شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 20 Apr 2024
تاریخ انتشار :
دوشنبه ۲۷ دی ۱۴۰۰ / ۰۹:۵۸
کد مطلب: 57100
۶
سپنجی و خود چیانی

مفهوم سواد رسانه ای ( Media literacy ) چیست ؟

Media literacy
مفهوم سواد رسانه ای ( Media literacy ) چیست ؟
سواد رسانه‌ای شامل شیوه‌هایی است که به افراد اجازه می‌دهد به رسانه‌ها دسترسی پیدا کنند، ارزیابی انتقادی کنند، و رسانه‌ها را ایجاد یا دستکاری کنند. سواد رسانه ای به یک رسانه محدود نمی شود و به عنوان مجموعه ای از شایستگی ها درک می شود که برای کار، زندگی و شهروندی ضروری است. هدف از آموزش سواد رسانه ای، کمک به افراد در هر سنی است که عادات سؤال و مهارت‌های بیان را توسعه دهند که آنها نیاز به متفکران انتقادی، ارتباطات مؤثر و شهروندان فعال در دنیای امروز هستند

براساس  تعريفي كه كارشناسان حوزه ارتباطات ارائه داده اند: سواد رسانه اي «توانايي دستيابي، تجزيه و تحليل، نقد ، ارزيابي و ايجاد ارتباط به گونه هاي مختلف است » (صبری، 1381).
از نظر آنان فرد واجد اين مهارت؛ قادر است به صورت منتقدانه، درباره آنچه در كتاب، روزنامه، مجله، تلويزيون، راديو، فيلم، موسيقي، تبليغات، بازي هاي ويدئوئي، اينترنت و ... مي بيند ، مي خواند و مي شنود، فكر كند. همچنين سواد رسانه اي از نظر برخي كارشناسان، به معناي فراگيري چگونگي توليد پيام با استفاده از رسانه هاي چاپي، سمعي و بصري و .... است (شكرخواه، 1388).

سواد رسانه‌اي علاوه بر توانایی ملحوظ در سواد سنتي، كه همان توان خواندن و نوشتن بود، توانایي تحليل و ارزشيابي پيام‌ها و قدرت توليد و انتقال اطلاعات به ديگران در قالب‌هاي مختلف و با ابزار گوناگون را در انسان پديد مي‌آورد. اين‌گونه از سواد؛ با توانمند كردن انسان بر درك نحوه كار رسانه‌ها و نحوۀ معني‌سازي آنها، ماهيت و اهداف توليد پيام رسانه‌ها و تأثيرات و تكنيك‌هاي رسانه‌هاي گوناگون، او را از مصرف‌كنندگي صرف خارج كرده و در برابر اثرات رسانه‌ها مقاوم مي‌سازد.

سواد رسانه‌اي در كنار آموختن خواندن ظاهر پيام‌هاي رسانه‌اي از رسانه‌هاي مختلف، مي‌كوشد خواندن سطرهاي نانوشتۀ رسانه‌هاي نوشتاري، تماشاي پلان‌هاي به نمايش درنيامده و يا شنيدن صداهاي پخش‌نشده از رسانه‌هاي الكترونيك را به مخاطبان بياموزد.
به عنوان مثال؛ مخاطبي كه داراي سواد رسانه‌اي است، از اهداف و ميثاق‌هاي رسانه‌ها خبر داشته و از آنها به طرزي آگاهانه استفاده مي‌كند. چنين مخاطبي از نقش صدا، موسيقي و ساير جلوه‌هاي ويژه براي القاي فضا و معنی در تلويزيون و سينما با خبر است و مي‌داند چرا و چگونه يك پيام واحد در تلويزيون، سينما، روزنامه‌ها، مجلات، راديو، تابلوهاي بزرگ تبليغاتي و يا بازي‌هاي رايانه‌اي مي‌تواند، اثرات متفاوتي از خود بجا گذارد (همان). سهم سواد رسانه ای در فرهنگ و جامعه ما ما بسیار اندک است و این امر موجب نگرانی شده است؛ زیرا ما در یک محیط رسانه ای زندگی می کنیم و باید تمامی اطلاعات عملکردی جامعه را بدانیم.

از منظری دیگر، توانایی و قدرت دسترسی، تحليل، ارزيابي و انتقال اطلاعات و پيام‌هاي رسانه‌اي كه مي‌توان در چارچوب‌هاي مختلف چاپي و غير چاپي عرضه نمود را سواد رسانه‌اي مي‌گويند (كانسيداين، 1379).

سواد رسانه اي از نظر تامن
 بر اساس نظر اليزابت تامن و همكارانش، سواد رسانه اي همانند فيلتري داوري كننده عمل مي كند ؛ چنان كه جهان متراكم از پيام، از لايه هاي فيلتر سواد رسانه اي عبور مي كند تا شكل مواجهه با پيام معنادار شود. پيام رسانه اي در سه لايه عمل می كند :
لايه اول : اهميت برنامه ريزي شخصي در نحوه استفاده از رسانه ها یا رژیم رسانه
ای؛ به اين معنا كه مخاطب توجه بيشتري به انتخاب و تماشاي انواع مختلف برنامه ها دارد و به صورت مشخصي به استفاده از تلويزيون، ويدئو، بازي هاي الكترنيكي، فيلم ها و ديگر رسانه ها مي پردازد و ميزان مصرف را كاهش ميدهد .
لايه دوم : در اين سطح ، مخاطب به جنبه هاي نامحسوس تر رسانه اي توجه مي كند و به پرسش ها و موضوع هاي عميقي مانند چه كسي پيام هاي رسانه اي را ميسازد؟ چه هدفي با فرستادن پيام دنبال ميشود ؟ چه كسي از ارسال پيام سود مي برد و چه كسي ضرر مي كند ؟ و ... مي پردازد .
لايه سوم : اين لايه مهارت هاي لازم براي تماشاي انتقادي رسانه هاست . با اين مهارت ها، مخاطب به تجزيه و تحليل و پرسش درباره چارچوب ساخت پيام و جنبه هاي جا افتاده در آن مي پردازد . (Thoman, 1995 ) .
آنچه در اين لايه اهميت دارد، شناخت حقايق و جنبه هايي از پيام است كه حذف شده است. به عبارت ديگر، فهم متن از سوي مخاطب، در گرو شناسايي ابعاد جا افتاده پيام است . ( Kovach, B.&Rosenstiel, 2002  )
اين بعد از سواد رسانه اي به اندازه اي اهميت دارد كه هابز از آن با عنوان « فهم سطح بالاتر » ياد ميكند . از نظر هابز، اين جنبه از سواد رسانه اي، توان پيش بيني  كننده  قوي اي براي شناسايي نيازها و انتظارات مخاطبان فراهم مي آورد ( Hobbs,frost, 2003 ) .

بنا به تعريف تامن، با عميق تر شدن لايه ها ، ميزان سواد رسانه اي مخاطبان بيشتر مي شود ؛ به اين ترتيب كه در لايه اول، مخاطب خود را ملزم مي كند در استفاده از رسانه ، جيره مصرف داشته باشد و در لايه دوم ، با توجه به ويژگي هاي پيام دهنده برخي از پيام كه مطلوب مخاطب است ، برگزيده و بقيه پيام ها ناديده گرفته مي شود . در لايه سوم نيز به نقد پيام هاي رسانه اي پرداخته مي شود .

در نتيجه سواد رسانه اي اين امكان را فراهم مي سازد كه پيام را دريافت شده ، با چالش روبرو شود و مخاطب، از حالت انفعالي به وضعيتي فعال، پرسشگر و خود بيانگر برسد . (Paxson, 2005).  

به اين ترتيب، سواد رسانه اي، توانمندي خاصي است كه خواننده را در برابر هر متن (نوشتاري، ديداري يا شنيداري و در برابر انواع كتاب، مجله، بيلبورد، راديو، تلويزيون ، ماهواره و ... ) از حالت شئ مانند به موجودي فعال تبديل مي كند. پس با برخورداري از سواد رسانه (از انتخاب ساده رسانه اي تا نقد متن) و رسيدن به سطح عميق آن (فهم و تفسير زمينه هاي متن) اين امكان براي مخاطب فراهم مي شود كه در برابر هجوم سرسام آور القاي پيام هاي رسانه اي، هويت خود را حفظ كند. از اين رو اين دسته از مخاطبان با سواد رسانه اي، اجازه نمي دهند نظام سلطه جويانه پيام هاي رسانه اي آنان را كنترل كند . آنان همچنين جهان واقعي را همسان با تفسيرهاي رسانه اي در نظر نمي گيرند .
بر اين اساس، سواد رسانه اي نظامي تفسيري و ترجيحي، متاثر از داوري هاي ذهني و اخلاقي است كه مواجهه فرد را با پيام هاي رسانه اي ( چه در دسترس و چه جستجو گرانه ) شكل مي دهد و موجب ميشود مخاطبان، در استفاده و انتخاب پيام ها مسئوليت بيشتري احساس كنند .


سواد رسانه اي از نظر پاتر
پاتر از انديشمنداني است كه در حوزه سواد رسانه اي ، به ارائه دیدگاه هایش پرداخته است. "تئوری سواد رسانه ای شناختی" توسط جیمز پاتر (متولد ۱۹۵۸ در انگلستان) مطرح شده است (پاتر،1391: 55-65). از نظر پاتر،       سواد رسانه اي الگويي چند عاملي است و «ساختار هاي دانش »، « منبع شخصي »، «‌وظايف پردازش اطلاعات » و « مهارت ها و توانايي ها» عوامل مدل سواد رسانه اي وي هستند . بر اساس
ديگاه پاتر، ارتباط اين عوامل ، فضايي – و حلزوني ( نه سطحي) است ؛ در هر برش عرضي ، يكي از عوامل سواد رسانه اي قرار دارند  و از اينرو هريك از اين عوامل ، عامل ديگر را پشتيباني مي كنند .

ضرورت سواد رسانه ای:
امروزه در دنیایی زندگی می‌كنیم كه خواه ناخواه در شرایط اشباع رسانه‌ای قرار دارد. فضای پیرامون ما سرشار از اطلاعات است. به عنوان مثال، وقتی تلفن همراه یك‌ نفر به صدا درمی‌آید، این اطلاعات موجود در فضا است كه پل ارتباط او با تماس‌گیرنده می شود؛ یا زمانی‌كه یك مودِم می‌تواند اشخاص را به جهان بی‌انتهای اینترنت بكشاند، نشانه‌ای دیگر است از همین شرایط حاكمیت اشباع رسانه‌ای بر جهان؛ یا حالا كه میلیون‌ها روزنامه و مجله و كتاب و خبرگزاری و شبكه‌‌ی تلویزیونی بر زمین و زمان می‌بارد، همه نیاز دارند به این‌كه در برابر چنین فضایی، چتری بر سر بگیرند و یك رژیم مصرف اتخاذ كنند.
همه نیاز دارند به این‌كه در انتخاب‌هایشان بیشتر دقت كنند، درست مانند آنچه مردم در مورد تغذیه‌ی خودشان عمل می‌كنند. چون مردم اكنون باسوادتر شده‌اند، مراقب هستند كه در غذایی كه مصرف ‌می‌كنند چقدر كلسترول، ویتامین و یا مواد دیگر باید باشد؛ در فضای رسانه‌ای هم باید دانست چه مقدار باید در معرض رسانه‌های مختلف اعم از دیداری، شنیداری و نوشتاری بود و چه چیزهایی را از آن‌ها برداشت.

زمانی كه در بزرگراه‌های اطلاعاتی حركت می‌شود، سواد رسانه‌ای می‌تواند به افراد بگوید چه مقدار از وقتشان را در چه سایت‌هایی- اعم از شناخته شده و ناشناخته- و چه مقدار از آن را فرضاً در چت‌روم‌ها بگذرانند. بنابراین می‌توان گفت كه هدف سواد رسانه‌ای در نخستین گام‌های خود، تنظیم یك رابطه‌ی منطقی و مبتنی بر هزینه- فایده با رسانه‌ها است. به این معنا كه در برابر رسانه‌ها چه چیزهایی از دست داده می شود و چه چیزهایی به دست آورده می شود؟ به عبارت بهتر، در مقابل زمان و هزینه‌ای كه صرف می شود، افراد چه منافعی را بدست می آورند؟ بنابراین یكی از اهداف اصلی سواد رسانه‌ای این است كه استفاده مبتنی بر آگاهی و با فایده از سپهر اطلاعات را تأمین كند.

"باري دونكان" عضو انجمن سواد رسانه‌اي كانادا، در ضرورت آموزش سواد رسانه ای اين دلايل را ذكر مي‌كند:
1- رسانه‌ها بر حيات فرهنگي و سياسي ما سلطه دارند؛
2- تقريباً همه اطلاعات، جز مواردي كه آنها را بطور مستقيم تجربه مي‌كنند، رسانه‌اي شده‌اند؛
3- رسانه‌ها قادرند مدل‌هاي ارزشي و رفتاري پرقدرتي خلق كنند؛
4- سواد رسانه‌اي مي‌تواند مصرف رسانه‌اي ما را لذت‌بخش‌تر كند و يك رابطه انفعالي را به يك رابطه فعال تبديل نمايد؛
5- رسانه‌ها بدون آن كه فعال کردن خودآگاه، بر ما اثر مي‌گذارند (قاسمی، 1368: 97).

علاوه‌بر اين دلايل، "دن بليك" يكي ديگر از پژوهشگران عرصه سواد رسانه‌اي، دلایل زیر را در ضرورت سواد رسانه‌اي بيان كرده است:
الف) ما در يك محيط ميانجي و با واسطه زندگي مي‌كنيم؛
ب) سواد رسانه‌اي بر تفكر انتقادي تأكيد مي‌كند؛
ج) وجود سواد رسانه‌اي، بخشي از حيات يك شهروند فرهيخته و تحصيل‌كرده است؛
د) سواد رسانه‌اي، مشاركت فعال را در يك محيط اشباع‌شده رسانه‌اي ترويج مي‌دهد؛
هـ) آموزش رسانه‌اي به ما كمك مي‌كند تا فن‌آوري‌هاي ارتباطي را درك و فهم كنيم.
مرجع : سواد رسانه ای در پیشگیری از وقوع جرم در جامعه
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
برای موفقیت لازم نیست نابغه باشی فقط کافیه یه قدم جلوتر باشی/ انیشتن