٢٠٠هزارنفر دچار اختلال روانی مزمن هستند
درواقع بیماری روانی، امری اجتماعی است، نه به این دلیل که در شرایط اجتماعی به وجود میآید، بلکه باید تأکید کرد ریشههای آن در ساختمان جامعه قرار دارد. با این تفاسیر باید گفت سازگاری اجتماعی مهمترین شاخص سلامت روان است. درواقع انسان زمانی از نظر اجتماعی رشد یافته به حساب میآید که در این زمینه به سطحی از مهارت در روابط اجتماعی دست یافته باشد؛ یعنی بتواند بهراحتی و با سازگاری در کنار افراد دیگر زندگی کند، البته جامعه در این امر دخیل است، چون با رعایت اصولی همچون عدالت اجتماعی، رفع تبعیض و تعصبات غیرمنطقی و غیرعقلانی، همچنین وجود امنیت اجتماعی و ایجاد فضایی که افراد به آینده خود امیدوار شوند، میتواند در حفظ بهداشت روانی جامعه کمک کند.
در این میان نباید عوامل موروثی را نیز نادیده گرفت، چون افرادی که از نظر ارثی مستعد چنین بیماریهایی هستند با مهیاشدن محیط زودتر با این دست از بیماریها درگیر میشوند و بهترین روش این است که محیط سالم همیشه وجود داشته باشد که باز به عوامل اجتماعی دخیل برمیگردد، البته محیط خانواده نیز بهنوبه خود بر این مسأله تأثیر میگذارد؛ هر کودک با قابلیتهایی به دنیا میآید و هر خانواده در خلال رشد کودک از او انتظارات معینی دارد و اين استعدادها و انتظارات توأمان نحوه مراقبت خانواده از فرزندان را تعيين ميكنند.
این فرآیند، اجتماعیشدن نامیده میشود و شامل تاثيرات پيچيده محيط اجتماعي، فرهنگي و انضباط والدين در رفتار كودك است، البته قرارگرفتن در شرایط خاص نظیر زلزله، سیل، جنگ، مشکلات اقتصادی- قحطی، تورم و گرانی- زمینهساز ناراحتیهای روانی در افراد میشود، چون هریک از این عوامل زمینهساز اضطراب و استرس هستند؛ افرادی که چنین شرایطی را تجربه میکنند از ناراحتیهای حاد روانی، مشکلات هیجانی و اضطراب از مرگ عزیزان و فشارهای مادی رنج میبرند. اما باید تأکید کرد که هرچند این ناراحتیها در ابتدای امر سخت و طاقتفرسا هستند اما مدت زمان کوتاهی وجود دارند و از میان این افراد تعداد معدودی دچار حالتهای خاص روانی میشوند.
به گفته رئیس سازمان بهزیستی به ایرنا؛ وسواس، افسردگی و نارساییهای خلقی مهمترین اختلالات روانی هستند که در این زمینه مسائل درآمدی و فقر تأثیر بالایی دارند مطالعات نشان میدهد تهران ٦برابر سیستانوبلوچستان درآمد سرانه دارد، درآمد سرانه در استانهای حاشیهای غرب کشور نیز پایین است، این موارد میتواند به افزایش اختلالات روانی و افسردگی بینجامد. شیوه افسردگی در دهکهای ١٠ تا ١٥سال جامعه هم مشهود است، شیوع بیماری در این دهک جامعه شاید تا دو و نیم برابر سایر دهکها باشد سرپرست خانوار بودن نیز میتواند فشارهای عصبی و استرس را در افراد بالا ببرد، درحال حاضر ٢میلیون و ٦٠٠هزار زن سرپرست خانوار در کشور وجود دارد که از این تعداد یکمیلیون و ٨٠٠هزار نفر همسرانشان فوت کردهاند و ٣٥٠هزار نفر همسر ازکارافتاده دارند و ٢٥٠هزار نفر طلاق را تجربه کردهاند و ١٣٥هزار نفر ازدواج نکردهاند. با استناد به صحبتهای دکتر انوشیروان محسنیبندپی، افراد بیوه یکونیم برابر بیشتر از سایر افراد دچار اختلالات روانی میشوند، البته بالارفتن سن و سالمندی نیز گاها افسردگی را در پی دارد و با تکیه بر آمارها و توجه به مطالعات باید گفت تا سال ٢٠٥٠ افزایش متوسط را خواهیم داشت که نیازمند برنامهریزی برای پیشگیری از اختلالات روانی در این قشر است.
یکی از مسائل دیگری که در جوامع کنونی وجود دارد این است که سطح آگاهی مردم از بیماریهای روانی و روانشناسان و روانپزشکان بسیار پایین است و همین امر سبب میشود افراد مشکلاتشان را با دوستان و خویشان خود در میان میگذارند و حتی در این میان هستند افرادی که به سایر افراد بیصلاحیت همچون فالگيران، دعانویسان و کفبینان مراجعه میکنند و درنهایت زمانی به روانشناس یا روانپزشک مراجعه میکنند که بیماری حادتر شده و درمان سختتر.
كانال روان شناسي میگنا