نگراني از افزايش آمار دانشآموزان بزهكار
«بيش از 50 درصد بزهكاران كانونهاي اصلاح و تربيت شهرهاي تهران، شيراز، اهواز، مشهد و زاهدان بازماندگان از تحصيل دوره راهنمايي و اخراج شدگان اين دوره هستند اين در حالي است كه مسئولان آموزش و پرورش اين آمار را رد ميكنند. »
ديروز رئيس سازمان نظام مشاوره و روانشناسي كشور براي سومين بار تاكيد كرد درصد بالايي از دانشآموزان بازمانده از تحصيل به بزهكاري روي ميآورند و 30 درصد از جمعيت 18 ميليوني كودكان و نوجوانان كشور در مدرسه و تحت نظارت نظام آموزش و پرورش به سر نميبرند. اين درحالي است كه وزارت آموزش و پرورش هيچ گاه آماري از دانشآموزان بازمانده از تحصيل ارائه نداده است و تنها اين نظرها را رد ميكند.
يك سال پيش در اسفند ماه و در حاشيه «نخستين همايش ملي مشكلات اضطرابي كودكان و نوجوانان» غلامعلي افروز با اشاره به اينكه در نظامهاي آموزشي موفق 98 درصد از دانشآموزان در چرخه آموزشي قرار دارند، به ايسنا گفت:« در گروه سني مدرسه تنها حدود 67 درصد از دانشآموزاني كه بايد در مدارس مشغول تحصيل باشند، در چرخه نظام تعليم و تربيت حضور دارند و مابقي اين افراد بسيار زود از چرخه آموزشي خارج ميشوند كه دانشآموزان خارج شده از اين چرخه در معرض آسيبهاي اجتماعي و كج روي قرار ميگيرند.» رئيس سازمان نظام مشاوره و روانشناسي كشور با تاكيد بر اينكه افرادي كه ضريب هوشي آنها متناسب با دوره آموزشي بهويژه در دوره راهنمايي نيست، واماندههاي نظام تعليم و تربيت هستند، ادامه داد:« با توجه به تحقيق انجام شده، بيش از 50 درصد از نوجوانان بزهكار در تهران، مشهد، شيراز و كرمانشاه جزو واماندگان و اخراجيان نظام تعليم و تربيت هستند. »
دشواري دروس راهنمايي
افروز درآذر ماه سال 88 نيز به عنوان رئيس انجمن اوليا و مربيان در گردهمايي سالانه كارشناس مسئولان انجمنهاي اوليا و مربيان سراسر كشور هشدار داد:«51 درصد بزهكاران زير 18 سال در كانون اصلاح و تربيت، دانشآموزان اخراجي مدارس هستند.» او گفت:«حضور دانشآموزان 6 تا 11 سال در مدرسه نسبت به تعداد كل آنها، 2 درصد كمتر است بنابراين بايد جستوجو كنيم كه اين 2 درصد در كجا هستند كه در مدرسه حضور ندارند. حضور دانشآموزان 11 تا 14 ساله دوره راهنمايي در مدرسه نيز نسبت به تعداد آنها 13 درصد كمتر است بنابراين افزايش اين آمار از دوره ابتدايي به دوره راهنمايي نشان ميدهد كه دشواري دروس در اين مقطع موجب افزايش اين آمار شده است. اگر معلماني داشته باشيم كه مهارت علم، تقوا و ارتباطگيري را بدانند مشكلات كاهش مييابد.» و اين معضل همچنان به قوت خود باقي است چرا كه غلامرضا افروز «رئيس سازمان نظام مشاوره و روانشناسي كشور» چندي پيش در نشستي خبري اعلام كرد:« 30 درصد از جمعيت 18 ميليوني كودكان و نوجوانان كشور در مدرسه و تحت نظارت نظام آموزش و پرورش به سر نميبرند. يكي از دلايل بروز اين وضعيت را بالا بودن ضريب دشواري دوره راهنمايي عنوان كرده و گفته است: «دانشآموزان با بهره هوشي 70 تا 90 به سادگي دوره دبستان را طي ميكنند اما از آنجا كه شيب دشواري دوره راهنمايي نسبت به دبستان شديد است اين دانشآموزان در دوره راهنمايي از تحصيل باز ميمانند.» به گزارش مهر او تاكيد كرده كه «بايد ميزان دشواري دوره راهنمايي را تغيير دهيم و يا اينكه تعريف كودكان عقب مانده را عوض كنيم.» در مرداد ماه سال جاري فاطمه قربان معاون آموزش ابتدايي وزارت آموزش و پرورش اعلام كرد و بر اساس آنچه مركز آمار و اداره ثبت احوال اعلام كرده، پيشبيني ميشود، در سال تحصيلي 88-89 بين 100 تا 130 هزار دانشآموز بازمانده از تحصيل داشته باشيم. او به ايسنا گفت: «در حال حاضر آموزش و پرورش توانسته در سراسر كشور 4. 98 درصد از دانشآموزان لازمالتعليم را تحت پوشش قرار دهد، بهطوري كه در مناطق محروم حتي اگر يك دانشآموز وجود دارد، براي وي يك كلاس درس تشكيل ميشود.» به گفته او براي ارائه آمار دقيق از علت بازماندن دانشآموزان از تحصيل، بايد اداره ثبت احوال آمار مهاجرت و مرگ و مير را اعلام كند تا بخشي از اين آمار روشن شود. وزير آموزش و پرورش در نخستين جلسه مطبوعاتي خود وعده داده بود، با سيستم آماري جديدي كه در دست اجراست آمار دقيق دانشآموزان و معلمان و... تا آبان ماه استخراج و ارائه ميشود اما هنوز رقم بازماندگان از تحصيل اعلام نشده است. حدود يك ميليون و 100 هزار دانشآموز امسال تجربه تحصيل در مدرسه را آغاز كردهاند، تعدادي از اين دانشآموزان ممكن است در مسير ادامه تحصيل به دلايل مختلف از تحصيل بازبمانند اما وقتي كه از گردونه تحصيل خارج شوند ديگر كسي مسئوليتي در قبال ادامه تحصيل آنان ندارد حتي اگر آنان خود هيچ نقشي در اين خروج نداشته باشند. به گفته مسئولان، سال 87 يك ميليون دانشآموز مردود و تجديد شدند. اين مردود شدنها در سال88 هم بدون شك اتفاق افتاده است.بازماندن از تحصيل يكي از تبعات مردود شدن دانشآموزان است. آبان ماه سال 88 مديركل دفتر آموزش راهنمايي درباره تعداد مردود شدگاني كه به مدرسه باز نميگردند به خبرنگاران پاسخ داد: فرض كنيد در پايه پنجم يك ميليون و 700 هزار دانشآموز و در پايه اول راهنمايي يك ميليون و 200 هزار دانشآموز داريم. عدهاي در پايه پنجم مردود شده و در حال تكرار پايه هستند و عدهاي هم در پايه اول راهنمايي همين روند را طي ميكنند. خالص خروجي از پنجم و ورودي به اولراهنمايي نشان دهنده تركتحصيل است ولي متاسفانه ما اين آمار را نداريم چون واقعا نميدانيم اين دانشآموزان مهاجرت كرده و از كشور خارج شده يا واقعا مدرسه را ترك كردهاند. عباس رهي، معاون آموزش و نوآوري در آغاز سال تحصيلي در نشست خبري ثبتنام سال تحصيلي 88-89 چنين پاسخ داد: «با مقايسه آمار نميتوان شمار دانشآموزان بازمانده از تحصيل را به دست آورد. در ميان خلأ اين آمار ، سال گذشته حاجي بابايي در حاشيه برگزاري همايش مديران ارشد به شدت به خبر ترك تحصيل سه ميليون دانشآموز واكنش نشان داد: «دروغ است، من كاملا اين خبر را تكذيب ميكنم و كسي كه اين خبر را اعلام كرده عدد و رقم نميداند.» پيش از وزارت حاجي بابايي،حسن الحسيني رئيس سابق موسسه آموزش از راه دور و معاون حقوقي علي احمدي ( وزير سابق ) گفته بود: «براساس تحقيقاتي كه در زمان حضور من در آموزش و پرورش انجام شد، بيش از 3ميليون دانشآموز بازمانده از تحصيل وجود داشت كه اين آمار به چهارميليون هم رسيده است.» رئيس انجمن علمي مددكاران ايران نيز عنوان كرده بود: «هر سال از چهار دانشآموز يكي از آنها ترك تحصيل ميكند.»به گفته مصطفي اقليما، «دانشآموزان در طول روز بيشترين وقت مفيد خود را در مدارس ميگذرانند اما معلوم نيست سرنوشت دانشآموزاني كه از تحصيل بازماندهاند چه ميشود، چرا كه چندين برابر ديگران در معرض تهديدهاي اجتماعي هستند.» به گزارش مهر محمد تقي فخريان،مديركل فعاليتهاي فرهنگي وزارت آموزش و پرورش در پاسخ به اين سوال كه «آيا اين وزارتخانه آماري از وجود دانشآموزان بازمانده از تحصيل و بزهكار دارد كه آمارهاي ارائه شده را مستند يا رد كند؟» گفته است: «تا كنون چنين آماري بهدست من نرسيده و از آن اطلاعي ندارم اما فكر ميكنم مركز مطالعات آموزش و پرورش يا مركز آمار وزارتخانه اين آمار را داشته باشند.» از سويي مديركل آموزش راهنمايي وزارت آموزش و پرورش سخنان افروز مبني بر ترك تحصيل دانشآموزان دوره راهنمايي بهدليل دشواري اين دوره را رد كرده و ميگويد:« علت بزهكاري نوجوانان تنها دشواري اين دوره نيست و به عوامل گوناگون بستگي دارد.» منوچهر فضلي خاني با بيان اينكه سازمان مشاوره و روانشناسي بايد دلايل، اسناد و پژوهشهاي خود در زمينه دشواري دوره راهنمايي و ترك تحصيل دانشآموزان را ارائه دهد،مي افزايد:« تا زماني كه آنها آمار واقعي خود را ارائه نكنند نميتوانيم در اين باره اظهار نظر دقيق كنيم.» مرجع : تهران امروز
افروز درآذر ماه سال 88 نيز به عنوان رئيس انجمن اوليا و مربيان در گردهمايي سالانه كارشناس مسئولان انجمنهاي اوليا و مربيان سراسر كشور هشدار داد:«51 درصد بزهكاران زير 18 سال در كانون اصلاح و تربيت، دانشآموزان اخراجي مدارس هستند.» او گفت:«حضور دانشآموزان 6 تا 11 سال در مدرسه نسبت به تعداد كل آنها، 2 درصد كمتر است بنابراين بايد جستوجو كنيم كه اين 2 درصد در كجا هستند كه در مدرسه حضور ندارند. حضور دانشآموزان 11 تا 14 ساله دوره راهنمايي در مدرسه نيز نسبت به تعداد آنها 13 درصد كمتر است بنابراين افزايش اين آمار از دوره ابتدايي به دوره راهنمايي نشان ميدهد كه دشواري دروس در اين مقطع موجب افزايش اين آمار شده است. اگر معلماني داشته باشيم كه مهارت علم، تقوا و ارتباطگيري را بدانند مشكلات كاهش مييابد.» و اين معضل همچنان به قوت خود باقي است چرا كه غلامرضا افروز «رئيس سازمان نظام مشاوره و روانشناسي كشور» چندي پيش در نشستي خبري اعلام كرد:« 30 درصد از جمعيت 18 ميليوني كودكان و نوجوانان كشور در مدرسه و تحت نظارت نظام آموزش و پرورش به سر نميبرند. يكي از دلايل بروز اين وضعيت را بالا بودن ضريب دشواري دوره راهنمايي عنوان كرده و گفته است: «دانشآموزان با بهره هوشي 70 تا 90 به سادگي دوره دبستان را طي ميكنند اما از آنجا كه شيب دشواري دوره راهنمايي نسبت به دبستان شديد است اين دانشآموزان در دوره راهنمايي از تحصيل باز ميمانند.» به گزارش مهر او تاكيد كرده كه «بايد ميزان دشواري دوره راهنمايي را تغيير دهيم و يا اينكه تعريف كودكان عقب مانده را عوض كنيم.» در مرداد ماه سال جاري فاطمه قربان معاون آموزش ابتدايي وزارت آموزش و پرورش اعلام كرد و بر اساس آنچه مركز آمار و اداره ثبت احوال اعلام كرده، پيشبيني ميشود، در سال تحصيلي 88-89 بين 100 تا 130 هزار دانشآموز بازمانده از تحصيل داشته باشيم. او به ايسنا گفت: «در حال حاضر آموزش و پرورش توانسته در سراسر كشور 4. 98 درصد از دانشآموزان لازمالتعليم را تحت پوشش قرار دهد، بهطوري كه در مناطق محروم حتي اگر يك دانشآموز وجود دارد، براي وي يك كلاس درس تشكيل ميشود.» به گفته او براي ارائه آمار دقيق از علت بازماندن دانشآموزان از تحصيل، بايد اداره ثبت احوال آمار مهاجرت و مرگ و مير را اعلام كند تا بخشي از اين آمار روشن شود. وزير آموزش و پرورش در نخستين جلسه مطبوعاتي خود وعده داده بود، با سيستم آماري جديدي كه در دست اجراست آمار دقيق دانشآموزان و معلمان و... تا آبان ماه استخراج و ارائه ميشود اما هنوز رقم بازماندگان از تحصيل اعلام نشده است. حدود يك ميليون و 100 هزار دانشآموز امسال تجربه تحصيل در مدرسه را آغاز كردهاند، تعدادي از اين دانشآموزان ممكن است در مسير ادامه تحصيل به دلايل مختلف از تحصيل بازبمانند اما وقتي كه از گردونه تحصيل خارج شوند ديگر كسي مسئوليتي در قبال ادامه تحصيل آنان ندارد حتي اگر آنان خود هيچ نقشي در اين خروج نداشته باشند. به گفته مسئولان، سال 87 يك ميليون دانشآموز مردود و تجديد شدند. اين مردود شدنها در سال88 هم بدون شك اتفاق افتاده است.بازماندن از تحصيل يكي از تبعات مردود شدن دانشآموزان است. آبان ماه سال 88 مديركل دفتر آموزش راهنمايي درباره تعداد مردود شدگاني كه به مدرسه باز نميگردند به خبرنگاران پاسخ داد: فرض كنيد در پايه پنجم يك ميليون و 700 هزار دانشآموز و در پايه اول راهنمايي يك ميليون و 200 هزار دانشآموز داريم. عدهاي در پايه پنجم مردود شده و در حال تكرار پايه هستند و عدهاي هم در پايه اول راهنمايي همين روند را طي ميكنند. خالص خروجي از پنجم و ورودي به اولراهنمايي نشان دهنده تركتحصيل است ولي متاسفانه ما اين آمار را نداريم چون واقعا نميدانيم اين دانشآموزان مهاجرت كرده و از كشور خارج شده يا واقعا مدرسه را ترك كردهاند. عباس رهي، معاون آموزش و نوآوري در آغاز سال تحصيلي در نشست خبري ثبتنام سال تحصيلي 88-89 چنين پاسخ داد: «با مقايسه آمار نميتوان شمار دانشآموزان بازمانده از تحصيل را به دست آورد. در ميان خلأ اين آمار ، سال گذشته حاجي بابايي در حاشيه برگزاري همايش مديران ارشد به شدت به خبر ترك تحصيل سه ميليون دانشآموز واكنش نشان داد: «دروغ است، من كاملا اين خبر را تكذيب ميكنم و كسي كه اين خبر را اعلام كرده عدد و رقم نميداند.» پيش از وزارت حاجي بابايي،حسن الحسيني رئيس سابق موسسه آموزش از راه دور و معاون حقوقي علي احمدي ( وزير سابق ) گفته بود: «براساس تحقيقاتي كه در زمان حضور من در آموزش و پرورش انجام شد، بيش از 3ميليون دانشآموز بازمانده از تحصيل وجود داشت كه اين آمار به چهارميليون هم رسيده است.» رئيس انجمن علمي مددكاران ايران نيز عنوان كرده بود: «هر سال از چهار دانشآموز يكي از آنها ترك تحصيل ميكند.»به گفته مصطفي اقليما، «دانشآموزان در طول روز بيشترين وقت مفيد خود را در مدارس ميگذرانند اما معلوم نيست سرنوشت دانشآموزاني كه از تحصيل بازماندهاند چه ميشود، چرا كه چندين برابر ديگران در معرض تهديدهاي اجتماعي هستند.» به گزارش مهر محمد تقي فخريان،مديركل فعاليتهاي فرهنگي وزارت آموزش و پرورش در پاسخ به اين سوال كه «آيا اين وزارتخانه آماري از وجود دانشآموزان بازمانده از تحصيل و بزهكار دارد كه آمارهاي ارائه شده را مستند يا رد كند؟» گفته است: «تا كنون چنين آماري بهدست من نرسيده و از آن اطلاعي ندارم اما فكر ميكنم مركز مطالعات آموزش و پرورش يا مركز آمار وزارتخانه اين آمار را داشته باشند.» از سويي مديركل آموزش راهنمايي وزارت آموزش و پرورش سخنان افروز مبني بر ترك تحصيل دانشآموزان دوره راهنمايي بهدليل دشواري اين دوره را رد كرده و ميگويد:« علت بزهكاري نوجوانان تنها دشواري اين دوره نيست و به عوامل گوناگون بستگي دارد.» منوچهر فضلي خاني با بيان اينكه سازمان مشاوره و روانشناسي بايد دلايل، اسناد و پژوهشهاي خود در زمينه دشواري دوره راهنمايي و ترك تحصيل دانشآموزان را ارائه دهد،مي افزايد:« تا زماني كه آنها آمار واقعي خود را ارائه نكنند نميتوانيم در اين باره اظهار نظر دقيق كنيم.» مرجع : تهران امروز