جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 29 Mar 2024
تاریخ انتشار :
پنجشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۹ / ۲۰:۳۵
کد مطلب: 51423
۳

محمدرضا شجریان درگذشت +زندگینامه

محمدرضا شجریان درگذشت +زندگینامه
محمدرضا شجریان استاد نامی موسیقی ایرانی، پنجشنبه ۱۷ مهر ماه پس از یک دوره طولانی مبارزه با بیماری، در سن ۸۰ سالگی دار فانی را وداع گفت.

او سال‌ها از بیماری ریه رنج می‌برد و طی روزهای اخیر به دلیل مشکلات ریوی و تنفسی ناپایدار، افت فشار خون و افت سطح هوشیاری در بخش مراقبت های ویژه بستری شده بود.

وی  آخرین بار در ۱۴ مهر ۹۹ به علت شرایط نامناسب جسمی بار دیگر در بخش آی سی یو بیمارستان جم بستری شده بود.


شجریان، نامدارترین استاد موسیقی سنتی ایرانی، از سال ۱۳۹۵ به دلیل ابتلا به بیماری سرطان در داخل و خارج از کشور تحت درمان بوده است. او تا کنون چندین بار به دلیل وخیم شدن شرایط جسمی در بخش‌مراقبت‌های ویژه بستری شده بود.

وی شامگاه یکشنبه ۱۳ مهر ماه به دلیل "کاهش فشار خون و عفونت شدید در ناحیه بدن و کیسه صفرا" به بیمارستان جم تهران منتقل شد.



همایون شجریان درگذشت پدرش رادر پستی اینستاگرامی تائید کرد:


از تولد تا جوانی
محمدرضا شجریان اول مهر ماه ۱۳۱۹ در مشهد متولد شد. چنانکه خود در خاطراتش از ایام کودکی بیان کرده، ۵ ساله بود که در خلوت کودکانه‌اش آواز می‌خواند.
 
 محمدرضا شجریان در آغوش پدر

 
۱۵بهمن۱۳۲۶ به کلاس اول می‌رود و یک سال بعد به آموزش تلاوت قرآن‌کریم نزد پدر می‌پردازد. در ۹ سالگی تلاوت قرآن را آغاز می‌کند و یک سال بعد این کار را  در میتینگ‌ها و اجتماعات سیاسی ان سال‌ها ادامه می‌دهد.

در سال ۱۳۳۱ برای نخستین بار صدایش از رادیو خراسان پخش می‌شود. سال ۱۳۳۲ وی عنوان شاگرد ممتاز را در بین دانش آموزان مشهدی از آن خود می‌کند و سپس در دبیرستان شاهرضا تحصیلات خود را پی می‌گیرد. همزمان در مسابقات فوتبال دبیرستان‌های مشهد هم حضور می‌یابد و در سال ۱۳۳۴ موفق می‌شود به تیم دانش آموزی استان راه یابد.

شجریان در سال ۱۳۳۶ به دانشسرای مقدماتی در مشهد می‌رود و از همین سال است که برای نخستین بار با یک معلم موسیقی به نام جوان ‌آشنا می‌شود. پی گیری جدی کار آواز سبب می‌شود تا در سال ۱۳۳۸ وی به اجرای آوازهایی بدون ساز  ونیز قرائت قرآن برای رادیو خراسان بپردازد. یک سال بعد شجریان دیپلم دانشسرای عالی را می‌گیرد و به استخدام آموزش و پرورش در می‌آید و همزمان به تدریس در دبستان خواجه نظام‌الملک بخش رادکان می پردازد و نیز با سنتور آشنا می‌شود.
 
آشنایی با سنتور این اشتیاق را در وی شدت می‌بخشد که  با نت و فراگیری سنتور نزد آقای جلال اخباری و شروع سنتور سازی و تحقیق برای بهتر کردن صدای سنتور تجربه‌های خود درموسیقی را گسترش دهد.


محمدرضا شجریان در سال ۱۳۴۰، در سن ۲۱ سالگی و زمانی که معلم بود با خانم فرخنده گل افشان که وی نیز معلم دبستان بود آشنا شد و آن‌ها در شهر قوچان پای سفره عقد نشستند، یک سال بعد یعنی در ۲۹ مرداد ۱۳۴۱ آن‌ها جشن عروسی خود را در مشهد گرفتند و زندگی مشترک را آغاز کردند که حاصل آن سه دختر بود: راحله، افسانه (همسر سابق پرویز مشکاتیان) و مژگان (همسر محمدعلی رفیعی) که نام او در اکثر کاست‌های شجریان به چشم می‌خورد.

وی دارای مدرک کارشناسی ارشد گرافیک بود و به همراه همسرش که مهندس است به کار‌های طراحی کامپیوتری کاست‌های پدر می‌پردازد)، و یک پسر (همایون). شجریان در سال ۱۳۷۱ از این بانو جدا شد و یک سال بعد با خانم کتایون خوانساری ازدواج کرد. نتیجه این ازدواج، رایان پسر دوم محمدرضا شجریان است که در ونکوور به دنیا آمد.
در سال ۱۳۴۲ وی  از بخش رادکان به روستای شاه اباد مشهد به عنوان مدیر دبستان منتقل می‌شود و در همین سال فرزند اول وی (راحله) متولد و نیز وی موفق می‌شود که اولین سنتور خود را با چوب توت بسازد.
 

در سال ۱۳۴۴دختر دوم (افسانه) در مشهد به دنیا می‌آید که بعدها به همسری پرویز مشکاتیان در می‌آید.



 آغاز جدی فعالیت هنری در تهران
بعد از چند سال تدریس و مدیری دبستان‌های مشهد آذر ماه ۱۳۴۶ شجریان به تهران منتقل می‌شود و از همان بدو ورود با استاد احمد عبادی (نوازنده و نواساز نامی سه‌تار) آشنا می‌شود وهمزمان به همکاری با رادیو ایران می‌پردازد و در کنار آن به کلاس درس اواز استاد اسماعیل مهرتاش و انجمن خوشنویسان نزد استاد بوذری می‌رود. اشنایی با رضا ورزنده (استاد سنتور) در تابستان همین سال. اجرا و ضبط اولین برنامه در رادیو ایران که با عنوان "برگ سبز شماره ی ۲۱۶" در شب جمعه ۱۵ اذر ماه پخش شد از دیگر فعالیت‌های شجریان در این سال بود.
 

کار در رادیو با نام مستعار «سیاوش بیدکانی» تا سال ۱۳۵۰ خورشیدی و بعد در رادیو و تلویزیون با نام خودش از جمله تلاش‌های شجریان در مسیر زندگی هنری‌اش به شمار می‌رفت.

در سال ۱۳۴۷ از آموزش و پرورش به وزارت منابع طبیعی انتقال می یابد و همزمان به کلاس  خوشنویسی استاد حسن امیرخانی می‌رود.

دختر سوم وی مژگان در ۲۷ اردیبهشت در تهران متولد می‌شود و در همین سالهاست که وی برنامه‌هایی  با استاد احمد عبادی، لطف الله مجد، اجرا می‌کند.

در سال ۱۳۴۹ همکاری خود با  با برنامه‌های تلویزیون ملی ایران را آغاز می‌کند و همزمان به دریافت خوشنویس ممتاز نایل می‌شود.
 

در سال ۱۳۵۰ با استاد فرامرز پایور آشنا می‌شود. به مشق سنتور و اموزش ردیف اوازی صبا نزد ایشان می‌پردازد. در همین سال است که وی  افتخار آشنایی با شاعر گرانمایه هوشنگ ابتهاج سایه را پیدا می‌کند و به همکاری با برنامه گلهای تازه رادیو می‌پردازد.

در سال ۱۳۵۱ شجریان ضمن همکاری در برنامه گلها با استاد نور علی خان برومند آشنا می‌شود و به آموزش سبک وشیوه آوازی طاهر زاده نزد وی مشغول می‌شود. آشنایی با استاد دوامی و نیز آموختن ردیف‌های آوازی از دیگر توفیقات شجریان دراین سال بود.


 دهه پنجاه؛ سال‌های اوج‌گیری
در سال ۱۳۵۲ وی به اتفاق گروهی از هنرمندان چون  محمدرضا لطفی، ناصر فرهنگفر، حسین علیزاده، جلال ذوالفنون، داود گنجه‌ای و  مقدسی و حدادی و دیگران هنرمندان مرکز حفظ و اشاعه موسیقی را به سرپرستی استاد داریوش صفوت بنا می‌گذارند.

در سال ۱۳۵۴ همایون متولد می‌شود و از همان سال اجرای وی برای کشور های خارجی هم آغاز می‌شود.
۱۳۵۵: شرکت در جشنواره توس (نیشابور) با فرامرز پایور، سایه، حسن ناهید، رحمت الله بدیعی، محمد اسماعیلی، عبدالوهاب شهیدی و هوشنگ ظریف. حضور در برنامه جشن هنر حافظیه شیراز با محمدرضا لطفی و فرهنگفر و اجرای برنامه راست پنجگاه.   در همین سال وی به همراه ابتهاج سایه و برخی دیگر از هنرمندان از رادیو کناره گیری می‌کنند.

 
در سال ۱۳۵۶ شرکت دل آواز را تاسیس و نیز در سال ۱۳۵۷ در مسابقات تلاوت قرآن سراسر کشور به مقام نخست می‌رسد.


 استعفا از رادیو و  بنیانگذاری گروه چاووش
محمدرضا شجریان که تا پیش از انقلاب در رادیو ملی فعال بود مانند دیگر هنرمندان هم نسلش پس از واقعه 17 شهریور آنجا را ترک کرد و به همراه محمدرضا لطفی و با حمایت هوشنگ ابتهاج کانون «چاووش» را بنیان گذاشت.
شجریان با کانون چاووش که اکثر اعضای آن از گروه «شیدا» و «عارف» بودند، آثار بسیاری را خواند که تعداد زیادی از آن‌ها محتوای انقلابی و ملی داشتند. «شب نورد» یا (برادر نوجوونه) از چاووش ۲ و «سپیده یا ایران‌ای سرای امید» و «ایرانی به سر کن خواب مستی» از چاووش۶، «همراه شو عزیز» و «ایران خورشیدی تابان دارد» از چاووش، از جمله این آثار هستند.

در سال ۱۳۵۸ با غلامرضا دادبه آشنا می‌شود و سپس آلبوم‌های مختلفی را با گروه پایور و نیز آلبوم‌های دیگری را با گروه شیدا و عارف کار می‌کند.
در فاصله سال‌های دهه شصت شجریان همکاری گسترده‌ای را با پرویز مشکاتیان آغاز می‌کند که حاصل ‌آن آلبوم‌های ماهور، بیداد، نوا، دستان و ... است. در همین سال‌ها وی به اتفاق گروه عارف کنسرت‌هایی را در خارج از ایران اجرا می‌کند.

از سال ۶۸ وی با گروه پیرنیاکان و عندلیبی به اجرا کنسرت در آمریکا و اروپا می‌پردازند. این گروه در سال بعد و به دلیل زلزله رودبار کنسرت‌هایی را در جمع آوری کمک مردم دنیا دراروپا و آمریکا اجرا می‌کنند.
 

در سال ۷۱  پس از  ازدواج با همسر دوم خانم کتایون خوانساری به اجرای کنسرت‌های مرحله دوم در امریکا با داریوش پیر نیاکان، جمشید عندلیبی و همایون شجریان (اگوست تا نوامبر) می ‌پردازد. انتشار آلبوم یاد ایام، آسمان عشق و نیز دلشدگان حاصل این سال‌ها است.

در سال ۱۳۷۴ وی کنسرت‌هایی در شهرهای اصفهان، شیراز، ساری، کرمان و سنندج را برگزار می‌کند و در همین سال آلبوم چشمه نوش (با محمد رضا لطفی)  گنبد مینا، جان عشاق، مدتی بعد در خیال را با همکاری مجید درخشانی منتشر می‌کند.

در سال ۷۶ فرزند دیگر شجریان به نام رایان از همسر دوم متولد می شود و یک سال بعد  وی آلبوم «شب؛ سکوت، کویر» را با آهنگسازی کیهان کلهر منتشر می‌کند.شجریان در سال ۷۸ جایزه افتخاری یونسکو را دریافت می‌کند (جایزه پیکاسو) و کتاب راز مانا نیز از وی درسال ۷۹ منتشر می‌شود.
 

کنسرت‌ها
شجریان کنسرت‌های زیادی برگزار کرده است، که کنسرت راست پنجگاه به همراه محمدرضا لطفی و ناصر فرهنگ فر از مهم‌ترین آن‌ها به شمار می‌رود. از کار‌های دیگرش، همکاری با گروه عارف و شیدا و همچنین چاووش بود که آثاری به یادماندنی موسیقی ایران را شامل می‌شوند. کنسرت هم نوا با بم نیز از جمله کنسرت‌های به یاد ماندنی استاد شجریان است که در آن کنسرت، سبک جدیدی از آواز مرغ سحر را با هم خوانی فرزندش اجرا کرد. پس از آن با اجرای کنسرت‌های بسیار به همراه استادان دیگر به شناساندن موسیقی ایران در جهان کار‌های بسیاری انجام داد.

به همراه پرویز مشکاتیان، محمدرضا لطفی، حسین علیزاده، محمد موسوی، داریوش پیرنیاکان، حسن کسایی و دیگر استادان، کار‌های بسیاری ضبط کرده است.


از یکی دو سال بعد وی به اتقاق کیهان کلهر و حسین علیزاده و همایون شجریان کنسرت‌هایی را در اروپا و آمریکا اجرا می‌کنند که حاصل ان آلبوم‌های نوا، داد و بیداد، زمستان است.

وی در بهار ۱۳۸۶ به همراه مجید درخشانی، سعید فرج پوری، محمد فیروزی و فرزندش همایون شجریان، کنسرت‌هایی در چند کشور اروپایی انجام داد. این کنسرت، در تابستان و پاییز ۱۳۸۶ در تهران و اصفهان نیز اجرا شد.

همچنین او در سال ۲۰۱۰ تور کنسرت‌های خود را به همراه گروه شهناز در چندین کشور مانند استرالیا، انگلستان، ترکیه، امریکا برگزار کرد. در سال ۲۰۱۱ او به همراه گروه شهناز در تعدادی از کشور‌های اروپایی کنسرت اجرا کرد.



 


شجریان پس از زلزله وحشتناک سال ۱۳۸۲ در بم که موجب ویران‌شدن این شهر شد، کنسرت‌ها و نمایشگاهی تحت عنوان «همنوا با بم» برگزار کرد تا «باغ هنر بم» را در این شهر بسازد. این پروژه در سال ۸۳ کلنگ‌زنی شد و پس از وقفه‌ای طولانی و واگذاری آن به خودروسازان کرمان، فاز نخستش دی‌ماه سال گذشته با حضور خانواده محمدرضا شجریان و هنرمندانی همچون حسین علیزاده، افتتاح شد.

شجریان به اتقاق علیزاده و کلهر و فرزندش در زمستان سال ۱۳۸۳ به مناسبت زلزله بم کنسرتی را درتهران برپا می‌کنند و همزمان اعلام می‌کنند که قصد دارند مجتمعی را به نام باغ هنر بم بسازند که دی وی دی همنوا بابم حاصل چنین اندیشه‌ای است.

شجریان پس از آن در سال ۸۴ نیز کنسرتی دیگر با علیزاده و کلهر و همایون درتالار کشور برگزار می‌کند.
وی آلبوم صوتی مرغ خوش‌خوان و دو آلبوم تصویری کنسرت محمدرضا شجریان و گروه شهناز در دبی و کنسرت محمدرضا شجریان و گروه شهناز در تهران که مربوط به همکاری او با گروه شهناز بود را در اوایل دههٔ ۱۳۹۰ منتشر کرد.
پس از آن، به صورت موقت با برادران پورناظری (تهمورس پورناظری و سهراب پورناظری) همکاری کرد که حاصل آن آلبوم رنگ‌های تعالی بود. البته این اثر به صورت رسمی منتشر نشده، بلکه بر روی اینترنت پخش شده‌است.


ماجرای خواندن ربنا چه بود؟
شجریان که در آن زمان از وزارت کشاورزی به رادیو منتقل شده بود و کارمند رادیو محسوب می‌شد، در مورد ایده شکل گیری ربنا این گونه می‌گوید: «در سال ۵۸ رئیس وقت رادیو، آقای وجیه‌اللهی که فردی تحصیل کرده و روشنفکر بود، از من مؤکدا و مرتبا می‌خواست با توجه به تغییرات و تحولات سیاسی و مذهبی ایران برای پخش آثار جدید قبل از افطار طرحی انجام بدهم. آن‌ها نمی‌خواستند آثار دوره قبلی را پخش کنند. به ایشان گفتم سال‌هاست من از آن فضا دور شدم و راه من با موسیقی و ارکستر تعریف شده است و این کار الان من نیست. اما ایشان گفت: فقط شما می‌توانید و ما تنها شما را داریم و از من خواست برای دم افطار، مناجات‌ها و اذان کاری انجام بدهم و من پذیرفتم این کار را انجام بدهم».

ظهر یکی از همان روز‌های تابستان، شجریان آیاتی که مرحوم ذبیحی خوانده بود، به علاوه دو آیه دیگر از سوره آل عمران و بقره پیدا می‌کند. ایشان می‌گوید: «یک مطالعه ذهنی کردم که چگونه آن را بخوانم تا علاوه بر نزدیک بودن به کار مرحوم ذبیحی کار جدیدی باشد. به این فکر کردم باید آوازی باشد که علاوه بر این که تقلید نباشد، از اصل اثر هم خیلی دور نباشد.»

استاد شجریان نمی‌خواست که دعای پیش از افطار با صدای خودش خوانده شود؛ زیرا معتقد بود سال‌هاست مخاطبان وی را به عنوان خواننده آواز می‌شناسد و اگر بخواهد ربنا بخواند یا اذان بگوید، ممکن است او را نپذیرند: «اگر بخواهم ربنا بخوانم و اذان بگویم، ممکن است مخاطب من را نپذیرد و این کار زیبا نیست؛ چون مردم فکر می‌کنند حالا که جمهوری اسلامی سر کار آمده، شجریان که تا دیروز آواز می‌خواند، امروز دعا می‌خواند و اذان می‌گوید و ممکن است نپذیرند و از سوی دیگر افراد دیگری که به صدای من عادت کرده‌اند، هم ممکن است بپرسند که چرا شجریان آواز را رها کرده است و دعا می‌خواند. برای من این کار بسیار سخت بود. به همین دلیل به آن‌ها گفتم که من به شما کمک می‌کنم و به دیگران آموزش می‌دهم تا آن‌ها بتوانند ربنا و دعا بخوانند، اما خودم این کار را نمی‌کنم.»

با این اصرار‌ها محمدرضا شجریان در تابستان ۱۳۵۸، آموزش عده‌ای از قاریان رادیو که قرار بود دعای سحر و مناجات ماه رمضان بخوانند، را شروع کرد: «کلاسی برای افرادی که قرار بود دعای سحر و مناجات بخوانند، گذاشتم که با این افراد نحوه درست خواندن را کار کنم. رفتم استودیو و «ربنا» و «مثنوی افشاری» را بدون هیچ تکرار و تصحیحی خواندم. اثر ضبط‌شده را به چهار نفر از هنرمندان مورد نظر دادم و از آن‌ها خواستم که تمرین کنند تا برای ضبط آماده بشوند. بالاخره با کمک و راهنمایی‌های من بعد از بیست روز تمرین برای ضبط آماده شدیم و به استودیو رفتیم»؛ اما تولید نوایی برای لحظه‌های پیش از افطار کاری نبود که قاریان رادیو به راحتی بتوانند از عهده آن برآیند؛ بنابراین خود شجریان ربنا را می‌خواند: «در استودیو هم سه نفری که بنا بود ربنا را بخوانند، بار‌ها خواندند و نشد تا اینکه من بخشی از ربنا را می‌خواندم، این بخش را تکرار می‌کردند تا توانستیم این ربنا را ضبط کنیم.»

شاگردان به استودیو رفتند تا ربنا را بخوانند، اما چیزی که خوانده شد به خواسته شجریان نزدیک نبود. بعد از روز‌ها تمرین، دوباره سه‌نفر ربنا را خواندند. شجریان بخشی را می‌خواند و آن‌ها تکرار می‌کردند تا در نهایت ربنا ضبط شد. شجریان کار‌ها را اصلاح کرد و دو روز مانده به رمضان به رئیس رادیو رساند. همان روز‌ها رئیس رادیو و فریدون شهبازیان که ربنا را با صدای محمدرضا شجریان شنیده بودند، اصرار کردند ربنا با صدای خود او پخش شود، اما او از این کار ممانعت کرد. کار‌ها را دو روز مانده به ماه رمضان آماده کردم و به رئیس رادیو ارائه کردم. آن‌ها اصرار می‌کردند که با صدای خودم پخش شود و من هم مصرانه می‌گفتم که صدای من نباید این‌گونه پخش بشود و هیچ اجازه‌ای به آن‌ها برای پخش ندادم. اما روز اول ماه رمضان دیدم ربنایی را که خودم خوانده‌ام از رادیو پخش شد. زنگ زدم به آقای وجیه‌اللهی. دیدم ایشان خیلی خوشحال هستند و می‌خندند. گفت که این تیر از کمان رها شده و من این را کپی کردم و به همه رادیو‌ها و شهرستان‌ها دادم و همه این کار را پخش کردند. اعتراض کردم، اما او خندید و گفت که ما برنامه به این خوبی را از دست نمی‌دهیم و این کار را باید همه مردم بشنوند.

محمدرضا شجریان در سال‌های پس از انقلاب علاوه بر تربیت و تعلیم شاگردانش با هنرمندان بسیاری همکاری کرد و آثار ماندگاری را به جا گذاشت. او طی سال‌های فعالیتش در عرصه موسیقی علاوه بر برگزاری کنسرت‌های داخلی و برون‌مرزی و ابداع سازهای مختلف، بیش از پنجاه آلبوم‌های منتشر کرد که «بیداد»، «دود عود»، «شب وصل»، «طریق عشق»، «دستان»، «جام تهی»، «یاد ایام»، «معمای هستی»، «رسوای دل» برخی از آنهاست.


سازهای ابداعی محمدرضا شجریان 
محمدرضا شجریان مبدع چند ساز جدید در موسیقی ایرانی است. محمدرضا شجریان در اردیبهشت ۱۳۹۰ در نمایشگاه در تهران این سازها را رسماً به نمایش عمومی درآورد. برخی این سازها عبارتند از: صراحی، شهر آشوب، ساغر، کرشمه، سبو و… 
 

 
این سازها در کنسرت‌های محمدرضا شجریان به همراه گروه شهناز یا برادران پورناظری استفاده می‌شوند. مرغ خوش خوان، کنسرت محمدرضا شجریان و گروه شهناز در دبی و رنگ‌های تعالی از جمله آثاری هستند که در آن‌ها بخشی از سازهای ابداعی استفاده شده‌اند.

تولید سازهای ابداعی به دست شجریان با انتقاد زیادی مواجه شد و در نشستی با حضور کارشناسانی همچون: جلال ذوالفنون، جمال سماواتی، حسین علیزاده، داریوش طلایی و… مورد نقد قرار گرفت. 

محمدرضا شجریان، بعد از آن، همکاری با برادران پورناظری را قطع کرد و در سال ۱۳۹۳ یک بار دیگر به‌همراه گروه شهناز و با حضور سعید فرج‌پوری یک تور کنسرت جهانی با عنوان سرگشتگان عشق برگزار کرد.


محتوای کاری
بیشتر آوازها و تصنیف‌های اجرا شده گزیده ای بوده از سروده های شاعران بزرگ ایران چون سعدی، حافظ، مولوی، باباطاهر، خیام، عطار و برخی تصنیف های قدیمی با مضامین عاشقانه، و اجتماعی. وی همچنین، در برخی کنسرت ها و کارهای جدیدتر خود از «شعر نو» شاعرانی چون فریدون مشیری، نیما یوشیج، سهراب سپهری، شفیعی کدکنی، مهدی اخوان ثالث و هوشنگ ابتهاج استفاده کرده است. از جمله کارهای مشترک او گزیده ای است از رباعیات خیام با صدای شجریان و رباعی خوانی احمد شاملو. همچنین، وی تعدادی از دعاهای قرآنی را در اثر مشهور به ربّنا خوانده است که در هنگام افطارهای ماه رمضان از صدا و سیمای ایران پخش می شد.همچنین بعد از درگذشت پدرش که از اساتید و قاریان مشهور قرآن در مشهد بود دو کاست از تلاوت های قرآن خود را با عنوان «به یاد پدر» منتشر کرد.

خوشنویسی
محمدرضا شجریان علاوه بر استعدادش در آوازخوانی، علاقه زیادی به خوشنویسی ایرانی دارد. او از سال ۱۳۴۴ به فراگیری نستعلیق نزد استادان ابراهیم بوذری، و حسین میرخانی پرداخت. او دارای درجه ممتاز در خط نستعلیق بود شاگردان سرشناس حسام الدین سراج، قاسم رفعتی، همایون شجریان، ایرج بسطامی، محسن کرامتی ، علی جهاندار، حمیدرضا نوربخش، علیرضا قربانی، سینا سرلک، مظفر شفیعی، همچنین شهرام ناظری، علیرضا افتخاری و علی رستمیان نیز مدتی نزد او بر روی ردیف های آوازی کار کرده اند.


جوایز و افتخارات
وی جوایز متعددی نیز در طول حیات حرفه‌ای خود کسب کرد که اکثراً به یک دهه اخیر متعلق دارد، جوایزی همچون: «خداوندگار موسیقی» (جایزه ویژه بنیاد آقاخان در سال ۹۸)، نشان شوالیه (نشان عالی وزارت فرهنگ و هنر دولت فرانسه، سال ۱۳۹۳)، جایزه بیتا (بزرگداشت ادب و هنر پارسی در دانشگاه استنفورد آمریکا، سال ۱۳۸۹)، نشان عالی هنر برای صلح در سال ۱۳۹۶، جایزه پیکاسو و دیپلم افتخار از طرف سازمان یونسکو در سال ۱۳۷۸.

همچنین در فروردین سال گذشته، اعضای شورای شهر تهران با تغیرِ نام بلوار فلامک جنوبی و شمالی در منطقه ۲ تهران به نام «محمدرضا شجریان» موافقت کردند.


 
خوانندگان مطرحی چون ایرج بسطامی، حسام‌الدین سراج، حمیدرضا نوربخش، علی جهاندار و پسرش همایون از جمله شاگردان شجریان هستند.

شجریان در هفتم شهریور ۱۳۹۴ در بیمارستان کسری بستری شد و پس از آن مشخص شد که این استاد موسیقی ایراین با یک بیماری مزمن درگیر است.

محمدرضا شجریان در پیام ویدیویی برای تبریک نوروز ۱۳۹۵ با چهره‌ای دگرگونه و موهای بسیار کوتاه حاضر شد. برخی سایت‌ها از ابتلای او به سرطان خبر دادند.
 
ویدئویی کوتاه که رازی ۱۵ ساله را فاش می کرد. استاد شجریان همزمان با شروع سال نو ۹۵ در صفحه شخصی‌اش همانند هر سال پیام نوروزی داد و سال نو را به هم‌وطنان و فارسی‌زبانان سایر کشورها تبریک گفت و از همراه و دوستی صحبت کرد که ۱۵ سال بود با او زندگی می‌کرد. اما چهره ظاهری او با سر تراشیده در این ویدئو باعث تعجب مخاطبان شد.

خلاصه صحبت‌های استاد شجریان در این ویدیو به این صورت است: «خود من هم با یک مهمان ۱۵ ساله‌ای سال‌هاست که آشنا هستم و دوست شدیم با همدیگر و الان هم من به خاطر همان اینجا ایستاده‌ام و طبق دستور ایشان موهای سرم را هم کوتاه کردم و بچه حرف‌گوش‌کنی شدم و چند وقت دیگر هم در اینجا هستم چون آرامش خوبی دارم و خیلی راحتم اینجا برای این‌که با این میهمان بتوانیم به تفاهم بایستیم، ان‌شاء‌الله. به تفاهم که رسیدیم راه می‌افتم می‌آیم به سراغ شما هم‌میهنان عزیزم و کارهای هنری‌ام را دنبال خواهم کرد.»

این خواننده موسیقی ایرانی از حدود دو سال و نیم پیش به کشور بازگشت. همایون شجریان فرزندش در این باره گفته بود: پزشکان آمریکا از بهبودی پدر قطع امید کرده بودند.

محمدرضا شجریان از اسفندماه سال 1398 تا روز درگذشتش چند بار به دلیل بدحالی ناشی از عوارض بیماری در بیمارستان جم بستری شد.

اما در نهایت اجل فرصت ادامه حیات را از او گرفت تا در روز اربعین حسینی صدای خسرو آواز ایران برای همیشه خاموش شود.

براساس وصیت محمدرضا شجریان، پیکر وی برای دفن به مشهد مقدس منتقل می شود.

میگنا درگذشت این هنرمند فرهیخته و استاد نامی موسیقی ایران را به خانواده و اهالی هنر ایران زمین تسلیت می‌گوید.
 
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
چطور از فکر کردن بیش از حد به یک موضوع جلوگیری کنیم؟
نوجوانان آمریکایی بدون تلفن همراه احساس بهتری دارند
من با دروغ گفتن و آه وناله پول درمیارم
افراد کمال‌گرا چه ویژگی‌هایی دارند؟
كودكان را قرباني حرف مردم نكنيد
خودبیمارانگاری از خود بیماری مرگبارتر است!
راه‌ درمان تب بالای تمایل به عمل‌های زیبایی چیست؟
بادها می وزند، عده ای در مقابل آن دیوار می سازند و تعدادی آسیاب به پا می کنند