چهارشنبه ۲۹ فروردين ۱۴۰۳ - 17 Apr 2024
تاریخ انتشار :
پنجشنبه ۵ دی ۱۳۹۸ / ۱۲:۴۳
کد مطلب: 49228
۵
۱

روانشناسی فرزند فلسفه و عرفان است

روانشناسی فرزند فلسفه و عرفان است
انسان، در طول حیات خود، همواره در پی شناخت درونی ترین لایه های وجود خویش بوده است. در قدیم، عرفان و فلسفه، حوزه شناخت روح و روان بوده اند و افلاطون و ارسطو، اساتید آن دوران؛ و اکنون، روانشناسی با درون مایه پژوهش های تجربی علوم اعصاب و ارزیابی های ذهنی، در امتداد آن ها گام بر می دارد.


چرا روز به روز به تعداد دوستداران کتاب های روانشناسی، افزوده می شود؟
کتاب های روانشناسی، امروزه به خصوص در کشور ما، از جمله کتاب های محبوب و پر فروش هستند. افراد بسیاری هستند که در رشته روانشناسی تحصیل نمی کنند، اما به مطالعه در باب روانشناسی، علاقه نشان می دهند.

آیا میدانید دلیلش چیست؟ علت آن، رسیدن به توانایی شناخت انسان های دیگر و یا تحت تسلط قرار دادن ذهن افرادی است که با آن ها در ارتباطند!

انسان های بسیاری هستند، که فکر می کنند برای "موفق بودن" باید بر جهان اطراف خود تسلط داشت و همه چیز را کنترل کرد. اما باید گفت که حتی بهترین کتاب های روانشناسی شخصیت دنیا نیز نمی توانند کمک کنند که انسان بتواند خود را کاملا بشناسد، چه رسد به شناخت دیگران!

انسان، جهانی است بی انتها، با راز های شگفت انگیز در درون خویش. رازهایی در جسم و رازهایی در جان. "جان" همانست که آن را به "روان" تعبیر می کنند. "روان" یعنی ذات محرک هر جسم ( کالبد فیزیکی ). در واقع، روان، بخش غیر ملموس وجود هر موجود است. آیا به راستی می توان شناختی در مورد این جهان بی کران و ناملموس، کسب کرد؟

بهترین کتاب های روانشناسی شخصیت، انسان را به شناخت خویش علاقه مند می سازند. ‘دکارت’ می گوید: "به جای اینکه بخواهیم بر جهان مسلط شویم، باید در پی تسلط بر خویش باشیم". شاید با استناد به این سخن ‘دکارت’، باید علم روانشناسی را بهترین بهانه و امکان برای تسلط بر خویش، دانست. در واقع ما شناختی نسبت به روان، نمی یابیم؛ بلکه به چگونگی مدیریت ذهن و روان خویش، راه می یابیم. پس در واقع راز موفقیت، شناخت و مدیریت ذهن و افکار، و تسلط بر روان خویش است. ذهن ما به عنوان دریچه ای میان حقیقت و واقعیت، وظیفه ساخت تعبیر ها و معانی زندگی ما را بر عهده دارد. این تعابیر و معانی، که همان "افکار" نامیده می شوند، تمام زندگی ما را تحت تاثیر قرار می دهند. شاید دانستنی های حوزه روانشناسی، ره آوردی برای شناخت این افکار باشد.

افزایش چشمگیر میل به کتابهای صوتی روانشناسی
اینکه یاد بگیریم، به جای "تفکر چرایی" به "تفکر چگونگی" برسیم، یکی از نتایج مطالعه کتاب های روانشناسی و موفقیتی است. وقتی انسان یاد بگیرد که به "چگونگی" ها بیاندیشد، به جای آنکه مدام درگیر و نگران مسائلش باشد، روی راه حل ها تمرکز می کند. مطالعه در مورد ذهن، رفتار، عادات فکری، موفقیت و شخصیت خویش، آگاهی ما را در مورد ساز و کار درک و نگرش مان نسبت به جهان، افزایش می دهد. شاید علاقه مشتاقان مباحث خود شناسی و موفقیت، به مطالعه کتب مربوط به روانشناسی و ذهن، و یا کتاب های فلسفه و عرفان، ناشی از این است که بتوانند با کسب درک بهتری نسبت به ذات خود، برای حل مسائل و چالش های زندگی شان، موفق تر عمل کنند.

آمار روز افزون برای دانلود کتاب صوتی روانشناسی، موفقیت، فلسفه و عرفان از سایت های معرفی کتاب، نشان می دهد، که علاقه مندان این حوزه ها، روز به روز افزایش می یابند. حتی کسانی که چندان اهل مطالعه نیستند، به وسیله گوش دادن به فایل های صوتی در باب موفقیت و خودشناسی، در پی بهبود کیفیت زندگی خود هستند.

منبع:   www.ketabchin.com
تلفن: 36034210-051
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

نازنین
United Kingdom
ممنون از مطلب زیباتون. کتابای روانشناسی واقعا زندگی منو تغییر دادن به همه توضیه میکنم اگر هرمشکلی تو زندگیتون هست کتاب بخونید.
من وسواس فکری بودم و با خوندن 3-4 تا کتاب واقعا زندگیم تغییر کرد. خدا خیرش بده مشاورمو که بهم خوندن کتاب رو توصیه کرد
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
چطور از فکر کردن بیش از حد به یک موضوع جلوگیری کنیم؟
سخت است حرفت را نفهمند سخت تر این است که حرفت را اشتباهی بفهمند حالا میفهمم که خدا چه زجری میکشد وقتی این همه آدم حرفش را که نفهمیده اند هیچ اشتباهی هم فهمیده اند. دکترعلی شریعتی