سه شنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۳ - 16 Apr 2024
تاریخ انتشار :
پنجشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۶ / ۰۰:۱۲
کد مطلب: 40927
۱

نشست بررسی ابعاد زیستی، روانی و اجتماعی بیماری اسکیزوفرنی برگزار شد

نشست بررسی ابعاد زیستی، روانی و اجتماعی بیماری اسکیزوفرنی برگزار شد
در این نشست ابعاد زیستی، روانی و اجتماعی بیماری اسکیزوفرنی با حضور مدیرکل بهزیستی استان تهران و جمعی از اساتید دانشگاه برگزار شد.

به گزارش میگنا در ابتدای این نشست که با مشارکت انجمن مددکاران اجتماعی ایران، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، خبرگزاری جمهوری اسلامی و رادیو سلامت برگزار شد، اصغر باقری؛ مدیرکل بهزیستی استان تهران گفت: بیماری‌ها در انسان پوشیده است و ما برای اینکه شرایط بهتری برای بیمار و خصوصاً بیماران اسکیزوفرنی فراهم کنیم باید آن را در یک مثلث آموزشی ببینیم.
مدیرکل بهزیستی استان تهران با بیان اینکه در برخورد با یک بیمار اسکیزوفرنی باید فرد، خانواده و اجتماع را آموزش دهیم، ادامه داد: بیماری انسان پنهان است و همه ما بالقوه می‌توانیم بیمار اسکیزوفرنی باشیم و بنابراین باید این مهارت خودآگاهی را داشته باشیم.
مدیرکل بهزیستی استان تهران با تأکید بر اینکه افزایش آگاهی‌ها بین افراد جامعه و مسئولان و خودآگاهی در این زمینه از دغدغه‌های بهزیستی است، تصریح کرد: در حال حاضر ۳ هزار و ۳۴۲ بیمار اسکیزوفرنی تحت پوشش بهزیستی استان تهران قرار دارند که از این تعداد ۹۲۱ نفر از این بیماران مجهول‌الهویه می‌باشند.
سیدحسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی، در خصوص اهمیت نقش خانواده ها گفت: لازم است تا خانواده ها در مقابل کسی که به بیماری روان، مبتلا شده است احساس مسئولیت کنند. متاسفانه خانواده ها به وظیفه‌شان عمل نمی کنند و مبتلایان را یا در خیابان ها رها می کنند و یا آنها را به مراکز نگهداری می سپارند.

وی در ادامه افزود 23 الی 25 درصد مردم، به یکی از اختلالات روان مبتلا هستند که با گسترش شاخص سلامت و افزایش آگاهی دانشجویان و مردم، می توانیم شاهد ارتقای سلامت روان در کشور باشیم.

وی افزود در صورتی که برای درمان بیماران، ساز و کار مشخصی وجود نداشته باشد، عوارض مختلفی به جامعه تحمیل می شود. بنابراین لازم است تا نگاه تک بعدی نداشته باشیم و مباحث مربوط به پیشگیری، مداخله، درمان، بازتوانی و بیمه های درمانی را پیگیری کنیم.

موسوی چلک درباره جایگاه مبتلایان در منشور حقوق شهروندی پرسید حقوق شهروندان بیماران در کجا دیده شده است؟ به اعتقاد ایشان، تا زمانی که سلامت روانی - اجتماعی، دغدغه ما نباشد در جهت تحقق ارتقای سلامت روان هم قدم برنخواهیم داشت.

مرتضی کریمی، روانپزشک، در مقدمه سخنان خود گفت: با همکاری سازمان بهزیستی، ستاد بیماران مزمن تشکیل شد و در حال حاضر، 30تا 40 هزار تخت برای بیماران وجود دارد و در ایران به 50 تا 60 هزار تخت برای مبتلایان نیاز داریم.

وی از اسکیزوفرنی به عنوان مهم ترین و مخرب ترین اختلال روانپزشکی یاد کرد که شیوع جهانی آن، 1 درصد است و 800 هزار نفر در طول عمر طبیعی خود، به اسکیزوفرنی مبتلا خواهد شد.

ایشان در ادامه به بررسی اسکیزوفرنیا در گذرگاه تاریخ در قرن های 19 و 20 پرداخت و به تعریف نظریه پردازانی چون کریپلین، بلولر، کرچمر، اشنایدر، یاسپرس، مایر اشاره کرد و در نهایت از طبقه بندی اسکیزوفرنی در دهه های اخیر نام برد که مربوط به طبقه بندی بیماری درDSM آمریکا و ICD اروپا می شوند.

وی پس از بررسی سیر تاریخی بیماری، تاریخچه درمان های بیماری را مرور کرد که در ابتدا شامل درمان های فلسفی، دینی، آئینی و حتا منزوی کردن بیماران می شدند و در اواخر قرن 19 درمان های دارویی آغاز شدند.
 
به گفته کریمی، در سال 1935 میلادی، درمان جراحی روانی و سپس شوک درمانی، برای درمان بیماران اسکیزوفرن، استفاده می شد. در سال 1952، کلروپرومازین به عنوان اولین داروی ضد سایکوز شناخته شد.
وی در ادامه به نسل اول، دوم و سایر داروهای آنتی‌سایکوتیک جدیدتر اشاره کرد.
 
فرید براتی، روانشناس، نقش بیمه ها را برای حمایت از بیماران بسیار مهم دانست و برای پیگیری بیمه ها در دولت تدبیر و امید، اظهار امیدواری کرد.
وی درمان های حمایتی، روانی، اجتماعی و توانبخشی را به عنوان درمان های مؤثر اسکیزوفرنی در نظر گرفت. ایشان خدمات روانی،اجتماعی را به عنوان یک بسته خدمانی در نظر گرفت که طی یک فرآیند، با توجه به رویکردهای فردی و جامعه نگرانه با هدف اعانه توانی های فرد دچار اختلال اسکیزوفرنی برای کنش‌وری مناسب در جامعه و در محیط، به او و خانواده عرضه می شود.

این روانشناس، خدمات درمانی را فراتر از درمان های صرفا روانپزشکی و روانشناختی دانست و به خدمات در منزل و اعزام تیم های مراقبت و نظارت و سایر روش های درمانی، اشاره کرد.

براتی در پایان گفت: فراموش نکنیم اگر فرآیندهای درمانی را به شکل کارآمدی اجرا نکنیم شاهد درمان نتیجه بخش نخواهیم بود.
 
فردین علی پور، عضور هیات علمی گروه آموزشی مددکاری اجتماعی ایران، برای اختلالات روانی، جنبه های مختلفی را در نظر گرفت و تاکید کرد نمی توان فقط جنبه های زیستی بیماری را در نظر گرفت.

وی در ادامه اظهار کرد آنچه بیشتر در کانون توجه ما قرار دارد صرفا مبتلایان هستند در حالی که، خانواده های بیماران به عنوان یک رکن اساسی، مغفول مانده است. این دیدگاه در بین افراد مبتلا وجود دارد که ممکن است فکر کنند در ابتلا به بیماری، مقصر هستند که این نگرش نیاز به اصلاح دارد.
 
علی پور تاکید کرد که ما در مددکاری اجتماعی، به کار تیمی معتقدیم. وی برای کنترل بیماری و توانبخشی بیماران، همکاری خانواده ها و ترکیب دارودرمانی را در کنار سایر روش های درمانی، اثرگذار در نظر گرفت.

وی نقش خانواده را به قدری مهم دانست که با همکاری آنها میزان عود بیماری به 21 درصد می رسد و در غیاب این همکاری، این رقم به 30 درصد خواهد رسید و اگر خانواده ای واکنش منفی به معنی عدم واقع بینی مناسب دربرابر بیمار، درمان و توانبخشی داشته باشد میزان عود بیماری، بسیار افزایش پیدا خواهد کرد.
دبیر کمیته مداخله در بحران انجمن مددکاران اجتماعی ایران، به اهداف مددکار اجتماعی درباره کار با خانواده بیماران مزمن و مهارت های دستیابی به این اهداف صحبت کرد. از جمله این اهداف می توان به خلق محیطی پذیرنده و غیر انتقادی، رسیدن به اهداف واقع گرایانه برای بیمار و کسب باور مبتنی بر آگاهی درباره ماهیت بیماری، یافتن روش های مناسب برای زندگی اجتماعی بیمار، آموزش نحوه پاسخدهی بر هذیان ها و رفتارهای نامانوس بیمار، تقویت عزت نفس و ترغیب خانواده بیمار به حفظ ارتباط با دوستان و دیگر هدف ها اشاره کرد.

 
وی در تشریح مهارت ها از مهارت برقراری ارتباط مؤثر با خانواده ها نام برد و اصلاح نگرش مددکار را بر دیگر اقدام ها مقدم دانست و گفت پس از آن می توان مشارکت خانواده ها را جلب کرد.

وی در ادامه، به صحبت با خانواده ها در مورد شرح حال بیماری، نیازها و تمایلات و توانایی های بیمار و خانواده، آموزش و ارائه اطلاعات در خصوص بیماری روانی، افزایش مهارت های خانواده برای برقراری ارتباط و حل مشکل اشاره کرد.

علی ور در پایان گفت: همچنین مددکاران با درگیر کردن خانواده‌هایی که تجارب مشترک دارند می توانند به فرآیند درمان کمک کنند.

محمدرضا اسدی، سرپرست معاونت توانبخشی بهزیستی استان تهران، درباره موفقیت درمان گفت: ما زمانی در بازگرداندن مبتلایان بیماری های روانشناختی مزمن به اجتماع موفق خواهیم بود که به صورت تیمی کار کنیم و کاردرمانگران هم وارد تیم درمانی شوند. همچنین لازم است فرد، خانواده و جامعه همکاری کنند. در غیر این صورت نمی توانیم شاهد بازگشت مبتلایان به جامعه باشیم.

اسدی برای نشان دادن اهمیت نقش جامعه، پرسید آیا جامعه ما مسئولیت های خود را می شناسد؟ آیا جامعه، در خود فرونرفته که سبب شده تا مبتلایان هم به انزوا کشیده شوند؟ آیا جامعه با تردید و دودلی به بیماران نگاه نمی کند؟

وی در پاسخ به این سوالات گفت شاید جامعه ما خودش هم دچار علائم اسکیزوفرنی باشد. علائمی مثل درخودماندگی، تردید و دودلی و... اسدی در ادامه تصریح کرد هنوز سلسله مراتب طرد و انزوا نسبت به بیماران روان (مبتلایان اسکیزوفرن، دوقطبی و...) وجود دارد که مددکاران اجتماعی می توانند درمان های اجتماع محور را گسترش دهند که این خلاها اصلاح شود تا شاهد درمان نتیجه بخش باشیم.

مهرداد ناظری، جامعه شناس، درباره جایگاه بیماری های روانشناختی در بستر فرهنگ گفت اگر در جامعه 2000 نفری، 2 نفر به اعتیاد مبتلا باشند، مساله فردی خواهد بود اما اگر در یک جامعه 100 هزار نفری، 20 هزار معتاد داشته باشیم مساله ما دیگر فردی نخواهد بود. زیرا از سطح هنجار فراتر رفته است.

وی در ادامه به موضوع مدرنیته پرداخت و گفت دنیای مدرن، همراه با تکنولوژی، جنگ اول، دوم و خشونت را برای ما آورد. به نظر می رسد دنیای عقلانی به گونه ای، ضد‌عقلاتی برخورد می کند.

وی تصریح کرد در فضای هایپرمارکت های امروزی، فردیت انسان ها دستخوش تغییر و لگدمال شده است. اختلالات به شدت، وابسته به نوع مناسبات زندگی مدرن است. ایشان در پاسخ به این سوال که چرا انسان ها دچار اختلالات روانی می شوند گفت در کشورهای جهان سوم، افراد از نظام اجتماعی جدا می شوند.

ناظری، مبتلایان اختلالات روانشناختی را محصول جامعه مدرن دانست و گفت در جامعه ای که بسترها برای رشد اختلالات روانی و جرم فراهم باشد، نباید انتظار روییدن گل سرخ داشته باشیم. بلکه در چنین شرایطی، علف هرز می‌روید.

این جامعه شناس، دلیل ناموفق بودن درمان ها را مربوط به تیم های پزشکی، خانواده ها وآموزش و پرورش دانست که در بازتولید انسان خودشکوفا، موفق عمل نکرده اند. وی در ادامه افزود آنچه امروز از انسان باقی مانده است انسان های غیرخودشکوفاست.
 
ناظری از اصطلاح ابداعی خود تحت عنوان «روان جمعی» رونمایی کرد و از یک اسکیزوفرنی جمعی سخن گفت.
 
به اعتقاد او، تفکرهای آشفته، توهم شنیداری، از کارافتادگی در پاسخگویی های عاطفی از نشانه های جمعی شدن اختلال است که از فرد، فراتر رفته و به جامعه گسترش پیدا کرده است.

فرهاد رمضانی نژاد، رئیس سرای احسان، در تشریح فعالیت های استاندارد درمانی، به برنامه های علمی_آموزشی و برنامه های مرتبط با بازتوانی روانی_اجتماعی و فعالیت های ترویجی (آموزش عمومی) اشاره کرد.

وی در ادامه افزود برنامه های درمانی ما شامل جلسات ویزیت گروهی هفتگی با حضور روانپزشک، کاردرمانی، گروه درمانی، رفتاردرمانی، مددکاری، جلسات مشاوره خانوادگی و ویزیت در منزل می شود.

ایشان در توضیح فعالیت های مرتبط با بازتوانی روانی_اجتماعی بیماران روان در موسسه خیریه احسان گفت ما خانه های حمایتی، طرح حقوق مددجویان، اقتصاد ژتونی و طرح حقوق مددجویان و قرارداد کار را برای مبتلایان در نظر گرفتیم.
 
به گفته دکتر رمضانی نژاد، افراد پس از بازتوانی می توانند از مجموعه جدا شوند. وی درباره جشنواره های ورزشی موسسه گفت 275 نفر از 18 مرکز نگهداری بیماران روان در این جشنواره شرکت کردند و ما مایل هستیم تا هفتمین جشنواره ورزشی مان را در ورزشگاه آزادی برگزار کنیم. در کنار این برنامه، ما تاکنون در فرهنگسرای نیاوران، جشنواره موسیقی برپا کرده ایم. سفرهای زیارتی و سیاحتی، تشکیل هیات عزاداری، برگزاری جشن تولد مددجویان، شرکت در نمایشگاه های مختلف از جمله نمایشگاه صنایع دستی، از جمله برنامه هایی هستند که ما برای مددجویان مان به اجرا درآوردیم. ما تلاش کردیم تمام اتفاقاتی که در زندگی روزمره میفتد را هم برای مقیمان مرکز فراهم کنیم.

رمضانی نژاد برای معرفی مرکز خیریه حمایت از آسیب دیدگان اجتماعی گفت: سرای احسان با پشتوانه تجربه 20 ساله‌اش تلاش کرده تا تئوری ها را به عمل دربیاورد. وی افزود ما در مجموعه سرای احسان، قائل به حق حیات و کرامت مبتلایان هستیم. بنابراین دیوارها را برداشتیم و تصمیم گرفتیم طبق استانداردها یک دهکده درست کنیم و متناسب با نوع فعالیت مددجویان، الگوهای ارتباطی آنها را تسهیل کردیم.

رمضانی نژاد به تعدادی از برنامه های 5 تا 10 سال آینده سرای احسان اشاره کرد که شامل ایجاد مرکز نگهداری درمان و توانبخشی شبانه روزی و روزانه (به صورت مهد)، ایجاد مرکز درمان تخصصی روزانه و سایر هدف های پیش روی سرای احسان می شوند.

وی در پایان گفت ما باور داریم که در حوزه درمان تخصصی و بازتوانی روانی_اجتماعی بیماران مزمن روان و حتا در برخی حوزه های مرتبط مانند ورزش آنان می توانیم یک الگوی داخلی و بین المللی موفق ارائه نماییم. حتا قبل از آنکه دیگران این الگو را به ما و دنیا ارائه نمایند.

علیرضا طاهری، مدیرعامل موسسه خیریه حمایت از آسیب دیدگان اجتماعی، صحبت های خود را با این پرسش آغاز کرد که در قانون توسعه کشوری، قانون سلامت روان، چه جایگاهی دارد؟

وی در ادامه افزود ما باید مطالبات خودمان را در حوزه ارتقای سلامت روان مطرح کنیم. بحث بیمار روان صرفا مربوط به بهزیستی و پزشکی نیست. بلکه لازم است تا صدا و سیما، وزارت فرهنگ و ارشاد و سایر وزارتخانه ها هم در این زمینه کمک کنند. در کشور، دو دسته از افراد احتیاج به توجه بیشتری دارند. یکی بیماران مبتلا به اختلالات روانی و دیگر، آسیب دیدگان صدمات آتشسوزی. زیرا هر دو هزینه بر هستند و ضروری است تا به هر دو دسته، توجه بیشتری شود.

در پایان، این همایش، از سخنرانان تقدیر شد.


گزارش از: نگار فیض آبادی
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
چطور از فکر کردن بیش از حد به یک موضوع جلوگیری کنیم؟
چه سكوتی دنیا را فرا می‌گرفت اگر هركس به اندازه عملش صحبت می‌كرد