جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - 19 Apr 2024
تاریخ انتشار :
شنبه ۲۰ شهريور ۱۳۹۵ / ۱۱:۲۴
کد مطلب: 38347
۱
۱۴
ارسالي كاربران

روانکاوی و جامعه

اکبرحاج علیپور
روانکاوی و جامعه
انسان خوب و بد به لحاظ" ذاتی وماهوی" وجود ندارد، انسان معصوم و یا شیطان صفت خلق نشده است؛ نگاه روانکاوی به اصل انسان ما را متوجه یکسری حقایقی می کند؛ روانکاوی مدعی این است که هیج رفتار انسانی تصادفی نیست و در پی کشف و یافتن عمق و ریشه های هر نوع رفتاری است. شرایط ، موقعیت ها و نیازها است که صفاتی را بر انسانها حمل می کند، شرایط جغرافیایی، محیطی، تربیتی، فرهنگی و خانوادگی از متغییرهای اصلی شکل گیری شخصیت و نوع خاصی از انسان می شود؛ به گفته جان لاک، پدر و بنیان گذار لیبرالیسم كلاسيك،"هر انسانی در هنگام تولد مانند لوح سفیدی است که خالی از هر نوع محتوایی است؛ که در فرایند جامعه پذیری بعدی تکامل می یابد" و یا خلل اساسی در رشد روانی و ذهنی اش ایجاد می شود.
اگر نگاه فطری و ریشه ای داشته باشیم مناسبات روابط انسانی با هر جهت و سمت و سویی برایمان معنادار می شود. در موقعیت و محیط نامناسب رشد روانی انسان به تکامل نمی رسد این فرد در بزرگسالی به احتمال قوی صفت انسان بد به خود می گیرد و از جامعه طرد خواهد شد ؛ اینگونه افراد ممکن است از طریق عوامل درونی مجازات شوند و دچار تنش ها و تشنج های عدیده روانی گردند؛ مجازات توسط عوامل درونی در هنگامي هست که مکانیسم تنش افکنی شان غیر فعال است، البته گاهی این عقده ها به شکل فیزیکی و بیرونی خودنمایی می کنند؛ فردی که به ناهنجاریهای اجتماعی از قبیل دزدی، اعتیاد، تجاوز و... روی می آورد ممکن است توسط قوه قهریه دولت و پلیس با مجازات زنداني و حتي اعدام مواجه گردد؛ مسئله اساسی این است انسانی که نیازهای فطری و ذاتی اش "واپس زده" شده است، بخاطر نظم و قانون تصنعی و غیر فطری جامعه مجازات می شود؛ در واقع، نگاه ذاتی و فطری که حقیقت جدا نشدنی اوست فدای قواعد ساخته و پرداخته قدرتو محيط مي شود. تنها تفاوتش با دیگران این است که انسانهای منادی آداب و نظم و هنجارهای جامعه در محیط مساعد و مناسب و زمینه ساز تکامل روحی و جسمی بزرگ شده اند؛ توسعه علم روانکاوی در حذف برخی مجازتهای سنگین مثل اعدام و قطع ید و حبس ابد بسیار کارساز بوده است، طوری که امروزه حرف زدن از انسان خوب و بد یک شوخی و طنز تاریخ بوده و قلمداد می شود؛شرایط ها و موقعیت ها تعیین کننده ای صفات زشت و خوب انسانها است که اساسا اراده انسانی کمتر در ایجادش دخیل است؛ از منظر روانکاوی فرویدی ، هر فردی ساخت و نهاد لذت جویانه ای دارد که اخلاق و ساختار نمی شناسد.مثل گرسنه ای که از خوردن مُردار هم ابایی نمی کند؛ طبیعتاً،انسان کامل براین مبنا نمی تواند وجود داشته باشد و یا در بهترین حالت انسان می تواند این نهاد را سیر و آرام نگه دارد.
به گفته توماس هابز، منافع و نیازهایی اصلی انسان توجیه کننده اخلاق است ؛به عبارت دیگر اخلاق بازیچه ای است در دست انسانها تا با استفاده از آن انگیزه های واقعی خود را بصورت پنهانی دنبال نمایند. تصویر انسان بد فردی است که نهادش سرکوب شده است او را وادار به لذت جویی عریان میکند و خوب هم کسی هست که نهادش کمبودی ندارد و یا توجیه عامه پسندتری را برای جامعه عرض میکند. به عبارت دیگر،منافع شخصی و خصوصی اش را در راستای منافع عموم و پشت نقاب واژه های دلنشین تر مخفی می نماید.

انسان خوب مولود سیستم و ساختار و قانون خوب است، انسان بد محصول محیط و شرایط زندگی اوست. اگر در غرب مدنیت،تمدن و فرهنگ مطلوب دارند ناشی از قانون خوب و عادلانه است. در کشوری که فاصله طبقاتی بین مرفه و ندار نه یک فرسنگ و نه دوفرسنگ ،بلکه صدسال است چطور می توان خشونت و پرخاشگری را از جامعه حدف نمود؛ در جامعه ای که برخي قوانینش با نیازهای روز منطبق نیست چطور می توان انسان متعادل تربیت نمود؛ اگر فسادمالی در جوامع ما بیشتر است به این خاطر نیست که ایرانیها ذاتا فاسد هستند بلکه ناشی از ساختار ناکارآمد و منسوخ شده اقتصاد کشور است؛ سیستمی که به بازتولید چرخه فساد کمک می کند. انسانهای غربی بهتر از ایرانیها نیستند تفاوت اینجاست که غربیها ماهیت و ذات انسان را خوب شناختند و قوانین و ساختارشان را منطبق بر آن کردند؛ از کودکی برای توسعه برنامه چیدند چون ساختار آموزشی هدفمندی دارند ،و تمامی نهادها،قوانین و ساختارهای جامعه شان را با فکر و تئوریهای قوی بنا کرده اند؛ بهمین خاطر در غرب کمتر فساد رخ می دهد و مدنیت و فرهنگ خوب جریان دارد؛ نهادهای نظارتی و عقیدتی بیشماری هم ندارند که موقع گزینش استخدام افراد را آنالیز و غربالگری کنند. تفاوت غربیها این است که تمامی بنیانهای حقوقی و نظم و ساختار جامعه در غرب بر مبنای مفروضات روانشناختی و انسان شناسي قوی بنا گشته است.
-
نويسنده: اكبر حاج عليپور
کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی

میگنا: انتشار مقالات در سايت به معني تاييد همه موارد ذكر شده در متن ارسالي نويسنده نيست بلكه به منظور هم افزايي و ايجاد بارش فكري در بين ساير كاربران منتشر مي شود. نظر شما فرهيختگان گرامي درباره موضوع فوق چيست؟
-
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

محمد
Iran, Islamic Republic of
متن خوبی بود استفاده کردم امیدوارم چنین مقالاتی دوباره درسایتتون بزارید
باسپاس
محسن غیاثی
Iran, Islamic Republic of
جناب دکتر بنده همیشه از رهنمودهای روانشناسانه حضرت عالی مستفیض میشوم...خداوند شمارو برای کشور ما حفظ کند
آزاده
Iran, Islamic Republic of
بسيار عالى كاملا با اصلاح برخى قوانين ناسازگار با فطرت انسان موافقم بخصوص اعدام كه منجر به ايجاد چرخه معيوب بازتوليد خشونت ميشه
بهمن رنجبر
Iran, Islamic Republic of
با سلام،مطلبتون بسیار بسیار مفید و آموزنده بود، پر محتوا و نزدیک به واقع،عالی بود،سپاسگزارم جناب علی پور استفاده کردیم
فهیمه
Iran, Islamic Republic of
جالب نبود راسنش
سونی
Iran, Islamic Republic of
عالی بود خیلی استفاده کردم زنده باشی
خدیجه
Norway
بسیار عالی بود موفق باشید
زهرا
Iran, Islamic Republic of
واقعا عالی بود
حسن نصیرزاده
Iran, Islamic Republic of
بسیار زیبا بود اقای حاج علی پور بسیار لذت بردیم انصافا متنی است که با تحلیل وعقل جوردرمیاد-درود
حسن
Iran, Islamic Republic of
جناب اقای حاج علی پورمن میخاستم در این مورد باجناب عالی صحبتهایی داشته باشم -درتاریخ انسانهایی هستندکه تاثیر ژن به فرزندرامشاهدمیکنیم-یعنی پدربدذات بوده و پسرنیزبدذات شده وبرعکس نیزهم مشاهده شده-خانواده خوب بوده ولی فرزندبشدت صفت بدی داشته این مشکل ازکجاست-
درتاریخ انبیا پسران یعقوب خوب وبد بوده پسر نوح ووووو ایا درتربیت متفاوت بوده درحالی که درمحیط یکسان زندگی کرده اند
حمید
Iran, Islamic Republic of
سپاس و درود
با توجه به اینکه کارشناسی روانشناسی خوندم،این متن از بن مایه هایی نسبیت گرایی پسامدرن و پست پوزیتویستی را در پرتو روانشناسی جای داده است؛هیچ حقیقت مطلقی رو نمی پذیرد و با بت سالاری مقابله میکند.علاوه بر اینکه نویسنده بر نکات تربیتی اشاره میکند بنظر شخصی ام چنین برداشت های به دموکراسی در فکر وعمل می انجامد.
ولی می تونست بیشتر توضیح دهد وبا مصادیق ومثالهایی استناد کند که نقطه ضعف متن است.
اکبر حاج علیپور
Iran, Islamic Republic of
سپاس و درود واحترام خدمت تمامی عزیزان مخاطب

پاسخ آقای حسن نصیرزاده گرامی؛

مدعای مقاله این نیست که در یک محیط مشابه حتما افراد صدردصد مشابهی تربیت خواهند شد؛ چون در یک محیط هم منابع جامعه پذیری متنوع وگوناگون است؛ حتی دریک خانواده ممکن است منابع جامعه پذیری دو برادر متفاوت باشد،چون فقط در مرحله شکل گیری رشد وتکامل کودک خانواده نقش اولیه دارد؛به عبارت دیگر تامین نیازهای فیزیولوژیکی وزیستی وعاطفی کودک وهمچنین استفاده از الگوهای تربینی مبتنی بر روانشناسی شرط لازم تربیت سالم است که تحت اختیار خانواده قرار دارد،ولی کافی نیست،چرا که در مراحل بعدی جامعه پذیری که کودک بزرگتر میشود تحت ساختارهای آموزشی ورسمی وهمسن وسالان وانواع الگوهای دوست یابی و..قرار میگیرد؛
ممکن است است پسر پیامبری که اشاره کردید مربوط به مرحله دوم جامعه پذبری باشد وبقول شما با بدان همنشین شده تربینش متاثر از آنها گردد.
پس مدعای مقاله این است که شخصیت سالم افراد خارج از سیسیتم ومحیط جامعه سالم کمتر و استثناست
اگر می ببینم که در منطقه خاورمیانه ایدئوژیهای خشونت آمیزی مثل داعش و..شکل میگیرند بیشتر ناشی از محیط نامناسب وفقر اجتماعی واقتصادی وفرهنگی است؛البته تمامی عوامل نیست ولی محیط زمینه ساز وبستر سازهست..

موفق وشادکام باشید
عظیم متین
Iran, Islamic Republic of
با عرض سلام
متن بسیار زیبا و دقیق است و با تلفیق نظرات روانشناسی و جامع شناسی جامعیت متن به خوبی نشان داده شده است.
یلدا
Iran, Islamic Republic of
بسیارعالی
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
خوشبختی یعنی بدست آوردن یک زندگی و تقسیم آن با دیگران!