پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 25 Apr 2024
تاریخ انتشار :
جمعه ۲۰ مرداد ۱۳۹۱ / ۰۶:۰۹
کد مطلب: 13205
۱۴
۵۶

سندروم آسپرگر چيست؟

سندروم آسپرگر چيست؟
آسپرگر چيست؟
سندرم آسپرگر (به انگلیسی: Asperger syndrome) یا اختلال آسپرگر نوعی اختلال زیستی- عصبی است که با تاخیر در انجام مهارت‌های حرکتی تظاهر می‌یابد.

اولین بار در سال ۱۹۴۴ دکتر اتریشی به نام هانس آسپرگر با انتشار مقاله‌ای آن را توصیف کرد. سیندروم اسپرگر یک ناتوانی است که در طیف اختلالات اوتیستی قرار دارد. این تشخیصی است که برای افرادی داده می شود که درانتهای “فوقانی” این طیف قرار دارند.

تشخیص های دیگری که در طیف اختلالات اوتیستی قرار دارند شامل اوتیسم و «اوتیسم با کارکرد بالا» (high functioning autism هستند. اغلب سیندروم اسپرگر و اوتیسم با کارکرد بالا بطور مترادف استفاده می شوند.

سیندروم اسپرگر بعنوان «اختلال رشدی گسترده» (pervasive developmental disorder – PDD) طبقه بندی شده است. این به این معناست که این اختلال بر همه عرصه های زندگی تاثیر می گذارد.

علايم خاص اين اختلال شامل مواردي از جمله:
فقدان همدردي با ديگران، نقص يا عدم توانايي در برقراري ارتباط با همسالان، آسيب مشخص در استفاده از رفتارهاي غير كلامي نظير خيره شدن چشمي، حركات بدني و وضع اندامي عجيب، علايق، فعاليت ها يا رفتارهاي تكراري، مشغوليت شديد فكري در مسايل خاص و گاهي يا اشيا مي باشد. امروزه اختلال آسپرگر جزو اختلالات نافذ رشد است.

اين اختلالات شامل موارد زير مي باشند:
اختلال اتيستيك: ارتباط، تعامل اجتماعي و بازي تخيلي به طور مشخص آسيب ديده است. علايق، فعاليت ها و رفتارهاي تكراري ديده مي شود. اختلاف معمولا در سه سال اول زندگي شروع مي شود.   امروزه اختلال آسپرگر جزو اختلالات نافذ رشد است.
اختلال آسپرگر: با آسيب در تعاملات اجتماعي و وجود فعاليتها و علائق محدود مشخص مي شود. علائم باليني كلي كه نشان دهنده تاخير در زبان باشد وجود ندارد يعني در حقيقت مبتلايان مشكلات كمتري دارند. هوش طبيعي و يا بالاتر از طبيعي است.

اختلال رت: اختلال پيش رونده اي است كه فقط در دختران ديده مي شود. ابتدا دوره رشد طبيعي است ولي بعد مهارت هاي بدست آمده قبلي و استفاده هدف دار از دستها ازبين مي رود و بجاي آن حركات تكرار شونده دست ايجاد مي شود كه شروع آن بين سنين يك تا چهار سالگي است.

اختلال فروپاشنده دوران كودكي: رشد حداقل در دو سال اول زندگي طبيعي است. پس رفت جدي مهارتهايي كه قبلاٌ وجود داشته است مشاهده مي شود.

اختلال نافذ رشد غير اختصاصي: به تنهائي علائم مشخص هيچ يك از اختلالات بالا را ندارد و نمي توان آن را جزو يكي از طبقه بنديهاي فوق الذكر جاي داد. اين اختلال در پسران حدوداٌ چهار برابر شايع تر از دختران است. مبتلايان نوع خفيفي از علائم اتيسم را نشان مي دهند و معمولاٌ از نظر بهره هوشي طبيعي هستند.

در اختلال آسپرگر، رشد اوليه (شامل رشد شناختي و زبان) ظاهرا طبيعي است اما كودك داراي علايق غير عادي مي باشد كه با حساسيت فراوان آنها را دنبال مي كند در اين حالت كودك نقايص اجتماعي خود را هنگامي بروز مي دهد كه وارد مراحل پيش دبستاني و در معرض روابط با همسالان قرار مي گيرد.  


تشخيص افتراقي اختلال آسپرگر از اتيسم:
ملاك هاي تشخيصي تقريبا مشابه اتيسم مي باشند يعني موارد مشابهي بين اين دو از نظر تعاملات اجتماعي، ارتباطات و دامنه فعاليت ها و علايق وجود دارد. اما مشخصه اصلي افتراق اختلال آسپرگر از اتيسم عدم وجود تاخير مشخص در شروع تكلم و رشد زباني مي باشد.

از طرف ديگر اين كودكان و نوجوانان از نظر مهارت هاي خودياري و تعاملات اجتماعي مشكل جدي ندارند. آنها تمايل دارند با ديگران ارتباط برقرار كرده صحبت نمايند اما تون كلام گاهي غير آهنگين و يكنواخت است و گاهي تكلم آهنگين و پرسشي است.

ژست هاي غير كلامي كه بيان گر احساسات دروني است، كمتر وجود دارد، از نظر توليد كلام يا خيلي زود يا كم صحبت مي كنند يا طرز تكلم آنها عجيب و غريب به نظر مي آيد. از ضمير «من» كمتر استفاده كرده و بيشتر نام خود را به زبان مي آورند. مبتلايان در مورد درك مفاهيم طنزآميز و شوخي مشكل دارند. وجه تمایز این سندرم از مبتلایان به اوتیسم کلاسیک حفظ مهارت‌های تکلمی و شناختی است.
با این وجود این بیماری جزو بیماریهای طیف اوتیسم(به انگلیسی: ASD ) شمرده می‌شود: توانایی‌ها و روابط اجتماعی ضعیف، رفتارهای وسواسی و تکراری، و خویشتن-محوری در آنها دیده می‌شود. ممکن است توانایی‌های حرکتی به طور محدودی کامل نشود و در طرز راه رفتن یا انجام فعالیت‌های حرکتی پیچیده تر مثل راندن دوچرخه یا توپ بازی مشخص شود.

افرادی که دچار این اختلال هستند داری مشکلات فراوان در تعاملات اجتماعی هستند و دارای خصوصیات رفتاری کلیشه‌ای در رفتارها و علایق هستند. افراد مبتلا به این سندرم، در روابط اجتماعی بسیار ضعیف هستند اما ﻣﻌﻤﻮﻻ اﺧﺘﻼل ﻳﺎدﮔﻴﺮﯼ ﻧﺪارﻧﺪ. کودکان مبتلا به آسپرگر تنها به یک موضوع علاقه نشان می‌دهند و تمایل دارند همه چیز را در ارتباط با آن موضوع واحد بدانند و راجع به دیگر مباحث کمتر صحبت می‌کنند.

بنابراین این کودکان بدلیل مهارت‌های اجتماعی ضعیف و دامنه محدود علایق از دیگران جدا می‌شوند و برقراری ارتباط با سایرین را با رفتار غیر متعارف و نامناسب خود و یا در خواست صحبت کردن، تنها راجع به یک موضوع خاص، غیرممکن می‌سازند. سندرم آسپرگر معمولاً دیرتر از اوتیسم دیده می‌شود و معمولاً بعدتر مشخص می‌گردد.
 

علل
تئوری های مختلفی درباره علل سیندرم اسپرگر وجود دارد. بعنوان مثال شرایط محیطی، صدمه به مغز، دشواری و یا بیماری در موقع تولد بعنوان علل این سیندرم نام برده شده اند. ولی هیچکس کاملا علت آن را در این شرایط نمی داند. تحقیقات در این زمینه در جریان است ولی تصور این است که خصوصیات ژنتیک افراد تا حدود زیادی در این زمینه موثر هستند.

گستردگی
سیندروم اسپرگر محدود به یک گروه فرهنگی یا زبانی معین نیست. این سیندروم در بین زنان بیش از مردان است. ممکن است برای افراد فهم دشواری های اجتماعی که زنانی که سیندروم اسپرگر را تجربه می کنند سخت باشد.

“افرادی که مبتلا به سیندرم اسپرگر هستند بیش از دیگران از ناراحتی هایی رنج می برند که با این حالت همراه هستند مانند خوانش پریشی (dyslexia)، کنش پریشی (dyspraxia)، مشکلات گوارشی و روانی.   بروز این سندروم از سن 6 سالگی به بعد نمایان می شود. معمولاً این بیماری از زمان 2 سالگی به بعد ایجاد می شود، متأسفانه پزشکان در معاینات دوره ای کودک، تنها به معاینات بدنی و رشد جسمی وی می پردازند و توجّهی به رشد روحی و ناهنجاری های رشدی او در این زمینه ندارند.

تا در نهایت علائم این بیماری در شروع مدرسه، بروز می کند، بیشتر پزشکان این بیماری را به اشتباه " آتیستیک" (درخودماندگی) تشخیص می دهند، در مواقعی هم از گفتن حقیقت به والدین خودداری می کنند، چرا که برای تمام خانواده ها داشتن فرزندی "فعّال و انرژیک" یک افتخار است نه این که یک کودک "آتیستیک".

پزشکان متخصص در این زمینه، بر اساس رفتارهای کودک، بیماری وی را طبقه بندی می کنند. در بیشتر کودکان علائم ناهنجاری کمبود توجه با سندروم اسپرگر بسیار شبیه به هم هستند امّا در واقع تفاوتهای بارزی بین این دو ناهنجاری وجود دارد.

پزشکان آسپایس (aspies) "اختلال در تعاملات اجتماعی" یا "فرضیه ذهنی" می خوانند، "فرضیه ذهنی" در واقع، به معنی این است که هر کسی درک این را داشته باشد که احساسات، افکار، اهداف و آرزوهای افراد مختلف در مقایسه با خود در اجتماع متفاوت است.

کودکان نرمال، بطور طبیعی می توانند در مدرسه و اجتماع، با زبان، چشم، حرکات و ... مفهوم خود را رسانده و ارتباط برقرار کنند و در نهایت با در نظرگرفتن توقعات و انتظاراتشان به اهداف خود برسند، در حالیکه کودکان آسپایس این توانایی را ندارند.
به نوعی می توان این طور گفت، ناهنجاری اختلال در توجه، یک تغییر رفتاریست در حالی که سندروم اسپرگر خود از بدو تولد در بیمار به عنوان یک حالت مادرزادی وجود دارد.

مبتلایان به هر دو ناهنجاری فوق، رفتاری عصبی، خشن دارند و به تندی و با صدای بلند حرف می زنند. در واقع هر دو اختلال در برقراری روابط اجتماعی و عدم تعادل رفتاریست.

کودکی که ناهنجاری عدم تمرکز حواس دارد، می داند چه کار باید بکند امّا فراموش می کند، در حالی که کودکی که آسپایس دارد واقعاً نمی داند چه کار کند.

آنها از رابطه ی اجتماعی و ارتباطات بین دو نفر، درکی ندارند. حتّی خود او نیز نمی داند که اگر هم بخواهد با کسی حرف بزند، صرفاً طرف مقابل را از حرفهایش کلافه و خسته می کند.از طرفی، این کودکان به خودی خود، کنترلی بر حرفهایشان ندارند و خود نیز شاید چیزی از آنها نفهمند.

این کودک، همانند کودکان دارای ناهنجاری عدم تمرکز، عمدتاً قدرت تمرکز ندارند، فراموش کار و آشفته هستد، امّا با این تفاوت که کودکان آسپایس هیچ قدرت تشخیصی ندارند. آنها تنها به چیزهایی که در محیط اطرافشان از نظر آنها مهمّ است توجّه می کنند.

وقتی آموزگار او چیزی روی تخته می نویسد، از نظرش مهم است و تنها آن را می ماند، امّا اصلاً به این موضوع توجّه ندارد که آن نوشته ها را باید برای امتحان یا جلسه بعدی به خاطر بسپارد! آنها همواره به مسائل جزئی و بی اهمیّت فکر می کنند و از موارد مهمّ و اصلی غافل هستند، آنها قوانین و روشهای زندگی را نمی دانند.

در حالی که کودکان "ناهنجاری عدم تمرکز" تنها به مسائل ریز و جزئی فکر نمی کنند. و کاملاً به قوانین و اصول امور آگاه هستند، فقط نمی توانند تسلط و تمرکز کنند. کودکان آسپایس در عالم خیال، برای خود دنیای و افکاری کاذب دارند که همه جا با آنها همراهند. آنها شاید ساعتها در افکار خود، بازی کامپیوتری می کنند، کتاب و موسیقی گوش می دهند و در اعمال و رفتار آنها هیچ اثری از انگیزه یا فعالیتی مثبت دیده نمی شود.

او در دنیای تخیّلی و افکار و رویاهایش، تحت روش و الگوهای ساخته ذهن خود پیش می رود. کودکان مبتلا به عدم تمرکز نیز دچار این حالات گیجی و عدم تعادل هستند امّا به دلایل دیگر. بطور مثال، در کارهای روزمره خود، به علّت عدم اطمینان از انجام آنها، دائماً در مورد آن شک دارند.(سوالاتی مثل، آیا مسواکم را درست زدم؟ بند کفشهایم را درست بستم؟ ....)

طبق آخرین آمار، 60 تا 70 درصد آسپایس ها از عدم تمرکز نیز رنج می برند، که خود به نوعی با عوامل و تحریک اسپرگر می باشد. البته نظرات مختلف در این مورد گویای این است که برخی معتقدند این دو بیماری بطور همزمان نمی تواند در یک بیمار بروز کند، در حالی که بعضی پزشکان بر این باورند که این دو ناهنجاری یکسان می باشند، امّا تمامی این نظریات 100% از نظر علمی ثابت نشده است و دقیقاً نمی دانند که چه اختلالات مغزی و تغییرات شیمیایی، هورمونی در بدن موجب این بیماری ها می شود.

به دلیل شباهت زیاد علائم این بیماری ها با دیگر سندروم ها، تشخیص دقیق بیماری در یک کودک ممکن است سالها با آزمایشات و احتمالات زیاد، انجام گیرد.

مشکل اصلی این است که بسیاری از کودکان در مصرف داروها، روان درمانی ها و ... همکاری لازم را نمی کنند. migna.ir اگر هم شرایط قبول کند، به دلیل زمان زیاد تشخیص و طول درمان، از همکلاسی ها و هم سن و سال های خود عقب می افتد.
روان درمانی گام های بزرگی را در کنترل و کمک به این بیماران برداشته است، هرچند که به گفته ی دکتر ای.جن کستللو، حدود 200 تا 300 سال است که محققین در حال بررسی و درمان کامل این سندروم ها هستند.

والدین باید همواره بر رفتار و علائم غیرطبیعی کودکان خود دقّت کنند، چرا که بروز چنین ناهنجاری هایی برای هر خانواده ای ناگوار است.

داستان جان
وقتی افراد برای بار اول جان را ملاقات می کنند، آنها ممکن است متوجه نشوند که او کسی است که از مشکلاتی رنج می برد. جان بسیار تلاش کرد که در مدرسه اش جا بیفتد، و از اینکه نتوانست در آنجا شرکت کند بسیار سرخورده شد.
او را هیچوقت برای شرکت در تیم های مدرسه انتخاب نکردند، و وقتی در زمین بازی مدرسه وارد می شد نمی دانست چگونه هم بازی پیدا کند. ولی وضع او در ریاضییات و کامپیوتر بسیار عالی بود و متوجه شد که می تواند هم سن و سالان خودش را با حافظه عالی اش در بیاد آوردن جوک های زیاد سرگرم کند. migna.ir در سن ۱۸ سالگی تشخیص دادند که او از سیندروم اسپرگر
رنج می برد. بعدا وضعیت کنش پریشی (dyspraxia) هم در او تشخیص داده شد و بعلاوه از افسردگی نیز رنج می برد.
همینطور که به سن بلوغ رشد کرد، علیرغم داشتن نمرات خوب در سطح متوسطه (GCSE) و دیپلم (A level) متوجه شد که برایش تحصیل در کالج دشوار است تا زمانی که برای او حمایت ویژه تامین شد.
او همینطور متوجه شد که برایش کار پیدا کردن دشوار است تا زمانی که از حمایت ویژه برای یادگیری تکنیک های مصاحبه و سازمان دادن برنامه روزانه اش برخوردار شد. با دریافت این کمک ها او متوجه شد که فرصت های بیشتری در مقابل او قرار دارد. کارفرماهایش او را فردی سخت کوش و بسیار کاربر می دانند زیرا دقت او برای جزییات بالا است.

داستان جین
جین از دوستان زیادی در مدرسه برخوردار نبود، و متوجه شد که فهم بازی های سرگرم کننده زمین بازی برایش دشوار است. همکلاسانش برخی اوقات به او گفتند که وی فرد بی تربیتی است زیرا او درباره مسائلی که دیگران نظر نمی دادند و چیزی نمی گفتند نظرش را بیان می کرد. بعنوان یک فرد بالغ متوجه شد که برایش معاشرت غیررسمی کار دشواری است ولی از بازی شطرنج لذت می برد و با همسرش در یک کلوب شطرنج آشنا شد.

همسر و فرزندانش متوجه شدند که او علاقه دارد یک روال معینی را حفظ کند و اگر چنین روالی یکدفعه برهم بخورد عصبانی می شود و از اینرو آنها هم زندگی خانوادگی اشان را مطابق با آنچه با او جور می آمد منطبق کردند.
او بعنوان یک حسابدار کاری پیدا کرد و در کارش هم خوب پیشرفت کرد تا زمانی که محلی که در آن کار می کرد دچار بازسازی شد و تعداد زیادی از کارمندان عوض شدند. پس از آن جین بطور روزافزونی مضطرب شد و به دکترش رجوع کرد. او جین را به یک روانشناس معرفی کرد که بالاخره تشخیص داد که وی از سیندروم اسپرگر رنج می برد.      
 
کرايترياي تشخيصي آسپرگر در DSM IV به شرح زير مي باشند:
(A) نقص کيفي در تعاملات اجتماعي که با حد اقل 2 مورد از موارد زير مشخص مي شود:
1- اختلال مشخص شده در استفاده از رفتارهاي غير کلامي نظير تماسهاي چشمي يا بيان صورتي يا حالات بدني و ژست ها و تنظيم تعاملات اجتماعي
2- ناتواني در ايجاد روابط با هم سن و سالان متناسب با مراحل رشد و نمو
3- ناتواني در به اشتراک گذاردن لذات و علايق يا دستاوردها مثل ناتواني در نشان دادن يا آوردن يا اشاره به چيز هاي مورد علاقه
4- ناتواني در تعاملات دو جانبه هيجاني
(B) رفتارها علايق و فعاليتهاي محدود و تکراري که با حداقل يکي از موارد زير مشخص مي شود
1- اشتغال فراگير ذهني با يکي يا بيشتر از علايق محدود و کليشه اي که از لحاظ شدت يا تمرکز غير نرمال است
2- شيفتگي غير قابل انعطاف واضح با عادات يا روشهاي غير عملي nonfunctional routines and rituals
3- رفتارهاي تکراري و کليشه اي حرکتي مثل بازي با انگشتان يا فشار دادن يا پيچاندن آنها يا حرکات ترکيبي کل بدن
4- اشتغال ذهني فراگير با قسمتهاي اشيا
(C) اختلال باعث نقص مشخص باليني در روابط اجتماعي و اشتغال با ديگر زمينه هاي مهم عملکردي مي شود.
( D) عدم وجود اختلال واضح باليني در شروع صحبت کردن مثلا" بيان يک کلمه اي تا سن دو سالگي يا عبارات ارتباطي تا سن 3 سالگي
(E) عدم تاخير باليني مشخص در نمو شناختي يا در رشد مهارتهاي متناسب با سن خودياري(self help skills) يا رفتارهاي تطابقي ( بجز در روابط متقابل اجتماعي) و کنجکاوي درباره محيط در دوران کودکي
(F) کرايتريا براي ديگر اختلالات خاص PDD يا اسکيزوفرني نباشد       افرادی که مبتلا به سیندرم اسپرگر هستند با چه مشکلاتی مواجه هستند؟
سیندرم اسپرگر یک وضعیت پزشکی نامحسوس است – نوعی وضعیت “نامرئی” و لذا وضعیتی که اغلب بدفهمیده می شود. از آنجا که وضعیت نامحسوسی است به سختی هم تشخیص داده می شود.

اغلب به آن «اختلال سه وجهی» (‘triad impairment’) هم می گویند زیرا این وضعیت سه دشواری با هم بوجود می آورد:
■دشواری در ایجاد روابط اجتماعی
■دشواری در برقراری ارتباط
■دشواری در داشتن تخیل
سیندروم اسپرگر اغلب به این معناست که فرد از علایق ویژه ای برخوردار می شود و از برهم خوردن روال زندگی اش مضطرب می شود.
در زیر تجارب ما در هر یک از این سه دشواری آمده است.


دشواری در ایجاد روابط اجتماعی
■“من خیلی دوست دارم جشن برگزار کنم، ولی اصلا هیچ نمی دانم چگونه آن را برنامه ریزی کنم.”
■“برای من خیلی دشوارتر از دیگران است که با کسی دوست شوم.”
■” معاشرت با دیگران خصوصیتی نیست که بطور طبیعی بیاید – باید انجام آن را یاد بگیریم.”
■“ما برخی اوقات وضعیت و علائم را بد می فهیم.”
■“مثل این است که پشت یک دیوار نامرئی قرار داریم.”
■“مثل زنبوری هستیم که در شیشه مربا گیر کرده است.”
■“من نحوه برقراری رابطه با جنس مخالف را با دیدن فیلم یاد گرفتم. ولی می دانستم که این نوع تصور از چنین روابطی غیر واقعی است.”
■“من در گرفتن اشاراتی که افراد در روابط اجتماعی شان رد و بدل می کنند کند هستم و نمی دانم وقتی آنها را بدمی فهم چه باید بکنم.”
■“من از اینکه نمی توانم در معاشرت با دیگران شرکت کنم سرخورده ام.”
■“ما برخی اوقات برایمان دشوار است که سن و موقعیت کسی را با فقط دیدن او حدس بزنیم.”
■“برخی اوقات ما نمی دانیم چگونه یک محاوره با فرد دیگری را ادامه ههیم.”
■” بعضی اوقات برایمان ساده تر است که با کسانی که از کشورهای دیگر می آیند معاشرت کنیم.”

دشواری در برقراری ارتباط
■“برخی اوقات ما در فهمیدن حرف طرف مقابل کند هستیم.”
■“ما ممکن است در فهم اصطلاحات عامیانه مانند “دو دو تا چهارتا می شه” مشکل داشته باشیم.”
■“ما چیزهایی که گفته می شود را خیلی خشک می فهیم.”
■“برخی اوقات ما ممکن است بطور ممتد درباره چیزی صحبت کنیم بدون آنکه متوجه شویم که طرف مقابل علاقمند نیست.”
■“ما برایمان دشوار است که جایمان را با کسی عوض کنیم.”
■“برخی اوقات برای ما دشوار است که منظورمان را به کسی بفهمانیم.”
■“اگر کسی از سیندروم اسپرگر رنج ببرد برای او تعقیب یک محاوره مانند فهمیدن یک زبان خارجی است.”
■“برخی اوقات برای ما دشوار و حتی دردآور است که چشم توی چشم کسی بیاندازیم و دیگران ما را بدمی فهمند و فکر می کنند که ما یا نادرستکاریم و یا حیله گر.”

دشواری در داشتن تخیل
■“عرصه ای که در آن دشواری داریم تصور احساسات دیگران است.”
■“بعنوان کودک ما اغلب مشکل داشتیم که در سرگرمی هایی که باید در آن قدرت تخیل را بکار برد، شرکت کنیم و یا جوک هایی را بفهمیم که در آن باید قدرت تصور داشت تا موضوع را فهمید. این قابلیتی است که برخی از ما که مسن تر شدیم یاد گرفتیم.”
■“ما برایمان سخت است بفهیم که افراد دیگر چه چیزی ممکن است بدانند. از آن مشکل تر برای ما این است که حدس بزنیم دیگران ممکن است چه افکاری داشته باشند.”
■“برای ما فهم داستان و نمایش سخت است.”
■“برخی اوقات برای ما نشان دادن حساسیت نسبت به عواطف دیگران مشکل است.”
■” برای ما فهم ظرایف حسی و حالات صورت دیگران بسیار دشوار است – البته اگر کسی بطور محسوسی بخندد آن را متوجه می شویم ولی عواطف دیگری که با ظرافت بیشتری ابراز می شوند چیزی هستند که ما در فهم آنها دشواری داریم.”
“باید بیاد داشته باشیم که این فقط کسانی که از سیندروم اسپرگر رنج می برند نیستند که برای برقراری ارتباط و یا ایجاد روابط اجتماعی تلاش می کنند. البته برای هر کسی ممکن است انجام این چیزها در شرایطی تا حدودی دشوار باشد ولی افراد مبتلا به سیندروم اسپرگر این مسائل برایشان حتی دشوارتر است بویژه وقتی که خود شرایط زندگی هم برای آنها عموما سخت است.”

علائق ویژه
■“ما ممکن است علائق ویژه ای داشته باشیم که زندگی مان را بیشتر از دیگران تحت شعاع قرار می دهند.”
■“برای من سخت است که از علائق ویژه ام حتی وقتی که خودم هم می خواهم دور شوم.”
■“برخی اوقات در ما علائق ویژه ای رشد می کنند و برایمان جالب می شود که روی این علائق کار کنیم و یا آنها را مطالعه کنیم.”
■“دیگران همیشه نسبت به علاقه من به پرچم های مختلف علاقه مند نیستند.”
■“من واقعا مجذوب نگاه کردن به تیرهای برق و نحوه ساختن آنها می شوم.”

روال ها
■“ما ممکن است برایمان دشوارتر از دیگران باشد تا با هر تغییری در روال کار و زندگی کنار بیاییم. این باعث می شود که برایمان رفتن به تعطیلات و یا شروع یک کار جدید مشکل باشد.”
■“اگر از پیش خبر داشته باشم برایم کنار آمدن با یک تغییر جدید مشکل نیست، ولی برای این کار باید از قبل خودم را آماده کنم و نه اینکه چنین تغییری یکدفعه برایم پیش بیاید.”  
 
افراد مبتلا به این اختلال معمولا شیفتگی شدیدی دارند برای مثال شیدایی این کودک در یک ساختار مولکولی.  

ما در چه چیزهایی وضع مان خوب است؟
برخورداری از سیندرم اسپرگر مایه نگرانی و اضطراب است، ولی ما در زمینه هایی از دیگران وضع مان بهتر است. بسیاری از ما تیزهوش هستیم و ضرب هوش مان بالا است. در زیر برخی از چیزهایی که افرادی که جزو گروه ما هستند در آنها وضع شان خوب است آمده است.
“من از حافظه بسیار عالی برای به یاد داشتن ارقام و فاکت برخوردار هستم – بعنوان مثال شماره پلاک ماشین ها و یا برنامه اتوبوس و قطار. من هیچوقت لازم نیست شماره تلفن کسی را یادداشت کنم. من همینطور از حافظه خوبی برای به یاد داشتن جوک ها، حکایات و حتی کل متن یک فیلم سینمایی برخوردارم.”
“من به دقت جزییات مکالمه ای را که ده سال پیش داشتم به یاد می آورم. (این باعث اختلاف نظر می شود بویژه وقتی طرف مقابل اصلا به یاد نمی آورد که چیزی گفته باشد!)”
“من آدم بسیار منصفی هستم.”
“من در یاد گرفتن برنامه های کامپیوتری وضع ام خوب است.”
“من در یادگیری زبانهای خارجی وضع ام خوب است.”


چه چیزی به ما کمک می کند؟
“دیگران باید وقت صرف کنند تا افرادی که به سیندرم اسپرگر مبتلا هستند را درک کنند.”
“ما برای یادگیری به کمک احتیاج داریم – برای مثال در کالج یک مددکار اجتماعی به من یاد داد که چگونه کارهای معینی را انجام دهم.”
“ما برای یادگیری به تمرین احتیاج داریم.”
“ما برای انجام کارهای خانه و همینطور اینکه چگونه احساسات و دوستی مان را ابراز کنیم به حمایت احتیاج داریم.”
“دیگران می توانند با وضوح صحبت کردن به ما در برقراری ارتباط کمک کنند – مثلا با توضیح روشن کارهایی که باید صورت بگیرد به نحوی که ما آنها را خوب درک کنیم، و همینطور با کمک کردن به ما در انجام این کارها.”
“ما برای اینکه اشتغال پیدا کنیم به کمک احتیاج داریم. کمک در یافتن شغل و همینطور در حین کار افق هایی را در زندگی من باز کرده است.”

“ما وقتی که کار شخصی هم انجام می دهیم به حمایت احتیاج داریم.”
“دیگران باید مسائل را با وضوح به ما توضیح دهند و از گفتن کنایه اجتناب کنند. دیگران باید سعی کنند بدون تناقض حرف بزنند و چیزهایی که به ما گفتند را به یاد داشته باشند.”
” اگر دیگران رفتار ما را بپذیرند و نسبت به آن اغماض داشته باشند حتی اگر در مواقعی قدری عجیب به نظر برسد، به ما کمک می کند.”
“اگر دیگران متوجه باشند که ما خودمان سر صحبت را با کسی باز نمی کنیم ولی با توجه به توان و امکان مان اگر به ما کمک شود در چنین معاشرتی شرکت خواهیم کرد، به ما کمک می کند.”
“لازم است به ما به روشنی قواعد معاشرت گفته شود. ما لازم است بدانیم که در شرایط اجتماعی چه کاری را باید انجام داد و یا انجام نداد.”
” اگر به نحوه صمیمی و روشن با ما برخورد کنید، به ما کمک می کند.”
“لطفا بر کیفیات و قابلیت های خوب ما تمرکز کنید.”

سبب شناسي اختلال آسپرگر:
علت اصلي بروز اين اختلال ناشناخته است اما پژوهشگران مواردي چون عوامل ژنتيكي و مغزي را مطرح مي نمايند.


درمان اختلال آسپرگر:
اختلال آسپرگر پيش آگهي بهتري از اتيسم دارد و درمان اين اختلال از روش هاي مختلفي چون آموزش خانواده، تقويت مهارت هاي اجتماعي، دارودرماني و توانبخشي استفاده مي شود.           

منابع: - ماهنامه آموزشي کودک شماره50
- پزشکان بدون مرز
- میگنا migna.ir
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

مهدی
با سلام خدمت دوستان. این بیماری یه بیماری نادر و تا حدی عجیب و غریبه. جهت اطلاع واسه اون دسته دوستانی که در جریان نبودن بگم که لیونل مسی ستاره آرژانتینی تیم فوتبال بارسلونای اسپانیا که 4 بار پشت هم عنوان بهترین بازیکن جهان رو کسب کرد و توپ طلای جهان رو گرفت به این بیماری syndrom مasperger مبتلاست. و عجیبه که خیلی از کارشناسا و پزشکان و ... هوش این بازیکن 25 ساله رو خیلییی بالا تخمین زدن یعنی همون ضریب iQ که برای افراد معمولی بین 50 تا 90 در علوم پزشکی و زنتیک عنوان میشه. جای بحث زیادی داره!!!!
با تشکر
مریم
Netherlands
سعید چقدر مطلب خوبی رو گفتی امید بخش بود
مرسی
سعید
بسیار بسیار عالی متشکرم لطفا اگه براتون امکان پذیر بود توضیحات جامع تری به ایمل من ارسال نمایید در ارتباط با اینم اختلال
zahra
واقعا ممنون از شما بابت این اطلاعات مفیدتون.من پسر 13 ساله ای دارم که سالهاست زیر نظر پزشک که تشخیس وی بیش فعالی بود قرص ریتالین مصرفمیکرد ولی الان تازه متوجه شدم که پسرم تمام علاءم این سندرم را دارد،خیلی مایلم که اطلاعاتم بیشتر شود تا بتوانم به فرزندم کمک کنم..باسپاس.
لیلی
سلام من هم بسیار ممنونم یک دختر 6ساله دارم همین خصوصیاتو داره موقع تولد نارس بوده اکسیژن گرفته و از 3 سالگی دارم گقتار و کاردرمانی میبرمش فقط اگه امکان داره میشه بگین این افراد بابزرگ شدن مشکلاتشان کم کم رفع خواهد شد یا اینکه تا چه سنی این بیماری رو دارن
فرشاد
مطالبتون خوب بود ولی نیاز به کمک بیشتر هستیم زیرا ما خیلی برای بجهمون زحمت کشیدیم ولی متاسفم که باید فقط هزینه کنیم ولی نتیجه خاصی نگرفتیم
نيكو
Ireland
اسپرگر مثل سرماخوردگى يا آنفولانزا نيست كه درمان شده، از بين برود. با بزرگ شدن اين افراد، اين اختلالشان از بين نخواهد رفت و تا آخر عمر با آنها خواهد بود، فقط ممكن است با داشتن آگاهى و حمايت و تمرين و تكرار فراوان، كمى برخى علايمشان را تعديل كرد.
مساله اينجاست كه اين افراد در واقع نوع سيم كشى مغزشان متفاوت است و فعلا علاجى برايش وجود ندارد.
لیلی
Iran, Islamic Republic of
سلام من این مطالب روخوندم من یک دختر دارم که اسپرگر هست . هیچ کس مارو درک نمی کنه همیشه به خاطر رفتار های اون ما زیر سوال هستیم و همه فکر میکنند ما نتونستیم اونو خوب تربیت کنیم درست از زمانی که رفت مدرسه ما بیشتر عذاب می کشیم چون متوجه تفاوت های اون با بچه های نرمال هستیم خدا به هممون صبر بده تا بتونیم کمکشون کنیم توی ایم مملکت که کمکی نیست اصلا نمی فهمن خصوصا معلم ها فقط بلدن به بچه ها مارک بچسپونن اگر کسی سراغ دارید که میتونه از نظر اموزشی و رفتاری به ما کمک کنه خوش حال میشم به من ادرس بدهید .درمان دارویی چقدر میتونه به این ها کمک کنه . دکتری اگه می شناسید به من ادرس بدهید
Iran, Islamic Republic of
سلام دوست عزیز من حدود سه ماه هستکه پسرم رو که پنج سال داره میبرم کار درمانی و گفتار در مانی خیلی راضی هستیم عین معجزه است این مطب توی میرداماد هستش دکتر علاقه بند
میدان میرداماد خ بهروز کوچه اول دست چپ ساختمان اول دست راست .
Iran, Islamic Republic of
سلام
گفتار دريماني دكتر رفيعي هم خوبه
رومی
Iran, Islamic Republic of
وقت بیشتری باهش بگذارید باهاش تا میتونید بازی های حرکتی کنید از جدول های کنار خیابان به عنوان تخته تعادل استفاده منید و بگذارید روی آنها راه برود ، توی رژیم غذایش حتما از سیب زمینی استفاده کنید
غزاله
Iran, Islamic Republic of
در اين نوع سندرم استفاده از دارو اخرين مرحله است
شما در وهله ي اول از مشاورين و روانشناسان استفاده كنيد
اين مسئله با كمك ارامش روح و روان بسيار بهتر خواهدشد
توجه كنيد به روانشناساني با تخصص باليني يا افراد با نيازهاي خاص رجوع كنيد
Iran, Islamic Republic of
سلام بزرگوار


توی طب سنتی نود و پنج درصد درمان میشه


توی طب جدید درمانش وجود نداره


من خودم سندرم آسپرگر داشتم تا یه حدی درمانش کردم
Iran, Islamic Republic of
چطوری درمان دردید؟
نسرین
United States
مقاله بسیار کاملی بود . متشکرم
اراد
Iran, Islamic Republic of
سلام.من مربی اسکیت هستم و شاگرد اوتیسم و اسپرگر هم داشتم اگه میبینید به ورزش علاقه دارند با اسکیت اشناشون کنید بنظر من اسکیت در حفظ تعادل و هماهنگ کردنه مغز و عضلاتشون خیلی می تونه کمکشون کنه.اینم شمارمه اگه کمکی از دستم ساختست براتون انجام میدم omidfaster1@yahoo.com
وحيد
Romania
هيچ درماني نداره خودتون رو خسته نكنيد

شايد گفتار درماني كمي كمك كنه ولي درمان قطعي نيست از كجا مي دونم چون خودم 35 سال دارم و يك بيمار اسپريگر هستم

انسانها هرگز درك نمي كنن فقط تحليل مي كنند از دست نمي گيرند

بهترين كاري كه براي بيمار اسپريگر مي توان كرد اون رو با اشيا اشنا كنيد چون با اجسام بي جان خيلي بهتر از انسانها مي توانم ارتباط برقرار كنم مي توانم سخترين زبان برنامه نويسي را در مدت كمي ياد بگيرم و يا پيچيده ترين تحليل اقتصادي يا سياسي را ارائه بدهم و يا مدار پيچيده وسايل الكترونيكي را طراحي كنم ولي نمي توانم با انسانها رابطه برقرار كنم و از ان كار ذت ببرم

در كل درمان ان اشتغال روي اشياع است تحصيل راه دور بهتر است چون از انسانها دور بودن براي اين شخص بهتر است تا قاتل نشود
مانا
Iran, Islamic Republic of
سلام. آیا افراد آسپرگر می توانند عاشق شوند؟ می توانند ازدواج کرده و زندگی مشترک موفقی داشته باشند؟
محمد
Iran, Islamic Republic of
وقتي كاري را يك حيوان مي تواند بكند چزا انسان نتواند
vahid
Iran, Islamic Republic of
مردم رو درک کن...چون زمان مقایسه آدم رو با حیوان مقایسه نمیکنن...مثلا یک فرد منگل از انواع میمون و طوطی و ...خیلی بیشتر میفهمه اما جایگاه اجتماعی نداره...مثلا شما تصور کن بخوای سر کلاس دانشگاه کمبریج درس بخونی...جان من بگو میتونی؟؟...چون در مقابل اونا کند ذهنی...پس هیچ کس رو بخاطر چیز هایی که اختیاری نبوده(مثل محل تولد و خصوصیات مادرزادی) به تمسخر نگیر
بهار
Iran, Islamic Republic of
بله.آنها انسان های ساده ای هستند ک در عشق وفادارتر و ثابت قدم ترند...البته بیشتر دچار عشق یطرفه میشن چون سطح درک بقیه از اونها متفاوته...اونها بهترین هستن اگه آدم های عادی هم عاشق واقعی باشن ومفهوم فداکاری تو عشق رو بدونن
مهندس پزشک
Iran, Islamic Republic of
اینطور نیست چون توانایی تحلیل ندارند . درک انتزاعی ندارن و مفهوم عشق رو درک نمی کنن .
شهلا
Iran, Islamic Republic of
آسپرگریها هرگز عاشق نمیشوند آنها نمیتوانند دیگران را در نظر بگیرند و با دیگران همدلی کنند فقط با طرف مقابل رابطه جنسی برقرار میکنند همین
رضا
Iran, Islamic Republic of
اصلا اینطوری نیست
فیلم موتزارت و وال داستان زندگی و عشق یک زوج آسپی واقعی رو نشون میده. به قول وندی لاوسن خانمی روانشناس و دچار آسپرگر، آسپرگری هایی هم عشق رو تجربه میکنن اما طبیعت عشق شون متفاوت با بقیه است. مثلا کلافه میشن که هی همو ببینن اما در عوض با نامه نگاری و ارتباط از راه دور بیشتر لذت ممکنه ببرن یا ممکنه بخوان منظم معشوق شون رو ببینن اما رفتارهای رمانتیک بلد نیستن. آسپرگر مشکل در ارتباط های پیچیده+ علاقه به تکرار و محدودیت با هوش متوسط یا بالاتره همین. این میتونه همراه با بی میلی ب ارتباط باشه میتونه با برون گرایی باشه. میتونه با آسکشوالیتی و بی میلی ب ارتباط جنسی باشه میتونه با هایپرسکشوالیتی و فزون خواهی جنسی باشه. میتونه با آلکسی تیمیا و خنثی بودن عاطفی باشه ک اصلا نتونه عشق و علاقه رو درک کنه و میتونه با هایپرامپاتی به قول هنری مارکرام از نورولوژیست های نظریه پرداز در مورد آسپرگر همراه باشه یعنی همدلی بیش از حد
Iran, Islamic Republic of
اینطور نیست منم پسرم آسپرگر هست وعشق ومحبت رو میفهمه منتها چون بیش از حد وقت میزاره وخیانت نمیکنه وصادق هستش دخترا قبول نمیکنن ببخشید بیشتر دخترا دلش دروغ وخیانت میخاد تا قبول کنن کسی رو دوست داشته باشن
سارا
Iran, Islamic Republic of
سلام. همسر من آسپرگر داره. از بسیاری از مردهایی که دیدم بهتر و عاشق تر هست، فقط این افراد نیاز به درک عمیق دارند چون نمیتوانند مثل بقیه احساساتشون رو به صورت رفتار واضح بروز بدهند. همسر من خیلی عمیق و دقیق هست و استاد دانشگاه هم هست خیلی هم در کارش موفق.
نيكو
Ireland
همير من احتمال قريب به يقين اسپرگر دارد و زندگى ما مشكلات عجيب فراوانى داشته ايت. مشكل اصلى اينجاست كه او اين موضوع را از من مخفى نگه داشته يا واقعا خودش هم نميداند و در مرحله انكار هست براى همين مشكلات روحى و عاطفى شديدى در زندگى ما وجود دارد و تقريبا به آخر خط رسيده ايم. شايد اگر فرد مبتلا، خود شرايطش را بپذيرد و حمايت ديگران را قبول كند، بتواند زندگى مشترك نسبتا موفقيت آميزى داشته باشد، اما زندگى با اين افراد كار بسيار شختى است و صدمات روحى عميقى روى همسر ميتواند داشته باشد. در ضمن فرزند اين افراد هم معمولا مبتلا به اسپرگر خواهند بود.
Iran, Islamic Republic of
آسپرگر به فرزندان منتقل نمیشه چون ژنتیک نیست
علتش رشد ناقص مغز یا مصرف بعًضی از دارو ها توسط مادر در دوران جنینیه
m
Iran, Islamic Republic of
سلام . شما از کجا فهمیدید یک بیمار اسپریگر هستید ؟ من مطالعاتی انجام دادم و به نظر خودم این بیماری رو دارم ولی مثل شما نمیتونم یه زبان جدید یا برنامه نویسی رو خوب یاد بگیرم چون انجام این کارها خلاقیت می خواد و من فقط میتونم آن چیزی که تو کتاب ها یاد گرفتم رو ارائه بدم نه بیشتر . از کجا میشه مطمئن شد این بیماری رو دارم یا نه ؟
بهار
Iran, Islamic Republic of
سلام. من سندرم آسپرگر دارم. افراد با این ویژگی عملکرد مشابه ندارند هرچند علائم تشخیص تا حدود زیادی مشابه است. از ابتدا در برقراری ارتباط صمیمانه،توانا نیستند اما این مشکل برای آنها رنج آور نیست اما با گذشت زمان نوجوانی و اوایل جوانی ک فقدان توانایی و گاهی عدم تمایل در دوست یابی و حفظ موثر آن(البته این مطلب برای کسانی که آسپرگر دارن ملموس تر هست و قابل تایید) احساس میشه اما فرد با تمرکز بر سایر علایقی ک داره مثل درس یا کاری که شامل روابط اجتماعی گسترده و موثر نیست ناخودآگاه یا خودآگاه در این فعالیت ها موثرتر ظاهر میشه...آنها واقعا نیاز ب همراهی و همدلی درجمع رو احساس میکنن اما به مرور زمان عواقب عدم توانایی در ارتباط اجتماعی موثر و صمیمی مخصوصا در خانم ها که عاطفی تر هستند باعث تنش میشه بر عملکرد اون تاثیر منفی میزاره شاید ب همین دلیل هم اکثر نابغه های با سندرم آسپرگر آقا هستن نه خانم.
البته با تشخیص این سندرم مدیریت اون توسط فرد خیلی بهتر میشه.درمان دارویی رو هم پیشنهاد نمیکنم چون عوارض خودش رو داره ک معمولا جبران ناپذیره...
امیدوارم مفید بوده باشه مطالعه سایر منابع موثق رو هم پیشنهاد میکنم
سارا
Iran, Islamic Republic of
اتفاقا افراد آسپرگر اگر خوب و به موقع آموزش برنامه نویسی ببینند معمولا در این زمینه موفق عمل می کنند. برخی از برنامه نویسان بزرگ آسپرگر داشتند مانند بیل گیتس
بهار
Iran, Islamic Republic of
تا حدودی موافقم البته درمورد خانم ها که نیاز به ابراز احساساتشون بالاس به دلیل عدم همدلی موثر با گذشت زمان شرایط خیلی سخت میشه و کیفیت زندگیشون افت زیادی میکنه...نیاز اونها به درک و حمایت بیشتره...
Iran, Islamic Republic of
برای کنار اومدن با آسپرگر چیکار کردین؟منم سندرم آسپرگر دارم اما تنش عدم درک دیگران کاراییم رو تو زمینه های دیگه پایین آورده
Iran, Islamic Republic of
سلام منم پسرم آسپرگر هست وعاشق کامپیوتر رشته دانشگاهیش برنامه نویسی بود که بخاطر همین اختلال بعد دوترم دیگه حاضر نشد بره االان فقط بازی میکنه وادیت ودوستای مجازی داره امکانش هست شماره بدین با هم درارتباط باشید
مريم
Iran, Islamic Republic of
پسر ١١ ساله دارم كه علايم شديد اسپرگر داره ومتاسفانه قبلا فكر ميكردم مشكلي نداره ولي متوجه شدم كه با رشديني خجالتي تر شده اماازيادگيري كارهاي جديدلذت ميبره من فكر ميكنم باگفتاردرماني وبازي درماني ميشه كمكشون كرد پسر من يك جلسه دركاردماني شركت كرده ولي من تاثيرشو ديدم به نظر من نبايد نااميد شد
صابر
United Kingdom
سلام.
با تشکر از مقاله بسیار عالی تان. من خودم از مدتها پیش متوجه علائمی که شبیه این بیماری بود در خودم شده ام. یک بار اتفاقی مقاله ای در این زمینه دیدم و با مطالعات بیشتر حالا شک ندارم که من یک آسپرگر هستم با اینکه تا حالا جهت تشخیص به هیچ پزشکی مراجعه نکرده ام. سخت ترین تاثیرات این بیماری برای من مشکل ایجاد ارتباط با دیگران و ضعف در بیان و توصیف حوادث هست. اگر از من بخواهید که در مورد یک فیلم سینمایی که دیده ام صحبت کنم یا اتفاقی را که کاملا در جریانش هستم بیان کنم جز دو جمله بیشتر نمیتوانم در موردش صحبت کنم. با اینکه یک فرد بالغ سی ساله ای هستم اما بک کودک 5 ساله هم در نقل اتفاقات از من ماهرتر هست. ذهن من به طور اتوماتیک تمام شاخ و برگ حوادث را قیچی میکند و از هر چیز فقط یک توده سیاه برجا میگذارد. با این وجود تخیلم بسیار پویاست به طوری که تخیلم میتواند یک زندگی برای خود بسازد با تمام جزییات. با اینکه در دنیای واقعی از دنبال کردن حوادث عاجزم اما در نویسندگی داستانها و نوولهای پیچیده نوشته ام. تمام نشانه هایی که در این مقاله آمده رو دارم به اضافه بسیاری از نشانه های عجیب دیگر که فکر میکنم مرتبط با این بیماری باشد. مثلا یادم هست در کودکی یک بار در کلاس درس که نیمکتم کنار دیوار بود زانوی راستم با دیوار تماس پیدا کرد به دنبال این اتفاق عادی یک احساس عجیبی در من به وجود آمد که منو مجبور میکرد تا قرینه آن قسمت بدنم یعنی زانوی چپم هم به دیوار تماس پیدا کنه. این احساس تا مدتی با من بود. رنج آور بود. هر قسمت از بدنم که با چیزی تماس پیدا میکرد احساس بی تابی داشتم که قربنه آن قسمت بدنم هم تماس پیدا کنه. احساسات عجیبتری هم داشتم. به هر حال اگر کارشناسان نوشته منو مطالعه میکنند تقاضا دارم از طریق ایمیل منو راهنمایی کنن. و از آنجا که من همیشه در مورد احساسات عجیبم فکر کرده ام به علل و عوامل و نشانه های بسیاری پی برده ام و حاضرم این احساساتم رو در اختیار کارشناسان بزارم که امیدوارم به درد بخور باشه. من از این بیماری رنج برده و میبرم و وحشت دارم از اینکه دیگران هم دچار آن بشوند.
پریا
Iran, Islamic Republic of
سلام من با اقایی اشنا شدم که این ویژگی هارو داره من دوسش دارم میخوام باش بمونم ولی خیلی عجیب رفتاراش دارم افسرده میشم چه جوری باهاش برخورد کنم میاد میره از لحاظ عاطفی کم اوردم ولی میخوام موفق بشم که بهتر بشه از حرفاش فهمیدم که اینجوری که با من برخورد میکنه حال خودشم خوب نیست کتاب معرفی کنید یا راهنمایی کنید مرسی
نيكو
Ireland
متاسفانه كارى نميتونيد بكنيد و در صورت ادامه رابطتون، افسردگى، عجز و سردرگمى و حس تنهاييتونبيشتر و بيشتر و بيشتر خواهد شد مگر اينكه اين آقا كاملا با خودش كنار اومده باشه و حمايت سما رو بپذيره. مطالب سايت هاى انگليسى زبان در اين مورد بيشتر هست اما اونها هم به همين اشاره ميكنند كه همسر يا شريك اين افراد بايد شديدا مراقب خود باشند چون ممكن است نهايتا به افسردگى يا صدمات روانى خودشان منجر شود.
فیلادلفیا
Iran, Islamic Republic of
سلام من یه سوال دارم
ایا میشه کرد یه ادم عادی اسپرگر بگیره؟
Iran, Islamic Republic of
نه
اختلال از دوران جنینی شروع میشه
فیلادلفیا
Germany
ایا راهی هست که یه ادم عادی اسپرگر بگیره؟مثلا با الکترود یه قسمتایی از مغزو کم فعالیت کنن؟خواهش میکنی اگر کسی میدونه جواب بده خیلی واجبه
رضا
Iran, Islamic Republic of
خیر
اتیسم و آسپرگر و سایر اختلالات نافذ رشد از بچگی وجود دارند.
Iran, Islamic Republic of
يه سوالي، چجوري ميشه اسپرگر رو از اختلال شخصيت هاي پارانوييد، اسكيزوفرن و پارانويا و اسكيزوفرني افتراق داد؟
رضا
Iran, Islamic Republic of
در اختلال شخصیت اسکزوئید بی میلی به ارتباط وجود داره. در آسپرگر لازم نیست بی میلی به ارتباط وجود داشته باشه بلکه ندانستن قوانین تعاملی و ارتباطی و عرف های نانوشته مهمه. البته خیلی از بزرگسالان آسپرگری به اختلال شخصیت اسکیزوئید هم دچار میشوند.
در اختلال شخصیت پارانوئید، ایده ی بدبینی وجود داره درحالی که در آسپرگر مشکلات ارتباطی نه تنها از بدبینی افراطی نمیاد بلکه از کم تر ذهن خوانی کردن میاد و به نوعی بعضا از خوشبینی افراطی و نقص نظریه ی ذهن میاد ک باعث میشه زیاد گول بخورن.
در پارانویا و اسکیزوفرنی هذیان و توهم وجود دارد اما در آسپرگر خیر و بلکه اتیسم و آسپرگر به قول دکتر بدکوک کاملا ضد سایکوز و اسکیزوفرنیاست. در طیف اسکیزوفرنیا وضعیت بیش از حد ذهن خوانی کردن وجود دارد و به طور مثال یک اسکیزوفرنیک-پارانوئید، یک گفته ی بی منظور را با ذهن خوانی شدید، توطئه آمیز برداشت میکند در حالیکه یک فرد اتیستیک-آسپرگری ممکن است یک جمله ی کنایی را تحت اللفظی تعبیر کند که این از عینیت گرایی شدید و ضعف ذهن خوانی می آید. افراد نرمال (نوروتیپیکال) وسط دو طیف اتیسم و اسکیزوفرنیا قرار دارند.
شهلا
Iran, Islamic Republic of
اسکیزوفرنها عاشق میشوند و میتوانند خیلی موقتی کسی را دوست داشته باشند و عاشق حیوانات هستند و توهم هم در پارانویید و هم در اسکیزوئید وجود دارد اما آسپرگری ها نمیتوانند کسی را مثل دیگران دوست داشته باشند دچار توهم و هذیان نمیشوند و اتفاقا دنیا خیلی وافعیتر و جدیتر از بقیه افراد میبینند
رضا
Iran, Islamic Republic of
لطفا درباره ی چیزی که به حد کافی درباره ی آن اطلاعات ندارید قاطعانه نظر ندید.
من آسپرگر دارم و ۴ ساله که تشخیص رسمی گرفته ام و برای بهبودهای مهارت های ارتباطی مورد کاردرمانی ذهنی و آموزش تعاملات اجتماعی و رواندرمانی و دارودرمانی بوده و هستم و نیز مدت کوتاهی گفتاردرمانی (برای اینکه بتونم طوری انتقاد کنم ک طرف نرنجه و کلام رباتیک ام اصلاح بشه). در این مدت با آسپرگری های مختلفی با تفاوت های فردی زیاد آشنا شده ام.
فیلم موتزارت و وال داستان زندگی و عشق یک زوج آسپی واقعی رو نشون میده. به قول وندی لاوسن خانمی روانشناس و دچار آسپرگر، آسپرگری هایی هم عشق رو تجربه میکنن اما طبیعت عشق شون متفاوت با بقیه است. مثلا کلافه میشن که هی همو ببینن اما در عوض با نامه نگاری و ارتباط از راه دور بیشتر لذت ممکنه ببرن یا ممکنه بخوان منظم معشوق شون رو ببینن اما رفتارهای رمانتیک بلد نیستن. آسپرگر مشکل در ارتباط های پیچیده+ علاقه به تکرار و محدودیت با هوش متوسط یا بالاتره همین. این میتونه همراه با بی میلی ب ارتباط باشه میتونه با برون گرایی باشه. میتونه با آسکشوالیتی و بی میلی ب ارتباط جنسی باشه میتونه با هایپرسکشوالیتی و فزون خواهی جنسی باشه. میتونه با آلکسی تیمیا و خنثی بودن عاطفی باشه ک اصلا نتونه عشق و علاقه رو درک کنه و میتونه با هایپرامپاتی به قول هنری مارکرام از نورولوژیست های نظریه پرداز در مورد آسپرگر همراه باشه یعنی همدلی بیش از حد.
پوریا
Iran, Islamic Republic of
پسری16ساله دارم که طی این همه سال تعداد زیادی به متخصصین دکتر وکارشناسان ومشاورین ووتست مراجعه نمودم و مرا سرگردان و تشخيص اشتباه دادند تا اینکه در بهمن 94 به دکتر متخصص اعصاب وروان آقای محمد مجدزاره در شیراز مراجعه کردم ایشان در اولین ویزیت بیماری پسرم را سندروم اسپرگر تشخیص دادندمن کمال تشکر را از ایشان دارم وبرايشان آرزوی طول عمر وسلامتی موفقیت را دارد
على
Romania
سلام به شما دوست خوب
من دختر ٥ ساله دارم كه تنها در ارتباط بر قرار كردن با همسالانش مشكل داره اما با بزرگترها بسيار گرم و خوشرو هست و باقى نشانه ها مثل كارهاى تكرارى رو نداره
اما تو بازيها دوچرخه زدن براش سخته اما بد مينتون بازى ميكنه بنظرتون علايم براى آسپرگر كافيه يا بايد بيشتر بررسي بشه
مریم
United States
من سی سالمه بعضی از این مشکلات رو دارم اما هیچ استعداد خاصی ندارم چون نمیتونم رو چیزی تمرکز کنم یاد بگیرم فقط یه زمانی میتونستم ساعتها پشت کامپیوتر بشینم و نقاشی بکشم. به لباس پوشیدن و کوتاه کردن مو حساسم و مثل یکی از دوستا که گفتن همش با قرینه بودن مشکل دارم موهام قرینه کوتاه نشده یا استینم قرینه نیست و دیوونه میشم. فقط میدونم تو هر جمعی من متفاوت اون جمعم . بعضی وقتا تعادل راه رفتن ندارم .نمیدونم آسپرگر به حساب میاد یا نه
نيكو
Ireland
مطلبتون به دست يك فرد بسيار ناشى و غيرآگاه ترجمه شده. واژه اوتيسم بارها به غلط و هر بار به يك صورت نوشته شده (اتوتيسم!)، aspie/اسپى فقط يك واژه غير رسمى است براى اشاره به فرد مبتلا به اسپرگر و در ترجمه شما به صورت اسپايس ترجمه شده و طورى برداشت ميشود كه يك سندروم ديگر است. كيفيت كلى مقاله بسيار پايين بود گرچه اطلاعات خوبى داشت.
نيكو
Ireland
در ضمن سندروم اسپرگر در مردان چندين برابر زنان هست و معمولا زنان بهتر ميتوانند نرم هاى نانوشته اجتماع را تشخيص داده و مشابه آنها عمل كنمد. اين مورد در مقاله شما برعكس نقل شده است.
جهان
Netherlands
من دوستی دارم که خیلی از این مشخصات رو داره. مثلا فقط منتظره که کسی حرفاش رو گوش کنه و اون رو بفهمه. اونوقت شروع میکنه و ساعتها در مورد موضوعاتی مثلا فراماسونریها و یا تحلیلهای عجیب و غریب سیاسی صحبت میکنه. لحن صحبتش یکنواخت و خسته کننده ست. خاطرات دوران کودکیش رو مو به مو و با تمام جزئیات تعریف میکنه. یه فیلمی رو که ده سال پیش دیده خیلی دقیق به یاد داره. زمانی که صحبت میکنه هر چی با اشاره و حرکات، می خوایم بهش بگیم که دیگه در این مورد صحبت نکنه، اصلا متوجه نمیشه و همینطور به حرفاش ادامه میده. با جنس مخالف نمی تونه ارتباط عاطفی و جنسی برقرار کنه و زمانی که با خانمی آشنا میشه باهاش در مورد همون موضوعات سیاسی و فرابشری و متافیزیک صحبت میکنه و متاسفانه ارتباطشون خیلی زود قطع میشه. ولی در عوض خیلی آروم و مهربونه، باظرفیته، قوه ی تخیل بالایی داره و مهارتهاش توی بازیهای فکری، تزیین و دیزاین خونه، نرم افزار و سخت افزار کامپیوتر، و در کل تمرکز روی اشیا خیلی خوبه. ولی قبول نمیکنه که چنین اختلالی داره. من خودم هم اختلال دو قطبی دارم و شروع به تمرین و یادگیریه ان ال پی کرده ام. پیشنهاد من به دوستان اینه که روش NLP رو برای بعضی تغییرات مثبت استفاده کنند. چون افراد مبتلا به آسپرگر قوه ی تخیل بالایی دارند میتونن بهترین استفاده رو از روش NLP و در نتیجه کنترل ضمیر ناخودآگاهشون برای بعضی از تغییرات بزرگ رفتاری ببرند. این روشی هست که خیلی از بزرگان سیاست، سخنوران و مربیان و بازیگران سینما ازش استفاده میکنن. فقط همراهی و صبر و پایداری لازم داره. با آرزوی بهترین ها برای هممون
الی
Iran, Islamic Republic of
برادر من این سندروم رو داره و 20 ساله اس و حدود چند ماهه با کاردرمان و داروها علایم خوبی از بهبودش مشاهده کردیم...مشکل اصلی خانواده های همچون ما بیشتر از مشکلات این سندروم عدم درک اطرافیان و جامعه اس که واقعا اذیت میشیم و کاش کاش کمی فرهنگمون تغییر کنه!
حسام
Iran, Islamic Republic of
من 23 سالمه و پارسال متوجه این اختلال شدم .
البته اینو بگم که تو هر کسی علاعم این سندروم متفاوته ولی من خیلی خجالتی هستم . کسی باهام صحبت کنه اصلا نمیدونم باید چی جواب بدم . بیشتر روابط کاریم رو از دست دادم بخاطر رفتار هایی که از نظر بقیه عجیب بوده .
الان چند ماه هست که کنار کار مهارت های ارتباطی رو دارم یاد مگیریم تا متناسب با زیان بدن و لحن گفتار عکس العمل نشون بدم . شکر خدا الان به واسطه تمرینایی که میکنم خیلی خیلی قوی تر شدم تو ارتباط گیری منتها با افراد هم دقیقا مثل ماشین طبق الگوریتم و تو یه چهارچوب رفتار میکنم و نمیتونم ناخودآگاه عکس العمل نشون بدم .
Zahra
Iran, Islamic Republic of
سلام به همه.امروز موقع سحر برنامه ای از شبکه نسیم پخش شد که یک بیمار آسپرگر خیلی موفق مهمانش بود .جوانی با حدود ۲۸ سال سن ولی خیلی بهتر از افراد عادی با موقعیت عالی که مدرسه طبیعت به پا کرده بود و نابغه ای بود برای خودش.ای کیو بالا و هوش سرشار در زمینه فلسفه و سیاست ولی عاجز از برقراری ارتباط و خوانش زبان بدن .راستش من چند وقتیه با همسرم اختلاف پیدا کردم و قصد طلاق دارم.با علایمی که در این مقاله و نظرات شما و اون برنامه تلویزیونی خوندم وشنیدم شکم بر اینه که شاید همسرم آسپرگر باشه.ای کاش در ایران و در همه جا اونقد علم پیشرفت کنه که مردم بیماری ها رو کمابیش بشناسن یا حداقل یک روانشناس مجرب در هر شهری باشه.حالا من بعد ۱۱ سال زندگی به بنبست خوردم و تمام علاقم به زندگی رو از دست دادم فقط به خاطر اینکه روانشناس خوب توی شهرمون نیست
Tara
Iran, Islamic Republic of
سلام. شما در جای جای این مقاله به آسپرگر به‌عنوان یک «بیماری» اشاره کردید که کاملا استباه و ساده انگارانه‌ست. آسپرگر بیماری نیست، سندرم یا همون «نشانگان»ـه ؛ یعنی مجموعه‌ای از نشانه‌هایی که در بین افرادی مشترکه و دال بر هیچگونه «بیماری» نیست. کاش به این مورد توجه می‌کردید.
ایجاد هر خاطره جدید به مغز آسیب می‌زند!
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
با ترس هات روبرو شو! آدم ها رو ببخش! یک راه حل جدید بساز! هدف هات رو مشخص کن! آدم هایی که ازت متنفر هستند رو فراموش کن! ذهنت رو آزاد کن!