جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - 19 Apr 2024
تاریخ انتشار :
يکشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۴ / ۱۲:۵۷
کد مطلب: 33308
۱

پيش نيازهايي براي ازدواج!

پيش نيازهايي براي ازدواج!

ازدواج به عنوان يک ارتباط عاطفي طولاني مدت و متعهدانه، همان قدر که ساده به نظر مي رسد، پيچيدگي هاي ويژه اي هم دارد. يکي از دلايلي که برخي همسران بعد از مدتي از هم جدا مي شوند و نمي توانند ارتباط شان را حفظ کنند، ناآگاهي از همين پيچيدگي هاست. به نظر مي رسد تا زماني که يک نفر برخي «آمادگي ها» را در خود رشد و پرورش نداده باشد، لزوما با يافتن فردي که داراي تمام ملاک هاي مورد نظرش است، نمي تواند ارتباط پايداري در زندگي مشترک داشته باشد، چراکه وقتي اين آمادگي ها نباشد، کم کم تنش ها شروع خواهد شد، 2 طرف حرف هم را نخواهند فهميد، درگيري ها بيشتر خواهد شد و روز به روز طرفين بيشتر از هم دور خواهند شد. در ادامه اين مطلب به چند مورد از «آمادگي هاي قبل از ازدواج» اشاره مي شود که بايد با اطمينان از دارا بودن آن ها براي ازدواج اقدام کنيد.

 

1 -توانايي پذيرش علايق فرد ديگري در زندگي

در ازدواج، قرار است با فردي که دنياي ديگري دارد، علايق و نيازها، خصوصيات شخصيتي و خلقي متفاوتي از شما دارد و به طور کلي با فردي که با شما متفاوت است زندگي کنيد و سازگار شويد. افسانه ها و ضرب المثل هاي عاميانه را کنار بگذاريد، اين که «من و تو بايد ما شويم» يا «من و تو يک روح هستيم در دو بدن» به درد ازدواج بلندمدت نمي خورد. در واقع اين عقايد نه تنها مفيد نيست بلکه مي تواند به رابطه آسيب هم برساند. وقتي طرفين رابطه ازدواج «فرديت» خود را به نفع «رابطه» کنار بگذارند، نه تنها بهبودي در رابطه ايجاد نمي شود بلکه پس از مدتي نارضايتي از رابطه شروع و اختلاف ها به شکل شديدتري ديده مي شود.

براي همين است که روانشناسان توصيه مي کنند افرادي که «کاملا شبيه» ما هستند و افرادي که «اصلا شبيه» ما نيستند، گزينه هاي مناسبي براي ارتباط نيستند. در روابط زندگي مشترک سالم، طرفين، فرديت ديگري را به رسميت مي شناسند، علايق و نيازهاي او را مي پذيرند و آن ها را ناديده نمي گيرند. اشکال کار از جايي آغاز مي شود که شما توانايي کنار آمدن با تفاوت هاي طرف مقابل تان را نداريد و بنابراين سعي مي کنيد او را شبيه خودتان کنيد، تغيير دهيد و کنترل يا محدودش کنيد.

 

2 -آمادگي مستقل شدن

برقراري ارتباط عاطفي مناسب با همسر نياز دارد شما در بسياري از ابعاد زندگي تان از خانواده مستقل شده باشيد. در واقع انرژي رواني شما بايد به سمتي برود که کمتر از خانواده نيرو بگيريد. به بيان ديگر شايد شما هم بارها شنيده ايد که انسان ها غير از اين که «بند ناف جسماني» دارند، «بند ناف رواني» هم دارند. جنين تا زماني که در رحم مادر است، به بند نافي نياز دارد که تمام زندگي اش را از آن مي گيرد و درست بعد از تولد، همان چيزي که تمام زندگي اش بود، قطع مي شود تا بتواند خودش را با شرايط جديد سازگار کند و به گونه اي ديگر زندگي کند.

تا مرحله اي از رشد، انسان ها به حمايت رواني خانواده نياز دارند، اين همان «بند ناف رواني» است که ما براي رشد به آن نيازمنديم؛ حمايت همه جانبه ولي درست مثل «بند ناف جسماني»، از مرحله اي به بعد بايد «بند ناف رواني» را هم قطع کرد زيرا براي رشد رواني، نياز به استقلال از خانواده داريم. مخصوصا براي ازدواج که برخي وابستگي ها به خانواده بايد برطرف شده باشد يا به حداقل برسد: وابستگي هاي مالي، وابستگي هاي عاطفي و وابستگي هاي حمايتي.

 

3 - خودشناسي براي حذف رفتارهاي اشتباه

اگر فکر مي کنيد بعد از ازدواج همه مشکلات رفتاري تان برطرف مي شود، اجازه دهيد جسارت کنم و بگويم که اشتباه فکر مي کنيد! هيچ فردي اين توانايي را ندارد که همه عيب هاي شما را حذف کند بنابراين قبل از ازدواج، دست به خودشناسي بزنيد، ويژگي هاي شخصيتي و خلقي تان را بشناسيد، الگوهاي ناکارآمد ارتباطي تان را بشناسيد و به اصلاح آن بپردازيد و ضعف ها را تا جاي ممکن برطرف کنيد، در غير اين صورت در زندگي مشترک با مشکلات بي شماري مواجه خواهيد شد.

 

4 -انتظار نداشتن براي شاد شدن 100 درصدي زندگي

اگر در دوران مجردي احساس شادي نمي کنيد و از زندگي لذت نمي بريد، احتمالا با ازدواج تان نيز اتفاق خاصي نخواهد افتاد و نبايد انتظار داشته باشيد با ازدواج ميزان رضايت تان از زندگي به 100 درصد برسد. خوشبختي و خوشحالي واقعي از درون به وجود مي آيد و اتفاق ها و افراد بيروني لزوما نمي توانند شادتان کنند. اگر در دوران مجردي و تنهايي به اندازه کافي نيرومند هستيد که با مشکلات و اتفاق ها کنار بياييد، از زندگي لذت ببريد و با ويژگي هاي خودتان کنار بياييد، احتمالا با ازدواج نيز مي توانيد اين کار را بکنيد وگرنه بايد قبل از ازدواج اين مشکل را حل کنيد.

 

5 -پذيرفتن گذشته

همه ما گذشته اي داريم که طبيعتا فرد جديدي که وارد زندگي ما مي شود بايد آن را بپذيرد ولي قبل از آن، خود ما بايد با گذشته مان کنار آمده باشيم و قادر باشيم آن را کنار بگذاريم. امکان دارد برخي افراد در گذشته ارتباط هاي عاطفي ناموفقي داشته باشند اما حالا مهم اين است که براي ازدواج با آن کنار آمده باشند. اگر هنوز با خودتان کنار نيامده ايد، نسبت به ارتباط گذشته تان عصباني هستيد يا هنوز نمي دانيد چه مي خواهيد، کمي صبر کنيد. ضمن اينکه مهم است بين رابطه قبلي که داشته ايد و رابطه متعهدانه جديد براي ازدواج که در پي ايجاد آن هستيد، فاصله زماني مناسبي سپري شده باشد.

 6 -آمادگي به اشتراک گذاشتن زندگي شخصي

وقتي مي خواهيد ازدواج کنيد، در واقع با دوستان، خانواده، عادات، علايق و موقعيت هاي اجتماعي طرف مقابل نيز ارتباط برقرار مي کنيد و از طرفي او نيز با شما ارتباط برقرار مي کند. ترديدي نيست که «حريم خصوصي» مهم است ولي بايد با آمادگي اجازه دهيد ديگري در زندگي روزمره شما وارد شود و براي او زمان بگذاريد. در واقع «ازدواج» پلي بين زندگي هاي طرفين است. وقتي افراد به جاي کشيدن پل، «ديوار» بين زندگي هاي شخصي خود بکشند احتمالاً بايد منتظر تنش هاي جديد باشند.

 

 
عليرضا عبدي، کارشناس ارشد مشاوره خانواده
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
موفقیت به سراغ کسانی می آید که آن قدر در تلاشند که وقت نمی کنند دنبال آن بروند.