جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 26 Apr 2024
تاریخ انتشار :
جمعه ۲۵ آذر ۱۳۹۰ / ۱۹:۵۷
کد مطلب: 7159
۰

نگاهی به یک پژوهش / علم آموزان خرابکار !!

زیر ذره بین رابطه معناداری بین جنس و معدل با خرابکاری وجود دارد. بدین صورت که پسرها بیشتر از دخترها و کسانی که معدلشان پایین است، بیشتر از کسانی که دارای معدل بالایی هستند، به رفتارهای خرابکارانه دست می زنند.
همچنین با افزایش تعداد سالهای مردودی، این رفتارها شدیدتر می شود. اشاره؛ «عوامل اجتماعی- اقتصادی مؤثر بر خرابکاری اموال عمومی (وندالیسم) به وسیله دانش آموزان شهر تهران»، در یک پژوهش میدانی، مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش، علل خرابکاری اموال مدرسه و جامعه توسط دانش آموزان، با شیوه های علمی و دقیق مورد تحلیل واقع شده و راهکارهایی پیشنهاد شده است.
در آستانه فرا رسیدن سال تحصیلی جدید و برنامه ریزی های علمی آموزشی مدارس برای پذیرش دانش آموزان در کلاس های درس، لازم دیدیم خلاصه ای از این پژوهش را برای آگاهی مخاطبان روزنامه همشهری، بویژه علاقه مندان مباحث تعلیم و تربیت و نیز فرهنگ عمومی در صفحه فرهنگ منتشر کنیم. با هم می خوانیم. تخریب اموال عمومی به عنوان یک عارضه جبران ناپذیر بر منابع و امکانات جوامع امروزی، هر ساله خسارت فراوانی را به سرمایه های ملی و عمومی وارد می سازد. به نظر می رسد قسمت عمده ای از این آسیب ها به وسیله دانش آموزان صورت می گیرد. طوری که گاه از محیط آموزشی فراتر رفته و به غیر از تخریب اموالی چون در، دیوار، میز و صندلی مدرسه، دست به تخریب اموال بیرون از محیط آموزشی مثل فضای سبز، صندلی اتوبوس ها و سینماها، آثار تاریخی و ... می زنند. این معضل، علاوه بر هزینه های کلانی که صرف جبران آن می شود، موجب ناراحتی روحی و روانی مردم و مسئولین شده و بدین طریق، تهدیدی بر انسجام اجتماعی است. با توجه به این موارد و با تأکید بر نظریه های کنترل اجتماعی، خرده فرهنگ بزهکاری و کنترل قدرت در حوزه جامعه شناسی انحرافات، در پژوهشی به تبیین و ریشه یابی این معضل پرداخته شده است. در این تحقیق، بعد از مرور این تئوریها به استنتاج مدل نظری و فرضیات پرداخته شده و سئوالات پرسشنامه براساس آن طرح شده است .به خاطر بالا رفتن میزان اعتبار پاسخ ها، به طرح دو گونه سئوال در زمینه متغیر وابسته نیز پرداخته شده: الف) گویه هایی که به طور مستقیم رفتار خرابکارانه را می سنجد. ب) گویه هایی که با استفاده از تست های فرافکن گرایش به خرابکاری را می سنجد.
در زمینه روش تحقیق، با اتخاذ روش پیمایش و طیف لیکرت به طرح ۷۴ گویه (سئوال) پرداخته شده است. بعد از مشخص کردن جامعه آماری که دانش آموزان مدارس راهنمایی و اول متوسطه دولتی عادی مناطق نوزده گانه شهر تهران بودند، ۶۰۰ نفر از آنها با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب از مناطق یک، شش، نه، سیزده و شانزده به عنوان حجم نمونه انتخاب شده و اطلاعات جمع آوری شده با روشهای آماری خی دو، آزمون T ، تحلیل واریانس (ANOVA)، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره تجزیه و تحلیل شده است که مهمترین نتایج بدست آمده عبارتند از:
۱) میزان خی دو، نشان می دهد که رابطه معناداری بین جنس و معدل با خرابکاری وجود دارد. بدین صورت که پسرها بیشتر از دخترها و کسانی که معدلشان پایین است، بیشتر از کسانی که دارای معدل بالایی هستند، به رفتارهای خرابکارانه دست می زنند. همچنین با افزایش تعداد سالهای مردودی، این رفتارها شدیدتر می شود.
۲) میزان خی دو، حاکی از این است که از بین شاخص های متغیر جمعیت شناختی؛ جنس، معدل و بعد خانوار رابطه معناداری با خرابکاری دارند. بدین صورت دانش آموزانی که در خانواده های کم جمعیت (یک فرزند) و پرجمعیت (بیشتر از چهار فرزند) زندگی می کنند، بیشتر از سایرین مرتکب رفتارهای خرابکارانه می شوند. ولی شاخص های محل سکونت، محل تولد، دوره تحصیلی و سن با متغیر خرابکاری، رابطه معناداری ندارند.
۳) نتایج آزمون فرضیه دوم نشان داد که از بین شاخص های متغیر پایگاه اجتماعی- اقتصادی؛ تحصیلات والدین، ساختار خانواده(سامان و نابسامان) و درآمد والدین، رابطه معناداری با خرابکاری نداشته اند. با وجود این، با نوع مسکن رابطه معناداری داشته است. اکنون سئوالی که در اینجا مطرح است، این که اگر پایگاه اجتماعی- اقتصادی به طور مستقیم تأثیر معناداری در ارتکاب رفتارهای خرابکارانه ندارد، چه متغیرهایی می تواند مداخله گر باشد؟
۴) در پاسخ به سئوال مذکور پژوهش به آزمون فرضیات سه و چهار و پنج پرداخته است و آزمون فرضیه سوم نشان داده است که شاخص های متغیر پایگاه اجتماعی- اقتصادی با ناکامی دانش آموزان رابطه معناداری دارد. بدین گونه که نابسامانی خانواده (فوت، طلاق و درگیری والدین)، تحصیلات پایین والدین، مردودی دانش آموزان، درآمد پایین والدین و پایین بودن قیمت منزل، تأثیر معناداری بر ناکامی دانش آموزان دارد. آزمون فرضیه چهارم، رابطه معنی دار ناکامی را با عضویت در گروه های بزهکار تأیید کرده و بالاخره آزمون فرضیه پنجم نشان داده که عضویت در گروه های بزهکار، تأثیر معناداری بر ارتکاب رفتارهای خرابکارانه دارد. همچنین ضریب همبستگی پیرسون در مدرسه و خانواده و تعلق به آنها، مردودی و نیز عدم کنترل فرزندان از سوی خانواده، رابطه معناداری با عضویت در گروه های بزهکار دارد.
۵) از بین متغیرهای پیش بینی شده در تئوری کنترل اجتماعی؛ چون میزان تعلق به مدرسه، خانواده و باورهای جمعی رابط معناداری را با خرابکاری نشان می دهد. آزمون فرضیه ششم پژوهش نشان داده که اولا میزان مشارکت در محیط خانواده، رابطه عاطفی با والدین و مشورت با آنها در خانواده های دانش آموزان خرابکار، کم است. ثانیاً در محیط آموزشی، مشارکتی در فعالیت های غیردرسی ندارند، علاقه شدیدی به تعطیلی مدرسه دارند، به اجبار والدین به مدرسه می آیند، تحصیل را نوعی اتلاف وقت می دانند و امیدوار به پیشرفت از طریق تحصیل نیستند و بالاخره این که از روحیه جمعی برخوردار نیستند، به منافع فردی می اندیشند، به بیت المال توجهی ندارند و انتظارات مردم برایشان مهم نیست. همه این موارد یاد شده که از شاخص های تعلق به خانواده و مدرسه و باورهای جمعی است، تفاوت معنی داری را با دانش آموزان عادی نشان می دهد.
۶) آزمون فرضیه هفتم پژوهش نشان داده است که مشارکت فرزندان در محیط مدرسه، به طور معنادار موجب کاهش رفتارهای خرابکارانه آنها می شود.
۷) رابطه معنادار رفتارها و گرایش های ضداجتماعی با رفتارهای خرابکارانه ، از دیگر نتایج این تحقیق است. منظور از این رفتارها و گرایش ها، مخالفت با قوانین و آداب و رسوم، مزاحمت به دیگران، گرایش به دعواهای خیابانی، سوء استفاده از بیت المال و گرایش به دوستی با جنس مخالف است. همچنین ضرایب همبستگی نشان می دهد که جامعه پذیری ناقص، رابطه معناداری با رفتار و گرایش های ضد اجتماعی دارد.
۸) تئوری کنترل قدرت هاگان، پیش بینی می کرده خانواده پدر سالار، موجب کنترل بیشتر والدین می شود و این کنترل، ریسک فرزندان را کاهش می دهد و کاهش ریسک مساوی است با عدم گرایش به انحرافات اجتماعی، در این پژوهش و در زمینه دانش آموزان دختر جواب نداد و نشان داد که آنها اساساً چندان اهل ریسک نیستند. اما قسمت عمده ای از این تئوری در مورد دانش آموزان پسر صادق است. بدین صورت که کنترل کم والدین، موجب ریسک بالا به وسیله آنها و ریسک بالا موجب خرابکاری اموال عمومی است. منتهی آنچه که موجب کنترل زیاد والدین می شود، میزان پدرسالاری نیست (در سطح ۹۵ درصد معنی دار نیست)، بنابراین، ریسک بالا یکی از عمده ترین عوامل مؤثر بر خرابکاری است که خود با متغیرهایی چون عدم تعلق به محیط خانواده و مدرسه، ناکامی، طرد باورهای جمعی،عضویت در گروه های بزهکار و نیز وضعیت تحصیلی پایین، رابطه معناداری دارد.
۹) و بالاخره تست فرضیه آخر با روش آماری رگرسیون چند متغیره نشان داد که از بین عوامل اجتماعی- اقتصادی گوناگون مورد بررسی، به ترتیب، رفتارها و ناباورهای ضداجتماعی، میزان تعلق به خانواده، میزان تعلق به مدرسه، قیمت مسکن، تعداد سالهای مردودی و تعلق به باورها و قواعد جمعی بیشترین تأثیر در ارتکاب رفتارهای خرابکارانه دارد( درسطح معنی داری بیش از ۹۹درصد.) با توجه به نتایج مذکور و نتایج دیگر پژوهش ها می توان پیشنهاد های زیر را در کاهش رفتارهای خرابکارانه مؤثر دانست:
۱) توجه بیشتر و یادگیری کامل در دروس پایه چون ریاضی، علوم تجربی و زبان انگلیسی در مقطع راهنمایی و برخی از آنها در مقطع ابتدایی. چرا که ضعف پایه ای در این دروس، موجب مردودی دانش آموزان در اواخر مقطع راهنمایی و اول متوسطه می شود(متغیری که از عوامل مؤثر خرابکاری اموال عمومی است.)
۲) کاهش میزان سختگیری در برخی از دروس از طرف دبیران در دوره سوم راهنمایی و اول متوسطه.
۳) شناسایی دانش آموزان مغرور، زودرنج و پرخاشگر و معرفی آنها به مشاوران و دبیران جهت توجه مناسب به آنها.
۴) ایجاد تسهیلاتی برای دانش آموزان تازه وارد جهت آشنایی با محیط مدرسه جدید.
۵) توجه زیاد به پایه های دوم راهنمایی و اول دبیرستان نسبت به سایر دوره های مورد بررسی در زمینه ارتکاب رفتارهای خرابکارانه.
۶) عدم مقایسه دانش آموزان از جهت موقعیت اجتماعی خانواده و وضعیت اقتصادی و ... در محیط مدرسه. چرا که این امر، زمینه های ناکامی را در دانش آموزان سطح پایین فراهم می آورد.
۷) توجه بیشتر به دانش آموزان مردودی در زمینه وضعیت درسی و موقعیت اجتماعی در مدرسه. گاه این دانش آموزان در محیط مدرسه انگشت نما می شوند و بدین طریق برچسب منحرف می خورند که این قضیه براساس تئوری برچسب، زمینه انحراف ثانویه را در آنها بوجود می آورد.
۸) توجه جدی به دانش آموزانی که ارتباط های اولیه خود را با گروههای بزهکار آغاز کرده اند.
۹) توزیع پرسشنامه و تست های استاندارد برای شناسایی دانش آموزانی که تعلق آنها به محیط خانواده و مدرسه کم است و شخصیت ضد اجتماع در آنها شکل گرفته است.
۱۰) برقراری ارتباط حضوری و کتبی با اولیای دانش آموزانی که تعلق آنها به محیط خانواده کم است و به مقابله با باورها و رفتارهای جمعی می پردازند.
۱۱) ایجاد کانال هایی که موجب شود دانش آموزان به باورها و قواعد جمعی و نیز ارزش های ملی و مذهبی احترام گذاشته و آنها را رعایت کنند که از مهمترین این کانالها عبارت است از: الف) برگزاری اردوها و مسافرتهای دانش آموزی به مکانهای تاریخی و مذهبی. ب) اجرای تئاتر های دانش آموزی و پخش فیلم های مختلف که در آن بیت المال مهم جلوه داده شود.
۱۲) امیدوار کردن دانش آموزان به زندگی با عدم انتقاد صرف از وضعیت اقتصادی و اجتماعی.
۱۳) تذکر به والدین دانش آموزانی که غیبت مکرر دارند، سیگار می کشند و با دوستان ناباب رفت و آمد دارند جهت برخورد مناسب با آنها.
۱۴) گنجاندن درس هایی در کتب درسی دانش آموزان که در آن، حفاظت از اموال عمومی همچون اموال شخصی تبدیل به یک باور می شود.
۱۵) ارتباط وسیع وزارت آموزش و پرورش با رسانه های جمعی چون رادیو، تلویزیون و نشریات در زمینه اشاعه فرهنگ حفظ اموال عمومی. 
     
بانک مقالات فارسی
   
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

چطور از مردها تعریف کنیم؟
ایجاد هر خاطره جدید به مغز آسیب می‌زند!
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
شايد شخصي آنقدر ميل به درك شدن دارد، ميل به دوست داشته شدن ندارد