«کاغذهاي اخبار» ديگر خواننده ندارند
«خوانندگان روزنامههاي مکتوب روزبهروز در حال کمشدن هستند.» اين را نتايج اخير آمارگيري مرکز آمار ايران، از فعاليتها و رفتارهاي فرهنگي خانوار ايراني نيز تأييد کرده است. نتايج پژوهشي که چندي پيش از سوي مرکز آمار ايران منتشر شد و به بررسي ابعاد مختلف فعاليتها و رفتارهاي فرهنگي خانوار ايراني ميپرداخت، نشان ميدهد گستردهشدن دامنه فعاليت شبکههاي اجتماعي باعث شده، تعداد زيادي از مخاطبان ايراني، ديگر تمايلي به خواندن روزنامه مکتوب نداشته باشند و با مراجعه به سايتهاي اينترنتي اين روزنامهها در جريان گزارشها و اخبار منتشرشده قرار ميگيرند.
تغييرات سبک زندگي خانوار ايراني براساس اين گزارش البته فقط محدود به کاهش مخاطبان روزنامهها نيست. تعداد زيادي از افرادي که در اين پژوهش شرکت داده شدهاند در يکساله منتهي به انجام اين پژوهش آماري به سينما و تئاتر يا سالنهاي موسيقي نرفتهاند؛ شرايطي که ميتواند زنگ هشداري براي سياستگذاران و برنامهريزان اجتماعي و فرهنگي باشد.
شرايط محيطي، سبک زندگي ايرانيان را تغيير داده است
مرکز آمار ايران اواسط اسفند 95، گزارش جديد «نتايج آمارگيري از فعاليتها و رفتارهاي فرهنگي خانوار در نقاط شهري کشور در سال ۱۳۹۴» را منتشر کرد؛ گزارشي که براي دومينبار پس از سال 93 منتشر شد و به خوديِ خود ميتواند بيانگر وضعيت و سبک زندگي طيف وسيعي از خانوار ايراني باشد. ميزان تمايل آنها به مطالعه کتاب و روزنامهها و امکان هزينهکرد خانوادهها براي تفريحات سرگرمکننده، نشاندهنده وضعيت درآمدي آنها، دخل و خرجشان و نگرش آنها نسبت به تغييرات حوزه فناوري است. نتايج اين مطالعه که بيش از پنج هزار نفر از خانوار ايراني را بهعنوان جامعه نمونه برگزيده است، ميتواند به سياستگذاران و برنامهريزان کمک کند تا نسبت به ارتقای سطح کمي و کيفي ارائه خدمات فرهنگي به خانوادههاي ايراني اقداماتي را در دستور کار قرار دهند. نتايج اين مطالعه که طيف وسيعي از فعاليتهاي فرهنگي و اجتماعي ايرانيان را پوشش ميدهد، نشان ميدهد خانوار ايراني تحتتأثير شرايط محيطي، اقتصادي و اجتماعيشان بعضا دچار تغييراتي شدهاند.
جامعه هدف اين طرح، شامل تمامى افراد ۱۸ ساله و بيشتر در خانوار معمولى ساکن مناطق شهرى کشور است. زمان آمارگيري دي و بهمن سال ۹۴ و نمونه مورد بررسي شامل نزديک به 6 هزار خانوار بوده است. گزارش شامل آمار فعاليتهايي نظير مطالعه (روزنامه و کتاب)، تماشاي تلويزيون (صداوسيما و ماهواره)، تماشاي فيلم و تئاتر، گوشکردن به موسيقي و موارد عمده ديگري است. اين پژوهش آماري که بهمنظور ترسيم تصويرى جامع از وضعيت فعاليتهاى فرهنگى کشور براى اولينبار توسط مرکز آمار ايران در سال 1393 اجرا شد، در سال 1394 با افزودن برخي بخشها مجددا به اجرا درآمد. در اين طرح، اطلاعات تفصيلي فعاليتها و رفتارهاي فرهنگى خانوار در يک مرحله عمليات ميداني گردآوري شده و به بررسي الگوى فعاليتهاى فرهنگى افراد 18 ساله و بيشتر عضو خانوار در نقاط شهرى براساس اظهارات آنها پرداخته است.
32 درصد از ايرانيها تا مجبور نباشند کتاب نميخوانند
براساس اهداف ازپيشتعيينشده، هدف از اجراي اين طرح، برآورد اطلاعات آماري مورد نياز از فعاليتها و رفتارهاي فرهنگى افراد 18 ساله و بيشتر در خانوار معمولى ساکن در سطح کشور بهمنظور استفاده در برنامهريزيهاى فرهنگي- اجتماعي کوتاهمدت، ميانمدت و بلندمدت اعلام شده است. برهميناساس جامعه هدف اين طرح، شامل تمامى افراد 18 ساله و بيشتر در خانوار معمولى ساکن مناطق شهرى کشور در سال 1394 است که تعداد آنها، پنج هزار و 970 خانوار اعلام شده است. روزنامه، کتاب، ، فيلم (ايراني و خارجي)، سينما، ورزش، موسيقي (کلاسيک، سنتي، پاپ، محلي) و ميزان استفاده از ماهواره و تلویزيون، شاخصها و مفاهيمي بودند که در اين آمارگيري مورد توجه قرار گرفتهاند.
برايناساس، نتايج نشان ميدهند در بخش مطالعه کتابهاي غيردرسي همچنان عدم تمايل به سمت مطالعه در اوقات فراغت در برخي خانوادههاي ايراني مشهود است. طبق نتايج اين آمارگيري از ميان جامعه نمونه مشخص شده که حدود 68 درصد از افراد 18 ساله و بيشتر باسواد شهري، در يک سال قبل از زمان آمارگيري در سال 1394، مطالعه کتاب غيردرسي داشتهاند و حدود 32 درصد، زماني را براي مطالعه کتب غيردرسي اختصاص ندادهاند. اين درحالي است که اعداد و ارقامي که هر ساله از ميزان مطالعه در کشور ارائه ميشود، متفاوت است اما در همه اين آمار، يک محور مشترک وجود دارد و آن هم پايينبودن سرانه مطالعه در ايران است. اين آمارها از دو دقيقه تا 18 دقيقه متغير است. آنچنان که گزارشها نشان ميدهد مطالعه کتب غيردرسي در بين ايرانيان عمدتا شامل خواندن تمام کتابهاي دعا، مفاتيح و قرآن است که در گزارش مرکز آمار ايران به آن اشاره شده است.
روزنامهها در بحران
آمارگيري از فعاليتهاي فرهنگي ايرانيان، بخش ديگري از اين پژوهش است که نشان ميدهد، اوضاع براي روزنامهها چندان روبهراه نيست. افزايش روند الکترونيکشدن روزنامهها و گستردهشدن دامنه فعاليت شبکههاي اجتماعي همچون تلگرام، وايبر و... عملا تمايل به مطالعه روزنامههاي مکتوب را در بين مخاطبان ايراني کاهش داده است. دراينميان اما سهم روزنامههايي که داراي سايت اينترنتي هستند، براي جلب توجه مخاطب بيشتر است. نتايج اين مطالعه نشان ميدهد که 37,1 درصد از افراد 18 ساله و بيشتر باسواد شهري، در هفته قبل از آمارگيري، روزنامه مطالعه کردهاند و 62,9 درصد روزنامهاي مطالعه نکردهاند.
دراينبين بيشترين موضوعاتي که مورد توجه جامعه آماري قرار گرفته، مجموعه اخباري است که در روزنامهها منتشر ميشود و موضوعات اجتماعي و حوادث بيش از ساير موضوعات ازجمله صفحات سياسي، ورزشي و ساير صفحات خواننده دارند.
همچنين 36,6 درصد از جامعه نمونه آمارگيري کمتر از يک ساعت براي مطالعه روزنامههاي مکتوب وقت ميگذارند و از آن طرف 33,6 درصد با اختلاف بين يک تا دو ساعت در ميان رسانههاي الکترونيک به مطالعه روزنامهها و خبرگزاريها ميپردازند. اين در حالي است که برخي روزنامههاي پرمخاطب باوجود عدم ارتقای سطح کيفي و کمي سايتهاي اينترنتي خود در سالهاي گذشته، در دو ماهه اخير از گرانشدن قيمت تمامشده خريد روزنامه براي مخاطبان ايراني خبر دادهاند؛ خبري که با توجه به آمار رو به نزول مخاطبان روزنامههاي مکتوب عملا سود حاصل از فروش روزنامههاي کاغذي را به صفر ميرساند و تلنگري به مديران مسئول و صاحبامتيازان روزنامههاست تا با ارتقای سطح کمي و کيفي فعاليتهاي اينترنتي و مجهزشدن به دانش روز درزمينه خبررساني گام بردارند زيرا در غيراينصورت، محکوم به سقوط هستند.
79 درصدي که اصلا به سينما نرفتهاند
اين آمارگيري، نتايج قابلتأملي هم براي اهالي هنر هفتم دارد؛ نتايج اين آمارگيري از کاهش گذران اوقات فراغت در سينماهاي کشور حکايت دارد. طبق اين مطالعه فقط حدود 20,9 درصد از افراد جامعه نمونه در يک سال گذشته به سينما رفتهاند و 79,1 درصد اصلا به سينما نرفتهاند.
همچنين از بين افراد 18 ساله و بيشتر که جامعه آماري اين پژوهش را تشکيل ميدادند، 38,4 درصد دوبار و 26,3 درصد يکبار و 9,7 درصد از افراد، تجربه رفتن به سينما را در سال 94 داشتهاند. نتايج اين آمارگيري نشان ميدهد همچنان استقبال از فيلمهاي اجتماعي و کمدي در ميان مخاطبان ايراني بيشتر است. براساس نتايج اعلامشده، 64,6 درصد از جامعه آماري، فيلمهاي اجتماعي را براي ديدن انتخاب کردهاند و 31,9 درصد از فيلمهاي کمدي استقبال کردهاند. وضعيت تئاتر نيز مانند برهههاي گذشته همچنان بحراني است؛ شکاف عميقي که خواسته يا ناخواسته در سالهاي متمادي بين سالنهاي تئاتر و مردم عادي ايجاد شده، خيال پرشدن ندارد و همچنان طيف بزرگي از مخاطبان ايراني با ديدن تئاتر بيگانهاند. تئاتر به دليل تمرکزگرايي خود به دغدغه و سبک زندگي طيف خاصي از طبقه متوسط شهرنشين درآمده و به دليل محدوديتها و موانع ساختاري همچنان در سبد بسياري از خانوار ايراني جايي ندارد. براساس نتايج اين آمارگيري، 5,5 درصد از افراد 18 ساله و بيشتر شهري در سال گذشته به تئاتر رفته و 94,5 درصد از جامعه آماري مورد پژوهش امکان رفتن به تئاتر را نداشتهاند. دراينميان فقط 11,4 درصد از افراد حاضر در جامعه آماري در سال گذشته بيش از 6 بار امکان رفتن به تئاتر را داشتهاند و 42,7 درصد فقط يکبار موفق به ديدن نمايش تئاتر شدهاند. 93,4 درصد از جامعه آماري شرکتکننده در اين پژوهش در سال گذشته امکان رفتن به کنسرتهاي موسيقي را نداشتهاند و فقط 6,6 درصد به کنسرت رفتهاند.
جاي خالي طرح ملي ارزشها و نگرشهاي ايرانيان
اوايل دهه 1380 بود که در راستاي برنامههاي سوم و چهارم توسعه موجهاي اول و دوم طرح ملي «سنجش ارزشها و نگرشهاي ايرانيان» در دفتر طرحهاي ملي وزارت فرهنگوارشاد اسلامي انجام و نتايج آن بهصورت گستردهاي منتشر شد که استقبال سياستگذاران، محققان و دانشگاهيان را درپي داشت. بعد از اين پژوهشها، جامعه پژوهشگران کشور هرگز شاهد طرحهايي نبوده که بر مبناي آن، نگرش و سبک زندگي ايرانيان مورد تحليل قرار گيرد. در اوايل دهه 80، براساس ماده «162» قانون برنامه سوم توسعه و ماده «105» قانون برنامه چهارم توسعه قرار بود هر دو سال يکبار تحولات شاخصهاي مربوط به تغييرات فکري، بينشي و رفتاري جامعه تعيين و براي بررسي در اختيار دستگاهها و نهادهاي مربوطه قرار دهد.
در راستاي همين برنامه قرار بود همهساله اطلاعات و آمار و تحولات شاخصهاي مربوط به نيروي انساني، فضاها و تجهيزات فرهنگي اعم از دولتي و غيردولتي در کل کشور به تفکيک استان تعيين شود. اجراي اين موارد، در طول برنامه سوم، تا حدودي و در دفتر طرحهاي ملي محقق شد؛ بهويژه با اجراي طرح ملي سنجش «ارزشها و نگرشهاي ايرانيان» که موج اول و دوم آن در طول اين برنامه اجرا شد اما در طول برنامه چهارم مجددا به حاشيه رانده شد. کارشناسان اجتماعي معتقدند، با توجه به اهميت راهبردي نتايج اين پژوهش ملي در مطالعات کلان و نيز مطالعات طولي که در حوزههاي مختلف فرهنگي و اجتماعي صورت ميگيرد، لازم است پس از گذشت بيش از يک دهه علاوهبر مطالعاتي که مرکز آمار ايران با نمونههاي محدود انجام ميدهد، پژوهشي در سطح ملي و با جامعه نمونهاي با فراواني بيشتر انجام گيرد
تا نگرشها و ارزشهاي ايرانيان در ساير ابعاد زندگي اجتماعيشان مورد بررسي و واکاوي مجدد قرار گيرد.