نقش استراتژیک مادر شوهر در زندگی
همه چیز با یک «بله» شروع می شود و دست زدن اطرافیان و صدای خنده و مبارک باد آن ها. شروع نقش های جدید دو نفر. نقش زن و شوهری و عروس و داماد خانواده ای دیگر شدن . در ابتدا همه تلاش می کنند که ارتباط شان با همسرشان خوب باشدو فراموش می کنند ....
نقش استراتژیک مادر شوهر در زندگی
همه چیز با یک «بله» شروع می شود و دست زدن اطرافیان و صدای خنده و مبارک باد آن ها. شروع نقش های جدید دو نفر. نقش زن و شوهری و عروس و داماد خانواده ای دیگر شدن . در ابتدا همه تلاش می کنند که ارتباط شان با همسرشان خوب باشدو فراموش می کنند در چه جامعه ای ،با چه فرهنگ و باید و نباید هایی روبه رو هستند. با ازدواج و پذیرفتن نقش جدید ، خانواده ی طرف مقابل از زندگی اش محو نمی شود و این هنر ما و شریک زندگی مان است که چگونه بین روابط قدیم و جدید ، تعادلی بر قرار کنیم که به هیچ کدام لطمه وارد نشود.
در این مقاله روی صحبت ما با دختر خانم دیروز است که امروز تصمیم گرفته است همسر کسی که دوستش دارد ، باشد و در کنار آن عروس خانواده ای که با هزار امید پسرشان را به خانه ی بخت می فرستند. کار سختی است. بخصوص اگر فرهنگ ها و انتظارات در دو خانواده با هم متفاوت باشد.
روزهای اول که به تعارفات معمول می گذرد و هر دو طرف سعی می کنند بهترین رفتار را نشان دهند اما کم کم پرده های خجالت کنار می رود و با خودمانی تر شدن ، بعضی مشکلات پیش می آید.از یک طرف مادر شوهر نمی تواند تحمل کند پسری که تا دیروز بیشتر وقتش را با او می گذرانده و محبتش را نثار او می کرده ، از امروز توجهش به سمت شخص دیگری باشد. از یک طرف تازه عروس هم نمی خواهد عشق و علاقه ی همسرش را با کسی نصف کند.
تا حدی هر دوی این احساسات طبیعی است . اما باید بعد از مدت کوتاهی طرفین به یک تحلیل منطقی برسند و گرنه داماد بیچاره به جای لذت بردن از زندگی و لحظات عاشقانه ، باید مثل شورای حل اختلاف عمل کند.
از آن جا که در این مقاله ما با عروس خانم ها روبه رو هستیم نکاتی را برای آن ها بیان می کنیم و در مقاله ی بعد با عنوان « چگونه مادر شوهری نمونه باشیم » نکاتی هم برای مادر شوهرهای تبیانی داریم.
فنون عروسی نمونه بودن
اگر دوست دارید وقت بیشتری را با همسرتان بگذرانید ، این موضوع را به او بگویید اما حرفی راجع به زمانی كه او آزادانه با مادرش میگذراند ، نزنید. اگر از دست خانواده ی همسر و عیب جویی های آن ها عصبی هستید ، اصرار نداشته باشید كه شوهرتان طرف شما را بگیرد و بخاطر حرفی که به شما زده شده ، با آن ها برخورد کند.
آیا به خانواده همسرتان برمی خورد اگر از همراهی با برنامه ریزیهای آنها خودداری كنید؟ شاید ، اما این شما هستید كه با نحوه ی صحیح بیان می توانید این رنجش را بر طرف کنید و فراموش نکنید اگر مدام خواسته های خود را نادیده بگیرید در ناخودآگاه تان همیشه آن ها را مقصر خواهید دانست و نمی توانید از صمیم قلب دوستشان داشته باشید. شما باید با تدبیر خود و شناخت خانواده ی همسرتان به راه حلی درست برسید . نمی توان برای همه ی عروس ها ومادر شوهر ها یک نسخه پیچید اما اگر مهارت های ارتباطی تان را قوی کنید موفق خواهید شد.
شما با ازداوج نقش همسری را پذیرفته اید اما این نقش به همراه خود نقش های دیگری را به همراه دارد که برای موفقیت در نقش اول نمی توان آن ها را ندیده گرفت. مگر می شود پسری را دوست داشت اما نسبت به مادر او احساس مثبت نداشت.
به عنوان یک زن ایرانی از من بپذیرید که بهترین راه ورود به قلب آقا پسرها یی که در فرهنگ ما بزرگ شده اند،ارتباطی صمیمانه با خانواده ی آن هاست .
هر کسی رگ خوابی دارد. هوشمندی یک زن به پیدا کردن این رگ خواب در همسر و خانواده ی اوست . به عنوان یک زن ایرانی از من بپذیرید که بهترین راه ورود به قلب آقا پسرها یی که در فرهنگ ما بزرگ شده اند، ارتباطی صمیمانه با خانواده ی آن هاست . شما با شکایت های وقت و بی وقت خود از مهر مادری کم نمی کنید .آن چیزی که از دست می دهید ارج و منزلت تان در نگاه همسرتان است. پس مثل بچه ها وقت خود را به چقلی هدر ندهید بلکه اندیشه کنید و خودتان زمام امور را بدست بگیرید.
مادر شوهر شما ممکن است به دلیل تفاوت سن و خواسته هایش کمی بد خلقی کند اما با محبت و سیاست می توانید محبت مادرانه ی او را برای زندگی خود داشته باشید. نقش استراتژیک مادر شوهر در روابط تان را ندیده نگیرید . بگذارید احساس نکند در جبهه ی مقابل شماست بلکه حس کند شما هم به او ملحق شدید اگر در ابتدا این حس را به او بدهید خواهید دید که در زمانی که رابطه تان محکم و صمیمی شده است ،قادر خواهید بود چون دونفر انسان عاقل و بالغ مشکلاتتان را با هم حل کنید. در ضمن فراموش نکنید در عین صمیمیت ،باید رابطه تان را به گونه ای بسازید که حریم ها بین شما باقی بماند . این بهترین راه برای جلوگیری از تنش است .
در عین صمیمیت ،باید رابطه تان را به گونه ای بسازید که حریم ها بین شما باقی بماند . این بهترین راه برای جلوگیری از تنش است . گاهی اوقات ما جوان ها فراموش می کنیم ، زندگی مان را مدیون چه کسانی هستیم . پدر ومادر خود و پدر ومادر همسرمان . کسانی که ما دو نفر را بزرگ کردند و فوت و فن زندگی را آموختند و اکنون ما و همسرمان فرصت عاشقانه دوست داشتن همدیگر را پیدا کردیم .این به معنی حذف بقیه نیست. بزرگوارانه برای سهیم کردن زنی دیگر در قلب شوهرتان پیش قدم شوید . از او بخواهید گاهی تنها به خانه ی مادرش برود. هدیه هایی تهیه کنید که به مادرش بدهد و بدین گونه محبت شوهر شما به مادرش در تقابل با شما نخواهد بود.
رابطه عروس و مادر شوهر
قبل از آنکه دختری ازدواج کند همیشه به این مسئله می اندیشد که عروس خوبی برای خانواده شوهر خواهد شد . هنگام خواستگاری و چند روز بعد از آن رفتار تحسین برانگیزی دارد و سعی می کند احترام ها حفظ شود. اصولا در این زمان انتظارات و توقعات کمرنگ است و وی فقط پسر را می خواهد و بس ! اما به محض اینکه اوضاع جدی شد و و عقد صورت گرفت و اطمینان حاصل شد، کم کم توقعات ، انتظارات ، حرف و حدیث ، بحث و جدل و دلخوری ها شروع می شود! شاید بتوان به جرات گفت که سرچشمه تمام اختلافات مادر شوهر و عروس بر مبنای حدسیات، سو ظن ها ، سوء تفاهمات ، افکاری مغرضانه و توقعات، انتظارات و محبت های بیجاست ! که اگر این امور نباشد کمتر عروس و مادر شوهری مجادله می کنند.
گاهی مادر شوهر صحبتی با عروس میکند که عروس آنرا کنایه می پندارد و گاهی عروس حرفی به مادر شوهر میزند که مادر شوهر آن را مغرضانه قلمداد می کند . محبت های بیجا :مادر شوهر عاشق پسرش است و مدام سراغ پسرش را میگیرد و به او محبت می کند! به طوری که محبت به پسرش بسیار بیشتر از محبت به عروسش میشود. این امر نباید فراموش شود که مادران به فرزند پسر خود علاقه خاصی دارند و این امری طبیعی ، ذاتی و غریزیست! همانگونه که اکثر دختران باردار عاشق این هستند که فرزند پسر متولد کنند!
محبت مادر به فرزند پسرش بیشتر از روی غریزه است ، مادران همیشه نگران پسرشان هستند و این امر دست خودشان نیست و عروس باید این امر را به خود بقبولاند و حسادت نورزد زیرا مطمئنا خودش هم با فرزند پسرش همین گونه خواهد بود .پس نباید سعی کند که پسر را از مادرش جدا کند چرا که همین امر موجب دلخوری مادر پسر خواهد شد و طبیعتا مشکلات زیادی را همراه خواهد داشت. محبت های مادر به فرزند هم باعث می شود که پسر به مادرش علاقه خاصی نشان دهد و همین مسئله هم باعث حسادت همسرش می شود زیرا حسادت جز اخلاقهای ذاتی زن است و فرقی نمی کند . اکثر پسرها قدرت کافی برای راضی نگه داشتن هر دو طرف ندارند و همین امر باعث می شود که دختران یا مادران همدیگر را متهم نمایند در صورتی که متهم اصلی پسر است که نتوانسته بین علاقه به همسر و مادر خویش تعادل برقرار کند ! زیرا میخواهد احترام هر دو حفظ شود و بنابراین دست به قضاوت می زند و یا حق را به مادر خود می دهد و باعث دلخوری همسرش می شود و یا برعکس. در صورتی که تجربه ثابت کرده پسرها قدرت قضاوت صحیح را در این مقوله ندارند پس بهتر است یا دخالت نکنند و یا بدون طرفداری بیجا، سعی در ایجاد آرامش کنند و به نوعی سنگ صبور باشند و در مقابل دلخوری های همسر یا مادر فقط دلداری بدهند و سعه صدر داشته باشند که البته همچین اخلاقی به دلیل خصوصیت ذاتیشان کمتر در پسر ها دیده می شود !
پس بهتر است همسران و مادران به جای قاضی قراردادن شوهر یا پسر مسئله را بین خود حل و فصل کنند و با قانون طبیعت که در فوق بیان کردم کنار بیایند! انتظارات و دخالت های بی مورد از عروس :عروس را به حال خود بگذارید، و نظرات شخصی خود را به او تحمیل نکنید همین اصل را همه مادران برای دختران خود هم انجام میدهند اما این مسئله با عروس متفاوت است زیرا عروس از خانواده ای دیگر است با خلق و خو ها و رفتارهای متفاوت . اگر مادر شوهر نظرات خود را به عروس تحمیل نکند و بگذارد اگر او اشتباهی هم میکند خودش نتیجه آن را ببیند خیلی بهتر است.
گاهی مادر شوهران تجربه های خود را در اختیار عروس می گذارند اما این سوءتفاوهم به وجود می آید که وی دارد دخالت می کند در این حالت مادر شوهر نیت خیر داشته اما عروس به نیت شر برداشت میکند و همین باعث دلخوری میشود . شاید عروس بعدها به تجربه مادر شوهر برسد اما همین نتیجه برای او شیرین تر از آن است که بخواهد زیر بار ارشاد مادر شوهر برود!! اکثر مادر شوهران از روی حسن نیت و دلسوزی به عروس حرفی می زنند که مطمننا باعث دلخوری عروس میشود.
پس نتیجه می گیریم مادر شوهر هیچگاه نباید برای عروس خود دلسوزی کند زیرا هیچ کس دوست ندارد کسی برایش دلسوزی کند و البته اینکه خیلی از افراد اصلا جنبه دلسوزی ندارند! موارد بسیاری در جدال عروس و مادر شوهر دخیل هستند اما منشا اکثر آنها همین مسائل است . شاید بتوان گفت خیلی از رفتارهای عروس و مادر شوهر غیر عمدیست اما طرفین آن را عمدی و سوء نیت می پندارند!
یکی از مسائلی که همیشه بین مادر شوهران و عروسها رد و بدل میشود این است که مادر شوهر به عروس میگوید تو همچون دختر من هستی ! خب این جمله اشتباه است زیرا عروس در آن خانواده بزرگ نشده که به تمام خلق و خو ها و رفتارهای مادر شوهر و خانواده اش آگاه باشد و جرات انتقاد یا پیشنهاد داشته باشد. از طرفی هم عروس باید بداند گاهی با مادر خودش هم اختلاف نظر دارد و دلخور میشود پس انتظار اینکه همیشه با مادر شوهرش خوب باشد و از وی رفتار ایده آلش را ببیند ، توقعی بی جاست. با همه این احوال عروس همیشه باید همانطور که احترام مادر خود را حفظ میکند با وجود اختلاف نظرهایش با مادر همسر خود نیز همین رویه را پیش بگیرد و صبوری کند زیرا هر چه باشد او بزرگتر است و تجربه های بیشتری دارد و مطمئنا بد عروسش را نمیخواهد مگر در مواردی که ناسازگاری به اوج خود برسد این امر را مطمئن باشید که احترام متقابل و به جا بهترین جواب را میدهد در هر شرایطی احترام را فراموش نکنید حتی اگر محبت نمی کنید! لازمه محبت احترام است تا دیده شود و به چشم آید.
۴ گروه عروس و مادر شوهر
از آن جایی که رابطه عروس و مادر شوهر جزو پر مخاطره ترین روابط در کره زمین است، بسیاری از فلاسفه و دانشمندان مشغول بررسی و تحقیق هستند تا بتوانند به راهکارهایی علمی و عملی برای بهبود بخشیدن به این رابطه دست یابند.طبق آخرین گزارشات آن دسته از زنانی که به سمت مادر شوهری و عروسی منصوب شده اند به ۴ گروه تقسیم می شوند:
۱- مادر شوهر و عروس هایی که به هیچ عنوان از یکدیگر خوششان نمی آید، اما چون بسیار با سیاستند احساسات خود را بروز نمی دهند و فقط گاهی با حرف های کینه آمیز طرف مقابل را اذیت می کنند. این گونه افراد دل خوشی از هم ندارند و تنها زمانی از زندگی لذت می برند که یک قلمبه آبدار نثار شخص مقابل کرده باشند. این امر سبب می شود حمله کننده تا مدت ها از زندگی احساس رضایت کرده و به یک نوع خرسندی درونی دست یابد. البته این حالت کاملا موقتی است زیرا طرف مقابل بالاخره یک جواب دندان شکن آماده می کند و در یک موقعیت مناسب آن را کف دست وی می گذارد.
۲- مادر شوهرها و عروس هایی که کاری به هم ندارند و هر یک مشغول زندگی خود هستند. بانوانی که به این شکل عمل می کنند در زندگی اجتماعی زنانی موفق و قابل احترام هستند.اطرافیانشان را دچار مشکل نمی کنند و قدر آرامش خانواده خود را می دانند، ضمن آن که بی خودی حرص نمی خورند .
۳- مادر شوهرها و عروس هایی که به طور علنی و بدون هیچ گونه پرده پوشی و مخفی کاری نسبت به یکدیگر خصومت و دشمنی می ورزند. بی شک این گروه از بیکاری مزمن رنج می برند.این دسته از افراد علاوه بر این که بسیار بیکار هستند، اصولا از صفاتی چون سر زبان دار بودن، آتش پاره بودن نیز بهره مند هستند.اگر هم یکی از طرفین مبرا از این نوع خصلت ها بوده باشد، به دلیل فشارهای روانی که از طرف شخص مقابل بر وی تحمیل شده خود را به پررویی زده و مصمم می شود از پس طرف مقابل برآید.اگر از بخت بد با چنین افرادی در ارتباط هستید به نفعتان است که حرفی نزده و سکوت اختیار کنید.
۴- مادر شوهرها و عروس هایی که صادقانه یکدیگر را دوست می دارند. این گونه بانوان بسیار کم نظیر و احساساتی هستند و از آن جایی که کم پیش می آید این جور انسان هایی به پست هم بخورند، این نوع رابطه هم به ندرت ایجاد می شود.ما که ندیدیم ولی توصیه می کنیم آن ها که دیده اند محققان را در جریان قرار دهند.زیرا علم پیشرفت کرده است و شاید با آزمایش روی این افراد بتوان فرمولی یافت که با دست بردن در ژنتیک آدمی، نسل این افراد را گسترش داد.
علت دعوای عروس و مادر شوهر
حتماً شنیدهاید كه میگویند مادرزنم چنین و چنان یا مادرشوهرم فلان و بهمان. به نظر میرسد كه مادرزن و مادرشوهر الگویی قالبی در زندگی مشترك انسانها باشند. گفتیم انسانها و نه ایرانیها، چون این مشكل ظاهراً در بسیاری از جوامع و فرهنگها به چشم میخورد. الگوی قالبی یا به عبارت بهتر، تصوری كه از مادرشوهر یا مادرزن در ایران وجود دارد موجودی غالب است كه طرف مقابلش، یعنی داماد و بیشتر عروس را مغلوب و مطیع خود میخواهد و از اینجا در ارتباطات بین عروس یا داماد و مادرشوهر یا مادرزن شكلی از روابط پیش میآید كه سرانجام به اختلافات بین زن و شوهر میانجامد. دعوا و اختلاف هم از اینجا شروع میشود كه عروس و داماد كلام یا رفتار (گفتهها و اعمال) مادر زن یا مادرشوهر را نوعی دخالت در زندگی خود میدانند و رفتار آنها را اهانت به خود تلقی میكنند.
از طرف دیگر، مادرزن یا مادرشوهر هم انتظار دارند كه عضو تازه خانواده احترام آنها را نگه دارد و جایگاهی خاص برایشان در نظر بگیرد. در حقیقت، آنها تلاش میكنند ائتلافی به ضرر طرف دیگر شكل دهند. اما چرا بین مادرشوهر و عروس و تاحدی كمتر، بین مادرزن و داماد اختلاف و تعارض پیش میآید؟
میدانیم كه یكی از زیباترین پیوندهای موجود در عالم هستی پیوند بین مادر و فرزند است. از سوی دیگر، مادر طی سالها زندگی، نوعی احساس هویت خاص در خانه پیدا میكند و خانه را با ارزشها و افكار و سلایق ویژه خود اداره میكند. او عشق فرزندان و همسرش را به خود احساس میكند و از سوی دیگر، عشق و محبت خود را نثار آنها میسازد. به این ترتیب، مادر شكلی از نظارت را برخانه و خانواده اعمال میكند (این موضوع بهویژه در جوامع شرقی، از جمله در كشور ما نمود بارزتری دارد).میگنا دات آی آر، او در خانهای كه خود در ساخت و برپاییاش نقش داشته هویت خویش را مییابد و طبیعی است كه هر فردی یا شرایطی كه این نقش را با مخاطره روبهرو كند یا عشق و عواطف فرزندان را از او به جانب دیگری بازگرداند نوعی تهدید برای او، عواطفش، احساس ارزشمندی، هویت و در نهایت، حس نظارت او بر خانواده محسوب میشود. این موضوع علت اصلی روانشناختی رفتار مادرشوهر یا مادرزن است.
به نظر روانشناسها، پسر برای مادر ثمره تلاشها و درگیری عاطفی اوست. وقتی میبیند كه پسرش به سمت زن دیگری رفته، با خود میاندیشد كه مبادا تأثیرش را بر فرزندش از دست داده باشد. او وجوه این تأثیر را در اطاعت قبلی فرزند از خود، در مراقبتی كه فرزند از او میكرد و در احترامی كه به وی میگذاشت میبیند و چون احساس میكند كه پسرش دیگر به حد سابق از وی اطاعت نمیكند و برایش احترام قائل نیست یا به اندازه كافی از او حمایت و مراقبت نمیكند احساس میكند كه فرزندش دیگر از وی تأثیر نمیپذیرد.
از سویی، زن دیگر كه در اینجا عروس است هم نمیتواند بپذیرد كه شوهرش احساس امنیتی را كه انتظار دارد از او دریغ كند و انتظار دارد شوهر صددرصد عشق و محبتش را صرف او كند. پسر برای مادر ثمره تلاشها و درگیری عاطفی اوست. وقتی میبیند كه پسرش به سمت زن دیگری رفته، با خود میاندیشد كه مبادا تأثیرش را بر فرزندش از دست داده باشد.
از اینجاست كه تعارض مادرشوهر و عروس بروز میكند. بررسیها نشان میدهد كه حتی اگر عروسی احترام بالایی برای مادرشوهرش قائل باشد و بین آنها كمترین حد تعارض و اختلاف وجود داشته باشد، باز هم از نظر روانشناختی نوعی گسست بین آنها وجود خواهد داشت. این تعارض شخصی نیست، شخصیتی است. این تعارض تلاش برای حفظ موقعیت از یك سو و ایجاد موقعیتی جدید از سوی دیگر و جلب توجه شوهر (پسر) است. بعضی از روانشناسان اجتماعی نوعی تعارض بین نسلی را هم در این زمینه دخیل میدانند. افكار و رفتار نسلها با یكدیگر متفاوت است و این اختلاف سلایق و خواستهها به تعارض مادرشوهر و عروس میانجامد. اما مادرشوهر و عروس یا مادرزن و داماد در چه زمینههایی با یكدیگر اختلاف دارند؟
دكتر تریآپتر، روانشناس دانشگاه كمبریج، در یك تحقیق با عدهای مادرشوهر و عروس و مادرزن و داماد مصاحبه كرد و سپس به تحلیل نتایج آن پرداخت. او براساس یافتههای این بررسی، از وضعیت عروس و داماد و مادرشوهر و مادرزن میگوید. از نظر رابطه بین مادرشوهر و عروس، عروسها رابطه خود را با مادرشوهرهایشان «پرفشار»، «ناراحتكننده»، «سخت و دشوار» توصیف كردهاند. مادرشوهرها هم رابطه با عروسهایشان را «پرتنش»، «سخت» و «ناراحتكننده» دانستهاند.www.migna.ir تعداد كمی از مادرشوهرها عروسان خود را «دوستی خوب و نازنین» یا «خوب مثل دختر خودم» دانستهاند. با نگاهی اجمالی به علل ایجاد کننده این تعارضات می توان دریافت که نیاز اولیه مادر شوهر کسب احترام و حرمت در روابط درک عواطف و دلسوزی اوست و نیاز اولیه عروس یا داماد دارا بودن عرصه برای تجربه ، آزمون و خطا، یادگیری مدیریت زندگی تازه تشکیل شده و اثبات هویت و توانایی خویش است . لذا اگر طرفین با این نیاز طرف مقابل آشنا باشند و آن را به مثابه ابزار لازم برای ارتباطی موثر بدانند بسیاری از تشنجات درون خانواده از میان خواهد رفت. دختر یا پسری که قدم در خانواده همسر می گذارد باید بداند که قدرت شنیدن برخی سخنان را بالا ببرد و شنیدن آن برابر با عمل کردن قطعی آن نیست. کافی است فقط داشتن یک گوش شنوا را نمرین کنند . بر فرض که مادر همسر از روی دلسوزی و حس مادرانه نکته ای را یاد آور شود اگر با پیش زمینه منفی قبلی با این رفتار برخورد نکنیم متوجه می شویم که لازم است نیاز شخصیتی او را مورد توجه قرار دهیم و مقابله های مستقیم و بدون فکر نمی تواند برای ما راهگشا باشد . مادران نیز باید بپذیرند که قرار نیست زندگی فرزند آنها هم مثل خود آنها منظم و بدون اشکال و اشتباه باشد بلکه آنها ازدواج کرده اند تا بیاموزند ، بسازند و تکامل یابند .
منابع :
سایت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
تبیان
نقش استراتژیک مادر شوهر در زندگی
همه چیز با یک «بله» شروع می شود و دست زدن اطرافیان و صدای خنده و مبارک باد آن ها. شروع نقش های جدید دو نفر. نقش زن و شوهری و عروس و داماد خانواده ای دیگر شدن . در ابتدا همه تلاش می کنند که ارتباط شان با همسرشان خوب باشدو فراموش می کنند در چه جامعه ای ،با چه فرهنگ و باید و نباید هایی روبه رو هستند. با ازدواج و پذیرفتن نقش جدید ، خانواده ی طرف مقابل از زندگی اش محو نمی شود و این هنر ما و شریک زندگی مان است که چگونه بین روابط قدیم و جدید ، تعادلی بر قرار کنیم که به هیچ کدام لطمه وارد نشود.
خیلی از خانم ها با مادر و خواهر خود هر روز مکالمه ی تلفنی نسبتا طولانی داشته و از مسائل زندگی شان تعریف می کنند و خیلی از پسرها بعد از ازدواج هنوز نسبت به خانوده ی خود احساس مسئولیت کرده و می خواهند نقش مرد خانواده ی خود (مخصوصا اگر پدر در قید حیات نباشد) را بازی کنند و تمام این ها زمانی تبدیل به یک معضل می شود که
زن و شوهر در کنار تعهد به خانواده ی خود در قبال همسر خود بی توجه هستند و یا هر کدام ازآنها به قدری انحصار طلبند که نمی توانند کس دیگری را در قلب و ذهن همسر خود تحمل کنند حتی اگر مادری باشد که او را به دنیا آورده است.
زن و شوهر در کنار تعهد به خانواده ی خود در قبال همسر خود بی توجه هستند و یا هر کدام ازآنها به قدری انحصار طلبند که نمی توانند کس دیگری را در قلب و ذهن همسر خود تحمل کنند حتی اگر مادری باشد که او را به دنیا آورده است.
در این مقاله روی صحبت ما با دختر خانم دیروز است که امروز تصمیم گرفته است همسر کسی که دوستش دارد ، باشد و در کنار آن عروس خانواده ای که با هزار امید پسرشان را به خانه ی بخت می فرستند. کار سختی است. بخصوص اگر فرهنگ ها و انتظارات در دو خانواده با هم متفاوت باشد.
روزهای اول که به تعارفات معمول می گذرد و هر دو طرف سعی می کنند بهترین رفتار را نشان دهند اما کم کم پرده های خجالت کنار می رود و با خودمانی تر شدن ، بعضی مشکلات پیش می آید.از یک طرف مادر شوهر نمی تواند تحمل کند پسری که تا دیروز بیشتر وقتش را با او می گذرانده و محبتش را نثار او می کرده ، از امروز توجهش به سمت شخص دیگری باشد. از یک طرف تازه عروس هم نمی خواهد عشق و علاقه ی همسرش را با کسی نصف کند.
تا حدی هر دوی این احساسات طبیعی است . اما باید بعد از مدت کوتاهی طرفین به یک تحلیل منطقی برسند و گرنه داماد بیچاره به جای لذت بردن از زندگی و لحظات عاشقانه ، باید مثل شورای حل اختلاف عمل کند.
از آن جا که در این مقاله ما با عروس خانم ها روبه رو هستیم نکاتی را برای آن ها بیان می کنیم و در مقاله ی بعد با عنوان « چگونه مادر شوهری نمونه باشیم » نکاتی هم برای مادر شوهرهای تبیانی داریم.
فنون عروسی نمونه بودن
اگر دوست دارید وقت بیشتری را با همسرتان بگذرانید ، این موضوع را به او بگویید اما حرفی راجع به زمانی كه او آزادانه با مادرش میگذراند ، نزنید. اگر از دست خانواده ی همسر و عیب جویی های آن ها عصبی هستید ، اصرار نداشته باشید كه شوهرتان طرف شما را بگیرد و بخاطر حرفی که به شما زده شده ، با آن ها برخورد کند.
آیا به خانواده همسرتان برمی خورد اگر از همراهی با برنامه ریزیهای آنها خودداری كنید؟ شاید ، اما این شما هستید كه با نحوه ی صحیح بیان می توانید این رنجش را بر طرف کنید و فراموش نکنید اگر مدام خواسته های خود را نادیده بگیرید در ناخودآگاه تان همیشه آن ها را مقصر خواهید دانست و نمی توانید از صمیم قلب دوستشان داشته باشید. شما باید با تدبیر خود و شناخت خانواده ی همسرتان به راه حلی درست برسید . نمی توان برای همه ی عروس ها ومادر شوهر ها یک نسخه پیچید اما اگر مهارت های ارتباطی تان را قوی کنید موفق خواهید شد.
شما با ازداوج نقش همسری را پذیرفته اید اما این نقش به همراه خود نقش های دیگری را به همراه دارد که برای موفقیت در نقش اول نمی توان آن ها را ندیده گرفت. مگر می شود پسری را دوست داشت اما نسبت به مادر او احساس مثبت نداشت.
به عنوان یک زن ایرانی از من بپذیرید که بهترین راه ورود به قلب آقا پسرها یی که در فرهنگ ما بزرگ شده اند،ارتباطی صمیمانه با خانواده ی آن هاست .
هر کسی رگ خوابی دارد. هوشمندی یک زن به پیدا کردن این رگ خواب در همسر و خانواده ی اوست . به عنوان یک زن ایرانی از من بپذیرید که بهترین راه ورود به قلب آقا پسرها یی که در فرهنگ ما بزرگ شده اند، ارتباطی صمیمانه با خانواده ی آن هاست . شما با شکایت های وقت و بی وقت خود از مهر مادری کم نمی کنید .آن چیزی که از دست می دهید ارج و منزلت تان در نگاه همسرتان است. پس مثل بچه ها وقت خود را به چقلی هدر ندهید بلکه اندیشه کنید و خودتان زمام امور را بدست بگیرید.
مادر شوهر شما ممکن است به دلیل تفاوت سن و خواسته هایش کمی بد خلقی کند اما با محبت و سیاست می توانید محبت مادرانه ی او را برای زندگی خود داشته باشید. نقش استراتژیک مادر شوهر در روابط تان را ندیده نگیرید . بگذارید احساس نکند در جبهه ی مقابل شماست بلکه حس کند شما هم به او ملحق شدید اگر در ابتدا این حس را به او بدهید خواهید دید که در زمانی که رابطه تان محکم و صمیمی شده است ،قادر خواهید بود چون دونفر انسان عاقل و بالغ مشکلاتتان را با هم حل کنید. در ضمن فراموش نکنید در عین صمیمیت ،باید رابطه تان را به گونه ای بسازید که حریم ها بین شما باقی بماند . این بهترین راه برای جلوگیری از تنش است .
در عین صمیمیت ،باید رابطه تان را به گونه ای بسازید که حریم ها بین شما باقی بماند . این بهترین راه برای جلوگیری از تنش است . گاهی اوقات ما جوان ها فراموش می کنیم ، زندگی مان را مدیون چه کسانی هستیم . پدر ومادر خود و پدر ومادر همسرمان . کسانی که ما دو نفر را بزرگ کردند و فوت و فن زندگی را آموختند و اکنون ما و همسرمان فرصت عاشقانه دوست داشتن همدیگر را پیدا کردیم .این به معنی حذف بقیه نیست. بزرگوارانه برای سهیم کردن زنی دیگر در قلب شوهرتان پیش قدم شوید . از او بخواهید گاهی تنها به خانه ی مادرش برود. هدیه هایی تهیه کنید که به مادرش بدهد و بدین گونه محبت شوهر شما به مادرش در تقابل با شما نخواهد بود.
رابطه عروس و مادر شوهر
قبل از آنکه دختری ازدواج کند همیشه به این مسئله می اندیشد که عروس خوبی برای خانواده شوهر خواهد شد . هنگام خواستگاری و چند روز بعد از آن رفتار تحسین برانگیزی دارد و سعی می کند احترام ها حفظ شود. اصولا در این زمان انتظارات و توقعات کمرنگ است و وی فقط پسر را می خواهد و بس ! اما به محض اینکه اوضاع جدی شد و و عقد صورت گرفت و اطمینان حاصل شد، کم کم توقعات ، انتظارات ، حرف و حدیث ، بحث و جدل و دلخوری ها شروع می شود! شاید بتوان به جرات گفت که سرچشمه تمام اختلافات مادر شوهر و عروس بر مبنای حدسیات، سو ظن ها ، سوء تفاهمات ، افکاری مغرضانه و توقعات، انتظارات و محبت های بیجاست ! که اگر این امور نباشد کمتر عروس و مادر شوهری مجادله می کنند.
گاهی مادر شوهر صحبتی با عروس میکند که عروس آنرا کنایه می پندارد و گاهی عروس حرفی به مادر شوهر میزند که مادر شوهر آن را مغرضانه قلمداد می کند . محبت های بیجا :مادر شوهر عاشق پسرش است و مدام سراغ پسرش را میگیرد و به او محبت می کند! به طوری که محبت به پسرش بسیار بیشتر از محبت به عروسش میشود. این امر نباید فراموش شود که مادران به فرزند پسر خود علاقه خاصی دارند و این امری طبیعی ، ذاتی و غریزیست! همانگونه که اکثر دختران باردار عاشق این هستند که فرزند پسر متولد کنند!
محبت مادر به فرزند پسرش بیشتر از روی غریزه است ، مادران همیشه نگران پسرشان هستند و این امر دست خودشان نیست و عروس باید این امر را به خود بقبولاند و حسادت نورزد زیرا مطمئنا خودش هم با فرزند پسرش همین گونه خواهد بود .پس نباید سعی کند که پسر را از مادرش جدا کند چرا که همین امر موجب دلخوری مادر پسر خواهد شد و طبیعتا مشکلات زیادی را همراه خواهد داشت. محبت های مادر به فرزند هم باعث می شود که پسر به مادرش علاقه خاصی نشان دهد و همین مسئله هم باعث حسادت همسرش می شود زیرا حسادت جز اخلاقهای ذاتی زن است و فرقی نمی کند . اکثر پسرها قدرت کافی برای راضی نگه داشتن هر دو طرف ندارند و همین امر باعث می شود که دختران یا مادران همدیگر را متهم نمایند در صورتی که متهم اصلی پسر است که نتوانسته بین علاقه به همسر و مادر خویش تعادل برقرار کند ! زیرا میخواهد احترام هر دو حفظ شود و بنابراین دست به قضاوت می زند و یا حق را به مادر خود می دهد و باعث دلخوری همسرش می شود و یا برعکس. در صورتی که تجربه ثابت کرده پسرها قدرت قضاوت صحیح را در این مقوله ندارند پس بهتر است یا دخالت نکنند و یا بدون طرفداری بیجا، سعی در ایجاد آرامش کنند و به نوعی سنگ صبور باشند و در مقابل دلخوری های همسر یا مادر فقط دلداری بدهند و سعه صدر داشته باشند که البته همچین اخلاقی به دلیل خصوصیت ذاتیشان کمتر در پسر ها دیده می شود !
پس بهتر است همسران و مادران به جای قاضی قراردادن شوهر یا پسر مسئله را بین خود حل و فصل کنند و با قانون طبیعت که در فوق بیان کردم کنار بیایند! انتظارات و دخالت های بی مورد از عروس :عروس را به حال خود بگذارید، و نظرات شخصی خود را به او تحمیل نکنید همین اصل را همه مادران برای دختران خود هم انجام میدهند اما این مسئله با عروس متفاوت است زیرا عروس از خانواده ای دیگر است با خلق و خو ها و رفتارهای متفاوت . اگر مادر شوهر نظرات خود را به عروس تحمیل نکند و بگذارد اگر او اشتباهی هم میکند خودش نتیجه آن را ببیند خیلی بهتر است.
گاهی مادر شوهران تجربه های خود را در اختیار عروس می گذارند اما این سوءتفاوهم به وجود می آید که وی دارد دخالت می کند در این حالت مادر شوهر نیت خیر داشته اما عروس به نیت شر برداشت میکند و همین باعث دلخوری میشود . شاید عروس بعدها به تجربه مادر شوهر برسد اما همین نتیجه برای او شیرین تر از آن است که بخواهد زیر بار ارشاد مادر شوهر برود!! اکثر مادر شوهران از روی حسن نیت و دلسوزی به عروس حرفی می زنند که مطمننا باعث دلخوری عروس میشود.
پس نتیجه می گیریم مادر شوهر هیچگاه نباید برای عروس خود دلسوزی کند زیرا هیچ کس دوست ندارد کسی برایش دلسوزی کند و البته اینکه خیلی از افراد اصلا جنبه دلسوزی ندارند! موارد بسیاری در جدال عروس و مادر شوهر دخیل هستند اما منشا اکثر آنها همین مسائل است . شاید بتوان گفت خیلی از رفتارهای عروس و مادر شوهر غیر عمدیست اما طرفین آن را عمدی و سوء نیت می پندارند!
یکی از مسائلی که همیشه بین مادر شوهران و عروسها رد و بدل میشود این است که مادر شوهر به عروس میگوید تو همچون دختر من هستی ! خب این جمله اشتباه است زیرا عروس در آن خانواده بزرگ نشده که به تمام خلق و خو ها و رفتارهای مادر شوهر و خانواده اش آگاه باشد و جرات انتقاد یا پیشنهاد داشته باشد. از طرفی هم عروس باید بداند گاهی با مادر خودش هم اختلاف نظر دارد و دلخور میشود پس انتظار اینکه همیشه با مادر شوهرش خوب باشد و از وی رفتار ایده آلش را ببیند ، توقعی بی جاست. با همه این احوال عروس همیشه باید همانطور که احترام مادر خود را حفظ میکند با وجود اختلاف نظرهایش با مادر همسر خود نیز همین رویه را پیش بگیرد و صبوری کند زیرا هر چه باشد او بزرگتر است و تجربه های بیشتری دارد و مطمئنا بد عروسش را نمیخواهد مگر در مواردی که ناسازگاری به اوج خود برسد این امر را مطمئن باشید که احترام متقابل و به جا بهترین جواب را میدهد در هر شرایطی احترام را فراموش نکنید حتی اگر محبت نمی کنید! لازمه محبت احترام است تا دیده شود و به چشم آید.
۴ گروه عروس و مادر شوهر
از آن جایی که رابطه عروس و مادر شوهر جزو پر مخاطره ترین روابط در کره زمین است، بسیاری از فلاسفه و دانشمندان مشغول بررسی و تحقیق هستند تا بتوانند به راهکارهایی علمی و عملی برای بهبود بخشیدن به این رابطه دست یابند.طبق آخرین گزارشات آن دسته از زنانی که به سمت مادر شوهری و عروسی منصوب شده اند به ۴ گروه تقسیم می شوند:
۱- مادر شوهر و عروس هایی که به هیچ عنوان از یکدیگر خوششان نمی آید، اما چون بسیار با سیاستند احساسات خود را بروز نمی دهند و فقط گاهی با حرف های کینه آمیز طرف مقابل را اذیت می کنند. این گونه افراد دل خوشی از هم ندارند و تنها زمانی از زندگی لذت می برند که یک قلمبه آبدار نثار شخص مقابل کرده باشند. این امر سبب می شود حمله کننده تا مدت ها از زندگی احساس رضایت کرده و به یک نوع خرسندی درونی دست یابد. البته این حالت کاملا موقتی است زیرا طرف مقابل بالاخره یک جواب دندان شکن آماده می کند و در یک موقعیت مناسب آن را کف دست وی می گذارد.
۲- مادر شوهرها و عروس هایی که کاری به هم ندارند و هر یک مشغول زندگی خود هستند. بانوانی که به این شکل عمل می کنند در زندگی اجتماعی زنانی موفق و قابل احترام هستند.اطرافیانشان را دچار مشکل نمی کنند و قدر آرامش خانواده خود را می دانند، ضمن آن که بی خودی حرص نمی خورند .
۳- مادر شوهرها و عروس هایی که به طور علنی و بدون هیچ گونه پرده پوشی و مخفی کاری نسبت به یکدیگر خصومت و دشمنی می ورزند. بی شک این گروه از بیکاری مزمن رنج می برند.این دسته از افراد علاوه بر این که بسیار بیکار هستند، اصولا از صفاتی چون سر زبان دار بودن، آتش پاره بودن نیز بهره مند هستند.اگر هم یکی از طرفین مبرا از این نوع خصلت ها بوده باشد، به دلیل فشارهای روانی که از طرف شخص مقابل بر وی تحمیل شده خود را به پررویی زده و مصمم می شود از پس طرف مقابل برآید.اگر از بخت بد با چنین افرادی در ارتباط هستید به نفعتان است که حرفی نزده و سکوت اختیار کنید.
۴- مادر شوهرها و عروس هایی که صادقانه یکدیگر را دوست می دارند. این گونه بانوان بسیار کم نظیر و احساساتی هستند و از آن جایی که کم پیش می آید این جور انسان هایی به پست هم بخورند، این نوع رابطه هم به ندرت ایجاد می شود.ما که ندیدیم ولی توصیه می کنیم آن ها که دیده اند محققان را در جریان قرار دهند.زیرا علم پیشرفت کرده است و شاید با آزمایش روی این افراد بتوان فرمولی یافت که با دست بردن در ژنتیک آدمی، نسل این افراد را گسترش داد.
علت دعوای عروس و مادر شوهر
حتماً شنیدهاید كه میگویند مادرزنم چنین و چنان یا مادرشوهرم فلان و بهمان. به نظر میرسد كه مادرزن و مادرشوهر الگویی قالبی در زندگی مشترك انسانها باشند. گفتیم انسانها و نه ایرانیها، چون این مشكل ظاهراً در بسیاری از جوامع و فرهنگها به چشم میخورد. الگوی قالبی یا به عبارت بهتر، تصوری كه از مادرشوهر یا مادرزن در ایران وجود دارد موجودی غالب است كه طرف مقابلش، یعنی داماد و بیشتر عروس را مغلوب و مطیع خود میخواهد و از اینجا در ارتباطات بین عروس یا داماد و مادرشوهر یا مادرزن شكلی از روابط پیش میآید كه سرانجام به اختلافات بین زن و شوهر میانجامد. دعوا و اختلاف هم از اینجا شروع میشود كه عروس و داماد كلام یا رفتار (گفتهها و اعمال) مادر زن یا مادرشوهر را نوعی دخالت در زندگی خود میدانند و رفتار آنها را اهانت به خود تلقی میكنند.
از طرف دیگر، مادرزن یا مادرشوهر هم انتظار دارند كه عضو تازه خانواده احترام آنها را نگه دارد و جایگاهی خاص برایشان در نظر بگیرد. در حقیقت، آنها تلاش میكنند ائتلافی به ضرر طرف دیگر شكل دهند. اما چرا بین مادرشوهر و عروس و تاحدی كمتر، بین مادرزن و داماد اختلاف و تعارض پیش میآید؟
میدانیم كه یكی از زیباترین پیوندهای موجود در عالم هستی پیوند بین مادر و فرزند است. از سوی دیگر، مادر طی سالها زندگی، نوعی احساس هویت خاص در خانه پیدا میكند و خانه را با ارزشها و افكار و سلایق ویژه خود اداره میكند. او عشق فرزندان و همسرش را به خود احساس میكند و از سوی دیگر، عشق و محبت خود را نثار آنها میسازد. به این ترتیب، مادر شكلی از نظارت را برخانه و خانواده اعمال میكند (این موضوع بهویژه در جوامع شرقی، از جمله در كشور ما نمود بارزتری دارد).میگنا دات آی آر، او در خانهای كه خود در ساخت و برپاییاش نقش داشته هویت خویش را مییابد و طبیعی است كه هر فردی یا شرایطی كه این نقش را با مخاطره روبهرو كند یا عشق و عواطف فرزندان را از او به جانب دیگری بازگرداند نوعی تهدید برای او، عواطفش، احساس ارزشمندی، هویت و در نهایت، حس نظارت او بر خانواده محسوب میشود. این موضوع علت اصلی روانشناختی رفتار مادرشوهر یا مادرزن است.
به نظر روانشناسها، پسر برای مادر ثمره تلاشها و درگیری عاطفی اوست. وقتی میبیند كه پسرش به سمت زن دیگری رفته، با خود میاندیشد كه مبادا تأثیرش را بر فرزندش از دست داده باشد. او وجوه این تأثیر را در اطاعت قبلی فرزند از خود، در مراقبتی كه فرزند از او میكرد و در احترامی كه به وی میگذاشت میبیند و چون احساس میكند كه پسرش دیگر به حد سابق از وی اطاعت نمیكند و برایش احترام قائل نیست یا به اندازه كافی از او حمایت و مراقبت نمیكند احساس میكند كه فرزندش دیگر از وی تأثیر نمیپذیرد.
از سویی، زن دیگر كه در اینجا عروس است هم نمیتواند بپذیرد كه شوهرش احساس امنیتی را كه انتظار دارد از او دریغ كند و انتظار دارد شوهر صددرصد عشق و محبتش را صرف او كند. پسر برای مادر ثمره تلاشها و درگیری عاطفی اوست. وقتی میبیند كه پسرش به سمت زن دیگری رفته، با خود میاندیشد كه مبادا تأثیرش را بر فرزندش از دست داده باشد.
از اینجاست كه تعارض مادرشوهر و عروس بروز میكند. بررسیها نشان میدهد كه حتی اگر عروسی احترام بالایی برای مادرشوهرش قائل باشد و بین آنها كمترین حد تعارض و اختلاف وجود داشته باشد، باز هم از نظر روانشناختی نوعی گسست بین آنها وجود خواهد داشت. این تعارض شخصی نیست، شخصیتی است. این تعارض تلاش برای حفظ موقعیت از یك سو و ایجاد موقعیتی جدید از سوی دیگر و جلب توجه شوهر (پسر) است. بعضی از روانشناسان اجتماعی نوعی تعارض بین نسلی را هم در این زمینه دخیل میدانند. افكار و رفتار نسلها با یكدیگر متفاوت است و این اختلاف سلایق و خواستهها به تعارض مادرشوهر و عروس میانجامد. اما مادرشوهر و عروس یا مادرزن و داماد در چه زمینههایی با یكدیگر اختلاف دارند؟
دكتر تریآپتر، روانشناس دانشگاه كمبریج، در یك تحقیق با عدهای مادرشوهر و عروس و مادرزن و داماد مصاحبه كرد و سپس به تحلیل نتایج آن پرداخت. او براساس یافتههای این بررسی، از وضعیت عروس و داماد و مادرشوهر و مادرزن میگوید. از نظر رابطه بین مادرشوهر و عروس، عروسها رابطه خود را با مادرشوهرهایشان «پرفشار»، «ناراحتكننده»، «سخت و دشوار» توصیف كردهاند. مادرشوهرها هم رابطه با عروسهایشان را «پرتنش»، «سخت» و «ناراحتكننده» دانستهاند.www.migna.ir تعداد كمی از مادرشوهرها عروسان خود را «دوستی خوب و نازنین» یا «خوب مثل دختر خودم» دانستهاند. با نگاهی اجمالی به علل ایجاد کننده این تعارضات می توان دریافت که نیاز اولیه مادر شوهر کسب احترام و حرمت در روابط درک عواطف و دلسوزی اوست و نیاز اولیه عروس یا داماد دارا بودن عرصه برای تجربه ، آزمون و خطا، یادگیری مدیریت زندگی تازه تشکیل شده و اثبات هویت و توانایی خویش است . لذا اگر طرفین با این نیاز طرف مقابل آشنا باشند و آن را به مثابه ابزار لازم برای ارتباطی موثر بدانند بسیاری از تشنجات درون خانواده از میان خواهد رفت. دختر یا پسری که قدم در خانواده همسر می گذارد باید بداند که قدرت شنیدن برخی سخنان را بالا ببرد و شنیدن آن برابر با عمل کردن قطعی آن نیست. کافی است فقط داشتن یک گوش شنوا را نمرین کنند . بر فرض که مادر همسر از روی دلسوزی و حس مادرانه نکته ای را یاد آور شود اگر با پیش زمینه منفی قبلی با این رفتار برخورد نکنیم متوجه می شویم که لازم است نیاز شخصیتی او را مورد توجه قرار دهیم و مقابله های مستقیم و بدون فکر نمی تواند برای ما راهگشا باشد . مادران نیز باید بپذیرند که قرار نیست زندگی فرزند آنها هم مثل خود آنها منظم و بدون اشکال و اشتباه باشد بلکه آنها ازدواج کرده اند تا بیاموزند ، بسازند و تکامل یابند .
منابع :
سایت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
تبیان