانش‌آموز با یکدیگر کار خواهد کرد. معلم می‌تواند یک گروه مثبت و دوستانه از دانش‌آموزان را در کنار دانش‌آموزان منزوی تشکیل دهد. همچنین این احتمال وجود دارد به دانش آموز گفته شود که ترجیح می‌دهد با کدامیک از دانش‌آموزان به عنوان عضو یکی از گروهها و یا به همان صورت به عنوان یک زوج از دیگر گروههایی که معلم انتخاب می‌نماید کار کند.
انتخاب اعضای گروه با توجه به دانش‌آموزانی که دیگران را مورد قلدری قرار می‌دهند بسیار اهمیت دارد. به عنوان یک قاعده کلی، به هیچ‌وجه مناسبت نیست که زورگوی قلدر و یک قربانی در یک گروه قرار بگیرند. عاقلانه نیست اجازه داده شود چندین زورگوی قلدر یا یک قلدر یا یک دنباله رو (قلدر انفعالی) با هم کار کنند. در عوض معلم باید تلاش کند که با قراردادن دو دانش‌آموز قوی و قابل اعتماد که زورگویی را نخواهند پذیرفت، قلدری را تحت کنترل قرار دهد. بعدها ممکن است یک زورگوی قلدر با یک قربانی در یک گروه قرار بگیرند. هر چند این بدیهی است، با وجود این دانش‌آموز قلدر تا حدی معینی رفتار خود را تغییر داده و یا قربانی حالا یک یا دووابسته در گروه دارد که در مقابل آزار و اذیتهای احتمالی، از او جانبداری خواهند کرد.
معلم باید آنچه را که در درون و بیرون گروه اتفاق می‌افتد از نزدیک پیگیری کند و همچنین احتمال به وجود آمدن بسیاری از مسائل را از نظر دور داشته و آماده باشد تا بدان خاتمه دهد. نمی‌توان به صراحت مشخص کرد که در طولانی مدت، پیشرفت کدام گروه از دانش‌آموزان در نهایت چگونه خواهد بود. به طور معمول باید یک سطح مشخص از کارشان را با هم حفظ کنند و آن مهم است که اعضای گروه از دلایل یکدیگر به خوبی اطلاع داشته باشند. در چنین زمانی، بهتر است به دانش‌آموز فرصت داده شود که در طول نیمسال یا کل سال تحصیلی با یک دانش‌آموز دیگرکار کند.
این امر می‌تواند موقعیتهای تعارضی و تنش‌زا را در کلاس کاهش داده و رضایت‌مندی و نزدیکی را در دانش‌آموزان افزایش دهد. در کلاسهایی که مسائل قلدری/ قربانی وجود دارد، بهتر است که تصمیم گرفته شود که چگونه یک گروه مشخص تا آخر بایستی دوام داشته باشد، ضروری است تا دانش‌آموزان درگیر در چنین مسائلی، از نظر چگونگی رعایت مسائل گروهها در طولانی‌مدت، تحت‌نظر ویژه باشند.
لازم است تأکید شود که یادگیری مشارکتی فقط یکی از چندین روش تدریس ویژه می‌باشد که ممکن است معلم بخواهد از آن استفاده کند. به علاوه لازم است تأکید شود که نمی‌تواند جانشینی برای جلسات سخنرانی در کلاس باشد و باید چنین جلسات و مقررات مقابله با قلدری در کلاس را گسترش داد. برای به دست آوردن جزئیات بیشتر در مورد رویکردهای یادگیری مشارکتی می‌توان به آثار جانسون و دیگران (1984) و سالیوان (1983) مراجعه کرد.

فعالیتهای مثبت گروهی

مباحث مربوط به ماهیت قلدری بر مسائل تمرکز دارد. اما فعالیتهای مثبت مشترک در این قبیل کلاسها به صورت با هم بودن و پیوستگی در بعضی از فعالیتهای گروهی به صورت بازی می‌تواند تأثیر بسیار مهمی بر روابط میان دانش‌آموزان بگذارد و موجب احساس همبستگی و اتحاد گردد. این قبیل فعالیتها می‌تواند شامل شرکت در مهمانی، سفرهای زمینی روز شنبه یا رفتن به اردو باشد. اگر والدین دانش‌آموزان بتوانند در این قبیل فعالیتها همراه باشند بسیار سودمند خواهد بود.
اگرچه هدف این فعالیت برای دانش‌آموزان سودمند است، معلم باید بداند که فعالیتهای مذکور ممکن است بر روی برخی از دانش‌آموزان اثر معکوس داشته باشد. مورد آزار و اذیت قرار گرفتن یا طرد شدن از گروه در این گونه موقعیتها، ممکن است یک تجربه دردناک باشد. به همین سبب مهم است که شیوه‌های ظریف مطمئن بکار گرفته شود تا همه دانش‌آموزان در فعالیتهای تفریحی شرکت داشته باشند.

تشکیل جلسه عمومی همراه با شرکت دانش‌آموزان

مسائل زورگویی و قلدری و توسعه محیط اجتماعی مثبت کلاس از موضوعات مهم جلسات عمومی است که ممکن است دانش‌آموزان نیز دعوت شوند. برگزاری این جلسات در طول سال و مسائل مورد بحث هر چند که باید ادامه یابد، اما بهتر آن است که از نام بردن زورگویان قلدر و قربانیان آزار و اذیت خودداری شود. معلم باید در نوشتن دعوت‌نامه نیز این نکته را رعایت کند. این به عنوان یک روال، مانع استفاده از اصطلاحات در رابطه با مباحث مربوط به موضوع شده و در شرایط کلی و یا ویژه یک کلاس یا یک مدرسه خاص تأثیرگذار نخواهد بود. به عنوان یک نقطه احتمالی شروع، بهتر است همراه با سوالاتی درباره زورگویی و قلدری، مشاهدات معلم یا معلمان نیز بیان گردد. یک شروع مناسب دیگر این است که از یک نوار ویدئویی استفاده شود (موبینگ، 1983).
در بحث و گفتگوی مربوط به ماهیت قلدری طبیعتاً چیزهایی که والدین، معلمان و دانش‌آموزان انجام می‌دهند می‌تواند در خنثی کردن مسائل مؤثر باشد. در چنین شرایطی، پیشنهادها، و طرحهای ارائه شده از طرف والدین باید مورد هدایت قرار گیرد (نه فقط در رابطه با والدین کودکان قلدر و زورگو و قربانیان، مراجعه کنید به ارزیابی فردی در زیر).
در میان شرایط دیگر، والدین باید با صراحت کامل نشان دهند که رفتارهای زورگویی و قلدری فرزندانشان به هیچ‌وجه پذیرفتنی نیست. باید با دانش‌آموزان قلدر به خصوص در رابطه با مورد آزار و اذیت قرار دادن هم کلاسیهای خود صحبت کنند. آنها باید از کودکان سوال کنند که آیا در کلاس کسی به طور مستقیم هدف آزار و اذیت قرار دارد و کسی اغلب طرد می‌شود.
آنها همچنین ممکن است تلاش نمایند میزان همدردی را نسبت به کودک قربانی احتمالی، ارزیابی کنند. مایل باشند در مورد اصلاح موقعیت برای دانش‌آموزان در معرض خطر، کارهایی را انجام دهند. همچنین لازم است که والدین در رابطه با سوالات مطرح شده و مسؤولیت‌پذیری در قبال مرتکب منفعل در اقدامات آزار و اذیت، و به همین صورت گزارش افرادی که اقدام به قلدری می‌کنند با فرزندان خود صحبت و اطلاع‌رسانی، کنند که آن یک سخن چینی یا غیبت نمی‌باشد.
بالاخره والدین باید توجه کنند که آیا می‌توانند فرزند خود یا دوستان آنها را تشویق نمایند. که به نوعی به دانش‌آموز قربانی آزار و اذیت کمک کنند. مثلاً ممکن است پیشنهاد شود که چنین دانش‌آموزانی برای مدتی از دعوت به تماشای فیلم، اردو یا منزل همکلاسیها محروم شوند.
صحبت درباره این موضوعات به والدین کمک می‌کند تا به این امر علاقه‌مندتر شده و آگاهی بیشتری را در مورد زندگی مدرسه‌ای فرزندشان داشته باشند. البته این رشد مثبت، در کنار اهداف کلی مربوط به همکاری نزدیک میان مدرسه و خانه محسوب می‌شود.
هر چند منطقی نیست که درباره یک دانش‌آموز خاص در جلسه عمومی صحبت شود، این موضوعات می‌تواند بعد از پایان جلسه به صورت محرمانه مورد بحث قرار گیرد. آشکارا یک گفتگوی جامع موجب می‌شود هم معلم و هم والدین بتوانند در ارتباط با چگونگی روابط فردی دانش‌آموزان با همسالان تصمیم‌گیری کنند.migna.ir این گونه مباحث بهتر است بعدها از طریق جلسات دو نفره یا تماسهای تلفنی انجام گیرد. در صورت تمایل برای دست‌یابی به یک نتیجه، موضوع می‌تواند مورد پیگیری قرار بگیرد و در مورد شرایط، توافق متقابل انجام پذیرد. در این قبیل موارد، معمولاً شایسته است که دیگر دانش‌آموزان و والدین نیز در این تکلیف درگیر شوند. (ببیند ارزیابی فردی را).
در جلسه عمومی و نیز گفتگوی فردی مهم است که معلم با ابراز نگرش خود، والدین را تشویق نماید در مورد تجربیات فرزندان خود در مدرسه صحبت کنند. حتی اگر ترس والدین در مورد آزار و اذیت قرار گرفتن فرزندشان بی‌اساس است، ضروری است والدین به صورت آزادانه در مورد این نوع ترسها صحبت کند. با وجود این، متأسفانه اغلب مواردی بوده است که حتی والدین کودکانی که واقعاً قلدری کرده‌اند، وقتی خواسته‌اند از وضع کودکشان در مدرسه آگاه شوند، از طرف معلم پذیرفته نشده‌اند.
تنها کافی نیست که معلم، نگرش حمایت‌گرانه خود را نسبت والدین شرکت کننده در مباحث احتمالی مسائل قلدری/ قربانی ابراز کند. نظام تعلیم و تربیت در سوئد در حقیقت مدارس را ملزم کرده، به طور فعال در چنین فعالیتهایی شرکت نمایند. به نقل از نظام مذکور، «مدارس باید در صورت لزوم برای تسهیل‌سازی همکاری، خودشان با والدین تماس بگیرند» و «مسؤولیت اطمینان از برقراری تماس برعهده مدرسه است» این متن به وضوح نشان می‌دهد که این روند تنها محدود به دانش‌آموزان و نتایج تحصیلی نمی‌شود بلکه می‌تواند در تمام موقعیتهای مدرسه کاربرد داشته باشد.
در رابطه با این موضوع، پاسخهای تقریباً 1000 والد در مطالعه شهر برگن جالب به نظر می‌رسد. بیشتر والدین ابراز کرده بودند تمایل زیادی دارند در صورت درگیر بودن فرزندشان در مسائل قلدری/ قربانی، از طرف مدرسه به آنها اطلاع داده شود، حتی اگر معلمی مظنون به وقوع قلدری از سوی آنها باشد. این یافته‌ها مشخص کرد والدین در مورد واقعیت ارتکاب رفتارهای قلدری یا مورد آزار و اذیت و تهدید قرار گرفتن فرزندان خود اطلاعات کمی دارند و یا خیلی کم در مورد آن با فرزندان خود صحبت می‌کنند. این یکی از زمینه‌هایی است که مدرسه می‌تواند تا حد زیادی به اصلاح موقعیت بپردازد و در چنین زمانی، مطلوب آن خواهد بود که والدین در صورتی که مظنون باین هستند که فرزندانشان در مدرسه مسأله دارد با مدرسه تماس بگیرند. احتمالاً برای دست‌یابی به نتایج موردنظر و خوب، باید مدرسه و والدین آماده مبادله اطلاعات بوده و به حرف یکدیگر گوش دهند. زورگویی و قلدری مسأله‌ای است که بر روی بسیاری از دانش‌آموزان تأثیرگذار است و همان طوری که در بالا اشاره شد نیازمند مشاوره فردی منظم می‌باشد.
-

نویسنده: دان الویوس
مترجم: نادر باقری  
 

منبع مقاله :

الویوس، دان؛ (1392)، شناخت دنیای کودکان، ترجمه‌ نادر باقری؛ مشهد: مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، شرکت به‌نشر، چاپ دوم
 
مرجع : راســــــــــــخون migna.ir
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

Iran, Islamic Republic of
سلام . تو را به خدا یک سری روانشناس به مدارس در سطح شهر تهران بفرستید. منطقه چهار هستیم . که دانش آموزان قلدری دارد. حتی خیلی از دختران در دبستان قلدر هستند.
این دختر ها در آینده جلاد خواهند شد.
Iran, Islamic Republic of
سلام . آره . واقعا این دختران دبستانی از صدام هم بدترند.
کمک کنید.
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
شکست خوردن و زمین خوردن یک اتفاق است تسلیم‌شدن و بلندنشدن یک انتخاب است. نگذار انتخاب‌هایت اسیر اتفاق‌ها شود..!!!