پدران و دنیایی که برای فرزندانشان میسازند
غلامرضا اطمینان، مدرس دانشگاه و جامعهشناس ، در خصوص کمرنگ شدن نقش پدر در خانواده اظهار میکند: پدر در خانواده نقشهای زیادی از جمله نقش اقتصادی، عاطفی و حمایتی دارد و ممکن است یک نقش او تحتالشعاع نقشهای دیگر قرار بگیرد. در حال حاضر به دلیل مشکلات تامین معیشت، تورم، بیکاری و مسائل مبتلا به کشورهای جهان سوم در حوزه اقتصادی چالش هایی متوجه خانوادههاست و میتوان گفت نقش اقتصادی پدران نسبت به سایر نقشهای او برجسته تر شده و طبیعتا هنگامی که یک نقش برجسته میشود نقشهای دیگر تحتالشعاع این موضوع فرار میگیرند.
وی ادامه میدهد: در زندگیهای سنتی به دلیل این که همدلی و همفکری وجود داشت و مسائل و مشکلات نیز کمتر بود نقشهای پدر ازجمله نقش عاطفی، آموزش و ... برجسته و روشن بود، اما در زندگیهای شهری و صنعتی بخشی از این نقشها به سازمانها و نهادها واگذار شده و تصور میشود والدین چنین وظایف و نقشهایی ندارند.
اطمینان با اشاره به اینکه در حوزه جامعهشناسی کار موضوع محدودیت زمانی مطرح میشود، عنوان میکند: هنگامی که پدر از لحاظ زمانی درگیر شغل خود میشود طبیعتا در زمانی که باید پاسخگوی نیازهای عاطفی فرزندان باشد حتی در صورت توانمند بودن در رفع نیازهای عاطفی فرزندان، با محدودیت مواجه میشود و این محدودیت مشکل ایجاد میکند.
این مدرس دانشگاه اظهار میکند: بخشی از والدین جامعه ما به دلیل این که فرصت پختگی در حوزه عاطفی را تجربه نکردهاند حتی در صورت داشتن وقت کافی نیز توانایی رفع نیازهای عاطفی فرزندان را ندارند، همچنین آسیبهای اجتماعی همچون اعتیاد، افسردگی، دو شغله بودن، بیش از حد متعارف کار کردن و ... به این موضوع کمک کرده تا پدر توانایی اجرای درست نقش خود را در حوزه عاطفی از دست بدهد.
آسیبهای کم رنگ شدن نقش حمایتی و عاطفی پدران
وی درباره کم رنگ شدن نقش حمایتی و عاطفی پدران و تاثیر آن بر آینده فرزندان میگوید: از نیازهای اساسی افراد در دوران طفولیت، نوجوانی و حتی جوانی پاسخگویی به نیازهای عاطفی و روانی است. اگر این نیازها درست، به جا و به طور مناسب پاسخ داده نشوند اختلال روانی و ناهنجاری اجتماعی در افراد به وجود میِآید و آنان در معرض آسیب اجتماعی قرار میگیرند، افرادی که نیازهای عاطفی و روانی آنان به درستی پاسخ داده نشده همچون فرد تشنهای هستند که هر جا سرابی میبینند به سمت آن کشیده میشوند.
اطمینان تصریح میکند: بخشی از ناهنجاریهای اجتماعی به طور مثال سرخوردگیها، سردی کانون زندگی آینده فرزندان، اختلالات روانی، ایجاد رفتارهای کاذب برای پاسخگویی به نیازهای طبیعی و... متاثر از این موضوع هستند.
این مددکار اجتماعی در خصوص صحت این جمله که اگر فرزندان زمان بیشتری را با مادر باشند بخش زنانگی شخصیت آنان فعالتر از بخش مردانگیشان میشود، اظهار میکند: این موضوع نیاز به پژوهش دارد و تاکنون ثابت نشده است چه بسا پدری مدت زمان کوتاهی را با فرزندش سپری کند، اما به دلیل تسلط، توانمندی و کیفیت ارتباط، تاثیر بیشتری نسبت به پدری که مدت زمان طولانی را با فرزند خود میگذراند، داشته باشد؛ علت این موضوع این است که صرفا کمیت ارتباط دلیل برتاثیر گذاری نیست و کیفیت، فضای ارتباط و توجه به نیازهای اساسی فرد است که اثرگذار است. این موضوع هم بستگی به این دارد که کدام یک از والدین نقش اساسی را در خانواده ایفا میکنند و بجای قدرت، اقتدار و نفوذ دارد.
وی تصریح میکند: ما بسیاری از بزرگان را از نظر فیزیکی درک نکردهایم و آنان را از نزدیک ندیدهایم، اما به لحاظ نفوذ، تحت تاثیر آنان قرار گرفتهایم و بسیاری از ارزشها، باورها و اعتقاداتمان تحت تاثیر آنان است.
اطمینان با اشاره به اینکه تاکنون ثابت نشده فرزندان صرفا از مادران الگوپذیری میکنند، ادامه میده: علاوه بر این، اشتغال و مشکلات اقتصادی باعث شده مادران نیز در خارج از خانه به کار کردن بپردازند و به همین دلیل از این منظر هم استدلال درستی نیست. ضمن اینکه اشتغال خانمها در خارج از خانه میتواند اثر مثبتی را نیز روی افراد بگذارد. البته در صورتی که این موضوع مدیریت و کنترل شود و فرد اثر مؤثر خود را در مواقعی که در خانه هست بر روی افراد داشته باشد.
این مددکار اجتماعی عنوان میکند: بخشی از هویت افراد تحت تاثیر تقلید و الگوپذیری مستقیم است و بخشی از آن تحت تاثیر دوستان، مدرسه، افراد مهم، رسانهها و ... است و این موارد میتوانند در فضای انتقال اجتماعی افراد و درونی کردن هنجارهای اجتماعی مؤثر باشند.
عواقب اثرگذاری ناقص پدر در خانواده و جامعه پذیری افراد
وی با اشاره به اینکه اجتماعی شدن افراد تنها تحت تاثیر مادر نیست، خاطرنشان میکند: اگرچه که در این زمینه مادر در سنین پایین و حتی نوجوانی اثرگذار است، اما این به معنای اثر نداشتن پدر نیست، پدر در هر برههای از زندگی میتواند بر فرزند اثر داشته باشد. اندیشمندان حوزه اجتماعی میگویند اختلال در حوزه جامعه پذیری افراد میتواند باعث بروز ناهنجاریها باشد، اثرگذاشتن ناقص پدر در خانواده که میتواند تحت تاثیر اشتغال، مواد مخدر، الکل، فقدان مهارتهای درست و ... باشد یکی از مواردی است که در جامعه پذیری افراد اختلال ایجاد میکند.
این مدرس دانشگاه ادامه میدهد: شاید بسیاری از والدین زمان زیادی را با فرزندان خود طی کنند، اما به علت آسیبهای اجتماعی که دارند نمیتوانند رابطه درستی با فرزندان خود برقرار کنند. بخشی از والدین نیز مشکل خاصی ندارند، اما در حوزه اجتماعی مهارتهای لازمی را کسب نکردهاند و این موضوع میتواند عوارضی را برای اجتماعی شدن فرزندان به دنبال داشته باشد.
اطمینان با بیان اینکه نمیتوان در این موضوع که شاغل بودن پدر و مادر فرزند را دچار مسأله میکند، نظر قطعی داد، اظهار میکند: حتی شاغل بودن، داشتن شغل مناسب، امین مردم بودن و مسئولیت خود را نسبت به اجتماع انجام دادن میتواند الگویی از اجتماعی شدن و جامعه پذیری برای فرزندان باشد.
وی با اشاره به اینکه پدران باید کیفیت ارتباط خود را با فرزندان اصلاح کنند، خاطرنشان میکند: ممکن است پدری10 دقیقه با فرزندش ارتباط داشته باشد، اما این ارتباط سازنده و مفید باشد در حالی که ممکن است فردی 10 ساعت را با فرزند خود بگذراند، اما به جای آموزش مهارتهای درست اجتماعی ناهنجاری را به فرزند خود منتقل کند.
لزوم تقویت مهارتهای ارتباطی پدران
این مددکار اجتماعی ادامه میدهد: پدرانی که شاغل هستند به خصوص کسانی که زمان زیادی را در خانواده نیستند باید سعی کنند مهارت ارتباطی خود را قوی کنند تا در فاصله زمانی کمتری بتوانند درک متقابلی از همسر و فرزند داشته باشند، مهارت همدلی را ایجاد و مسائل را حل کنند. مهارتهایی همچون همدلی، درک متقابل، تمجید، تائید، کنترل خشم، حل مسأله و .. از جمله مهارتهایی هستند که در کیفیت ارتباط نقش تعیین کنندهای را دارند.
اطمینان با بیان اینکه پدرانی که خود آنها دچار مسائلی هستند باید از فرصتهای موجود در جامعه همچون مراکز راهنمایی و مشاوره، کانونهای روانشناسی، مراکزمددکاری اجتماعی و.. استفاده کنند، افزود: بهتر از همه این موارد ریشه های دینی است که در استحکام خانواده کمک میکند؛ در این باره توصیههایی همچون رعایت حقوق همسر، فرزند، دیگران و ... در دین شده است، تأسی به ائمه اطهار(ع) میتواند خانوادههایی را که دچاراین مسائل هستند و به خصوص پدران را کمک کند.
اهمیت اقتدار پدران در خانواده
وی با اشاره به اینکه نقش اساسی که پدر میتواند در خانواده ایفا کند نقش متعادل کننده است، خاطرنشان میکند: قدرت به معنی زور و فشار است و اقتدار به معنی نفوذ، اگر والدین به خصوص پدر زمینه اقتدار و نفوذ خود را در خانواده مهیا کند بدون هیچ تنشی خواستههایش در خانواده اجرا میشود و حتی بدون درخواست کردن همه چیز رعایت میشود.
این مددکار اجتماعی با بیان اینکه عدم توجه پدر به نیازهای عاطفی فرزندان آسیب زاست و ربطی به دختر و پسر بودن فرزند ندارد تصریح میکند: کمبود عاطفی به این معنا نیست که پدر و مادر به فرزند توجه نمیکنند بلکه به معنای این است که به نیازهای عاطفی فرزندان در زمان لازم که آنان نیاز به توجه دارند توجهای از جانب والدین صورت نمیگیرد و در زمان دیگری توجه بیش از حد به آنها میشود، والدین معمولا در این زمینه افراط و تفریط می کنند.
این مدرس دانشگاه ادامه میدهد: در حوزه روانشناسی نیز عدهای میگویند اگر ارتباط عاطفی والدین با فرزندان در شرایط سنی متفاوت کنترل شده نباشد و به درستی پاسخ داده نشود اختلال هویت جنسی در افراد به وجود میآید که البته برخی هم این نظر را رد میکنند.
پاسخگویی به نیازهای عاطفی دختر، وظیفهای سنگین بر دوش پدر
این جامعهشناس اظهار میکند: دختری که نیازهای عاطفیاش در زمان مناسبی از جانب پدر پاسخ داده نمیشود گرایش به روابط خارج از عرف پیدا میکند که آسیبهای اجتماعی و روانی همچون فرار، خودکشی و ... را به دنبال دارد حتی میتواند باعث قربانی شدن دختر در روابط جنسی شود؛ چراکه دختر نیاز عاطفی دارد، اما افراد به دنبال رفع نیاز جنسی خود هستند. با توجه به اینکه فرآیند ازدواج، اشتغال و ... در دختران نسبت به پسران متفاوت است، آسیب بیشتری متوجه دختران است و این آسیبها زودتر دیده میشوند، بنابراین از این منظر وظیفه سنگینی بر دوش پدر است که به موقع درست و مناسب پاسخ نیازهای عاطفی دختر را بدهد.
وی ادامه میدهد: پیامد عدم توجه پدر به فرزند دختر یا پسر، ازدواج زودهنگام، بلوغهای نارس، مشکلات جنسی، ارتباط فراتر از روابط خانوادگی و ... است.
اطمینان یادآور میشود: توجه به نیازهای عاطفی دختر در دین نیز مورد تواجه قرار گرفته و در این زمینه نکات ریز و دقیقی از جمله نحوه پوشش، مراوده، نوازش، نگاه کردن و ... وجود دارد.
این مددکار اجتماعی عنوان میکند: برای کم رنگتر نشدن نقش پدر در خانواده باید سازمانهای حمایتی، مراکز آموزشی و کارگاههای آموزشی تقویت شود. شهرداری باید در این حوزه فعالیت کند و کارگاههایی را درباره نظام خانواده برگزار کند کما اینکه چنین کارگاههایی را برگزار کرده، اما کافی نبوده است. تنظیم برنامه جلسات مدارس باید متناسب با وقت پدران باشد تا آنان مجبور نباشند از شغل و کار خود برای حضور در جلسات وقت بگذراند.
وی ادامه میدهد: دانشگاه نیز باید در این زمینه به پژوهش بپردازد، نیروی انتظامی از ظرفیت خوبی که در حوزه مددکاری وجود دارد استفاده کند، بهزیستی نیز در حوزه پیشگیری از آسیبهای اجتماعی در حوزه خانواده و والدین کارگاه برگزار کند، در این زمینه ظرفیتهای مناسبی در حوزه مشاوره فردی نیز وجود دارد.
این مدرس دانشگاه خاطر نشان میکند: خیرین هم باید توسط جراید و رسانهها جهتدهی شوند که فقط در حوزه تغذیه، اقتصاد و ... کار نکنند بلکه در این موضوعات نیز وارد شده و کار فرهنگی انجام دهند.