شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 20 Apr 2024
تاریخ انتشار :
دوشنبه ۲۸ فروردين ۱۳۹۱ / ۰۵:۳۲
کد مطلب: 10319
۰

علل فرهنگي و اقتصادي گرايش به مصرف کالاهاي خارجي

    در گفت وگو با دکترعربي، معاون پژوهشي پژوهشگاه حوزه و دانشگاه بررسي شد   «... اين تفاخر غلطي است که ما مارک هاي خارجي را در پوشاکمان، در وسايل منزلمان، در مبلمانمان، در امور روزمره، در خوراکي هايمان ترجيح بدهيم به مارک هاي داخلي در حالي که توليد داخلي در خيلي از موارد بسيار بهتر است. من شنيدم پوشاک داخلي را که در بعضي از شهرستان ها توليد مي شود، مي برند مارک خارجي مي زنند، بر مي گردانند. اگر همين جا بفروشند ممکن است خريدار ايراني رغبت نکند اما چون مارک فرانسوي دارد، خريدار ايراني همان لباس را همان کت و شلوار را همان دوخت را انتخاب مي کند، اين غلط است.» اين جملات بخشي از بيانات رهبر معظم انقلاب در اجتماع پرشور زائران حرم مطهر رضوي در روز اول فروردين ماه امسال است که پرده از يک آسيب مهم اجتماعي در زمينه فرهنگ مصرف بر مي دارد، آسيبي که بي توجهي به آن مي تواند راهبرد حمايت از توليد ملي در عرصه مصرف را با مشکل رو به رو کند. حال با توجه به چنين آسيب مهمي اين سوال مطرح مي شود که چگونه مي توان اين نگرش نادرست جامعه را نسبت به کالاهاي داخلي اصلاح کرد؟ اساسا چرا و به چه دلايلي فرهنگ مصرف طي سال هاي گذشته به چنين وضعيتي دچار شده است؟ آيا بي توجهي به تبليغات و ترويج استفاده از کالاهاي داخلي در اين امر دخيل بوده است يا اين که فقدان نظام اقتصادي کارآمد و مشتري مدار و کم توجهي به مصالح کلان جامعه در امر تجارت و بازرگاني اين شرايط را به وجود آورده است؟ در اين شرايط وظيفه توليد کنندگان و مصرف کنندگان چيست؟ آيا صرف ترويج مصرف کالاهاي داخلي، مشکل را حل مي کند يا اين که توليد کنندگان نيز در اين امر سهم و نقش مهمي دارند؟ در گفت وگويي با دکترعربي، معاون پژوهشي پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و از صاحب نظران اقتصادي، با نگاهي آسيب شناسانه گرايش برخي از مردم را به مصرف کالاهاي خارجي بررسي کرده ايم.

با توجه به اين که بين نوع مصرف و فرهنگ و گرايش حاکم بر جامعه ارتباط وجود دارد، سوال اين است که چرا در جامعه استفاده از کالاهاي خارجي مد شده و به صورت تفاخر در آمده است؟

با توجه به شرايط بين المللي و همچنين اقتضائاتي که در داخل کشور وجود دارد، ضرورت توجه به توليدات داخلي بيش از هر زماني خود را نشان مي دهد. متاسفانه فرهنگ مصرف کالاهاي داخلي در کشور ما اصلا شرايط مناسبي ندارد. دليل آن هم به موقعيت داخلي و البته شرايطي بر مي گردد که بر اقتصاد جهان حاکم است. ما در شرايطي هستيم که اقتصادهاي جهان به دلايلي به هم نزديک شده و مناسبات تجاري و سياسي و اقتصادي روز به روز در حال گسترش است. به طور طبيعي مردم جهان پس از آشنا شدن با محصولات متنوعي که در کشورهاي مختلف توليد مي شود، تمايل پيدا مي کنند که از اين محصولات استفاده کنند. پس بخشي از اين تنوع طلبي ها در عرصه مصرف به مناسبات مستقيم و نزديکي که بين کشورهاي مختلف برقرار شده است، بر مي گردد. رسانه ها هم اين روند را تکميل کرده اند و موجب شده اند که مردم دنيا بسيار به هم نزديک و با محصولات توليدي يکديگر آشنا شوند. از سويي، وقتي کشوري به لحاظ اقتصادي رشد مي کند آرام آرام درآمد و حقوق مردم افزايش مي يابد. اين افزايش درآمد سرانه موجب افزايش مصرف برخي کالاها مي شود و مردم به طور طبيعي وقتي حقوق و سطح رفاهشان تا حدي بالا مي رود، به سمت مصرف کالاهايي حرکت مي کنند که از نظر اقتصادي تجملي، گران قيمت و حتي غيرضروري تلقي مي شود.

قبول داريد همان طور که بايد مصرف کننده با لحاظ کردن مصالح ملي کالاهاي داخلي را ترجيح دهد، توليد کننده نيز وظيفه دارد، سهم و نقش خود را در اين زمينه ايفا کند؟

در اين زمينه از دو نکته نبايد غفلت کرد، يکي اين که توليد کنندگان داخلي بايد در زمينه افزايش کيفيت و خدماتي که به متقاضيان ارائه مي دهند و بهبود روابطي که با مشتريان برقرار مي کنند تلاش مضاعفي کنند تا مردم به توليدات داخلي و توليد کنندگان ايراني اعتماد کامل داشته باشند. متاسفانه در مواردي اين چرخه مخدوش شده است؛ به خصوص درباره برخي توليدکنندگان که دولتي هستند. مردم معمولا نمي توانند پاسخ مناسب را دريابند و احساس مي کنند توليدکننده پاسخگو نيست. در مواردي چون آن توليدکننده داخلي انحصار يا شبه انحصار دارد، حقوق مصرف کننده در اين زمينه ضايع مي شود. نکته دوم درباره خدمات پس از فروش است که مثلا گفته مي شود اين کالاي فروخته شده ضمانت چند ماهه دارد ولي بعد مشتري مي بيند که هيچ کس در اين زمينه پاسخگو نيست. در اين مورد هم توليدکنندگان بايد در رفتار خود تجديدنظر کنند و هم رسانه هاي عمومي بايد فرهنگ پاسخگويي را در توليدکنندگان به وجود  آورند، در واقع رسانه ها بايد مطالبات مردم را پي گيري کنند.

رواج روحيه مصرف زدگي در جامعه ما به ويژه در دهه هاي اخير تا چه اندازه در گرايش يافتن مردم به مصرف کالاهاي خارجي تاثير داشته است؟

به طور طبيعي وقتي فرهنگ عمومي به سوي مصرف زدگي حرکت مي کند مصرف کالاهاي خارجي افزايش مي يابد. اگر شرايط اقتصاد عمومي جامعه به گونه اي باشد که درآمد مردم افزايش يابد و رسانه ها نيزمردم را به سوي انواع مدها و فرهنگ مصرف حتي به صورت ناخودآگاه سوق دهند، نتيجه آن مصرف کالاهاي خارجي است. در جامعه ما مشاهده مي شود که در تلويزيون به عنوان يک رسانه پرمخاطب که افکار عمومي را هدايت مي کند، هم در آگهي هاي بازرگاني و هم در برنامه ها و فيلم ها و مجموعه ها، نوع خاصي از کالاها که اغلب تجملي و گران قيمت است، تبليغ مي شود که نتيجه اين عمل ايجاد روحيه تنوع طلبي و مدگرايي و مصرف زدگي در مردم است. هرگاه حس تنوع طلبي و مدگرايي در جامعه رواج يابد، محصولات خارجي در رقابت با کالاهاي داخلي بسيار موفق تر خواهد بود چون داراي تنوع بيشتري است و با ذائقه مخاطبان تطابق دارد. در اين شرايط اين محصولات پاسخگوي اين عطش ايجاد شده در مردم است.

به نظر شما مردم تا چه اندازه بايد درجريان دقيق وضعيت اقتصادي کشور به ويژه موضوع تحريم ها و موضع گيري هايي که غرب در اين زمينه دارد، قرار گيرند؟ آيا اطلاع دقيق مردم از شرايط تحريم موجب نمي شود روحيه و فرهنگ جهادي در آنان تقويت شود و آن ها با درک چالش هاي موجود به اهميت مصرف توليدات داخلي پي ببرند و در نتيجه رغبت بيشتري براي مصرف کالاهاي داخلي پيدا کنند؟

قطعا تحليل مسئله تحريم ها و روشنگري افکار عمومي در اين زمينه نقش دارد و مردم ما هوشمندي لازم را در اين زمينه دارند تا اهم و مهم کنند و پي ببرند که مصرف کالاهاي داخلي در شرايط فعلي از جهات مختلف به نفع کشور و طبعا مردم است. البته اين نکته شرطي هم دارد و آن اين که نشانه ها و علايم خلاف اين ماجرا به مردم منتقل نشود و آن ها احساس نکنند که استثناهايي وجود دارد.

يعني راه براي سوء استفاده فراهم نشود؟

دقيقا اين طور است. مردم بايد احساس کنند عزم ملي بر مصرف کالاهاي داخلي است و مسئولان در اين زمينه جدي هستند. با درک چنين شرايطي مردم قبل از مسئولان به اين ميدان ورود پيدا مي کنند و پيشگام مي شوند.

به خصوص اين که عقبه تاريخي اين مسئله در تاريخ ايران مثل عصر مشروطه وجود دارد و ما مشاهده مي کنيم در مقاطعي که شرکت هاي خارجي به ايران هجوم مي آورند و اقتصاد داخلي تحت فشار قرار مي گيرد، مردم، علما و تجار دست به دست هم مي دهند و حتي در راستاي تحريم کالاهاي خارجي گام برمي دارند، البته همان طور که شما اشاره کرديد شرط حضور مردم، حضور و عزم جدي مسئولان ،گروه هاي مرجع و الگوهاي جامعه در اين زمينه است.

ضمن اين که مردم نبايد احساس کنند که توليدکنندگان داخلي از اين شرايط مي خواهند سوء استفاده کنند و اين مسئله را مستمسکي براي ايجاد زمينه سوء استفاده هاي خود قرار دهند يا شرکت هاي دولتي که نفوذ بيشتري دارند و شرکت هاي خصوصي توان رقابت با آنها را ندارند، نبايد از اين مسائل سوء استفاده کنند. به عبارتي علاوه بر مصرف کنندگان، توليدکنندگان هم بايد شرايط را درک کنند و صادقانه وارد اين ميدان شوند.

به نظر شما گرايش مردم به سوي مصرف کالاهاي خارجي تحت تاثير نگاه و گرايش فرهنگي آن هاست يا ريشه در نگاه هاي اقتصادي آنها دارد؟

مطالعه جامعي در اين زمينه انجام نشده است تا سهم هريک مشخص شود ولي من براساس بينشي که دارم معتقدم مردم ايران هميشه در شرايط حساس و ويژه هوشمندي خاصي دارند و اگر از توليدکنندگان داخلي صداقت و رفتار مناسب و مشتري مداري را ببينند حاضر به ايثارگري و ترجيح دادن کالاهاي داخلي هستند مشروط بر اين که فضاي اعتماد و پاسخگويي به مشتري وجود داشته باشد به ويژه رسانه هاي ما بايد روحيه پاسخگويي نسبت به مشتري را در توليدکنندگان ايجاد کنند.     خراسان - مورخ دوشنبه 1391/01/28 شماره انتشار 18095
نويسنده: ندائي - رضواني‌نيا
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
نمی توانی به عقب برگردی و شروع را عوض کنی، ولی می توانی از جایی که هستی آغاز کنی و پایان را عوض کنی...