چهارشنبه ۲۹ فروردين ۱۴۰۳ - 17 Apr 2024
تاریخ انتشار :
يکشنبه ۶ شهريور ۱۴۰۱ / ۱۶:۵۷
کد مطلب: 59770
۱
بررسی روابط اینفلوئنسر و فالوئر در گفتگوی عطنا با دکتر فردین علیخواه؛

روزمره‌نویسی اینستاگرامی تداوم پله‌نشینی زنان در محلات قدیمی است

روزمره‌نویسی اینستاگرامی تداوم پله‌نشینی زنان در محلات قدیمی است
رسانه های اجتماعی مرز بین زندگی واقعی و زیست مجازی به طور کلی محو کرده اند و خیلی از رویداد ها برای بازنمایی در رسانه های اجتماعی شکل می گیرند و اجرا می شوند، اما ورای رویدادهای این چنینی، دیگر ابعاد زندگی اجتماعی که تا کنون قابل رویت نبود، اکنون به سادگی در دسترس قرار گرفته، اشکال گوناگون زندگی که هیچ گاه با تصویر تراز زندگی مطلوب در رسانه های جمعی همخوان نبوده و نشان از حضور دیگر انواع زندگی فردی و اجتماعی می دهد.
 
مطالعه روابط بین اینفلوئنسر و فالوئر یکی از موضوعاتی است که در فضای پژوهش اجتماعی دانشگاهی ایران کمتر مورد توجه قرار گرفته است، این که این رابطه چگونه شکل می گیرد، چگونه به یک رابطه پایدار بدل می شود و حتی چگونه از بین می رود.

همچنین فالوئر در مطالعات و مقالات چاپ شده داخلی عمدتا منفعل در نظر گرفته شده است انگار، او فاقد هرگونه کنش خلاق مجازی است، در صورتی که اینفلوئنسر بدون فالوئر امکان نفوذ نخواهد داشت. بنابراین مطالعه و دسته بندی آنها می تواند یک موضوع قابل توجه باشد.

آنچه در ادامه می آید بر ضرورت مطالعه فالوئر و مکانیسم کسب سرمایه کاربری در بین جمعیت کاربران ایرانی است.


چرا اینفلوئنسر ها فالو می شوند؟‌ اگر اینفلوئنسرها را کاربر مولد رسانه های اجتماعی بدانیم، افرادی که آنها را فالو می کنند به چند دسته تقسیم می شوند؟
باید دید که اینفلوئنسرها چه محتوایی در پیج های خود منتشر می کنند و بعد بر اساس آن محتوا بپرسیم که چرا صفحات آنان دنبال می شود. همانطور که در ابتدای صحبت هایم گفتم ما شاهد تکثر و تکثیر اینفلوئنسرها هستیم. هر روز بر تنوع محتواها و تنوع اینفلوئنسرها افزوده می شود. ما این روزها شاهد اجتماعات مبتنی بر سلیقه هستیم. موضوعی که taste publics نامیده می شود. تقریبا می توان گفت که امروزه هر سلیقه ای می تواند پیجی را در اینستاگرام پیدا کند که افرادی هم سلیقه او نیز در آن عضو هستند و اینفلوئنسری که در زمینه همان موضوع سلیقه آنان محتوایی، مخرب یا مفید، منتشر می کند. این یکی از دلایل دنبال کردن اینفلوئنسرهاست.

در واقع سلیقه های اجتماعی مختلف دنبال پیدا کردن افرادی مانند خودشان و کسانی هستند که در آن خصوص فعالیت می کنند. اقلیت های جنسی، دوستداران حیوانات، علاقه مندان مد و لباس، عشق ماشین‌ها، عشق سفرها، عاشقان اهل بیت، گربه دوست‌ها، همه و همه مثال هایی در این زمینه است. نکته دیگر آنکه در یکی دو دهه اخیر، شنیدن روایت های شخصی، داستانی و به تعبیر من «زندگینامه های اکنون» علاقه مندان زیادی پیدا کرده است. گویی آدم ها دوست دارند به زندگی دیگران سرک بکشند. دوست دارند به نظاره زندگی معمولی دیگران بنشینند و یکی بیاید و از زندگی خودش برای آنان حرف بزند. به همین دلیل با انبوه صفحاتی مواجه هستیم که در قسمت بیو نوشته اند در اینجا روزمرگی هایم را با شما به اشتراک می گذارم. هزاران صفحه می توان دید که کم و بیش چنین جمله ای نوشته اند. من گاهی فکر می کنم که این همان تداوم کوچه‌نشینی و به تعبیر بهتر پله‌نشینی زنان در محلات قدیمی شهرهاست. به عنوان نکته سوم هم باید به افزایش ناکامی ها و محرومیت های اجتماعی اشاره کنم. بخشی از کاربران با دیدن موفقیت ها و تحرک اجتماعی(راست یا دروغ) اینفلوئنسرها کمی آرام می شوند. آنان به تدریج موفقیت اینفلوئنسر را به نام خودشان می نویسند.

من حتی در خصوص استفاده از تعبیر کاربران نخبه برای سایر کسانی که اینفلوئنسر هستند تردید دارم. اتمسفر کلی حاکم بر فضای اینستاگرام تقلا برای «چیزی شدن به هر طریق» است که این هم معمولا با انگیزه های قوی اقتصادی پیش می رود. نوشتۀ «تبلیغات= دایرکت» یکی از عبارات فراگیر در اینستاگرام ایرانی است که در نمونه های خارجی کمتر می بینیم. نتیجه نامطلوب این امر، اگر بخواهم از چارچوب مفهومی یورگن هابرماس استفاده کنم تبدیل هر شهروند، همزمان به فروشنده- مشتری خواهد بود.


می توان فرمول واحدی برای کسب سرمایه کاربری بیان کرد یا از اساس کسب سرمایه کاربری یا فالوئر در بین جمعیت کاربران اینستاگرام ایرانی متفاوت است؟
من به زبان طنز و نقد، نوشته ای دارم با عنوان «چگونه یک اینفلوئنسر شویم؟» که خوانندگان شما می توانند در گوگل جستجو کنند و آنرا بخوانند. در آنجا دقیقا فرمول ایرانی آنرا توضیح داده ام. مثلا: لاکچری باشید، کالایی به نام صمیمیت بفروشید، یک رمان باشید، شوی انگلیسی بدون لهجه راه بیندازید، گاهی هالونمایی کنید، کاری کنید که بگویند «اون خیلی خودشه»، دست خیر نمایشی داشته باشید، بامزه باشید، با موبورها و چشم آبی ها عکس بگیرید، یک ریاکار باکلاس باشید و غیره.

مثلا پیرامون «شوی انتقاد راه بیندازید» توضیح داده ام: گاهی اوقات سعی کنید از بعضی از اجناسی که تبلیغ می کنید انتقاد کنید مثلا اگر لوازم آرایش، لاستیک ماشین یا سنگ پا تبلیغ می کنید بگویید من مصرف کردم و از کیفیت اش راضی نبودم. این باعث می شود فالوورها بگویند که «اون خیلی صادقانه تبلیغ می کنه» یا بگویند «اگه کیفیت یه چیزی خوب نباشه راحت به همه میگه که خوب نیست».

اگر این را بگویند خیلی به نفع شماست و می توانید بیشتر بفروشید. ولی یادتان نرود. قبلش حتما با تخفیف به کمپانی‌ها در تبلیغاتی که می‌گیرید از آنها درخواست کنید تا پنهانی به شما بگویند که قرار است خط تولید کدام محصول را جمع کنند. بعد شما از همان محصول انتقاد کنید. این باعث می شود کردیت (اعتبار) به دست بیاورید.

بعدها فالوورهایتان که از همه جا بی‌خبرند بگویند که «بچه ها دیدین انتقادهای اون باعث شد تا اون کمپانی خط تولید محصولش رو کامل جمع کنه». خودتان هم زیرپوستی بعدا روی این موضوع مانور بدهید. این خوب است و باعث می شود در کل بیشتر جنس بفروشید. می بیند چقدر راحت می توان مردم را گول زد؟


تهیه و تنظیم: محمد پویا قاسمی
 
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
چطور از فکر کردن بیش از حد به یک موضوع جلوگیری کنیم؟
نمی توانی به عقب برگردی و شروع را عوض کنی، ولی می توانی از جایی که هستی آغاز کنی و پایان را عوض کنی...